احتیاط مستحب در احکام شرعی، احتیاطی است که بر خلاف احتیاط واجب، الزام‌آور نبوده و مراعات آن مستحب است. به گفته فقیهان این احتیاط، همیشه همراه با فتوا است و مقلّد می‌تواند در مسأله‌ای که در آن احتیاط شده، یا به فتوای مرجع تقلیدش و یا به احتیاط عمل کند. در مقابل، احتیاط واجب همراه با فتوا نبوده و مقلّد می‌تواند یا به همان احتیاط عمل کند و یا به فتوای مرجع تقلیدی دیگر رجوع کند.
دلیل ستایش احتیاط در احکام شرعی، برخی روایات اهل بیت(ع) از جمله این حدیث دانسته شده که امام علی(ع) فرمود: «دین تو به منزله برادر توست پس تا می‌توانی [مواظب دین خود باش و] نسبت به آن احتیاط کن».

مفهوم و اقسام

«احتیاط» در اصطلاح فقهی عبارت است از عمل کردن به احکام شرعی به گونه‌ای که مکلف یقین کند به وظیفه‌اش عمل کرده‌است.[۱] احتیاط در احکام شرعی بر دو قسم است: احتیاط واجب و مستحب.[۲] احتیاط مستحب، احتیاطی است غیر الزام‌آور که مراعات آن مستحب است و در کتب فقهی گاهی از آن با عبارت «یجوز علی اشکال» یا «یجوز علی تأمّل» یاد شده است.[۳]

تفاوت احتیاط واجب و احتیاط مستحب

«احتیاط مستحب» همیشه همراه با فتوا است؛ یعنی در آن مسأله، مجتهد علاوه بر اظهار نظر، راه احتیاط را هم نشان داده است و مقلّد می‌تواند در آن مسأله، به فتوای مجتهد و یا به احتیاط عمل کند و نمی‌تواند به مجتهد دیگری رجوع کند؛ مانند این مسأله: «ظرف نجس را که یک مرتبه در آب کُر بشویند پاک می‌شود، گرچه احتیاط آن است که سه مرتبه بشویند». در مقابل، «احتیاط واجب» همراه با فتوا نیست و مقلّد می‌تواند یا به همان احتیاط عمل کند و یا به فتوای مجتهد دیگر مراجعه کند، مانند این مسأله: «احتیاط آن است که بر برگ درخت انگور، اگر تازه باشد سجده نکنند».[۴]

دلیل احتیاط

فقیهان، مدرک و دلیل رعایت احتیاط در احکام شرعی را ستایش آن در برخی روایات امامان معصوم(ع) دانسته‌اند؛[۵] از جمله امام علی(ع) فرمود: «أخوک دینک فاحتط لدینک بما شئت»؛[۶] دین تو به منزله برادر توست پس تا می‌توانی [مواظب دین خود باش و] نسبت به آن احتیاط کن. یا در حدیثی دیگر به نقل از امام صادق(ع) آمده‌است: «در هر کاری که امکان داشته باشد جانب احتیاط را رعایت کن».[۷]

پانویس

  1. فلاح زاده، آموزش فقه، ۱۳۸۵ش، ص۳۳.
  2. فلاح زاده، آموزش فقه، ۱۳۸۵ش، ص۳۴.
  3. جمعی از مؤلفان، فرهنگ فقه، ۱۳۸۵ش، ج۱، ص۲۷۲.
  4. فاضل لنکرانی، احکام جوانان، ۱۴۲۷ق، ص۵۹؛ مکارم شیرازی، رساله احکام برای جوانان، ۱۴۲۸ق، ص۱۳.
  5. شیرازی، بیان الفقه، ۱۴۲۶ق، ج۱، ص ۱۴۵.
  6. طوسی، ابو جعفر، محمد بن حسن، الأمالی، ۱۴۱۴ق، ص۱۱۰، ح۱۶۸.
  7. حرّ عاملی، وسائل الشیعة، قم، ۱۴۰۹ق، ج۲۷، ص۱۷۲.

منابع

  • جمعی از مؤلفان، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت، قم، مؤسه دایرةالمعارف فقه اسلامی بر مذهب اهل بیت، ۱۳۸۵ش.
  • حرّ عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعة، قم، مؤسسه آل البیت(ع)،چاپ اول، ۱۴۰۹ق.
  • شیرازی، سید صادق، بیان الفقه فی شرح العروة الوثقی، ج۱، ص ۱۴۵، قم، دار الأنصار، چاپ دوم، ۱۴۲۶ق.
  • طوسی، ابو جعفر، محمد بن حسن، الأمالی، دار الثقافة، قم، چاپ اول، ۱۴۱۴ق.
  • فاضل لنکرانی، محمد، احکام جوانان، قم، انتشارات امیر قلم، چاپ سی و پنجم، ۱۴۲۷ق.
  • فلاح زاده، محمد حسین، آموزش فقه، قم، نشر الهادی، چاپ بیست و سوم، ۱۳۸۵ش.
  • مکارم شیرازی، ناصر، رساله احکام برای جوانان، قم، انتشارات مدرسه امام علی بن ابی طالب(ع)، پانزدهم، ۱۴۲۸ق.