نَفْسِ اَمَّاره، حالتی نفسانی است که انسان را به بدی و گناه می‌کشاند. این اصطلاح از آیه ۵۳ سوره یوسف گرفته شده است. منظور از هواهای نفسانی را همان نفس اماره می‌دانند. همچنین مراد از جهاد با نفس یا جهاد اکبر که در روایات آمده است، مبارزه با نفس اماره دانسته شده است.

اخلاق
آیات اخلاقی
آیات افکآیه اخوتآیه اطعامآیه نبأآیه نجواآیه مشیتآیه برآیه اصلاح ذات بینآیه ایثار
احادیث اخلاقی
حدیث قرب نوافلحدیث مکارم اخلاقحدیث معراجحدیث جنود عقل و جهل
فضایل اخلاقی
تواضعقناعتسخاوتکظم غیظاخلاصخشیتحلمزهدشجاعتعفتانصافاصلاح ذات البینعیب‌پوشی
رذایل اخلاقی
تکبرحرصحسددروغغیبتسخن‌چینیتهمتبخلعاق والدینحدیث نفسعجبعیب‌جوییسمعهقطع رحماشاعه فحشاءکفران نعمت
اصطلاحات اخلاقی
جهاد نفسنفس لوامهنفس امارهنفس مطمئنهمحاسبهمراقبهمشارطهگناهدرس اخلاقاستدراج
عالمان اخلاق
ملامهدی نراقیملا احمد نراقیمیرزا جواد ملکی تبریزیسید علی قاضیسید رضا بهاءالدینیسید عبدالحسین دستغیبعبدالکریم حق‌شناسعزیزالله خوشوقتمحمدتقی بهجتعلی‌اکبر مشکینیحسین مظاهریمحمدرضا مهدوی کنی
منابع اخلاقی
قرآننهج البلاغهمصباح الشریعةمکارم الاخلاقالمحجة البیضاءرساله لقاءالله (کتاب)مجموعه وَرّامجامع السعاداتمعراج السعادةالمراقبات

از نفس اماره در مقابل نفس لوّامه و نفس مُطمئنّه یاد می‌شود. نفس اماره پایین‌ترین رتبه نفس است. رتبه بالاتر نفس لوامه است، که در آن، انسان خود را به‌خاطر خطاهایش سرزنش می‌کند. بالاتر از آن هم نفس مطمئنه قرار دارد که در آن به آرامش و اطمینان می‌رسد.

مفهوم‌شناسی

نفس اماره، به معنای بسیار امر کننده به بدی‌ها، حالتی نفسانی است که در آن، انسان از عقل پیروی نمی‌کند و به سمت گناه و فساد رو می‌آورد.[۱] این اصطلاح از آیه «إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَ‌ةٌ بِالسُّوءِ؛ نفس قطعاً به بدى امر مى‌كند»[۲] گرفته شده است.[۳] نفس اماره همان هواهای نفسانی دانسته شده است.[۴]

نفس اماره، پایین‌ترین رتبه نفْس

برخی نفس را دارای درجاتی می‌دانند و نفس اماره را پایین‌ترین درجه آن می‌شمارند. به‌گفته اینان، نفس چند رتبه دارد: رتبه پایین آن، نفس اماره است که در آن انسان از عقل فرمان نمی‌برد. رتبه بالاتر، نفس لَوّامه است که در آن، خودش را به‌خاطر کارهای بدش ملامت می‌کند. بالاتر از این رتبه هم نفس مُطمئنّه است.[۵] در این مرحله، بر اثر مداومت بر پیروی از عقل، این کار ملکه یا عادت نفس می‌شود و به اطمینان و آرامش می‌رسد.[۶]

منافات نداشتن نفْس‌های مختلف با یکی‌بودن هویت انسان

عالمان مسلمان می‌گویند انسان تنها یک نفْس یا خود دارد و وجود نفس اَمّاره و لوّامه و مطمئنه با یکی‌بودن نفْس منافات ندارد. به‌عقیده آ‌ن‌ها این اصطلاحات حالت‌ها و مراتب مختلف نفس را نشان می‌دهند؛[۷] یعنی وقتی نفس به کارهای بد فرمان می‌دهد، به آن نفس اماره می‌گوییم و زمانی که خود را به‌جهت آنکه اشتباهی از او سر زده، سرزنش می‌کند، آن را نفس لوامه می‌نامیم.[۸]

مبارزه با نفس اماره

در حدیثی از پیامبر اسلام(ص)، از جنگ نظامی با عنوان جهاد اصغر یاد شده و مبارزه با نفس، جهاد اکبر نامیده شده است.[۹] علامه طباطبایی، منظور از مبارزه با نفس در این حدیث را مبارزه با نفس اماره دانسته است.[۱۰] همچنین علامه مجلسی با استناد به حدیثی که می‌گوید بزرگ‌ترین دشمن تو نفس تو است،[۱۱] «بزرگ‌ترین دشمن» انسان را نفس اماره شمرده است.[۱۲]

مرتضی مطهری هم با استناد به حدیث «المُجاهِد مَن جاهَدَ نَفْسَه؛ مجاهد کسی است که با نفسش جهاد کند»[۱۳] نوشته است منظور از جهاد با نفس، مبارزه با نفس اماره است.[۱۴]

از نظر خواجه‌ نصیرالدین طوسی، نفس امّاره همان مرتبه حیوانی نفس انسان است. مسئولیت آن تلاش برای رسیدن به شهوات و غرایز است تا از این طریق بدن را حفظ کند. نفس حیوانی تربیت‌پذیر نیست، بنابراین بایستی توسط قوۀ غضب کنترل شود تا زیاده‌خواهی‌های آن باعث تباهی نفس نشود.[۱۵]

در ادبیات فارسی

اصطلاح نفس اماره در ادبیات فارسی کاربرد یافته است. برای مثال، سعدی در شعری، پیامد پیروی از نفس اماره را خواری بیان کرده است:

کند مرد را نفس اماره خوار
اگر هوشمندی، عزیزش مدار[۱۶]

محمود شبستری، عارف و شاعر قرن هشتم قمری، نفس اماره و لوامه را تعریف و با هم مقایسه کرده است:

چو می‌خواهی بدانی نفْس و شیطان
تو شیطان، کفرِ نفْس خویش می‌دان
اگر نفس تو امّاره است، شیطان
چو لوّامه شود، گردد مسلمان
چو باشد تند، امّاره است نامش
بود لوّامه، چون کردند رامَش[۱۷]

جستارهای وابسته

پانویس

  1. مصباح یزدی، آیین پرواز، ۱۳۹۹ش، ص۲۷.
  2. سوره یوسف، آیه ۵۳.
  3. مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۶۷، ص۳۷.
  4. مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۶۷، ص۳۶؛ مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۸۹ش، ج۲۳، ص۵۹۲.
  5. مصباح یزدی، آیین پرواز، ۱۳۹۹ش، ص۲۶-۲۷؛ مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۸۹ش، ج۳، ص۵۹۵-۵۹۶.
  6. مصباح یزدی، آیین پرواز، ۱۳۹۹ش، ص۲۷..
  7. مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۶۷، ص۳۶-۳۷؛ مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۸۹ش، ج۳، ص۵۹۵؛ مصباح یزدی، «اخلاق و عرفان اسلامی»، ص۸.
  8. مصباح یزدی، «اخلاق و عرفان اسلامی»، ص۸.
  9. نگاه کنید به کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۵، ص۱۲.
  10. علامه طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۴، ص۴۱۱.
  11. مجموعه ورام، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۵۹.
  12. مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۶۷، ص۳۶-۳۷.
  13. سید رضی، المَجازات النبویه، ۱۳۸۰ش/۱۴۲۲ق، ص۱۹۴.
  14. مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۸۹ش، ج۲۳، ص۵۹۲.
  15. خواجه‌ نصیرالدین طوسی، اخلاق ناصری، ۱۴۱۳ق‌، ج۱، ص۴۱.
  16. سعدی، بوستان، باب ششم در قناعت، بخش۴، گنجور.
  17. شبستری، کنزالحقایق، وبگاه گنجور.

منابع

  • سعدی، مصلح‌الدین، بوستان، باب ششم در قناعت، بخش ۴، تاریخ بازدید: ۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۶ش.
  • سید رضی، محمد بن حسین، المَجازات النبویه، قم، دارالحدیث، تحقیق/تصحیح مهدی هوشمند، چاپ اول، ۱۳۸۰ش/۱۴۲۲ق.
  • شبستری، محمود، کنزالحقایق، وبگاه گنجور، تاریخ بازدید: ۲۷ آبان ۱۳۹۹ش.
  • طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۴۱۷ق.
  • کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تحقیق و تصحیح علی‌اکبر غفارى و محمد آخوندى، تهران، ‏دار الكتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.
  • مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار الجامعه لدرر اخبار ائمة الاطهار،، بیروت، داراحیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق.
  • مصباح یزدی، محمدتقی، «اخلاق و عرفان اسلامی»، معرفت، شماره ۱۲۷، ۱۳۸۷ش.
  • مصباح یزدی، محمدتقی، آیین پرواز، تلخیص جواد محدثی، قم، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، چاپ نهم، ۱۳۹۹ش.
  • مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، تهران، انتشارات صدرا، ۱۳۸۹ش.
  • نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد، اخلاق ناصری، تهران، علميه اسلاميه، ۱۴۱۳ق.
  • ورّام بن ابی‌فراس، مسعود بن عیسى،‏ مجموعه ورّام، ‏قم، ‏کتابخانه فقيه، چاپ اول، ۱۴۱۰ق‏.

پیوند به بیرون