پطروشفسکی
پِطْرُوشِفْسْکی، ایلیا پاوْلوویچ، (به روسی: Петрушевский, Илья Павлович) (۱۸۹۸-۱۹۷۷م) خاورشناس روس که ترجمه آثارش درباره تاریخ اسلام و ایران با رویکرد مارکسیستی موجب شهرت او در ایران دانسته شده است. او عضو فرهنگستان علوم شوروی و استاد دانشگاه بود.
نوع نگرش پطروشفسکی به اسلام و تشیع را از منظری مارکسیستی گزارش کردهاند: پیدایش اسلام نه از وحی الهی، بلکه از رخدادهای اقتصادی و اجتماعی، بهعنوان زیربنای همه امور، ناشی شده است. تشیع، بهعنوان حزبی سیاسی و اقلیتی انقلابی، در جنبشهای تودهای فعالیت چشمگیر داشته است؛ فعالیتهایی که از مناسبات تولید و تضاد طبقاتی ناشی میشده و تشیع پوششی برای آن بوده است.
اتکای فوق العاده پطروشفسکی بر ایدئولوژی مارکسیسم برای تحلیل تاریخ عمدهترین دلیل انتقاد بر آثار او شمرده شده است. نگاه پطروشفسکی به تشیع از این منظر عامل ایراد بخش بزرگی از انتقادات بر او در ایران دانسته شده است؛ امری که یکی از دلایل آن بیگانگی او با روح و جوهر مذهب شیعه و اصالت و ظرفیتهای آن قلمداد شده است.
کتاب اسلام در ایران مهمترین اثر پطروشفسکی در زبان فارسی خوانده شده که در کنار مرور تاریخ اسلام از صدر اسلام تا برآمدن صفویان در ایران به شرح تاریخ، تعالیم و منابع حقوقِ مذاهب و فرقههای اسلامی، از جمله شیعه، پرداخته است.
جایگاه و رویکرد پژوهشی
پطروشفسکی شرقشناس روس و عضو فرهنگستان علوم شوروی[۱] که بهدلیل ترجمه برخی آثارش به زبان فارسی دارای شهرت خاص در میان ایرانیان دانسته شده است.[۲] تخصص او را تاریخ اسلام، تاریخ روابط فِئودالی (اربابرعیتی) در خاورمیانه و آسیای مرکزی و تاریخ جنبشهای مردمی در ایران قرون وسطی نوشتهاند.[۳]
تکیه پطروشفسکی در آثارش بر اندیشه مادى و تحلیل پیدایش ادیان، اندیشهها و اعمال انسانی براساس مناسبات اقتصادى و اجتماعى تحت تأثیر اصول خاص مارکسیسم دانسته شده است.[۴] گفته شده که تقریباً تمام کسانی که نظری به تحقیقات پطروشفسکی داشتهاند به این مطلب اشاره کردهاند.[۵]
بهرغم نگاه ایدئولوژیک پطروشفسکی، او را در تحقیقاتش متکی به روش تحقیقی دقیق بر اساس عمده منابع در دسترس (خطی و چاپی)، نقد منابع و تحلیل عمیق دادهها تاریخی و جغرافیایی قلمداد کردهاند.[۶] پطروشفسکی را در پرداختن به برخی مباحث تاریخ اسلام و ایران محققی پیشرو بهشمار بردهاند.[۷]
نگرش به اسلام و تشیع
نوع نگرش پطروشفسکی به اسلام و تشیع را هم از منظری مارکسیستی گزارش کردهاند.[۸] از نظر او پیدایش اسلام، مانند سایر ادیان، نه از وحی الهی، بلکه از رخدادهای اقتصادی و اجتماعی، بهعنوان زیربنای همه امور، ناشی شده است.[۹] همچنین، او بسیاری از مظاهر اجتماعی، فرهنگی و سیاسی اسلامی، مانند تصوف[۱۰] و قیامهای عدالتطلبانه،[۱۱] را پوششی برای مبارزات طبقاتی دانسته است.[۱۲]
پطروشفسکی:
«مهمترین شخصیتهای تاریخنگاری شوروی در زمینه مطالعات ایرانی و بهطور کلی تاریخنگاری شوروی راجع به کشورهای شرق آنهایی هستند که بر اساس ایدئولوژی و روششناسی مارکسیست بار آمدهاند».[۱۳]
پطروشفسکی تشیع را بهعنوان حزبی سیاسی[۱۴] و اقلیتی انقلابی معرفی کرده که در جنبشهای تودهای فعالیت چشمگیر داشته است؛[۱۵] فعالیتی که از مناسبات تولید و تضاد طبقاتی ناشی میشده و تشیع پوششی برای آن بوده است.[۱۶] پطروشفسکی پایهگذار تشیع را عبدالله بن سبأ دانسته[۱۷] و آن را مذهب غالب روستاییان و اقشار ضعیف اجتماع بر شمرده است.[۱۸]
پطرشفسکی برخی عقاید امامیه، مانند عقیده به امام غایب و رد تشبیه، را برگرفته از دیگر مذاهب اسلامی، مانند زیدیه و معتزله، دانسته است.[۱۹] از نظر او، بهرغم برخی فرقهها مانند زیدیه، شیعه در دورههایی مانند دوره امام سجاد(ع)، امام باقر(ع)، امام صادق(ع) و امام کاظم(ع) از نظر سیاسی غیرفعال بوده[۲۰] و همین موجب برخی انشعابات در شیعه امامیه شده است.[۲۱]
نقدها
اتکای فوق العاده پطروشفسکی بر ایدئولوژی مارکسیسم برای تحلیل تاریخ عمدهترین دلیل انتقاد بر آثار او شمرده شده است؛[۲۲] امری که حمید عنایت (درگذشت: ۱۳۶۱ش)، استاد علوم سیاسی، آن را عاملی برای تضعیف آثار پژوهشی شرقشناسان شوروی، از جمله پطروشفسکی، برشمرده است.[۲۳] رسول جعفریان نگاه پطروشفسکی به تشیع از این منظر را عامل ایراد بخش بزرگی از انتقادات بر او در ایران دانسته است.[۲۴]
محمدرضا حکیمی انتقادات عمومی وارد بر شرقشناسان را بر آثار پطروشفسکی نیز وارد میداند؛ از جمله:
- عدم تسلط کافی بر زبان عربی و معارف اسلامی و عدم دسترسی به برخی منابع اصیل، بهویژه منابع تحقیقی مستندی که پژوهشگران اصیل درباره تشیع نوشتهاند؛
- مأنوسنبودن با روحیه و فلسفه حیات مردم مشرقزمین و بیگانگی نسبت به روح و جوهر مذهب شیعه و اصالت و ظرفیتهای آن؛
- متأثربودن از پژوهشهای برخی شرقشناسان که از آثار آنان از شائبه غرضورزی و دشمنی خالی نیست.[۲۶]
علاوه بر انتقادات عمومی بر شرقشناسان، انتقاداتی خصوصاً بر آثار پطروشفسکی وارد شده است؛ از جمله:
- عدم آگاهی کافی نسبت به معارف قرآن و احکام اسلامی؛[۲۷]
- وجود تناقض درونی در مطالب اسلامشناسانه و شیعهشناسانه او بهدلیل تلاش برای حفظ رویکرد تحلیلی مارکسیستی رخدادها؛[۲۸]
- اتکا به فقه اهلسنت در تحقیقاتش درباره حقوق اسلامی و عدم توجه درخور به فقه جعفری؛[۲۹]
- توجه ناکافی به پیشوایان شیعه و معارف آنان[۳۰] و در برخی موارد قضاوت غلط در تحلیل جریانهای سیاسی و دینی زندگی آنان؛[۳۱]
- وجود اشتباهات تاریخی در برخی مواضع آثار او.[۳۲]
زندگی
ایلیا پاولوویچ پطروشفسکی (۱۸۹۸-۱۹۷۷م) در کییف (اکراین) بهدنیا آمد.[۳۳] در سال ۱۹۶۲م، در دو رشته تاریخ و ادبیات فارغالتحصیل شد و سپس به کارهای پژوهشی در تاریخ کشورهای خاورمیانه، بهخصوص قفقاز و ایران، پرداخت.[۳۴] در سال ۱۹۲۹م، بهمدت دو سال در مؤسسه تاریخ و مردمشناسی آذربایجان در باکو به فعالیت پرداخت.[۳۵] پس از آن به تفلیس رفت و از ۱۹۳۱م تا ۱۹۳۶م در مؤسسه قفقازشناسی فرهنگستان علوم شوروی به پژوهش پرداخت.[۳۶]
در ۱۹۳۵م، ریاست فرهنگستان علوم شوروی بهدلیل مجموعه آثار پطروشفسکی در رشته تاریخ به او درجه دکتری اهدا کرد.[۳۷] پطروشفسکی در همین سال به سنپترزبورگ رفت و کارمند علمی مؤسسه تاریخ شد و در ۱۹۴۱م به درجه فوقدکتری رسید.[۳۸] در طول جنگ جهانی دوم، در دانشگاه دولتی آسیای میانه در تاشکند به تدریس پرداخت.[۳۹] پطروشفسکی در سال ۱۹۴۷م به مقام استادی کرسی تاریخ کشورهای خاورمیانه در دانشگاه سنپترزبورگ رسید.[۴۰] او بهمدت ۳۰ سال در این دانشگاه به تحقیق و تدریس پرداخت و در سنپترزبورگ درگذشت.[۴۱]
آثار
در برخی منابع، ۲۵ اثر از آثار پطروشفسکی درباره وجوه مختلف تاریخ اسلام و ایران در قالب کتاب و مقاله فهرست شده است.[۴۲] برخی از این آثار به فارسی ترجمه شده است؛[۴۳] از جمله:
اسلام در ایران
کتاب اسلام در ایران، با نام کامل اسلام در ایران از هجرت تا پایان قرن نهم هجری، که با ترجمه کریم کشاورز (درگذشت: ۱۳۶۵ش)، مترجم چپگرا،[۴۴] در سال ۱۳۵۰ش بهچاپ رسید.[۴۵] جعفریان این کتاب را مهمترین اثر پطروشفسکی در زبان فارسی خوانده است.[۴۶] پطروشفسکی در این کتاب، در کنار مرور تاریخ اسلام از صدر اسلام تا برآمدن صفویان در ایران، به شرح تاریخ، تعالیم و منابع حقوق مذاهب و فرقههای اسلامی، از جمله شیعه، پرداخته است.[۴۷] حمید عنایت فصل آخر این کتاب، با عنوان «پیروزی شیعه در ایران»، را مهمترین فصل کتاب دانسته که در آن به رابطه تشیع با جنبشهای شیعی در قرنهای هشتم و نهم قمری پرداخته شده است.[۴۸]
بهرغم اهمیت کتاب اسلام در ایران، آن را بهلحاظ صحت گزارشها و تحلیل مطالب اسلامی دارای اشکالاتی قلمداد کردهاند؛[۴۹] بهگفته مترجم کتاب، شرط انتشار ترجمه این کتاب درج توضیحاتی انتقادی بر مطالب کتاب توسط یک اسلامشناس قرار داده میشود؛[۵۰] نگارش نقد توسط محمدرضا حکیمی انجام میشود و در انتهای کتاب با عنوان توضیحات بهچاپ میرسد.[۵۱] این نقدها مفید ارزیابی شده است.[۵۲] بر این کتاب نقدهای دیگری نیز در قالب کتاب و مقاله نگاشته شده است.[۵۳]
نهضت سربداران خراسان
کتاب نهضت سربداران خراسان با ترجمه کریم کشاورز که اولین بار در سال ۱۳۴۱ش بهچاپ رسید.[۵۴] این کتاب اولین اثر تحقیقی مستقل درباره سربداران دانسته شده که بر عموم منابع اصلی تاریخ سربداران متکی است.[۵۵] گفته شده که پطروشفسکی در این کتاب تاریخ سربداران را با نگاهی مارکسیستی بهنگارش درآورده است.[۵۶] این کتابْ پژوهشی مؤثر بر اکثر تحقیقات بعدی درباره سربداران قلمداد شده است.[۵۷]
پانویس
- ↑ پطروشفسکی، اسلام در ایران، ۱۳۵۴ش، مقدمه مترجم، ص۲.
- ↑ حسینی طباطبایی، نقد آثار خاورشناسان، ۱۳۷۵ش، ص۶۹؛ جعفریان، «پطروشفسکی در میان ایرانیان؛ گزارشی از کتاب نهضت سربداران خراسان»، ص۵۷.
- ↑ پطروشفسکی، اسلام در ایران، ۱۳۵۴ش، مقدمه مترجم، ص۲؛ مسلمانیان قبادیانی، «پطروشفسکی»، ص۶۶۶.
- ↑ اسمیت، خروج و عروج سربداران، ۱۳۶۱ش، ص۵؛ عنایت، «درست و نادرست در اسلامشناسی»، ص۲۲؛ جعفریان، «پطروشفسکی در میان ایرانیان؛ گزارشی از کتاب نهضت سربداران خراسان»، ص۵۹.
- ↑ شاملو و دیگران، «تأثیر گفتمان انقلابی چپ در خوانش نهضت سربداران در ایران معاصر با تکیه بر کتاب نهضت سربداران خراسان پطروشفسکی»، ص ۱۲۰.
- ↑ پطروشفسکی، کشاورزی و مناسبات ارضی در ایران عهد مغول، ۱۳۴۴ش، پیشگفتار احسان نراقی، ج۱، ص۲.
- ↑ پطروشفسکی، نهضت سربداران خراسان، ۱۳۵۱ش، مقدمه مترجم، ص۶؛ پطروشفسکی، کشاورزی و مناسبات ارضی در ایران عهد مغول، ۱۳۴۴ش، پیشگفتار احسان نراقی، ج۱، ص۲.
- ↑ جعفریان، «پطروشفسکی در میان ایرانیان؛ گزارشی از کتاب نهضت سربداران خراسان»، ص۵۹.
- ↑ پطروشفسکی، اسلام در ایران، ۱۳۵۴ش، ص۱۸.
- ↑ برای نمونه ن.ک: پطروشفسکی، اسلام در ایران، ۱۳۵۴ش، ص۳۴۹؛ پطروشفسکی، نهضت سربداران خراسان، ۱۳۵۱ش، ص۲۴.
- ↑ برای نمونه ن.ک: پطروشفسکی، نهضت سربداران خراسان، ۱۳۵۱ش، ص۴۶.
- ↑ شاملو و دیگران، «تأثیر گفتمان انقلابی چپ در خوانش نهضت سربداران در ایران معاصر با تکیه بر کتاب نهضت سربداران خراسان پطروشفسکی»، ص۱۲۳-۱۳۳.
- ↑ پطروشفسکی، ایرانشناسی در شوروی، ۱۳۵۹ش، ص۳۲.
- ↑ پطروشفسکی، اسلام در ایران، ۱۳۵۴ش، ص۴۸.
- ↑ پطروشفسکی، اسلام در ایران، ۱۳۵۴ش، ص۲۵۸.
- ↑ پطروشفسکی، اسلام در ایران، ۱۳۵۴ش، ص۳۷۵؛ پطروشفسکی، نهضت سربداران خراسان، ۱۳۵۱ش، ص۱۳-۱۴.
- ↑ پطروشفسکی، اسلام در ایران، ۱۳۵۴ش، ص۴۹.
- ↑ پطروشفسکی، اسلام در ایران، ۱۳۵۴ش، ص۵۱.
- ↑ پطروشفسکی، اسلام در ایران، ۱۳۵۴ش، ص۴۶۰؛ پطروشفسکی، اسلام در ایران، ۱۳۵۴ش، ص۲۶۷.
- ↑ پطروشفسکی، اسلام در ایران، ۱۳۵۴ش، ص۲۶۳-۲۶۴؛ پطروشفسکی، اسلام در ایران، ۱۳۵۴ش، ص۲۶۹.
- ↑ پطروشفسکی، اسلام در ایران، ۱۳۵۴ش، ص۲۶۱-۲۶۲.
- ↑ حسینی طباطبایی، نقد آثار خاورشناسان، ۱۳۷۵ش، ص۷۷-۷۸؛ جعفریان، «پطروشفسکی در میان ایرانیان؛ گزارشی از کتاب نهضت سربداران خراسان»، ص۵۷.
- ↑ عنایت، «درست و نادرست در اسلامشناسی»، ص۲۲.
- ↑ جعفریان، «پطروشفسکی در میان ایرانیان؛ گزارشی از کتاب نهضت سربداران خراسان»، ص۶۰.
- ↑ جعفریان، «پطروشفسکی در میان ایرانیان؛ گزارشی از کتاب نهضت سربداران خراسان»، ص۵۷.
- ↑ پطروشفسکی، اسلام در ایران، ۱۳۵۴ش، مقدمه محمدرضا حکیمی، ص۵-۶.
- ↑ حسینی طباطبایی، نقد آثار خاورشناسان، ۱۳۷۵ش، ص۷۲-۷۵.
- ↑ عنایت، «درست و نادرست در اسلامشناسی»، ص۳۲.
- ↑ پطروشفسکی، اسلام در ایران، ۱۳۵۴ش، مقدمه محمدرضا حکیمی، ص۶.
- ↑ پطروشفسکی، اسلام در ایران، ۱۳۵۴ش، مقدمه محمدرضا حکیمی، ص۶.
- ↑ پطروشفسکی، اسلام در ایران، ۱۳۵۴ش، مقدمه محمدرضا حکیمی، ص۶؛ جعفریان، «پطروشفسکی در میان ایرانیان؛ گزارشی از کتاب نهضت سربداران خراسان»، ص۶۱.
- ↑ حداد عادل، «اسلام مسلمانان و اسلام مستشرقان»، ص۱۵؛ حسینی طباطبایی، نقد آثار خاورشناسان، ۱۳۷۵ش، ص۷۵-۷۷؛ جعفریان، «پطروشفسکی در میان ایرانیان؛ گزارشی از کتاب نهضت سربداران خراسان»، ص۶۰.
- ↑ پطروشفسکی، اسلام در ایران، ۱۳۵۴ش، مقدمه مترجم، ص۲.
- ↑ مسلمانیان قبادیانی، «پطروشفسکی»، ص۶۶۶.
- ↑ مسلمانیان قبادیانی، «پطروشفسکی»، ص۶۶۶.
- ↑ پطروشفسکی، اسلام در ایران، ۱۳۵۴ش، مقدمه مترجم، ص۲؛ مسلمانیان قبادیانی، «پطروشفسکی»، ص۶۶۶.
- ↑ مسلمانیان قبادیانی، «پطروشفسکی»، ص۶۶۶.
- ↑ مسلمانیان قبادیانی، «پطروشفسکی»، ص۶۶۶.
- ↑ پطروشفسکی، اسلام در ایران، ۱۳۵۴ش، مقدمه مترجم، ص۲؛ مسلمانیان قبادیانی، «پطروشفسکی»، ص۶۶۶.
- ↑ پطروشفسکی، اسلام در ایران، ۱۳۵۴ش، مقدمه مترجم، ص۲.
- ↑ پطروشفسکی، اسلام در ایران، ۱۳۵۴ش، مقدمه مترجم، ص۲.
- ↑ گروه مؤلفان، کتابشناسی خاورشناسان، ۱۳۷۲ش، ص۱۵۰-۱۵۴.
- ↑ حسینی طباطبایی، نقد آثار خاورشناسان، ۱۳۷۵ش، ص۷۰.
- ↑ شاملو و دیگران، «تأثیر گفتمان انقلابی چپ در خوانش نهضت سربداران در ایران معاصر با تکیه بر کتاب نهضت سربداران خراسان پطروشفسکی»، ص ۱۲۰-۱۲۱.
- ↑ گروه مؤلفان، کتابشناسی خاورشناسان، ۱۳۷۲ش، ص۱۵۴.
- ↑ جعفریان، «پطروشفسکی در میان ایرانیان؛ گزارشی از کتاب نهضت سربداران خراسان»، ص۵۷.
- ↑ عنایت، «درست و نادرست در اسلامشناسی»، ص۲۲.
- ↑ عنایت، «درست و نادرست در اسلامشناسی»، ص۲۵.
- ↑ برای نمونه ن.ک: حسینی طباطبایی، نقد آثار خاورشناسان، ۱۳۷۵ش، ص۷۰.
- ↑ کشاورز، «کریم کشاورز؛ مترجم، نویسنده، انسان»، ص۸.
- ↑ پطروشفسکی، اسلام در ایران، ۱۳۵۴ش، مقدمه مترجم، ص۱-۲.
- ↑ کشاورز، «کریم کشاورز؛ مترجم، نویسنده، انسان»، ص۸؛ عنایت، «درست و نادرست در اسلامشناسی»، ص۲۵.
- ↑ جعفریان، «پطروشفسکی در میان ایرانیان؛ گزارشی از کتاب نهضت سربداران خراسان»، ص۵۷-۵۸.
- ↑ پطروشفسکی، «نهضت سربداران خراسان»، ص۱۲۴-۲۲۴.
- ↑ شاملو و دیگران، «تأثیر گفتمان انقلابی چپ در خوانش نهضت سربداران در ایران معاصر با تکیه بر کتاب نهضت سربداران خراسان پطروشفسکی»، ص ۱۱۸.
- ↑ شاملو و دیگران، «تأثیر گفتمان انقلابی چپ در خوانش نهضت سربداران در ایران معاصر با تکیه بر کتاب نهضت سربداران خراسان پطروشفسکی»، ص ۱۲۱.
- ↑ شاملو و دیگران، «تأثیر گفتمان انقلابی چپ در خوانش نهضت سربداران در ایران معاصر با تکیه بر کتاب نهضت سربداران خراسان پطروشفسکی»، ص ۱۱۸.
منابع
- اسمیت، جان ماسون، خروج و عروج سربداران، ترجمه یعقوب آژند، تهران، واحد مطالعات و تحقیقات فرهنگی تاریخی، ۱۳۶۱ش.
- پطروشفسکی، ایلیا پاولوویچ، اسلام در ایران (از هجرت تا پایان قرن نهم هجری)، ترجمه کریم کشاورز، توضیحات محمدرضا حکیمی، تهران، انتشارات پیام، ۱۳۵۴ش.
- پطروشفسکی، ایلیا پاولوویچ، ایرانشناسی در شوروی، ترجمه یعقوب آژند، تهران، انتشارات نیلوفر، ۱۳۵۹ش.
- پطروشفسکی، ایلیا پاولوویچ، کشاورزی و مناسبات ارضی در ایران عهد مغول، ترجمه کریم کشاورز، پیشگفتار احسان نراقی، تهران، مؤسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی، ۱۳۴۴ش.
- پطروشفسکی، ایلیا پاولوویچ، نهضت سربداران خراسان، ترجمه کریم کشاورز، تهران، انتشارات پیام، ۱۳۵۱ش.
- پطروشفسکی، ایلیا پاولوویچ، «نهضت سربداران خراسان»، ترجمه کریم کشاورز، در فرهنگ ایرانزمین، ش ۱۰، ۱۳۴۱ش.
- جعفریان، «پطروشفسکی در میان ایرانیان؛ گزارشی از کتاب نهضت سربداران خراسان»، در آینه پژوهش، شماره ۶۰، بهمن و اسفند ۱۳۷۸ش.
- حداد عادل، غلامعلی، «اسلام مسلمانان و اسلام مستشرقان»، در مجله نگین، شماره ۱۰۸، اردیبهشت ۱۳۵۳ش.
- حسینی طباطبایی، سید مصطفی، نقد آثار خاورشناسان، تهران، انتشارات چاپخش، ۱۳۷۵ش.
- شاملو، حمیدرضا و دیگران، «تأثیر گفتمان انقلابی چپ در خوانش نهضت سربداران در ایران معاصر با تکیه بر کتاب نهضت سربداران خراسان پطروشفسکی»، در فصلنامه تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی، شماره ۴۷، تابستان ۱۴۰۱ش.
- عنایت، حمید، «درست و نادرست در اسلامشناسی»، در کتاب امروز، شماره ۴، پاییز ۱۳۵۱ش.
- کشاورز، کریم، «کریم کشاورز؛ مترجم، نویسنده، انسان» (گفتوگو با کریم کشاورز)، در کتاب امروز، سال دوم، شماره ۳، ۱۳۵۱ش.
- گروه مؤلفان و مترجمان، کتابشناسی خاورشناسان (ایرانشناسان و اسلامشناسان روسیه و جمهوریهای اتحاد شوروی سابق)، تهران، انتشارات بینالمللی الهدی، ۱۳۷۲ش
- مسلمانیان قبادیانی، رحیم، «پطروشفسکی»، در دانشنامه جهان اسلام، ج۵، تهران، بنیاد دایرةالمعارف اسلامی، ۱۳۷۹ش.