فی سبیل الله

از ویکی شیعه

فی سبیل الله اصطلاحی قرآنی و به معنای «در راه خدا» است که از نظر مفسران قرآن بیشتر برای جهاد به کار رفته است. فقیهان نیز فی سبیل الله را یکی از مصارف زکات می‌دانند که در آیه زکات به آنها اشاره شده است.

مفسران قرآن، پیامبر(ص)، امام علی(ع)، شیعیان، جهاد و … را از مصادیق این عبارت می‌دانند. همچنین در برخی روایات امام علی(ع) و فرزندانش مصداق «فی سبیل الله» معرفی شده‌اند. در قرآن نیز برای کشته‌شدگان در راه خدا از تعبیر «قَتْل فی سبیل‌الله» یاد شده است.

از نظر مفسران، عبارت «سبیل الله»، معانی متعددی چون راه رضای خدا، راه رسیدن به خدا و راه رسیدن به سعادت را به همراه دارد.

معانی سبیل الله

برای واژه «سبیل الله» از سوی مفسران، دست کم، هشت معنا در نظر گرفته شده است:

  1. هر چیزی که رضای خدا در آن باشد.[۱]
  2. هر چیزی که انسان را به خداوند برساند.[۲]
  3. راهی که خداوند دستور داده تا مردم وارد آن شوند.[۳]
  4. راهی که انسان را به پاداش الهی می‌رساند.[۴]
  5. هرکار خیری که انسان را به قرب الهی برساند.[۵]
  6. راهی که انسان را به سعادت می‌رساند.[۶]
  7. هر آنچه خداوند اذن و اجازه در آن صادر فرموده است.[۷]
  8. مسیری که به لقاء الهی بیانجامد.[۸]

به گفته آیت‌الله جوادی تفاوت واژه صراط با سبیل در این است که سبیل به معنای راه‌های فرعی و متصل به صراط بوده اما صراط به معنای شاهراهی است که انسان را به مقصد می‌رساند.[۹]

مصادیق فی سبیل الله

امام باقر(ع) در پاسخ به پرسش درباره آیه ۱۵۷ سوره آل‌عمران:

«سبیل الله»، علی(ع) و ذریه اوست. هر کس بر ولایت او کشته شود، کشته در راه خداست و هر کس بر ولایت او بمیرد، در راه خدا مرده است.»[۱۰]

مفسران قرآن برای «فی سبیل الله» مصادیقی بر شمرده‌اند:

حسن بن راشد می‌گوید: از امام حسن عسکری(ع) در مدینه در رابطه با مردی که وصیت کرده اموالش در راه خدا صرف شوند، سوال کردم که ایشان فرمودند: شیعیان ما راه خدا هستند.[۴۵]

در تفاسیر عرفانی، برای «فی سبیل الله» به این مصادیق نیز اشاره شده است:

  1. طریق فنا[۴۶]
  2. ولایت و طریق قلب[۴۷]
  3. کشته جهاد اکبر[۴۸]

فی سبیل الله، یکی از مصارف زکات

از نظر فقیهان شیعه، فی سبیل الله یکی از مصارف هشت‌گانه زکات است که در آیه ۶۰ سوره توبه آمده است. عده‌ای از فقیهان آن را منحصر در جهاد کرده‌اند؛[۴۹] اما بیشتر آنان آن را شامل تمام مصالح مسلمانان مانند ساخت مسجد، راه و پل می‌دانند.[۵۰] علامه طباطبایی، مفسر شیعه، درباره مقید شدن جهاد به «فی سبیل اللَّه» معتقد است که این قید آمده تا کسی گمان نکند که این وظیفه خطیر دینی، برای تسلط گروهی بر گروهی دیگر و تسخیر زمین‌های آنها تشریع شده است. بلکه آمده تا سلطه خداوند به واسطه دین الهی که مایه صلاح دنیا و آخرت است را بفهماند.[۵۱]

مقتول فی سبیل الله

آیه ۱۶۹ سوره آل‌عمران: «وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلُوا فی سَبیلِ اللهِ أَمْواتاً بَلْ أَحْیاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ»، بخط احمد الهراوی، خط محقق، ۱۴۳۸ق.[۵۲]

کسی که در راه خدا کشته می‌شود، شهید نامیده می‌شود.[۵۳] البته واژه شهید در قرآن به معنای گواه بر اعمال است و به‌معنای مقتول فی سبیل الله به‌کار نرفته است.[۵۴] ابن‌اثیر، محدث اهل‌سنت، درباره اینکه چرا به مقتول فی سبیل الله، شهید، می‌گویند پنج وجه را ذکر کرده است:

  1. خدا و ملائکه شهادت می‌دهند که او اهل بهشت است. (شهید یعنی کسی که در موردش شهادت داده شده است.)
  2. او نمرده و گوئی حاضر (شهید) است.

از امام صادق(ع) شنیدم که می‌فرمود: جهادگری که در راه خدا کشته می‌شود، به همان صورت در لباسش دفن می‌شود و نیاز به غسل ندارد، مگر آن‌که رمقی داشته باشد و مسلمانان او را دریابند و بعد به شهادت برسد که در این صورت بایستی غسل داده، کفن و حَنوط گردد. (کلینی، الکافی، ۱۳۸۸ق، ج۳، ص۲۱۲.)

  1. ملائکه رحمت او را می‌بینند. (شهید به معنای مشهود یعنی دیده شده است.)
  2. در امر خدا قیامِ به شهادتِ حق کرده است.
  3. شاهدِ کرامت خداوند است.[۵۵]

پانویس

  1. مغنیه، تفسیر الکاشف، ۱۴۲۴ق، ج۷، ص۸۰.
  2. فیض کاشانی، التفسیر الصافی، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۴۷۱.
  3. طبری، جامع البیان، ۱۴۱۲ق، ج۲، ص۱۱۶.
  4. قطب‌الدین راوندی، فقه القرآن، ۱۴۰۵ق، ج۱، ص۲۳۰.
  5. آلوسی، روح المعانی، ۱۴۱۵ق، ج۱۴، ص۱۷۱.
  6. علامه طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۲۰، ص۱۲۲.
  7. موسوی سبزواری، مواهب الرحمان، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۳۰۸.
  8. مصطفوی، التحقیق، ۱۳۶۰ش، ج۵، ص۴۵.
  9. جوادی آملی، ادب فنای مقربان، ۱۳۸۳ش، ج۳، ص۹۵.
  10. عروسی حویزی، تفسیر نور الثقلین، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۴۰۵.
  11. ابن‌ابی‌حاتم، تفسیر القرآن العظیم، ۱۴۱۹ق، ج۲، ص۶۰۵، ح۳۲۴۰ و ج۳، ص۷۱۷، ح۳۸۸۴.
  12. قمی، تفسیر القمی، ۱۳۶۷ش، ج۱، ص۳۸۸ و ۳۹۰.
  13. قمی، تفسیر القمی، ۱۴۰۴ق، ج۲، ص۶۶.
  14. شیخ صدوق، معانی الاخبار، ۱۴۰۳ق، ص۱۷۶.
  15. قاسمی، محاسن التأویل، ۱۴۱۸ق، ج۸، ص۲۵۳.
  16. ابن‌طاووس، سعد السعود للنفوس المنضود، بی‌تا، ص۲۰۶.
  17. زمخشری، الکشاف، ۱۴۰۷ق، ج۴، ص۳۳۰؛ طبری، ج۱۰، ص۸۳–۸۶.
  18. ابوالفتوح رازی، روض الجنان و روح الجنان، ۱۴۰۸ق، ج۳، ص۱۹۹.
  19. شیخ صدوق، الخصال، ۱۳۶۲ش، ج۱، ص۲۷۸، ح۲۲.
  20. ابن‌عاشور،التحریر والتنویر، بی‌تا، ج۳، ص۱۴۰؛ گنابادی، تفسیر بیان السعادة فی مقامات العبادة، ۱۴۰۸ق، ج۱، ص۱۷۸.
  21. بغدادی، لباب التأویل فی معانی التنزیل، ۱۴۱۵ق، ج۳، ص۲۵۳؛ فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق. ج۶، ص۳۹۰ و ج۲۳، ص۲۱۶.
  22. ابن‌کثیر، تفسیر القرآن العظیم، ۱۴۱۹ق، ج۱، ص۵۲۹
  23. خسروانی، تفسیر خسروی، ۱۳۹۰ق، ج۱، ص۳۶۳.
  24. نووی جاوی، مراح لبید لکشف معنی القرآن المجید، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۵۲۹.
  25. نیشابوری، ایجاز البیان عن معانی القرآن، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۱۷۲.
  26. صادقی تهرانی، الفرقان، ۱۳۶۵ش، ج۱۶، ص۱۲؛ علامه طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۵، ص۱۴۲.
  27. کاشانی، منهج الصادیقین، ۱۳۳۶ش، ج۵، ص۲۲۰.
  28. حقی بروسوی، تفسیر روح البیان، بی‌تا، ج۲، ص۷۰.
  29. علامه طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۲، ص۳۳۸ و ج۱۵، ص۳۵۶ و ج۱۶، ص۱۲۶.
  30. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۰، ص۲۹۴.
  31. طبرسی، جوامع الجامع، ۱۳۷۷ش، ج۳، ص۱۸۶.
  32. شریف کاشانی، بوارق القهر، ۱۳۸۳ش، ص۱۷۶.
  33. زحیلی، تفسیر الوسیط، ۱۴۲۲ق، ج۵، ص۱۵۳ و ۱۵۴ و ۴۵۷.
  34. زمخشری، الکشاف، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۵۳۴.
  35. حجازی، التفسیر الواضح، ۱۴۱۳ق، ج۳، ص۴۵۷.
  36. نیشابوری، غرائب القرآن، ج۳، ص۴۹۱.
  37. زمخشری، الکشاف، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۲۳۵.
  38. حسنی، دقائق التاویل، ۱۳۸۱ش، ص۸۵ و ۱۸۴.
  39. ابن‌ابی حاتم، تفسیر القرآن العظیم، ۱۴۱۹ق، ج۱، ص۲۶۲، ح۱۴۰۹.
  40. ابن‌جوزی، زاد المسیر، ۱۴۲۲ق، ج۲، ص۵۰۶.
  41. شوکانی، فتح القدیر، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۴۲۰ و ۴۲۲.
  42. سورآبادی، تفسیر سورآبادی، ۱۳۸۰ش، ج۴، ص۲۶۰۷.
  43. خطیب، التفسیر القرآنی للقرآن، بی‌تا، ج۶، ص۱۱۲۴.
  44. طوسی، التبیان، بی‌تا، ج۴، ص۴۰۹ و ج۷، ص۳۰۷ و ج۹، ص۵۵۴.
  45. کلینی، الکافی، ۱۴۲۹ق، ج۱۳، ص۳۵۲.
  46. شیخ علوان، الفواتح الالهیه و المفاتح الغیبیه، ۱۹۹۹م، ج۱، ۱۳۴.
  47. گنابادی، تفسیر بیان السعادة، ۱۴۰۸ق، ج۱، ص۱۵۶.
  48. فیض کاشانی، التفسیر الصافی، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۳۹۹.
  49. طوسی، النهایه، ۱۴۰۴ق، ص۱۸۴؛ قرطبی، الجامع، ۱۳۶۴ش، ج۸، ص۱۸۵.
  50. به عنوان نمونه نگاه کنید به: فاضل مقداد، کنز العرفان، ۱۳۷۳ش، ج۱، ص۲۳۷؛ فخر رازی، تفسیر کبیر، ۱۴۲۰ق، ج۱۶، ص۸۷؛ نجفی، جواهر الکلام، بیروت، ج۱۵، ص۳۶۸.
  51. علامه طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۲۸۴.
  52. «کانون هنر شیعی»
  53. عبدالمنعم، معجم المصطلحات و الالفاظ الفقهیه، ج۲، ص۳۴۶.
  54. قرشی، قاموس قرآن، ۱۴۱۲ق، ج۴، ص۷۶؛ طباطبایی، المیزان، ج۴، ص۴۰۷.
  55. ابن‌اثیر، النهایه فی غریب الحدیث، ۱۳۶۴ق، ج۱، ص۴۲۰.

منابع

  • آلوسی، سید محمود، روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، بیروت، دارالکتب العلمیه، بتحقیق علی عبدالباری عطیة، ۱۴۱۵ق.
  • ابوالفتوح رازی، حسین بن علی، روض الجنان و روح الجنان فی تفسیرالقرآن، تحقیق، محمدجعفر یاحقی، دکتر محمدمهدی ناصح، مشهد، بنیاد پژوهش‌های اسلامی آستان قدس رضوی، ۱۴۰۸ق.
  • ابن‌ابی‌حاتم، عبدالرحمن بن محمد، تفسیر القرآن العظیم، تحقیق اسعد محمد الطیب، چاپ سوم، مکه مکرمه، مکتبه نزار مصطفی الباز، ۱۴۱۹ق.
  • ابن‌اثیر، مبارک بن محمد، النهایه فی غریب الحدیث، تحقیق طاهر احمد الزاوی و محمود محمد الطناحی، قم، مؤسسه اسماعیلیان للطباعه و النشر و التوزیع، چاپ چهارم، ۱۳۶۴ق.
  • ابن‌جوزی، ابوالفرج عبدالرحمن بن علی، زاد المسیر فی علم التفسیر، بیروت،‌ دار الکتب العربی، ۱۴۲۲ق.
  • ابن‌طاووس، علی بن موسی، سعد السعود للنفوس المنضود، قم، نشر محمد کاظم الکتبی، بی‌تا.
  • ابن‌عاشور، محمد بن طاهر، التحریر والتنویر، بی‌نا، بی‌تا.
  • ابن‌کثیر، اسماعیل بن عمر، تفسیر القرآن العظیم، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۹ق.
  • بحرانی، سید هاشم بن سلیمان، البرهان فی تفسیر القرآن، تحقیق، قسم الدراسات الاسلامیة موسسة البعثة، تهران، بنیاد بعثت، چاپ اول، ۱۴۱۶ق.
  • بغدادی، علی بن محمد، لباب التأویل فی معانی التنزیل، بیروت،‌ دار الکتب العلمیة، ۱۴۱۵ق.
  • جوادی آملی، عبدالله، ادب فنای مقربان، قم، مرکز نشر اسراء، ۱۳۸۳ش.
  • جوهری، اسماعیل بن عماد، الصحاح (تاج اللغه و صحاح العربیه)، تحقیق احمد عبدالغفور عطار، بیروت، دارالعلم، للملایین، بی‌تا.
  • حجازی، محمد محمود، التفسیر الواضح، بیروت،‌ دار الجیل الجدید، ۱۴۱۳ق.
  • حسنی، محمود بن محمد، دقائق التأویل و حقائق التنزیل، تحقیق: جویا جهانبخش، تهران، نشر میراث مکتوب، ۱۳۸۱ش.
  • خسروانی، میرزا علی رضا، تفسیر خسروی، تهران، انتشارات اسلامیه، ۱۳۹۰ق.
  • خطیب، عبدالکریم، التفسیر القرآنی للقرآن، بی‌نا، بی‌تا.
  • زحیلی، وهبة بن مصطفی، تفسیر الوسیط، چاپ اول،‌ دار الفکر، دمشق، ۱۴۲۲ق.
  • زمخشری، محمود، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، بیروت،‌ دار الکتاب العربی، ۱۴۰۷ق.
  • سورآبادی، عتیق بن محمد، تفسیر سورآبادی، تهران، فرهنگ نشر نو، ۱۳۸۰ش.
  • شریف کاشانی، ملا حبیب‌الله، بوارق القهر فی تفسیر سورة الدهر، تهران، انتشارات شمس الضحی، ۱۳۸۳ش.
  • شوکانی، محمد بن علی، فتح القدیر، دمشق،‌ دار ابن‌کثیر، ۱۴۱۴ق.
  • شیخ صدوق، الخصال، تصحیح علی‌اکبر غفاری، قم، جامعه مدرسین، چاپ اول، ۱۳۶۲ش.
  • شیخ صدوق، محمد بن علی، معانی الاخبار، تصحیح: علی اکبر غفاری، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۰۳ق.
  • شیخ علوان، نعمت‌الله بن محمود، الفواتح الالهیه و المفاتح الغیبیه، قاهره،‌ دار رکابی للنشر، ۱۹۹۹م.
  • صادقی تهرانی، محمد، الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن، قم، انتشارات فرهنگ اسلامی، ۱۳۶۵ش.
  • طبرسی، فضل بن حسن، جوامع الجامع، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، بی‌جا، ۱۳۷۷ش.
  • طبری، محمد بن جریر، جامع البیان فی تفسیر القرآن، بیروت،‌ دار المعرفه، ۱۴۱۲ق.
  • طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، بیروت،‌ دار احیاء التراث العربی، بی‌تا.
  • طوسی، محمد بن حسن، النهایة فی مجرد الفقه و الفتاوی، بیروت، دارالکتاب العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۰ق.
  • عبدالمنعم، محمود عبدالرحمن، معجم المصطلحات و الألفاظ الفقهیة، قاهره، دار الفضیلة، بی‌تا.
  • عروسی حویزی، عبد علی بن جمعه، تفسیر نور الثقلین، بتحقیق سید هاشم رسولی محلاتی، قم، انتشارات اسماعیلیان، ۱۴۱۵ق.
  • علامه طباطبایی، المیزان، سید محمدحسین، منشورات مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، بی‌تا، بی‌جا.
  • علامه طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان، چاپ پنجم، قم، مکتبه الانشر الاسلامی، ۱۴۱۷ق.
  • فاضل مقداد، مقداد بن عبدالله، کنزالعرفان فی فقه القرآن، تصحیح محمدباقر شریف‌زاده و محمدباقر بهبودی، تهران، انتشارات مرتضوی، چاپ اول، ۱۳۷۳ش.
  • فخر رازی، محمد بن عمر، التفسیر الکبیر (مفاتیح الغیب)، بیروت،‌ دار إحیاء التراث العربی، چاپ سوم، ۱۴۲۰ق.
  • فیض کاشانی، محسن، التفسیر الصافی، تهران، انتشارات الصدر، ۱۴۱۵ق.
  • قاسمی، محمد جمال‌الدین، محاسن التأویل، بیروت،‌ دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۸ق.
  • قرشی، سید علی‌اکبر، قاموس قرآن، تهران،‌ دار الکتب الاسلامیه، چاپ ششم، ۱۴۱۲ق.
  • قرطبی، محمد بن احمد، الجامع لاحکام القرآن، تهران، ناصر خسرو، چاپ اول، ۱۳۶۴ش.
  • قطب‌الدین راوندی، سعید بن هبه الله، فقه القرآن فی شرح آیات الاحکام، کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی، قم، ۱۴۰۵ق.
  • قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، تحقیق: سید طیب موسوی جزایری، چاپ چهارم، قم، دارالکتاب، ۱۳۶۷ش.
  • کاشانی، ملا فتح الله، منهج الصادقین فی الزام المخالفین، تهران، کتاب فروشی محمد حسن علمی، ۱۳۳۶ش.
  • کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، قم، چاپ دارالحدیث، ۱۴۲۹ق.
  • کوفی، فرات بن ابراهیم، تفسیر فرات الکوفی، تهران، مؤسسة الطبع و النشر فی وزارة الإرشاد الإسلامی، ۱۴۱۰ق.
  • گنابادی، سلطان محمد، تفسیر بیان السعادة فی مقامات العبادة، بیروت، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، ۱۴۰۸ق.
  • مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، دارالکتب الاسلامیه، چ۳، تهران، ۱۴۱۲ق.
  • مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۶۰ش.
  • مغنیه، محمدجواد، تفسیر الکاشف، دارالکتاب الاسلامیه، تهران، ۱۴۲۴ق.
  • موسوی سبزواری، سید عبدالاعلی، مواهب الرحمان فی تفسیر القرآن، مؤسسه اهل بیت(ع)، بیروت، ۱۴۰۹ق.
  • نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، بیروت، داراحیاء التراث العربی، چاپ هفتم، بی‌تا.
  • نووی، جاوی، محمد بن عمر، مراح لبید لکشف معنی القرآن المجید، بیروت،‌ دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۷ق.
  • نیشابوری، محمد بن ابوالحسن، ایجاز البیان عن معانی القرآن، بیروت،‌ دار الغرب الاسلامی، ۱۴۱۵ق.