صَفا و مَرْوه، دو کوه کمارتفاع در ضلع شرقی مسجد الحرام هستند. فاصله بین این دو کوه مَسعیٰ نام دارد که محل انجام یکی از مناسک حج و عمره به نام سعی صفا و مروه است.
بنابر نقلهای تاریخی، هاجر همسر ابراهیم(ع) بین این دو کوه، برای یافتن آب برای اسماعیل(ع) تلاش میکرد.
کوه صفا، نقطه شروع دعوت علنی پیامبر اسلام(ص) بود. همچنین در روز فتح مکه پیامبر بر فراز آن رفت و بشارت فتح مسلمانان را به مردم داد.
نام این دو کوه در قرآن ذکر شده است. در روایات اسلامی هم از بزرگداشت آنها به عنوان یکی از شعائر اسلامی و ثواب سعی بین این دو کوه سخن آمده است.
موقعیت و ویژگیهای جغرافیایی
صفا و مروه، دو کوهاند که در ضلع شرقی مسجدالحرام، در محلی به نام مسعیٰ و با فاصلهای حدود ۳۹۵ متر رودرروی یکدیگر قرار گرفتهاند. کوه صفا در جنوب شرقی مسجدالحرام و کوه مروه در ناحیه شمال شرقی آن قرار دارد.[۱]
کوه صفا، ارتفاع کمی دارد و در دامنه کوه «ابوقبیس» واقع شده است.[۲] معنای آن در لغت، سنگ سخت و صاف است.[۳] کسی که بر بالای صفا بایستد، روبهروی حجرالاسود قرار میگیرد.[۴]
مروه نیز بسیار کمارتفاع (حدود ۸ متر) است و در دامنه کوه «قُعَیقَعان» قرار دارد. مروه در لغت بهمعنای سنگ سخت، سفید و براقی است که با آن آتش روشن میکنند.[۵]
علت نامگذاری
در حدیثی از امام صادق(ع) علت نامگذاری دو کوه صفا و مروه بیان شده است. طبق این روایت، صفا از لقب آدم(ع) صفوةالله (برگزیده خدا) گرفته شده است و این کوه را از آن رو صفا نامیدند که آدم هنگام هبوط بر آن فرود آمد. همچنین نام کوه مروه از واژه «مرأه» (زن) گرفته شده است و به جهت آنکه حوا بر آن فرود آمد، این کوه را مروه نامیدند.[۶]
پیشینه
طبق روایات اسلامی پیشینه تاریخی کوههای صفا و مروه به زمان هبوط آدم(ع) به زمین، بازمیگردد. در حدیثی از امام صادق(ع) آمده است که در هبوط، آدم بر کوه صفا و حوا بر کوه مروه فرود آمدند.[۷]
همچنین برپایه روایات، هاجر همسر ابراهیم در جستوجوی آب برای اسماعیل، هفت بار میان کوه صفا و مروه رفت و برگشت. این رویداد به یکی از مناسک حج تبدیل شد و حتی در جاهلیت نیز بین این دو کوه سعی انجام میشد.[۸]
پیش از اسلام روی هریک از صفا و مروه بتی قرار داشت که حجگزاران در سعی بین آنها هنگام رسیدن به هر کوه بت را لمس می کردند؛[۹] [یادداشت ۱]اما بهدستور پیامبر اسلام در سال هفتم هجرت در عمرة القضاء هنگام سعی میان صفا و مروه قریش این بتها را برداشت.[۱۰]
تا سال ۱۳۷۴ شمسی (۱۴۱۶ق.) بخشی از کوه مروه برجای مانده بود؛ اما در این سال، به هدف گسترش محدوده دورزدن سعیکنندگان، قسمت باقیمانده را برداشتند و در انتهای آن، دری به بیرون گشودند. اما بخش عمدهای از کوه صفا همچنان باقی مانده است که زائران برای قرائت قرآن بر آن مینشستند؛ اما امروزه این قسمت نیز مسدود شده است. بخشی از این دو کوه نیز سنگفرش شده است.[۱۱]
صفا و مروه در قرآن
در قرآن به نامهای صفا و مروه و سعی بین آنها تصریح شده و این دو کوه از شعائر الهی شمرده شدهاند[۱۲]: «إِنَّ الصَّفَا وَالْمَرْوَةَ مِن شَعَائِرِ اللَّهِ فَمَنْ حَجَّ الْبَیتَ أَوِ اعْتَمَرَ فَلَا جُنَاحَ عَلَیهِ أَن یطَّوَّفَ بِهِمَا وَمَن تَطَوَّعَ خَیرًا فَإِنَّ اللَّهَ شَاکرٌ عَلِیمٌ»؛ «در حقیقت، «صفا» و «مروه» از شعائر خداست. پس هرکه خانه [خدا] را حج کند، یا عمره گزارد، بر او گناهی نیست که میان آن دو سعی بهجا آورد. و هرکه افزون بر فریضه، کار نیکی کند، خدا حق شناس و داناست.»[۱۳]
فضیلتهای صفا و مروه
در روایات فضیلتهایی برای توقف و سعی در صفا و مروه بیان شده و امتیازاتی برای این مکان ذکر شده است؛ ازجمله آمده است: توقف در صفا موجب زیادشدن مال میشود،[۱۴] سعی صفا و مروه موجب شفاعت ملائکه[۱۵] و پاکی از گناهان[۱۶] میشود و مکان سعی محبوبترین مکان نزد خدا است.[۱۷]
پانویس
- ↑ جعفریان، آثار اسلامی مکه و مدینه، ۱۳۸۱ش، ص۱۰۵-۱۰۷.
- ↑ جعفریان، آثار اسلامی مکه و مدینه، ۱۳۸۱ش، ص۱۰۵
- ↑ فراهیدی، العین، ۱۴۱۰ق، ج۷، ص۱۶۳.
- ↑ «چرا کوههای صفا و مروه به این نام نامیده شدند؟»، سایت ایسنا.
- ↑ طریحی، مجمع البحرین، ۱۳۷۵ش، ج۱، ص۳۸۹.
- ↑ مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۹۶، ص۴۳.
- ↑ مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۹۶، ص۴۴.
- ↑ ازرقی، اخبار مکة، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص۱۱۹؛ جعفریان، آثار اسلامی مکه و مدینه، ۱۳۸۴ش، ص۱۰۵.
- ↑ ازرقی، اخبار مکة، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص۱۱۹؛ جعفریان، آثار اسلامی مکه و مدینه، ۱۳۸۴ش، ص۱۰۵.
- ↑ مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۹۶، ص۲۳۵.
- ↑ جعفریان، آثار اسلامی مکه و مدینه، ۱۳۸۴ش، ص۱۰۷
- ↑ خرمشاهی، قرآن شناخت، ۱۳۷۹ش، ۲۱۱.
- ↑ بقره، ۱۵۸.
- ↑ شیخ طوسی، تهذیب الاحکام، ۱۳۹۰ق، ج۵، ص۱۶۹
- ↑ شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ۱۳۶۷ش، ج۲، ص۱۳۵.
- ↑ شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ۱۳۶۷ش، ج۱، ص۳۶.
- ↑ مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۹۶، ص۲۳۴.
یادداشت
- ↑ بت اساف بالای صفا و بت نائله بربالای مروه قرار داشت و تصور مردمان جاهلیت بر این بود که این دو بت با نام های اساف و نائله، زن و مرد زناکاری بودهاند که تبدیل به سنگ شدهاند! اساف بن عمرو و نائلة بنت سهل. مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۱۵، پاورقی ص۳۵۵، ج۹، پاورقی ص۷۵؛ جعفریان، آثار اسلامی مکه ومدینه، ص۱۰۶.
منابع
- ابناثیر، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، بیروت، دار صادر، ۱۳۸۵ق.
- ازرقی، محمد بن عبدالله، اخبار مکة و ما جاء فیها من الآثار، بیروت، دارالاندلس، ۱۴۱۶ق.
- جعفریان، رسول، آثار اسلامی مکه و مدینه، تهران، نشر مشعر، ۱۳۸۴ش.
- «چرا کوههای صفا و مروه به این نام نامیده شدند؟»، سایت ایسنا، تاریخ درج مطلب: ۲۵ بهمن ۱۳۹۲ش، تاریخ بازدید: ۲۳ اسفند ۱۴۰۱ش.
- خرمشاهی، بهاءالدین، قرآن شناخت، تهران، طرح نو، چاپ پنجم، ۱۳۷۹ش.
- شیخ صدوق، محمد بن علی، من لا یحضره الفقیه، تهران، نشر صدوق، ۱۳۶۷ش.
- طبری، محمد بن جریر، تاریخ الطبری، بیروت، روائع التراث العربی، بیتا.
- طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، تهران، مکتبة المرتضویة، ۱۳۷۵ش.
- شیخ طوسی، محمد بن حسن، تهذیب الاحکام، تهران، دار الکتب الاسلامیة، ۱۳۹۰ق.
- فراهیدی، خلیل بن احمد، العین، قم، موسسه دار الهجرة، ۱۴۱۰ق.
- مجلسی، محمدباقر، بحار الأنوار الجامعة لدُرر اخبار الائمة الاطهار، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق.