حَقُّ الْیَقین بالاترین مرتبه از مراتب سهگانه یقین در عرفان اسلامی در کنار علم الیقین و عین الیقین است. مرتضی مطهری معتقد است انسان در این مرحله خود را با خدا در تماس میبیند و در همه چیز، خدا را مشاهده میکند. این نوع از یقین، اتحاد با حقیقت دارد و ویژه مقربان است.
مفهومشناسی
یقین در لغت به معنای علمی است که شک و تردیدی در آن نیست.[۱] در اصطلاح عرفان اسلامی، حق الیقین آن است که انسان نه تنها شاهد حق باشد بلکه عین شهود حق قرار گیرد، فانی از غیر و باقی بالله شود، از خود چیزی نداشته باشد و در معرفت الهی غرق شود. در معرفت، بالاتر از حق الیقین چیزی وجود ندارد و انسان نسبت به خدا، به مرحلهای میرسد که نه تنها مستقیم خود را با ذات حق در تماس میبیند، بلکه خودی نمیبیند؛ فعل را فعل او، صفت را صفت او و در همه چیز، او را میبیند.[۲] همانند کسی است که وارد در آتش شود و سوزش آن را لمس کند، و به صفات آتش متصف گردد. این بالاترین مرحله یقین است که هیچ گونه شبههای در آن نیست.[۳]این نوع از یقین که اتحاد با حقیقت است،[۴] اصطلاحش در قرآن آمده است: «وَ إِنَّهُ لَحَقُّ الْیقِین» و آن(قرآن) یقین خالص است[۵]
مطهری الاهی پژوه شیعه(۱۳۵۸ش) در تشریح مفهوم حق الیقین میگوید گاهی انسان اثر آتش را (مثلًا دودی که بلند است) میبیند و همین مقدار میداند که در آنجا آتشی هست که این دود از آنجا بلند است. این علم الیقین است. و گاه آتش را از نزدیک میبیند این عین الیقین است و بالاتر از دانستن است زیرا مشهود است و گاه به قدری نزدیک میشود که حرارت آتش به بدن او میرسد و او را گرم میکند، داخل آتش میشود؛ این حق الیقین است.وی براین باور است که انسان گاهی عملًا اثر توحید را مشاهده میکند بدین نحو که دعا میکند و دعای خود را مستجاب شده میبیند، در کارها به خدا اعتماد و توکل میکند و از غیر خدا اعتمادش را قطع میکند و اثر این توکل و اعتماد را در زندگی خودش میبیند، اثر توحید را شهود میکند. این، مرتبه عین الیقین است. مرتبه بالاتر آن است که دعاکننده مستقیماً خود را با ذات حق در تماس میبیند، بلکه خودی نمیبیند و خودی مشاهده نمیکند؛ فعل را فعلِ او، صفت را صفتِ او، و در همه چیز او را میبیند.[۶]
مراتب یقین
در عرفان اسلامی و بر اساس آیات قرآن کریم [۷] [یادداشت ۱] ، یقین دارای سه درجه و مرتبه است که عبارتند از؛ علم الیقین، عین الیقین و حق الیقین. اولین و پایینترین مرتبه، علم الیقین و بالاترین مرتبه حق الیقین است.[۸] ابن عربی معتقد است شناخت انسان از خداوند، اگر از راه عقل و دلیل باشد، «علم الیقین» و اگر از راه دل به دست آید «عین الیقین» و اگر با کشف و شهود به دست آید «حق الیقین» نام دارد.[۹] وی میگوید از راه عقل و با علم الیقین، تنها میتوان خداوند را اثبات کرد، ولی با دو مرحله بالاتر یقین، میتوان به خداوند رسید.[۱۰]
برخی معتقدند: یقین همان اعتقاد جازم مطابق و ثابت است که هرگز از بین نمیرود. در حقیقت از دو علم ترکیب یافته؛ علم به معلوم و علم به این که خلاف آن علم محال است. به علاوه اینکه این یقین سه مرحله دارد؛ مرحله اول جنبه عمومی دارد. مرحله دوم برای پرهیزگاران و مرحله سوم، ویژه مقربان است.[۱۱]
در حدیثی آمده است، به پیغمبر(ص) گفتند شنیدهایم بعضی از یاران حضرت عیسی(ع) روی آب راه میرفتند؟! فرمود:«اگر یقینش از آن محکمتر بود، بر هوا راه میرفت». علامه طباطبایی در شرح این حدیث میگوید: همه چیز بر محور یقین به خداوند سبحان میچرخد، بنابراین، هر قدر اعتقاد و ایمان به قدرت مطلقه الهیه بیشتر گردد، اشیاء جهان به همان نسبت در برابر او مطیع خواهند شد.[۱۲]وی همچنین درخواست ابراهیم(ص) برای مشاهده زنده ساختن مردگان را درخواست حق الیقین می داند.[۱۳][یادداشت ۲]
در ادبیات
- هجویری(از عارفان سده پنجم هجری قمری):
پس مراد این طایفه(صوفیان) بدین علم الیقین علم معاملات دنیاست به احکام اوامر و از عین الیقین علم به حال نزع و وقت بیرون رفتن از دنیا و از حق الیقین علم به کشف رؤیت اندر بهشت و کیفیت اهل آن به معاینه پس علم الیقین درجه علماست به حکم استقامتشان بر احکام امور و عین الیقین مقام عارفان به حکم استعدادشان مر مرگ را و حق الیقین فناگاه دوستان به حکم اعراضشان از کل موجودات پس علم الیقین به مجاهدت و عین الیقین به مؤانست و حق الیقین به مشاهدت بود واین یکی عام است و دیگر خاص و سدیگر خاص الخاص و الله اعلم بالصواب. [۱۵]
- میبدی(نویسنده و مفسر قرآن. درگذشت: ۵۳۰ق) :
علم الیقین استدلالی است، عین الیقین استدراکی، حق الیقین حقیقی است. علم الیقین مطالعت است، عین الیقین مکاشفت است، حق الیقین مشاهدت است. علم الیقین از سماع بود، عین الیقین از الهام رویَد، حق الیقین از عیان خیزد. علم الیقین سبب بشناختن است، عین الیقین از سبب بازرستن است، حق الیقین از انتظار و تمییز آزاد گشتن است. [۱۶]
تک نگاری
کتابهایی بنام حق الیقین نگاشته شده که برخی در ارتباط دقیق با مفهوم حق الیقین است و برخی فقط حق الیقین نام گرفتهاند. نویسنده الذریعه نام ۱۱ کتاب را با عنوان الحق الیقین ذکر کرده است. [۱۷] برخی از این کتب عبارتند از:
- الحق الیقین فی معرفة رب العالمین، نوشته شیخ محمود شبستری. کتاب دارای هشت باب است و هر بابش دربردارنده حقایق، دقایق و لطائف عرفانی است. اولین جمله کتاب این است [اى پيداتر از هر پيدايى و اى آشكارتر از هر هويدايى] [۱۸]
- حق الیقین، محمدباقر مجلسی آخرین نوشته علامه مجلسی بتاریخ ۱۱۰۹ق. به زبان فارسی و درباره ضروریات دین و تعداد گناهان کبیره است . آغاز کتاب این است:[الحمد لله الواحد الأحد، الفرد الصمد، العليم القدير الذي ليس كمثله شيء] [۱۹]
- الحق الیقین، نوشته شیخ علی بن مولى محمد جعفر شریعتمدار استرآبادی طهرانی(درگذشت:۱۳۱۵ق) [۲۰]
- الحق الیقین ، نوشته سید خلف بن عبد المطلب بن حيدر الموسوی المشعشعی الحويزی (درگذشت:۱۰۷۴ق) درباره آداب سیر و سلوک و اخلاق.[۲۱]
جستارهای وابسته
پانویس
- ↑ فراهیدی، کتاب العین، ۱۴۱۰ق، ج۵، ص۲۲۰.
- ↑ مطهری، بیست گفتار، ۱۳۸۹ش، ص۳۵۷
- ↑ انصاریان، عرفان اسلامی، ۱۳۸۶ش، ج۱، ص۳۸۵؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۲۷، ص۲۸۵.
- ↑ مطهری، بیست گفتار، ۱۳۸۹ش، ص۳۵۷
- ↑ سوره حاقه، آیه ۵۱
- ↑ مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۸۹ش، ج۲۳، صص۷۹۲-۷۹۳.
- ↑ سوره تکاثر، آیات۵و۷
- ↑ انصاریان، عرفان اسلامی، ۱۳۸۶ش، ج۱، ص۳۸۵.
- ↑ ابن عربی، فتوحات مکیه، ج۱، ص۳۱ به نقل از رضایی، «هویتشناسی یقین»، ۱۳۸۳ش، ص۴۱.
- ↑ ابن عربی، فتوحات مکیه، ج۱، ص۳۱ به نقل از رضایی، «هویت شناسی یقین»، ۱۳۸۳ش، ص۴۱.
- ↑ بهرام پور، نسیم حیات، تفسیر قرآن کریم، ج۳۰، ص۳۲۴.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۴ق، ج۶، ص۲۰۰.
- ↑ طباطبایی، المیزان، منشورات اسماعیلیان، ج۲، ص۳۷۴.
- ↑ سبزواری، دیوان اشعار، غزلیات، شماره ۲۰.https://ganjoor.net/asrar/divanhs/ghazal-hs/sh20
- ↑ هجویری، کشف المحجوب، باب آدابهم فی التزویج و التجرید.
- ↑ میبدی، کشف الاسرار و عدة الابرار، ۴۷ سوره محمد؛https://ganjoor.net/meybodi/kashfol-asrar/s047/sh6
- ↑ آقابزرگ طهرانی،الذریعه الی تصانیف الشیعه، ۱۴۰۸ق، ج۷، صص ۴۰-۴۲.
- ↑ آقابزرگ طهرانی، الذریعه الی تصانیف الشیعه، ۱۴۰۸ق، ج۷، ص۴۲.
- ↑ آقابزرگ طهرانی، الذریعه الی تصانیف الشیعه،۱۴۰۸ق، ج۷، ص۴۰.
- ↑ آقابزرگ طهرانی، الذریعه الی تصانیف الشیعه، ۱۴۰۸ق، ج۷، ص۴۱.
- ↑ آقابزرگ طهرانی، الذریعه الی تصانیف الشیعه، ۱۴۰۸ق، ج۷، ص۴۰.
یادداشت
منابع
- قرآن کریم.
- آقابزرگ طهرانی، محمدمحسن، الذریعه الی تصانیف الشیعه، اسماعيليان قم و كتابخانه اسلاميه تهران، ۱۴۰۸ق.
- ابنعربی، محیی الدین، فتوحات مکیة، بیروت، دار احیاءالتراث، بیتا.
- انصاریان، حسین، عرفان اسلامی، قم، دارالعرفان، ۱۳۸۶ش.
- رضایی، «هویت شناسی یقین»، در مجله معرفت فلسفی، شماره ۲، زمستان ۱۳۸۳ش.
- طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت، مؤسسة الاعلمی، ۱۳۹۴ق.
- فراهیدی، خلیل بن احمد، کتاب العین، قم، انتشارات هجرت، ۱۴۱۰ق.
- مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب، ۱۳۷۱ش.
پیوند به بیرون