تهامه
کتابشناسی یا ارجاعات این مقاله ناقص است. میتوانید با اصلاح نحوهٔ ارجاع به منابع بر طبق شیوهنامهٔ ارجاع به منابع، به ویکیشیعه کمک کنید. |
تِهامَه، دشتی ساحلی در امتداد دریای سرخ در غرب شبه جزیره عربستان است. تهامه در بعضی دورانها، به ویژه در اواخر قرن ششم میلادی در آغاز حکومت ایرانیان بر یمن، ولایتی مستقل به شمار میرفت.
در آغاز دوره اسلامی، برخی از مردم تهامه در غزوات بدر، احد و احزاب بر ضد مسلمانان جنگیدند؛ اما بیشتر مردم آنجا، به تدریج از طریق نامه و فرستادگان پیامبر اکرم(ص)، مسلمان شدند.
به مکه که جزئی از این سرزمین است نیز تهامه گفته میشود.
در لغت
تهامه (جمع آن: تِهائِم) از ریشه «ت ه م» در لغت به معنای شدت گرما و سکون باد و هوا است و در اصطلاح به زمین پست با آب و هوای گرم همراه با هوای ساکن گفته میشود.[۱] به نوشته یکی از محققان معاصر،[۲] واژه تهامه در متون عرب جنوبی به صورت تهمت و تهمتم و به معنای سواحل پست میان کوه و دریا آمده و ظاهراً این واژه با کلمه تِیهُوم عبری و تِیامْتو بابلی، به معنای دریا، از یک ریشه است. به مردم منسوب به این منطقه تهامی میگویند. منطقه تِهامَه غور یا سافله نیز خوانده میشود.[۳]
تهامه به مکه نیز اطلاق میشد و به پیامبر اکرم(ص) از این جهت، تهامی میگفتند.[۴]
جغرافیا
دشتِ وسیع تهامه از بندر عَقَبه در جنوب اردن تا سواحل جنوبی شبه جزیره عربستان نزدیک تنگه باب الْمَنْدَب (در جنوبیترین نقطه یمن) امتداد دارد. این منطقه از مشرق با رشتهکوههای مَدین و سَراة (در شبه جزیره عربستان) و کوههای غربی یمن (همگی با امتداد شمال غربی جنوب شرقی) احاطه شده است و از مغرب به دریای سرخ منتهی میشود. طول آن بیش از ۲۰۰۰ کیلومتر و پهنای آن از ۶۰ تا ۱۲۰ کیلومتر متغیر است.[۵] در واقع، عرض تهامه، از دامنههای غربی رشتهکوههای مذکور تا دریای سرخ، به دوری رشتهکوهها از دریا و نزدیکی آنها به دریا بستگی دارد. این فاصله در شمال شبه جزیره عربستان اندک و در جنوب آن بیشتر است. پهناورترین قسمت آن نزدیک جده است.[۶]
تهامه شیب اندکی به سمت مغرب دارد. با توجه به آثار جانداران دریایی که در آنجا به دست آمده، احتمالاً این سرزمین در گذشتههای دور جزو بستر دریای سرخ بوده و به تدریج با پس رفتن آب دریا و فرسایش خاک پدید آمده است.[۷]
تقسیمات
تهامه به سه قسمت عمده تقسیم میشود: تهامه حجاز به مرکزیت مکه در شمال، تهامه عَسیر به مرکزیت اَبها در قسمت میانی و تهامه یمن به مرکزیت زَبید در جنوب،[۸] تهامه یمن از دو قسمت دیگر شهرت بیشتری دارد و بیشتر مورخان به آن توجه خاصی نشان دادهاند. چند منطقه دیگر نیز به تهامه معروفاند، مانند تهامه جنوبی در امتداد دریای عرب و تهامه شرقی.[۹]
تهامه یمن نیز بر اساس قبایل ساکن در آن، از جنوب به شمال، به چهار قسمت تقسیم میشود: سرزمین بنی مجید به مرکزیت الشِّقاق، سرزمین اشعریها به مرکزیت زَبید، سرزمین عَكّها که وسیعترین و مهمترین قسمت تهامه یمن است (دارای سه وادی و شهرهای مهمی مانند باجِلْ، بیت الفقیه و حُدَیده) و سرزمین حَكَم بن سعدالعشیره (معروف به مخلاف سلیمانی) به مرکزیت شهر باستانی عَثْر/عَثَّر.[۱۰] برخی مؤلفان طول تهامه یمن را در صدر اسلام، حدود ۶۱۵ کیلومتر و عرض آن را در مناطق شمالی حدود شصت و در مناطق جنوبی کمتر از پانزده کیلومتر تخمین زدهاند که دربرگیرنده برخی نواحی بود، مانند عدن، لَحْج، المَنْدَب، اَبْین، زبید، حَكَم (سرزمین حکم بن سعدالعشیره) عَثَّر وم جَحْدم (كَتَنْبَل کنونی).[۱۱]
کوهها و رودها
در تهامه کوههای مشهوری هست، از جمله رَضْوی، ابوقُبیس، صفا، عرفات و حِراء.[۱۲] همچنین رودهای بسیاری در جهت شرقی غربی در آن جریان دارد که از مهمترین آنهاست: دامَه، شهود، الحَمْض و القاحه در شمال، مَرّ، یلَمْلَم، اللیث، حَلی و بِیش در قسمت میانی و مَوْر،[۱۳] مَوزَع، رِمَع، سُرْدُد، سِهام و زَبید در جنوب.[۱۴] علاوه بر آن، در تهامه چشمههای بسیاری هست که از آب بعضی از آنها، مانند بُحَیر، برای آشامیدن و کشاورزی استفاده میشود.[۱۵]
آب و هوا
بیشتر سرزمین تهامه شنی، بسیار گرم و جزو بیابانهای خشک است. متوسط دمای سالانه آن، به ویژه در قسمتهای میانی، ۲۶ تا ْ۳۰ است. سواحل آن نیز رطوبت اندکی (۴۵ تا ۶۵%) دارد.[۱۶] تهامه یمن از دیگر مناطق شبه جزیره عربستان، مرطوبتر و گرمتر است.[۱۷] به علت گرمای شدید تهامه که از جایی به جای دیگر متفاوت است بیشتر کاروانهای بازرگانی قدیم، شبانه از این منطقه عبور میکردند.[۱۸] همچنین بادهایی مشهور به سَموم در این منطقه میوزد که موجب حرکت شنها و ایجاد گردباد میشود.[۱۹] میزان بارش در تهامه اندک است؛ در قسمتهای شمالی کمتر از بیست و پنج میلیمتر، در قسمتهای میانی کمتر از صد میلیمتر و در قسمتهای جنوبی حدود سیصد میلیمتر در سال. خاک تهامه در بعضی مناطق حاصلخیز است و در آن نواحی محصولاتی چون ذرت، کنجد، خرما، موز، زعفران، انار و حبوبات به عمل میآید.[۲۰] عدهای از مردم تهامه به دامپروری و صید ماهی و مروارید میپردازند.[۲۱]
راهها
راه اصلی در سواحل تهامه با جهت شمال غربی جنوب شرقی، نقش مهمی در ارتباط شهرها و آبادیها دارد. در مسیر این راه، در بعضی از شهرها (مانند ضُبا در شمال، جده در قسمت میانی و حُدیده در جنوب) راههای دیگری با جهت غربی شرقی احداث شده است که شهرهای تهامه را به قسمت میانی شبه جزیره عربستان متصل میکند.
شهرها و آبادیها
تهامه شهرها و آبادیهای بسیاری دارد که بعضی از آنها از دورههای قدیم به جا ماندهاند. مهمترین شهرهای آن عبارتاند از: الوَجْه و مدینه و ینْبُع در شمال، مکه و جده در قسمت میانی و جازان (جیزان) و حدیده و زَبید (مهمترین شهر تهامه یمن در قرون نخستین اسلامی) و حَیس و بیت الفقیه در جنوب. بعضی از این شهرها، مانند ینبع و جازان و حدیده، از بندرهای معروف تهامه به شمار میروند.[۲۲] برخی از آبادیهای معروف و کهن تهامه اینهاست: جَبَله (که ظاهراً قدیمترین آبادی تهامه است)، جُحفه نزدیک محل غدیر خم، بنی سعد که پیامبر اکرم(ص) در کودکی مدتی در آنجا بود و حُدَیبیه.[۲۳]
دوران قبل از اسلام
- در ۵۷۰ میلادی، مردم تهامه بر محمد بن خُزاعی، کارگزار ابرهه، شوریدند و او را به قتل رساندند و همین امر باعث لشکرکشی ابرهه به سوی مکه شد.[۲۴]
- تهامه در بعضی دورانها، به ویژه در اواخر قرن ششم میلادی در آغاز حکومت ایرانیان (ابناء) بر یمن، ولایتی مستقل به شمار میرفت[۲۵] و تا ظهور اسلام تابع پادشاهان ساسانی بود.[۲۶]
- در دوره ساسانیان، کارگزار تهامه مأمور جمعآوری خراج این سرزمین بود. این کارگزار را مرزبان منطقه بادیه برمیگزید.[۲۷] تقریباً در همین زمانها، تهامه صحنه نبردهای معروف میان قبایل مختلف عرب بود.
- در عصر جاهلیت، عَمْرو بن لُحَی اَزْدی بتپرستی را در تهامه، مثل جاهای دیگر شبه جزیره عربستان، رواج داد.[۲۸] مهمترین بتهای عَكّها و اشعریها در تهامه عبارت بودند از: سَعد؛ المنطبق که گفته میشود پس از اسلام شمشیری در آن یافتند و پیامبر اکرم(ص) آن را مِخذَم نامید و به خود اختصاص داد؛ و ذوالخَلَصَه که جریر بن عبداللّه بَجَلی آن را شکست.[۲۹]
تاریخ دوره اسلامی
در عصر پیامبر(ص)
در آغاز دوره اسلامی، برخی از مردم تهامه در غزوات بدر، احد و احزاب بر ضد مسلمانان جنگیدند.[۳۰] اما بیشتر مردم آنجا، به تدریج از طریق نامه و فرستادگان پیامبر اکرم(ص) مسلمان شدند.[۳۱]
در سال ششم، اسلام در تهامه تبلیغ شد و در سال هفتم، گروهی از قبایل اشعری و عكّ مسلمان شدند.[۳۲] پیامبر اکرم(ص) در سال هشتم، خالد بن ولید را برای دعوت مردم یمن روانه جنوب تهامه کرد، اما وی افراد قبیله بنی جَذِیمه را کشت و خشم رسول اکرم را بر انگیخت.[۳۳] در قسمتهای جنوبی تهامه، به اذان (باذام)، کارگزار ساسانیان در یمن، مسلمان شد و تهامه مانند دیگر نواحی یمن به قلمرو اسلام پیوست. پس از آن، پیامبر اکرم(ص) به اذان را فرمانروای سراسر یمن، از جمله تهامه کرد.[۳۴]
پس از رواج اسلام در بخشهایی از تهامه، پیامبر اکرم(ص) تعدادی از صحابه و بزرگان یمن، از جمله علی(ع) ، ابوسعید خالد بن سعید بن عاص و فَروة بن مُسَیک مرادی را برای آموزش اصول اسلام و جمعآوری خراج یا به عنوان عاملان خود به تهامه روانه کرد.[۳۵]
در عصر خلفا
ابوبکر، پس از به خلافت رسیدن، سپاهی به سرداری سُوَیدبن مُقرّن و خالدبن أُسید برای سرکوبی مرتدان و مخالفان راهی تهامه کرد.[۳۶] یکبار دیگر عدهای از اهالی تهامه، از جمله برخی از اشعریها و عكّها، مرتد شدند اما سپاهیان اسلام به سرداری عبدالله بن ابی امیه بن مُغیره مخزومی و طاهربن أبی هاله آنان را سرکوب کردند.[۳۷] در پی سرکوبی مرتدان، گروهی از افراد قبایل عكّ و مَذْحِج و اشعری راهی مدینه شدند و همراه مسلمانان در فتوحات شرکت کردند.[۳۸]
تهامه که تا هنگام رحلت پیامبر(ص) یکی از سه مِخلاف (استان) یمن به شمار میرفت، در دوره خلافت ابوبکر با مخلاف جَنَد ادغام شد و آنگاه حضرت علی(ع) تمام یمن و از جمله تهامه را جزو یک ولایت قرار داد.[۳۹]
در عصر عباسیان
تهامه تا اواخر قرن دوم به عنوان بخشی از یمن، زیر نظر والیان اموی و بعد والیان عباسی قرار داشت و به علت دور بودن از مراکز خلافت امویان (دمشق) و عباسیان (بغداد)، بجز در مواردی نادر، از استقرار سیاسی نسبی و آرامش کلی برخوردار بود.[۴۰]
خاندانهای مشهور
در دوره اسلامی، بعضی طوایف و خاندانها از جایگاه ویژهای در این سرزمین برخوردار شدند، مانند سادات علوی بنی اَهْدَل، اشعریها که در منطقه وسیعی از تهامه اقامت داشتند و اَصابح که مالک بن انس اصبحی (امام مذهب مالکی) به آن منسوب است.[۴۱] همچنین خاندان ابی عُقامه از مشهورترین خاندانهای این سرزمین و شافعی مذهب بودند، شماری از قاضیان تهامه از میان آنان بر خاستند[۴۲] و بنی زَواک که از سادات حسینی بودند.[۴۳]
بزرگان تهامه
از تهامه بزرگان بسیاری برخاستهاند که برخی از مشهورترین آنان عبارتاند از:
- حُصَین بن نَضْله، معروف به کاهن که در دوران جاهلیت به بزرگ اهل تهامه مشهور بود
- عبدالرحمان غافِقی تهامی (متوفی ۱۱۴)، فاتح بخشی از فرانسه[۴۴]
- ابوقُرّه موسی بن طارق زَبیدی، شاگرد مالک بن اَنَس و مؤلف اولین مسند حدیث در تهامه[۴۵]
بزرگان دیگری که به زَبید منسوباند، عبارتاند از:
- عبدالرحمان بن علی دَیبَع زبیدی، مورخ قرن دهم و مؤلف قرّة العیون بأخبار الیمن المیمون و نیز بغیة المستفید باخبار مدینة زبید
- محمد مرتضی حسینی زبیدی مؤلف تاج العروس من جواهر القاموس
- محمدبن ابی بکر، معروف به ابن حَطّاب زبیدی، فقیه
- علی بن عبدالرحمان حداد، ترویج کننده طریقت قادریه
- علی بن عمربن دَعْسین، مروّج طریقة شاذلیه در تهامه[۴۶]
- ابوبکربن عیسی بن عثمان اشعری، معروف به ابن حَنْکاس، فقیه حنفی بزرگ تهامه[۴۷]
- ابوالحسن علی بن محمد تهامی (متوفی ۴۱۰ یا ۴۱۶)، شاعر مشهور عرب[۴۸]
- حسن بن محمد تهامی، شاعر قرن چهارم و پنجم[۴۹]
- حسین بن علی قمی معروف به ابن قم، شاعر صلیحیها[۵۰]
همچنین صحابیان و محدّثان و فقها و متکلمانی که با عنوان اشعری شناخته میشوند (مثلاً ابوموسی اشعری، ابوالحسن اشعری و سعد بن عبدالله اشعری) همه به تهامه منسوباند.
پانویس
- ↑ یاقوت حموی، ذیل مادّه؛ ابن منظور، ذیل «تهم»
- ↑ جوادعلی، ج۱، ص۱۷۰
- ↑ یاقوت حموی، ذیل ماده
- ↑ ابن خلّکان، ج۳، ص۳۸۱؛ حمیری، ص۱۴۱ ۱۴۲
- ↑ وصفی زکریا، ص۸۰
- ↑ محجوب، ذیل مادّه
- ↑ وصفی زکریا، ص۸۰ ۸۱
- ↑ حمزه، ص۱۸؛ وصفی زکریا، ص۸۰؛ قس کحّاله، ۱۳۸۴، ص۱۲۱۳
- ↑ جوف یا یمامه؛ ابن سعید مغربی، ج۱، ص۱۴۵، پانویس ۳؛ وصفی زکریا، همانجا
- ↑ رجوع کنید به: به بَعْکر، ص۳۲۳۳۲۴؛ عبداللّه عبدالسلام حداد، ص۴۱
- ↑ رجوع کنید به: شجاع، ۱۴۰۸، ص۴۹۵۱؛ حَجری یمانی، ج۱، جزء ۱، ص۱۵۶ ۱۵۸
- ↑ محل بعثت پیامبر اکرم(ص)؛ سُلَمی، ص۳۹۶، ۴۱۸۴۱۹
- ↑ مهمترین رود تهامة یمن با مساحت حوضة آبریز ۹۰۰، ۷ کیلومترمربع
- ↑ اطلس المملکة العربیة السعودیة، ص۳۹؛ الموسوعة الیمنیة، ذیل «الاودیة»
- ↑ رجوع کنید به: سلمی، ص۳۹۸؛ ابن مجاور، ص۶۴
- ↑ اطلس المملکة العربیة السعودیة، ص۴۷؛ حمزه، ص۶۵
- ↑ وَهْبه، ص۵
- ↑ وصفی زکریا، ص۸۲
- ↑ وصفی زکریا، ص۸۲
- ↑ باوزیر، ص۱۷۸؛ وصفی زکریا، ص۸۱، ۱۱۸۱۱۹، ۱۳۱؛ حجری یمانی، ج۱، جزء ۱، ص۱۶۲
- ↑ وصفی زکریا، ص۸۲؛ برای اطلاع بیشتر رجوع کنید به: مُقْحَفی، ذیل مادّه؛ الموسوعة الیمنیة، ذیل مادّه
- ↑ برای اطلاع بیشتر رجوع کنید به: ابن مجاور، ص۵۳، ۹۰۹۴
- ↑ رجوع کنید به: سلمی، ص۴۰۸، ۴۱۰۴۱۱
- ↑ طبری، ج۲، ص۱۳۱، ۱۳۴
- ↑ سُلَمی، مقدمه عبدالسلام محمد هارون، ص۳۷۵
- ↑ جرافی یمنی، ص۷۹۸۰؛ پیوتروفسکی، ص۸۰
- ↑ ابن خرداذبه، ص۱۲۸
- ↑ ابن کلبی، ص۵۸
- ↑ ابن کلبی، ص۳۴۳۶؛ ابن حبیب، ۱۳۶۱، ص۳۱۸؛ ابن دُرَید، ج۱، ص۵۶
- ↑ طبری، ج۲، ص۵۰۰، ۵۷۰
- ↑ شجاع، ۱۴۰۸، ص۱۴۹
- ↑ ابن سعد، ج۱، قسم ۲، ص۷۹؛ ابن قاسم، قسم ۱، ص۶۹، ۷۱؛ سید، ص۴۱
- ↑ طبری، ج۳، ص۶۶
- ↑ ابن خلدون، ج۴، ص۲۷۰؛ وصفی زکریا، ص۴۹
- ↑ رجوع کنید به: ابومخرمه، ج۲، ص۶۷؛ ابن قاسم، قسم ۱، ص۷۰۷۲
- ↑ طبری، ج۳، ص۲۴۹، ۳۱۹
- ↑ طبری، ج۳، ص۳۲۰۳۲۱؛ ابن خلدون، ج۲، ص۴۹۲۴۹۳؛ ابن قاسم، قسم ۱، ص۷۵
- ↑ جرافی یمنی، ص۸۸؛ حداد، ج۱، ص۱۷۳
- ↑ شجاع، ۱۴۰۸، ص۲۴۱۲۴۲؛ عبدالله عبدالسلام حداد، ص۵۱
- ↑ الموسوعة الیمنیة، ذیل «تاریخ الیمن فی ظل الدولة الامویة و العباسیة»؛ سید، ص۴۲، ۵۲
- ↑ رجوع کنید به: ابن حائک، ۱۴۰۳، ص۸۵؛ جُرافی یمنی، ص۶۲، ۶۴؛ مقحفی، ذیل «بنوالاهْدَل»
- ↑ رجوع کنید به: عماره یمنی، ص۲۳۳۲۳۶
- ↑ برای نمونه رجوع کنید به: زُبّاره یمنی، قسم ۵، بخش ۲، ص۱۶، ۱۰۸، ۱۴۳
- ↑ بعکر، ص۱۶۴، ۲۰۳۲۰۷
- ↑ ابومحزمه، ج۲، ص۲۵۹۲۶۰؛ بعکر، ص۳۲۵
- ↑ بعکر، ص۳۲۵
- ↑ بعکر، ص۴۲۲۴۲۳
- ↑ ابن خلّکان، ج۳، ص۳۷۸۳۸۱
- ↑ کحّاله، ۱۹۵۷۱۹۶۱، ج۳، ص۲۷۸
- ↑ عماره یمنی، ص۱۹۴
منابع
- ابن حائک، صفة جزیرة العرب، چاپ محمدبن علی أکوع، صنعاء ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
- ابن حائک، کتاب الاکلیل، ج۲، چاپ محمدبن علی أکوع، قاهره ۱۳۸۶/۱۹۶۶.
- ابن حبیب، کتاب المحبّر، چاپ ایلزه لیشتن شتتر، حیدرآباد دکن ۱۳۶۱/۱۹۴۲، چاپ افست بیروت، بیتا.
- ابن حبیب، کتاب المنمّق فی اخبار قریش، چاپ خورشید احمد فارق، حیدرآباد دکن ۱۳۸۴/۱۹۶۴.
- ابن خرداذبه.
- ابن خلدون.
- ابن خلّکان.
- ابن سعد.
- ابن سعید مغربی، نشوة الطرب فی تاریخ جاهلیة العرب، چاپ نصرت عبدالرحمان، عمان ۱۴۰۲/۱۹۸۲.
- ابن قاسم، غایة الامانی فی اخبار القطر الیمانی، چاپ سعید عبدالفتاح عاشور، قاهره ۱۳۸۸/ ۱۹۶۸.
- ابن کلبی، کتاب الاصنام، چاپ احمد زکی پاشا، قاهره ۱۳۳۲/ ۱۹۱۴.
- ابن مجاور، صفة بلاد الیمن و مکة و بعض الحجاز، المسماة تاریخ المستبصر، چاپ اسکار لوفگرن، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۶.
- ابن منظور.
- عبداللّه طیب بن عبداللّه ابومخرمه، تاریخ ثغرعدن، چاپ اسکار لوفگرن، لیدن ۱۹۳۶ ۱۹۵۰م.
- اطلس المملکة العربیة السعودیة، ریاض: وزارة التعلیم العالی، ۱۴۲۰/۲۰۰۰.
- سعید عوض باوزیر، معالم تاریخ الجزیرة العربیة، عدن ۱۳۸۵/۱۹۶۶.
- عبدالرحمان بعکر، کواکب یمنیة فی سماء الاسلام، بیروت ۱۴۱۰/۱۹۹۰.
- میخائیل ب. پیوتروفکی، الیمن قبل الاسلام و القرون الاولی للهجرة: القرن الرابع حتی العاشر المیلادی، تعریب محمد شعیبی، بیروت ۱۹۸۷.
- عبداللّه جرافی یمنی، المقتطف من تاریخ الیمن، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
- محمدبن احمد حجری یمانی، مجموع بلدان الیمن و قبائلها، چاپ اسماعیل بن علی أکوع، صنعاء ۱۴۱۶/۱۹۹۶.
- محمدیحیی حداد، تاریخ الیمن السیاسی، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۶.
- فؤاد حمزه، قلب جزیرة العرب، ریاض، ۱۳۵۲/۱۹۳۳.
- محمدبن عبداللّه حمیری، الرّوض المعطار فی خبر الاقطار، چاپ احسان عباس، بیروت ۱۹۸۴.
- ایمن فؤاد سید، تاریخ المذاهب الدینیة فی بلاد الیمن حتی نهایة القرن السادس الهجری، قاهره ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
- عبدالرحمان عبدالواحد شجاع، الیمن فی صدرالاسلام: من البعثة المحمدیة حتی قیام الدولة الامویة، دمشق ۱۴۰۸/۱۹۸۷.
- عبدالرحمان عبدالواحد شجاع، الیمن فی عیون الرحالة، بیروت ۱۴۱۳/۱۹۹۳.
- طبری، تاریخ (بیروت).
- عبداللّه عبدالسلام حداد، مدینة حیس الیمنیة: تاریخها و آثارها الدینیة، قاهره ۱۴۱۹/۱۹۹۹.
- جوادعلی، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، بغداد ۱۴۱۳/۱۹۹۳.
- عماره یمنی، تاریخ الیمن، المسمّی المفید فی أخبار صنعاء و زبید، چاپ محمدبن علی أکوع، صنعاء ۱۹۸۵.
- عمر رضا کحّاله، جغرافیة شبه جزیرة العرب، چاپ احمدعلی، مکه ۱۳۸۴/۱۹۶۴.
- عمر رضا کحّاله، معجم المؤلفین، دمشق ۱۹۵۷۱۹۶۱، چاپ افست بیروت، بیتا.
- فاطمه محمد محجوب، الموسوعة الذهبیة للعلوم الاسلامیة، ج۱۰، قاهره: دارالفکر العربی، بیتا.
- ابراهیم احمد مقحفی، معجم البلدان و القبائل الیمنیة، صنعاء ۱۴۲۲/۲۰۰۲.
- مقدسی.
- الموسوعة الیمنیة، زیر نظر احمد جابر عفیف و دیگران، صنعاء ۱۴۱۲/۱۹۹۲، ذیل «الاشعر» (از معجم مقحفی)، «الادویة» (ازم. اسماعیل محمد متوکل)، «تاج العروس» (از حسین عبداللّه عمری و ابراهیم محمد صلوی)، «تاریخ الیمن فی ظل الدولة الامویة و العباسیة» (از حسین عبداللّه عمری)، «تهامة» (از فرانسین استون).
- احمد وصفی زکریا، رحلتی الی الیمن، دمشق ۱۴۰۶/۱۹۸۶.
- یاقوت حموی.
پیوند به بیرون
- منبع مقاله: دایرةالمعارف بزرگ اسلامی
- دانشنامۀ جهان اسلام