حیات طیبه

از ویکی شیعه

حَیات طَیّبه، اصطلاحی قرآنی و به معنای زندگی پاکیزه و مطلوب است که در قرآن کریم به عنوان پاداش مومنان بیان شده است. جمعی از مفسّران، حیات طیّبه را مربوط به زندگی دنیا و گروهی مربوط به آخرت دانسته‌اند. زندگی بهشتی، قناعت، رضایت به قسمت الهی، بی‌نیازی از غیر خدا و درک شیرینی عبادت از مصادیق حیات طیّبه شمرده شده است. در برخی از روایات، از امام علی(ع) و شیعیانش به عنوان صاحبان حیات طیّبه نام برده شده و در دعاهای وارد شده در مناسبت‌های مختلف، سفارش به درخواست حیات طیّبه از خداوند شده است. شرط دستیابی به حیات طیّبه، ایمان و عمل صالح است. در برخی روایات، اوصافی چون شُکر خدا و پدر و مادر، بی‌اعتنایی به دنیا و خواندن سوره مُزَّمّل، زمینه‌ساز دستیابی به حیات طیّبه معرفی شده‌اند.

حیات طیبه از نظر مفسران

مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثَیٰ وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیَاةً طَیِّبَةً ۖ وَلَنَجْزِیَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ مَا کَانُوا یَعْمَلُونَ (ترجمه: هر کس کار شایسته‌ای انجام دهد، خواه مرد باشد یا زن، در حالی که مؤمن است، او را به حیاتی پاک زنده می‌داریم؛ و پاداش آنها را به بهترین اعمالی که انجام می‌دادند، خواهیم داد.)

سوره نحل، آیه ۹۷، ترجمه مکارم شیرازی.

حیات طیّبه اصطلاحی قرآنی است که در آیه ۹۷ سوره نحل، به عنوان پاداش ایمان و عمل صالح بیان شده است. در آیات قرآن، واژه طَیِّب در مقابل خَبیث به معنای پلید ظاهری یا باطنی و مورد تنفّر به کار رفته است.[۱]

مفسّران قرآن، در دنیوی یا اخروی بودن حیات طیّبه، و منظور و مصداق آن، اقوال گوناگونی دارند.

حیات دنیوی یا اخروی

بسیاری از مفسّران شیعه و اهل سنت، حیات طیّبه را حیاتی دنیوی تفسیر کرده‌اند.[۲] صاحب تفسیر البحر المحیط، این دیدگاه را، نظر مشهور مفسّران دانسته است.[۳] مطابق نظر این گروه از مفسّران، با توجه به اینکه عبارت وَلَنَجْزِیَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ مَا کَانُوا یَعْمَلُونَ[نحل–۹۷] در ادامه آیه، وعده پاداش الهی را به نحو احسن به مؤمنان داده که مربوط به آخرت است، استفاده می‌شود حیات طیّبه مربوط به دنیا است و خداوند پاداش دنیا و آخرت را برای مومنان کامل نموده است.[۴]

همچنین روایاتی که حیات طیّبه را به قناعت تفسیر کرده‌اند،[۵] دلیلی بر دنیوی بودن حیات طیّبه شمرده شده است. زمخشری و برخی مفسّران دیگر گفته‌اند: مومنان حتی اگر تنگ‌دست باشند، قناعت و رضایت به قسمت الهی، زندگی آنان را دلچسب می‌کند و کافران حتی اگر توانگر باشند، حرص و طمع مجالی برای آرامش آنان باقی نمی‌گذارد.[۶]

اما برخی از مفسّران، معتقدند چون دنیا، زندان مومنان و بهشت کافران است،[یادداشت ۱] منظور از حیات طیبه، زندگی در آخرت است.[۷] زیرا زندگی دنیا، مرگ تدریجی است[۸] و حیات بدون مرگ، بی‌نیازی بدون فقر، سلامتی بدون بیماری و خوشبختی منزّه از بدبختی در دنیا امکان پذیر نیست.[۹]

صاحب تفسیر اطیب البیان معتقد است حیات طیّبه، حیاتی ابدی است که شامل برزخ و آخرت می‌شود، زیرا عبارت فَلَنُحْیِیَنَّهُ در آیه ۹۷ سوره نحل، دلالت بر احیاء (زنده کردن) می‌کند و زنده کردن، پس از مرگ صورت می‌پذیرد؛[۱۰] اما نجفی خمینی به دلیل آن که عبارات فَلَنُحْیِیَنَّهُ و لَنَجْزِیَنَّهُمْ در آیه مورد بحث، فعل مضارع هستند که دلالت بر استمرار می‌کند و هیچ قید و شرطی برای آن ذکر نشده، حیات طیّبه را شامل دنیا و آخرت می‌داند.[۱۱] برخی از مفسّران نیز در اختیار یک دیدگاه، تردید نموده‌اند.[۱۲]

مصادیق حیات طیبه

بنا بر نظر مفسّران، در صورتی که حیات طیّبه را مختص به آخرت بدانیم، منظور از حیات طیّبه، زندگی مومنان در بهشت است.[۱۳] اما اگر مربوط به زندگیِ دنیا باشد، منظور از حیات طیّبه، ممکن است روزی حلال، روزی روزانه، قناعت و رضایت از قسمت الهی باشد.[۱۴] برخی نیز، شناخت خدا، واگذاری تدبیر امور به خدا، بی‌نیازی از غیر خدا و دانستن همه چیز از جانب خدا،[۱۵] اطاعت از خدا و درک شیرینی عبادت،[۱۶] عافیت،[۱۷] دلِ آرام و مورد دعای فرشتگان قرار گرفتن[۱۸] را مصداق حیات طیبه در دنیا دانسته‌اند.

گروهی از مفسّران، با اشاره به اقوال گوناگون، ضمن پذیرش همه آن‌ها، هر چیزی که موجب آسایش انسان شود را از مصادیق حیات طیبه ذکر کرده‌اند.[۱۹] مکارم شیرازی، مفسّر شیعه می‌گوید: «حیات طیّبه، مفهومش آن چنان وسیع و گسترده است که همه این‌ها و غیر این‌ها را در بر می‌گیرد؛ زندگی پاکیزه از هر نظر، از آلودگی‌ها، ظلمها، خیانت‌ها، دشمنی‌ها، اسارت‌ها، ذلت‌ها، نگرانی‌ها و از هر چیزی که آب زلال زندگی را در کام انسان ناگوار می‌سازد».[۲۰]

حیات طیبه در روایات

فرازی از صحیفه سجادیه:

فَأَحْیِنِی حَیَاةً طَیِّبَةً تَنْتَظِمُ بِمَا أُرِیدُ، وَ تَبْلُغُ مَا أُحِبُّ مِنْ حَیْثُ لَا آتِی مَا تَکْرَهُ، وَ لَا أَرْتَکِبُ مَا نَهَیْتَ عَنْه‏ (ترجمه: مرا به زندگانی پاکیزه‌ای زنده بدار که با آنچه می‌خواهم هماهنگ باشد و به آنچه دوست می‌دارم پایان پذیرد، آنچنان که دست به کاری نزنم که تو خوش نداشته باشی و مرتکب کاری نشوم که تو از آن نهی فرموده‏‌ای.)

صحیفه سجادیه، دعای ۴۷ (دعای امام سجاد(ع) در روز عرفه).

برخی روایات از امام علی(ع)[۲۱] و امام صادق(ع)[۲۲] حیات طیّبه را به قناعت تفسیر کرده‌اند. از امام صادق(ع)، نقل شده خداوند به امیرالمؤمنین(ع)، به واسطه کراماتش، ادله قاطعش و قوّت ایمان و علم و عملش، حیات طیبه بخشیده و او را بر همه مخلوقاتش به جز رسول خدا(ص) برتری داده است. در روایت دیگری نیز از امام صادق(ع)، نقل شده که خطاب به شیعیان فرمودند: خداوند به شما حیات طیبه بخشیده و زندگانی پاکیزه شما به مرگی پاکیزه پیوند خواهد خورد.[۲۳]

همچنین در دعاهای مأثوره (نقل شده از معصومان(ع)) در مناسبت‌های مختلف نظیر روز عرفه،[۲۴] عید غدیر،[۲۵] روز مباهله،[۲۶] ولادت رسول خدا(ص)،[۲۷] شب‌ها و سحرهای ماه رمضان،[۲۸] روز سه شنبه و جمعه[۲۹] و در هنگام سختی‌ها[۳۰] سفارش به درخواست حیات طیّبه از خداوند شده است.

راه‌های دستیابی به حیات طیبه

از آیه ۹۷ سوره نحل برداشت می‌شود معیار دستیابی به حیات طیبه، ایمان و انجام عمل صالح است و هیچ قید و شرطی از قبیل سن و سال، نژاد، جنسیت و رتبه اجتماعی در آن دخالت ندارد.[۳۱] صاحب تفسیر عاملی می‌گوید به نظر محققان، برای دستیابی به حیات طیبه، شروطی نظیر شناخت خدا، روی گرداندن از غیر خدا و تسلیم بودن در برابر خدا لازم است.[۳۲] در روایتی از رسول خدا(ص) نقل شده خداوند در شب معراج، برای اهل آخرت، اوصافی چون شُکر خدا و بی‌اعتنایی به دنیا برمی‌شمارد و سپس به عزت و جلالش قسم یاد می‌کند که تا لحظه مرگ، به آنان حیات طیبه عنایت خواهد کرد.[۳۳]

در روایتی دیگر، امام صادق(ع) از رسول خدا(ص) نقل می‌کند خداوند در الواح نخستین حضرت موسی(ع) فرموده است: شُکر من و پدر و مادرت را به جای آور، تا تو را در خطرات حفظ کنم و عمرت را طولانی کنم و به تو حیات طیّبه ببخشم.[۳۴] همچنین از امام صادق(ع) نقل شده خواندن سوره مُزَّمّل در نماز عشاء یا در آخر شب، موجب دستیابی به زندگی پاک (حیات طیبه) و مرگ پاکیزه می‌شود.[۳۵]

پانویس

  1. مصطفوی، التحقیق، ۱۳۶۰ش، ج۷، ص۱۵۱.
  2. بلخی، تفسیر مقاتل بن سلیمان، ۱۴۲۳ق، ج۲، ص۲۸۶؛ طبرسی، جوامع الجامع، ۱۳۷۷ش، ج۲، ص ۳۰۶؛ زمخشری، الکشاف، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۶۳۳؛ بیضاوی، أنوار التنزیل، ۱۴۱۸ق، ج ۳، ص۲۳۹؛ اندلسی، البحر المحیط، ۱۴۲۰ق، ج۶، ص۵۹۲؛ ابن عجیبه، البحر المدید، ۱۴۱۹ق، ج۳، ص۱۶۱؛ ابن عاشور، التحریر و التنویر، بی‌تا، ج۱۳، ص۲۲۰؛ آل غازی، بیان المعانی، ۱۳۸۲ق، ج۴، ص۲۵۰؛ قرشی، احسن الحدیث، ۱۳۷۷ش، ج۵، ص۴۹۶؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۱، ص۳۹۴؛ زحیلی، التفسیر المنیر، ۱۴۱۸ق، ج۱۴، ص۲۲۷؛ ابیاری، الموسوعة القرآنیة، ۱۴۰۵ق، ج۱۰، ص۲۱۰؛ حجازی، التفسیر الواضح، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۳۳۷.
  3. اندلسی، البحر المحیط، ۱۴۲۰ق، ج۶، ص۵۹۲.
  4. جوامع الجامع، ۱۳۷۷ش، ج۲، ص ۳۰۷؛ البحر المحیط، ۱۴۲۰ق، ج۶، ص۵۹۲؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۱، ص۳۹۴.
  5. سید رضی، نهج البلاغة، ۱۴۱۴ق، حکمت ۲۲۹، ص۵۰۹؛ علامه مجلسی، بحار الأنوار، ۱۴۰۳ق، ج۶۸، ص۳۴۵؛ شیخ طوسی، الأمالی، ۱۴۱۴ق، ص۲۷۵؛ بحرانی، تفسیر البرهان، ۱۴۱۶ق، ج۳، ص۴۵۳.
  6. زمخشری، الکشاف، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۶۳۳؛ بیضاوی، أنوار التنزیل، ۱۴۱۸ق، ج ۳، ص۲۳۹؛ اندلسی، البحر المحیط، ۱۴۲۰ق، ج۶، ص۵۹۲؛ ابن عجیبه، البحر المدید، ۱۴۱۹ق، ج۳، ص۱۶۱؛ زحیلی، التفسیر المنیر، ۱۴۱۸ق، ج۱۴، ص۲۲۷.
  7. مغنیه، تفسیر الکاشف، ۱۴۲۴ق، ج۴، ص۵۵۱.
  8. امین اصفهانی، مخزن العرفان، ۱۳۶۱ش، ج۷، ص۲۳۸.
  9. آلوسی، روح المعانی، ۱۴۱۵ق، ج۷، ص۴۶۳.
  10. طیّب، اطیب البیان، ۱۳۷۸ش، ج۸، ص۱۸۵.
  11. نجفی خمینی، تفسیر آسان، ۱۳۹۸ق، ج۹، ص۲۸۹.
  12. به عنوان نمونه رجوع کن به: شُبّر، الجوهر الثمین، ۱۴۰۷ق، ج۳، ص۴۴۵.
  13. مغنیه، تفسیر الکاشف، ۱۴۲۴ق، ج۴، ص۵۵۱؛ آلوسی، روح المعانی، ۱۴۱۵ق، ج۷، ص۴۶۳؛ امین اصفهانی، مخزن العرفان، ۱۳۶۱ش، ج۷، ص۲۳۸.
  14. طبری، جامع البیان، ۱۴۱۲ق، ج۱۴، ص۱۱۴؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۶، ص۵۹۳؛ زمخشری، الکشاف، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۶۳۳؛ بیضاوی، أنوار التنزیل، ۱۴۱۸ق، ج ۳، ص۲۳۹؛ اندلسی، البحر المحیط، ۱۴۲۰ق، ج۶، ص۵۹۲؛ سیوطی، الدر المنثور، ۱۴۰۴ق، ج۴، ص۱۳۰؛ ابن عجیبه، البحر المدید، ۱۴۱۹ق، ج۳، ص۱۶۱؛ ابن عاشور، التحریر و التنویر، بی‌تا، ج۱۳، ص۲۲۰؛ قرشی، احسن الحدیث، ۱۳۷۷ش، ج۵، ص۴۹۶.
  15. تستری، تفسیر التستری، ۱۴۲۳ق، ج۱، ص۹۲؛ حسینی شاه عبدالعظیمی، تفسیر اثنا عشری، ۱۳۶۳ش، ج۷، ص ۲۷۸؛ سلمی، حقائق التفسیر، ۱۳۶۹ش، ج۱، ص۳۸.
  16. ابوالفتوح رازی، روض الجنان، ۱۴۰۸ق، ج۱۲، ص۸۹؛ عاملی، تفسیر عاملی، ۱۳۶۰ش، ج۵، ص۳۶۸
  17. ابن جوزی، زاد المسیر، ۱۴۲۲ق، ج۲، ص۵۸۲.
  18. قرائتی، تفسیر نور، ۱۳۸۳ش، ج۶، ص۴۵۱.
  19. ابن کثیر دمشقی، تفسیر القرآن العظیم، ۱۴۱۹ق، ج۴، ص۵۱۶؛ زحیلی، التفسیر المنیر، ۱۴۱۸ق، ج۱۴، ص۲۲۸؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۱، ص۳۹۴.
  20. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۱، ص۳۹۴.
  21. سید رضی، نهج البلاغة، ۱۴۱۴ق، حکمت ۲۲۹، ص۵۰۹؛ علامه مجلسی، بحار الأنوار، ۱۴۰۳ق، ج۶۸، ص۳۴۵.
  22. شیخ طوسی، الأمالی، ۱۴۱۴ق، ص۲۷۵؛ بحرانی، تفسیر البرهان، ۱۴۱۶ق، ج۳، ص۴۵۳؛
  23. طبرسی، مشکاة الأنوار، ۱۳۸۵ق، ص۹۴.
  24. شیخ مفید، المقنعة، ۱۴۱۳ق، ص۴۱۱؛ شیخ مفید، المزار، ۱۴۱۳ق، ص۱۶۲؛ شیخ طوسی، تهذیب الأحکام، ‏۱۴۰۷ق، ج۵، ص۱۸۳؛ ابن مشهدی، المزار الکبیر، ۱۴۱۹ق، ص۴۵۴.
  25. ابن طاووس، إقبال الأعمال، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۴۸۷.
  26. ابن طاووس، إقبال الأعمال، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۵۲۰.
  27. ابن طاووس، إقبال الأعمال، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۶۱۴؛ علامه مجلسی، زاد المعاد، ۱۴۲۳ق، ص۱۰۰.
  28. شیخ طوسی، مصباح المتهجّد، ۱۴۱۱ق، ج۲، ص۵۹۹؛ ابن طاووس، إقبال الأعمال، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۷۴؛ علامه مجلسی، زاد المعاد، ۱۴۲۳ق، ص۲۷۲.
  29. شیخ طوسی، مصباح المتهجّد، ۱۴۱۱ق، ج۲، ص۴۶۷؛ علامه مجلسی، بحار الأنوار، ۱۴۰۳ق، ج۸۷، ص۱۸۷؛ کفعمی، البلد الأمین،۱۴۱۸ق، ص۲۱۲.
  30. ابن طاووس، مهج الدعوات، ۱۴۱۱ق، ص۲۸۷.
  31. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۱، ص۳۸۹.
  32. عاملی، تفسیر عاملی، ۱۳۶۰ش، ج۵، ص۳۶۸.
  33. فیض کاشانی، الوافی، ۱۴۰۶ق، ج۲۶، ص۱۴۴؛ علامه مجلسی، بحار الأنوار، ۱۴۰۳ق، ج۷۴، ص۲۴.
  34. إربلی، کشف الغمة، ۱۴۲۳ق، ج۲، ص۱۲۲؛ عروسی حویزی، تفسیر نور الثقلین‏، ۱۴۱۵ق، ج۵، ص۴۴۵.
  35. شیخ صدوق، ثواب الأعمال، ۱۴۰۶ق، ص۱۲۰؛ طبرسی، مکارم الأخلاق‏، ۱۴۱۲ق، ص۳۶۵؛ شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، ۱۴۰۹ق، ج۶، ص۱۴۳.

یادداشت

  1. الدنیا سجن المومن و جنّة الکافر؛ روایات متعددی با این مضمون نقل شده است. به عنوان نمونه رجوع کن به: کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۲۵۰؛ حرانی، تحف العقول، ۱۴۲۳ق، ص۵۳ و ۵۴.

منابع

  • قرآن کریم.
  • نهج البلاغة، تحقیق صبحی صالح، قم، هجرت، چاپ اول، ۱۴۱۴ق. ‏
  • صحیفة سجادیة، قم، نشر الهادی‏، چاپ اول، ۱۴۱۸ق‏.
  • آل غازی، عبدالقادر ملاحویش، بیان المعانی، دمشق، مطبعة الترقی، چاپ اول، ۱۳۸۲ق.
  • آلوسی، سید محمود، روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، تحقیق علی عبدالباری عطیة، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۴۱۵ق.
  • إربلی، علی بن عیسی‏، کشف الغمة فی معرفة الأئمة، تبریز، بنی هاشمی، چاپ اول، ۱۴۲۳ق.
  • ابن‌جوزی، عبدالرحمن بن علی، زاد المسیر فی علم التفسیر، تحقیق عبدالرزاق المهدی، بیروت، دار الکتاب العربی، چاپ اول، ۱۴۲۲ق.
  • ابن‌طاووس، علی بن موسی‏، إقبال الأعمال، تهران، دار الکتب الإسلامیه‏، چاپ دوم، ۱۴۰۹ق.
  • ابن‌طاووس، علی بن موسی‏، مهج الدعوات ومنهج العبادات‏، قم،‏ دار الذخائر، چاپ اول، ۱۴۱۱ق.
  • ابن‌عاشور، محمد بن طاهر، التحریر و التنویر، بی‌جا، موسسة التاریخ، بی‌تا.
  • ابن‌عجیبه، احمد بن محمد، البحر المدید فی تفسیر القرآن المجید، تحقیق احمد عبدالله قرشی رسلان، قاهره، دکتر حسن عباس زکی، ۱۴۱۹ق.
  • ابن‌کثیر دمشقی، اسماعیل بن عمرو، تفسیر القرآن العظیم، تحقیق محمدحسین شمس الدین، بیروت، منشورات محمدعلی بیضون (دار الکتب العلمیة)، چاپ اول، ۱۴۱۹ق.
  • ابن‌مشهدی، محمد بن جعفر، المزار الکبیر، قم، جامعه مدرسین،چاپ اول، ۱۴۱۹ق. ‏
  • ابوالفتوح رازی، حسین بن علی، روض الجنان و روح الجنان فی تفسیرالقرآن، تحقیق محمدجعفر یاحقی و محمدمهدی ناصح، مشهد، بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی، ۱۴۰۸ق.
  • ابیاری، ابراهیم، الموسوعة القرآنیة، بی‌جا، موسسه سجل العرب، ۱۴۰۵ق.
  • امین اصفهانی، بانو سیده نصرت، مخزن العرفان در تفسیر قرآن، تهران، نهضت زنان مسلمان، ۱۳۶۱ش.
  • اندلسی، محمد بن یوسف، البحر المحیط فی التفسیر، تحقیق صدقی محمد جمیل بیروت، دار الفکر، ۱۴۲۰ق.
  • بحرانی، سید هاشم، البرهان فی تفسیر القرآن‏، تحقیق قسم الدراسات الاسلامیة لمؤسسة البعثة، قم، مؤسسة البعثة، چاپ اول، ۱۴۱۶ق.
  • بلخی، مقاتل بن سلیمان، تفسیر مقاتل بن سلیمان، تحقیق عبد الله محمود شحاته، بیروت، دار إحیاء التراث، چاپ اول، ۱۴۲۳ق.
  • بیضاوی، عبدالله بن عمر، أنوار التنزیل و أسرار التأویل، تحقیق محمد عبد الرحمن المرعشلی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ اول، ۱۴۱۸ق.
  • تستری، سهل بن عبدالله، تفسیر التستری، تحقیق محمد باسل عیون السود،بیروت، منشورات محمدعلی بیضون (دارالکتب العلمیة)، چاپ اول، ۱۴۲۳ق.
  • حجازی، محمد محمود، التفسیر الواضح، بیروت، دار الجیل الجدید، چاپ دهم، ۱۴۱۳ق.
  • حسینی شاه عبدالعظیمی، حسین بن احمد، تفسیر اثنی عشری، تهران، انتشارات میقات، چاپ اول، ۱۳۶۳ش.
  • راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، تحقیق صفوان عدنان داودی، دمشق و بیروت، الدار الشامیة و دارالعلم، چاپ اول، ۱۴۱۲ق.
  • زحیلی، وهبة بن مصطفی، التفسیر المنیر فی العقیدة و الشریعة و المنهج، بیروت و دمشق، دار الفکر المعاصر، چاپ دوم، ۱۴۱۸ق.
  • زمخشری، محمود، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، تحقیق محمد عبدالسلام، شاهین، بیروت، دار الکتاب العربی، چاپ سوم، ۱۴۰۷ق.
  • سلمی، محمد بن حسین، حقائق التفسیر، تحقیق نصرالله پورجوادی، تهران، مرکز نشر دانشگاهی، چاپ اول، ۱۳۶۹ش.
  • سیوطی، جلال الدین، الدر المنثور فی تفسیر المأثور، قم، کتابخانه آیة الله مرعشی نجفی، ۱۴۰۴ق.
  • شیخ حر عاملی، محمد بن حسن، تفصیل وسائل الشیعة إلی تحصیل مسائل الشریعة، قم، مؤسسة آل البیت(ع)، چاپ اول، ۱۴۰۹ق.
  • شیخ صدوق، محمد بن علی بن بابویه، ثواب الأعمال وعقاب الأعمال‏، قم، شریف رضی، ، چاپ دوم، ۱۴۰۶ق.
  • شیخ طوسی، محمد بن حسن‏، الأمالی، قم، دار الثقافة، چاپ اول، ۱۴۱۴ق.‏
  • شیخ طوسی، محمد بن حسن‏، تهذیب الأحکام فی شرح المقنعة، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.
  • شیخ طوسی، محمد بن حسن‏، مصباح المتهجّد وسلاح المتعبّد، بیروت، دار الکتب الإسلامیة، چاپ اول، ۱۴۱۱ق.
  • شیخ مفید، محمد بن محمد، المقنعة، قم، مؤتمر ألفیة الشیخ المفید، چاپ اول، ۱۴۱۳ق.
  • شیخ مفید، محمد بن محمد، کتاب المزار- مناسک المزار، قم، مؤتمر ألفیة الشیخ المفید، چاپ اول، ۱۴۱۳ق.
  • شُبّر، سید عبد الله، الجوهر الثمین فی تفسیر الکتاب المبین، کویت، مکتبة الألفین، چاپ اول، ۱۴۰۷ق.
  • طبرسی، حسن بن فضل، ‏مکارم الأخلاق‏، قم، شریف رضی‏، چاپ چهارم، ۱۴۱۲ق.
  • طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر جوامع الجامع، تهران، انتشارات دانشگاه تهران و مدیریت حوزه علمیه قم، چاپ اول، ۱۳۷۷ش.
  • طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تهران، ناصر خسرو، ۱۳۷۲ش.
  • طبری، أبوجعفر محمد بن جریر، جامع البیان فی تفسیر القرآن، بیروت، دار المعرفه، چاپ اول، ۱۴۱۲ق.
  • طیب، سید عبد الحسین، تفسیر اطیب البیان فی تفسیر القرآن، تهران، انتشارات اسلام، چاپ دوم، ۱۳۷۸ش.
  • عاملی، ابراهیم، تفسیر عاملی، تحقیق علی‌اکبر غفاری، تهران، انتشارات صدوق، ۱۳۶۰ش.
  • عروسی حویزی، عبد علی بن جمعة، تفسیر نور الثقلین‏، قم، إسماعیلیان‏، چاپ چهارم، ۱۴۱۵ق.
  • علامه مجلسی، محمدباقر، بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق.
  • علامه مجلسی، محمدباقر، زاد المعاد، بیروت، موسسة الأعلمی للمطبوعات‏، چاپ اول، ۱۴۲۳ق.
  • فیض کاشانی، محمد بن مرتضی، الوافی، اصفهان، مکتبة الإمام أمیر المؤمنین(ع)، چاپ اول، ۱۴۰۶ق.
  • قرائتی، محسن، تفسیر نور، تهران، مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن، چاپ یازدهم، ۱۳۸۳ش.
  • قرشی، سید علی‌اکبر، تفسیر احسن الحدیث، تهران، بنیاد بعثت، چاپ سوم، ۱۳۷۷ش.
  • کفعمی، إبراهیم بن علی عاملی‏، البلد الأمین والدرع الحصین‏، بیروت، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات‏، چاپ اول، ۱۴۱۸ق.
  • مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۶۰ش.
  • مغنیه، محمد جواد، تفسیر الکاشف، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ اول، ۱۴۲۴ق.
  • مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ اول، ۱۳۷۴ش.
  • نجفی خمینی، محمدجواد، تفسیر آسان، تهران، انتشارات اسلامیه، چاپ اول، ۱۳۹۸ق.