علم رجال دانشی از زیرشاخههای علوم حدیث است که به از سند و اعتبار حدیث بحث میکند. در علم رجال به بررسی احوال و اوصاف راویان حدیث و بیان اصول و قواعد عامه مرتبط با اعتبار احادیث میپرازد. عالمان شیعه و اهلسنت در همه دوران بر ضبط صفات راویان و تالیف کتابهای رجالی تاکید داشتند. اهمیت علم رجال به جهت فهم کلام معصومین، استنباط احکام شرعی و حل تعارض بین روایات است. برخی اخباریان با استدلال به قطعی الصدور بودن روایات و عدم حصول قطع از گفتار رجالیان، نیاز به علم رجال را منکر شدهاند. در مقابل اصولیون و اخباریان معتدل، اشکالات را جواب داده و بر نیاز به علم رجال تاکید دارند.
محتوای علم رجال دارای سه بخش کلی است؛ مقدمات بحث و برخی نکات رجالی، جرح و تعدیل و بررسی صفات راوی، قواعد کلی و اصول علم رجال.
برقی، کشی، نجاشی و شیخ طوسی از اولین علمایی هستند که به علم رجال توجه داشته و اصول اولیه علم رجال را نگاشتهاند. از قرن ۱۴ق نگارش معجمهای رجالی رواج یافت که جامعترین آنها معجم رجال حدیث اثر سید ابوالقاسم خوئی است.
تعریف و تمایز با علوم مشابه
علم رجال دانشی است که به معرفی احوال راویان واقع در سلسلهسند از جهت اعتبار و عدم اعتبار احادیثشان میپردازد.[۱] در متون کهن اهلسنت نیز از علم رجال با اصطلاحاتی مانند جرح و تعدیل، تاریخ رواة الحدیث، الطبقات، طبقات رواة الحدیث و طبقات المحدثین، تعبیر شده است.[۲]
حدیث پژوهان سه علم رجال، تراجم و درایه را از جهاتی به هم شبیه میدانند ولی در فرق بین این علوم چنین گفتهاند:[۳]
- تفاوت رجال و تراجم: علم رجال از احوال راویان سلسهسند احادیث از جهت وثاقت و سایر موارد بحث میکند؛ اما علم تراجم احوال شخصیتها را بررسی میکند خواه راوی باشد یا نباشد.[۴] به گزارش جعفر سبحانی علمای سابق این دو علم را داخل در هم بحث میکردند و شاید اولین نفری که بین این دو علم تفکیک کرد شیخ حر عاملی باشد که کتاب أمل الآمل علماء جبل عامل را نوشت.[۵]
- تفاوت رجال و درایه: علم رجال و درایه از شاخههای علم حدیث هستند با این تفاوت که علم رجال از سند حدیث و علم درایه از متن آن بحث میکند.[۶]
جایگاه و اهمیت
بنابر گفته جعفر سبحانی، عالمان شیعه و اهلسنت در همه دوران بر ضبط صفات راویان و تالیف کتابهای رجالی تاکید داشتند و این نشان از اهمیت علم رجال در فهم علوم دینی دارد.[۷] او نظریات علما در نیاز به علم رجال را در سه مورد دسته بندی کرده است.[۸]
- علم رجال از مقدمات استنباط احکام شرعی است و اهمیت آن به حدی است که بدون استفاده از علم رجال، استنباط بسیاری از احکام شرعی ممکن نیست.[۹] اصولیان و بهویژه فاضل تونی و محمدباقر بهبهانی در برابر مدعای اخباریان ایستادند و پس از آن مباحث نظری به علم رجال راه یافت.
- در استنباط احکام شرعی هیچ نیازی به علم رجال نیست.[۱۰] برخی اخباریان نیاز به علم رجال را رد کرده و دلیل ذکر اسناد را در کتابهای معتبر حدیثی، تبرک و دفع ادعای مخالفان بر بیاساس بودن احادیث شیعه دانستهاند.[۱۱]
- گروهی دیگر از فقها در مورد روایات مشهور، نیاز به علم رجال را قبول ندارند ولی نسبت به سایر روایات، رجال را مؤثر در استباط احکام میدانند.[۱۲]
نفی نیاز به علم رجال توسط اخباریان
استرآبادی و اخباریان نیاز به علم رجال را رد کرده[۱۳] و دلایلی ذکر کردهاند که از جمله آنها:
- صحت احادیث کتب اربعه: استرآبادی همه احادیث کتب اربعه شیعه را صحیح میداند و لازمه این ادعا بینیازی از علم رجال است.[۱۴] برخی اخباریان فراتر رفتهاند و همه روایات موجود در منابع شیعی را قطعی الصدور یا دستکم، معتبر دانستهاند.[۱۵]
- عدم اعتبار دیدگاه رجالیان: دیدگاه رجالیان، یا نظر اجتهادی آنان است که در این صورت برای دیگران حجتی ندارد چون تقلید در مباحث رجالی دلیل شرعی ندارد. یا اینکه نظرشان نوعی شهادت است و از آنجا که شهادت باید حسی باشد و از طرفی اقوال رجالیون از روی دیدار و شنیدار نیست پس شهادت حدسی است و اعتبار ندارد.
- شهادت صاحبان کتب روایی: اگر شهادت رجالیان بر وثاقت افراد معتبر باشد، شهادت صاحبان کتابهای معتبر درباره راویان نیز معتبر است[۱۶]و صاحبان کتابها در مقدمه بر صحت احادیث شهادت دادهاند.[۱۷]
- نفی غرض علم رجال: اگر غرض از علم رجال، حدس و گمان بوده، از اول حاصل بوده و تحصیل حاصل است و اگر مراد علم قطعی است که محصول علم رجال جز شک و گمان چیزی نیست.[۱۸]
- تجسس در احوال در علم رجال: اخباریان جستجوهای رجالی مستلزم بیان عیوب راویان و تجسس در احوال آنان میدانند[۱۹] و تجسس در این امور، گناه است.[۲۰]
- عدم اثبات عدالت هنگام نقل در رجال: از دیدگاه اخباریان، آنگاه علم به عدالت راوی ارزش دارد که در هنگام نقل روایت نیز عادل باشد و علم رجال تنها عدالت راوی را -نه عدالت هنگام نقل را- اثبات میکند.[۲۱]
- اختلاف معنای عدالت در نزد رجالیان: اختلاف رجالیان در معنای عدالت، موجب عدم اعتماد به اقوال آنان درباره عدالت و عدمعدالت راویان است.[۲۲]
- نادرستی اعتماد رجالیان به آراء رجالیان متقدم غیر امامی: گاهی رجالیان به آراء متقدمان غیرامامی استناد کردهاند مانند ابنعقده زیدی و علی بن حسن بن فضال فطحی و این نادرست است.[۲۳]
ادله نیاز به علم رجال توسط اصولیان
در برخی کتب رجالی مقدمهای با عنوان نیاز به علم رجال مطرح شده که جایگاه و اهمیت این دانش را بیان کردهاند.[۲۴] برخی از موارد مطرح شده توسط علمای رجالی در اهمیت و نیاز به علم رجال عبارتند از:
- استنباط احکام شرعی: آیتالله خوئی از مراجع تقلید، استنباط احکام شرعی را در اکثر موارد متوقف بر روایات دانسته و این در حالی است که همه روایات حجت نیستند بلکه فقط خبر ثقه و حسن حجت هستند که برای تشخیص وثاقت راوی نیاز به علم رجال است.[۲۵] دستیابی به حکم قطعی در احکام شرعی اندک است. عمل به ظن مطابق آیات قرآن جایز نیست.[۲۶] منبع غالب حکم شرعی روایات است و در میان روایات خبر متواتر اندک است. همه اخبار آحاد حجیت ندارند و برای تشخیص صحت و ضعف اخبار به علم رجال نیاز است.[۲۷]
- حصول ظن و امتثال ظنی: خوئی افزوده است که حتی بنابر عدم حجیت خبر ثقه و حجیت ظن انسدادی یا تنزل به امتثال ظنی، باز هم یکی از روشهای حصول ظن، اقوال علمای رجال است.[۲۸]
- قطعیت صدور روایات کتب اربعه حدیثی: سید ابوالقاسم خوئی با اشاره به مبنای برخی از علما که روایات کتب اربعه حدیثی را حجت میدانند، این نکته را متذکر میشود که استنباط احکام منحصر در روایات کتب اربعه نیست و به سایر منابع حدیثی هم نیاز است و به همین علم رجال اهمیت دارد.[۲۹]
- تعارض روایات: به گفته جعفر سبحانی در برخی روایات برای ترجیح بین روایات متعارض، صفات راوی از جمله عادلتر و فقیهتر بودن، ملاک قرار داده شده که احراز این صفات نیاز به علم رجال دارد.[۳۰]در روایاتی که برای رفع تعارض احادیث نقل شدهاست، بر صفات و ویژگیهای راویان تأکید شده است.[۳۱] شناخت این اوصاف موضوع علم رجال است.[۳۲]
- جعل حدیث: به عقیده جعفر سبحانی در بین راویان، جاعلان و دروغگویان وجود داشتند که برای تشخیص آنها نیاز به علم رجال است.[۳۳] آگاهی اجمالی درباره وجود اخبار جعلی و نیز روایات در باب اخبار مجعول، به ضرورت بررسی احوال راویان حکم میکند.[۳۴]
- وجود افراد غیرامامی در سلسله سند: این امر محتمل است که امام در برابر افراد غیرامامی پاسخ را بر اساس تقیه داده باشد، از این رو برای شناخت احادیثی که از سر تقیه صادر شده است، نیازمند به بررسیهای رجالی است.[۳۵]
- اجماع: بنابر گفته جعفر سبحانی، عالمان شیعه و اهلسنت در همه دوران بر ضبط صفات راویان و تالیف کتابهای رجالی تاکید داشتند و این نشان از اهمیت علم رجال در فهم علوم دینی دارد.[۳۶] عالمان امامیه و عالمان همه مذاهب اسلامی، بر اهمیت علم رجال اجماع داشتهاند.[۳۷]
محتوای علم رجال
علم رجال دارای سه محتوای کلی است؛ جرح و تعدیل و بررسی صفات راوی، قواعد کلی و اصول علم رجال، برخی نکات رجالی.
از علم رجال دو برداشت رایج است: نخست بیان نام و کنیه و موطن راویان و ارزیابی وثاقت یا عدم وثاقت آنها (اسماء الرجال) و دوم قواعد و ضوابط کلی که فقیهان و محققان به وسیله آنها احوال و اوصاف راویان را با جزئیات موجود در کتابهای رجالی مییابند.[۳۸]
جرح و تعدیل
در کتابهای رجالی مواردی به عنوان توثیقات خاص و عام مطرح شده است که در قبول برخی از آنها اختلاف نظر وجود دارد.
- توثیقات خاص: توثیق یک راوی بدون ضابطه کلی و عمومی که برخی از مصادیق آن عبارتند از:[۳۹]
- تصریح معصومین: از راههای اثبات وثاقت راوی، تصریح یکی از معصومین است. البته این تصریح باید به روایت معتبر ثابت شود.[۴۰]
- تصریح اعلام متقدم: به اعتقاد ابوالقاسم خوئی با شهادت یکی از صاحبان کتب اولیه رجال مانند برقی، کشی، شیخ طوسی، نجاشی، وثاقت او ثابت میشود.[۴۱]
- ادعای اجماع: به اعتقاد جعفر سبحانی اجماع منقول عالمان متقدم بر وثاقت یک راوی، سبب اثبات توثیق او میشود. زیرا که ادعای اجماع، لا اقل این را مطلب را کشف میکند که برخی از علما عقیده به وثاقت راوی داشتهاند و همین برای اثبات وثاقت کافی است.[۴۲]
- مدح کاشف از حسن ظاهر: جعفر سبحانی عقیده دارد که اثبات وثاقت، منحصر در لفظ «ثقة» و «عدل» نیست بلکه مدح رجالیون از شخصی کاشف از حسن ظاهر است و به تبع ملکه عدالت ثابت میشود.[۴۳]
- توثیقات عام: توثیق عدهای از راویان که تحت ضابطه خاصی بیان شده که برخی از مصادیق آن عبارتند از:[۴۴]
- اصحاب اجماع: ابوعمر کشّی، نام هجدهنفر از اصحاب امام باقر(ع) تا امام رضا(ع) که از ثقات محدثین هستند را بهعنوان اصحاب اجماع بیان کرده که علمای شیعه احادیث این افراد را میکنند.[۴۵] آیتالله خوئی برداشتهای مختلف از این عبارت را بررسی و مناقشه کرده است.[۴۶]
- مشایخ تفسیر قمی: به عقیده سید ابوالقاسم خوئی از آنجا که علی بن ابراهیم قمی در مقدمه تفسیرش گفته که احادیث این کتاب را از مشایخ و ثقات شیعه نقل کردهاست، دلالت بر این دارد که همه کسانی که علی بن ابراهیم از او نقل کرده است ثقه هستند.[۴۷]
- مشایخ کامل الزیارات: ابنقولویه نیز در مقدمه کامل الزیارات گفته که احادیث کتابش را از ثقات نقل کرده است و به عقیده برخی رجالیون از جمله خوئی همه مشایخ کامل الزایارت ثقه هستند.[۴۸]
- مشایخ صفوان و بزنطی و ابنابیعمیر:
- مشایخ اجازه:
- کثرت روایت:
حجیت قول علمای رجال
آیتالله خوئی در زمینه حجیت نظریات رجالی، دو نظریه را به علما نسبت داده است:[۴۹]
- اعتبار نظر رجالیون از باب شهادت است و به همین جهت اختلافی مطرح است که آیا شهادت یک شخص برای اثبات وثاقت راوی کافی است یا نیاز به دو شاهد است.[۵۰] بنابر نقل سبحانی، مشهور علما شهادت یک نفر را کافی میدانند ولی برخی دیگر از جمله در منتقی الجمان، شهادت دو نفر را برای اثبات وثاقت لازم میداند.[۵۱]
- اعتبار قول رجالی از باب خبر واحد در موضوعات شرعی است.[۵۲] بر این نظریه اشکالاتی از جمله حدسی یا مرسل بودن توثیقات رجالی وارد شده است، که ابوالقاسم خوئی آنها را جواب داده و این نظریه را پذیرفته است.[۵۳]
رجالیان مشهور شیعه
- احمد بن محمد برقی (حدود ۲۰۰-۲۷۴ یا ۲۸۰ق)
- محمد بن عمر کشّی (درگذشت حدود ۳۴۰ق)
- احمد بن حسین غضائری (درگذشت قبل ۴۵۰ق)
- شیخ طوسی (۳۸۵-۴۶۰ق)
- احمد بن علی نجاشی (۳۷۲ق-۴۵۰ق یا ۴۶۳ق)
- ابنشهرآشوب (۴۸۸ق - ۵۸۸ق)
- شیخ منتجبالدین رازی (۵۰۳-۵۸۵ق)
- حسن بن داوود حلی (۶۴۷-بعد از ۷۰۷ق)
- علامه حلی (۶۴۸-۷۲۶ق)
- حسن بن زینالدین عاملی (۹۵۹-۱۰۱۱ق)
- عنایتالله قهپایی (قبل از ۹۷۵ق-بعد از ۱۰۲۶ق)
- محمد بن علی اردبیلی (زنده در ۱۱۰۰ق)
- سید ابوالقاسم خویی (۱۲۷۸-۱۳۷۱ش)
کتابهای رجالی شیعه
طبق یک پژوهش، تعداد کتابهای رجالی شیعه از قرن ۳ تا ۱۵ هجری قمری، ۶۸۸ اثر است.[۵۴] کتابهای رجالی به روشهای مختلفی تألیف شدهاند، برخی به ذکر نام راویان احادیث و طبقات آنها بسنده کرده و برخی دیگر احوال راویان را از جهت ثقه و ضیف بودن مشخص کردهاند. گروهی دیگر به ذکر کلیات و قواعد علم رجال پرداختند و از قرن ۱۴ نگارش معجمهای رجالی آغاز شد.
مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی، مجموعه کتابهای رجال شیعه و اهلسنت را بهصورت نرمافزار و در قالب متن ۲۵۸ عنوان کتاب در ۹۴۷ جلد با عنوان کتابخانه رجال شیعه و اهلسنت ۲ منتشر کرده است.[۵۵]
رجالیون کتابهای نوشته شده در علم رجال را بر اساس قدمت و سبک نگارش دستهبندی کردهاند که تفصیل آن به شرح زیر است.
- مصادر اولیه علم رجال که عبارتند از:[۵۶]
- رجال البرقی
- اختیار معرفة الرجال
- رجال ابنغضائری
- رجال الطوسی
- الفهرست شیخ طوسی
- فهرست نجاشی
- مشیخه صدوق
- مشیخه شیخ طوسی
- مصادر ثانویه علم رجال که عبارتند از:[۵۷]
- جوامع رجالی که عبارتند از:[۵۸]
تک نگاری
کتاب «استناد در روش شناخت رجال اسناد». علی گنجعلی از پژوهشگران این کتاب این اثر محصول تلاش محققان مرکز فقهی امام باقر علیه السلام با اشراف آیت الله سید محمد جواد شبیری دانسته که بیش از ۱۰ محقق و پژوهشگر در مدت زمان تقریبی ۷ سال تلاش کردند تا این اثر را به رشته تحریر در آورند.همچنین بیشتر مباحث پراکنده علم رجال به صورت یک جا و با ترتیب و نظام خاصی در این کتاب ارائه شده که از این جهت این اثر از جامعیت و نظام ویژهای برخوردار است.[۵۹]
پانویس
- ↑ سبحانی تبریزی، کلیات فی علم الرجال، ۱۳۶۹ش، ص۱۱.
- ↑ عبدالماجد غوری، ص۲۵۲–۲۵۴، ۲۸۶–۲۹۱.
- ↑ سبحانی تبریزی، کلیات فی علم الرجال، ۱۳۶۹ش، ص۱۳.
- ↑ سبحانی تبریزی، کلیات فی علم الرجال، ۱۳۶۹ش، ص۱۳.
- ↑ سبحانی تبریزی، کلیات فی علم الرجال، ۱۳۶۹ش، ص۱۴.
- ↑ سبحانی تبریزی، کلیات فی علم الرجال، ۱۳۶۹ش، ص۱۶.
- ↑ سبحانی تبریزی، کلیات فی علم الرجال، ۱۳۶۹ش، ص۲۸.
- ↑ * سبحانی، «چرایی علم رجال (بررسی تحلیلی دلایل موافقان و مخالفان)»، ص۸۵.
- ↑ * سبحانی، «چرایی علم رجال (بررسی تحلیلی دلایل موافقان و مخالفان)»، ص۸۵.
- ↑ * سبحانی، «چرایی علم رجال (بررسی تحلیلی دلایل موافقان و مخالفان)»، ص۸۵.
- ↑ محمدامین استرآبادی، ص۱۱۸؛ بحرانی، لؤلؤة البحرین، ص۵؛ نوری، ج۳، ص۵، ۱۰–۱۱.
- ↑ * سبحانی، «چرایی علم رجال (بررسی تحلیلی دلایل موافقان و مخالفان)»، ص۸۵.
- ↑ محمدامین استرآبادی، ص۱۱۸؛ بحرانی، لؤلؤة البحرین، ص۵؛ نوری، ج۳، ص۵، ۱۰–۱۱.
- ↑ استرآبادی، ص۱۲۸–۱۲۹، ۱۳۱، ۱۷۸، ۳۷۱؛ کرکی، ص۱۷؛ حر عاملی، ۱۴۱۶، ج۳، ص۱۹۱–۱۹۸؛ حرعاملی، ۱۴۱۲، ج۸، ص۵۶۴، سماهیجی، ص۳۶؛ بحرانی، لؤلؤة البحرین، ص۵.
- ↑ حرعاملی، ۱۴۱۶، ج۳۰، ص۱۵۳–۱۶۵، ۲۴۹–۲۶۵؛ جزایری، ص۶۴؛ بحرانی، الحدائق الناضرة، ج۱، ص۲۵–۲۶؛ نیز مامقانی، ج۱، ص۹۹.
- ↑ بحرانی، الحدیث الناضرة، ج۱، ص۲۲–۲۳؛ نیز: کنی، ص۴۶؛ سبحانی، ص۴۰–۴۱؛ صرامی، ص۱۷۲.
- ↑ برای نمونه: کلینی، ج۱، ص۸؛ ابنبابویه، ج۱، ص۲–۳.
- ↑ ابراهیمی، ص۱۲۷.
- ↑ کنی، ص۲۴.
- ↑ بحرانی، الحدائق الناضرة، ج۱، ص۲۴، پانویس ۱؛ نیز: خاقانی، ص۸۴.
- ↑ مامقانی، ج۱، ص۸۰.
- ↑ مامقانی، ج۱، ص۸۸؛ کنی، ص۴۵؛ سبحانی، ص۳۸.
- ↑ مامقانی، ج۱، ص۸۸.
- ↑ خوئی، معجم رجال الحدیث، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۱۹؛ سبحانی تبریزی، کلیات فی علم الرجال، ۱۳۶۹ش، ص۱۹.
- ↑ خوئی، معجم رجال الحدیث، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۲۰.
- ↑ یونس، آیه ۳۶، ۵۹؛ اسراء، آیه ۳۶؛ دیگر ادله: انصاری، رسائل، ج۱، ص۱۳۱–۱۳۳؛ خویی، ج۱، ص۱۹.
- ↑ خویی، ج۱، ص۲۰–۲۱.
- ↑ خوئی، معجم رجال الحدیث، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۲۰.
- ↑ خوئی، معجم رجال الحدیث، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۲۱.
- ↑ سبحانی تبریزی، کلیات فی علم الرجال، ۱۳۶۹ش، ص۲۵.
- ↑ کلینی، ج۱، ص۶۷–۶۸، ج۷، ص ۴۱۲؛ طوسی، ج۶، ص۲۱۸، ۳۰۱–۳۰۳.
- ↑ مامقانی، ج۱، ص۵۹–۶۲؛ سبحانی، ص۲۵.
- ↑ سبحانی تبریزی، کلیات فی علم الرجال، ۱۳۶۹ش، ص۲۵.
- ↑ کشی، ص۲۲۳–۲۲۸؛ محمدجعفر استرآبادی، ص۴۲۶؛ مامقانی، ج۱، ص۶۴–۶۷؛ نیز: سبحانی، ص۲۵–۲۸.
- ↑ سبحانی تبریزی، کلیات فی علم الرجال، ۱۳۶۹ش، ص۲۵.
- ↑ سبحانی تبریزی، کلیات فی علم الرجال، ۱۳۶۹ش، ص۲۸.
- ↑ کنی، ص۳۷؛ مامقانی، ج۱، ص۷۴–۷۶؛ سبحانی، ص۲۸–۲۹.
- ↑ فضلی، اصول علم الرجال، ۱۴۲۰ق، ص۱۸–۱۹.
- ↑ سبحانی تبریزی، کلیات فی علم الرجال، ۱۳۶۹ش، ص۱۵۱.
- ↑ خوئی، معجم رجال الحدیث، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۳۹.
- ↑ خوئی، معجم رجال الحدیث، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۴۱.
- ↑ سبحانی تبریزی، کلیات فی علم الرجال، ۱۳۶۹ش، ص۱۵۷.
- ↑ سبحانی تبریزی، کلیات فی علم الرجال، ۱۳۶۹ش، ص۱۵۷.
- ↑ سبحانی تبریزی، کلیات فی علم الرجال، ۱۳۶۹ش، ص۱۵۱.
- ↑ کشی، اختیار معرفة الرجال، ۱۴۰۴ق، ج۲، ص۵۰۷ و ص۶۷۳ و ص۷۳۰.
- ↑ خوئی، معجم رجال الحدیث، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۵۷.
- ↑ خوئی، معجم رجال الحدیث، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۴۹.
- ↑ خوئی، معجم رجال الحدیث، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۵۰.
- ↑ خوئی، معجم رجال الحدیث، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۴۱.
- ↑ سبحانی تبریزی، کلیات فی علم الرجال، ۱۳۶۹ش، ص۱۵۸.
- ↑ سبحانی تبریزی، کلیات فی علم الرجال، ۱۳۶۹ش، ص۱۵۸.
- ↑ خوئی، معجم رجال الحدیث، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۴۱.
- ↑ خوئی، معجم رجال الحدیث، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۴۱.
- ↑ طلائیان، مأخذشناسی رجال شیعه، ص۱۳.
- ↑ کتابخانه رجال شیعه و اهلسنت ۲، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی.
- ↑ سبحانی تبریزی، کلیات فی علم الرجال، ۱۳۶۹ش، ص۵۵.
- ↑ سبحانی تبریزی، کلیات فی علم الرجال، ۱۳۶۹ش، ص۱۰۷.
- ↑ سبحانی تبریزی، کلیات فی علم الرجال، ۱۳۶۹ش، ص۱۲۵.
- ↑ https://www.iribnews.ir/fa/news/3984463
منابع
- سبحانی، جعفر، «چرایی علم رجال (بررسی تحلیلی دلایل موافقان و مخالفان)»، ترجمه علی اوجبی، مجله کتاب ماه دین، شماره ۱۷۲، بهمن ۱۳۹۰ش.
- آقا بن عابد فاضل دربندی، الفن الثانی من القوامیس، چاپ محمدکاظم رحمانستایش، در رسائل فی درایة الحدیث، چاپ ابوالفضل حافظیان، بابلی، ج۲، قم، دار الحدیث، ۱۳۸۳ش
- آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، چاپ علینقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳
- آقابزرگ طهرانی، مصفی ا لمقال فی مصنفی علم الرجال، چاپ احمد منزوی، تهران ۱۳۳۷ش
- ابنابیالجمهور، محمد بن زینالدین، عوالی اللئالی العزیزیة فی الاحادیث الدینیة، تحقیق مجتبی عراقی، ج۴، قم، مطبعة سیدالشهداء، ۱۴۰۵ق.
- ابنابیحاتم، کتاب الجرح و التعدیل، حیدرآبارد، دکن، ۱۳۷۱–۱۳۷۳/۱۹۵۲–۱۹۵۳، چاپ افست، بیروت [بیتا].
- ابنابیشبیه، المصنف فی الاحادیث و الآثار، تحقیق سعید محمد لحام، بیروت، ۱۴۰۹/۱۹۸۹.
- ابنبابویه، کتاب الخصال، چاپ علی اکبر غفاری، قم ۱۳۶۲ش
- ابنبابویه، کتاب من لایحضره الفقیه، چاپ علی اکبر غفاری، قم، ۱۴۰۴
- ابنحبان، کتاب الشقات، حیدرآباد، دکن، ۱۳۹۳–۱۴۰۳/۱۹۷۳–۱۹۸۳، چاپ افست، بیروت، [بیتا]
- ابنحبان، کتاب المجروحین من المحدثین و الضعفاء و المتروکین، چاپ محمود ابراهیم زاید، حلب، ۱۳۹۵–۱۳۹۶/۱۹۷۶–۱۹۷۵
- ابنداوود حلی، کتاب الرجال، چاپ جلالالدین محدث ارموی، تهران ۱۳۸۳ش
- ابنداوود حلی، کتاب الرجال، چاپ محمدصادق آل بحر العلوم، نجف ۱۳۹۲/۱۹۷۲، چاپ افست قم [بیتا]
- ابنشهرآشوب، مناقب آل ابیطالب، نجف، ۱۹۵۶
- ابنعبدالبر، التمهید لما فی الموطأ من المعنانی و الاسانید، چاپ مصطفی بن احمد علوی و محمد عبدالکبیر بکری [رباط] ۱۴۰۸/۱۹۸۸
- ابنعدی، الکامیل فی ضعفاء التاریخ، چاپ یحیی مختار غزنوی، بیروت، ۱۴۰۹/۱۹۸۸
- ابنغضائری، الرجال لابنالغضائری، چاپ محمدرضا حسینی جلالی، قم ۱۴۲۲
- ابنمبارک، کتاب الجهاد، چاپ نزیه حماد، جده، دارالمطبوعات الحدیث، [بیتا]
- ابوالقاسم ابراهیمی، کتاب اجتهاد و تقلید، [ کرمان، ۱۳۶۲ّ
- ابولبابة طاهر، الجرح و التعدیل، تونس، ۱۴۳۱/۲۰۱۰
- ابنبابویه، کتاب من لایحضره الفقیه، چاپ علی اکبر غفاری، قم ۱۴۰۴
- ابنسعد
- احمد بن حنبل، کتاب العلل و معرفة الرجال، چاپ وصیالله عباس، بیروت، ۱۴۰۸/۱۹۸۸
- احمد بن عبدالله خزرجی، خلاصة تهذیب تهذیب الکمال فی اسماء الرجال، چاپ عبدالفتاح ابوعده حلب، ۱۴۱۱
- احمد بن علی خطیب بغداد، الکفایة فی علم الروایة، چاپ احمد عمر هاشم، بیروت، ۱۴۰۶/۱۹۸۶
- احمد سمین، دروس تمهیدیه فی تاریخ علم الرجال عند الامامیة، تقریرا لمحاضرات حیدر حب الله [بیجا] دار الفقه الاسلامی المعاصر، ۱۴۳۲/۲۰۱۲
- احمدمحمد نورسیف، یحیی بن معین و کتابه التاریخ، مکه، ۱۳۹۹/۱۹۷۹
- جعفر بن حسن محقق حلی، معارج الاصول، چاپ محمدحسین رضوی، قم ۱۴۰۳
- جعفر سبحانی، تحقیقی پیرامون رجال ابنغضائری، نور علم، دوره ۲، ش (۳ اردیبهشت ۱۳۶۵)، دوره ۲، ش (۴ تیر ۱۳۶۵)
- خوئی، سید ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، بیجا، بینا، ۱۴۱۳ق.
- سبحانی تبریزی، جعفر، کلیات فی علم الرجال، قم، مرکز مدیریت حوزه علمیه قم، ۱۳۶۹ش.
- حسن بن زین الدین صاحب معالم، التحریر الطاووسی، چاپ فاضل جواهری، قم، ۱۴۱۱
- حسن بن زین الدین صاحب معالم، منتقی الجمان فی الاحادیث و الصحاح و الحسان، چاپ علی اکبر غفاری، قم ۱۳۶۲–۱۳۶۵ش
- حسن بن عبدالرحمن رامهرمزی، المحدث الفاصل بین الراوی و الواعی، چاپ محمد عجاج خطیب، بیروت، ۱۴۲۰/۲۰۰
- حسن بن یوسف علامه حلی، ایضاح الاشتباه، چاپ محمد حسون، قم ۱۴۱۵
- حسن بن یوسف علامه حلی، خلاصة الاقوال فی معرفة الرجال، چاپ جواد قیومی اصفهانی، [قم] ۱۴۱۷
- حسین بن شهاب الدین کرکی، کتاب هدایة الابرار الی طریق الائمة الاطهار، چاپ رؤوف جمال الدین، بغداد ۱۹۷۷
- حسین بن محمدتقی نوری، خاتمه مستدرک الوسائل، قم ۱۴۱۵–۱۴۲۰
- حسین ساعدی، «نشأة علم الرجال و تطوره»، الفکر الاسلامی، ش ۲۶ (شوال-ذیحجة ۱۴۲۱)
- خویی، معجم رجال الحدیث
- زهیر اعرجی، تاریخ النظریة الرجالیة فی المدرسة الامامیة، تراثنا، سال ۲۳، ش ۱و۲ (محرم-جمادی الآخره ۱۴۲۸)
- سیف الله صرامی، مبانی حجیت آرای رجالی، قم ۱۳۹۱ش
- سیف الله صرامی، مبانی حجیت آرای رجالی، قم، ۱۳۹۱ش
- شادی نفیسی، آغاز اسناد از دیدگاه خاورشناسان، در شمع جمع: ارجنامه استاد محمدعلی مهدویراد، به کوشش علی راد، تهران، خانه کتاب، ۱۳۹۱
- طبری، تاریخ
- طلائیان، رسول، مأخذشناسی رجال شیعه، قم، انتشارات دارالحدیث، ۱۳۸۱ش.
- عبدالحمید راضی، من مراجع علم الرجال عند الامامیه: کتاب الرجال لابنداوود، البلاغ، سال ۶، ش ۴ (۱۳۹۶)
- عبدالرحمان بن ابیبکر سیوطی، کتاب المحاضرات و المحاورات، چاپ یحیی جوری، بیروت۷ ۱۴۲۴/۲۰۰۳
- عبدالله بن صالح سماهیجی، منیة الممارسین،
- عبدالله بن عبدالرحمان دارمی، سنن الدارمی، دمشق، ۱۳۴۹
- عبدالله بن محمد تونی، الوافیة فی اصول الفقه، چاپ محمدحسین رضوی کشمیری، قم، ۱۴۱۲
- عبدالله مامقانی، الفوائد الرجالیة من تنقیح المقال فی علم الرجال، چاپ محمدرضا مامقانی، قم ۱۴۳۱
- عبدالله مامقانی، تنقیح المقال فی علم الرجال، چاپ سنگی نجف، ۱۳۴۹–۱۳۵۲
- عبدالماجد غوری، علم الرجال: تعریفه و کتبه، دمشق، ۱۴۲۸/۲۰۰۷
- عبدالهادی فضلی، اصول علم الرجال، بیروت، ۱۴۲۰
- علی اکبر سیفی، مقیاس الرواة فی کلیات علم الرجال، قم ۱۴۲۲
- علی بن حسن خاقانی، رجال الخاقانی، چاپ محمدصادق بحرالعلوم، [نجف ۱۳۸۸/۱۹۶۸]، چاپ افست [قم]، ۱۴۰۴
- علی بن عبداله علیاری تبریزی، بهجة الآمال فی شرح زبدة المقال، ج۱، قم ۱۳۷۱ش
- علی بن قربانعلی کنی، توضیح المقال فی علم الرجال، چاپ محمدحسین مولوی، قم، ۱۳۷۹ش
- علی حسین مکی عاملی، بحوث فی فقه الرجال، محاضرات علی فانی اصفهانی، برج البراجنه، لبنان، ۱۴۱۴/۱۹۹۴
- علی خامنهای، چهار کتاب اصلی علم رجال، در یادنامه علامه امینی، مجموعه مقالات تحقیقی، به اهتمام جعفر شهیدی و محمدرضا حکیمی، تهران، مؤسسه انجام کتاب، ۱۳۶۱ش
- علی دلبری، آشنایی با اصول علم رجال، مشهد ۱۳۹۱ش
- غثمان بن سعید دارمی، تاریخ عثمان بن سعید الدارمی، چاپ احمد محمد نورسیف، دمشق [۱۴۰۰]
- کلینی، کافی
- محمد آصف محسنی، بحوث فی علم الرجال، قم ۱۳۶۲ش
- محمد بن اسماعیل بخاری، کتاب التاریخ الکبیر، دایر بکر، المکتبة الاسلامیه، [بیتا]
- محمد بن اسماعیل بخاری، کتاب الضعفاء الصغیر، چاپمحمد ابراهیم زاید، بیروت، ۱۴۰۶/۱۹۸۶
- محمد بن حسن بن زین الدین، استقصاء الاعتبار فی شرح الاستبصار، قم، ۱۴۱۹-
- محمد بن حسن حر عاملی، امل الآمل، چاپ احمد حسینی، بغداد [۱۳۸۵]، چاپ افست قم، ۱۳۶۲ش
- محمد بن حسن حر عاملی، تفصیل وسائل الشیعه الی تحصیل مسائل الشریعه، قم ۱۴۱۶
- محمد بن حسن حر عاملی، هدایة الامة الی احکام الائمة علیهم السلام، مشهد ۱۴۱۲–۱۴۱۳
- محمد بن حسن شیخ بهائی، مشرق الشمسین و اکسیر السعادتین، مع تعلیقات محمداسماعیل بن حسین مازندرانی خواجوئی، چاپ مهدی رجایی، مشهد ۱۳۷۲ش
- محمد بن حسن طوسی، الفهرست، چاپ جواد قیومی اصفهانی، قم ۱۴۱۷
- محمد بن حسن طوسی، تهذیب الاحکام، چاپ حسن موسوی خرسان، بیروت ۱۴۰۱/۱۹۸۱
- محمد بن حسن طوسی، رجال الطوسی، چاپ جواد قیومی اصفهانی، قم ۱۴۱۵
- محمد بن حسن طوسی، عدة الاصول، و بذیله الحاشیة الخلیلیة لخلیل بن غازی قزوینی، چاپ محمدمهدی نجف [قم] ۱۴۰۳/۱۹۸۳
- محمد بن حسن طوسی، فهرست کتب الشیعة و اصولهم و اسماء المصنفین و اصحاب الاصول، چاپ عبدالعزیز طباطبایی، قم ۱۴۲۰
- محمد بن حسن طوسی، کتاب الغیبة، چاپ عبادالله طهرانی و علی احمد ناصح، قم ۱۴۱۷
- محمد بن حسین شیخ بهایی، مشرق الشمسیت و اکسیر السعادتین، مع تفلیقات محمد اسماعیل بن حسین مازندرانی خواجوئی، چاپ مهدی رجایی، مشهد ۱۳۷۲ش
- محمد بن شاه مرتضی فیض کاشانی، کتاب الوافی، چاپ ضیاء الدین علامه اصفهانی، اصفهان ۱۳۶۵–۱۳۷۴ش
- محمد بن عمر عقیلی، کتاب الضعفاء الکبیر، چاپ عبدالمعطی امین قلعجی، بیروت ۱۴۰۴/۱۹۸۴
- کشی، محمد بن عمر، اختیار معرفة الرجال، تلخیص شیخ طوسی، قم، موسسة آل البیت(ع) لإحیاء التراث، ۱۴۰۴ق.
- محمد بن عمرو عقیلی، کتاب الضعفاء الکبیر، چاپ عبدالمعطی امین قلعجی، بیروت ۱۴۱۸/۱۹۹۸
- محمد بن عیسی ترمذی، سنن الترمذی و هو الجامع الصحیح، ج ۵، چاپ عبدالرحمان محمد عثمان، بیروت، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳
- محمد بهاء الدین، المستشرقون و الحدیث النبوی، عمان، ۱۴۲۰/۱۹۹۹
- محمد جعفر بن سیف الدین استرآبادی، لب اللباب فی علم الرجال، چاپ محمدحسین مولوی، در میراث حدیث شیعه، دفتر ۲، به کوشش مهدی مهریزی و علی صدرایی خویی، قم، دار الحدیث، ۱۳۷۸ش
- محمد ضیاء الرحمان اعظمی، معجم اصطلاحات الحدیث و لطائف الاسانید، ریا، ۱۴۲۰/۱۹۹
- محمد عمادی حائری، بازسازی متون کهن حدیث شیعه: روش، تحلیل، نمونه، تهران ۱۳۸۸ش
- محمد کاظم رحمانشتایش، آشنایی با کتب رجالی شیعه، تهران ۱۳۸۵ش
- محمدآصف محسنی، بحوث فی علم الرجال، قم ۱۳۶۲ش
- محمدامین بن محمد شریف استرآبادی، الفوائد المدنیة، چاپ رحمة الله رحمتی اراکی، قم ۱۴۲۴
- محمدباقر بن محمد اکمل، بهبهانی، فوائد الوحید البهبهانی، در علی بن حسین خاقانی، رجال الخاقانی، چاپ محمدصادق بحرالعلوم، [نجف ۱۳۸۸/۱۹۶۸]
- محمدباقر بن محمداکمل بهبهانی، الرسائل الاصولیة۷ قم، ۱۴۱۶
- محمدباقر بن محمدتقی مجلسی، مرآت العقول فی شرح اخبار آل الرسول، ج۱، چاپ هاشم رسولی محلاتی، تهران ۱۳۷۹ش
- محمدجعفر بین سیف الدین استرآبادی، الایجاز فی علمی الرجال و الدرایة، چاپ حمید احمدی جلفایی، در میراث حدیث شیعه، دفتر ۱۵، به کوشش مهدی مهریزی و علی صدرایی خویی، قم، دار الحدیث، ۱۳۸۵ش
- محمدحسن ربانی، دانش رجال الحدیث، مشهد، ۱۳۸۲ش
- محمدحسن ربانی، سبکشناسی دانش رجال الحدیث، قم ۱۳۸۵ش
- محمدحسین بارفروشی، نتیجة المقال فی علم الرجال، چاپ سنگی تهران [۱۲۸۴]
- محمدکاظم رحمان ستایش، آشنایی با کتب رجالی شیعه، تهران ۱۳۸۵ش
- محمدلقمان سلفی، اهتمام المحدثین بنقد الحدیث سندا و متنا و دحض مزاعم المستشرقین و اتباعهم، ریاض، ۱۴۲۰
- محمدمهدی بن مرتضی بحر العلوم، رجال السید بحرالعلوم، تهران، ۱۳۶۳ش
- محمود ابوریه، اضواء علی السنة المحمدیة، او دفاع عن الحدیث، قاهره، ۱۳۸۳. /۱۹۶۳
- مرتضی بن محمدامین انصاری، فرائد الاصول، قم ۱۴۱۹
- مرتضی عسکری، معالم المدرستین، تهران، ۱۴۱۳/۱۹۹۳
- مسلم بن حجاج، الجامع الصحیح، بیروت، دارالفکر، [بیتا]
- مسلم بن حجاج، کتاب التمییز، در محمد مصطفی اعظمی، منهج النقد عند المحدثین، نشأته و تاریخه، [ریاض] ۱۴۱۰/۱۹۹۰
- مصطفی بن حسین تفرشی، نقد الرجال، قم، ۱۴۱۸ق
- مصطفی سباعی، السنة و مکانتها فی التشریع الاسلامی، بیروت، ۱۴۰۵/۱۹۸۵
- مهدی جلالی، جستاری در باب نسبت کتاب الضعفاء به ابنغضائری، مطالعات اسلامی، ش ۶۸ (تابستان ۱۳۸۴)
- مهدی کجوری شیرازی، الفوائد الرجالیه، چاپ محمدکاظم رحمان ستایش، قم، ۱۳۸۲ش
- نجاشی
- نعمتالله بن عبدالله جزائری، منبع الحیاة، در محمدبن شاه مرتضی فیض کاشانی، الشهاب الثاقت فی وجوب صلاة الجمعه العینی، چاپ رؤوف جمال الدین* قم ۱۴۰۱
- یوسف ابناحمد بحرانی، لؤلؤة البحرین، چاپ محمدصادق بحرا لعلوم، قم [بیتا]
- یوسف بن احمد بحرانی، الحدائق الناضرة فی احکام العترة الطاهرة، قم ۱۳۶۳–۱۳۶۷ش
- یوسف بن عبدالرحمان مزی، تهذیب الکمال فی اسماء الرجال، چاپ بشار عواد معروف، بیروت ۱۴۲۲/۲۰۰۲
- یوسف مرعشلی، علم الجرح و التعدیل و اهمیته فی دراسة الاسانید و الحکم علی الحدیث، بیروت ۱۴۳۰/۲۰۰۹
پیوند به بیرون
- منبع مقاله: دانشنامه جهان اسلام