باقیات صالحات
مرگ | |
---|---|
احتضار • عزرائیل • غسل میت • کفن • نماز میت • تدفین • شهادت | |
برزخ | |
شب اول قبر • سؤال قبر • نکیر و منکر • حیات برزخی • بدن برزخی | |
قیامت | |
اسرافیل • معاد جسمانی • نفخ صور • نامه اعمال • صراط • صحرای محشر • اصحاب یمین • اصحاب شمال | |
بهشت | |
درهای بهشت • حور العین • غلمان • رضوان • نعمتهای بهشت | |
جهنم | |
درهای جهنم • درکات جهنم • زقوم • اسفل سافلین • هاویه • جحیم • غساق | |
مفاهیم وابسته | |
شفاعت • تجسم اعمال • رقیب و عتید • تناسخ • رجعت • روح • باقیات صالحات | |
باقیاتِ صالحات اصطلاحی قرآنی به معنای کارهای پسندیده انسان است که خیر و ثواب آن در آخرت باقی میماند. تعبیر باقیات الصالحات، در دو آیه قرآن کریم آمده است و برخی آیات دیگر نیز با این مفهوم ارتباط دارند. در عرف مسلمانان، معنای باقیات صالحات محدودتر و شامل خدمات عام المنفعهای است که آثار و برکاتش پس از مرگ انسان نیز باقی است. در روایات، مصادیقی برای باقیات صالحات ذکر شده است اما به نظر مفسران دلیلی برای انحصار وجود ندارد. کتابهایی نیز با عنوان باقیات صالحات نگاشته شده است.
مفهوم قرآنی
باقیات صالحات، اعمال صالح انسان هستند؛ زیرا هرچند به تصریح قرآن، همه اعمال انسان (اعم از نیک و بد) نزد خداوند باقی است[۱] اما ثواب اعمال صالح به صورت ابدی باقی میماند؛ برخلاف خیر و خوبیهایی که فقط در دنیا سود و نفع دارند.[۲]
تعبیر «باقیات الصالحات» در دو آیه از دو سوره مکی قرآن کریم آمده است که به ترتیب سورهها چنین است:
۱. سوره کهف، آیه ۴۶: مال و پسران، زیور زندگی دنیایند، و باقیات صالحات از نظر پاداش نزد پروردگارت بهتر و از نظر امید نیز بهتر است.[۳]
۲. سوره مریم، آیه ۷۶: و خداوند کسانی را که هدایت یافتهاند بر هدایتشان میافزاید، و باقیات صالحات، نزد پروردگارت از حیث پاداش بهتر و خوشفرجامتر است.[۴]
مفسران، باقیات صالحات را به انجام همه اوامر الاهی و اجتناب از تمام معاصی[۵] و نیز اعمال صالح، طاعات و حسنات تفسیر کردهاند.[۶]
در دو سورهای که در آنها اصطلاح باقیات الصالحات آمده است، به اموری که منفعتشان فقط در دنیا باقی است اشاره شده است. در آیه ۷۴ سوره مریم، به زندگی مردمانی اشاره میکند که زندگی مادی و امکانات بهتری داشتند اما هلاک شدند[۷] و باقیات صالحاتی برای خودشان باقی نگذاشتند. آیه ۴۶ سوره کهف نیز مال و فرزند را که از نعمتهای این دنیاست زینت زندگی این دنیا برمیشمرد اما متذکر میشود که باقیات صالحات از جهت ثواب و نیز امیدبستن بهتر است.
هرچند همه مؤمنان میدانند که اعمال صالح و باقیات صالحات، خیر و برترند اما تفصیل و برتریای که در دو آیه حاوی این اصطلاح آمده است[۸] به برتری نفع و ثواب ماندگار باقیات صالحات نسبت به نفع و سودهای منقطع و غیردائمی (مانند بهرههای مادی دنیا) اشاره دارد.[۹]
آیات مرتبط
برخی از آیات دیگر قرآن را نیز با مفهوم باقیات صالحات مرتبط دانستهاند:
۱. آیاتی که از رسیدن انسان به پاداش کارهای نیکش خبر میدهد؛ مانند آیه ۱۱۰ سوره بقره، آیه ۳۰ سوره آلعمران و آیه ۷ و ۸ سوره زلزال.
۲. آیاتی که از حسرت گنهکاران بعد از مرگ به سبب انجام ندادن کارهای نیک حکایت دارد؛ مانند: آیه ۳۹ سوره مریم، آیه ۲۴ سوره فجر.
۳. آیاتی که از درخواست گنهکاران برای بازگشت به دنیا جهت انجام کارهای نیک سخن میگوید؛ مانند آیه ۹۹ و ۱۰۰ سوره مؤمنون.[۱۰]
همچنین بنا به نظر برخی مفسران، آیه «بَقِیتُ اللّهِ خَیرٌ لَکم» (آیه ۸۶ سوره هود)[۱۱] و بنا به روایتی از امیرمؤمنان(ع) آیه «مَن کانَ یریدُ حَرثَ الأخِرَةِ نَزِد لَهُ فی حَرثِهِ» (آیه ۴۲ سوره شوری)[۱۲] به باقیات الصالحات تفسیر شده است.
مصادیق روایی
مفسّران قرآن مجید بر اساس روایات تفسیری، برای باقیات صالحات، مصادیق و احتمالات متعددّی ذکر کردهاند:
- تسبیحات اربعه: «سبحانالله و الحمدلله و لا إله إلاّ الله والله أکبر» یا به همراه «لا حول و لا قوة إلاّ بالله العلی العظیم»؛
- اذکار سهگانه «لا اله إلاّ الله»، «استغفرالله» و «صلی الله علی محمد و آله»؛
- مطلق ذکر؛
- شهادت به یگانگی خدا و دوری از شرک؛
- نماز شب و تهجّد؛
- نمازهای یومیه؛
- سخن نیکو؛
- نیت درست؛
- هر کاری که برای خدا انجام شود: «کل ما أُرید به وجه اللّه»؛
- دوستی اهل بیت(ع)؛
- دختران صالح.[یادداشت ۱]
از این میان روایاتی که در آن باقیات الصالحات به تسبیحات اربعه تفسیر شده سهم بیشتری دارد.[۱۳]
مفسران هرچند به این روایات و مصادیق اشاره میکنند؛ اما عموم مفسران باقیات صالحات را به اعمال صالح خدا تفسیر کردهاند و این مصادیق را دلیلی بر تخصیص عموم آیه ندانستهاند[۱۴] یا این مصادیق را از باب جری و تطبیق (مثال) میدانند.[۱۵]
مفهوم عرفی
در تعریف قرآن، همه اعمال صالح انسان، باقیات صالحات هستند اما این اصطلاح در عرف عامه مسلمانان در معنایی محدودتر، یعنی آثار نیک عام المنفعه که پس از مرگ نیز آثارش باقی است (مانند ساختن مسجد، مدرسه و...) بهکار میرود.[۱۶] این اصطلاح به نوشتههای برخی فقها و اخلاقپژوهان نیز راه یافته است.[۱۷] در این نگاه، هر فکر، ایده، گفتار و کردار صالح و شایستهای را که طبعاً باقی میماند و اثرات و برکاتش در اختیار افراد و جوامع قرار میگیرد، مشمول باقیات صالحات است.[۱۸] بر این اساس، باقیات صالحات، اعمال نیکی است که پس از مرگ صاحبش نیز آثار و برکات دارد و ثوابش به او میرسد.
البته در روایات فراوانی بدون ذکر عنوان باقیات صالحات، به مواردی اشاره شده است که پس از مرگ انسان نیز ثوابش به او میرسد؛ مانند: وقف، قرآنی که انسان از خود باقی بگذارد و تلاوت شود، نهر آبی که جاری کند، مسجد و کاروانسرایی که بسازد، نهالی که بکارد، روش نیکویی (سنت حسنهای) که پایهگذاری کند.[۱۹]
کتابهای باقیات صالحات
بر پایه برداشتهای گوناگون از باقیات صالحات، در طی سدههای گذشته شماری از آثار در زمینههای گوناگون اذکار و ادعیه، اصول عقاید یا فضایل اهل بیت با عنوان الباقیات الصالحات نوشته شده است؛ از جمله: رساله کوتاه شهید اول در تفسیر اذکاری که مصادیق باقیات صالحات شمرده شده است (وی آنها را بیانگر پنج اصل توحید، نبوت، معاد، عدل و امامت دانسته است)؛ شرح این رساله به قلم علی بن محمد بیاضی با عنوان «الکلمات النافعات»؛ کتابی از سید حسن بن دلدار لکهنوی در باب اصول عقاید به اردو؛ کتاب شیخ عباس قمی در باب ادعیه و اذکار که در ۱۳۴۶ق، و پس از آن در حاشیه مفاتیح الجنان بارها به چاپ رسیده است؛ دیوانی از عبدالباقی فاروقی در فضایل اهل البیت(ع) که مکرر از جمله در ۱۲۷۶ق به چاپ رسیده است.[۲۰]
پانویس
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۳، ص۳۱۹.
- ↑ شیخ طوسی، التبیان، ج۷، ص۵۲ در تفسیر آیه ۴۶ سوره کهف، و ج۷، ص۱۴۶ در تفسیر آیه ۷۶ سوره مریم؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۶، ص۸۱۷ در تفسیر آیه ۷۶ سوره مریم و ج۶، ص۷۳۱ در تفسیر آیه ۴۶ سوره کهف.
- ↑ «الْمالُ وَ الْبَنُونَ زِینَةُ الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ الْباقِیاتُ الصَّالِحاتُ خَیرٌ عِنْدَ رَبِّکَ ثَواباً وَ خَیرٌ أَمَلًا».
- ↑ «وَ یزِیدُ اللَّهُ الَّذِینَ اهْتَدَوْا هُدی وَ الْباقِیاتُ الصَّالِحاتُ خَیرٌ عِنْدَ رَبِّکَ ثَواباً وَ خَیرٌ مَرَدًّا».
- ↑ شیخ طوسی، التبیان، ج۷، ص۵۲ در تفسیر آیه ۴۶ سوره کهف، و ج۷، ص۱۴۶ در تفسیر آیه ۷۶ سوره مریم.
- ↑ طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۶، ص۸۱۷ در تفسیر آیه ۷۶ سوره مریم و ج۶، ص۷۳۱ در تفسیر آیه ۴۶ سوره کهف.
- ↑ «وَ کمْ أَهْلَکنا قَبْلَهُمْ مِنْ قَرْنٍ هُمْ أَحْسَنُ أَثاثاً وَ رِءْیاً».
- ↑ «خَیرٌ عِنْدَ رَبِّکَ ثَواباً».
- ↑ رجوع کنید به: صافی، الجدول فی اعراب القرآن، ۱۴۱۸ق، ج۱۶، ص۳۳۲.
- ↑ حسینیزاده، «باقیات الصالحات»، ۱۳۸۵ش، ج۵، ص؟؟؟.
- ↑ حسینیزاده، «باقیات الصالحات»، ۱۳۸۵ش، ج۵، ص۲۹۹ (به نقل از: مجمع البیان، ج۵، ص۲۸۶؛ التفسیر الکبیر، ج۱۸، ص۴۲).
- ↑ حسینیزاده، «باقیات الصالحات»، ۱۳۸۵ش، ج۵، ص۲۹۹ (به نقل از: تفسیر قرطبی، ج۱۰، ص۲۶۹؛ الدرّ المنثور، ج۷، ص۳۴۴؛ فتح القدیر، ج۴، ص۵۳۶).
- ↑ حسینیزاده، «باقیات الصالحات»، ۱۳۸۵ش، ج۵، ص۳۰۰و۳۰۱(به نقل از: تفسیر قمی، ج۲، ص۲۷؛ جامع البیان، ج۹، ج۱۵، ص۳۱۵-۳۱۸؛ الدر المنثور، ج۵، ص۳۹۶-۳۹۹؛ روض الجنان، ج۱۲، ص۳۶۱و۳۶۲؛ تفسیر قرطبی، ج۱۰، ص۲۶۹و۲۷۰؛ منهج الصادقین، ج۵، ص۳۵۸؛ کشف الاسرار، ج۵، ص۶۹۵و۶۹۶؛ تفسیر عیاشی، ج۲، ص۳۲۷؛ التبیان، ج۷، ص۵۲؛ مجمع البیان، ج۶، ص۷۳۱؛ تفسیر ابن ابی حاتم، ج۷، ص۲۳۶۴.۲۳۶۵؛ التفسیر الکبیر، ج۲۱، ص۱۳۱؛ روح المعانی، ج۹، ج۱۵، ص۴۱۴؛ الکشاف، ج۲، ص۷۲۵؛ بحار الانوار، ج۲۳، ص۲۵۰؛ البرهان، ج۳، ص۶۳۹و۶۴۱؛ تفسیر ابن کثیر، ج۳، ص۹۰و۹۱).
- ↑ حسینیزاده، «باقیات الصالحات»، ۱۳۸۵ش، ج۵، ص۳۰۳؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج۱۲، ص۴۴۶.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۳، ص۳۱۹.
- ↑ حسینیزاده، «باقیات الصالحات»، ۱۳۸۵ش، ج۵، ص۳۰۲.
- ↑ حسینیزاده، «باقیات الصالحات»، ۱۳۸۵ش، ج۵، ص۳۰۲.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۲، ص۴۴۶.
- ↑ حسینیزاده، «باقیات الصالحات»، ۱۳۸۵ش، ج۵، ص۳۰۳.
- ↑ زرنگار، «باقیات صالحات»، ۱۳۸۱ش، ج۱۱، ص۲۳۶.
یادداشت
- ↑ پیامبر اکرم: رَحِمَ اللّه ُ اَبَا البَناتِ؛ اَلبَناتُ مُبارَكاتٌ مُحَبَّباتٌ، وَ الْبَنونَ مُبَشَّراتٌ، وَ هُنَّ الباقياتُ الصّالِحاتُ. ترجمه: خداوند، پدرى را كه دختر دارد، رحمت كند! دخترها، با بركت و دوست داشتنى هستند و پسرها خوش قدماند و همگى [براى والدينشان]، باقياتِ صالحات هستند.جامع احادیث الشیعه، ۱۴۱۵ق، ج۲۱، ص۳۰۱.
منابع
- بروجردی، سید محمدحسین، جامع احادیث الشیعه، مطبعه مهر، قم ۱۴۱۵ق.
- حسینیزاده، سید عبدالرسول، «باقیات الصالحات»، دایرة المعارف قرآن کریم، قم، بوستان کتاب، چاپ اول، ۱۳۸۵ش.
- زرنگار، احمد، «باقیات صالحات»، دایرة المعارف بزرگ اسلامی، تهران، مرکز دایرة المعارف بزرگ اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۱ش.
- صافی، محمود بن عبدالرحیم، الجدول فی اعراب القرآن، دمشق بیروت، دار الرشید-مؤسسة الایمان، چاپ چهارم، ۱۴۱۸ق.
- طباطبائی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۴۱۷ق.
- طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، ۱۳۷۲ش.
- شیخ طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، بیروت، دار احیاء التراث العربی، [بیتا].
- مکارم شیرازی، ناصر و برخی از نویسندگان، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ اول، ۱۳۷۴ش.
- هاشمی رفسنجانی، اکبر و جمعی از محققان، فرهنگ قرآن، قم، بوستان کتاب، چاپ دوم، ۱۳۸۵ش.
پیوند به بیرون