سابِقون پیشگامان در کارهای خیر و طاعت الهی هستند و مراد از آن برخی بزرگان صدر اسلام است. درباره مصادیق سابقون اختلاف‌ نظر وجود دارد. برخی مفسران، مراد از آن را امت‌های پیش از اسلام و برخی دیگر مسلمانان صدر اسلام دانسته‌اند. در روایات شیعه، انبیا، حضرت علی(ع)، امام حسن(ع)، امام حسین(ع)، برخی صحابه و یاران برجسته امامان شیعه و حتی شیعیان از مصادیق آن شمرده شده‌اند.

اعتقادات شیعه
‌خداشناسی
توحیداثبات خداتوحید ذاتیتوحید صفاتیتوحید افعالیتوحید عبادیصفات ذاتصفات فعل
فروعتوسلشفاعتتبرکاستغاثه
عدل الهی
حُسن و قُبحبداءامر بین الامرین
نبوت
عصمت پیامبرانخاتمیتپیامبر اسلاممعجزهاصالت قرآن
امامت
باورهاعصمت امامانولایت تكوینیعلم غیبخلیفة‌اللهغیبتمهدویتانتظار فرجظهوررجعتامامت تنصیصی
امامانامام علیامام حسنامام حسینامام سجادامام باقرامام صادقامام کاظمامام رضاامام جوادامام هادیامام عسکریامام مهدی
معاد
برزخمعاد جسمانیحشرصراطتطایر کتبمیزان
مسائل برجسته
اهل‌بیتچهارده معصومکرامتتقیهمرجعیتولایت فقیهایمان مرتکب کبیره

ریشه و معانی

سابقون صیغۀ جمع مذکر اسم فاعل از مصدر سَبْق، به معنای پیشی گیرندگان، است. به اسب پیشرو در مسابقه، سابق و سَبوق گفته می‌شود.[۱] سَبق در مقابل لُحوق، در اصل، به معنای پیش افتادن در راه است و مجازاً دربارۀ هر پیشی گرفتن و تقدم یافتنی به کار می‌رود، مانند:

مَّا سَبَقُونَا إِلَيْهِ (ترجمه:در پذیرش اسلام بر ما پیشی نمی‌گرفتند.)[احقاف–١١]

به طور مستعار، برای کسب فضائل و برتری بر دیگران نیز به کار رفته است[۲] مانند:

والسابقون السابقون (ترجمه:و سبقت‌ گيرندگان مقدمند.)[واقعه–۱۰]

إِنَّا ذَهَبْنَا نَسْتَبِقُ (ترجمه:(از زبان برادران یوسف) ما رفتیم که مسابقه بدهیم.)[یوسف–۱۷]

قرآن

سَبق و مشتقات آن ۳۷ مرتبه در قرآن کریم به کار رفته که هشت مورد آن اسم فاعل است (سابق، سابقون، سابقین، سابقات)که در تمامی این موارد معنای پیشی گرفتن وجود دارد و به معانی ذیل است:

  • پیشی گرفتن در خیرات[۳]
  • پیشی گرفتن به سوی بخشایش پروردگار و بهشت[۴]
  • وصف‌هایی دربارۀ برخی از «سابقون»، مانند برادرانی که در ایمان مقدّم بوده‌اند.[۵]
  • نخستین مسلمانان از مهاجران و انصار[۶]
  • وارثان کتاب‌های آسمانی[۷]
  • برخی از مؤمنان و مقربان.[۸]

بر اساس آیه‌های قرآن، ویژگی‌های سابقون با ویژگی‌های مؤمنان حقیقی مشابه است، چنانکه مطابق آیۀ ۵۷ تا ۶۱ سوره مؤمنون، افرادی که در کارهای نیک شتاب می‌کنند و درآن سبقت می‌گیرند، کسانی هستند که از خشیت پروردگار هراسانند، به نشانه‌های او ایمان دارند، به او شرک نمی‌ورزند، از آنچه خدا به ایشان داده انفاق می‌کنند و همواره در اندیشه بازگشت به سوی پروردگارند.

جایگاه سابقون

آیاتی‌ که دربارۀ معنای سابقون مباحث فراوانی برانگیخته، آیات ۱۰ و ۱۱ سورۀ واقعه است که سابقون را، پس از دو دستۀ اصحاب میمنه و اصحاب مشئمه، در دسته‌بندی سه‌گانه انسان‌ها ذکر کرده است:

وَالسَّابِقُونَ السَّابِقُونَ أُولَـٰئِكَ الْمُقَرَّ‌بُونَ (ترجمه:و سبقت‌گيرندگان مقدمند آنانند همان مقربان [خدا] هستند)[واقعه–١١]

السابقون در این آیه درجاتی بالاتر از، اصحاب میمنه و اصحاب مشئمه، دارند. بنا بر آیات بعدی (۱۲ـ۱۴)، جایگاه این افراد در بهشت است، گروهی از آنان از پیشینیان و اندکی ازآنان از متأخران هستند.[۹]جوادی آملی مفسر مشهور شیعه جایگاه سابقون در سیر الی الله و حرکت به سوی حق را آخرین رتبه پس از معرفت، هجرت، و سرعت دانسته است و براین باور است که پس از رسیدن به رتبه سابقون نوبت در خواست توفیق برای دستگیری از دیگران و امامت است.وَ اجْعَلْنا لِلْمُتَّقینَ إِماماً.[۱۰]

نخستین سابقون

یکی دیگر از موارد بحث در این باره، تعبیر السابقون الاولون[۱۱] در مورد نخستین پیشگامان از مهاجرین و انصار است که خدا به آنها و کسانی که از ایشان به نیکی پیروی کنند، وعدۀ خشنودی خود، بهشت و رضایت آنها از خود را داده است. دربارۀ اینکه نخستین سابقون چه کسانی هستند آرای گوناگونی بیان شده، از آن جمله:

  • کسانی که به دو قبله نماز خواندند.
  • مسلمانانی که در جنگ بدر حضور داشتند.
  • کسانی که بیعت رضوان را درک کردند.
  • کسانی که پیش از هجرت اسلام آوردند و پیش از بدر مهاجرت کردند.
  • آنان که در شهادت پیشی گرفتند.
  • کسانی که در هجرت به حبشه یا مدینه پیشگام بودند.[۱۲]
  • کسانی که پیش از فتح (مکه یا حدیبیه) انفاق کردند و جنگیدند، و برتری آنان از کسانی که پس از آن، انفاق و کارزار کردند.[۱۳]
  • کسانی که پیش از جنگ بدر هجرت کردند، و برتری آنان از کسانی که تا جنگ تبوک ایمان آوردند و از طریقۀ مسلمانان قبل پیروی کردند و در راه ایمان سختی بسیار کشیدند.[۱۴]
  • سابقون شامل همۀ کسانی است که از آغاز طلوع اسلام تا قیامت در ایمان آوردن سبقت بگیرند.[۱۵][یادداشت ۱] هم‌چنین دو عنصر هجرت و نصرت (اسلام و پیامبر ) در ملاک سبقت و پیشتازی تعیین کننده است.[۱۶]

«سابقه» در اسلام ویژگی بسیار مهمی بوده که در مجادلات کلامی پس از رحلت پیامبر(ص)، برای تعیین جانشین ایشان، تاثیر بسیاری داشته است.[۱۷]

اموری که سابقون در آن پیشگامند

بر اساس تفاسیر، برخی اموری که سابقون در آن پیشگام هستند عبارتند از:

اوصاف سابقون

برخی اوصاف سابقون در قرآن و تفاسیر عبارتند از:

  • توکل به خدا
  • مداومت بر عمل خیر
  • فانی شدن از صفات نفسانی
  • انس با قرآن
  • بهتر بودن باطن از ظاهر
  • برپا داشتن نوافل و مستحبات
  • انجام دادن واجبات
  • اخلاص در کارها
  • الگو بودن برای دیگران
  • بهره‌مندی از بلندترین مرتبه درجات اهل سعادت
  • رسیدن به مقام قرب الهی
  • متنعم شدن از انواع نعمت‌های بهشتی
  • نوشیدن از تسنیم که گواراترین شراب بهشتیان است.
  • ورود به بهشت بدون حساب
  • داشتن مقام شفاعت[۱۹]

در منابع شیعه

علاوه بر موارد بالا، در منابع روایی شیعه آمده است که سابقون، پیامبران و اولیای خدا هستند و خدا پنج روح در آنها قرار داده که عبارتند از:

  • روح القُدُس، که اشیا را با آن شناختند.
  • روح ایمان، که با آن از خدا خوف دارند.
  • روح قوّت، که با آن قادر به اطاعت از خدا هستند.
  • روح شهوت، که با آن خواستار اطاعت خدا و بیزار از عصیان او شدند.[یادداشت ۲]
  • و روحِ در جریانی که به وسیلۀ آن در میان مردم رفت و آمد می‌کنند.[۲۰][یادداشت ۳]

در فرازی از دعای کمیل امام علی (ع) برای سابقان میدان‌هایی را تصویر کرده است که با حضور در آنها می‌توان به سوی خداوند متعال شتافت؛ و امیرالمؤمنین(ع) با درخواست توان و نیروی بدنی و عزم و همت و خشیت قلبی از خداوند درخواست کرده بتواند در پرتو اینها در این میدان‌ها حضور پیدا بکند.[۲۱]

مصادیق

  • اغلب مفسران پیشینیان (الاولین) را امت‌های پیش از اسلام و متأخران را امت اسلام معنا کرده‌اند.[۲۲]

اما در جمع بین این دیدگاه و بین روایتی که از ابوهریره نقل شده است، اختلاف وجود دارد. از ابوهریره نقل شده وقتی آیۀ ۱۳ و ۱۴ سورۀ واقعه نازل شد، بر مسلمانان گران آمد که سابقون از امت‌های پیشین بسیار باشند و از امت اسلام اندک. پس آیۀ ۳۹ و ۴۰ نازل شد (گروهی از پیشینیان و گروهی از متأخران) و پیامبر (ص) به صحابه فرمود شما دو سوم، بلکه نیمی، از بهشتیان هستید و در نیم دیگر نیز با پیشینیان شریک خواهید بود.[۲۳]

پیامبر(ص) در پاسخ سوال ابن عباس:
ابن عبّاس گويد: از تفسير قول خدا- عزّ و جلّ- السَّابِقُونَ السَّابِقُونَ أُولئِكَ الْمُقَرَّبُونَ فِي جَنَّاتِ النَّعِيمِ «پيشى‌‏گيرندگان (به ايمان) همان پيشى‏‌گيرندگان (به‌بهشت) هستند، آنان مقرّبانند، در بهشت‏‌هاى پر نعمت خواهند بود» از رسول خدا(ص) پرسيدم، فرمود: جبرئیل به‌من گفته: اينان علی(ع) و شیعیان او هستند، آنانند كه به بهشت پيشى گيرند، و به‌جهت كرامتى كه خداوند بآنان نموده، مقرّبانِ درگاه خداى متعال مى‌‏باشند.

شیخ مفید، امالی، ص۲۹۸.

زمخشری گفته گرچه سابقون از امت اسلام اندک‌ند و از امت‌های پیشین زیاد، اما خدا بر امت اسلام رحمتی نازل کرده و چیزهایی را بر آنان بخشیده که بر دیگران نبخشیده و به پیامبر آنها مقام شفاعت داده است که در نتیجه تعداد نجات‌یافتگان آنها که از اصحاب یمین هستند بسیار است.[۲۴]

  • برخی گفته‌اند شاید مراد از پیشینیان، مردم صدر اسلام و مراد از متأخران مسلمانان دوره‌های بعدی‌ باشند.[۲۵]برخی دیگر از مفسران تعبیر به ثلّة(جماعت بسیار) برای پیشنیان و «قلیل» برای امت اسلام را این گونه توجیه کرده‌اند که افرادی که به پیامبران پیشین ایمان آورده‌اند نسبت به ایمان آورندگان به پیامبر اسلام بیشتر بوده‌اند.[۲۶]

علی(ع) و شیعیان

در روایات دیگری، به مصادیق السابقون به طور خاص اشاره شده، از جمله در روایتی از ابن عباس آمده که از پیامبراکرم راجع به معنای «السابقون السابقون» پرسش کرده و آن حضرت فرموده که جبرئیل گفته است آنها علی(ع) و شیعیان او هستند که به بهشت سبقت می‌گیرند.[۲۷]

ابن مردویه اصفهانی [۲۸]در تفسیر آیۀ ۱۰ سورۀ واقعه از ابن عباس نقل می‌کند که آیۀ «السابقون السابقون» دربارۀ حزقیل (مؤمن آل فرعون) و حبیب نجار (که داستانش در سوره یس آمده) و علی بن ابی طالب(ع) نازل شده است، که هر یک در میان امت خویش پیشگام هستند و علی(ع) افضل آنهاست.[۲۹]

در روایات شیعه، علاوه بر انبیا و امام علی(ع) وامام حسن(ع) و امام حسین(ع) ، برخی صحابۀ بزرگ مانند خدیجه، سمیه و پسرش عمار یاسر، سلمان فارسی، مقداد، ابوذر و بلال و برخی از اصحاب ائمه علیهم السلام همچون زرارة بن اعین، ابوبصیر مرادی، محمد بن مسلم و برید بن معاویه عجلی) از مصادیق سابقون دانسته شده‌اند.[۳۰]

در روایتی نیز، به نقل از محمد بن سنان از داوود بن کثیر رقی از امام صادق(ع)، آیۀ ۱۰ سوره واقعه به خلقت ازلی مخلوقات تفسیر، و گفته شده است که پیامبر (ص) و ائمه نخستین کسانی بودند که وارد آتشی شدند که در عهد اَلَسْت و عالم ذرّ (عالم میثاق) برای آزمایش بندگی خدا مهیا شده بود و سپس شیعیان آنان وارد آتش شدند و از این رو آنان سابقونند.[۳۱]

پانویس

  1. ازهری و ابن منظور، ذیل «سبق»
  2. نک: راغب اصفهانی؛ ابن منظور؛ مصطفوی، ذیل سبق؛ نک: راغب اصفهانی، ذیل «سبق
  3. بقره/۱۴۸؛ مائده/۴۸
  4. حدید/۲۱
  5. حشر/۱۰
  6. توبه/۱۰۰
  7. فاطر/۳۲
  8. مؤمنون/۵۷-۶۱؛ واقعه/۱۰
  9. نک:ابن عاشور؛ سید قطب، ذیل آیه
  10. https://javadi.esra.ir/fa/w/%D8%AA%D9%81%D8%B3%DB%8C%D8%B1-%D8%B3%D9%88%D8%B1%D9%87-%D9%88%D8%A7%D9%82%D8%B9%D9%87-%D8%AC%D9%84%D8%B3%D9%87-1-1396/09/22-
  11. توبه: ۱۰۰
  12. نک: طبری؛ طوسی، تبیان؛ ماوردی؛ طبرسی؛ ابوحیان اندلسی؛ طباطبایی، ذیل توبه/۱۰۰
  13. نک: طبری؛ طبرسی، ذیل آیه، حدید/۱۰
  14. نک: طباطبایی، ذیل آیه
  15. طباطبایی، المیزان، منشورات اسماعیلیان، ج۹، ص۳۷۲.
  16. طباطبایی، المیزان، منشورات اسماعیلیان، ج۹، ص۳۷۲.
  17. نک: افسرالدین، ذیل سابقه
  18. نک: طبری؛ ثعلبی؛ میبدی؛ طبرسی؛ سورآبادی؛ قرطبی، ذیل واقعه/۱۰
  19. نک: طبرسی، مجمع البيان في تفسير القرآن،۱۴۱۵ق، ج۹، ص۳۵۸؛ قمی؛ ثعلبی؛ زمخشری؛ سمرقندی؛ آلوسی، ذیل فاطر/۳۲
  20. محمدبن حسن صفار، ص۴۶۶؛ كلینی، ج۱، ص۲۷۱–۲۷۲
  21. قمی، مفاتیح الجنان، دعای کمیل.
  22. نک: مقاتل‌بن سلیمان؛ طبری؛ طبرسی؛ زمخشری؛ بیضاوی؛ آلوسی؛ طباطبایی، ذیل آیه
  23. نک:احمدبن حنبل، ج۲، ص۳۹۱؛ ابن‌ابی حاتم رازی، ج۱۰، ص۳۳۳۰
  24. برای دیگر وجوه جمع این تعارض نک: بیضاوی؛ آلوسی؛ ابن عاشور، ذیل آیات
  25. نک: طبرسی؛ قرطبی، ذیل آیه
  26. طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۱۵ق، ج۹، ص۳۵۹.
  27. مفید، ص۲۹۸؛ طوسی، امالی، ص۷۲؛ حاکم حسکانی، ج۲، ص۲۹۵
  28. ابن مردویه اصفهانی، ص۳۳۰
  29. نیز نک: سیوطی؛ شوکانی؛ آلوسی، ذیل آیه
  30. نک: طبرسی، ذیل فاطر/۳۲؛ حویزی، ذیل توبه/۱۰۰، واقعه/۱۰
  31. نعمانی، ص۹۱؛ مختصر البصائر، الحلی العاملی، ۱۴۲۱ق، ص۴۳۸؛ قس د. اسلام، ذیل مدخل، که تمامی مقالۀ خود را بر این اساس سامان داده و آن را با عقاید صوفیان و فرقۀ بابیه مقایسه کرده است.

یادداشت

  1. فالمراد بالسابقين هم السابقون إلى الإيمان من بين المسلمين من لدن طلوع الإسلام إلى يوم القيامة.
  2. دربرخی روایات کاربرد روح شهوت را خوردن وآشامیدن و آمیزش با همسر حلال(مشروع) دانسته است. وَ رُوحَ الشَّهْوَةِ فَبِهِ أَكَلَ وَ شَرِبَ وَ أَتَى النِّسَاءَ مِنَ الْحَلَالِ کلینی،کافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۲۷۲.
  3. در برخی روایات به جای «روح المَدرَج» تعبیر «روح الحیاة» آمده است و برخی بر این باورند که منظور ازاین دو یکی استhttps://binesheno.com/بخش-چهاردهم-انسان-دارای-چند-روح-است/ و روایت دیگری مؤیّد این احتمال است که امام صادق(ع) به مفضل بن عمر در تعریف روح الحیاة می‌گوید: رُوحَ الْحَيَاةِ فَبِهِ دَبَّ وَ دَرَجَ.«روح زندگی که با آن راه برود.» کلینی، کافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۲۷۲.

منابع

  • قرآن کریم
  • شهاب الدین محمودبن عبدالله آلوسی بغدادی، تفسیر روح المعانی، بیروت، دار احیاء التراث العربی.
  • عبدالرحمن بن محمدبن أبی حاتم رازی، تفسیر القرآن، چاپ أسعد محمد الطیب، صیدا، المكتبۀ العصریۀ.
  • احمد بن موسی ابن مردویه اصفهانی، مناقب علی بن أبی طالب(ع) و ما نزل من القرآن فی علی (ع)، چاپ عبدالرزاق محمد حسین حرزالدین، قم، ۱۴۲۴ - ۱۳۸۲ش.
  • محمد طاهر بن محمد شاذلی معروف به ابن عاشور، تفسیر التحریر والتنویر، تونس، دار سحنون، ۱۹۹۷/ ۱۳۷۶.
  • ابن منظور.
  • ابوحیان محمدبن یوسف اندلسی، البحر المحیط، چاپ عادل أحمد عبدالموجود/ علی محمد معوض، بیروت، ۱۴۲۲/ ۲۰۰۱.
  • احمدبن حنبل بغدادی، مسند احمد، بیروت، دار صادر، بی تا.
  • ابومنصور محمدبن احمد ازهری، تهذیب اللغۀ، چاپ عبدالسلام محمد هارون، مصر، ۱۳۸۴/ ۱۹۶۴.
  • عبدالله بن عمر بیضاوی شیرازی، انوار التنزیل واسرار التأویل معروف به تفسیر بیضاوی، بیروت، ۱۳۳۰.
  • ابواسحاق احمدبن محمد ثعلبی نیشابوری، الکشف و البیان المعروف تفسیر الثعلبی، چاپ أبی محمدبن عاشور، بیروت، ۱۴۲۲/۲۰۰۲.
  • عبیدالله بن احمد معروف به حاکم حسکانی، شواهد التنزیل، چاپ محمد باقر محمودی، تهران، ۱۴۱۱/ ۱۹۹۰.
  • عزالدین حسن بن سلیمان حلّی، مختصر بصائر الدرجات، نجف، ۱۳۷۰/ ۱۹۵۰.
  • عبدعلی بن جمعه عروسی حویزی، تفسیر نور الثقلین، چاپ هاشم رسولی محلاتی، قم، ۱۴۱۲/ ۱۳۷۰ ش.
  • ابوالقاسم حسین بن محمد معروف به راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، قم، ۱۴۰۴.
  • زمخشری.
  • ابواللیث نصربن محمد سمرقندی،تفسیر السمرقندی، چاپ محمود مطرجی، بیروت، دارالفكر.
  • ابوبکر عتیق بن محمد سورآبادی، تفسیر سورآبادی، چاپ علی اکبر سعیدی سیرجانی، تهران، ۱۳۸۰ش.
  • الحلی العاملی، مختصر البصائر، محقق / مصحح: مظفر، مشتاق‌، قم، ناشر: مؤسسة النشر الإسلامي‌،۱۴۲۱ق.،
  • محمدبن علی بن محمد شوکانی، فتح القدیر، چاپ سید ابراهیم، قاهره، ۲۰۰۷.
  • محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات، چاپ حسن کوچه¬باغی، تهران، ۱۳۶۲ش.
  • طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن.
  • طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن.
  • محمدبن جریر طبری، جامع‌البیان فی تفسیرالقرآن، چاپ اختصارات.
  • محمد بن حسن طوسی، الأمالی، چاپ الدراسات الإسلامیۀ، قم، ۱۴۱۴ق.
  • محمد بن حسن طوسی، التبیان.
  • محمد فؤاد عبدالباقی، المعجم المفهرس لالفاظ القرآن الکریم، قاهره، ۱۳۶۴ق.
  • خلیل بن احمد فراهیدی، کتاب العین، قم، ۱۴۱۰.
  • محمد بن عمر فخررازی، التفسیر الکبیر أو مفاتیح الغیب، بیروت، ۱۴۲۱/۲۰۰۰ق.
  • محمدبن احمد انصاری قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، چاپ ابراهیم اطفیش، بیروت، ۱۴۰۵/ ۱۹۸۵.
  • سید قطب، فی ظلال القرآن، بیروت، ۱۳۸۶/ ۱۹۶۷.
  • علی بن ابراهیم قمی، تفسیر القمی، چاپ طیب موسوی جزائری، قم، ۱۴۰۴.
  • کلینی، الکافی، تحقیق علی اکبر غفاری، دارالکتب الاسلامیه، تهران.
  • علی بن محمد ماوردی، النکت والعیون، چاپ عبدالمقصود بن عبدالرحیم، بیروت، ۱۹۹۲/ ۱۳۷۱.
  • سید حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، تهران، ۱۳۶۰.
  • محمدبن محمدبن نعمان معروف به شیخ مفید، الامالی، چاپ حسین استاد ولی/ علی اکبر غفاری، بیروت، ۱۴۱۴/ ۱۹۹۳.
  • مقاتل بن سلیمان، التفسیر، چاپ احمد فرید، بیروت، ۱۴۲۴/ ۲۰۰۳.
  • احمد بن محمد میبدی، کشف الاسرار وعدۀ الابرار معروف به تفسیر خواجه عبدالله انصاری، چاپ علی اصغر حکمت، تهران، ۱۳۶۱ش.
  • محمد بن ابراهیم نعمانی، كتاب الغیبه، چاپ فارس حسون كریم، قم، ۱۴۲۲.
  • The Quran: an Encyclopedia. Edited by Oliver Leaman. New York ۲۰۰۶.
  • Routledge. SABIQA (by Asma Afsaruddin).
  • EI۲. AL-SABIĶŪN (by D. MACEOIN.

پیوند به بیرون