پرش به محتوا

جاهلیت

از ویکی شیعه
(تغییرمسیر از دوران جاهلیت)

جاهلیت، اصطلاحی قرآنی و روایی مربوط به دوران پیش از اسلام مردم جزیرة العرب است، همچنانکه به برخی از افکار و رفتارهای پس از اسلام نیز اطلاق شده است. قرآن کریم نسبت به آن نگرشی منفی دارد. سبک زندگی، وضعیت اجتماعی، اعتقادات و برخی از آداب و رسوم جاهلیت در آیات و روایات مطرح شده است. مطابق آیات قرآن، آیین مردم جزیرة العرب در زمان جاهلیت، شرک و بت‌پرستی بوده و رفتارهایی غیر اخلاقی همچون نیکی نکردن به والدین، کشتن فرزندان از بیم فقر، زنا، زنده‌به‌گور کردن دختران، شراب‌خواری، رباخواری، قمار و اَزلام در میان آنها رواج داشته است.

معصومین(ع) از هر فرصتی برای اصلاح افکار و اعمال جاهلی استفاده می‌کردند. مطابق روایات، انجام برخی کارها موجب مرگ جاهلی دانسته شده، ازجمله کینه داشتن نسبت به حضرت علی(ع)، نوشیدن شراب، مرگ بدون وصیت و عدم شناخت نسبت به امام در هر عصری.

گفته شده مظاهر و مصادیق فراوانی از جاهلیت پس از اسلام نیز وجود داشته است. اصطلاح جاهلیت مدرن (جاهلیت جدید) در کلمات برخی از نویسندگان قرن بیستم مشاهده می‌شود که مقصودشان، بندگی انسان در برابر انسان و همچنین نظام‌های حکومتی و نظریات سیاسی و اجتماعی ناسازگار با اخلاق اسلامی است. محمد قطب، در کتاب «جاهلیة القَرن العِشرین» تأکید می‌کند که جاهلیت جدید - برخلاف جاهلیت قبل از اسلام که ساده و سطحی بوده - مبتنی بر علم و نظریه‌پردازی و مترادف با آن چیزی است که امروزه پیشرفت و تمدن خوانده می‌شود. او جاهلیت قرن بیستم را عصاره جاهلیت همه اعصار تاریخ غرب دانسته است.

جایگاه و تعریف

واژه جاهلیت در چهار آیه از آیات سوره‌های مدنی قرآن به‌کار رفته که در هر چهار مورد، با نگرشی منفی همراه بوده است؛[۱] تعابیر «تَبَّرُجَ الجاهلیة» در آیه تطهیر[۲] در مورد نمایان ساختن زیبایی‌ها و زیورآلات زنان،[۳] «ظنَّ الجاهلیة»[۴] در مورد عدم اعتقاد به یاری خدا در جنگ،[۵] «حُکمَ الجاهلیة»[۶] در مورد حکم قصاص دو نفر به جای یک نفر[۷] و «حَمِیّةَ الجاهلیة»[۸] در مورد تعصب بر روی حذف نام رسول الله از صلح‌نامه حدیبیه[۹] از تعابیری هستند که در قرآن استعمال شده است.

واژه جاهلیت از ریشه «ج ه ل» به‌معنای نادانی در مقابل علم یا حِلم است[۱۰] و به‌ دوران (حدود دو قرن) پیش از اسلام مردم جزیرة العرب اطلاق می‌شود.[۱۱] برخی بازه زمانی بین نبوت حضرت عیسی(ع) و بعثت پیامبراکرم(ص) را دوران جاهلیت نامیده‌اند.[۱۲]

در مورد معنا و مفهوم جاهلیت، نظرات مختلفی در میان پژوهشگران مطرح است:

  1. مشهور بر این باورند که مقصود از جاهلیت، همان معنای لغوی (نادانی) است و انحطاط اخلاقی در مقابل اخلاق اسلامی مراد است.[۱۳] گفته شده به مجموعه‌ای از مفاهیم اخلاقی سلبی آن دوران از قبیل گرایشِ شدید به افتخارات قبیله‌ای، روح سرکشی و رقابت و استکبار و رفتارهای خشونت‌آمیز و منش‌های گستاخانه جاهلیت اطلاق می‌شود که پس از اسلام نیز همچنان در جامعه عرب قابل مشاهده بود.[۱۴] اما اشکال این بیان، آن است که قطعاً مشکل اخلاقی، تنها مشکل دوران جاهلیت نبوده و مسأله شرک و باورهای قلبی نیز دخیل بوده است.[۱۵] به‌ویژه اینکه برخی از مفاهیم اخلاقی همچون سخاوت، مهمان‌نوازی، شجاعت و جوانمردی از صفات اخلاقی بارز دوران جاهلیت بوده است.[۱۶]
  2. محمد قطب نویسنده کتاب جاهلیة القرن العشرین معنای جاهلیت را حالتی نفسانی می‌داند که هدایت الهی را پس می‌راند و گمراهی را برمی‌گزیند. او جاهلیت را به‌فردگرایی افراطی و فساد و فحشا اطلاق می‌کند.[۱۷] قطب طبق این بیان، جاهلیت مدرن را نیز، جاهلیت می‌نامد.[۱۸] به باور قطب، تعبیر جاهلیت به‌دلیل فضای جهل، ناآگاهی و تعصبی بوده که عرب‌ها در آن زمان داشته‌اند.[۱۹]
  3. برخی جاهلیت را مجموعه یک شریعت و دین در مقابل شریعت و دین اسلام می‌دانند که مبنای آن، سنت نیاکان بوده است.[۲۰] شاهد این ادعا، آن است که قریش به پیامبر اکرم(ص) «صابی» یعنی (خارج شونده از چیزی) اطلاق می‌کرد، چراکه او از دین جاهلیت خارج شده بود.[۲۱] همچنین تعابیری همچون «دین الجاهلیه»، «ملة الجاهلیه»، «شریعة الجاهلیه» و «أحکام الجاهلیه» که در روایات در مقابل دین و احکام اسلام وارد شده، دیگر مؤید این ادعا دانسته شده است.[۲۲]

ویژگی‌های دوران جاهلیت

امام علی(ع) در نهج البلاغه خوردنی‌ها و آشامیدنی‌های عرب دوره جاهلیت را بسیار ناگوار توصیف کرده و اعتقادات دینی آنان را ناصحیح و ارتباطات خویشاوندی و اجتماعی آن زمان را نامناسب توصیف می‌کند.[۲۳] نظیر این توصیفات در سخنان جعفر بن ابی‌طالب (سرپرست مهاجران مسلمان به حبشه) در برابر پادشاه حبشه[۲۴] و همچنین سخنان حضرت زهرا(س) در خطبه فدکیه آمده است.[۲۵]

دوران جاهلیت دارای ویژگی‌های اعتقادی، اجتماعی و فرهنگی خاصی است که به‌اختصار مورد اشاره قرار می‌گیرد:

از نظر اعتقادی و اخلاقی

آیین مردم جزیرة العرب در زمان جاهلیت، شرک و بت‌پرستی معرفی شده است[۲۶] و مطابق آیات قرآن، رفتارهایی غیر اخلاقی همچون نیکی نکردن به والدین، کشتن فرزندان از بیم فقر،[۲۷] زنا،[۲۸] واداشتن کنیزان به زنا،[۲۹] زنده‌به‌گور کردن دختران،[۳۰] شراب‌خواری،[۳۱] رباخواری،[۳۲] قمار (مَیسِر)، اَزلام[۳۳] و تحقیر زن[۳۴] در میان مردم در عصر جاهلیت رواج داشته است.

احکام و آداب و رسوم

مطابق آیات قرآن، مقدّس دانستن برخی حیوانات،[۳۵] ظهار،[۳۶] محروم كردن زنان[۳۷] و کودکان[۳۸] از ارث، فرزند واقعى دانستن فرزندخوانده،[۳۹] ازدواج با همسرِ پدر[۴۰] و ازدواج همزمان با دو خواهر[۴۱] ازجمله احکام و آداب و رسوم دوران جاهلیت بوده است.

همچنین مطابق روایات، غذا خوردن نزد صاحبان مصيبت و عزا،[۴۲] انجام برخی معاملات (همچون بيع حصاة، بيع ملامسه و بيع منابذه)،[۴۳] نكاح شِغار،[۴۴] حبس زن زناکار تا آخر عمر،[۴۵] ارث بر اساس حلْف (پیمان) و نه فامیلی و رحِم،[۴۶] عدم ازدواج با اَیامی (بیوه‌زنان)،[۴۷] و مالیدن خون عقیقه به سر نوزاد[۴۸] از رسوم جاهلیت بوده است.

افزون بر این، برخی بدعت‌ها در دوران جاهلیت در حج ابراهیمی وارد شده بود، ازجمله: نسیء (جابه جا كردن ماههاى حرام)،[۴۹] آیین حُمس و آیین حِلّه،[۵۰] تلبیه خاص،[۵۱] طواف به صورت عریان،[۵۲] سوت و کف هنگام طواف،[۵۳] و ورود به منزل از پشت خانه پس از حج.[۵۴]

معصومین(ع) در صدد ریشه‌کنی جاهلیت

گفته شده مطابق آیات سوره کافرون، پیامبر اکرم(ص) در ابتدای بعثت و در مکه، دین جاهلی کافران را محترم می‌دانست، اما با فتح مکه، اعلام شد که انجام آیین‌های جاهلی ممنوع است.[۵۵] پس از آن، تمام تلاش پیامبر و امامان شیعه این بود که از هر فرصتی برای اصلاح افکار و اعمال جاهلی استفاده کنند. برای این مقصود، گاه پایه و اساس آن، یعنی تعصب (حمیت) جاهلی را تخطئه می‌کردند و گاهی مظاهر و مصادیق آن را تبیین و از آنها انتقاد می‌نمودند.[۵۶] قرآن برخی خرافات و رسوم جاهلی را اِصر (بار سنگین) و اَغلال (غل و زنجیر) معرفی می‌کند که پیامبر آمد تا آنها را از دوش و دست و پای مردم باز کند.[۵۷]

جوادی آملی از مفسران قرآن براین باور است که تنها پیامبر به عنوان یک رهبر آسمانی می‌تواند جاهلیت (فضای تعطیلی عقل و میدان داری وهم، خیال، شهوت و غضب)[۵۸] را به عقلانیت وحیانی تبدیل کند.[۵۹]

بر اساس حدیثی، پیامبر اکرم(ص)، اسلام را موجب خوار شمردن کسانی دانسته که در جاهلیت عزیز بودند و بزرگداشت کسانی که در جاهلیت ذلیل بودند و تأکید کرده که خدا اسلام را مایه از بین بردن نخوت و تفاخر جاهلی به قبیله و نسب قرار داده است.[۶۰] مطابق روایتی دیگر از رسول اکرم(ص)، کسی که در دلش به اندازه ذره‌ای تعصب جاهلی باشد در روز قیامت با اعراب جاهلی محشور خواهد شد.[۶۱] در مواردی نیز ایشان برخی اصحاب خود را به سبب داشتنِ نوعی رفتارهای جاهلی ملامت کرده است.[۶۲]

پیامبر اکرم(ص) در جاهلیت ستیزی چنان جدّی بود که نام فردی را که در جاهلیت «عزیز» بود، که نوعی نخوت و غرور جاهلی را نشان می‌داد، به عبدالرحمان تغییر داد.[۶۳] حضرت علی(ع) نیز مردم را از افتادن به دام حمیت و عصبیت جاهلی پرهیز داده و شیطان را مظهر آن معرفی کرده است.[۶۴] در پاره‌ای از احادیث، برخی اعمال و رفتارهایی که مسلمانان انجام می‌دادند، مصداق فرهنگ جاهلی شمرده شده است. بر اساس حدیثی از امام سجاد(ع) عصبیتِ مذمومِ جاهلی به این معناست که شخص، افراد شریر قوم خود را بهتر از افراد نیک قوم دیگر بداند و به آنان در اعمال ظالمانه کمک کند.[۶۵]

همچنین مطابق روایات، سیره امام زمان(عج) هنگام ظهور، همانند پیامبر(ص) در آغاز اسلام، مبارزه با جاهلیت دانسته شده است.[۶۶]

اموری که موجب مرگ جاهلیت می‌شود

معصومین(ع) انجام برخی کارها را موجب این دانسته‌اند که شخص به مرگ جاهلیت از دنیا برود؛ یعنی گویا شخص اصلا اسلام نیاورده است. به‌عنوان نمونه:

در روایات دسته اخیر که در حدّ استفاضه است، تأکید شده که عدم معرفت شخص در هر عصری به امام زمان خود، مساوی با جاهلیت است و چنین فردی همانند اهل جاهلیت از دنیا می‌رود.[۷۱] این مضمون در دعاها نیز وارد شده است، چنانچه در دعای غیبت حضرت قائم، داعی از خدا می‌خواهد که او را به مرگ جاهلی از دنیا نَبَرد.[۷۲]

جاهلیت مدرن

بنا بر شواهد قرآنی و حدیثی و آرا و پژوهش‌های محققان، جاهلیت در تاریخ عربِ پیش از اسلام منحصر نماند، بلکه مظاهر و مصادیق فراوانی از آن پس از اسلام هم وجود داشت تا جایی که می‌توان سده‌های نخستین اسلامی را دوران مبارزه فرهنگ جاهلیت با ارزش‌های جدید اسلامی دانست.[۷۳]

برخی از پژوهشگران، با توجه به آیه ۳۳ سوره احزاب، جاهلیت پیش از اسلام را جاهلیت اُولی نامیده و با استناد به آیه ۱۴۴ سوره آل عمران بازگشت مسلمانان به آن را محتمل می‎‌دانند.[۷۴] او همچنین روایت نبوی (بُعِثتُ بَينَ جاهِلِيَّتَينِ، لاَُخراهُما شَرٌّ مِن اُولاهُما؛ من میان دو جاهلیت برانگیخته شدم که دومی بدتر از اولی است.)[۷۵] را مطرح کرده و عوامل متعددی برای بازگشت به جاهلیت اولی بیان کرده است.[۷۶]

محمد بن عبدالوهاب (بنیان‌گذار فرقه وهابیت، متوفی ۱۲۰۶ق) که به شدت متأثر از آرا و اندیشه‌های ابن تیمیّه بود، موضوع جاهلیت دوره جدید را مطرح کرد. او معتقد بود مردم سراسر دنیا یا دست‌کم مردم عربستان، به دلیل اینکه عقاید و اعمالشان مبتنی بر وحی نیست، همگی در جاهلیت به سر می‌برند.[۷۷]. در آغاز قرن بیستم میلادی نیز اصلاحگرانی چون محمد عبدُه (متوفی ۱۳۲۳ق/۱۹۰۵م) و رشیدرضا (متوفی ۱۳۱۴ش / ۱۹۳۵م) به این موضوع اشاره کرده و تأکید کردند که برخی از مسلمانان قرن بیستم، از حیث دین و اخلاق، جاهلانه‌تر از مخاطبان آیات قرآن در عصر نزول رفتار می‌کنند.[۷۸]

اندیشه «جاهلیت جدید»، عمدتاً بر اثر مواجهه جهان اسلام با دنیای جدید، به صورت مفهومی مستقل در آثار برخی علما و نویسندگان دینی بازآفرینی شد. سیدابوالاعلی مودودی (متوفی ۱۳۵۸ش/ ۱۹۷۹م)، رهبر دینی و سیاستمدار پاکستانی، نخستین بار در ۱۳۱۸ش (۱۹۳۹م) از تجدّد، به جاهلیت جدید تعبیر کرد که در نگاه او همه نظام‌های حکومتی و نظریات سیاسی و اجتماعی ناسازگار با اخلاق و فرهنگ اسلامی را در برمی‌گرفت.[۷۹] شاگردش ابوالحسن علی حسنی نَدْوی (متوفی ۱۳۷۸ش/۱۹۹۹م) نظریه «جاهلیت جدید» مودودی را شرح داد.[۸۰]

در مصر نیز عالم دینی و فعال سیاسی، سید قطب (متوفی ۱۹۶۶م)، مفهوم جاهلیت جدید را بیش از پیش گسترش داد. وی تحت تأثیر آرای مودودی و ندوی بود[۸۱] و پس از سفرش به آمریکا، در کتاب «فی ظلال القرآن» مطالبی در این باب نوشت.[۸۲] به نظر سید قطب، همه تصورات، عقاید، فرهنگ‌ها و قوانین بشر امروز جاهلی است (حتی بسیاری از آنها که اسلامی پنداشته می‌شود) جاهلیتی همانند آنچه اسلام در آغاز با آن مواجه بود یا حتی بدتر از آن.[۸۳] در نگاه او، جاهلیت بندگی انسان در برابر انسان است و اسلام، بندگی انسان در برابر خداست؛ بنابراین، این دو آشتی‌ناپذیرند و برای ایجاد جامعه اسلامی باید از جاهلیت به اسلام منتقل شد.[۸۴]

محمد قطب، برادر سید قطب، نیز در کتاب «جاهلیة القَرن العِشرین» جاهلیت را هم نوعی حالت روانی دانست که فرد از پذیرش هر نوع هدایت از سوی خدا سرپیچی می‌کند و هم نوعی عملکرد که داوری بر طبق احکام الهی را برنمی‌تابد. از نظر او، جاهلیت همان هوا و هوس است که منحصر به دوره خاصی نیست و همه اقوام و زمان‌ها را در برمی‌گیرد.[۸۵] محمد قطب تأکید دارد که جاهلیت عرب ساده و سطحی بود، اما جاهلیت جدید مبتنی بر علم، تحقیق، نظریه‌پردازی و مترادف با آن چیزی است که امروزه پیشرفت و تمدن خوانده می‌شود.[۸۶] محمد قطب، جاهلیت قرن بیستم را عصاره جاهلیت همه اعصار تاریخِ غرب دانسته است.[۸۷]

همچنین در پاره‌ای از آثار متفکران شیعه نیز می‌توان اشاره‌هایی به مفهوم جاهلیت جدید و مصادیق امروزی آن پیدا کرد؛ از جمله علی شریعتی در کتاب‌های «بازگشت» و «با مخاطب‌های آشنا» به این موضوع پرداخته است.[۸۸]

پانویس

  1. شاهرودی و همکاران، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت(ع)، ۱۳۸۵ش، ج۳، ص۴۲.
  2. سوره احزاب، آیه ۳۳.
  3. طبری، تفسیر طبری، ۱۴۲۲ق، ج۱۹، ص۹۷_۹۸؛ عفیفی، المرأة العربیه، ۱۳۵۰ق، ص۱۰۸-۱۰۹.
  4. سوره آل عمران، آیه ۱۵۴.
  5. قرطبی، تفسیر قرطبی، ۱۴۰۵ق، ج۴، ص۲۴۲-۲۴۳.
  6. سوره مائده، آیه ۵۰.
  7. ابن عربی، احکام القرآن، ۱۴۰۸ق، ج۲، ص۱۲۸.
  8. سوره فتح، آیه ۲۶.
  9. شیخ طوسی، التبیان، دار احیاء التراث العربی، ج۹، ص۳۳۴.
  10. جوهری، الصحاح، ۱۴۰۷ق، ج۴، ص۱۶۶۳؛ ابن منظور، لسان العرب، ۱۴۱۴ق، ج۱۱، ص۱۲۹.
  11. شاهرودی و همکاران، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت(ع)، ۱۳۸۵ش، ج۳، ص۴۲.
  12. ابن عربی، احکام القرآن، ۱۴۰۸ق، ج۳، ص۵۷۱؛ طبری، تفسیر طبری، ۱۴۲۲ق، ج۱۹، ص۹۷_۹۸.
  13. آذرنوش، راه‌های نفوذ فارسی در فرهنگ و زبان عرب جاهلی، ۱۳۸۸ش، ص۱۵؛ شنتاوی و دیگران، دائرة المعارف الاسلامیه، ۱۹۳۳م، ج۲، ص۴۸۷-۴۸۹.
  14. آذرنوش، «جاهلیت»، دائرة المعارف بزرگ اسلامی.
  15. ایزوتسو، خدا و انسان در قرآن، ۱۳۶۱ش، ص۲۵۷-۲۶۳.
  16. ایزوتسو، مفاهیم اخلاقی دینی در قرآن، ۱۳۷۸ش، ص۱۲۷-۱۲۸.
  17. قطب، جاهلیة القرن العشرین، ۱۴۱۲ق، ص۹.
  18. قطب، جاهلیة القرن العشرین، ۱۴۱۲ق، ص۱۱.
  19. قطب، جاهلیة القرن العشرین، ۱۴۱۲ق، ص۸.
  20. شاطبی، الاعتصام، ۱۴۲۹ق، ص۳۴۱؛ شوشتری، احقاق الحق، ۱۴۰۶ق، ج۱۹، ص۱۶۶.
  21. ابن کثیر، البدایة و النهایه، مکتبة المعارف، ج۳، ص۸۰.
  22. ابوالفرج اصفهانی، الاغانی، ۱۴۱۵ق، ج۱۶، ص۳۱۷.
  23. برای نمونه: نهج البلاغه (صبحی صالح)، ۱۳۷۴ش، خطبه‌های ۲، ۲۶، ۹۵.
  24. احمد بن حنبل، مسند احمد، ۱۴۲۱ق، ج۳۷، ص۱۷۲.
  25. ابن ابی طاهر، بلاغات النساء، نشر شریف رضی، ص۱۳.
  26. به‌عنوان نمونه: سوره نجم، آیات ۱۹-۲۰؛ سوره هود، آیه ۱۰۹؛ سوره ص، آیه ۶؛ سوره انعام، آیه ۱۵۱.
  27. سوره انعام، آیه ۱۵۱.
  28. سوره اِسراء، آیه ۳۲.
  29. سوره نور، آیه ۳۳.
  30. سوره تکویر، آیه ۸.
  31. سوره بقره، آیه ۲۱۹؛ سوره مائده، آیات ۹۰ـ۹۱.
  32. سوره بقره، آیه۲۷۵ـ۲۷۶.
  33. سوره مائده، آیه ۹۰.
  34. سوره نحل، آیات ۵۸ ـ۵۹.
  35. سوره مائده، آیه ۱۰۳.
  36. سوره مجادله، آیه ۲.
  37. سوره نساء، آیه ۷.
  38. سوره نساء، آیه ۱۲۷.
  39. سوره احزاب، آیه ۳۷.
  40. سوره نساء، آیه ۲۲.
  41. سوره نساء، آیه ۲۳.
  42. شیخ صدوق، کتاب من لایحضره الفقیه، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۱۸۲.
  43. شیخ صدوق، معانی الاخبار، ۱۴۰۳ق، ص۲۷۸.
  44. حرّ عاملی، وسائل الشیعه، ۱۴۰۹ق، ج۲۰، ص۳۰۳؛ بحرانی، الحدائق الناضره، دفتر انتشارات اسلامی، ج۲۴، ص۹۹.
  45. قمی، تفسیر القمی، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۱۳۳.
  46. قمی، تفسیر القمی، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۱۳۷.
  47. قمی، تفسیر القمی، ۱۴۰۴ق، ج۲، ص۱۰۲.
  48. شیخ صدوق، عیون الاخبار الرضا، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۲۹.
  49. سوره توبه، آیه ۳۷.
  50. ازرقی، اخبار مکه، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۱۷۹.
  51. قطرب، الازمنة و تلبیة الجاهلیه، ۱۴۰۵ق، ص۳۸-۴۵.
  52. ازرقی، اخبار مکه، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۱۷۹.
  53. سوره انفال، آیه ۳۵.
  54. سوره بقره، آیه ۱۸۹.
  55. بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۴، ص۱۶.
  56. ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ۱۴۰۴ق، ج۹، ص۱۰۷؛ اربلی، کشف الغمه، ۱۳۸۱ق، ج۱، ص۲۱۹.
  57. سوره اعراف، آیه ۱۵۷.
  58. جوادی آملی، «جاهلیت یعنی تعطیلی عقل و میدان داری شهوت و غضب»، پایگاه اطلاع‌رسانی اسراء.
  59. جوادی آملی، «تنها یک رهبر آسمانی می‌تواند جاهلیت را به عقلانیت وحیانی تبدیل کند»، پایگاه اطلاع‌رسانی اسراء.
  60. کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۵، ص۳۴۰ و ج۸، ص۲۴۶؛ احمد بن حنبل، مسند احمد، ۱۴۲۱ق، ج۱۶، ص۴۵۶.
  61. کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۳۰۸؛ شیخ صدوق، الامالی، ۱۴۱۷، ص۷۰۴.
  62. طبری، تفسیر طبری، ۱۴۲۲ق، ج۱۹، ص۹۹.
  63. ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۲۵۹.
  64. نهج البلاغه (صبحی صالح) ۱۳۷۴ش، خطبه قاصعه، ص۲۸۸ـ۲۸۹.
  65. کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۳۰۸ـ۳۰۹.
  66. شیخ طوسی، تهذیب الاحکام، ۱۴۰۷ق، ج۶، ص۱۵۴.
  67. شیخ صدوق، علل الشرائع، ۱۳۸۵ش، ج۱، ص۱۴۴و۱۵۷.
  68. کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۶، ص۴۰۰و۴۰۱؛ طوسی، تهذیب، ج۹، ص۱۰۶و۱۰۷؛ هیثمی، مجمع الزوائد، ۱۴۱۴ق، ج۵، ص۷۲.
  69. فتال نیشابوری، روضة الواعظین، ۱۳۷۵ش، ج۲، ص۴۸۲.
  70. برقی، المحاسن، ۱۳۷۱ق، ج۱، ص۹۲و۱۵۴؛ شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا، ۱۳۷۸ق، ج۱، ص۵۵؛ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۳۷۷.
  71. صمدی، آخرین منجی، ۱۳۹۳ش، ص۴۹.
  72. شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ۱۳۹۵ق، ج۲، ص۵۱۲.
  73. امین، فجر الاسلام، ۱۹۶۹م، ص۷۸ـ۸۳.
  74. نصیری گیلانی، «پژوهشی درباره عوامل بازگشت به جاهلیت»، دانشنامه عقاید اسلامی.
  75. شجری جرجانی، ترتیب الامالی الخمیسیه، ۱۴۲۲ق، ج۲، ص۳۸۳.
  76. نصیری گیلانی، «پژوهشی درباره عوامل بازگشت به جاهلیت»، دانشنامه عقاید اسلامی.
  77. دایرة المعارف قرآن، ذیل ignorance" of "Age
  78. رشید رضا، تفسیر المنار، ۱۳۷۵ق، ج۶، ص۴۲۲ـ۴۲۳.
  79. مودودی، تفهیم القران، ذیل سوره مائده، آیه ۵۰ و سوره احزاب، آیه ۳۳.
  80. سیوان، ص۲۳.
  81. ندوی، ماذا خسر العالم بانحطاط المسلمین، ۱۴۰۸ق (مقدمه سیدقطب)، ص۱۲ـ۱۶؛ سیدقطب، معالم فی الطریق، ۱۹۷۹م، ص۶۳.
  82. سید قطب، ظلال القرآن، ۱۳۸۶ق، ج۲، ص۷۲۴ـ۷۳۰.
  83. سید قطب، معالم فی الطریق، ۱۹۷۹م، ص۲۱.
  84. سید قطب، معالم فی الطریق، ۱۹۷۹م، ص۲۰۰ـ۲۰۱.
  85. محمد قطب، جاهلیة القرن العشرین، ۱۳۸۴ق، ص۱۱.
  86. محمد قطب، جاهلیة القرن العشرین، ۱۳۸۴ق، ص۱۲ـ۱۳.
  87. محمد قطب، جاهلیة القرن العشرین، ۱۳۸۴ق، ص۴۶.
  88. شریعتی، بازگشت، ص۳۹۱؛ شریعتی، با مخاطب‌های آشنا، ص۷۰ـ۷۱.

منابع

  • قرآن کریم
  • نهج البلاغه (صبحی صالح)، قم، مرکز البحوث الاسلامیه، ۱۳۷۴ش.
  • آذرنوش، آذرتاش، راه‌های نفوذ فارسی در فرهنگ و زبان عرب جاهلی، تهران، توس، ۱۳۸۸ش.
  • آذرنوش، آذرتاش، «جاهلیت»، دائرة المعارف بزرگ اسلامی.
  • ابن ابی‌الحدید، عبدالحمید، شرح نهج البلاغه، قم، کتابخانه آیت‌الله مرعشی نجفی، ۱۴۰۴ق.
  • ابن ابی‌طاهر، احمد، بلاغات النساء، قم، نشر شریف رضی، بی‌تا.
  • ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۰ق.
  • ابن عربی، محمد بن عبدالله، احکام القرآن، بیروت، دار الجیل، ۱۴۰۸ق.
  • ابن کثیر، اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایه، بیروت، مکتبة المعارف، بی‌تا.
  • ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، بیروت، دار الفكر للطباعة و النشر و التوزيع- دار صادر‌، ۱۴۱۴ق.
  • ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین، الاغانی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۱۵ق.
  • احمد بن حنبل، مسند الامام احمد بن حنبل، بیروت، مؤسسة الرساله، ۱۴۲۱ق.
  • اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمه فی معرفة الائمه، تبریز، بنی هاشمی، ۱۳۸۱ق.
  • ازرقی، محمد بن عبدالله، اخبار مکه و ما جاء فیها من الآثار، مکه، مکتبة الثقافه، ۱۴۱۵ق.
  • ایزوتسو، توشیهیکو، خدا و انسان در قرآن، تهران، نشر سهامی، ۱۳۶۱ش.
  • ایزوتسو، توشیهیکو، مفاهیم اخلاقی دینی در قرآن، تهران، فروزانفر، ۱۳۷۸ش.
  • امین، احمد، فجرالاسلام: یبحث عن الحیاة العقلیة فی صدرالاسلام الی آخر الدولة الامویة، دار الکتاب العربی، ۱۹۶۹م.
  • بحرانی، یوسف، الحدائق الناضره فی احکام العترة الطاهره، قم، دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه قم‏، بی‌تا.
  • برقی، احمد بن محمد بن ابی‌خالد، المحاسن، قم، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۷۱ق.
  • بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۷ق.
  • جوادی آملی، عبدالله، «جاهلیت یعنی تعطیلی عقل و میدان داری شهوت و غضب»، پایگاه اطلاع‌رسانی اسراء، تاریخ درج مطلب: ۱۷ اسفند ۱۳۹۵ش، تاریخ بازدید: ۲۹ شهریور ۱۴۰۴ش.
  • جوادی آملی، عبدالله، «تنها یک رهبر آسمانی می‌تواند جاهلیت را به عقلانیت وحیانی تبدیل کند»، پایگاه اطلاع‌رسانی اسراء، تاریخ درج مطلب: ۶ شهریور ۱۳۹۸ش، تاریخ بازدید: ۲۹ شهریور ۱۴۰۴ش.
  • حرّ عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، قم، مؤسسه آل البیت(ع) لاحیاء التراث، ۱۴۰۹ق.
  • سیدقطب، معالم فی الطریق، بیروت، دار الشروق، ۱۹۷۹م.
  • شاطبی، ابراهیم بن موسی، الاعتصام، بیروت، دار ابن الجوزي للنشر والتوزيع، ۱۴۲۹ق.
  • شاهرودی، سید محمود و همکاران، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت(ع)، قم، مؤسسه دائرة المعارف فقه اسلامی، ۱۳۸۵ش.
  • شجری جرجانی، یحیی بن حسین، ترتیب الامالی الخمیسیه، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۲۲ق.
  • شنتاوی، احمد و دیگران، دائرة المعارف الاسلامیه (ترجمه)، بیروت، دار المعرفه، ۱۹۳۳م.
  • شوشتری، نورالله الحسینی، احقاق الحق، قم، کتابخانه آیت‌الله مرعشی نجفی، ۱۴۰۶ق.
  • شیخ صدوق، محمد بن علی بن بابویه، علل الشرائع، قم، کتابفروشی داوری، ۱۳۸۵ش.
  • شیخ صدوق، محمد بن علی بن بابویه، عیون اخبار الرضا، تهران، نشر جهان، ۱۳۷۸ق.
  • شیخ صدوق، محمد بن علی بن بابویه، کتاب من لایحضره الفقیه، قم، دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه قم‏، ۱۴۱۳ق.
  • شیخ صدوق، محمد بن علی بن بابویه، کمال الدین و تمام النعمة، تهران، اسلامیه، ۱۳۹۵ق.
  • شیخ صدوق، محمد بن علی بن بابویه، معانی الاخبار، قم، دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه قم‏، ۱۴۰۳ق.
  • شیخ طوسی، محمد بن حسن، التبیان، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بی‌تا.
  • شیخ طوسی، محمد بن حسن، تهذیب الاحکام، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۴۰۷ق.
  • صمدی، قنبر علی، آخرین منجی (شناخت‌نامه امام مهدی)، قم، بنیاد فرهنگی حضرت مهدی(عج)، ۱۳۹۳ش.
  • طبری، محمد بن جریر، تفسیر الطبری، دار هجر للطباعه، ۱۴۲۲ق.
  • عفیفی، عبدالله، المرأة العربیة فی جاهلیتها و اسلامها، مدینه منوره، مکتبة الثقافه، ۱۳۵۰ق.
  • فتال نیشابوری، محمد بن احمد، روضة الواعظین و بصیرة المتعضین، قم، انتشارات رضی، ۱۳۷۵ش.
  • قرطبی، محمد بن احمد، تفسیر قرطبی (الجامع لأحکام القرآن)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۵ق.
  • قطب، محمد، جاهلیة القرن العشرین، قاهره، دار الشروق، ۱۴۱۲ق.
  • قطرب، محمد بن مستنیر، الازمنة و تلبیة الجاهلیه، بیروت، الرساله، ۱۴۰۵ق.
  • قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، قم، دار الکتاب، ۱۴۰۴ق.
  • کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۴۰۷ق.
  • نصیری گیلانی، علی، «پژوهشی درباره عوامل بازگشت به جاهلیت»، دانشنامه عقاید اسلامی، ۱۳۸۵ش.
  • هیثمی، علی بن ابی‌بکر، مجمع الزوائد و منبع الفوائد، قاهره، مکتبة القدسی، ۱۴۱۴ق.