مُؤَذِّن، کسی که در اوقات نماز مسلمانان، اذان میگوید. معمولاً مؤذن بر مکانی بلند که به آن مأذنه گفته میشود میایستد و اذان سر میدهد تا مسلمانان را از فرا رسیدن وقت نماز آگاه کند. اذان گفتن، در شریعت اسلامی، عملی بسیار بافضیلت است و در منابع اسلامی ثواب بسیاری برای آن برشمرده شدهاست.
در فقه شیعی، برای مؤذن شرایطی چون مرد بودن و عاقل بودن شرط شدهاست؛ همچنین در خصوص ارتزاق او از بیت المال و ممنوعیت گرفتن اجرت برای اذان گفتن، سخن به میان آمدهاست. در فرهنگ اسلامی نیز مؤذنان از جایگاه ویژه اجتماعی برخوردار بودند و از قداست برخوردار بودند.
معناشناسی
مؤذّن به معنای کسی است که مطلبی را آشکارا اعلام میکند. در قرآن کریم به همین معنا به کار رفتهاست.[۱]واژههای مختلف از ریشه اذان در قرآن کریم بکار رفته است. دوبار واژه «مُؤذِّن» در کناره واژه «اَذَّنَ» یک مرتبه در قرآن در آیه ۴۴ سوره اعراف «فَأَذَّنَ مُؤَذِّنٌ بَیْنَهُمْ أَنْ لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَی الظَّالِمِینَ» ترجمه: «پس آوازدهندهای میان آنان آواز درمیدهد که: «لعنت خدا بر ستمکاران باد.»». و یک بار در آیه ۷۰ سوره یوسف «ثُمَّ أَذَّنَ مُؤَذِّنٌ أَيَّتُهَا الْعِيرُ إِنَّكُمْ لَسَارِقُونَ»ترجمه: «سپس [به دستوریوسف] نداكنندهاى بانگ درداد: «اى كاروانيان، قطعاً شما دزد هستيد.» یکبار به صورت فعل امر «اَذِّنْ» ( به معنای در آیه ۲۷ سوره حج «وَأَذِّنْ فِي النَّاسِ بِالْحَجِّ»ترجمه: «و در ميان مردم براى [اداى] حج بانگ برآور.» دو بار به صورت «تَاَذَّنَ» در آیه ۱۴۷ سوره اعراف وآیه ۷ سوره ابراهیم. کاربرد این عبارت به عنوان فریاددهنده است. [۲] از سیبویه، ادیب و لغتشناس مشهور زبان عربی نقل کردهاند که اذان به معنای اعلام مطلبی با صدای بلند است.[۳][یادداشت ۱]
در اصطلاح اسلامی، مؤذّن کسی است که در اول وقت مخصوص نمازهای یومیه، اذان میگوید و مردم را از فرارسیدن وقت نماز آگاه میکند.[۴]
بلال حبشی، ابومحذوره و عمرو بن ام مکتوم[۵][۶] و سعد بن عائذ را از مؤذنان پیامبر اسلام (ص) شمردهاند.[۷] که اولین آنان بلال بود.[۸] بنابر روایات شیعه، وقتی پیامبر به معراج رفت، نخستین بار جبرئیل اذان گفت و چون پیامبر از معراج بازگشت، به علی (ع) فرمان داد تا به بلال اذان بیاموزد و بلال نخستین مؤذن اسلام شد.[۹][۱۰] یکی دیگر از مؤذنان صدر اسلام، شخصی به نام ابن نباح است که به عنوان مؤذن امام علی (ع) معرفی شدهاست.[۱۱] از کسان دیگری چون حارث صدائی عبدالعزیز بن اصم و عثمان بن عفان نیز به عنوان موذنان صدر اسلام یاد شده است.[۱۲]
در صدر اسلام، ساختمان مساجد ساده بودند و صاحب ماذنه و مناره نبودند. بلال نیز به هنگام نماز، از پایه ای استوانه ای بر بام مسجد بالا می رفت و یا بر پشت بام خانه زید بن ثابت اذان می گفت. با گذشت زمان و در عصر امویان، ساخت ماذنه برای مساجد معمول شد. نخستین ماذنه در جهان اسلام، به اختلاف ماذنه مسجد جامع بصره، مسجد جامع عمرو در فسطاط مصر، ماذنه مسجد جامع دمشق و ماذنه مسجد النبی گزارش شده اند.[۱۳]
در دوران غازان خان مغول، ارتزاق مؤذنان از موقوفات مساجد و خیرات خیرین بود. در دوره صفویه و قاجار، سلاطین و رجال سیاسی، افراد خوش صدا و مطلع از دستگاههای موسیقی را به منصب مؤذنی برمیگزیدند و برای آنان مقرری تعیین میکردند.[۱۵]
در فقه شیعی
بر اساس روایات، مؤذن باید مرد یا پسر ممیز باشد. یکی از شروط مؤذن اسلام و عقل است. همچنین مستحب است که عادل، بلندآواز و آگاه به وقت باشد. در فقه شیعی مستحب است که مؤذن بر بالای بلندی بایستد و اذان بگوید. برخی از فقها بر جواز اذان گفتن زنان بر جمعی از زنان دیگر، فتوا دادهاند.[۱۶] آنطور که از منابع برداشت می شود، حضرت محمد (ص) هیچگاه اذان نگفته اند هرچند در روایتی از ابن حجر، یکبار اذان گفتن پیامبر یاد شده است.[۱۷]
ارتزاق و اجرت
به گزارش دایرةالمعارف فرهنگ مردم ایران، در فِرَق مختلف اسلامی دربارهٔ شیوهٔ ارتزاق مؤذنان اختلاف نظر است. گرفتن اجرت توسط مؤذن نزد مالکیان و برخی از شافعیان بلامانع است، اما امامیه، حنفیه، حنابله و برخی دیگر از شافعیه، اخذ اجرت بر مؤذن را محل اشکال دانستهاند.[۱۸]شهید اول در پاسخ به سؤال فاضل مقداد در مورد گرفتن اجرت بر اذان توسط مؤذن، چنین مینویسد که: «صحاب تصریح کردهاند که گرفتن مزد بر مؤذن حرام است چه مؤذنی دیگر وجود داشته باشد یا خیر. بله جایز است که مؤذن از بیت المال یا از اموال مشاهد مشرفه استفاده کند مشروط به آن که کسی پیدا نشود که بیمزد اذان بگوید. این کار باید با اجازه فقیه انجام گیرد که او حاکم اصلی در این کار است.» در میان فقها، محقق سبزواری گزارش میکند که ارتزاق مؤذن از بیت المال بلامانع است و جز مواردی استخ در منابع اسلامی به جواز تصرفش در بیت المال تصریح شدهاست.[۱۹]
در فرهنگ اسلامی
در روزگار قدیم، شخص مؤذن به مکانی بلند (غالباً بر بام مسجد یا مناره مسجد) میرفت و اذان میگفت. در دوران اخیر، صدای مؤذن غالباً از بلندگویی که بر فراز مساجد است پخش میشود. از همین رو ساخت ماذنه و مناره که با نام گلدسته نیز شناخته میشود در فرهنگ اسلامی و معماری ساخت مساجد رسوخ کرد. همچنین در روزگار قدیم برای رساندن صدای اذان به دیگران، افراد به هنگام شنیدن صدای مؤذن، به اذان گفتن مشغول میشدند. در گذشته در بین مؤذنان، زمان ورود وقت با شیوههای متفاوتی همراه بود، از این رو در میان مؤذنان تفاوت اوقات اذان وجود داشت. در فرهنگ اسلامی، صوت خوش از محسنات مؤذن بهشمار میرفت. همچنین در برخی از مثلها و تاکیدها، به حسن شهرت و موجه بودن مؤذن تأکید شدهاست. در یکی از ضربالمثلها فارسی چنین آمدهاست: «به اذان ملای غریب، کسی نماز نمیخواند». بهطور کلی، مؤذنان در میان مسلمانان، از حرمت ویژه ای برخوردار بودند و از این رو، مؤذنان جایگاه اجتماعی ویژه ای داشتند.[۲۰]
مردم برخی از مناطق ایران، بر این باورند که مؤذنان، افرادی پاک و مقدس هستند.[۲۱] از اینرو، حتی زنان محرم به آنان نیز در گذشته از مؤذنان روی میگرفتند.[۲۲] در قرون وسطی حتی الامکان مؤذنان صلاة روز را از میان نابینایان انتخاب میکردند تا به جهت ایستادن وی در بلندی، از نگاه به نامحرم محفوظ بماند.[۲۳] موذنان در برخی نواحی لباس رسمی داشتند، برای نمونه موذن حرم شریف، لباسی سراسر مشکی به تن داشت.[۲۴]
سنت اذان گویی تا مدتی پیش از فراگیر شدن وسایل ارتباط جمعی همچون رادیو و تلویزیون، مرسوم بود. امروزه در ایران، پخش اذان از وسایل ارتباط جمعی در سه نوبت از روز، صبح، ظهر و شام متداول است. در مساجد نیز مؤذنان در گلدسته و مناره اذان نمیگویند و بیشتر اذان رادیو و تلویزیون را از بلندگوها پخش میکنند.[۲۵]
مسابقات و همایشها
مسابقه صوت علوی که ویژه موذنان برگزار شد، از جمله مسابقات با موضوع اذان و موذن بوده است که توسط آستان علوی با مشارکت بیش از ۴۰۰ موذن شکل گرفت. برندگان این مسابقه میتوانند بر گلدسته حرم امام علی (ع) اذان بگویند.[۲۶] پویش همصدای آسمان، به همت کانون فرهنگی هنری مساجد ایران، قصد دارد تا کودکان و نوجوانان را با سنت موذنی به صورت زنده آشنا کند. همچنین در ایران، طرحی برای درجه بندی موذنان در نظر گرفته شده است.[۲۷]
در روایات اسلامی
از عبارت مؤذن در روایات بسیاری استفاده شدهاست و همچنین موضوع روایات چندی است. پیامبر اسلام در روایتی، کسانی که صدای مؤذن را میشنوند، به تکرار کلام او توصیه میکند. در روایت دیگری، کسی که چنین عملی را ترک کند، جفاکار خطاب شده است.[۲۸] در روایت دیگری نیز کسی که چنین عملی را انجام دهد، اجری همانند مؤذن پاداش خواهد گرفت. همچنین دعاهایی برای هنگام شنیدن صدای مؤذن و پایان کار مؤذن در منابع روایی گزارش شده است.[۲۹]
در روایات سفارش شده مؤذن از بهترین افراد باشد و هنگام اذان با طهارت و با وضو باشد.[۳۰] در باب فضیلت مؤذن روایات زیادی وارد شده است. پیامبر(ص) مؤذن را دعوتگر به سوی خدا، ستون خداوند و از امانتدارانِ اهل ایمان توصیف میکند و گفته است مؤذن هر چه از خداوند بخواهد، به او عطا میشود و برای هر که شفاعت کند، شفاعتش پذیرفته میشود. در روایت از پیامبر(ص) نقل شده است هر کس در شهری از شهرهای مسلمانان به مدت یک سال اذان بگوید، بهشت بر او واجب میگردد.[۳۱]
در سراسر دوره اسلامی، مسلمانان به عنوان یک امر مستحبی، موذنی می کردند و حتی برخی از صاحبان مشاغل نیز به اذان گویی مشغول بودند. در این بین موذنانی نیز به صورت رسمی به این منصب گمارده می شدند و مساجد، مدارس، دارالقرآن ها، کاروانسراها و خانقاهها، قصرها و اردوگاه های نظامی، دارای موذنان رسمی بودند.[۳۲]
بنا به گزارشات موجود میتوان گفت اذان بر اساس موسیقی ایرانی برای اولینبار توسط محمد فلاحی دماوندی معروف به دماوندی گفته شد. به جز دماوندی، سید حسین عندلیب اصفهانی (مؤذن مسجد سپهسالار)، حاج مؤذن تفرشی (مؤذن مشهوری در عهد محمدعلی شاه) و سید عبدالرحیم اصفهانی (استاد دماوندی) برخی از اساتید گذشته آواز ایران هستند که به گفتن اذان در دستگاههای ایرانی پرداختهاند. برای نخستین بار در سال ۱۲۹۱ش. و در دوره قاجار و مظفرالدینشاه، صدای اذان ابوالحسن دماوندی (مؤذن مظفرالدین شاه) در آواز بیات ترک بر روی گرامافون ضبط شد.[۳۳]
بسیاری از قاریان مصری نیز به سبک شیعی اذان گفتهاند. سبک شیعی اذان آنان سبب شد تا برخی از قاریان و عالمان اهلسنت، به اقدام آنان واکنش نشان داده و انتقاد کنند.[۳۴] در همین موضوع، احمد کریمه، یکی از موذنان سنی مذهب مصری، بعد از قرائت اذان به سبک شیعی، از گروه موذنان الازهر اخراج شد.[۳۵] در سال ۱۳۹۲ش، فیلم ۵۰ قاری سنی مذهب که اذان به سبک شیعی قرائت کردهاند توسط گروه های سلفی منتشر شد.[۳۶]
حاج رحیم و حاج سلیم موذنزاده
اذانهای مشهور
اذان رحیم موذنزاده اردبیلی؛ رحیم مؤذنزاده اذانی را در سال ۱۳۳۴ش در رادیو ایران خواند[۳۷] که بسیار مشهور گشت.[۳۸] این اذان را دارای مولفههای موسیقی ایرانی دانستهاند.[۳۹] این اذان در میراث معنوی ایران به ثبت رسیده است.[۴۰] موذنزاده در مصاحبهای گفت که این اذان را در حالی که روزه بود خوانده است.[۴۱] او میگوید حتی یکبار هم بدون وضو، اذان نگفته است.[۴۲]محمدرضا شجریان خواننده مشهور ایرانی این اذان را تحسین کرده است.[۴۳]
اذان سلیم موذن زاده اربیلی؛ اذان سلیم موذنزاده را اذانی حزین خواندهاند که به اذان عاشورا نیز شهرت دارد.[۴۴]
محمد آقاتیاذان محمد آقاتی؛ «شیخ محمدآقاتی» از سال ۱۳۲۰ش در مسجد گوهرشاد اذان گفت و در سال ۱۳۲۷ش اذان معروف خود را در استودیو رادیو ضبط کرد. صدای اذان او به عنوان دومین اذان ملی ثبت شده است.[۴۵]
اذان حسین صبحدل؛ حسین صبحدل دو اذان یکی در دستگاه ماهور و یکی در دستکاه بیات ترک خوانده است.[۴۶] از شهید مطهری نقل شده که در یک وصیت شفاهی گفته بود در هنگام بلند کردن جنازهاش اذان صبحدل پخش شود.[۴۷]سید علی خامنهای رهبر انقلاب اسلامی ایران، اذان صبحدل را «اذان انقلاب» نامیده است.[۴۸] به اعتقاد بسیاری اذان صبحدل با اذان رحیم مؤذنزاده اردبیلی هم پهلو و هم ردیف است و نمی توان یکی را بر دیگری برتر دانست.[۴۹]
اذان انتظار؛ اذان روحالله کاظمزاده که در غیر ساختار اذانگویی سنتی ایرانی خوانده شده است.[۵۰] این اذان را نسبتاً موفق و زیبا توصیف کردهاند.[۵۱] کاظمزاده درباره شکلگیری این اذان میگوید که در مسجد دانشگاه تهران اذان میگفت و پس از مدتی، به یک مدل ثابتی رسید. وی در اعتکاف سال ۱۳۸۱ش در مسجد دانشگاه تهران، این اذان را برای اولین بار به صورت رسمی در یک جمع بزرگ اجرا کرد که مورد استقبال فراوان قرار گرفت.[۵۲]
اذان مهدی یراحی؛ مهدی یراحی خواننده و آهنگساز موسیقی پاپ در تیرماه سال ۱۳۹۳ش به اقامه اذان پرداخت. اذان وی در فضای رسانهای بهخصوص در اینستاگرام و توییتر مورد استقبال بسیار قرار گرفت.[۵۳]
اذان غلوش؛ غلوش قاری قرآن و استاد مشهور مصری است که در یکی از سفرها به ایران در شبکه دو تلویزیون ایران به سبک شیعیان اذان گفت و اذان وی به یکی از اذانهای مشهور در ایران تبدیل گشت.[۵۴]
اذان ابوزید؛ حسین ابوزید، قاری مصری است که در سال ۱۳۵۳ش به ایران سفر داشت. اذان وی در ایران شهرت بسیار دارد.[۵۵]
↑ غیر از تعبیر موذِّن و اَذَّنَ تعابیری دیگری از ریشه اذان در قرآن آمده است.یکبار به صورت فعل امر «اَذِّنْ» ( به معنای اعلام کن در آیه ۲۷ سوره حج «وَأَذِّنْ فِي النَّاسِ بِالْحَجِّ»ترجمه: «و در ميان مردم براى [اداى] حج بانگ برآور.» و دو بار به صورت «تَاَذَّنَ» به معنای اعلام کردن در آیه ۱۶۷ سوره اعراف وَإِذْ تَأَذَّنَ رَبُّكَ لَيَبْعَثَنَّ عَلَيْهِمْ إِلَىٰ يَوْمِ الْقِيَامَةِ مَنْ يَسُومُهُمْ سُوءَ الْعَذَابِ «و آنگاه که خدای تو اعلام نمود که تا روز قیامت کسی را به عقوبت و عذاب سخت بر آنها برانگیزد» و آیه ۷ سوره ابراهیم وَإِذْ تَأَذَّنَ رَبُّكُمْ لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ.«و آنگاه كه پروردگارتان اِعلام كرد كه اگر واقعاً سپاسگزارى كنيد، [نعمت] شما را افزون خواهم كرد.»
منابع
ابن سعد، محمد (۲۳۰). الطبقات الکبری. بیروت: دار صادر.
فیاضی، محمدانور و محمدرضا جباری. «نمادهای اجتماعی شیعه در عصرحضور (نمادهای زبانی)». تاریخ اسلام در آینه پژوهش هشتم، ش. اول (۱۳۹۰): ۱۳۷–۱۶۳.
عظیمی پور، نسیم. «اذان». در دانشنامه فرهنگ مردم ایران. تهران: مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۹۱.
محمدی ریشهری، محمد (۱۳۸۹). حکمت نامه پیامبر اعظم صلَّی الله علیه و آله. تهران: مؤسسه علمی فرهنگی دارالحدیث.
محمدی ری شهری، محمد (۱۳۸). فرهنگنامه اذان. قم: دارالحدیث.
مکارم شیرازی، ناصر (۱۳۷۴). تفسیر نمونه. تهران: دارالکتب الاسلامیه.
موسی پور، ابراهیم. «زندگی حرفهای مؤذنان و بازتاب آن در ذهن و زبان مسلمانان: پژوهشی در تاریخ اجتماعی اسلام». پژوهشنامه تاریخ تمدن اسلامی چهل و سوم، ش. ۱ (۱۳۸۹).