![]() | این مقاله یک نوشتار توصیفی درباره یک مفهوم فقهی است و نمیتواند معیاری برای اعمال دینی باشد. برای اعمال دینی به منابع دیگر مراجعه کنید. |
شرابخواری مصرف هر نوشیدنی مستکننده است که در اسلام از گناهان کبیره به حساب میآید. بر اساس قرآن، روایات و اجماع فقیهان، نوشیدن هر نوع مُسکِر (چه از انگور، خرما، کشمش، عسل، جو، شیر، یا سایر مواد) حرام است. فقیهان شرابخوار را فاسق میدانند و او را از برخی حقوق شرعی، مانند دادن زکات یا قبول شهادت، محروم میدانند.
در مورد زمان تحریم شراب، دو دیدگاه وجود دارد: یکی آنی بودن تحریم از مکه و دیگری تدریجی بودن آن در مدینه. در روایات اسلامی، فلسفهی حرمت شراب آسیبهای جسمی، روانی، اخلاقی و اجتماعی آن دانسته شده است؛ از جمله از بین رفتن عقل، افزایش تمایل به گناهان، و غفلت از یاد خدا.
برای اجرای حد شرعی شرابخواری، فرد باید بالغ، عاقل، مختار و آگاه به حرمت آن باشد و با اختیار نوشیده باشد. اثبات شرابخواری با دو بار اقرار یا شهادت دو مرد عادل ممکن است. مجازات آن ۸۰ ضربه شلاق است، اما در شرایط اضطراری (مثلاً برای نجات جان) حد جاری نمیشود.
مفهومشناسی و آثار نامطلوب شرابخواری
شرابخواری، نوشیدن هر مایعِ مستکننده را گویند.[۱] در آیات قرآن از شراب به خمر یاد شده است.[۲] در برخی از کتابهای فقهی نیز با همین معنا به کار رفته است.[۳] شرابخواری حرام است[۴] و از گناهان کبیره دانسته شده است.[۵]
گفته شده همهی نوشیدنیهای مستکننده، از هر مادهای که باشند نظیر شراب انگور (خمر)، خرما (نبیذ)، کشمش (نقیع)، عسل (بِتع)، جو (مِزر)، مُنصِف (آمیختهای از شیر و شراب) یا فَضِیخ (نوعی نبیذ نارس)، گندم و ذرت، حکم شرعی یکسان دارند و نوشیدنشان حرام است.[۶]
فقیهان شرابخوار را فاسق میدانند[۷] و معتقدند در اموری که نیاز به عدالت است ـ مانند شهادت دادن ـ شرابخوار صلاحیت نخواهد داشت.[۸] بر اساس روایات اسلامی، نوشیدن شراب حتی در شرایط تقیه جایز نیست[۹] و فردی که همواره آماده نوشیدن شراب باشد، به عنوان بادهگسار شناخته میشود.[۱۰] همچنین آثار نامطلوب شرابخواری در روابط فردی و اجتماعی در روایات به این شرح آمده است: نماز شرابخوار تا چهل روز مقبول واقع نمیشود و نوشیدن شراب حتی بدتر از ترک نماز دانسته شده است.[۱۱] همچنین شرابخوار با کافر و بتپرست مشابهت داده شده و از شفاعت و بهشت محروم است. در روابط اجتماعی نیز، سلام کردن به شرابخوار، عیادت از او و شرکت در تشییع جنازهاش جایز نیست.[۱۲]
محقق بحرانی، از علمای شیعه امامیه در قرن دوازدهم قمری، پرداخت زکات به شرابخوار را جایز نمیداند.[۱۳] صاحب جواهر، فقیه شیعی در قرن سیزدهم، با استناد به روایات، بهویژه از امام صادق(ع)، کراهتِ ازدواج با فاسق را مطرح کرده و آن را در مورد شرابخوار، شدیدتر و مؤکد دانسته است؛ تا آنجا که تصریح میکند که در روایات[۱۴] ازدواج با شرابخوار به منزله قطع رحم است.[۱۵]
زمان و چگونگی اعلام حرمت شرابخواری در فقه اسلامی
حرمت شراب در اسلام از مسائل مسلم و مورد اتفاق میان همه مسلمانان است و در شمار ضروریات دین قرار دارد. بهگونهای که اگر کسی آن را حلال بداند، کافر شمرده میشود.[۱۶] با این حال، در مورد زمان و چگونگی اعلام این حکم، دو دیدگاه متفاوت وجود دارد: «تحریم آنی» و «تحریم تدریجی». اختلاف اصلی این دو دیدگاه به مکی[۱۷] یا مدنی[۱۸] بودن آیات تحریم خمر بازمیگردد.
بر اساس دیدگاه اول، حرمت شراب در مکه و بهصورت یکباره اعلام شده است. طرفداران این نظریه به آیات مکی قرآن،[۱۹] روایات،[۲۰] شواهد تاریخی[۲۱] و دلایل عقلی[۲۲] استناد میکنند. همچنین گفته شده است که برخی از یاران پیامبر(ص) همچون حضرت علی(ع)،[۲۳] جعفر طیار[۲۴] و عثمان بن مظعون،[۲۵] پیش از اعلام رسمی تحریم، خود بهطور شخصی از نوشیدن شراب پرهیز میکردند.
در مقابل، اهل سنت و شماری از اندیشمندان شیعه بر این باورند که تحریم شراب بهتدریج و در چند مرحله صورت گرفته است.[۲۶] آنان به آیاتی از قرآن،[۲۷] باور به نسخ برخی آیات،[۲۸] سیاست تدریجی در تشریع احکام[۲۹] و حفظ جایگاه صحابه[۳۰] برای تقویت این دیدگاه استناد میکنند. در میان اندیشمندان شیعه نیز برخی با اصل تدریجی بودن بیان احکام موافقاند، اما در خصوص نحوه و زمان دقیق تحریم شراب، اختلافنظرهایی وجود دارد.[۳۱]
فلسفه حرمت شرابخواری در روایات اسلامی
آیت الله بروجردی در پاسخ به پزشک سوئدی درباره علت حرمت خمر:
امتیاز انسان با حیوان در عقل است و الکل دشمن عقل است و چون انسان زیاده خواه و زیاده طلب است، برای همین اگر امروز یک قاشق را بخورد، فردا یک قاشق او، دو قاشق میشود. کم کم یک بطری را سر میکشد.
برای حرمت شرابخواری روایات متعددی وارد شده است. از جمله از پیامبر اکرم(ص) روایتی را نقل میکنند که ایشان ده گروه را که مرتبط با شراب و شرابخواری هستند را لعن میکند.[۳۲] روایات، دلیل حرمت این عمل را جنبههای مختلفی اعم از ضررهای جسمی، مادی، معنوی و اجتماعی دانستهاند.[۳۳]
بر اساس روایات اسلامی، یکی از دلایل اصلی تحریم شرابخواری، جلوگیری از آسیبها و مفاسد ناشی از آن است. در پاسخ به پرسشی درباره چرایی حرمت شراب، امام صادق(ع) بیان داشتند که این حکم الهی برای دفع زیانها و مفاسدی است که در شراب نهفته است.[۳۴]
روایات به برخی از این آسیبها بهصورت مصداقی اشاره کردهاند که از جمله آنها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
شرایط تحقق و اثبات حد شرابخواری
به تصریح فقیهان، اگر فرد بالغ، عاقل، آگاه به حرمت شراب و با اختیار، شراب بنوشد و مضطر نباشد، حد شرابخواری بر او واجب میشود؛ خواه زن باشد یا مرد.[۴۱] حد شرعی شرابخوار ضربه شلاّق است.[۴۲] محقق اردبیلی، از فقهای امامیه در قرن دهم قمری، این حکم را اجماعی میداند.[۴۳]
امام خمینی در تحریر الوسیلة تصریح میکند کسی که مست کننده و یا نوشابههای گازدار (فقاع) بنوشد هرچند که فقاع، مست کننده نباشد، اگر بالغ، عاقل، مختار و عالم به حرمت آن باشد و بداند آنچه مینوشد مستکننده است و یا فقاع است حد بر او واجب میشود.[۴۴]
شرابخواری در فقه با دو مرتبه اقرارِ شرابخوار و یا با شهادت دو مرد عادل اثبات میشود.[۴۵] بنابراین هرگاه کسی شراب خورده قبل از اقامه شهادت شهود، توبه کند حد از او ساقط میشود ولی توبه بعداز اقامه شهادت موجب سقوط حد نیست.[۴۶]
از منظر فقیهان اگر نوشیدنیای زیادش مستکننده باشد، خوردن حتی یک قطرهاش هم حرام است و باعث اجرای حد میشود، هرچند مست نکند. فقیهان همین حکم را برای همه انواع مسکرات ذکر کردهاند.[۴۷] همچنین اگر نوشیدنیِ مستکننده از چند ماده تهیه شده باشد، نوشیدنش موجب حدّ شرعی است.[۴۸]
فقیهان معتقدند اگر کسی ناچار شود برای حفظ جان یا نجات از بیماری شدید، نوشیدنی مستکننده بنوشد، حدّ شرعی بر او جاری نمیشود.[۴۹] این حکم بر احادیث نبوی نیز استناد دارد.[۵۰]
چگونگی اجرای حد و احکام تکمیلی
در کیفیت اجرای حد شرعیِ شرب خمر، گفته شده است؛ زمانی میتوان حد را جاری کرد که فرد از حالت مستی خارج شده باشد.[۵۱] مرد را در حالی که ایستاده و تنها عورت او پوشیده است تازیانه میزنند، و زن را در حالی که نشسته و لباس به تن دارد.[۵۲]
در فقه امامیه آمده است، هرگاه کسی چندبار مسکر بخورد و حد بر او جاری نشود برای همه آنها یک حد کافی است،[۵۳] بر این حکم در جواهر الکلام[۵۴] و ریاض المسائل[۵۵] ادعای عدم خلاف شده است.
هرگاه کسی بعداز هر بار نوشیدن شراب حد بخورد در مرتبه سوم کشته میشود.[۵۶] مستند این حکم روایات[۵۷] متعددی است که فقیهان بر آن استناد کردهاند.[۵۸]
جستارهای وابسته
پانویس
- ↑ هاشمی شاهرودی، فرهنگ فقه، ۱۴۲۶ق، ج۴، ص۶۳۴.
- ↑ آیه ۲۱۹ سوره بقره؛ آیه ۹۰ سوره مائده.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به بهبهانی، الرسائل الفقهیه، ۱۳۷۸ش، ص۷۹؛ نراقی، عوائد الأیام، ۱۴۱۷ق، ص۵۷.
- ↑ علامه حلی، تحریر الأحکام الشرعیة علی مذهب الامامیة، ۱۴۲۰ق، ج۵، ص۳۴۳.
- ↑ شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ۱۴۱۳ق، ج۳، ص۵۷۱؛ شیخ صدوق، ثواب الأعمال، ۱۴۰۶ق، ص۴۷۹؛ علامه طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۳۷۴ش، ج۲، ص۱۹۵ و ج۶، ص۱۳۵-۱۳۱.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به: نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۴۱، ص۴۶؛ امام خمینی، تحریر الوسیلة، ۱۳۹۲ش، ج۲، ص۴۵۴.
- ↑ نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۴۱، ص۴۶.
- ↑ نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۴۱، ص۴۷.
- ↑ مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۶۳، ص۴۹۵.
- ↑ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۶، ص۴۰۵.
- ↑ کلینی، کافی، ۱۴۰۷ق، ج۶، ص۴۰۱-۴۰۰؛ مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۶۳، ص۴۸۸.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به: کلینی، کافی، ۱۴۰۷ق، ج۶، ص۳۹۸-۳۹۶.
- ↑ بحرانی، الحدائق الناظره، ۱۳۶۳ش.، ج۱۲، ص۲۰۹.
- ↑ حر عاملی، وسائل الشیعة، ۱۴۰۹ق، ج۱۴، ص۵۳.
- ↑ نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۳۰، ص۱۱۵.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۳۶، ص۳۷۳؛ امام خمینی، تحریر الوسیلة، ۱۳۹۲ش، ج۲، ص۱۵۷.
- ↑ علامه طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۳۷۴ش، ج۴، ص۳۵۹-۳۶۱ و ج۶، ص۱۳۴ و ج۱۸، ص۶۳-۶۲.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ۱۳۶۴ش، ج۶، ص۲۸۶.
- ↑ علامه طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۳۷۴ش، ج۶، ص۱۳۵.
- ↑ حر عاملی، تفصیل وسائل الشیعة، ۱۴۰۹ق، ج۲۵، ص۳۰۴؛ شیخ صدوق، الأمالی، ۱۴۱۷ق، ص۵۰۲.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به ابنهشام، السیرة النبویة، دار المعرفة، ج۱، ص۲۶۰؛ دینوری، الشعر و الشعراء، ۱۴۲۳ق، ج۱، ص۲۵۰.
- ↑ ملکی میانجی، بدائع الکلام فی تفسیر آیات الاحکام، ۱۴۰۰ق، ص۲۹.
- ↑ علامه طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۳۷۴ش، ج۶، ص۱۳۳.
- ↑ سمرقندی، تفسیر السمرقندی، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص۱۴۴.
- ↑ سیوطی، الدر المنثور فی التفسیر بالماثور، دار الفکر، ج۳، ص۱۵۹.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ۱۳۶۴ش، ج۶، ص۲۸۶.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به طبری، جامع البیان فی تفسیر القرآن، ۱۴۱۲ق، ج۲، ص۲۱۰؛ ابنابیحاتم، تفسیر القرآن العظیم، ۱۴۱۹ق، ج۲، ص۳۹؛ زمخشری، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، ۱۴۰۷ق، ج۱،ص۲۶۰-۲۵۹.
- ↑ ابنابیحاتم، تفسیر القرآن العظیم، ۱۴۱۹ق، ج۲، ص۳۹.
- ↑ فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۶، ص۳۹۶.
- ↑ ابنعابدین، حاشیه رد المختار علی الدر المختار، ۱۴۱۵ق، ج۴، ص۲۰۲.
- ↑ سبحانی، مصادر الفقه الاسلامی و منابعه، ۱۴۱۹ق، ص۱۶؛ مغنیه، التفسیر الکاشف، ۱۴۲۴ق، ج۱، ص۳۲۸.
- ↑ شیخ صدوق، ثواب الأعمال، ۱۴۰۶ق، ص۴۷۹.
- ↑ شیخ صدوق، علل الشرایع، ۱۳۸۵ق، ج۲، ص۴۷۶.
- ↑ شیخ صدوق، علل الشرایع، ۱۳۸۵ق، ج۲، ص۴۷۶.
- ↑ شیخ صدوق، علل الشرایع، ۱۳۸۵ق، ج۲، ص۴۷۶.
- ↑ شیخ صدوق، علل الشرایع، ۱۳۸۵ق، ج۲، ص۴۷۶.
- ↑ شیخ صدوق، علل الشرایع، ۱۳۸۵ق، ج۲، ص۴۷۶.
- ↑ شیخ صدوق، علل الشرایع، ۱۳۸۵ق، ج۲، ص۴۷۶.
- ↑ شریف رضی، نهج البلاغه، ۱۴۱۴ق، ص۵۱۲.
- ↑ سورۀ مائده، آیه۹۱.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به: طباطبایی، ریاض المسائل، ۱۴۲۲ق، ج۱۳، ص۵۴۷-۵۴۴؛ امام خمینی، تحریر الوسیلة، ۱۳۹۲ش، ج۲، ۴۵۵-۴۵۳
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به: محقق حلّی، المختصر النافع، ۱۴۱۰ق، ص۲۲۲.
- ↑ مقدس اردبیلی، مجمع الفائدة و البرهان، ۱۴۰۳ق، ج۱۳، ص۱۹۰.
- ↑ امام خمینی، تحریر الوسیلة، ۱۳۹۲ش، ج۲، ص۴۵۳.
- ↑ امام خمینی، تحریر الوسیلة، ۱۳۹۲ش، ج۲، ص۴۵۶.
- ↑ امام خمینی، تحریر الوسیلة، ۱۳۹۲ش، ج۲، ص۴۵۶.
- ↑ امام خمینی، تحریر الوسیلة، ۱۳۹۲ش، ج۲، ص۴۵۴؛
- ↑ امام خمینی، تحریر الوسیلة، ۱۳۹۲ش، ج۲، ص۴۵۴.
- ↑ امام خمینی، تحریر الوسیلة، ۱۳۹۲ش، ج۲، ص۴۵۴.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به: کلینی، کافی، ۱۴۰۷ق، ج ۶، ص ۴۱۳-۴۱۵؛ زحیلی، الفقه الاسلامی و ادلته، ۱۴۰۴ق، ج۶، ص۱۶۲-۱۵۶؛ نجفی، جواهرالکلام، ۱۳۶۲ش، ج ۳۶، ص ۴۴۴ـ۴۴۷
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به: امام خمینی، تحریر الوسیلة، ۱۳۹۲ش، ج۲، ص۴۵۵.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به: امام خمینی، تحریر الوسیلة، ۱۳۹۲ش، ج۲، ص۴۵۵؛ خویی، مبانی تکملة المنهاج، ۱۹۷۶م، ج۱، ص۲۷۴.
- ↑ امام خمینی، تحریر الوسیلة، ۱۳۹۲ش، ج۲، ص۴۵۶.
- ↑ نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۴۱، ص۴۶۲.
- ↑ طباطبایی کریلایی، ریاض المسائل، ۱۴۲۲ق، ج۱۳، ص۵۵۳.
- ↑ امام خمینی، تحریر الوسیلة، ۱۳۹۲ش، ج۲، ص۴۵۶.
- ↑ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۷، ص۲۱۸.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به: خویی، مبانی تکملة المنهاج، ۱۹۷۶م، ج۱، ص۲۷۵.
منابع
- ابنابیحاتم، عبدالرحمن بن محمد، تفسیر القرآن العظیم، ریاض، مکتبة نزار مصطفی الباز، ۱۴۱۹ق.
- ابنعابدین، محمدامین، حاشیة رد المختار علی الدر المختار شرح تنویر الأبصار فی فقه مذهب الإمام أبی حنیفة النعمان، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۵ق.
- ابنهشام، عبدالملک بن هشام، السیرة النبویه، تصحیح: ابراهیم ابیاری، بیروت، دار المعرفة، بیتا.
- بحرانی، یوسف بن احمد، الحدائق الناضرة فی أحکام العترة الطاهرة، تحقیق: محمدتقی ایروانی، قم، نشر جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، چاپ اول، ۱۳۶۳ش.
- بهبهانی، محمدباقر، الرسائل الفقهیه، قم، مؤسسة العلامة المجدد الوحید البهبهانی، ۱۳۷۸ش.
- حر عاملی، محمد بن حسن، تفصیل وسائل الشیعة الی تحصیل مسائل الشریعة، تحقیق و تصحیح گروه پژوهش مؤسسه آلالبیت، قم، مؤسسه آلالبیت، چاپ اول، ۱۴۰۹ق.
- خویی، سید ابوالقاسم، مبانی تکملة المنهاج، نجف، مطبعة الاداب، ۱۹۷۶م.
- دینوری، ابنقتیبه، اشعر و الشعراء، قاهره، نشر دار الحدیث، ۱۴۲۳ق.
- زحیلی، وهبه، الفقه الاسلامی و ادلته، دمشق، دار الفکر، ۱۴۰۴ق.
- زمخشری، محمود بن عمر، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، تصحیح: محمد عبدالسلام شاهین، بیروت، دار الکتب العربی، چاپ سوم، ۱۴۰۷ق.
- سبحانی، جعفر، مصادر الفقه الاسلامی و منابعه، بیروت، دار الاضواء، ۱۴۱۹ق.
- سمرقندی، نصر بن محمد، تفسیر السمرقندی: بحر العلوم، تحقیق: عمر عمروی، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۶ق.
- سیوطی، عبدالرحمن بن ابیبکر، الدر المنثور فی التفسیر بالماثور، بیروت، دار الفکر، بیتا.
- شریف الرضی، محمد بن حسین، نهج البلاغة (للصبحی صالح)، قم، نشر هجرت، چاپ اول، ۱۴۱۴ق.
- شیخ صدوق، محمد بن علی، ثواب الاعمال و عِقاب الاعمال، قم، دار الشریف الرضی، چاپ دوم، ۱۴۰۶ق.
- شیخ صدوق، محمد بن علی، مَن لا یَحضَرُهُ الفقیه، تحقیق و تصحیح علیاکبر غفاری، قم، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزهٔ علمیه قم، چاپ دوم، ۱۴۱۳ق.
- شیخ صدوق، محمد بن علی، اَلاَمالی، قم، مؤسسه البعثة، چاپ اول، ۱۴۱۷ق.
- طباطبایی کربلایی، سیدعلی، ریاض المسائل فی بیان الأحکام بالدلائل، قم، مؤسسة النشر الاسلامی التابعة المدرسین، چاپ اول، ۱۴۲۲ق.
- طبری، محمد بن جریر، جامع البیان فی تفسیر القرآن، بیروت، دار المعرفة، ۱۴۱۲ق.
- علامه حلّی، حسن بن یوسف، تحریر الأحکام الشرعیة علی مذهب الإمامیه، قم، مؤسسه امام صادق(ع)، چاپ اول، ۱۴۲۰ق.
- علامه طباطبایی، سیدمحمد حسین، ترجمه تفسیر المیزان، قم، جامعه مدرسین حوزه قم، چاپ پنجم، ۱۴۱۷ق.
- عیاشی، محمد بن مسعود، تفسیر العیاشی، تهران، المطبعة العلمیة، چاپ اول، ۱۳۸۰ق.
- فخر رازی، محمد بن عمر، التفسیر الکبیر، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ سوم، ۱۴۲۰ق.
- قرطبی، محمد بن احمد، الجامع لاحکام القرآن، تهران، نشر ناصر خسرو، ۱۳۶۴ش.
- کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تحقیق علیاکبر غفاری و محمد آخوندی، تهران، دار الکتب الاسلامیة، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.
- مؤسسه دائرةالمعارف فقه اسلامی، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهلبیت(ع)، قم، مؤسسه دائرة المعارف اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۷ش.
- مجلسی، محمدباقر، بِحارُ الاَنوارِ الجامعةُ لِدُرَرِ اَخبارِ الاَئمةِ الاَطهار، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق.
- محقق حلّی، جعفر بن حسن، المختصر النافع فی فقه الامامیه، تهران، قسم الدراسات الإسلامیة فی مؤسسه البعثة، چاپ سوم، ۱۴۱۰ق.
- مغنیه، محمدجواد، التفسیر الکاشف، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۴۲۴ق.
- مقدس اردبیلی، احمد، مجمع الفائدة و البرهان فی شرح إرشاد الأذهان، تصحیح: مجتبی عراقی، قم، مؤسسه نشر اسلامی، ۱۴۰۳ق.
- ملکی میانجی، محمدباقر، بدائع الکلام فی تفسیر آیات الأحکام، بیروت، مؤسسة الوفاء، ۱۴۰۰ق.
پیوند به بیرون