این مقاله یک نوشتار توصیفی درباره یک مفهوم فقهی است و نمیتواند معیاری برای اعمال دینی باشد. برای اعمال دینی به منابع دیگر مراجعه کنید. |
نجس اصطلاحی فقهی که به آنچه از نظر شرعی ناپاک (غیرطاهر) است اطلاق میشود. چیزهایی که نجس به شمار میروند به دو دسته تقسیم میشوند: دسته نخست، آنچه اصالتاً نجس است (نجاسات دهگانه) که آن را عین نجس میگویند؛ دسته دوم آنچه اصالتاً پاک است اما به دلیل تماس با نجاسات، نجس شده است (مُتَنَجِّس). چندین حکم تکلیفی و وضعی درباره نجاسات وجود دارد؛ مانند اینکه خوردن آنها حرام است و یا اینکه لباس نمازگزار نباید نجس باشد.
واژهشناسی
واژه نجس در اصطلاح فقهی به چیزهایی گفته میشود که از نظر شرعی طاهر نیستند.[۱] از این رو مسلمانان باید احکامی را درباره آنها رعایت کنند؛ از جمله اینکه خوردن شیء نجس حرام است.[۲] مفهوم نجس در مقابل طاهر قرار دارد، نه در برابر آلوده؛ بنابراین امکان دارد شیئی آلوده، به لحاظ شرعی طاهر باشد و یا برعکس، یعنی شیئی سالم و پاکیزه، از نظر شرعی نجس باشد.[۳] برخی صاحب نظران بر این باورند که نجس در فقه معنایی اصطلاحی و خاص ندارد بلکه به همان معنای لغوی و به معنای چیز کثیف است که با تمیز کردن آن طاهر میشود.[۴]
این واژه به سه صورت «نَجِس»، «نَجَس» و «نَجْس» به کار رفته است.[۵] واژه «نَجَس» تنها برای اعیان دهگانه نجاسات به کار میرود ولی واژه «نَجِس»، هم برای اعیان نجس و هم برای آنچه نجس شده (مُتَنَجِّس) استفاده میشود.[۶]
این واژه یک بار در قرآن به کار رفته است. خداوند در آیه ۲۸ سوره توبه، مشرکان را به این وصف خوانده است «إِنَّمَا الْمُشْرِکونَ نَجَسٌ». البته درباره اینکه واژه نجس در این آیه به حکمِ شرعی اشاره دارد یا به پلیدی باطنی مشرکان، اختلاف نظر وجود دارد.[۷]
نجاسات دهگانه
طبق فقه شیعه، چند چیز وجود دارند که نجاستشان ذاتی است؛ یعنی در هر حال نجس هستند و امکان تطهیر آنها وجود ندارد، مانند خوک و سگ و خون. به این موارد عین نجس میگویند.[۸] بیشتر فقیهان شیعه ده چیز را ذاتاً نجس میدانند که به آنها اعیان نجسه یا نجاسات دهگانه گفته میشود: خون، ادرار، مدفوع، مَنی، مردار، سگ، خوک، کافر، شراب، فُقّاع.
خون
خون انسان و هر حیوانی که خون جهنده دارد نجس است.[۹]
مالکیه،شافعیه و حنفیه از اهل سنت خون جاری شده همه حیوانات را نجس میدانند چه خون جهنده داشته باشد یا نداشته باشد.[۱۰]
ادرار و مدفوع
ادرار (بول) و مدفوع (غائط) انسان و هر حیوان حرامگوشتی که خون جهنده دارد نجس است. در نجاست مدفوع پرندگان حرامگوشت مانند کلاغ اختلاف نظر است.[۱۱]
شافعیه و حنفیه مدفوع حیوانات حلالگوشت را نیز نجس میدانند و در پرندگان تفصیل دیگری دارند.[۱۲]
منی
مَنی هر حیوانی که خون جهنده دارد نجس است.[۱۳]
در بین اهل سنت در مورد نجاست منی اختلاف نظر است، شافعیه و حنابله آن را پاک میدانند.[۱۴]
مردار
جسد حیواناتی که خون جهنده دارند میتَه یا مُردار نامیده شده و نجس است. بدن انسان مُرده، پیش از غسل میت نجس است (ناپاک بودن آن از ابتدای فوت تا هنگامی که بدن سرد میشود مورد اختلاف بین فقهاست[۱۵])؛ حیوانات حلال حلالگوشتی که ذبح شرعی شدهاند پاک هستند؛ گوشت، چرم، استخوان و ژلاتین حیوانات حلالگوشتی که ذبح شرعی نشدهاند نجساند، بنابراین وسایل چرمی که در کشوری غیرمسلمان تهیه شده باشد، هر چند از حیوانات حلالگوشتی مانند گاو و گوسفند باشد نجس است چراکه ذبح شرعی نشدهاند.[۱۶]
برخی از حیوانات حرامگوشت در صورتی که با شرایط گفته شده در فقه، تذکیه شوند، پوست و موی آنان پاک میباشد و در غیر این صورت، نجس هستند.[۱۷]
سگ و خوک
همه اجزاء سگ و خوکی که در خشکی زندگی میکند از جمله آب دهان آنها نجس است.[۱۸]
مالکیه از اهل سنت همه حیوانات زنده از جمله سگ و خوک را پاک میدانند و حنفیه تنها خوک را نجس میدانند.[۱۹]
کافر
کافری که در فقه نجس محسوب میشود به معنای غیر مسلمان است. فقیهان شیعه هفت گروه را کافر دانسته و آنها را نجس میدانند(با اختلاف نظر در برخی موارد):
- منکران خدا
- مشرکان (یعنی کسانی که برای خداوند متعال شریک و همتا قرار میدهند)
- منکران ضروریات دین با آگاهی از ضروری بودن آن
- کسانی که پیغمبری حضرت محمد بن عبدالله(ص) را قبول ندارند.
- کسانی که به امامان معصوم(ع) دشنام دهند یا دشمنش باشند؛ مثل خوارج و ناصبیان.
- غُلات (یعنی آنهائی که یکی از ائمه(ع) را خدا خوانده یا بگوید خدا در او حلول کرده است)
- پیروان ادیان آسمانی تحریف شده مانند یهود و مسیحیت (در این مورد اختلافنظر وجود دارد)[۲۰]
شراب
از نظر فقه شیعه، شراب و هر چیزی که انسان را مست میکند، چنانچه به خودی خود روان (مایع) باشد، نجس است[۲۱] و خوردن و نوشیدن آن حرام.[۲۲]
در مورد نجاست الکل طبی و صنعتی اختلافنظر وجود دارد.[۲۳]
انگور و فشرده آن نیز هرگاه به جوش آید تا زمانی که دو سوم آن تبخیر نشده باشد خوردنش حرام است (در نجاست آن اختلاف است) خواه به خودی خود جوش آمده باشد و خواه با حرارت، و نیز خواه مستکننده باشد و خواه نباشد.[۲۴]
فقاع
فُقّاع یا آب جو نیز از نجاسات است.[۲۵]
موارد دیگر
برخی فقیهان موارد دیگری را نیز نجس میدانند:
- عرق بدن کسی که از راه حرام جنب شده باشد.[۲۶]
- عرق شتر یا هر حیوان دیگری که به خوردن نجاست عادت کرده است.[۲۷]
اهل سنت استفراغ (غذای بالا آورده شده) را نجس میدانند.[۲۸] وذی (آبى كه گاه بعد از بول بيرون میآيد و كمى سفيد و چسبنده است. [۲۹]) و مذی( آبى كه هنگام ملاعبه و بازى كردن با همسر بيرون میآيد و به آن مذی میگويند. [۳۰]) نزد حنفیه، مالکیه و شافعیه و وذی و مذی انسان و حیوان حرامگوشت نزد حنابله نجس هستند.[۳۱]
نجسشدن چیزهای طاهر
غیر از اعیان نجس (نجاسات دهگانه)، سایر اشیاء بالذات طاهر هستند؛ اما اگر این اشیاء طاهر با نجاسات دهگانه تماس پیدا کنند، آن شیء طاهر نیز نجس میشود. در این حالت، آن شیء را مُتَنَجِّس (به معنای چیزی که نجس شده است) میگویند. البته انتقال نجاست به شرطی است که رطوبتی از عین نجس به شیء طاهر منتقل شود؛ مانند دستی که به خون آلوده میشود. بنابراین، اگر یک شیء خشک مثلا با بدن سگی که خشک است تماس پیدا کند، آن شیء نجس نمیشود.
چیزی که نجس شده است را میتوان با استفاده از مطهرات، تطهیر کرد (یعنی نجاست را از آن زدود). در این صورت، آن شیء مجددا طاهر میشود. مثلا لباسی که به خون آغشته شده است را اگر طبق قواعد شرعی، با آب بشورند، لباس مجددا طاهر میشود.[۳۲]
همانطور که عین نجس، نجاست را منتقل میکند، شیء متنجس نیز نجاست را انتقال میدهد. یعنی چیزی که نجسشده است اگر با شیء طاهر تماس پیدا کند (به نحوی که رطوبت بین آنها منتقل شود)، شیء طاهر نجس میشود.[۳۳] هر چند بر اساس بعضی فتاوا، متنجس در واسطۀ سوم نجسکننده نیست.[۳۴]
احکام نجاسات
در فقه، احکامی درباره نجاسات مطرح است که مهمترین آنها عبارتاند از:
- قواعد مربوط به تطهیر چیزهایی که نجس شدهاند. نجاسات ده گانه ذاتاً نجس بوده و نمیشود آنها را پاک کرد؛ ولی چیزی که نجس شده باشد را میتوان با استفاده از مُطّهرات (پاککنندهها)، مجددا پاک کرد.
- خوردن نجاسات حرام است. البته چیزی که نجسشده است را بعد از تطهیر میتوان خورد.
- هنگام نماز یا طواف بدن و لباس باید از نجاسات پاک باشد.
- آب وضو و غسل باید پاک باشد.
- نجس کردن قرآن و مسجد حرام بوده و پاک کردن آنها واجب فوری است.[۳۵]
مقایسه نجاسات در مذاهب فقهی شیعه و اهل سنت
تفاوتهایی در احکام نجاسات بین مذاهب شیعه و اهل سنت وجود دارد که برخی از آنها عبارتند از:
عنوان | شیعه | مالکی | شافعی | حنفی | حنبلی |
---|---|---|---|---|---|
سگ و خوک | نجس است | نجس نیست | نجس است | نجس است | نجس است |
تطهیر ظرفی که آب دهان سگ در آن ریخته | با یک مرتبه خاکمالی و دو مرتبه شستن با آب | تعبدا هفته مرتبه با آب شسته میشود | یک مرتبه خاکمال و شش مرتبه با آب | --- | یک مرتبه خاکمال و شش مرتبه با آب[۳۶] |
تطهیر ظرفی که آب دهان خوک در آن ریخته | هفت مرتبه با آب | تعبدا هفته مرتبه با آب شسته میشود | یک مرتبه خاکمال و شش مرتبه با آب | --- | یک مرتبه خاکمال و شش مرتبه با آب[۳۷] |
مردار | میت انسان مسلمان قبل از غسل میت، نجس است و با غسل میت، پاک میشود | میت انسان پاک است | میت انسان پاک است | میت انسان نجس است و با غسل میت پاک میشود | میت انسان پاک است[۳۸] |
خون شهید | نجس است | پاک است | پاک است | پاک است | پاک است.[۳۹] |
منی | منی انسان و هر حیوان دارای خون جهنده، نجس است | منی انسان و هر حیوانی(به صورت مطلق) نجس است | منی انسان و هر حیوانی، مگر سگ و خوک، پاک است | --- | منی حیوان و حیوانات حلالگوشت، پاک است.[۴۰] |
قیح(چرک ناشی از زخم) | پاک است | نجس است | نجس است | نجس است | نجس است.[۴۱] |
فضله حیوانات | فقط فضله حیوان حرامگوشت که دارای خون جهنده است، نجس است و فضله مابقی حیوانات پاک است | فضله حیوانات حلالگوشت پاک و فضله حیوانات حرامگوشت دارای خون جهنده، نجس است. | فضله تمام حیوانات نجس است | فضله حیوانات حلالگوشت و پرندگانی که در روی زمین فضله میکنند نجس است و فضله پرندگان حلالگوشت که در هوا فضله میکنند پاک است | فضله حیوانات حلالگوشت پاک و فضله حیوانات حرامگوشت دارای خون جهنده، نجس است..[۴۲] |
استفراغ | پاک است | نجس است | نجس است | نجس است | نجس است.[۴۳] |
مذی و وذی | پاک است | نجس است | نجس است | نجس است | اگر از حیوان حلالگوشت خارج شود، پاک است و از حیوان حرامگوشت، نجس است.[۴۴] |
سؤر (نیمخورده) حیوان | نیمخورده سگ و خوک نجس است و نیمخورده مابقی حیوانات و انسان، پاک است | نیمخورده تمام حیوانات و انسانها پاک است | نیمخورده سگ و خوک نجس است و مابقی موارد پاک است | نیمخورده سگ و خوک، شارب الخمر، گربهای که پس از آن موش از آن خورده و حیوانات وحشی، نجس است و مابقی موارد پاک است | نیمخورده سگ و خوک نجس است و مابقی موارد پاک است.[۴۵] |
جُستارهای وابسته
پانویس
- ↑ مشکینی اردبیلی، مصطلحات الفقه، ۱۴۱۹ق، ص۵۳۰؛ غدیری، القاموس الجامع للمصطلحات الفقهیة، ۱۴۱۸ق، ص۵۷۵.
- ↑ مشکینی اردبیلی، مصطلحات الفقه، ۱۴۱۹ق، ص۵۳۰؛ عبدالمنعم، معجم المصطلحات و الألفاظ الفقهیة، قاهره، ج۳، ص۳۹۸.
- ↑ مشکینی اردبیلی، مصطلحات الفقه، ۱۴۱۹ق، ص۵۳۰.
- ↑ نگاه کنید: ص ن، «بحثی اجتهادی در طهارت و نجاست»، ص۱۲۳ - ۱۶۶
- ↑ طریحی، مجمع البحرین، ۱۳۷۵ش، ج۴، ص۱۱۰؛ فیروزآبادی، القاموس المحیط، بیروت، ج۲، ص۲۵۳.
- ↑ جزیری، الفقه علی المذاهب الاربعة، ۱۴۱۹ق، ج۱، ص۶۸.
- ↑ نگاه کنید به: زمانی، طهارت و نجاست اهل کتاب و مشرکان در فقه اسلامی، ۱۳۷۸ش.
- ↑ غدیری، القاموس الجامع للمصطلحات الفقهیة، ۱۴۱۸ق، ص۵۷۶.
- ↑ بنیهاشمی خمینی، توضیح المسائل مراجع، ۱۳۸۵ش، م۹۶.
- ↑ جزیری، الفقه علی المذاهب الاربعة، ۱۴۱۹ق، ج۱، ص۷۳.
- ↑ بنیهاشمی خمینی، توضیح المسائل مراجع، ۱۳۸۵ش، م۸۴.
- ↑ جزیری، الفقه علی المذاهب الاربعة، ۱۴۱۹ق، ج۱، ص۷۴.
- ↑ بنیهاشمی خمینی، توضیح المسائل مراجع، ۱۳۸۵ش، م۸۷.
- ↑ جزیری، الفقه علی المذاهب الاربعة، ۱۴۱۹ق، ج۱، ص۷۵.
- ↑ طباطبایی حکیم، مستمسک العروة الوثقی، ۱۳۸۴ق، ج۱، ص۳۳۶.
- ↑ بنیهاشمی خمینی، توضیح المسائل مراجع، ۱۳۸۵ش، م۸۸.
- ↑ توضیح المسائل (المحشی للإمام الخمینی)، ج۱، ص۴۶۱ و ۵۷۰.
- ↑ بنیهاشمی خمینی، توضیح المسائل مراجع، ۱۳۸۵ش، م۱۰۵.
- ↑ جزیری، الفقه علی المذاهب الاربعة، ۱۴۱۹ق، ج۱، ص۷۲.
- ↑ راشدی، رساله توضیح المسائل نه مرجع، ۱۳۸۵ش، ص۷۱-۷۳.
- ↑ توضیح المسائل (المحشی للإمام الخمینی)، ج۱، ص۸۰، م۱۱۱.
- ↑ توضیح المسائل (المحشی للإمام الخمینی)، ج۱، ص۸۱؛ آیت الله زنجانی: اگر مایعی زیادِ آن مستکننده باشد، مقدار کم آن نیز نجس است. آیت الله بهجت (ره): شراب و هر چیزی که زیاد آن انسان را مست میکند، چنانچه به خودی خود مایع باشد نجس و خوردن آن حرام است، اگر چه کم باشد یا مستکنندگی آن خفیف باشد.
- ↑ توضیح المسائل (المحشی للإمام الخمینی)، ج۱، ص۸۰ و۸۱، م۱۱۲.
- ↑ الطباطبائی الیزدی، العروة الوثقی، المکتبة العلمیة الإسلامیة، ج۱، ص۵۵.
- ↑ بنیهاشمی خمینی، توضیح المسائل مراجع، ۱۳۸۵ش، م۱۱۵.
- ↑ بنیهاشمی خمینی، توضیح المسائل مراجع، ۱۳۸۵ش، م۱۱۶.
- ↑ بنیهاشمی خمینی، توضیح المسائل مراجع، ۱۳۸۵ش، م۱۲۰.
- ↑ جزیری، الفقه علی المذاهب الاربعة، ۱۴۱۹ق، ج۱، ص۷۶.
- ↑ https://makarem.ir/main.aspx?typeinfo=21&lid=0&mid=255385&catid=44736
- ↑ https://makarem.ir/main.aspx?typeinfo=21&lid=0&mid=255385&catid=44736
- ↑ مغنیه، الفقه علی المذاهب الخمسة، ۱۴۲۱ق، ج۱، ص۲۴-۲۷.
- ↑ طباطبائی یزدی، العروة الوثقی، المکتبة العلمیة الإسلامیة، ص۵۵؛ امام خمینی، تحریر الوسیله، ص۱۰۷-۱۰۲.
- ↑ حائری بیارجمندی، مدارک العروة، ۱۳۸۱ق، ج۲، ص۱۹۰.
- ↑ . توضیح المسائل (المحشی للإمام الخمینی)، ج۱،ص۸۸ با استفاده از سؤال ۱۷۶۹ (سایت اسلام کوئست:۱۷۵۴).
- ↑ بنیهاشمی خمینی، توضیح المسائل مراجع، ۱۳۸۵ش، م۱۳۵ و م۹۰۰.
- ↑ جزیری، الفقه علی المذاهب الخمسة، ۱۴۱۹ق، ج۱، ص۲۴.
- ↑ جزیری، الفقه علی المذاهب الخمسة، ۱۴۱۹ق، ج۱، ص۲۴.
- ↑ جزیری، الفقه علی المذاهب الخمسة، ۱۴۱۹ق، ج۱، ص۲۴.
- ↑ جزیری، الفقه علی المذاهب الخمسة، ۱۴۱۹ق، ج۱، ص۲۴.
- ↑ جزیری، الفقه علی المذاهب الخمسة، ۱۴۱۹ق، ج۱، ص۲۵.
- ↑ جزیری، الفقه علی المذاهب الخمسة، ۱۴۱۹ق، ج۱، ص۲۵.
- ↑ جزیری، الفقه علی المذاهب الخمسة، ۱۴۱۹ق، ج۱، ص۲۶.
- ↑ جزیری، الفقه علی المذاهب الخمسة، ۱۴۱۹ق، ج۱، ص۲۶.
- ↑ جزیری، الفقه علی المذاهب الخمسة، ۱۴۱۹ق، ج۱، ص۲۶.
- ↑ جزیری، الفقه علی المذاهب الخمسة، ۱۴۱۹ق، ج۱، ص۲۷.
منابع
- بنیهاشمی خمینی، محمدحسن، توضیح المسائل مراجع؛ مطابق با فتاوای سیزده نفر از مراجع معظم تقلید، قم، دفتر انتشارات اسلامی (جامعه مدرسین حوزه علمیه قم)، ۱۳۸۵ش.
- جزیری، عبدالرحمن و یاسر مازح و علی حسن عریض و محمد غروی، الفقه علی المذاهب الاربعة و مذهب اهل البیت(ع)، بیروت، دارالثقلین، ۱۴۱۹ق.
- حائری بَیارُجمَندی، یوسف، مدارک العروة، نجف، چاپ نعمان، ۱۳۸۱ق.
- راشدی، لطیف و سعید راشدی، رساله توضیح المسائل نه مرجع، تهران، پیام عدالت، ۱۳۸۶ش.
- زمانی، محمد حسن، طهارت و نجاست اهل کتاب و مشرکان در فقه اسلامی، قم، دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، ۱۳۷۸ش.
- شهید اول، محمد بن جمال الدین مکی عاملی، الروضة البهیة فی شرح اللمعة الدمشقیة، بیروت، دار احیاء الثراث الإسلامی، ۱۹۹۲م.
- الطباطبایی الحکیم، سید محسن، مستمسک العروة الوثقی، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، ۱۳۸۴ق.
- الطباطبائی الیزدی، سید محمدکاظم، العروة الوثقی، تهران، المکتبة العلمیة الإسلامیة، بیتا.
- طریحی، فخر الدین بن محمد، مجمع البحرین، تحقیق سید احمد حسینی، تهران، کتابفروشی مرتضوی، چاپ سوم، ۱۳۷۵ش.
- فیروزآبادی، محمد بن یعقوب، القاموس المحیط، با مقدمه محمد عبدالرحمن مرعشلی، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، ۱۹۹۷م.
- عبدالمنعم، محمود عبدالرحمن، معجم المصطلحات و الألفاظ الفقهیة، قاهره، دار الفضیله.
- غدیری، عبدالله عیسی ابراهیم، القاموس الجامع للمصطلحات الفقهیة، بیروت، دار الحجه البیضاء، ۱۴۱۸ق.
- مشفقیپور، محمدرضا، روشی نوین در بیان احکام، تهران، مؤسسه فرهنگی انتشاراتی راستان، چاپ اول، ۱۳۷۶ش.
- مشکینی اردبیلی، علی، مصطلحات الفقه و معظم عناوینه الموضوعیة، قم، نشر الهادی، ۱۴۱۹ق.
- مغنیه، محمدجواد، الفقه علی المذاهب الخمسة؛ الجعفری- الحنفی- المالکی- الشافعی- الحنبلی، بیروت، دار التیار الجدید ودار الجواد، ۱۴۲۱ق/۲۰۰۰م.
- ن ص، «بحثى اجتهادى در طهارت و نجاست»، در نقد و نظر، شماره 1، زمستان 1373ش.