طاغوت، واژهای قرآنی به معنای طغیانگر و متجاوز از حدود، به خصوص حدود دینی و اخلاقی.
در قرآن، پیروی از طاغوت در مقابلِ عبادت و پیروی از خداست و حتی کفر ورزیدن به آن، مقدّم بر ایمان به خداست و دعوت به خداپرستی با دعوت به اجتناب از طاغوت همراه بوده است. در قرآن کریم، طاغوت پرستان بدتر از فاسقان اهل کتاب، و حتی بدترین و گمراهترین انسانها و ملعون و مغضوب خداوند، معرفی شدهاند و رزمندگان در راه خدا در مقابل جنگ کنندگان در راه طاغوت قرار گرفتهاند. همچنین ذکر شده است که پیروان طاغوت در آتش جهنم جاودان خواهند بود.
مفهومشناسی
طُغیان به معنای تجاوز از حد و اندازۀ خود است و طاغوت (جمع آن طواغیت) به کسی گفته شده است که در شرّ و معصیت فراتر از حد خود قدم بردارد.[۱][یادداشت ۱] همچنین طاغوت برای کاهن و شیطان و سردمداران گمراهی نیز به کار رفته است.[۲]
برخی نیز گفتهاند هر معبودی جز خدا طاغوت نام گرفته و شیطان نیز به سبب شدت طغیان، بدین نام خوانده شده است.[۳]
مفسران برای کلمۀ طاغوت معانی متعددی ذکر کردهاند، از جمله شیطان، کاهن، ساحر، انسانها و جنیان متمرّد، بتها و هرآنچه به جای خدا پرستش شود وکسانی که راه را برای بتپرستی و گمراه کردن مردم هموار کنند.[۴]
طاغوت و جبت
همراه شدن لفظ طاغوت با واژۀ جِبت در آیۀ ۵۱ سوره نساء، موجب شده است معانی بیشتری برای هر دو واژه ذکر شود، از جمله اینکه:
- آنان دو بت بودند؛
- یا یهودیانی بودند که برای همراهی با مشرکان قریش، بتهای آنان را میپرستیدند؛
- یا اینکه جبت، حُیی بن اَخطَب است و طاغوت، کَعب بن اشرف یهودی است؛
- یا اینکه جبت، سحر است و طاغوت، شیطان است.[۵]
از تعدد معانی و کاربردهای متفاوت واژۀ طاغوت چنین برمیآید که این لفظ معنایی عام دارد که بر افراد مختلفی صدق میکند، از این رو مفسران در معنای آن گفتهاند که طاغوت به هر طغیان گر و متجاوز از حدود اطلاق میشود، پس همۀ ساحران و کاهنان و مانعان ِ راه خیر، بتها یا شیاطین یا اَجنّهای که عبادت میشوند، انسانهای گمراه کنندۀ مردم، و همه کسانی که بدون رضایت خدا فرمانبری میشوند، طاغوت هستند.[۶]
طاغیان در قرآن
در قرآن کریم، واژۀ طاغی – که از ریشۀ طغیان و مترادف با طاغوت است – شش مرتبه به صیغۀ جمع (طاغون و طاغین) به کار رفته است.[۷]
در این آیات، طاغی برای قوم نوح، [۸] کسانی که پیامبر اکرم را کاهن، مجنون یا شاعر میخواندند[۹] و دیگر مردمان ستمکار و ناسپاس به کار رفته[۱۰] و ذکر شده است که طغیان گران فرجام بدی خواهند داشت و به جهنم میروند.[۱۱]
وات، طاغی را کسی دانسته است که بدون توجه به موانع، بخصوص موانع و ملاحظات اخلاقی و مذهبی، به راه خود میرود و اجازه نمیدهد چیزی سدّ راهش شود و اطمینان بیپایانی به تواناییهای خود دارد. براساس آیات قرآن، این واژه بر فقدان حس مخلوقیت بنده در برابر خالق دلالت میکند و با بیاعتنایی و تکذیب پروردگار مرتبط است.[۱۲]
طاغیان جاهلی
در منابع روایی، طاغوت و جمع آن طواغیت و نیز طاغیه و جمع آن طواغی، [۱۳] فراوان به کار رفته است. در برخی احادیث آمده است که در دوران جاهلیت، اعراب بعضی از داوریهای خود را نزد طواغیت میبردند. به نقل بخاری[۱۴] از جابر، طواغیتی که نزد ایشان داوری میشد در هر قبیلهای وجود داشت و آنان کاهنانی بودند که شیطان بر ایشان نازل میشد.
ابن هشام[۱۵] به نقل از ابن اسحاق، سبب نزول آیۀ ۶۰ سورۀ نساء را چنین دانسته است که در نزاع میان گروهی از منافقان با برخی مسلمانان، گروه مسلمان آنان را به داوری نزد رسول خدا دعوت کردند، اما منافقان پیشنهاد کردند که داوری را نزد کاهنان، که داوران زمان جاهلیت بودند، ببرند.
اما در روایات دیگری، لفظ طاغیة برای بت منات در جاهلیت به کار رفته و گفته شده که آیۀ ۱۵۸ سورۀ بقره – که دربارۀ سعی بین صفا و مروه است – درخصوص عدهای از انصار نازل شده است که پیش از اسلام آوردن، برای منات تهلیل میگفتند.[۱۶]
همچنین در روایاتی، طاغیه برای بت قبیلۀ دوس به کار رفته که ذو الخلصة نام داشته است و در جاهلیت آن را میپرستیدند.[۱۷]
در روایتی از پیامبر اکرم(ص) نقل شده است که به طواغیت قسم نخورید.[۱۸] نووی، [۱۹] با توضیحاتی، آن را بتها معنا کرده است. در برخی روایات نیز این مبحث با موضوعات غیبی ارتباط یافته و مثلاً ابن أبی شیبه[۲۰] از انس بن مالک نقل کرده است که در آغاز ملوک بر سر کار خواهند آمد، سپس جباران و سپس طواغیت.
گستردگی کاربرد طاغوت نزد شیعیان
در منابع حدیثی شیعه، لفظ طاغوت پرکاربردتر از منابع اهل سنّت است و سخن از طاغوت و طاغیه به مفاهیم و موضوعات هم عصر با صدور روایات نزدیک است و اغلب بر حاکمان ستمگر تطبیق داده شده است.[۲۱]
در روایتی، پیروان ائمه(ع) دستور یافتهاند که مراقب فتنۀ طاغوتها و پیروان آنها باشند، زیرا آنان فریفتۀ حُطام دنیا شدهاند.[۲۲]
ابن بابویه، [۲۳] در روایتی از امام صادق(ع) ، یکی از شش ویژگی اختصاصی شیعیان را برائت از طاغوتها برشمرده و حتی علت غیبت امام زمان(عج) را وجود طاغوتها دانسته است.[۲۴]
روایات بسیاری از این دست در ابواب حرمت و کراهت مراجعه به قاضی، حاکم و سلطان ظالم دیده میشود.[۲۵]
بنابراین روایات – که در آنهاگاه از حکام و قضات و سلاطین با عنوان طاغوت نام برده شده – هرگونه مراجعه به طاغوت و داوری خواستن از او، حتی اگر برای گرفتن حق خود باشد، ممنوع و حرام است، که فقها استثنائاً آن را مورد بحث و بررسی قرار دادهاند.[۲۶]
در برخی از روایات شیعه، جبت و طاغوت به دشمنان اهل بیت(ع) تأویل شده، [۲۷] و در برخی از زیارت نامههای مأثور، به برائت از جبت و طاغوت و لات و عُزَّی و دیگر بتها و شیاطین، شهادت داده شده است.[۲۸]
روایات دیگری نیز نقل شده که راجع به علائم ظهور و دوران غیبت است و براساس آن، هر بیرقی که پیش از قیام امام زمان(عج) برپا شود، صاحب آن طاغوت است.[۲۹] در روایاتی از امام باقر(ع) است که هر پرچمی پیش از قیام امام زمان افراشته شود صاحب آن پرچم به عنوان طاغوت قلمداد شده است.(كُلُّ رَايَةٍ تُرْفَعُ قَبْلَ قِيَامِ اَلْقَائِمِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ صَاحِبُهَا طَاغُوتٌ.) [۳۰] در توجیه این گونه روایات گفته شده که پرچم بر افراشته پیش از ظهور اگر دعوت به صاحب پرچم باشد مصداق طاغوت و گمراهی است ولی اگر در مسیر رضایت امام زمان ودعوت به او باشد مصداق طاغوت و ضلالت نیست. در روایات این نوع پرچم ها تأیید شدهاند مانند پرچم یمانی.[۳۱]
گسترش استعمال طاغوت پس از انقلاب اسلامی ایران
در دوران معاصر و به خصوص پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، واژۀ طاغوت در ادبیات ایران و جهان اسلام کاربرد وسیعی یافته است. امام خمینی اغلب این کلمه را برای شاهان پهلوی و درباریان فاسد آنها به کار میبرد؛ اما امروزه این واژه در جهان اسلام برای هر شخص، گروه، یا حکومتی که چهرۀ ضداسلامی داشته باشد و از ارزشهای مادّی و ضد دینی غرب حمایت کند، به کار میرود. همچنین کسانی که همچون عوامل و وابستگان غرب، سعی در مهم جلوه دادن ارزشهای غربی و نظام سکولار آن دارند، به این نام خوانده میشوند.[۳۲]
پانویس
- ↑ رجوع کنید به جوهری، ذیل «طَغا »؛ ابوهلال عسکری، ص۱۵۵.
- ↑ رجوع کنید به جوهری،؛ ابن منظور، ذیل «طغی».
- ↑ طباطبائی، ذیل بقره، آیه ۲۵۶ و سوره نساء، آیه ۵۱.
- ↑ رجوع کنید به طبری، ذیل نساء: ۵۱؛ طوسی؛ طبرسی، ذیل بقره: ۲۵۶.
- ↑ برای مصادیق و توضیحات بیشتر رجوع کنید به بخاری، ج۵، ص۱۸۰؛ طبری؛ طوسی، ذیل نساء: ۵۱
- ↑ طبری، ذیل بقره: ۲۵۶؛ راغب اصفهانی، ص۳۰۵؛ طباطبائی، ذیل بقره: ۲۵۶.
- ↑ رجوع کنید به عبدالباقی، ذیل طغی.
- ↑ ذاریات: ۵۳.
- ↑ طور: ۲۹-۳۳.
- ↑ صافات: ۲۲-۳۰؛ قلم: ۳۱.
- ↑ ص: ۵۵-۵۶؛ نبأ: ۲۱-۲۲.
- ↑ وات، ص۶۶-۶۷.
- ↑ رجوع کنید به ابن منظور، ذیل «طغی ».
- ↑ بخاری، صحیح، ج۵ ص۱۸۰.
- ↑ ابن هشام، ج۲ ص۳۶۸.
- ↑ رجوع کنید به بخاری، ج۲ ص۱۶۹؛ مسلم نیشابوری، ج۴ ص۶۹.
- ↑ رجوع کنید به بخاری، ج۸، ص۱۰۰؛ ابن أبی عاصم، ص۳۸؛ برای توضیح بیشتر رجوع کنید به د. اسلام، ذیل مادّه.
- ↑ مسلم نیشابوری، ج۵، ص۸۲.
- ↑ نووی، شرح صحیح مسلم، ج۱۱، ص۱۰۸.
- ↑ ابن أبی شیبه، المصنف، ج۷، ص۲۵۴؛ ج۸، ص۶۰۴.
- ↑ رجوع کنید به صفارقمی، ص۱۴۴- ۱۴۵؛ کلینی، کافی، ج۱ ص۲۶۱- ۲۶۲، ۳۱۹، ۴۷۷.
- ↑ کلینی، کافی، ج۸، ص۱۵.
- ↑ ابن بابویه، صفات الشیعة، ص۲۹-۳۰.
- ↑ ابن بابویه، کمال الدین، ص۲۶.
- ↑ برای نمونه، رجوع کنید به کلینی، کافی، ج۷، ص۴۱۱-۴۱۲؛ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۲۷، ص۱۱-۱۶.
- ↑ برای نمونه، رجوع کنید به فاضل هندی، کشف اللثام عن قواعد الاحکام، ج۱۰، ص۷-۸؛ انصاری، القضاء و الشهادات، ص۶۱-۶۴؛ آشتیانی، کتاب القضاء، ص۲۰-۲۲.
- ↑ برای نمونه، رجوع کنید به مجلسی، بحارالانوار، ج۳۰، ص۱۸۷-۱۸۸؛ ج۳۱، ص۶۰۰-۶۰۱.
- ↑ برای نمونه، رجوع کنید به مجلسی، بحارالانوار، ج۹۶، ص۱۹۰، ۱۹۳؛ ج۹۷، ص۲۰۶، ۲۹۵.
- ↑ کلینی، کافی، ج۸، ص۲۹۵؛ مجلسی، بحارالانوار، ج۵۲، ص۱۴۳.
- ↑ نعمانی، کتاب الغیبه، ۱۳۹۷ق، ص۱۱۵.
- ↑ «كل راية تُرفع قبل قائمنا فصاحبها طاغوت.»، https://www.m-mahdi.com/main/?page=questions&id=877 مرکز دراسات تخصصی امام مهدی
- ↑ دانشنامۀ جهان نوین اسلام، ذیل مادّه طاغوت؛ دانشنامه خاورمیانۀ معاصر، ذیل «طاغوتی ».
یادداشت
- ↑ همچنین برخی طغیان را با استکبار مترادف دانسته و آن را به رودخانهای تشبیه کردهاند که آب آن به قدری بالا میآید که از کرانههای آن لبریز میشود. ایزوتسو، ص۱۴۹.
منابع
- آشتیانی، محمد حسن، کتاب القضاء، قم ۱۴۰۴.
- ابن أبی شیبه کوفی، عبدالله بن محمد، المصنف، چاپ سعید لحام، بیروت ۱۴۰۹/ ۱۹۸۹.
- شیبانی، عمرو بن أبی عاصم، کتاب السنة، چاپ محمد ناصرالدین ألبانی، بیروت ۱۴۱۳/۱۹۹۳.
- ابن منظور، لسان العرب
- ابن بابویه قمی، محمد بن علی، صفات الشیعة، تهران.
- ابن بابویه قمی، محمد بن علی، کمال الدین وتمام النعمة، چاپ علی اکبر غفاری، قم ۱۴۰۵/۱۳۶۳ش.
- ابن هشام حمیری، عبدالملک، السیرة النبویة، چاپ محمد محیی الدین عبدالحمید، قاهره ۱۳۸۳/۱۹۶۳.
- عسکری، ابوهلال حسن بن عبدالله، الفروق اللغویة، قم ۱۴۱۲.
- انصاری، مرتضی، القضاء و الشهادات، قم ۱۴۱۵.
- بخاری، محمد بن اسماعیل، صحیح البخاری، بیروت ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
- جوهری، اسماعیل بن حماد، الصحاح تاج اللغة و صحاح العربیة، چاپ احمد عبدالغفور عطار، بیروت ۱۴۰۷/ ۱۹۸۷.
- حر عاملی.
- راغب اصفهانی، ابوالقاسم حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، قم ۱۴۰۴.
- سیوطی، عبدالرحمان بن ابی بکر، المهذب فیما وقع فی القرآن من المعرّب، چاپ سمیر حسین حلبی، بیروت ۱۹۸۸.
- سیوطی، عبدالرحمان بن ابی بکر، المتوکلی، چاپ عبدالکریم زبیدی، بیروت ۱۹۸۸.
- صفار قمی، محمد بن حسن، بصائر الدرجات، چاپ حسن کوچه باغی، تهران ۱۳۶۲ش.
- طباطبائی، المیزان،
- طبرسی.
- طبری، تفسیر.
- طوسی.
- عبدالباقی، محمد فؤاد، المعجم المفهرس لالفاظ القرآن الکریم، استانبول ۱۴۰۴/۱۹۸۴.
- فاضل هندی، بهاء الدین حسن، کشف اللثام عن قواعد الاحکام، قم.
- کلینی.
- مجلسی.
- نیشابوری، مسلم بن حجاج، الجامع الصحیح، بیروت.
- نعمانی، محمد بن ابراهیم، کتاب الغیبه، تصحیح، علی اکبرغفاری، نشر صدوق، تهران، چاپ اول، ۱۳۹۷ق.
- نووی، محیی الدین یحیی بن شرف، شرح صحیح مسلم، بیروت ۱۴۰۷/ ۱۹۸۷.
- «مرکز تخصصی دراسات امام مهدی»،https://www.m-mahdi.com/main/?page=questions&id=877
منابع انگلیسی
- EI2, s.v. Taghut (by T. Fahd).
- Encyclopedia of the Modern Middle East, Edited by: Reeva S. Simon, Philip Mattar, Richard W. Bulliet, , s.v. Taghuti (by Neguin Yavari) New York.
- Arthur Jeffery, The foreign vocabulary of Qor’an, Leiden – Boston 2007.
- Toshihico Izutsu, Ethico-Religious Concepts in Quran, Mcgill-Queen’s University Press, 2002.
- The Oxford Encyclopedia of Modern Islamic World, John L. Esposito, New York/Oxford, 1995, s.v. Taghut (by Moojan Momen).
- W. Montgomery Watt , Muhammad At Mecca, Oxford University
پیوند به بیرون
- منبع مقاله : دانشنامه جهان اسلام