توبه
آیات اخلاقی | |
---|---|
آیات افک • آیه اخوت • آیه اطعام • آیه نبأ • آیه نجوا • آیه مشیت • آیه بر • آیه اصلاح ذات بین • آیه ایثار | |
احادیث اخلاقی | |
حدیث قرب نوافل • حدیث مکارم اخلاق • حدیث معراج • حدیث جنود عقل و جهل | |
فضایل اخلاقی | |
تواضع • قناعت • سخاوت • کظم غیظ • اخلاص • خشیت • حلم • زهد • شجاعت • عفت • انصاف • اصلاح ذات البین • عیبپوشی | |
رذایل اخلاقی | |
تکبر • حرص • حسد • دروغ • غیبت • سخنچینی • تهمت • بخل • عاق والدین • حدیث نفس • عجب • عیبجویی • سمعه • قطع رحم • اشاعه فحشاء • کفران نعمت | |
اصطلاحات اخلاقی | |
جهاد نفس • نفس لوامه • نفس اماره • نفس مطمئنه • محاسبه • مراقبه • مشارطه • گناه • درس اخلاق • استدراج | |
عالمان اخلاق | |
ملامهدی نراقی • ملا احمد نراقی • میرزا جواد ملکی تبریزی • سید علی قاضی • سید رضا بهاءالدینی • سید عبدالحسین دستغیب • عبدالکریم حقشناس • عزیزالله خوشوقت • محمدتقی بهجت • علیاکبر مشکینی • حسین مظاهری • محمدرضا مهدوی کنی | |
منابع اخلاقی | |
قرآن • نهج البلاغه • مصباح الشریعة • مکارم الاخلاق • المحجة البیضاء • رساله لقاءالله (کتاب) • مجموعه وَرّام • جامع السعادات • معراج السعادة • المراقبات | |
توبه به معنای بازگشت بنده به سوی خدا، از اصطلاحات پرتکرار در قرآن و روایات است. در ۶۹ آیه قرآن به موضوع توبه پرداخته شده و با بیان محبت الهی نسبت به توبهکنندگان، مردم را به توبه نصوح دعوت میکند. در احادیث نیز جایگاه و اهمیت توبه مورد تأکید قرار گرفته و از تأخیر آن نهی شده است. در بخش دیگری از احادیث، با تقسیم گناهان به حق اللهی و حق الناسی راههای توبه از اقسام گناهان بیان شده است.
توبه درجاتی دارد که پایینترین مرتبه آن توبه از گناهان است، درجات بالاتر آن، توبۀ از غفلت، توبه از توجه به غیر خدا، و توبۀ از مشاهدۀ غیر حق تعالی است.
واژه شناسی
توبه به معنای «بازگشت» است.[۱] این کلمه در قرآن گاه برای انسان به کار رفته است و گاه برای خدا که در این موارد با حروف اضافه متفاوت به کار میرود. این فعل وقتی برای انسان به کار میرود «تابَ إلَی اللهِ» به معنای بازگشت بنده از گناه به سوی خداوند است.[۲] و وقتی درباره خداوند به کار میرود («تابَ اللهُ عَلَیهِ») به معنای غفران و بخشش خداوند نسبت به بنده و دادن توفیق توبه به اوست.[یادداشت ۱][۳]
توبه در قرآن کریم
علاوه بر اینکه نام نهمین سوره قرآن، سوره توبه است، این واژه و مشتقات آن ۸۷ مرتبه[۴] و در ۶۹ آیه مورد استفاده قرار گرفتهاند.[۵] قرآن پذیرش توبه را مخصوص کسانی میداند که در اثر نادانی کار ناشایستی انجام دادهاند ولی به محض توجه توبه کردهاند،[یادداشت ۲] اما توبه کسانی که تا لحظه مرگ به کارهای ناشایست ادامه داده و هنگام مرگ به دنبال توبه هستند را مقبول نمیداند.[یادداشت ۳] در تفسیر المیزان، علت پذیرفته نشدن توبه فرعون این دانسته شده است که توبه در وقت خودش صورت نگرفته و در نتیجه ایمانی که پس از فوت وقتش باشد سودمند نیست.[۶]
توبه همیشه به دنبال گناه نیست، بلکه گاهی به معنای نگاه و رحمت ویژه خداوند به کسی است؛ ازاینرو، قرآن در جایی اعلام میکند که خداوند، توبه پیامبر(ص) و مهاجرین و انصاری که از او پیروی کردند را پذیرفت.[۷]
توبۀ خدا و توبۀ بنده
در آیه ۱۱۸ سوره توبه، «... وَ ظَنُّوا أَنْ لامَلْجَأَ مِنَ اللهِ الاّ اِلَیهِ ثُمَّ تابَ عَلَیهِمْ لِیتُوبُوا اِنَّ اللهَ هُوَ التَّوّابُ الرَّحیم»، توبۀ بنده بین دو توبۀ خداوند قرار دارد، به این معنا که ابتدا خدا به سوی بنده باز میگردد و توفیق توبه به وی میدهد، سپس بنده توبه میکند. آنگاه خداوند توبه بنده را میپذیرد و او را مورد بخشش قرار میدهد.[۸]
امام صادق(ع) فرمود:
توبه ریسمان خداوند است و یاری و کشش عنایت و لطف اوست و بنده باید پیوسته و در همه حال در حال توبه باشد. هر گروهی توبه مخصوصی دارد؛ توبه پیامبران الهی از مضطرب شدن باطن و به هم خوردن حالت اطمینان است. و توبه اولیاء از عوارض رنگارنگ تصور و خاطر آنها است. و توبه برگزیدگان حق از استراحت و فراغت و غفلت و است و توبه افراد خاص و بندگان مخصوص از مشغول بودن به غیر پروردگار است. و توبه عوام و عموم مردم از گناهان و معاصی و خلافها است.
مصباح الشریعه، ترجمه حسن مصطفوی، ص۳۵۲
توبه نصوح
در آیهای از قرآن، از مردم خواسته شده تا به سوی خداوند توبه نصوح کنند: یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا تُوبُوا إِلَی الله تَوْبَةً نَصُوحا (ای کسانی که ایمان آوردهاید، به درگاه خدا توبهای راستین کنید. سوره تحریم، آیه۸)
با توجه به ریشه سامی واژه نَصوح و نیز سیاق آیه، این واژه میتواند از ماده «نُصح» و به معنای «پاک و خالص»،[۹] یا به معنای «با دوام، با ثبات»[۱۰][۱۱] باشد. بر این اساس، توبه نصوح توبهای است که همراه با پاکی و خلوص نیت باشد یا توبهای است که با دوام بوده و شکسته نشود که معنای دوم، مشهورتر است. به همین جهت، توبه نصوح توبهای دانسته شده که توبهکننده در آن قصد دوام و پایداری دارد.[۱۲]
بنا بر احادیث، شرط اساسی توبه نصوح بازنگشتن توبهکننده به سوی آن گناه ذکر شده[۱۳] و از نتایج آن، پوشانده شدن گناهان توبهکننده است، به گونهای که اثری از آن نزد هیچ شاهدی باقی نمیماند، نه فرشتگان ناظر بر اعمال انسان و نه اعضا و جوارح و مکانی که در آن مرتکب گناه شده است.[۱۴]
توبه در احادیث
پیامبر اکرم(ص) فرمود:
نشانه توبه كننده چهار است: عمل خالصانه برای خدا، رها كردن باطل، پایبندی به حق و حریص بودن بر كار خیر.[یادداشت ۴]
تحف العقول، ص۲۰
احادیث فراوانی از طریق راویان شیعه و سنّی نقل شده که در آنها ماهیت توبه، اهمیت آن، محبوبیت توبه و توبهکننده نزد خداوند و اشتیاق خداوند به توبه بندگان مطرح شده است.[۱۵] برای نمونه، در یک حدیث آمده است که خداوند سه ویژگی به توبه کنندگان عطا کرده که اگر تنها یکی از آن سه را به همه اهل آسمان و زمین اعطا میکرد به واسطه آن نجات مییافتند.[۱۶] نکات مهم دیگری که در احادیث مطرح شده عبارت است از: نهی از به تأخیر انداختن توبه، و مذمت تسویف یعنی امروز و فردا کردن در توبه[۱۷] اشاره به اینکه اصرار بر گناه در حکم استهزای توبه است،[۱۸] و تأکید بر مداومت بر توبه. روایات متعددی نیز در باب احکام و شرایط توبه از گناهان مختلف وجود دارد.[۱۹]
بر اساس برخی روایات، پذیرش توبه از جانب خداوند مشروط به پذیرش ولایت ائمه است.[۲۰]
توبه در فقه اسلامی
در منابع فقهی مذاهب اسلامی، همواره بر وجوب توبه از گناهان تأکید شده است و وجوب آن فوری دانسته شده است.[۲۱][۲۲]
برخی از فقها برای توبه آداب خاصی نیز ذکر کردهاند. مثلا برخی غسل توبه را در شمار غسلهای مستحب[۲۳][۲۴] و نماز توبه را در شمار نمازهای مستحبی آوردهاند.[۲۵]
توبه از انواع گناهان
در منابع فقهی، اقسام گناهان و طریق توبه از هریک و نیز اثر توبه در کیفرهای دنیوی مطرح شده است. بر این اساس، در ابتدا تعیین میشود که گناه صرفاً در محدوده حق الله است یا علاوه بر آن جنبه حق الناس نیز دارد.
حق الله
اگر توبه از گناهی باشد که صرفاً حق الله و از واجبات عبادی است، چنانچه از واجباتی باشد که میشود آن را جبران کرد، مانند قضا کردن نماز یا روزهها، باید علاوه بر ندامت و تصمیم بر ترک گناه، در صدد جبران آن واجب نیز برآید و اگر در زمان توبه قادربه جبران آن نیست باید قصد کند که هرگاه توانست جبران کند و در صورت بروز نشانههای مرگ باید وصیت کند.[۲۶] اگر میزان واجباتی را که ترک کرده نداند، باید میزانی را که یقین به ترک آن دارد قضا کند.[۲۷]
در توبه از گناهانی که حد یا تعزیر دارند (مانند زنا یا شرب خمر) اگر قبل از اثبات گناه نزد حاکم شرع توبه کند، توبه وی بین او و خداوند پذیرفته شده و حد و تعزیر از وی ساقط میشود.[۲۸] در چنین مواردی، اقرار به گناه واجب نیست، بلکه اقرار نکردن مستحب است.[۲۹] اما چنانچه جرم وی به واسطه اقرار خودش نزد حاکم شرع اثبات شود و پس از آن توبه کند، حاکم در اجرای حد و بخشودن وی اختیار دارد و اگر گناه وی به واسطه شهادت شهود نزد حاکم ثابت شود و پس از آن توبه کند، حد و تعزیر از وی ساقط نمیگردد.[۳۰]
درصورتی که فرد مرتکب فعل حرامی شود که حد یا تعزیر ندارد (مانند دروغی که به واسطه آن ضرری به دیگری نرسد) پشیمانی و عزم بر ترک گناه کافی است.[۳۱]
حق الناس
پیامبر اکرم(ص) فرمود:
عدالت نیكو است اما از دولتمردان نیكوتر، سخاوت نیكو است اما از ثروتمندان نیكوتر؛ تقوا نیكو است اما از علما نیكوتر؛ صبر نیكو است اما از فقرا نیكوتر، توبه نیكو است اما از جوانان نیكوتر و حیا نیكو است اما از زنان نیكوتر.[یادداشت ۵]
نهج الفصاحه ص۵۷۸، ح ۲۰۰۶
هر گناهی جنبه حق الله دارد، اگر علاوه بر حقالله جنبه حق الناس نیز داشته باشد، در همه آنها باید جنبۀ حق اللهی را با پشیمانی و عزم بر ترک گناه جبران کند و در بخش حق الناسی چند حالت دارد:
- اگر گناه زبانی باشد (مانند قَذْفْ، تهمت و غیبت) لازم است از کسی که به او تعرض شده حلالیت طلبیده شود. برخی معتقدند چنانچه صاحب حق، به قذف یا تهمت یا غیبت علم نداشته باشد نیازی به عذرخواهی از او نیست، بهتر است از طرف او استغفار کند و به درگاه خداوند تضرع نماید تا توبهاش پذیرفته شده و در قیامت از تبعات گناه در امان بماند.[۳۲]
- در گناهانی که ضرر و زیان بدنی به کسی وارد شده (همچون کتک زدن یا قتل) احکامی مانند قصاص و دیه اجرا خواهد شد، مگر آنکه صاحب حق از حق خود گذشت کند.[۳۳]
- در گناهانی که ضرر و زیان مالی به کسی وارد شده (مثل دزدی، کم فروشی، ربا)، جبران زیان مالی، به تفصیلی که در منابع فقهی مذکور است، واجب است.[۳۴]
امام علی(ع) به كسى كه در محضر او «أستغفر اللّه» گفت، فرمود:
مادر بر تو بباید گریست میدانى استغفار چیست؟ استغفار درجت بلند رتبگان است و شش معنى براى آن است: نخست پشيمانى بر آنچه گذشت، و دوم عزم بر ترک بازگشت، و سوم آن که حقوق مردم را به آنان بپردازى چنانکه خدا را پاک ديدار کنى و خود را از گناه تهى سازى، و چهارم این که حقّ هر واجبى را که ضایع ساختهاى ادا سازى و پنجم این که گوشتى را که از حرام روییده است، با اندوهها آب کنى چندان که پوست به استخوان چسبد و میان آن دو، گوشتى تازه روید، و ششم آن که درد طاعت را به تن بچشانى، چنانکه شيرینى معصیت را بدان چشاندى، آن گاه أستغفر اللّه گفتن توانى.
نهج البلاغه، ترجمه سید جعفر شهیدی، حکمت ۴۱۷
توبه از اعتقادات باطل
در باره توبه از اعتقادات باطل، اگر دیگران علم به اعتقاد باطل وی پیدا نکرده باشند، توبه بین او و خدا کفایت میکند. اگر دیگران از اعتقاد باطل وی آگاهی یافته باشند و او دیگران را هم به پذیرفتن عقیده باطل خود دعوت نموده باشد، باید کسانی را که علم به عقیده باطل وی داشتهاند، از فساد عقیده خود و دست کشیدن از آن باخبر کند. اگر کسانی به واسطه دعوت وی به عقاید باطل گرویده باشند، باید علاوه بر آگاه نمودن آنان از بطلان عقیدهاش، آنان را نیز به رها کردن آن عقیده فراخواند.[۳۵]
در باب توبه از بدعت، بر اساس برخی روایات، فرد بدعتگذار تا زمانی که همه کسانی را که به واسطه بدعت وی گمراه شدهاند از فساد عقیدهاش آگاه نکند و آنها را به راه راست نخواند، توبهاش پذیرفته نیست.[۳۶]
توبه از ارتداد
در فقه امامیه، توبه مرتد فطری در دنیا پذیرفته نیست؛ هرچند اگر راستین باشد، در پیشگاه خدا مقبول است.[۳۷] مرتدِ ملی ابتدا توبه داده میشود و چنانچه نپذیرفت حدّ ارتداد بر او جاری میگردد.[۳۸][۳۹]
مراتب توبه
توبه درجات متعددی دارد: توبه از کفر به ایمان، توبه از ايمان تقليدى يا ايمان سست به ايمان تحقيقى و محكم، توبه از گناهان کبیره و خطرناک، توبه از گناهان صغیره، توبه از فكر گناه هر چند آلوده به گناه نشود، توبه از ترک اولی، توبه از غفلت و بیتوجهی به خدا.[یادداشت ۶][۴۰] برخی میان توبه و انابه فرق گذاشته و حقیقت «توبه» را رجوع از احکام و تبعات طبیعت به سوی احکام روحانیت و فطرت و حقیقت «انابه» را رجوع از فطرت و روحانیت به سوی خدا، و سفر کردن و مهاجرت نمودن از بیت نفس به سوی سر منزل مقصود دانستهاند و براین اساس منزل توبه را مقدم بر منزل انابه قرا دادهاند.[۴۱]
زمان توبه
توبه به عنوان بابِ رحمت الهی که به روی مردمان گشوده شده در هیچ شرایطی بسته نیست. امام علی بن حسین در فرازی از مناجات خمس عشرة به این واقعیت اشاره کرده است. [۴۲] [یادداشت ۷]و هیچ انسانی محروم از بازگشت نیست مگر این که خودش اراده جدی بر ای توبه و بازگشت نداشته باشد. محروم ساختن برخی از انسانها از توبه با عدالت خداوند سازگاری ندارد. برای همین است که آیت الله جوادی آملی مفسر و محقق شیعی بر این باور است که انسان هر لحظه میتواند توبه کند و بگوید خدایا آمدم، نه رو به قبله میخواهد، نه آبِ توبه میخواهد، نه لفظ میخواهد؛ (البته «أستغفرُ الله» و مانند آن مستحب است) و آنچه اساس کار است انقلاب روحی، فکری و قلبی است و اراده شکستناپذیر است که انسان با همه وجود بگوید خدایا از گذشته پشیمان هستم! و نسبت به آینده تصمیم قطعی دارم. [۴۳] مطهری مفسر و فقیه شیعه در باره پذیرفته نشدن توبه فرعون می گوید: توبه یعنی انقلاب مقدس درونی، آدمی که در قعر دریا آب تمام اطرافش را گرفته و به هر طرف که نگاه میکند آب میبیند و در این حال اظهار توبه میکند، وجدانش منقلب نشده است، فطرتش زنده نشده است، خودش علیه خودش قیام نکرده است، بلکه حالا که خودش را مضطر و بیچاره میبیند، از روی اضطرار اظهار تسلیم میکند. برای همین به او میگویند: «الْانَ وَ قَدْ عَصَیتَ قَبْلُ» چرا یک ساعت پیش که آزاد بودی این حرف را نزدی؟ اگر یک ساعت پیش در حالی که آزاد بودی این حرف را میگفتی، معلوم بود که در درون تو انقلاب مقدس(توبه) پیدا شده است. [۴۴]
جستارهای وابسته
پانویس
- ↑ رجوع کنید به: جوهری، الصحاح، ذیل واژه «توب»؛ ابنمنظور، لسان العرب، ذیل واژه «توب».
- ↑ برای نمونه رجوع کنید به مجمع البیان طبرسی؛ محمدحسین طباطبائی، المیزان، ذیل مائده: ۷۴؛ اعراف: ۱۴۳؛ هود: ۳
- ↑ اساس البلاغه زَمَخْشَری، ج۱، ص۸۴؛ ابنمنظور، لسان العرب ذیل واژه «توب»؛ مرتضی زبیدی، تاج العروس، ۱۴۱۴ق، ذیل «توب»
- ↑ انصاریان، توبه آغوش رحمت، ص ۱۰۰
- ↑ «توبه»، سایت ۳۱۳ نفر یار قائم.
- ↑ طباطبایی، المیزان، منشورات اسماعیلیان، ج۱۰، ص۱۱۸.
- ↑ توبه/ ۹/۱۱۷
- ↑ طوسی، التبیان؛ طبرسی، ۱۴۱۸ـ۱۴۲۰؛ محمدحسین طباطبائی، ذیل آیه
- ↑ قیاس کنید: عبری و آرامی: گزنیوس، ص۶۶۳
- ↑ قیاس کنید: عبری: همانجا
- ↑ زامیت، ص۴۰۲
- ↑ مثلاً نگاه کنید: طبری،ج۲۸، ص۱۶۸؛ کلینی، ج۲، ص۴۳۲؛ راغب، ذیل نصح؛ طبرسی، ج۱۰، ص۶۲-۶۳؛ قرطبی، ج۸، ص۲۲۷، ج۱۸، ص۱۹۷
- ↑ رجوع کنید به کلینی، ج۲، ص۴۳۲؛ بحارالانوار، ج۶، ص۳۹
- ↑ بحارالانوار، ج۶، ص۲۸
- ↑ رجوع کنید به کلینی، ج۲، ص۴۳۵؛ حرّ عاملی، ج۱۶، ص۷۳؛ مجلسی، ج۶، ص۱۹، ۲۱، ۲۹، ۴۲
- ↑ رجوع کنید به کلینی، ج۲، ص۴۳۲ـ۴۳۳؛ حرّ عاملی، همانجا
- ↑ بحارالانوار، ج۶، ص۳۰؛ مفاتیح الجنان، دعای ابوحمزه ثمالی
- ↑ وسائل الشیعه، حرّ عاملی، ج۱۶، ص۷۴
- ↑ بحارالانوار، ج۷۲، ص۳۲۹؛ ج۲، ص۲۹۷؛، ج۶، ص۲۳
- ↑ بحارالانوار، ج۲۷، ص۲۰۰، ج۷۵، ص۲۲۵
- ↑ نووی، روضه...، ج۱۱، ص۲۴۹
- ↑ شهید ثانی، مسالک...، ج۱۰، ص۸؛ نجفی، ج۳۳، ص۱۶۸
- ↑ ابوالصلاح، ص۱۳۵
- ↑ محقق، شرایع...، ج۱، ص۳۷
- ↑ محقق، المعتبر، ج۲، ص۳۷۴؛ ابن قدامه، المغنی، ج۱، ص۴۳۸؛ابن عابدین، ج۲، ص۲۸؛ شروانی، ج۲، ص۱۱، ۲۳۸
- ↑ ابوالصلاح حلبی، الکافی فیالفقه، ص۲۴۳؛ موسوی بجنوردی، ج۷، ص۳۱۹
- ↑ رجوع کنید به امام خمینی، تحریرالوسیله، ج۱، ص۴۱۱، مسئله ۱۰
- ↑ رجوع کنید به شیخ بهائی، جامع عباسی، ص۴۲۲
- ↑ الموسوعةالفقهیه، ج۱۴، ص۱۲۱ـ۱۲۲
- ↑ رجوع کنید به شیخ بهائی، جامع عباسی، ص۴۲۱ـ۴۲۲
- ↑ موسوی بجنوردی، القواعد الفقهیه، ج۷، ص۳۱۹
- ↑ موسوی بجنوردی، القواعد الفقهیه، ج۷، ص۳۲۱ـ۳۲۲
- ↑ رجوع کنید به موسوی بجنوردی، القواعد الفقهیه، ج۷، ص۳۲۰
- ↑ رجوع کنید به ابوالصلاح حلبی، الکافی فی الفقه، ص۲۴۳؛ موسوی بجنوردی، القواعد الفقهیه، ج۷، ص۳۱۹ـ ۳۲۰؛ امام خمینی، تحریرالوسیله، ج۲، ص۱۷۲
- ↑ رجوع کنید به امام خمینی، تحریرالوسیله، ج۱، ص۱۳۱
- ↑ مجلسی، بحارالانوار، ج۲، ص۲۹۷
- ↑ گلپایگانی، توضیح المسائل، ۱۴۰۹، ج۱، ص۴۱ـ۴۲
- ↑ امام خمینی، تحریرالوسیله، ج۲، ص۴۹۴ـ ۴۹۵
- ↑ الموسوعهالفقهیه، ج۱۴، ص۱۲۷ـ ۱۲۸
- ↑ مکارم شیرازی، اخلاق در قرآن، ۱۳۷۷ش، ج۱، ص۲۴۲-۲۴۳.
- ↑ فصل در بیان درجات صبر اهل معرفت
- ↑ قمی، مفاتیح الجنان، ۱۳۸۷ش، ص۱۶۴.
- ↑ دلهای مردم با ادب، عدل و عقل سکینت میگیرد
- ↑ مطهری، آزادی معنوی، ص۱۳۲.
یادداشت
- ↑ فَتَلَقَّی آدَمُ مِنْ رَبِّهِ کلِماتٍ فَتابَ عَلَیهِ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحیمُ (ترجمه:آنگاه آدم کلماتی را از پروردگارش فرا گرفت و [خداوند] توبۀ او را پذیرفت. به راستی او خود بسیار توبه پذیر مهربان است.)[بقره–۳۷]
- ↑ إنَّمَا التَّوْبَةُ عَلَی اللَّهِ لِلَّذینَ یعْمَلُونَ السُّوءَ بِجَهالَةٍ ثُمَّ یتُوبُونَ مِنْ قَریبٍ فَأُولئِک یتُوبُ اللَّهُ عَلَیهِمْ وَ کانَ اللَّهُ عَلیماً حَکیماً (ترجمه:توبه، نزد خداوند، تنها برای کسانی است که از روی نادانی مرتکب گناه میشوند، سپس به زودی توبه میکنند اینانند که خدا توبهشان را میپذیرد، و خداوند دانای حکیم است.)[۴–۱۷]
- ↑ وَ لَیسَتِ التَّوْبَةُ لِلَّذینَ یعْمَلُونَ السَّیئاتِ حَتَّی إِذا حَضَرَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قالَ إِنِّی تُبْتُ الْآنَ وَ لاالَّذینَ یمُوتُونَ وَ هُمْ کفَّارٌ أُولئِک أَعْتَدْنا لَهُمْ عَذاباً أَلیماً (ترجمه:و توبه کسانی که گناه میکنند، تا وقتی که مرگ یکی از ایشان دررسد، میگوید: «اکنون توبه کردم»، پذیرفته نیست و [نیز توبه] کسانی که در حال کفر میمیرند، پذیرفته نخواهد بود، آنانند که برایشان عذابی دردناک آماده کردهایم.)[۴–۱۸]
- ↑ عَلامَةُ التّائِبِ فَاَربَعَةٌ: اَلنَّصیحَةُ لِله فی عَمَلِهِ وَ تَركُ الباطِلِ وَ لُزومُ الحَقِّ وَ الحِرصُ عَلَی الخَیرِ؛
- ↑ اَلْعَدْلُ حَسَنٌ وَلكِنْ فِی الاُمَراءِ اَحْسَنُ، وَ السَّخاءُ حَسَنٌ وَلكِنْ فِی الاَغْنیاءِ اَحْسَنُ، اَلْوَرَعُ حَسَنٌ وَلكِنْ فِی الْعُلَماءِ اَحْسَنُ، اَلصَّبْرُ حَسَنٌ وَلكِنْ فِی الْفُقَراءِ اَحْسَنُ، اَلتَّوبَةُ حَسَنٌ وَلكِنْ فِی الشَّبابِ اَحْسَنُ، اَلْحَیاءُ حَسَنٌ وَلكِنْ فِی النِّساءِ اَحْسَنُ؛
- ↑ قَالَ الصَّادِقُ(ع) التَّوْبَةُ حَبْلُ اللَّهِ وَ مَدَدُ عِنَایتِهِ وَ لابُدَّ لِلْعَبْدِ مِنْ مُدَاوَمَةِ التَّوْبَةِ عَلَی كُلِّ حَالٍ وَ كُلُّ فِرْقَةٍ مِنَ الْعِبَادِ لَهُمْ تَوْبَةٌ فَتَوْبَةُ الْأَنْبِیاءِ مِنِ اضْطِرَابِ السِّرِّ وَ تَوْبَةُ الْأَوْلِیاءِ مِنْ تَلْوِینِ الْخَطَرَاتِ وَ تَوْبَةُ الْأَصْفِیاءِ مِنَ التَّنْفِیسِ وَ تَوْبَةُ الْخَاصِّ مِنَ الِاشْتِغَالِ بِغَیرِ اللَّهِ تَعَالَی وَ تَوْبَةُ الْعَامِّ مِنَ الذُّنُوب مصباح الشریعه، ص۹۷
- ↑ الَهِي أَنْتَ الَّذِي فَتَحْتَ لِعِبَادِكَ بَاباً إِلَى عَفْوِكَ سَمَّيْتَهُ التَّوْبَةَ فَقُلْتَ تُوبُوا إِلَى اللَّهِ تَوْبَةً نَصُوحاً فَمَا عُذْرُ مَنْ أَغْفَلَ دُخُولَ الْبَابِ بَعْدَ فَتْحِه ِ. امام سجاد، مناجات خمس عشره، مناجات التائبین.
منابع
- قرآن کریم.
- ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، بیروت، دار صادر، چاپ دوم، ۱۴۱۲ق.
- ابوالصلاح حلبی، الکافی فیالفقه، چاپ رضا استادی، اصفهان ?[۱۳۶۲ش]
- محمدرضا گلپایگانی، توضیحالمسائل، قم ۱۳۷۱ ش
- الموسوعة الفقهیة، ج۱۴، کویت: وزارهالاوقاف والشئون الاسلامیه، ۱۴۰۸/۱۹۸۸
- «توبه»، سایت ۳۱۳ نفر یار قائم، تاریخ انتشار: ۳ آذر ۱۴۰۱ش، تاریخ بازدید: ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۲ش.
- حسن موسوی بجنوردی، القواعد الفقهیه، نجف ۱۹۶۹۱۹۸۲، چاپ افست قم ۱۴۰۲
- علی نمازی شاهرودی، مستدرک سفینهالبحار، تحقیق و تصحیح حسن نمازی، قم ۱۴۱۸۱۴۱۹
- حسینبن محمدتقی نوری، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، قم ۱۴۰۷ ۱۴۰۸
- محمدبن حسین شیخ بهائی، جامع عباسی، تهران: انتشارات فراهانی، [بیتا.]
- ابن بابویه، محمد، المقنع، قم، ۱۴۱۵ق.
- جوینی، عبدالملک، الارشاد، به کوشش اسعد تمیم، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.
- جوهری، اسماعیل بن حماد، الصحاح، بیروت، دار العلم للملایین، ۱۴۰۴ق.
- خواجه عبدالله انصاری، منازل السائرین، به کوشش عبدالغفور روان فرهادی، تهران، ۱۳۸۳ش.
- خواجه عبدالله انصاری، صد میدان، به کوشش عبدالحی حبیبی، کابل، ۱۴۳۱ش.
- راغب اصفهانی، حسین، مفردات الفاظ القرآن، به کوشش صفوان عدنان داوودی، دمشق/ بیروت، ۱۴۱۲ق/۱۹۹۲م.
- سهروردی، عمر، عوارف المعارف، بیروت، ۱۴۰۳ق.
- سیدمرتضی، علی، الرسائل، به کوشش احمد حسینی و مهدی رجایی، بیروت، مؤسسه النور.
- سیوری، مقداد، ارشاد الطالبین، به کوشش مهدی رجایی و محمود مرعشی، قم، ۱۴۰۵ق.
- شهید ثانی، مسالک الافهام، قم، ۱۴۱۳ق.
- نجفی، محمد حسن، جواهر الکلام، به کوشش محمود قوچانی، تهران، ۱۳۹۴ق.
- طباطبایی، محمدحسین، المیزان، منشورات اسماعیلیان، بی تا، بی جا.
- طبرسی، فضل، مجمعالبیان، بیروت، ۱۴۱۵ق.
- طوسی، محمد، التبیان، به کوشش قصیرعاملی، نجف، ۱۳۸۳ق/۱۹۶۴م.
- علامه حلی،حسن، کشف المراد، به کوشش ابراهیم موسوی زنجانی، بیروت، ۱۳۹۹ق/۱۹۷۹م.
- علامه حلی، حسن، انوار الملکوت، به کوشش محمد نجمیزنجانی، تهران، ۱۳۳۸ش.
- قانون مجازات اسلامی (ایران)، مصوب ۷/۹/۱۳۷۰ش.
- کلینی، محمد، الکافی، به کوشش علیاکبر غفاری، تهران، ۱۳۹۱ق.
- محقق حلی، المعتبر، به کوشش ناصر مکارم شیرازی و دیگران، قم، ۱۳۶۴ش.
- محقق حلی، جعفر، شرایع الاسلام، به کوشش صادق شیرازی، تهران، ۱۴۰۹ق.
- مشکور، محمدجواد، فرهنگ تطبیقی عربی با زبانهای سامی و ایرانی، تهران، ۱۳۵۷ش.
- مصطفوی، حسن، مصباح الشریعه، تهران: انجمن حکمت و فلسفه ایران، ۱۳۶۰ش.
- مفید، محمد، المقنعه، قم، ۱۴۱۰ق.
- مفید، محمد، اوائل المقالات، به کوشش ابراهیم انصاری، قم، ۱۴۱۳ق.
- مرتضی زبیدی، محمد بن محمد، تاج العروس من جواهر القاموس، دارالفکر، بیروت، ۱۴۱۴ق.
- مکارم شیرازی، ناصر، اخلاق در قرآن، قم، مدرسه امام على بن ابىطالب(ع)، ۱۳۷۷ش.
- میبدی، احمد، کشف الاسرار، به کوشش علیاصغر حکمت، تهران، ۱۳۶۱ش.
- نوبختی، ابراهیم، الیاقوت، به کوشش علیاکبر ضیایی، قم، ۱۴۱۳ق.
- نهجالبلاغه، به کوشش علینقی فیض الاسلام، تهران، ۱۳۷۷ش.
- تحف العقول عن آل الرسول(صلی الله علیه وآله)، حسن بن شعبة الحرانی (م. قرن ۴ ق.)، به کوشش علی اکبر غفاری، دوم، قم، نشر اسلامی، ۱۴۰۴ ق.
- نهج الفصاحة، پاینده، ابو القاسم، دنیای دانش، تهران
- انصاریان، حسین؛ توبه آغوش رحمت، قم، دارالعرفان، ۱۳۹۶، چاپ هفتم
پیوند به بیرون
- منبع مقاله: دایره المعارف بزرگ اسلامی
- دانشنامه جهان اسلام