خُشوع بهمعنای فروتنی و تواضع، حالتی در انسان است که از عظمت طرف مقابل ایجاد میشود. خشوع را حالتی در قلب دانستهاند که به خضوع در اعضای بدن منجر میشود. خشوع ثمره ایمان و نتیجه یقین به جلال حق، غیب و قیامت است.
آیات اخلاقی | |
---|---|
آیات افک • آیه اخوت • آیه اطعام • آیه نبأ • آیه نجوا • آیه مشیت • آیه بر • آیه اصلاح ذات بین • آیه ایثار | |
احادیث اخلاقی | |
حدیث قرب نوافل • حدیث مکارم اخلاق • حدیث معراج • حدیث جنود عقل و جهل | |
فضایل اخلاقی | |
تواضع • قناعت • سخاوت • کظم غیظ • اخلاص • خشیت • حلم • زهد • شجاعت • عفت • انصاف • اصلاح ذات البین • عیبپوشی | |
رذایل اخلاقی | |
تکبر • حرص • حسد • دروغ • غیبت • سخنچینی • تهمت • بخل • عاق والدین • حدیث نفس • عجب • عیبجویی • سمعه • قطع رحم • اشاعه فحشاء • کفران نعمت | |
اصطلاحات اخلاقی | |
جهاد نفس • نفس لوامه • نفس اماره • نفس مطمئنه • محاسبه • مراقبه • مشارطه • گناه • درس اخلاق • استدراج | |
عالمان اخلاق | |
ملامهدی نراقی • ملا احمد نراقی • میرزا جواد ملکی تبریزی • سید علی قاضی • سید رضا بهاءالدینی • سید عبدالحسین دستغیب • عبدالکریم حقشناس • عزیزالله خوشوقت • محمدتقی بهجت • علیاکبر مشکینی • حسین مظاهری • محمدرضا مهدوی کنی | |
منابع اخلاقی | |
قرآن • نهج البلاغه • مصباح الشریعة • مکارم الاخلاق • المحجة البیضاء • رساله لقاءالله (کتاب) • مجموعه وَرّام • جامع السعادات • معراج السعادة • المراقبات | |
خشوع در نماز با خشوع دل (توجه تام به معبود) و خشوع اعضا و جوارح (انداختن سر به پایین، نگاه به محل سجده و وقار اعضا) حاصل میشود. در آیات قرآن از واژه خشوع برای توصیف وضعیت و حالت خاص انسانها در زمان حشر و قیامت استفاده شده است.
ابنعباس خاشعین در آیه ۴۵ سوره بقره را درباره پیامبر(ص) و علی(ع) دانسته است. امام سجاد(ع) نیز در دعای ابوحمزه ثمالی از قلبی که خشوع ندارد به خداوند پناه میبرد.
مفهوم شناسی
خشوع به معنای فروتنی، تواضع و افتادگی،[۱] چشم به زمین دوختن و صدا را پایین آوردن است.[۲] وقتی گفته میشود فلانی در نماز خشوع دارد یعنی با قلبش متوجه نماز است که حالتی است در بدن، چشم و صدا.[۳]
گفتهاند «خشوع به معنای خوف و خشیت از خداست»[۴] یا «چشم فرو بستن و خفض جناح و تواضع است».[۵] یا تأثیری است که مقهور از قاهر به خود میگیرد به طوری که او را از هر چه غیر اوست منقطع میکند.[۶] نیز گفتهاند خشوع تذلل و خود را کوچک کردن است.[۷]
خشوع در نماز
برخی گفتهاند خشوع در نماز به معنای نگاه به محل سجده میباشد. در شأن نزول آیه «الَّذِینَ هُمْ فِی صَلاتِهِمْ خاشِعُونَ»[مومنون–۲] گفته شده پیامبر اکرم(ص) در نماز به آسمان نگاه میکرد و چون این آیه نازل شد، سرش را پائین میانداخت و به محل سجده نگاه میفرمود.[۸]
ملا احمد نراقی حضور قلب در نماز را فارغ ساختن دل از غیر نماز میداند تا اینکه نمازگزار بداند که چه میکند و چه میگوید و فکر او به جایی دیگر نرود و اقبال و توجّه به نماز خود داشته باشد. او میگوید این را «خشوع دل» نیز گویند، زیرا مطلوب در نماز دو نوع از خشوع است:
- یکی «خشوع دل» که عبارت است از اینکه آدمی جمیع حواس خود را متوجّه نماز سازد و همه فکر و همّ او نماز باشد و در دل او به جز معبودش کسی دیگر نباشد.
- دیگری «خشوع جوارح و ظاهر» که عبارت است از این که مقابل قبله راست بایستد با وقار و خضوع. دستهای خود را بر رانهای خود مقابل زانو گذارد و پاهای خود را گشاده از یکدیگر گذارد. انگشتان پای خود را رو به قبله بدارد. چشم بر موضع سجده اندازد و التفات به چیز دیگر نکند و با ریش و انگشت خود بازی نکند و امثال اینها.[۹]
خشوع قلب
بر اساس روایات خشوع حالتی برای قلب است که خضوع اعضا و جوارح از آن نشأت میگیرد. طبرسی، مفسر شیعی، از مجاهد بن جبر نقل کرده که خشوع به معنای خوف دائم در قلب است.[۱۰] طبق فرموده پیامبر کسی که پیکرش بیش از دلش خاشع باشد، این خشوع منافقانه است.[۱۱]
امام سجاد(ع) نیز در دعای ابوحمزه ثمالی از قلبی که خشوع ندارد به خداوند پناه میبرد: و أَعوذ بک مِن نفسٍ لا تَقنَعُ و بَطنٍ لا یشبع و قلبٍ لا یخشع.[۱۲] ترجمه: خدایا! به تو پناه میبرم از نفسی که قانع نمیشود و شکمی که سیر نمیشود و دلی که خاشع نمیشود.
ارتباط خشوع و خضوع
خضوع حالت انکسار در اعضا و جوارح بدن است.[۱۳] نقل شده است شخصی نماز میخواند و با ریش خود بازی میکرد حضرت رسول(ص) فرمود: اگر قلبش خاشع میشد جوارحش نیز خاشع میشد.[۱۴] خضوع آن خشوعی را گویند که در مقام عمل اثرش هویدا شود، به خلاف خشوع که به معنای نوعی متاثر شدن درونی است، که از مشاهده عظمت و کبریایی در دل پدید میآید.[۱۵]
عوامل خشوع
آن چه که موجب پیدایش خشوع در انسان میشود عبارتند از:
- قرائت قرآن : طبق آیه شریفه «وَ یخِرُّونَ لِلْأَذْقانِ یبْکُونَ وَ یزِیدُهُمْ خُشُوعاً»[اسرا–۱۰۹] اهل علم موقعی که آیات شریفه را استماع میکنند به خاک میافتند با حال گریان و خشوع آنها زیاد میگردد.
- ایمان به قیامت: قرآن کریم در توصیف خاشعان میفرماید: آنان کسانی هستند که به ملاقات پروردگارشان و بازگشت به سوی او ایمان دارند: «الَّذِینَ یظُنُّونَ أَنَّهُمْ مُلاقُوا رَبِّهِمْ وَ أَنَّهُمْ إِلَیهِ راجِعُون»[بقره–۴۶]
خشوع در قیامت
برخی از آیات قرآن کریم در تصویر قیامت و اوضاع انسانها در آن روز، از حالت خشوع یاد کردهاند که حاکی از وضعیت و حالت خاص انسانها در زمان حشر و قیامت است.
- خشوع چشمها: «خاشِعَةً أَبْصارُهُمْ تَرْهَقُهُمْ ذِلَّةٌ»[قلم–۴۳]؛ شکستگی و تأثر قلب از عظمت آنچه میبینند در چشمهایش هویدا میشود.[۱۶]
- خشوع چهرهها: «وُجُوهٌ یوْمَئِذٍ خاشِعَةٌ»[غاشیه–۲]: چهرههایی که در این روز ذلیل و سر شکسته است، یعنی به واسطه عذاب و شدایدی که آنها را فرا میگیرد، ذلیل و خوارند.[۱۷]
- خشوع صداها: «خَشَعَتِ الْأَصْواتُ لِلرَّحْمن فَلا تَسْمَعُ إِلَّا هَمْسا»[طه–۱۰۸]: آن روز صداها به خاطر استغراق در مذلت و خواری در برابر خدای تعالی آن چنان آهسته میشود که هیچ شنوندهای جز صدایی خفیف نمیشنود.[۱۸]
خشوع و اهل بیت
ابنعباس دربارهٔ آیه «وَ اسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ وَ إِنَّها لَکَبِیرَةٌ إِلَّا عَلَی الْخاشِعِین»[بقره–۴۵] میگوید: خاشع یعنی ذلیل در نماز و مراد از آن پیامبر و علی است.[۱۹] و از امام باقر(ع) نقل شده است که «الَّذِینَ یظُنُّونَ أَنَّهُمْ مُلاقُوا رَبِّهِمْ وَ أَنَّهُمْ إِلَیهِ راجِعُون»[بقره–۴۶] دربارهٔ علی و عثمان بن مظعون و عمار یاسر و یاران آنهاست.[۲۰]
از امیر المومنین(ع) نقل شده است در آیه ۴۵ سوره بقره، نماز، اقامه ولایت من است؛ برای همین فرموده است: انجام آن (=إِنَّها) سنگین و دشوار است و نفرمود آن دو (صبر و نماز)؛ چرا که پذیرش و حمل ولایت سنگینتر است و خاشعان شیعیان بینای ما هستند.[۲۱][۲۲]
خشوع مستحب
در برخی از روایات و کتب فقهی بیان شده است که اظهار خشوع در برخی مواقع امری مستحب است، از جمله: هنگام ورود به مسجد، حرم مکه، شهر مکه، مسجدالحرام، کعبه،[۲۳]مشاهد مشرفه معصومان(ع) و هنگام زیارت ایشان؛ هنگام تلاوت قرآن و گفتن ذکر و خواندن دعا؛ هنگام بیرون رفتن به صحرا برای نماز استسقا[۲۴]، وقت ورود نمازگزار به مصلای خود؛ در نماز، به ویژه در حال قیام که با حالت خضوع به محل سجدهاش نگاه کند،[۲۵] در طواف[۲۶] و اعتکاف.[۲۷]
پانویس
- ↑ دهخدا، لغتنامه دهخدا، ذیل واژه.
- ↑ ابنمنظور، لسان العرب، ج۸، ص۷۱ (ذیل ماده خشع).
- ↑ الطریحی، مجمع البحرین، ج۴، ص۳۲۱ (ذیل ماده خشع).
- ↑ طبری، جامع البیان، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۲۰۶.
- ↑ الجامع لأحکام القرآن، قرطبی، ۱۳۶۴ش، ج۳، ص۲۱۴.
- ↑ طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۴۱۷ق، ج۱۵، ص۷.
- ↑ رازی، مفاتیح الغیب، ۱۴۲۰، ق، ج۲۷، ص۵۶۷.
- ↑ الطریحی، مجمع البحرین، ج۴، ص۳۲۱ (ذیل ماده خشع)؛ طباطبایی، ترجمه المیزان، ج۱۵، ص۱۴.
- ↑ نراقی، معراج السعاده، هجرت، ص۸۴۴.
- ↑ طبرسی، تفسیر جوامع الجامع، ۱۳۷۷ش، ج۳، ص۲۷.
- ↑ کلینی، الکافی، ۱۳۶۵ش، ج۲، ص۳۹۶.
- ↑ سیدبن طاووس، اقبال الاعمال، ۱۴۱۷ق، ص۳۴۵–۳۳۴..
- ↑ «خدایا در این ماه مرا از خاشعین درگاهت قرار بده» سایت ایکنا.
- ↑ طیب، أطیب البیان، ج۹، ص۳۵۶.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۶، ص۱۶۶.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۲۰، ص۲۴.
- ↑ طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۱۰، ص۷۲۶.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۴، ص۲۱۱.
- ↑ حاکم حسکانی، شواهد التنزیل، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۱۱۵.
- ↑ حاکم حسکانی، شواهد التنزیل، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۱۱۵.
- ↑ مجلسی، بحار الأنوار، ۱۴۰۴ق، ج۲۶، ص۲.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۱۵۳.
- ↑ شهید ثانی، الروضة البهیة، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۱۸۶.
- ↑ جمعی از پژوهشگران، فرهنگ فقه، ۱۴۲۶ق، ج۱، ص۳۹۰.
- ↑ حلّی، منتهی المطلب، ۱۴۱۲ق، ج۵، ص۲۱۲.
- ↑ کابلی، مناسک حج، ۱۴۲۶ق، ص۱۵۶.
- ↑ لنکرانی، اعتکاف و احکام آن، ۱۴۲۷ق، ص۶۴.
منابع
- ثقة الاسلام کلینی، الکافی، تهران، دار الکتب الإسلامیة، ۱۳۶۵ش.
- جمعی از پژوهشگران، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام، قم، مؤسسه دائرة المعارف فقه اسلامی بر مذهب اهل بیت علیهم السلام، چ۱، ۱۴۲۶ق.
- حاکم حسکانی، عبیدالله بن عبدالله، شواهد التنزیل، مؤسسه چاپ و نشر، ۱۴۱۱ق.
- حلّی، حسن بن یوسف بن مطهر منتهی المطلب فی تحقیق المذهب، مشهد، مجمع البحوث الإسلامیة، چ۱، ۱۴۱۲ق.
- «خدایا در این ماه مرا از خاشعین درگاهت قرار بده» سایت ایکنا، تاریخ انتشار: ۸ اردیبهشت ۱۴۰۰ش، تاریخ بازدید: ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۲ش.
- رازی، ابوعبدالله محمد بن عمر، مفاتیح الغیب، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چ۳، ۱۴۲۰ق.
- سید بن طاووس، علی بن موسی، اقبال الاعمال، بیروت، چاپ اعلمی، ۱۴۱۷ق/۱۹۹۶م.
- طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، دفتر انتشارات اسلامی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، ۱۴۱۷ق..
- طباطبایی، محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه موسوی همدانی سید محمد باقر، قم، دفتر انتشارات اسلامی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، چ۵، ۱۳۷۴ش.
- طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تهران، ناصر خسرو، چ۳، ۱۳۷۲ش.
- طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر جوامع الجامع، تهران، انتشارات دانشگاه تهران و مدیریت حوزه علمیه قم، ۱۳۷۷ش.
- طبری، ابو جعفر محمد بن جریر، جامع البیان فی تفسیر القرآن، بیروت، دار المعرفه، چ۱، ۱۴۱۲ق.
- طریحی، فخر الدین، مجمع البحرین، تحقیق: سید احمد حسینی تهران، کتابفروشی مرتضوی، چ۳، ۱۳۷۳ش.
- طیب، سید عبد الحسین، اطیب البیان فی تفسیر القرآن، تهران، انتشارات اسلام، چ۲، ۱۳۷۸ش.
- شهید ثانی، زین الدین بن علی، الروضة البهیة فی شرح اللمعة الدمشقیة، قم، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، ۱۴۱۲ق.
- قرطبی، محمد بن احمد، الجامع لأحکام القرآن، تهران، ناصر خسرو، چ۱، ۱۳۶۴ش.
- کابلی، محمد اسحاق، مناسک حج، قم، مولف، ۱۴۲۶ق.
- فاضل لنکرانی، محمد، اعتکاف و احکام آن، قم، مرکز فقهی ائمه اطهار(ع)، چ۱، ۱۴۲۷ق.
- مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق.
- نراقی، احمد بن محمدمهدی، معراج السعاده، تهران، هجرت.