سید نعمتالله جزایری (۱۰۵۰-۱۱۱۲ق) مشهور به محدث جزایری، از علمای شیعی قرن یازدهم و دوازدهم و سرسلسله خاندان سادات جزایری است که نسبش به امام کاظم(ع) میرسد. سید نعمت الله شاگرد عالمانی همچون علامه مجلسی، آقا حسین خوانساری، فیض کاشانی و شیخ حر عاملی بود. سید نعمتالله را به سرعت قلم و کثرت تألیفات وصف کردهاند. الانوار النعمانیة، قصص الانبیاء و کتاب کشکولی زَهر الربیع از آثار مشهور او است. او مسلکی بین اخباری و اصولی داشته است.
اطلاعات فردی | |
---|---|
لقب | محدث جزایری |
نسب | سادات جزایری - امام کاظم(ع) |
تاریخ تولد | ۱۰۵۰ق |
محل زندگی | اصفهان و شوشتر |
اطلاعات علمی | |
استادان | علامه مجلسی شیخ حر عاملی محقق سبزواری محقق خوانساری و... |
شاگردان | ابوالحسن بن محمد زمان بن عنایت الله تستری ابوالقاسم بن محمد مرعشی شوشتری عبدالحسین بن خواجه کلبعلی گَرگَری |
محل تحصیل | هویزه، شیراز، اصفهان، عتبات عالیات |
تألیفات | الانوار النعمانیة انیس الوحید جواهر الغوالی کشف الاسرار النور المبین ریاض الابرار |
فعالیتهای اجتماعی-سیاسی | |
اجتماعی | تولیت مسجد جامع اصفهان و امامت جمعه در دوره صفوی |
نسب، تولد، درگذشت
واژه «جزایری» منسوب به جزایر بصره است که از چندین جزیره و روستا تشکیل شده و بعضی از آنها در آب فرو رفته است.[۱] نسب سادات جزایری به عبدالله، فرزند امام کاظم (ع)، میرسد.[۲] به نوشته سید نعمتالله او در ۱۰۵۰ در روستای صَباغیه از جزایر بصره ، محلی میان دجله و فرات ، به دنیا آمد.[۳] برخی شرح حالنویسان تصور کرده اند سید نعمتالله جزایری از جزایر خوزستان است که وجود خارجی ندارد و برخی او را به اشتباه از جزایر افریقا پنداشتهاند.[۴]
بزرگترین فرزندِ پسرِ او، سید نورالدین بود که نَسَب بیشتر سادات جزایری به وی میرسد، از این رو آنان به سادات نوریه نیز مشهورند.[۵] برخی از فرزندان و نوادگان او در شوشتر ماندند و برخی در هند، نجف و جاهای دیگر ساکن شدند.
سید نعمتالله در ۱۱۱۱ق برای زیارت به مشهد رفت و در راه بازگشت به شوشتر، در خرم آباد بیمار شد و در پلدختر درگذشت و در همانجا به خاک سپرده شد. وفات وی را در ۲۳ شوال ۱۱۱۲ق ذکر کردهاند.[۶]
تحصیلات
سید نعمت الله در پنج سالگی به مکتب رفت و قرآن را ختم کرد و قصاید و اشعار بسیاری فراگرفت .[۷] سپس به آموختن صرف و نحو همت گماشت و برای ادامه تحصیل به هُوَیزه رفت.[۸]
سید نعمت الله به همراه برادرش سید نجم الدین، و عموزادهاش سید عزیزالله به شیراز سفر کرد که از مراکز علمی آن روزگار بود و در مدرسه منصوریه ساکن شد.[۹] سید نعمتالله نه سال در شیراز اقامت کرد و در این مدت به تکمیل دانش خود در ادبیات، علوم عقلی و نقلی پرداخت. در آنجا زندگی بر او تنگ آمد، به درخواست خانوادهاش، به زادگاهش بازگشت.[۱۰]
اشتیاق به تحصیل موجب سفر مجدد او به شیراز شد، اما پس از یک ماه، به علت فوت پدرش و آتش گرفتن مدرسه منصوریه، به اصفهان رفت و چهار سال نزد علامه مجلسی (درگذشت: ۱۱۱۰ق.) به تحصیل حدیث و علوم دینی پرداخت.[۱۱] میرزا تقی دولتآبادی در نزدیکی حمام شیخ بهایی، مدرسهای ساخت و از سید نعمت الله خواست که در آنجا تدریس کند. سید نعمتالله هشت سال در این مدرسه به تدریس علوم دینی، تألیف و همکاری با مجلسی در نگارش و تدوین بحارالانوار و مرآة العقول مشغول شد.[۱۲]
چشمان سید نعمت الله پس از مدتی ضعیف شد و برای شفا و زیارت، از طریق کرمانشاه عازم عتبات عالیات شد[۱۳] و در آنجا با چند تن از عالمان و فقیهان ملاقات کرد.
- جزایر
سپس به زادگاهش، بازگشت و سه ماه در آنجا اقامت کرد. سید نعمت الله در همین زمان نوشتن مقصود الانام فی شرح تهذیب الاحکام ، را آغاز کرد.[۱۴]
- هویزه
در پی حوادث سیاسی سال ۱۰۷۹ق،[یادداشت ۱] مردم جزایر مجبور به نقل مکان به هویزه و دیگر شهرهای مجاور شدند، سید نعمتالله نیز در میان آنان بود. سید علی بن مولی خلف موسوی فلاحی (درگذشته ۱۰۸۸ق)، از سادات مشعشعیان، از او استقبال کرد.[۱۵] سیدعلی آثار علمی فراوانی داشته است. افندی اصفهانی مدعی است بسیاری از مطالب علمی کتابهای سید نعمت الله از آثار سید علی گرفته شده است.[۱۶] سید علی احترام زیادی برای سیدنعمتالله قائل بود و تا زمان مرگش با او در ارتباط بود.[۱۷]
جزایری، پس از چند ماه اقامت در هویزه، عازم اصفهان شد اما در میانه راه به شوشتر رفت و به درخواست مردم این منطقه در آنجا اقامت کرد. حاکم وقت شوشتر، فتحعلی خان، که از طرف دولت صفوی (حکومت: حدود ۹۰۶ـ۱۱۳۵قمری) به حکومت این منطقه گمارده شده بود، در بزرگداشت سید نعمت الله تلاش زیادی نمود و در کنار مسجد جامع برای وی خانهای درنظر گرفت و مسئولیت تمام امور شرعی شوشتر، از جمله تدریس علوم دینی، تولیت مسجد جامع و امامت جمعه و امر به معروف و نهی از منکر، را به او واگذار کرد.[۱۸]
اساتید
جزایری در جزایر بصره، هویزه، شیراز و اصفهان نزد عالمان بسیاری به تحصیل علوم دینی پرداخت.[۱۹]
- جزایر
در جزایر نزد این اشخاص علوم دینی را فراگرفت :
- یوسف بن محمد بناء جزایری (متوفی پیش از ۱۰۷۰)، عالم و قاضی.[۲۰]
- محمد بن سلمان / سلیمان جزایری (متوفی بعد از ۱۰۷۰)، فقیه و ادیب.[۲۱]
- حسین بن سبتی حویزی ، مدرّس و ادیب.[۲۲]
- شیراز
استادان و مشایخ سید نعمت الله در شیراز، به گفته خودش، بیست تن بودند[۲۳] که از آن جملهاند:
- میرزا ابراهیم فرزند صدرالمتألهین شیرازی (متوفی ۱۰۷۰).[۲۴]
- جعفر بن کمال الدین بحرانی (متوفی ۱۰۹۱).[۲۵]
- صالح بن عبدالکریم کرزکانی بحرانی (متوفی ۱۰۹۸).[۲۶]
- عبدعلی بن جمعه حویزی، مؤلف تفسیر نورالثقلین (متوفی بین سالهای ۱۰۸۹ و ۱۰۹۷).[۲۷] سه نفر اخیر در زمره مشایخ حدیث او نیز به شمار میآیند، چنانکه او خود در اجازه روایت به حسین بن محیی الدین جامعی عاملی ، به آنان اشاره کرده است.[۲۸]
- اصفهان
سید نعمتالله در اصفهان نزد این استادان به تحصیل علوم دینی پرداخت:
- علامه مجلسی[۲۹] که از مشایخ مهم او بود.[۳۰] او سه اجازه به سید نعمتالله داد که مبسوطترین آنها در پایان نسخهای از نهج البلاغه ، به خط خود مجلسی نوشته شده است.[۳۱]
- محمدباقر بن محمدمؤمن خراسانی معروف به محقق سبزواری ؛ متوفی ۱۰۹۰).[۳۲]
- آقا حسین خوانساری (محقق خوانساری ؛ متوفی ۱۰۹۹).[۳۳][یادداشت ۲]
- فیض کاشانی (متوفی ۱۰۹۱)[۳۴] سید نعمتالله جزایری از ملازمان و شاگردان خاص او بود.[۳۵]
- شیخ حر عاملی (متوفی ۱۱۰۴)[۳۶] جزایری بخشی از احادیث را نزد وی خوانده و او را به انصاف ستوده است. حرّ عاملی اذعان میکرده که اشکالاتِ گونهای از قیاس ، از جمله قیاسِ منصوص العله و اولویت ، را از سید نعمتالله آموخته است.[۳۷]
شاگردان
شاگردان سید نعمتالله جزایری پرشمارند. سید عبدالله جزایری، نوه او، در تذکره شوشتر[۳۸] و محمد جزایری در کتاب نابغه فقه و حدیث،[۳۹] به ترتیب الفبا، نام آنان را ذکر کردهاند، از جمله آنانند:
- ابوالحسن بن محمد زمان بن عنایت الله تستری (متوفی ۱۱۴۳).[۴۰]
- ابوالقاسم بن محمد مرعشی شوشتری .[۴۱]
- عبدالحسین بن خواجه کلبعلی گَرگَری شوشتری (متوفی ۱۱۴۱) که نزد سید نعمت الله زبدة الاصول را خواند و از وی اجازه روایت اخذ کرد.[۴۲]
- علی بن حسین جامعی عاملی، از عالمان و مفسران مشهور.[۴۳]
- عنایت الله بن محمد زمان تستری (متوفی ۱۱۴۷).[۴۴]
- مجدالدین بن قاضی شفیع الدین دزفولی (متوفی پیش از ۱۱۶۵).[۴۵]
- فتح الله بن علوان کعبی دَوْرَقی (متوفی ۱۱۳۰).[۴۶]
- محمدهادی بن سید محمد مرعشی تستری (متوفی ۱۱۳۷).[۴۷]
- یعقوب بن ابراهیم بختیاری حویزی (متوفی ۱۱۵۰)، که نخست در شیراز و سپس در شوشتر نزد سیدنعمتالله به تحصیل علم پرداخت .[۴۸]
- محمد بن علی نجار شوشتری (متوفی ۱۱۴۰ یا ۱۱۴۱) که از شاگردان بزرگ سید نعمتالله بود و از طرف او به امامت جماعت نیز منصوب شد،[۴۹] در علوم شرعی، به ویژه تجوید و تفسیر مهارت داشت و کتاب مجمع التفاسیر از آثار اوست.[۵۰] او یادداشتهای تفسیری سید نعمتالله را نیز در کتابی با عنوان عقود المرجان گردآوری کرده است.[۵۱]
روش علمی؛ اخباری میانهرو
محققان اتفاقنظر دارند که مسلک جزایری در استنباط احکام نه اصولی بوده نه اخباری صرف، بلکه او میانهرو بوده است.[۵۲] منبع آنان در این داوری، سخنان جزایری در کتابها و رسالههای متعدد او بوده که در آنها به اخذ طریقه وسطا تصریح و آن را روش استادش علامه مجلسی ذکر کرده است.[۵۳] منظور جزایری از طریقه وُسطی، آن گونه که خود در مقدمه کتاب غایة المرام فی شرح تهذیب الاحکام توضیح داده[۵۴]، اعتقاد به حجیت ظواهر قرآن در تشریع است و آن را طریقی دانسته که نه مانند طریق مجتهدان اصولی است که به قواعد و استنباط و استدلالهای عقلی تکیه زدهاند و نه مانند اخباریهایی چون محمد امین استرآبادی که هرگونه استنباط مبتنی بر قواعد ظنی را انکار کرده و عمل به ظواهر قرآن را از مصادیق آن شمردهاند.[۵۵] جزایری پس از نقل سخنان محمدامین استرآبادی در الفوائد المدنیة و تصدیق سخنان وی، بر رأی او مبنی بر عدم حجیت ظواهر کتاب خرده گرفته است.[۵۶]
یکی از دلایلی که سبب شده تا محققان، جزایری را میانهرو بدانند، نظر او درباره برخی از موارد شبهه تحریمیه ، مانند نوشیدن قهوه و مصرف دخانیات، است که در حرمت آنها نصّی(آیه یا حدیث) وارد نشده است.[۵۷] اخباریها در این گونه موارد، بنا بر احتیاط، قائل به عدم جوازند، اما جزایری از این نظر عدول کرده، قائل به اباحه شده است.[۵۸]
نشانههای اخباریگری
- در باب منابع تشریع، همچون سایر اخباریها، فقط کتاب و سنت را معتبر شمرده و اجماع، استصحاب، عقل و تمام گونههای قیاس ، از جمله قیاس منصوص العلة و اولویت ، را باطل دانسته است.[۵۹]
- در صورت تعارض نقل با ادله عقلی، نقل را مقدّم دانسته است.[۶۰] وی برای اثبات این مطلب، به اخبار صحیحه (دلیل نقلی) استناد کرده است.[۶۱]
- وی بر خلاف علامه مجلسی[۶۲] که تقلید از میت را جایز نمیدانسته، همانند اخباریها قائل به جواز تقلید از میت بوده است.
- در سخنان جزایری برداشتی از ماهیت احکام شرعی و نحوه استنباط آنها را میتوان استخراج کرد که دستکم تا صورتبندی نهایی آرای فقهی و اصولیاش، وی در زُمره اخباریها قرار میگیرد، زیرا وی از سویی فقه را نه مجموعهای از قواعد کلی، بلکه انبوهی از روایات جزئی دانسته است که یگانه ملاک معتبر استنباط و مبنای عمل اند[۶۳] و از سوی دیگر، برای غنی کردن منابع روایت و محدود کردن دامنه استنباط عقلی، علاوه بر نقد نظریه تقسیم چهارگانه احادیث (صحیح ، حسن ، موثق و ضعیف )، که مستلزم مناقشه درباره بسیاری از احادیث است [۶۴] بر وثاقت بسیاری از کتابهای حدیثی، چون عیون اخبار الرضا اثر شیخ صدوق، الاحتجاج طَبْرِسی و الفقه الرضوی ، صحه گذاشته است.[۶۵]
تألیفات و آثار علمی
کتاب ها، رسالهها و حواشی به جامانده از سید نعمت الله جزایری فراوان است، چنانکه وی را به سرعت قلم و کثرت تألیفات وصف کردهاند[۶۶] او بر بسیاری از کتابها و متون حدیثی شرح و حاشیه نگاشته است.[۶۷] با مراجعه به تعدادی از این آثار میتوان دریافت که هدف عمده جزایری، منابع حدیثی و در واقع نقدی بر آرای مجتهدان اصولی بوده است.[۶۸] شرحها و حاشیهنویسیها در آغاز به صورت یادداشتهایی بوده که سید نعمتالله بر کتابهای مختلف نگاشته سپس آنها را به قلم خود یا شاگردانش بازنویسی و مدون کرده است.[۶۹] جزایری همچنین بر کتابهایی چون تفسیر بیضاوی ، قاموس اللغة فیروزآبادی و کتابهای چهارگانه حدیث که در ایام تحصیل خوانده و آنها را استنساخ کرده بود، نیز حاشیه نوشته است.[۷۰]
تفسیر رویدادها با گفتمان دینی
سید نعمتالله کتابی با عنوان مُسکن الشُجُون فی حکم الفرار من الطاعون نوشته که در آن به شرح بیماری طاعون و شیوع آن در بغداد، جزایر و هویزه پرداخته است. این واقعه در ۱۱۰۲ق در شام ، آسیای صغیر و عراق و بخشهای جنوب شرقی ایران رخ داد که عده بسیاری بر اثر آن درگذشتند. او در این کتاب علل وقوع و راههای پیشگیری از این بیماری را از منظر دینی و با نگاه ادیبانه خود بررسی کرده است.[۷۱]
آرای جزایری در باب طاعون نمونه آشکار تفسیر دینی رویدادهاست. این گفتمان دینی امکانات تازهای را در ادبیات مرگ ابداع کرده است. [۷۲]
همنشینی با حاکمان
سید نعمتالله با عالمان و نیز حاکمان مناسبات خوبی داشت. او را، به سبب همنشینی زیاد با سلاطین، نکوهش کردهاند.[۷۳]
پانویس
- ↑ جزایری، نابغه فقه و حدیث، ۱۴۱۸ق، ص۴۴۰ - ۴۴۱.
- ↑ جزایری، تذکره شوشتر، کتابفروشی صافی، ص۷۵؛ اعرجی، مناهل الضرب، ۱۳۷۷ش، ص۴۹۸ـ ۴۹۹.
- ↑ جزایری، کشف الاسرار، ۱۴۰۸ق، ج۱، مقدمه موسوی جزائری، ص۱۵؛ جزایری، الانوار النعمانیة، ۱۴۰۴ق، ج۴، ص۳۰۲.
- ↑ جزایری، نابغه فقه و حدیث، ۱۴۱۸ق، ص۴۴۱.
- ↑ جزایری، نابغه فقه و حدیث، ۱۴۱۸ق، ص۳۵۵.
- ↑ جزایری، تذکره شوشتر، کتابفروشی صافی، ص۷۶؛ شوشتری، تحفة العالم، ۱۳۶۳ش، ص۱۰۵؛ خوانساری، روضاتالجنات، ۱۳۹۰ـ۱۳۹۲، ج۸، ص۱۵۹.
- ↑ جزایری، الانوار النعمانیة، ۱۴۰۴ق، ج۴، ص۳۰۳.
- ↑ جزایری، الانوار النعمانیة، ۱۴۰۴ق، ج۴، ص۳۰۴.
- ↑ جزایری، الانوار النعمانیة، ۱۴۰۴ق، ج۴، ص۳۰۷؛ جزایری، نابغه فقه و حدیث، ۱۴۱۸ق، ص۲۸.
- ↑ جزایری، الانوار النعمانیة، ۱۴۰۴ق، ج۴، ص۳۰۹ـ۳۱۲.
- ↑ جزایری، الانوار النعمانیة، ۱۴۰۴ق، ج۴، ص۳۱۲.
- ↑ جزایری، الاجازة الکبیرة، ۱۴۰۹ق، ص۷۳؛ شوشتری، تحفة العالم، ۱۳۶۳ش، ص۱۰۰؛ بهشتی، اخباریگری، ۱۳۹۱ش، ص۱۵۲.
- ↑ جزایری، الانوار النعمانیة، ج۴، ص۳۱۳.
- ↑ جزایری، الانوار النعمانیة، ۱۴۰۴ق، ج۴، ص۳۱۶ـ ۳۱۸.
- ↑ جزایری، الانوار النعمانیة، ۱۴۰۴ق، ج۴، ص۳۱۸ـ۳۱۹؛ شوشتری، تحفة العالم، ۱۳۶۳ش، ص۱۰۰ـ۱۰۱.
- ↑ افندی، ریاض العلماء، ۱۴۰۱ق، ج۴، ص۸۰.
- ↑ جزایری، مسکن الشجون، نسخه خطی، ص۳۷.
- ↑ جزایری، تذکره شوشتر، کتابفروشی صافی، ص۷۳ـ۷۴؛ شوشتری، تحفة العالم، ۱۳۶۳ش، ص۱۰۱.
- ↑ خوانساری، روضاتالجنات، ۱۳۹۰ـ۱۳۹۲، ج۸، ص۱۵۰.
- ↑ جزایری، الاجازة الکبیرة، ۱۴۰۹ق، ص۷۱؛ جزایری، نابغه فقه و حدیث، ۱۴۱۸ق، ص۲۳۲.
- ↑ جزایری، الاجازة الکبیرة، ۱۴۰۹ق، ص۷۱؛ جزایری، نابغه فقه و حدیث، ۱۴۱۸ق، ص۲۱۱ـ۲۱۲.
- ↑ جزایری، الانوار النعمانیة، ۱۴۰۴ق، ج۴، ص۳۰۵.
- ↑ جزایری، نابغه فقه و حدیث، ۱۴۱۸ق، ص۱۳۹.
- ↑ جزایری، زهرالربیع، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۲۸۵؛ جزایری، الاجازة الکبیرة، ۱۴۰۹ق، ص۷۲.
- ↑ جزایری، الاجازة الکبیرة، ۱۴۰۹ق، ص۸۰-۸۱؛ جزایری، نابغه فقه و حدیث، ۱۴۱۸ق، ص۱۷۱.
- ↑ جزایری، الاجازة الکبیرة، ۱۴۰۹ق، ص۷۲.
- ↑ جزایری، زهرالربیع، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۲۴۸؛ جزایری، الانوار النعمانیة، ۱۴۰۴ق، ج۴، ص۳۰۹.
- ↑ جزایری، نابغه فقه و حدیث، ۱۴۱۸ق، ص۲۶۴.
- ↑ جزایری، الاجازة الکبیرة، ۱۴۰۹ق، ص۷۳.
- ↑ جزایری، الاجازة الکبیرة، ۱۴۰۹ق، ص۷۸.
- ↑ جزایری، نابغه فقه و حدیث، ۱۴۱۸ق، ص۱۵۷ـ ۱۶۳.
- ↑ جزایری، الاجازة الکبیرة، ۱۴۰۹ق، ص۷۳؛ جزایری، نابغه فقه و حدیث، ۱۴۱۸ق، ص۱۶۳.
- ↑ جزایری، الاجازة الکبیرة، ۱۴۰۹ق، ص۸۱؛ جزایری، نابغه فقه و حدیث، ۱۴۱۸ق، ص۱۷۹.
- ↑ جزایری، زهرالربیع، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۲۸۴؛ بحرانی، لؤلؤة البحرین، چاپ محمدصادق بحرالعلوم، ص۱۳۰؛ جزایری، نابغه فقه و حدیث، ۱۴۱۸ق، ص۲۱۵.
- ↑ جزایری، التحفة السنیة، نسخه خطی، ص۳۳۹.
- ↑ جزایری، غایه المرام، نسخه خطی، ج۱، ص۳۶۱؛ جزایری، نابغه فقه و حدیث، ۱۴۱۸ق، ص۲۰۲ـ۲۰۳.
- ↑ جزایری، غایه المرام، نسخه خطی، ج۱، ص۳۶۱.
- ↑ جزایری، تذکره شوشتر، کتابفروشی صافی، ص۱۵۷ـ۱۶۳.
- ↑ جزایری، نابغه فقه و حدیث، ۱۴۱۸ق، ص۲۵۲ـ۳۲۶.
- ↑ جزایری، تذکره شوشتر، کتابفروشی صافی، ص۱۵۷؛ جزایری، الاجازة الکبیرة، ۱۴۰۹ق، ص۱۲۳؛ جزایری، نابغه فقه و حدیث، ۱۴۱۸ق، ص۲۵۲ـ۲۵۳.
- ↑ جزایری، تذکره شوشتر، کتابفروشی صافی، ص۱۵۸ـ ۱۵۹.
- ↑ جزایری، نابغه فقه و حدیث، ۱۴۱۸ق، ص۲۷۱.
- ↑ جزایری، نابغه فقه و حدیث، ۱۴۱۸ق، ص۲۷۴ـ ۲۷۵.
- ↑ جزایری، الاجازة الکبیرة، ۱۴۰۹ق، ص۱۵۷؛ جزایری، نابغه فقه و حدیث، ۱۴۱۸ق، ص۲۷۷ـ۲۷۹.
- ↑ جزایری، الاجازة الکبیرة، ۱۴۰۹ق، ص۱۷۲.
- ↑ جزایری، الاجازة الکبیرة، ۱۴۰۹ق، ص۱۵۸.
- ↑ جزایری، الاجازة الکبیرة، ۱۴۰۹ق، ص۱۸۹.
- ↑ جزایری، الاجازة الکبیرة، ۱۴۰۹ق، ص۱۹۲.
- ↑ جزایری، نابغه فقه و حدیث، ۱۴۱۸ق، ص۳۰۱.
- ↑ جزایری، الاجازة الکبیرة، ۱۴۰۹ق، ص۱۷۸؛ جزایری، تذکره شوشتر، کتابفروشی صافی، ص۱۶۱؛ جزایری، نابغه فقه و حدیث، ۱۴۱۸ق، ص۳۰۴.
- ↑ آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعة، ۱۳۷۲ش، ص۷۰۶؛ آقابزرگ طهرانی، الذریعة، ۱۴۰۳ق، ج۱۵، ص۳۰۵.
- ↑ خوانساری، روضاتالجنات، ۱۳۹۰ـ۱۳۹۲، ج۸، ص۱۵۰؛ جزایری، نابغه فقه و حدیث، ۱۴۱۸ق، ص۳۳۰ـ ۳۳۲؛ جزایری، کشف الاسرار، ۱۴۰۸ق، ج۱، مقدمه موسوی جزائری، ص۳۹ـ۴۰.
- ↑ جزایری، غایة المرام، نسخه خطی، ج۱، ص۴۰، ج۲، ص۱۴۰.
- ↑ جزایری، غایة المرام، نسخه خطی، ج۱، ص۴۰.
- ↑ استرآبادی، الفوائد المدنیة، ۱۴۲۴ق، ص۲۶۹ـ۲۷۱، ۳۳۶ـ ۳۳۸.
- ↑ جزایری، غایة المرام، نسخه خطی، ج ۱، ص۱۶.
- ↑ جزایری، نابغه فقه و حدیث، ۱۴۱۸ق، ص۳۳۲؛ حکیم، ص۹۷ـ ۹۸.
- ↑ جزایری، الانوار النعمانیة، ۱۴۰۴ق، ج۴، ص۵۵-۶۰.
- ↑ جزایری، غایة المرام، نسخه خطی، ج۱، ص۱۱ـ۱۵، ۲۲، ۳۷، ۵۹ـ۶۱، ج۲، ص۵۱؛ جزایری، زهرالربیع، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۴۸۵، ۵۱۴.
- ↑ جزایری، غایه المرام، نسخه خطی، ج۱، ص۳۵ـ۳۶.
- ↑ الأنوار النعمانية، ۱۳۸۲ق، ج۳، ص۱۳۳.
- ↑ مجلسی، نظم اللئالی، ۱۴۱۱ق، ص۱۳ـ۱۴.
- ↑ جزایری، غایة المرام، نسخه خطی، ج۱، ص۳۵ـ۳۶، ج۲، ص۹۵.
- ↑ جزایری، غایة المرام، نسخه خطی، ج ۱، ص۲ـ۴.
- ↑ جزایری، غایة المرام، نسخه خطی، ج۱، ص۸.
- ↑ جزایری، تذکره شوشتر، کتابفروشی صافی، ص۷۶؛ جزایری، نابغه فقه و حدیث، ۱۴۱۸ق، ص۴۶.
- ↑ جزایری، الاجازة الکبیرة، ۱۴۰۹ق، ص۷۴.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید: جزایری، لوامع الانوار، نسخه خطی، ص۵؛ جزایری، انیس الوحید، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۴۶.
- ↑ جزایری، الاجازة الکبیرة، ۱۴۰۹ق، ص۷۴.
- ↑ شوشتری، تحفة العالم، ۱۳۶۳ش، ص۱۰۰.
- ↑ جزایری، مسکن الشجون، نسخه خطی، ص۶۳.
- ↑ ر.ک: کرمی، جزایری سید نعمت الله، در دانشنامه جهان اسلام، ۱۳۹۳ش، ج۱۰.
- ↑ بَحْرانی، لؤلؤة البحرین، چاپ محمدصادق بحرالعلوم، ص۱۱۱.
یادداشت
- ↑ در این سال حسین پاشا، حاکم بصره ، بر سلطان محمد عثمانلو، وزیر بغداد، شورش کرد. سلطان محمد لشکری را برای جنگ با وی روانه بصره ساخت. حاکم بصره به جزایر رفت و در آنجا به دفاع از خود پرداخت، اما پس از چهار ماه مقاومت و محاصره جزایر، سرانجام لشکریان بغداد او را شکست دادند و او به سوی هندوستان گریخت. مردم جزایر، که از یاران پاشا بودند، از بیم جان به هویزه و شهرهای مجاور گریختند.
- ↑ برخی به اشتباه فرزند او آقا جمال خوانساری را استاد جزایری معرفی کردهاند. (نگاه کنید به: جزایری، نابغه فقه و حدیث، ۱۴۱۸ق، ص۱۷۷ و ۱۸۱.)
منابع
- آقابزرگ طهرانی، محمدمحسن، الذریعة الی تصانیف الشیعة، چاپ علینقی منزوی و احمد منزوی، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
- آقابزرگ طهرانی، محمدمحسن، طبقات اعلام الشیعة: الکواکب المنتشرة فی القرن الثانی بعد العشرة، چاپ علی نقی منزوی، تهران، ۱۳۷۲ش.
- آقابزرگ طهرانی، محمدمحسن، مصفی المقال فی مصنفی علم الرجال، چاپ احمد منزوی، تهران، ۱۳۳۷ش.
- استرآبادی، محمدامین بن محمدشریف، الفوائد المدنیة، چاپ رحمةاللّه رحمتی اراکی، قم، ۱۴۲۴ق.
- اعتمادالسلطنه، محمدحسن بن على، مرآةالبلدان، چاپ عبدالحسين نوائى و ميرهاشم محدث، تهران، ۱۳۶۷ـ۱۳۶۸ش.
- اعرجی، جعفربن محمد اعرجی، مناهل الضرب فی انساب العرب، چاپ مهدی رجائی، قم، ۱۳۷۷ش.
- افندی اصفهانی، عبداللّه بن عیسی، ریاض العلماء و حیاض الفضلاء، چاپ احمد حسینی، قم، ۱۴۰۱ق.
- بحرانی، یوسف بن احمد، لؤلؤة البحرین، چاپ محمدصادق بحرالعلوم، قم، بیتا.
- بهشتی، ابراهیم، اخباريگرى، تاريخ و عقايد، موسسه علمى فرهنگى دار الحديث، قم، ۱۳۹۱ش.
- جزایری، عبداللّه بن نورالدین، الاجازة الکبیرة، چاپ محمد سمامی حائری، قم، ۱۴۰۹ق.
- جزایری، عبداللّه بن نورالدین، التحفة السنیة فی شرح نخبة المحسنیة، نسخه خطی کتابخانه آستان قدس رضوی، ش۲۲۶۹.
- جزایری، عبداللّه بن نورالدین، تذکره شوشتر، اهواز، کتابفروشی صافی، بیتا.
- جزایری، محمد، نابغه فقه و حدیث: سید نعمتالله جزائری، قم، مجمع الفکر الاسلامی، چاپ دوم، ۱۴۱۸ق.
- جزایری، نعمتالله بن عبدالله، الانوار النعمانیة، بیروت ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م.
- جزایری، نعمتالله بن عبدالله، الانوار النعمانیة، مقدّمه: محمّدعلى قاضى طباطبايى، بنىهاشمى، تبريز، ۱۳۸۲ق.
- جزایری، نعمتالله بن عبدالله، زهرالربیع، ج۱، بیروت، دارالجنان، ۱۴۱۴ق/۱۹۹۴م.
- جزایری، نعمتالله بن عبدالله، زهرالربیع، ج۲، بیروت، مؤسسه البلاغ، ۱۴۲۰ق/۱۹۹۹م.
- جزایری، نعمتالله بن عبدالله، غایة المرام فی شرح تهذیب الاحکام، نسخه خطی کتابخانه مجلس شورای اسلامی، ش۷۷۰۳ـ۷۷۰۴.
- جزایری، نعمتالله بن عبدالله، کشف الاسرار فی شرح الاستبصار، چاپ طیب موسوی جزائری، قم، ۱۴۰۸ق.
- جزایری، نعمتالله بن عبدالله، لوامع الانوار فی شرح عیون الاخبار، نسخه خطی کتابخانه آیت اللّه مرعشی نجفی، ش۲۱۶.
- جزایری، نعمتالله بن عبدالله، مسکن الشجون فی حکم الفرار من الطاعون، نسخه خطی کتابخانه آیت اللّه مرعشی نجفی، ش۳۴۴۲.
- جزایری، نعمتالله بن عبدالله، مقامات النجاة، نسخه خطی کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی، ش ۳۴۹۶.
- جزایری، نعمتالله بن عبدالله، نورالبراهین او انیس الوحید فی شرح التوحید، چاپ مهدی رجائی، قم ۱۴۱۷ق.
- جزایری، نعمتالله بن عبدالله، هدیة المؤمنین و تحفة الراغبین، نسخه خطی کتابخانه آیت آللّه مرعشی نجفی، ش ۳۹۰۱.
- خوانساری، محمدباقر بن زينالعابدين، روضاتالجنات فى احوالالعلماء والسادات، چاپ اسدالله اسماعيليان، قم ۱۳۹۰ـ۱۳۹۲.
- شوشتری، عبداللطیف بن ابیطالب، تحفة العالم، ذیل التحفة، چاپ صمد موحد، تهران، ۱۳۶۳ش.
- عاملی، زین الدین بن علی شهیدثانی، رسائل الشهید الثانی، قم ۱۳۷۹ـ۱۳۸۰ش.
- فیض کاشانی، محمد بن شاه مرتضی، مفاتیح الشرائع، چاپ مهدی رجائی، قم ۱۴۰۱ق.
- کلینی، محمد بن يعقوب، الكافى، چاپ علىاكبر غفارى، بيروت، ۱۴۰۱ق.
- مجلسی، محمدباقر، نظم اللئالی، معروف بسؤال و جواب گردآورنده محمدبن احمد حسینی لاهیجانی، چاپ مهدی رجائی، قم، ۱۴۱۱ق.
- خانبابا مشار، مؤلّفین کتب چاپی فارسی و عربی، تهران ۱۳۴۰ـ۱۳۴۴ ش.
- کرمی، محمد تقی، جزایری سید نعمت الله، در دانشنامه جهان اسلام، تهران، بنیاد دائرة العارف اسلامی، ۱۳۹۳ش.
پیوند به بیرون
- شاگردان علامه مجلسی
- فقیهان شیعه قرن ۱۱ (قمری)
- فقیهان شیعه قرن ۱۲ (قمری)
- شارحان صحیفه سجادیه قرن ۱۱ (قمری)
- شارحان صحیفه سجادیه قرن ۱۲ (قمری)
- شارحان نهج البلاغه قرن ۱۱ (قمری)
- شارحان نهج البلاغه قرن ۱۲ (قمری)
- اخباریان قرن ۱۱ (قمری)
- عالمان شیعه دوره صفویه
- سادات موسوی
- مدفونان در پلدختر
- دانشآموختگان حوزه علمیه شیراز
- دانشآموختگان حوزه علمیه اصفهان