پرش به محتوا

تکتف: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی شیعه
P.motahari (بحث | مشارکت‌ها)
P.motahari (بحث | مشارکت‌ها)
خط ۳۴: خط ۳۴:


==حکم فقهی از نظر اهل‌سنت==
==حکم فقهی از نظر اهل‌سنت==
عالمان اهل‌سنت تکتف را نشانه خشوع، خضوع و تعظیم می‌دانند.<ref>عینی، البنایه شرح الهدایه، ۱۴۲۰ق، ج۲، ص۱۸۳.</ref> فقهای اهل‌سنت درباره حکم تکتف و کیفیت و محل قراردادن دست‌ها و زمان انجام آن نظرات مختلفی دارند:<ref>جزیری، الفقه علی المذاهب الاربعه، ۱۴۲۴ق، ج۱، ص۲۲۷</ref> گفته شده این اختلاف، گاهی منجر به درگیری میان پیروان فرقه‌های اهل‌سنت نیز شده است.<ref>سبحانی، الاعتصام بالکتاب و السنه، ۱۳۷۵ش، ص۶۳.</ref>
عالمان [[اهل سنت و جماعت|اهل‌سنت]] تکتف را نشانه خشوع و خضوع و تعظیم می‌دانند.<ref>عینی، البنایه شرح الهدایه، ۱۴۲۰ق، ج۲، ص۱۸۳.</ref> با این حال، درباره حکم فقهی آن اختلاف‌نظر دارند:
===حکم===
عالمان [[اهل سنت و جماعت|اهل‌سنت]] درباره حکم تکتف، اختلاف‌نظر دارند:
* [[مستحب|استحباب]]: به گفته عینی (۷۶۲-۸۵۵ق) از فقهای اهل‌سنت، [[ابوحنیفه|حنفی‌ها]]، [[محمد بن ادریس شافعی|شافعی‌]]، [[احمد بن حنبل|ابن‌‌حنبل]] و عموم عالمان اهل‌سنت تکتف را مستحب می‌دانند.<ref>عینی، البنایه شرح الهدایه، ۱۴۲۰ق، ج۲، ص۱۸۰.</ref>  
* [[مستحب|استحباب]]: به گفته عینی (۷۶۲-۸۵۵ق) از فقهای اهل‌سنت، [[ابوحنیفه|حنفی‌ها]]، [[محمد بن ادریس شافعی|شافعی‌]]، [[احمد بن حنبل|ابن‌‌حنبل]] و عموم عالمان اهل‌سنت تکتف را مستحب می‌دانند.<ref>عینی، البنایه شرح الهدایه، ۱۴۲۰ق، ج۲، ص۱۸۰.</ref>  
* استحباب تخییری: اوزاعی (۷۰۷–۷۷۴م)<ref>عینی، البنایه شرح الهدایه، ۱۴۲۰ق، ج۲، ص۱۸۰.</ref> و ابن‌‌عبدالبر (۳۶۸–۴۶۳ق‌) قائل به استحباب تخییری تکتف و ارسال بودند.<ref>سراوی، القطوف الدانیه، ۱۹۹۷م، ج۲، ص۳۷.</ref>
* استحباب تخییری: اوزاعی (۷۰۷–۷۷۴م)<ref>عینی، البنایه شرح الهدایه، ۱۴۲۰ق، ج۲، ص۱۸۰.</ref> و ابن‌‌عبدالبر (۳۶۸–۴۶۳ق‌) قائل به استحباب تخییری تکتف و ارسال بودند.<ref>سراوی، القطوف الدانیه، ۱۹۹۷م، ج۲، ص۳۷.</ref>
* [[واجب|وجوب]]: [[محمد ناصرالدین البانی|اَلبانی]] (۱۳۳۳-۱۴۲۰م) و شوکانی (۱۱۷۳-۱۲۵۰ق) معتقد به [[واجب|وجوب]] تکتف هستند.<ref>عوایشه، الموسوعه الفقهیه المیسره، ۱۴۲۳ق، ج۲، ص۹؛ شوکانی، نیل الاوطار، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۲۱۷.</ref>
* [[واجب|وجوب]]: [[محمد ناصرالدین البانی|اَلبانی]] (۱۳۳۳-۱۴۲۰م) و شوکانی (۱۱۷۳-۱۲۵۰ق) معتقد به [[واجب|وجوب]] تکتف هستند.<ref>عوایشه، الموسوعه الفقهیه المیسره، ۱۴۲۳ق، ج۲، ص۹؛ شوکانی، نیل الاوطار، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۲۱۷.</ref>
* [[مکروه|کراهت]]: به گفته قرطبی مفسر مالکی‌مذهب، [[مالک بن انس|مالک‌ بن‌ انس]] تکتف را در نمازِ واجب، مکروه و در نمازهای مستحبی، مستحب می‌دانست.<ref>قرطبی، بدایه المتجتهد ونهایه المقتصد، ۱۴۲۵ق، ج۱، ص۱۴۶.</ref> گفته شده است که [[عبدالله بن زبیر]] و [[حسن بصری]] بر همین عقیده بودند.<ref>نووی، المجموع شرح المهذب، دارالفکر، ج۳، ص۳۱۱.</ref> برخی از فقیهان اهل‌سنت، تکتف را مخصوص زمانی می‌دانند که نمازگزار به سبب قیام طولانی خسته شود.<ref>عینی، البنایه شرح الهدایه، ۱۴۲۰ق، ج۲، ص۱۸۱.</ref>
* [[مکروه|کراهت]]: به گفته قرطبی مفسر مالکی‌مذهب، [[مالک بن انس|مالک‌ بن‌ انس]] تکتف را در نمازِ واجب، مکروه و در نمازهای مستحبی، مستحب می‌دانست.<ref>قرطبی، بدایه المتجتهد ونهایه المقتصد، ۱۴۲۵ق، ج۱، ص۱۴۶.</ref> گفته شده است که [[عبدالله بن زبیر]] و [[حسن بصری]] بر همین عقیده بودند.<ref>نووی، المجموع شرح المهذب، دارالفکر، ج۳، ص۳۱۱.</ref>
* برخی از فقیهان اهل‌سنت، تکتف را مخصوص زمانی می‌دانند که نمازگزار به سبب قیام طولانی خسته شود.<ref>عینی، البنایه شرح الهدایه، ۱۴۲۰ق، ج۲، ص۱۸۱.</ref>


=== مستند ===
=== مستندات تکتف نزد اهل‌سنت ===
[[اهل سنت و جماعت|اهل‌سنت]] برای حکم به تکتف، به روایاتی استناد کرده‌اند برخی از آنها عبارتند از:<ref>جمعی از نویسندگان، فی رحاب اهل البیت، ۱۴۲۶ق، ج۲۱، ص۱۵.</ref>
[[اهل سنت و جماعت|اهل‌سنت]] برای حکم به تکتف، به روایاتی استناد کرده‌اند. برخی از آنها احادیث زیرند:<ref>جمعی از نویسندگان، فی رحاب اهل البیت، ۱۴۲۶ق، ج۲۱، ص۱۵.</ref>


* حدیث سهل بن‌ سعد: در این حدیث آمده است که به مردم دستور داده می‌شد که در نماز دست راست خود را بر ساعد دست چپ خود قرار دهند.<ref>بخاری، صحیح البخاری، ۱۳۱۱ق، ج۱، ص۱۴۸.</ref> این روایت را جهت متن دچار مشکل می‌دانند؛ زیرا مشخص نشده است که چه کسی مردم را امر به تکتف می‌کرده است.<ref>جمعی از نویسندگان، فی رحاب اهل‌البیت، ۱۴۲۶ق، ج۲۱، ص۱۶.</ref> همچنین برخی از شارحان حدیث اهل‌سنت نیز درباره انتساب این روایت به [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] مناقشاتی کرده‌اند.<ref>کورانی، الکوثر الجاری، ۱۴۲۹ق، ج۲، ص۳۲۷.</ref>
* حدیث سهل بن‌ سعد: در این حدیث آمده است که به مردم دستور داده می‌شد که در نماز دست راست خود را بر ساعد دست چپ خود قرار دهند.<ref>بخاری، صحیح البخاری، ۱۳۱۱ق، ج۱، ص۱۴۸.</ref>  


* حدیث وائِل بْن حُجْر: وائل نقل می‌کند که [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]]، پس از [[تکبیرة الاحرام|تکبیر الاحرام]]، دستان خود را از آستین خارج کرده و زیر لباس قرار داد و دست راست خود را بر دست چپ گذاشت.<ref>نیشابوری، صحیح مسلم، ۱۳۷۴ق، ج۱، ص۳۰۱؛ ملا هروی، مرقاه الجنان فی شرح مشکاه المصابیح، ۱۴۲۲ق، ج۲، ص۶۵۷.</ref> این روایت، سنت عملی پیامبر(ص) را نقل کرده است و سنت عملی، می‌تواند دلالت بر [[مباح|مباح بودن]] آن عمل داشته باشد.<ref>جمعی از نویسندگان، فی رحاب اهل البیت، ۱۴۲۶ق، ج۲۱، ص۱۹.</ref> همچنین ممکن است این عمل پیامبر(ص) جهت محفوظ ماندن از سرما انجام شده باشد.<ref>سبحانی، الاعتصام بالکتاب و السنه، ۱۳۷۵ش، ص۶۷.</ref>
* حدیث وائِل بْن حُجْر: وائل نقل می‌کند که [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]]، پس از [[تکبیرة الاحرام|تکبیرالاحرام]]، دستان خود را از آستین خارج کرد و زیر لباس قرار داد و دست راست خود را بر دست چپ گذاشت.<ref>نیشابوری، صحیح مسلم، ۱۳۷۴ق، ج۱، ص۳۰۱؛ ملا هروی، مرقاه الجنان فی شرح مشکاه المصابیح، ۱۴۲۲ق، ج۲، ص۶۵۷.</ref>  


*حدیث [[عبدالله بن مسعود]]: ابن‌‌مسعود در حال نماز دست چپ خود را بر دست راست گذاشته بود، [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]]، دست راست او را بر دست چپش قرار داد.<ref>ابوداود، سنن ابی داود، صیدا، ج۱، ص۲۰۰.</ref> در سند این روایت، هُشَیم بن بَشیر قرار دارد که مشهور به [[تدلیس]] است.<ref> جمعی از نویسندگان، فی رحاب اهل البیت، ۱۴۲۶ق، ج۲۱، ص۲۱.</ref>
*حدیث [[عبدالله بن مسعود]]: ابن‌‌مسعود در حال نماز دست چپ خود را بر دست راست گذاشته بود و [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]]، دست راست او را بر دست چپش قرار داد.<ref>ابوداود، سنن ابی داود، صیدا، ج۱، ص۲۰۰.</ref>  


* حدیث ابن‌‌عباس: [[عبدالله بن عباس|ابن‌‌عباس]] از پیامبر(ص) نقل کرده است که فرمود به [[پیامبران]] دستور داده شده است تا در [[نماز]]، دست راست خود را بر دست چپ قرار دهند.<ref>طبرانی، المعجم الکبیر، قاهره، ج۱۱، ص۱۹۹.</ref> در سند این حدیث، احمد بن طاهر و طلحه‌ بن‌ عمرو قرار دارند که علمای اهل‌سنت اولی را کذاب<ref>جمعی از نویسندگان، موسوعه اقوال ابی‌الحسن الدارقطنی فی رجال الحدیث وعلله، ۲۰۰۱م، ج۱، ص۶۸.</ref> و دومی را [[حدیث متروک|متروک‌الحدیث]] و ضعیف دانسته‌اند.<ref>مزی، تهذیب الکمال، ۱۴۰۰ق، ج۱۳، ص۲۸-۲۹.</ref>
* حدیث ابن‌‌عباس: [[عبدالله بن عباس|ابن‌‌عباس]] از پیامبر(ص) نقل کرده است که فرمود به [[پیامبران]] دستور داده شده است تا در [[نماز]]، دست راست خود را بر دست چپ قرار دهند.<ref>طبرانی، المعجم الکبیر، قاهره، ج۱۱، ص۱۹۹.</ref>  
 
* روایت منقول از [[امام علی علیه‌السلام|امام علی(ع)]]: طبق این روایت، یکی از سنت‌های نماز، قراردادن دست‌ها زیر ناف است.<ref>دار القطنی، سنن الدار القطنی، ۱۴۲۴ق، ج۲، ص۳۴.</ref>
 
==== اشکالات شیعیان ====
شیعیان معتقدند سند برخی از این روایات اشکلاتی دارد؛ زیرا روایانی در سلسله‌سندشان هست که از نظر  علمای اهل‌سنت هم قابل‌اعتماد نیستند.<ref> جمعی از نویسندگان، فی رحاب اهل البیت، ۱۴۲۶ق، ج۲۱، ص۲۱.</ref> برخی دیگر نیز از محتوایشان این نتیجه به دست نمی‌آید که تکتف واجب یا مستحب است.<ref>جمعی از نویسندگان، فی رحاب اهل‌البیت، ۱۴۲۶ق، ج۲۱، ص۱۶، ۱۹؛ سبحانی، الاعتصام بالکتاب و السنه، ۱۳۷۵ش، ص۶۷.</ref>


* روایت منقول از [[امام علی علیه‌السلام|امام علی(ع)]]: طبق این روایت، یکی از سنت‌های نماز، قراردادن دست‌ها زیر ناف است.<ref>دار القطنی، سنن الدار القطنی، ۱۴۲۴ق، ج۲، ص۳۴.</ref> این روایت در اغلب نسخه‌های سنن ابی‌داود وجود ندارد<ref>زیعلی، نصب الرایه لاحادیث الهدایه، ۱۴۱۸ق، ج۱، ص۳۱۳.</ref> و برخی راویان آن همچون عبدالرحمن‌ بن اسحاق تضعیف شده‌اند.<ref>ابن‌حجر عسقلانی، تهذیب التهذیب،‌ دار الصادر، ج۶، ص۱۳۶-۱۳۷.</ref>
==تک‌نگاری‌ها==
==تک‌نگاری‌ها==
[[پرونده:کتاب سدل الیدین فی الصلاه و قبض الیدین و ارسالهما فی الصلاه.jpg|بندانگشتی|کتاب سدل الیدین فی الصلاه نوشته شنقیطی و کتاب قبض الیدین و ارسالهما فی الصلاه نوشته طهطاوی]]
[[پرونده:کتاب سدل الیدین فی الصلاه و قبض الیدین و ارسالهما فی الصلاه.jpg|بندانگشتی|کتاب سدل الیدین فی الصلاه نوشته شنقیطی و کتاب قبض الیدین و ارسالهما فی الصلاه نوشته طهطاوی]]

نسخهٔ ‏۱۱ ژوئیهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۶:۰۵

تَکَتُّف دست‌بسته نمازخواندن به گونه‌ای که کفِ دستِ راست بر پشتِ دستِ چپ و دست‌ها بالای ناف یا روی سینه قرار گیرند.

فقیهان شیعه، تکتف را حرام می‌دانند و معتقدند این عمل نماز را باطل می‌کند. آنان به روایاتی استناد می‌کنند که نمازخواندن پیامبر را بدون تکتف گزارش کرده‌اند. همچنین روایاتی از اهل‌بیت(ع) نقل شده است که در آنها از تکتف نهی شده است. برخی از فقیهان شیعه، تکتف را در شرایط تقیه جایز می‌دانند.

از نظر بیشتر علمای اهل‌سنت تکتف مستحب است. برخی از آنها آن را واجب و برخی دیگر مکروه می‌دانند. فقهای اهل‌سنت برای استحباب تکتف به روایاتی استناد کرده‌اند که از جایز بودن تکتف حکایت دارد البته در محتوا و سند این روایات مناقشه شده است. عالمان اهل‌سنت درباره کیفیت، محل و زمان تکتف اختلاف‌نظر دارند.

تعریف تکتف و جایگاه آن نزد شیعه و سنی

تکتف به‌معنای قراردادن دست‌ها بر یکدیگر و روی سینه یا شکم در حال نماز است.[۱] از این عمل با تَکتیف،[۲] تکفیر،[۳] قَبض[۴] و وَضع نیز یاد شده است.[۵] در مقابل تکتف، واژه ارسال و اِسدال یا سَدل قرار دارد که به معنای رهاساختن دست‌هاست.[۶]

تکتف از مسائل اختلافی مذهب شیعه با مذاهب دیگر است.[۷] اکثر اهل‌سنت تکتف را از آداب مستحب نماز می‌دانند.[۸]

چگونگی انجام تکتف

عینی از فقهای اهل‌سنت، تکتف را قراردادن کف دست راست بر پشت مچ دست چپ دانسته‌ است، به‌گونه‌ای که مچ، وسط کف دست قرار بگیرد؛ اما برخی دیگر از علمای اهل‌سنت، قراردادن کف دست بر ساعد، پشت کف دست چپ را برگزیده‌اند.[۹] برخی گفته‌اند طوری پشت دست چپ را بگیرد که انگشت شصت و انگشت کوچک دست چپ در کف دست راست قرار بگیرد.[۱۰]

انواع تکتف در مذاهب مختلف

در تکتف، دست‌ها جا قرار می‌گیرند؟

فقهای اهل‌سنت، درباه اینکه دست‌ها در تکتف در کجای بدن قرار می‌گیرد، اختلاف‌نظر دارند. برخی از آنها محل قرارگرفتن دست‌ها را زیرناف[۱۱] و برخی دیگر روی سینه یا زیر آن می‌دانند.[۱۲] حنفی‌ها و حنبلی‌ها قراردادن دست‌ها زیرناف و شافعی‌ها قراردادن آنها زیر سینه را سنت می‌دانند.[۱۳] بِن‌باز از عالمان وهابی، معتقد است که در تکتف، دست‌ها باید بر سینه قرار بگیرد.[۱۴]

برخی نیز گفته‌اند که مردها باید دست‌ها را زیر ناف و زنان روی سینه قرار دهند.[۱۵]

محل تکتف در نماز

عینی عالم اهل‌سنت گفته است که ابوحنیفه و ابویوسف تکتف را هنگام قیام سنت می‌دانند و برخی دیگر هنگام قرائت. از نظر عینی، تکتف هنگام قیام‌هایی است که ذکر «مأثور» (ذکری که در روایات آمده است) دارد. به گفته او، گروهی از علمای اهل‌سنت، با هدف مخالفت با شیعه، تکتف را در هر نوع قیام، سنت دانسته‌اند[۱۶] ازاین‌رو درباره تکتفِ بعد از رکوع، هنگام قنوت، در نماز میت و بین تکبیرهای نماز عیدین، اختلاف شده است.[۱۷]

نقل شده است که حنفی‌ها و شافعی‌ها قراردادن دست‌ها بر سینه پس از رکوع را بدعت می‌دانند. از ابن‌حنبل، پیشوای مذهب حنبلی هم نظرات متفاوتی در این زمینه نقل شده که یکی از آنها این است که مختاریم این کار را انجام دهیم یا خیر.[۱۸]

حکم فقهی از نظر شیعه

برپایه دیدگاه مشهور میان فقیهان شیعه، تکتف حرام است و موجب بطلان نماز می‌شود.[۱۹] سیدِ مرتضی[۲۰] و شیخ طوسی ادعای اجماع بر این حکم کرده‌اند.[۲۱] عده‌ای از فقیهان شیعه فقط آن را حرام دانسته‌اند، نه باطل‌کننده نماز.[۲۲] محمدحسن نجفی در کتاب جواهرالکلام گفته است ابوالصلاح حلبی تکتف را مکروه و اسکافی ترک آن‌ را مستحب می‌دانند.[۲۳]

دلیل فقهای شیعه برای این حکم، احادیثی است که نمازخواندن پیامبر را بدون تکتف گزارش کرده‌اند.[۲۴] ازجمله حدیثی که ابوحمید ساعدی نقل کرده و در آن نمازخواندن پیامبر(ص) را توضیح داده، اما سخنی از تکتف نگفته است.[۲۵] همچنین احادیثی از امامان شیعه نقل شده است که از تکتف و تکفیر در نماز نهی کرده‌اند.[۲۶] از امام علی(ع)[۲۷] و امام باقر(ع) نقل شده است که تکتف، از رسوم مَجوس بوده است.[۲۸] صاحبْ‌جواهر بر این باور است که این سنت راعمر بن خطاب و به تقلید از اسیران ایرانی رواج داد.[۲۹]

حکم تکتف از روی تقیه

فقیهان شیعه همچون شهید ثانی و شیخ مرتضی انصاری، تکتف را در حال تقیه، جایز و بلکه واجب دانسته‌اند.[۳۰] البتهآیت‌الله خامنه‌ای از مراجع تقلید، قرن پانزدهم قمری، گفته است در زمان حاضر، تکتف جزو موارد تقیه نیست و تنها در صورت اضطرار، جایز است.[۳۱]

حکم فقهی از نظر اهل‌سنت

عالمان اهل‌سنت تکتف را نشانه خشوع و خضوع و تعظیم می‌دانند.[۳۲] با این حال، درباره حکم فقهی آن اختلاف‌نظر دارند:

  • استحباب: به گفته عینی (۷۶۲-۸۵۵ق) از فقهای اهل‌سنت، حنفی‌ها، شافعی‌، ابن‌‌حنبل و عموم عالمان اهل‌سنت تکتف را مستحب می‌دانند.[۳۳]
  • استحباب تخییری: اوزاعی (۷۰۷–۷۷۴م)[۳۴] و ابن‌‌عبدالبر (۳۶۸–۴۶۳ق‌) قائل به استحباب تخییری تکتف و ارسال بودند.[۳۵]
  • وجوب: اَلبانی (۱۳۳۳-۱۴۲۰م) و شوکانی (۱۱۷۳-۱۲۵۰ق) معتقد به وجوب تکتف هستند.[۳۶]
  • کراهت: به گفته قرطبی مفسر مالکی‌مذهب، مالک‌ بن‌ انس تکتف را در نمازِ واجب، مکروه و در نمازهای مستحبی، مستحب می‌دانست.[۳۷] گفته شده است که عبدالله بن زبیر و حسن بصری بر همین عقیده بودند.[۳۸]
  • برخی از فقیهان اهل‌سنت، تکتف را مخصوص زمانی می‌دانند که نمازگزار به سبب قیام طولانی خسته شود.[۳۹]

مستندات تکتف نزد اهل‌سنت

اهل‌سنت برای حکم به تکتف، به روایاتی استناد کرده‌اند. برخی از آنها احادیث زیرند:[۴۰]

  • حدیث سهل بن‌ سعد: در این حدیث آمده است که به مردم دستور داده می‌شد که در نماز دست راست خود را بر ساعد دست چپ خود قرار دهند.[۴۱]
  • حدیث وائِل بْن حُجْر: وائل نقل می‌کند که پیامبر(ص)، پس از تکبیرالاحرام، دستان خود را از آستین خارج کرد و زیر لباس قرار داد و دست راست خود را بر دست چپ گذاشت.[۴۲]
  • حدیث ابن‌‌عباس: ابن‌‌عباس از پیامبر(ص) نقل کرده است که فرمود به پیامبران دستور داده شده است تا در نماز، دست راست خود را بر دست چپ قرار دهند.[۴۴]
  • روایت منقول از امام علی(ع): طبق این روایت، یکی از سنت‌های نماز، قراردادن دست‌ها زیر ناف است.[۴۵]

اشکالات شیعیان

شیعیان معتقدند سند برخی از این روایات اشکلاتی دارد؛ زیرا روایانی در سلسله‌سندشان هست که از نظر علمای اهل‌سنت هم قابل‌اعتماد نیستند.[۴۶] برخی دیگر نیز از محتوایشان این نتیجه به دست نمی‌آید که تکتف واجب یا مستحب است.[۴۷]

تک‌نگاری‌ها

کتاب سدل الیدین فی الصلاه نوشته شنقیطی و کتاب قبض الیدین و ارسالهما فی الصلاه نوشته طهطاوی
  • الارسال و التکفیر بین السنة و البدعه: اثر نجم‌الدین طبسی، جزئی از مجموعه بین السنه و البدعه است که در آن، مسائل اختلافی شیعه و سنی همچون ازدواج موقت مورد بررسی قرار گرفته است.[۴۸] این مجموعه، به صورت یک کتاب، تحت عنوان دراسات فقیه فی مسائل خلافیه چاپ شده است.[۴۹]
  • توضیح المقال فی الضمّ و الارسال؛ اثر محمد یحیی سالم عزّان است که دار التراث الیمنی در صنعا آن را چاپ کرده است.[۵۰]
  • القول الفصل فی تأیید سنة السدل؛ اثر محمد عابد. این کتاب در نقد تکتف و با هدف اثبات ارسال دست در نماز طبق مذهب مالک بن انس نگاشته شده است.[۵۱]
  • رسالة مختصرة فی السدل؛ اثر عبدالحمید مبارک آل شیخ.[۵۲]
  • رسالة فی حکم سدل الیدین فی الصلاة علی مذهب الإمام مالک؛ نوشته محمد بن محمد المغربی معروف به شنقیطی. مرکز نشر دار الفضیله این کتاب را چاپ کرده است.[۵۳]
  • القبض فی الصلاه: این کتاب توسط مجمع جهانی اهل‌بیت تهیه و نشر یافته است. این کتاب بخشی از مجموعه فی رحاب اهل‌البیت است.[۵۴]

جستارهای وابسته

پانویس

  1. نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۱۱، ص۱۵؛ زحیلی، الفقه الاسلامی وادلته،‌ دار الفکر، ج۲، ص۸۷۳.
  2. ابن‌عربی، الفتوحات المکیه، دارالصادر، ج۱، ص۴۱۹.
  3. نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۱۱، ص۱۵.
  4. طبسی، دراسات فقیه فی مسائل خلافیه، ۱۳۸۷ش، ج۱، ص۱۹۵.
  5. مغنیه، الفقه علی المذاهب الخمسه، ۱۴۲۱ق، ج۱، ص۱۱۰.
  6. مبارکفوری، تحفه الاحوذی، ۱۴۱۰ق، ج۲، ص۷۳؛.
  7. جمعی از نویسندگان، فی رحاب اهل‌البیت، ۱۴۲۶ق، ج۲۱، ص۱۱.
  8. ابن‌جبرین، شرح عمده الاحکام، ج۱۳، ص۴۷.
  9. عینی، البنایه شرح الهدایه، ۱۴۲ق، ج۲، ص۱۸۱.
  10. عینی، البنایه شرح الهدایه، ۱۴۲۰ق، ج۲، ص۱۸۱.
  11. بن‌باز، مجموع فتاوی ومقالات متنوعه، رئاسة إدارة البحوث العلمية والإفتاء بالمملكة العربية السعودية، ج۲۹، ص۲۴۰.
  12. عینی، البنایه شرح الهدایه، ۱۴۲۰ق، ج۲، ص۱۸۱.
  13. الطیار و دیگران، الفقه المیسر، ۱۴۳۳ق، ج۱، ص۲۸۳.
  14. بن‌باز، مجموع فتاوی ومقالات متنوعه، رئاسة إدارة البحوث العلمية والإفتاء بالمملكة العربية السعودية، ج۲۹، ص۲۴۰.
  15. حنفی رازی، تحفه الملوک، ۱۴۱۷ق، ص۶۹.
  16. عینی، البنایه شرح الهدایه، ۱۴۲۰ق، ج۲، ص۱۸۳.
  17. عینی، البنایه شرح الهدایه، ۱۴۲۰ق، ج۲، ص۱۸۳.
  18. عطیه، شرح بلوغ المرام، ج۶۱، ص۶.
  19. جمعی از نویسندگان، فی رحاب اهل‌البیت، ۱۴۲۶ق، ج۲۱، ص۱۲.
  20. سید مرتضی، رسائل الشریف المرتضی، ۱۴۲۱ق، ج۱، ص۲۱۹.
  21. شیخ طوسی، الخلاف، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۳۲۲
  22. مغنیه، الفقه علی المذاهب الخمسه، ۱۴۲۱ق، ج۱، ص۱۱۱.
  23. نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۱۱، ص۱۵.
  24. جمعی از نویسندگان، فی رحاب اهل البیت، ۱۴۲۶ق، ج۲۱، ص۲۲.
  25. ترمذی، الجامع الصحیح، دارالحدیث، ج۲، ص۸۴.
  26. حمیری، قرب الاسناد، ۱۴۱۳ق، ص۲۰۸؛ شیخ طوسی، تهذیب الاحکام، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۸۴.
  27. شیخ صدوق، الخصال، ۱۳۶۲ش، ج۲، ص۶۲۲.
  28. شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، ۱۴۰۹ق، ج۷، ص۲۶۵.
  29. نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۱۱، ص۱۹.
  30. شهید ثانی، روض الجنان، ج۲، ص۴۲۳؛ سبزواری، مهذب الاحکام، ۱۳۸۸ش، ج۲، ص۳۹۱؛ شیخ انصاری، رسائل فقهیه، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۹۶.
  31. خامنه‌ای، اجوبه الاستفتائات، ۱۳۸۸ش، ج۱، ص۱۶۰.
  32. عینی، البنایه شرح الهدایه، ۱۴۲۰ق، ج۲، ص۱۸۳.
  33. عینی، البنایه شرح الهدایه، ۱۴۲۰ق، ج۲، ص۱۸۰.
  34. عینی، البنایه شرح الهدایه، ۱۴۲۰ق، ج۲، ص۱۸۰.
  35. سراوی، القطوف الدانیه، ۱۹۹۷م، ج۲، ص۳۷.
  36. عوایشه، الموسوعه الفقهیه المیسره، ۱۴۲۳ق، ج۲، ص۹؛ شوکانی، نیل الاوطار، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۲۱۷.
  37. قرطبی، بدایه المتجتهد ونهایه المقتصد، ۱۴۲۵ق، ج۱، ص۱۴۶.
  38. نووی، المجموع شرح المهذب، دارالفکر، ج۳، ص۳۱۱.
  39. عینی، البنایه شرح الهدایه، ۱۴۲۰ق، ج۲، ص۱۸۱.
  40. جمعی از نویسندگان، فی رحاب اهل البیت، ۱۴۲۶ق، ج۲۱، ص۱۵.
  41. بخاری، صحیح البخاری، ۱۳۱۱ق، ج۱، ص۱۴۸.
  42. نیشابوری، صحیح مسلم، ۱۳۷۴ق، ج۱، ص۳۰۱؛ ملا هروی، مرقاه الجنان فی شرح مشکاه المصابیح، ۱۴۲۲ق، ج۲، ص۶۵۷.
  43. ابوداود، سنن ابی داود، صیدا، ج۱، ص۲۰۰.
  44. طبرانی، المعجم الکبیر، قاهره، ج۱۱، ص۱۹۹.
  45. دار القطنی، سنن الدار القطنی، ۱۴۲۴ق، ج۲، ص۳۴.
  46. جمعی از نویسندگان، فی رحاب اهل البیت، ۱۴۲۶ق، ج۲۱، ص۲۱.
  47. جمعی از نویسندگان، فی رحاب اهل‌البیت، ۱۴۲۶ق، ج۲۱، ص۱۶، ۱۹؛ سبحانی، الاعتصام بالکتاب و السنه، ۱۳۷۵ش، ص۶۷.
  48. «إرسال التکفیر بین السنة و البدعة - نسخه متنی»، کتابخانه دیجیتال تبیان.
  49. «دراسات فقیه فی مسائل خلافیه»، کتابخوان قائمیه.
  50. «توضيح المقال في الضم والارسال»، وبگاه دار المقتبس.
  51. «القول الفصل في تأييد سنة السدل على مذهب مالك بن أنس»، وبگاه کتابخانه عین الجامعه.
  52. «رسالة مختصرة في السدل»، وبگاه کتابخانه عین الجامعه.
  53. «رسالة في حكم سدل اليدين في الصلاة على مذهب الأمام مالك بالشنقيطي»، وبگاه آرشیو اینترنت.
  54. «فی رحاب أهل البیت علیهم السلام - ۲۱ - القبض فی الصلاة التکتف»، وبگاه مجمع جهانی اهل‌بیت.

منابع

  • ابوداود، سلیمان بن اشعث، سنن ابی‌داود، صیدا، المکتبه العصریه، بی‌تا.
  • ابن‌جبرین، عبدالله بن عبدالرحمن، شرح عمده الاحکام، بی‌جا، بی‌نا، بی‌تا.
  • ابن‌حجر عسقلانی، احمد بن علی، تهذیب الهذیب، بیروت،‌ دار الصادر، بی‌تا.
  • ابن‌عربی، محی‌الدین، الفتوحات المکیه، بیروت،‌ دار الصادر، بی‌تا.
  • «إرسال التکفیر بین السنة و البدعة - نسخه متنی»، کتابخانه دیجیتال تبیان، تاریخ بازدید: ۱۸ خرداد ۱۴۰۲ش.
  • بخاری، محمد بن اسماعیل، صحیح البخاری، بولاق، المطبعه الکبری الامیریه، ۱۳۱۱ق.
  • بن‌باز، عبدالعزیز بن عبدالله، فتاوی نور علی الدرب، ریاض، الرئاسه العامه للبحوث العلمیه والافتاء، چاپ اول، ۱۴۲۸ق.
  • بن‌باز، عبدالعزیز بن عبدالله، مجموع فتاوی ومقالات متنوعه، بی‌جا، رئاسة إدارة البحوث العلمية والإفتاء بالمملكة العربية السعودية، بی‌تا.
  • ترمذی، محمد بن عیسی، الجامع الصحیح، قاهره،‌ دار الحدیث، بی‌تا.
  • «توضيح المقال في الضم والارسال»، وبگاه دار المقتبس، تاریخ بازدید: ۵ تیر ۱۴۰۲ش.
  • جزیری، عبدالرحمن بن محمد، الفقه علی المذاهب الاربعه، بیروت، دار الکتب العلمیه، چاپ دوم، ۱۴۲۴ق.
  • جمعی از نویسندگان، فی رحاب اهل البیت، قم، المجمع العالمی لاهل البیت، چاپ دوم، ۱۴۲۶ق.
  • جمعی از نویسندگان، موسوعه اقوال ابی‌الحسن الدارقطنی فی رجال الحدیث وعلله، بیروت، عالم الکتب للنشر والتوزیع، چاپ اول، ۲۰۰۱م.
  • حمیری، عبدالله بن جعفر، قرب الاسناد، قم، مؤسسه آل البیت علیهم‌السلام، چاپ اول، ۱۴۱۳ق.
  • حنفی رازی، محمد بن ابی‌بکر، تحفه الملوک، بیروت،‌ دار البشائر الاسلامیه، چاپ اول، ۱۴۱۷ق.
  • خامنه‌ای، اجوبة الاستفتئات، ترجمه احمدرضا حسینی، تهران، سازمان تبلیغات اسلامی، چاپ پنجاه و یکم، ۱۳۸۸ش.
  • «دراسات فقیه فی مسائل خلافیه»، کتابخوان قائمیه، تاریخ بازدید: ۱۸ خرداد ۱۴۰۲ش.
  • «رسالة في حكم سدل اليدين في الصلاة على مذهب الأمام مالك بالشنقيطي»، وبگاه آرشیو اینترنت، تاریخ بازدید: ۵ تیر ۱۴۰۲ش.
  • زیلعی، عبدالله بن یوسف، نصب الرایه لاحادیث الهدایه، بیروت، مؤسسه الریان للطباعه والنشر، چاپ اول، ۱۴۱۸ق.
  • سبحانی، جعفر، الاعتصام بالکتاب و السنه، تهران، رابطه الثقافه والعلاقات الاسلامیه، ۱۳۷۵ش.
  • سبزواری، سید عبدالاعلی، مهذب الاحکام فی بیان الحلال و الحرام، قم،‌ دار التفسیر، چاپ اول، ۱۳۸۸ش.
  • سید مرتضی، علی بن حسین، رسائل الشریف المرتضی، قم، کتابخانه عمومی آیت‌الله مرعشی نجفی، ۱۴۲۱ق.
  • شوکانی، محمد بن علی، نیل الاوطار، مصر،‌ دار الحدیث، چاپ اول، ۱۴۱۳ق.
  • شهید ثانی، زین‌الدین بن علی، روض الجنان فی شرح ارشاد الاذهان، قم، مکتب الاعلام الاسلامی، چاپ اول، ۱۴۲۲ق.
  • شیخ انصاری، مرتضی، رسائل فقهیه، قم، کنگره جهانی شیخ انصاری، ۱۴۱۴ق.
  • حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، قم، مؤسسه آل البیت علیهم‌السلام، چاپ اول، ۱۴۰۹ق.
  • شیخ صدوق، محمد بن علی، الخصال، تحقیق غفاری، علی‌اکبر، قم، جامعه مدرسین، چاپ اول، ۱۳۶۲ش.
  • شیخ طوسی، محمد بن حسن، الخلاف، قم، مؤسسه النشر الاسلامی، ۱۴۰۷ق.
  • شیخ طوسی، محمد بن حسن، تهذیب الاحکام، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.
  • طبرانی، سلیمان بن احمد، المعجم الکبیر، قاهره، مکتبه ابن‌ تیمیه، چاپ دوم، بی‌تا.
  • طبسی، نجم‌الدین، دراسات فقهیه فی مسائل خلافیه، قم، مؤسسه بوستان کتاب، چاپ دوم، ۱۳۸۷ش.
  • طیار، عبدالله بن محمد، و دیگران، الفقه المیسر، ریاض، مدار الوطن للنشر، چاپ دوم، ۱۴۳۳ق.
  • عطیه، ابن محمدسالم، شرح بلوغ المرام، بی‌جا، بی‌نا، بی‌تا.
  • عوایشه، حسین بن عوده، الموسوعه الفقهیه المیسره فی فقه الکتاب والسنه المطهره، دار ابن حزم، بیروت، چاپ اول، ۱۴۲۳ق.
  • عینی، محمود بن احمد، البنایه شرح الهدایه، بیروت،‌ دار الکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۴۲۰ق.
  • قرطبی، محمد بن احمد، بدایه المجتهد ونهایه المقتصد، قاهره،‌ دار الحدیث، ۱۴۲۵ق.
  • «فی رحاب أهل البیت علیهم السلام - ۲۱ - القبض فی الصلاة التکتف»، وبگاه مجمع جهانی اهل‌بیت، تاریخ بازدید: ۳ تیر ۱۴۰۲ش.
  • «القول الفصل في تأييد سنة السدل على مذهب مالك بن أنس»، وبگاه کتابخانه عین الجامعه، تاریخ بازدید: ۵ تیر ۱۴۰۲ش.
  • کورانی، احمد بن اسماعیل، الکوثر الجاری الی ریاض احادیث البخاری، بیروت،‌ دار احیاء التراث العربی، چاپ اول، ۱۴۲۹ق.
  • مبارکفوری، محمد بن عبدالرحیم، تحفه الاحوذی، بیروت،‌ دار الکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۴۱۰ق.
  • مزی، یوسف‌ بن عبدالرحمن، تهذیب الکمال فی اسماء الرجال، بیروت، مؤسسه الرساله، چاپ اول، ۱۴۰۰ق.
  • مغنیه، محمدجواد، الفقه علی المذاهب الخمسه، بیروت،‌ دار التیار الجدید، ۱۴۲۱ق.
  • ملاهروی، علی بن محمد، مرقاه المفاتیح فی شرح مشکاه المصابیح، بیروت،‌ دار الفکر، چاپ اول، ۱۴۲۲ق.
  • نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، بیروت،‌ دار احیاء التراث العربی، چاپ هفتم، ۱۳۶۲ش.
  • نووی، یحیی بن شرف، المجموع شرح المهذب، بیروت،‌ دار الفکر، بی‌تا.
  • نیشابوری، مسلم، صحیح مسلم، قاهره، مطبعه عیسی البابی الحلبی وشرکاه، ۱۳۷۴ق.
  • ‌دار القطنی، علی بن عمر، سنن الدار القطنی، تحقیق شیعب الارنؤوط، بیروت، مؤسسه الرساله، چاپ اول، ۱۴۲۴ق.

پیوند به بیرون