پرش به محتوا

تکتف: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی شیعه
Shaker (بحث | مشارکت‌ها)
Shaker (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{مقاله توصیفی فقهی}}
{{مقاله توصیفی فقهی}}
{{احکام}}
{{احکام}}
'''تَکَتُّف''' اصطلاحی فقهی به‌معنای قرار دادن دست‌ها برروی یکدیگر در [[نماز]] و قرار دادن آن‌ها برروی سینه یا شکم است. فقهای [[اهل سنت و جماعت|اهل‌سنت]] فتواهای متفاوتی همچون [[مستحب|استحباب]]، استحباب تخییری و [[مکروه|کراهت]] درباره این عمل داده‌اند. برخی از عالمان متأخر اهل‌سنت آن را [[واجب]] دانسته‌اند. مستند فقهای اهل‌سنت، [[حدیث|روایاتی]] است که یا از جهت متن و یا سند، دچار مشکل هستند. عالمان اهل‌سنت همچنین درباره کیفیت و محل تکتف و زمان آن دچار اختلاف شده‌اند.
'''تَکَتُّف''' اصطلاحی فقهی به‌معنای قرار دادن دست‌ها برروی یکدیگر در [[نماز]] و قرار دادن آن‌ها برروی سینه یا شکم است.  


اکثریت فقیهان شیعه، تکتف را [[حرام]] و باطل‌کننده نماز دانسته‌اند. این فقها به روایاتی از منابع اهل‌سنت استناد می‌کنند که به تفصیل از چگونگی نماز خواندن [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] سخن گفته، اما اشاره‌ای به تکتف نکرده است. برخی از علمای اهل‌سنت نیز این دست روایات را ترجیح داده‌اند. همچنین روایاتی از [[اهل‌بیت(ع)]] نقل شده که در آن از تکتف نهی شده و آن را عمل [[مجوس|مجوسیان]] دانسته است.
اکثریت فقیهان شیعه، تکتف را [[حرام]] و باطل‌کننده نماز دانسته‌اند. این فقها به روایاتی از منابع اهل‌سنت استناد می‌کنند که به تفصیل از چگونگی نماز خواندن [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] سخن گفته، اما اشاره‌ای به تکتف نکرده است. برخی از علمای اهل‌سنت نیز این دست روایات را ترجیح داده‌اند. همچنین روایاتی از [[اهل‌بیت(ع)]] نقل شده که در آن از تکتف نهی شده و آن را عمل [[مجوس|مجوسیان]] دانسته است.


فقیهان شیعه در مواقع لازم، انجام تکتف از روی [[تقیه]] را جایز دانسته‌اند؛ اما برخی از مراجع معاصر، تکتف را از موارد تقیه محسوب نکرده و تنها در موارد اضطراری جایز شمرده شده‌اند.
فقیهان شیعه در مواقع لازم، انجام تکتف از روی [[تقیه]] را جایز دانسته‌اند؛ اما برخی از مراجع معاصر، تکتف را از موارد تقیه محسوب نکرده و تنها در موارد اضطراری جایز شمرده شده‌اند.
علمای [[اهل سنت و جماعت|اهل‌سنت]] درباره تکتف فتواهای متفاوتی همچون [[مستحب|استحباب]]، استحباب تخییری و [[مکروه|کراهت]] داده‌اند. برخی از عالمان متأخر اهل‌سنت آن را [[واجب]] دانسته‌اند. مستند فقهای اهل‌سنت برای مستحب دانستن تکتف، [[حدیث|روایاتی]] است که یا از جهت متن و یا سند، دچار مشکل هستند. عالمان اهل‌سنت همچنین درباره کیفیت و محل تکتف و زمان آن دچار اختلاف شده‌اند.


==توصیف و جایگاه==
==توصیف و جایگاه==

نسخهٔ ‏۲۷ ژوئن ۲۰۲۳، ساعت ۱۷:۳۸

تَکَتُّف اصطلاحی فقهی به‌معنای قرار دادن دست‌ها برروی یکدیگر در نماز و قرار دادن آن‌ها برروی سینه یا شکم است.

اکثریت فقیهان شیعه، تکتف را حرام و باطل‌کننده نماز دانسته‌اند. این فقها به روایاتی از منابع اهل‌سنت استناد می‌کنند که به تفصیل از چگونگی نماز خواندن پیامبر(ص) سخن گفته، اما اشاره‌ای به تکتف نکرده است. برخی از علمای اهل‌سنت نیز این دست روایات را ترجیح داده‌اند. همچنین روایاتی از اهل‌بیت(ع) نقل شده که در آن از تکتف نهی شده و آن را عمل مجوسیان دانسته است.

فقیهان شیعه در مواقع لازم، انجام تکتف از روی تقیه را جایز دانسته‌اند؛ اما برخی از مراجع معاصر، تکتف را از موارد تقیه محسوب نکرده و تنها در موارد اضطراری جایز شمرده شده‌اند.

علمای اهل‌سنت درباره تکتف فتواهای متفاوتی همچون استحباب، استحباب تخییری و کراهت داده‌اند. برخی از عالمان متأخر اهل‌سنت آن را واجب دانسته‌اند. مستند فقهای اهل‌سنت برای مستحب دانستن تکتف، روایاتی است که یا از جهت متن و یا سند، دچار مشکل هستند. عالمان اهل‌سنت همچنین درباره کیفیت و محل تکتف و زمان آن دچار اختلاف شده‌اند.

توصیف و جایگاه

از جمله مسائلی که درباره آن بین مذهب اهل‌بیت و مذاهب دیگر اختلاف ایجاد شده است، مسأله تکتف در نماز است.[۱] تکتف اصطلاحی فقهی به‌معنای قرار دادن دست‌ها بر روی یکدیگر بر روی سینه یا شکم در حال نماز است.[۲]

از این عمل با نام‌هایی همچون تَکتیف،[۳] تکفیر،[۴] قَبض[۵] و وَضع یاد شده است.[۶] در مقابل این اصطلاحات، واژه ارسال و اِسدال یا سَدل قرار دارد که به معنای رهاساختن دست‌ها است.[۷]

دیدگاه شیعه

نظر مشهور شیعیان امامیه درباره تکتف این است که این عمل حرام بوده و موجب بطلان نماز می‌شود.[۸] سید مرتضی[۹] و شیخ طوسی ادعای اجماع بر این حکم کرده‌اند.[۱۰] عده‌ای از فقهای شیعه فقط آن را حرام دانسته،[۱۱] ابوالصلاح حلبی آن را مکروه و اسکافی ترک آن‌ را مستحب دانسته‌اند.[۱۲]

ادله

با توجه به این که پیامبر(ص) روزی پنج مرتبه نماز می‌خواندند، اگر همراه با تکتف بود، این موضوع در بین صحابه کاملا روشن و بدون ابهام بود. همچنین روایات معارضی در مقابل آنها وجود دارد که تکتف را نفی می‌کند.[۱۳] از جمله این روایات، حدیث ابوحمید ساعدی است که نماز پیامبر(ص) را مفصل توضیح می‌دهد اما سخنی از تکتف در آن نیامده است.[۱۴] این حدیث در حضور عده‌ای از اصحاب پیامبر(ص) بازگو شده و هیچکدام نسبت به آن اعتراضی نکرده‌اند که نشان از تأیید آن توسط این افراد دارد.[نیازمند منبع]

قرطبی، مفسر و فقیه اهل‌سنت نیز می‌گوید برخی از علما به دلیل کثرت نقل‌های معتبر درباره کیفیت نماز پیامبر(ص) که در آنها اشاره‌ای به تکتف نشده است و نیز عدم تناسب تکتف با افعال نماز، آنها را بر روایاتی که تکتف را اثبات می‌کنند، ترجیح داده‌اند.[۱۵]

احادیثی از ائمه شیعه نقل شده است که از انجام تکتف و تکفیر در نماز نهی کرده‌اند.[۱۶] همچنین از امام علی(ع)[۱۷] و امام باقر(ع) نقل شده است که تکتف، از رسوم کفار مجوسی بوده است.[۱۸] صاحب جواهر نیز معتقد است که این سنت توسط عمر بن خطاب و به تقلید از اسیران ایرانی رواج یافت.[۱۹]

تقیه

فقهای شیعه همچون شهید ثانی تکتف را در حال تقیه جایز بلکه واجب دانسته‌اند؛[۲۰] اما برخی از مراجع تقلید کنونی تکتف را در زمان حاضر جزء موارد تقیه ندانسته و تنها در موارد اضطراری، فتوا به جواز آن داده‌اند.[۲۱]

دیدگاه اهل‌سنت

حکم

عالمان اهل‌سنت درباره حکم تکتف، دچار اختلاف شده و فتاوای متفاوتی ارائه کرده‌اند. اختلاف علمای اهل‌سنت درباره تکتف گاهی منجر به درگیری شدید بین پیروان این فرقه‌ها شده است.[۲۲]

کیفیت

عینی روش صحیح تکتف را قرار دادن کف دست راست بر پشت مچ دست چپ به‌گونه‌ای که مچ، وسط کف دست قرار بگیرد، دانسته‌ است. اما برخی دیگر از علمای اهل‌سنت، قراردادن کف دست بر روی ساعد، پشت کف دست چپ را برگزیده‌اند.[۳۱] برخی گفته‌اند طوری پشت دست چپ را بگیرد که انگشت شصت و انگشت کوچک در کف دست راست قرار بگیرد. ابویوسف نیز می‌گوید به‌صورت طولی بر روی مچ قرار دهد.[۳۲] برخی فقهای معاصر اهل‌سنت گفته‌اند کف دست راست را بر پشت دست چپ بر روی ساعد دست قرار می‌گیرد.[۳۳]

موضع

قرار دادن دست‌ها زیر ناف را نظر احمد بن حنبل دانسته‌اند که در کتب حنابله نیز آمده است.[۳۴] به‌گفته عینی، مَرغینانی، صاحب کتاب الهدایه قائل به قرار گرفتن دست‌ها زیر ناف است. شافعی روی سینه یا زیر سینه را پذیرفته و مدعی است که منقول از امام علی(ع) قرار دادن دست‌ها در زیر ناف سنت است.[۳۵] برخی از محققان اهل‌سنت نوشته‌اند که حنفی‌ها و حنبلی‌ها قراردادن دست‌ها زیر ناف و شافعی‌ها قراردادن دست زیر سینه را سنت دانست‌اند؛ ولی صحیح این است که دست‌ها بر روی سینه قرار داده شود[۳۶] بن‌باز نیز همین نظر را ترجیح داده است.[۳۷]

عینی به نقد سخن ماوردی که می‌گوید قراردادن دست‌ها بر سینه، نشانه خضوع و خشوع است، پرداخته و می‌گوید قراردادن دست‌ها زیر ناف خضوع و خشوع بیشتری دارد و از شباهت به اهل‌کتاب دورتر است و برای پوشاندن عورت و ممانعت از افتادن لباس و برای تعظیم کردن؛ همان‌گونه که در برابر پادشاهان انجام می‌شود، مناسبت‌تر است؛ چراکه مقصود اصلی از این اقدام، تعظیم است.[۳۸]

با این همه، برخی گفته‌اند مردها دست‌های خود را زیر ناف و زنان روی سینه قرار می‌دهد[۳۹] و العثیمین می‌گوید حدیث قرار دادن دست زیر ناف، ضعیف است.[۴۰]

زمان

عینی می‌گوید ابوحنیفه و ابویوسف تکتف را هنگام قیام سنت دانسته و برخی هنگام قرائت؛ اما قول صحیح این است که هنگام قیامی که ذکر مأثور دارد انجام شود. گروهی از علمای اهل‌سنت با هدف مخالفت با شیعه، تکتف را در هر نوع قیام، سنت دانسته‌اند[۴۱] در نتیجه درباره تکتف بعد از رکوع، هنگام قنوت، در نماز میت و بین تکبیرهای نماز عیدین، اختلاف شده است.[۴۲] در شرح بلوغ‌المرام آمده است که حنفی‌ها و شافعی‌ها قراردادن دست‌ها بر سینه پس از رکوع را بدعت می‌دانند؛ ولی احمد، روایتی نقل کرده است که نمازگزار را مخیر ساخته است.[۴۳]

مستند

اهل‌سنت برای حکم به تکتف، دلائلی ارائه کرده‌اند که اهم این دلائل به شرح ذیل است[۴۴]:

  • حدیث سهل بن‌ سعد: در این حدیث آمده است که به مردم دستور داده می‌شد که در نماز دست راست خود را بر ساعد دست چپ خود قرار دهند.[۴۵]
  • حدیث وائِل بْن حُجْر: وائل نقل می‌کند هنگام نمازخواندن پیامبر(ص) مشاهده که پس از تکبیر گفتن، دستان خود را از آستین خارج کرده و زیر لباس قرار داد و دست راست خود را بر دست چپ گذاشت.[۴۶]
  • حدیث عبدالله بن مسعود: نقل شده است که ابن‌ مسعود در حال نماز دست چپ خود را بر دست راست گذاشته بود، پیامبر(ص) با دست راست او را بر دست چپش قرار داد.[۴۷]
  • حدیث ابن‌ عباس: ابن‌ عباس از پیامبر(ص) نقل کرده است که فرمود به ما پیامبران دستور داده شده تا در نماز، دست راست خود را بر دست چپ قرار دهیم.[۴۸]
  • روایت منقول از امام علی(ع): طبق این نقل یکی از سنت‌های نماز، قراردادن دست‌ها زیر ناف عنوان شده است.[۴۹]

نقد ادله

روایات مربوط به تکتف که اهل‌سنت به آن‌ها استناد کرده‌اند، منحصر به چند نفر از صحابه می‌شود که عموما دارای ابهام است و سند بیشتر این روایات قابل مناقشه است.[۵۰] نقدهایی که بر این احادیث وارد شده است:

  • روایت سهل بن‌ سعد که در صحیح بخاری آمده، از جهت متن دچار مشکل است؛ زیرا مشخص نشده است که چه کسی مردم را امر به تکتف می‌کرده است.[۵۱] شارحان حدیث اهل‌سنت نیز درباره انتساب این روایت به پیامبر(ص) مناقشاتی انجام داده‌اند.[۵۲]
  • حدیث وائل بن حُجر: این روایت، سنت عملی پیامبر(ص) را نقل کرده و سنت عملی، می‌تواند دلالت بر مباح بودن آن عمل داشته باشد.[۵۳] همچنین ممکن است این عمل پیامبر(ص) جهت محفوظ ماندن از سرما انجام شده باشد.[۵۴]
  • حدیث عبدالله بن مسعود: عبدالله بن مسعود از سابقین در اسلام است و بعید است که چنین شخصیتی آداب نماز را به خوبی نداند. علاوه براین، در سند روایت هُشَیم بن بَشیر قرار دارد که مشهور به تدلیس است.[۵۵]
  • حدیث ابن‌ عباس: این حدیث با اسناد مختلفی نقل شده که افرادی همچون احمد بن طاهر و طلحه‌ بن‌ عمرو قرار دارد که علمای اهل‌سنت اولی را کذاب[۵۶] و دومی را متروک الحدیث و ضعیف دانسته‌اند.[۵۷]
  • روایت منقول از امام علی(ع) این روایت که ابوداود نقل کرده، در اغلب نسخه‌های سنن ابی‌داود وجود ندارد.[۵۸] و برخی راویان آن همچون عبدالرحمن‌ بن اسحاق تضعیف شده‌اند.[۵۹]


تک‌نگاری‌ها

  • الارسال و التکفیر بین السنة و البدعه: این اثر که توسط نجم‌الدین طبسی پدید آمده، خود جزئی از یک مجموعه به‌نام بین‌السنه والبدعه است که در آن، مسائل اختلافی همچون ازدواج موقت مورد بررسی قرار گرفته است.[۶۰] این مجموعه، به صورت یک کتاب، تحت عنوان دراسات فقیه فی مسائل خلافیه چاپ شده است.[۶۱]
  • توضیح المقال فی الضمّ و الارسال؛ اثر محمد یحیی سالم عزّان. این کتاب توسط دار التراث الیمنی در صنعا به چاپ رسیده است.[۶۲]
  • القول الفصل فی تایید سنة السدل؛ اثر محمد عابد. این کتاب در نقد تکتف و با هدف اثبات ارسال دستان در نماز طبق مذهب مالک بن انس نگاشته شده است.[۶۳]
  • رسالة مختصرة فی السدل؛ اثر عبدالحمید مبارک آل شیخ.[۶۴]
  • رسالة فی حکم سدل الیدین فی الصلاة علی مذهب الإمام مالک؛ نوشته محمد بن محمد المغربی معروف به شنقیطی. مرکز نشر دار الفضیله این کتاب را چاپ و منتشر ساخته است.[۶۵]
  • القبض فی الصلاه: این کتاب توسط مجمع جهانی اهل‌بیت تهیه و نشر یافته است. این کتاب بخشی از مجموعه فی رحاب اهل‌البیت به شمار می‌رود.[۶۶]

جستارهای وابسته

پانویس

  1. جمعی از نویسندگان، فی رحاب اهل‌البیت، ۱۴۲۶ق، ج۲۱، ص۱۱.
  2. نجفی جواهری، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۱۱، ص۱۵؛ زحیلی، الفقه الاسلامی وادلته،‌ دار الفکر، ج۲، ص۸۷۳.
  3. ابن‌عربی، الفتوحات المکیه، دارالصادر، ج۱، ص۴۱۹.
  4. نجفی جواهری، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۱۱، ص۱۵.
  5. طبسی، دراسات فقیه فی مسائل خلافیه، ۱۳۸۷ش، ج۱، ص۱۹۵.
  6. مغنیه، الفقه علی المذاهب الخمسه، ۱۴۲۱ق، ج۱، ص۱۱۰.
  7. المبارکفوری، تحفه الاحوذی، ۱۴۱۰ق، ج۲، ص۷۳؛.
  8. جمعی از نویسندگان، فی رحاب اهل‌البیت، ۱۴۲۶ق، ج۲۱، ص۱۲.
  9. سید مرتضی، رسائل الشریف المرتضی، ۱۴۲۱ق، ج۱، ص۲۱۹.
  10. شیخ طوسی، الخلاف، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۳۲۲
  11. مغنیه، الفقه علی المذاهب الخمسه، ۱۴۲۱ق، ج۱، ص۱۱۱.
  12. نجفی جواهری، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۱۱، ص۱۵.
  13. جمعی از نویسندگان، فی رحاب اهل البیت، ۱۴۲۶ق، ج۲۱، ص۲۲.
  14. الترمزی، الجامع الصحیح، دارالحدیث، ج۲، ص۸۴.
  15. قرطبی، بدایه المتجتهد ونهایه المقتصد، ۱۴۲۵ق، ج۱، ص۱۴۶.
  16. حمیری، قرب الاسناد، ۱۴۱۳ق، ص۲۰۸؛ شیخ طوسی، تهذیب الاحکام، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۸۴.
  17. شیخ صدوق، الخصال، ۱۳۶۲ش، ج۲، ص۶۲۲.
  18. شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، ۱۴۰۹ق، ج۷، ص۲۶۵.
  19. نجفی جواهری، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۱۱، ص۱۹.
  20. شهید ثانی، روض الجنان فی شرح ارشاد الاذهان، ج۲، ص۴۲۳؛ سبزواری، مهذب الاحکام فی بیان الحلال و الحرام، ۱۳۸۸ش، ج۲، ص۳۹۱؛ شیخ انصاری، رسائل فقهیه، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۹۶.
  21. خامنه‌ای، اجوبه الاستفتائات، ۱۳۸۸ش، ج۱، ص۱۶۰.
  22. سبحانی، الاعتصام بالکتاب و السنه، ۱۳۷۵ش، ص۴۵.
  23. العوایشه، الموسوعه الفقهیه المیسره فی فقه الکتاب والسنه المطهره، ۱۴۲۳ق، ج۲، ص۹؛ شوکانی، نیل الاوطار، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۲۱۷.
  24. العینی، البنایه شرح الهدایه، ۱۴۲۰ق، ج۲، ص۱۸۰.
  25. فتاوی نور علی الدرب، ۱۴۲۸ق،‌ ج۸، ص۱۴۲.
  26. قرطبی، بدایه المتجتهد ونهایه المقتصد، ۱۴۲۵ق، ج۱، ص۱۴۶.
  27. نووی، المجموع شرح المهذب، دارالفکر، ج۳، ص۳۱۱.
  28. العینی، البنایه شرح الهدایه، ۱۴۲۰ق، ج۲، ص۱۸۱.
  29. العینی، البنایه شرح الهدایه، ۱۴۲۰ق، ج۲، ص۱۸۰.
  30. السراوی، القطوف الدانیه، ۱۹۹۷م، ج۲، ص۳۷.
  31. العینی، البنایه شرح الهدایه، ۱۴۲ق، ج۲، ص۱۸۱.
  32. العینی، البنایه شرح الهدایه، ۱۴۲۰ق، ج۲، ص۱۸۱.
  33. بن‌باز، فتاوی نور علی الدرب، ۱۴۲۸ق، ج۸، ص۱۴۴.
  34. بن‌باز، مجموع فتاوی ومقالات متنوعه، رئاسة إدارة البحوث العلمية والإفتاء بالمملكة العربية السعودية، ج۲۹، ص۲۴۰.
  35. العینی، البنایه شرح الهدایه، ۱۴۲۰ق، ج۲، ص۱۸۱.
  36. الطیار و دیگران، الفقه المیسر، ۱۴۳۳ق، ج۱، ص۲۸۳.
  37. بن‌باز، مجموع فتاوی ومقالات متنوعه، رئاسة إدارة البحوث العلمية والإفتاء بالمملكة العربية السعودية، ج۲۹، ص۲۴۰.
  38. العینی، البنایه شرح الهدایه، ۱۴۲۰ق، ج۲، ص۱۸۳.
  39. حنفی رازی، تحفه الملوک، ۱۴۱۷ق، ص۶۹.
  40. العثیمین، مجموع فتاوی و رسائل، ۱۴۱۳ق، ج۱۳، ص۷۳.
  41. العینی، البنایه شرح الهدایه، ۱۴۲۰ق، ج۲، ص۱۸۳.
  42. العینی، البنایه شرح الهدایه، ۱۴۲۰ق، ج۲، ص۱۸۳.
  43. عطیه، شرح بلوغ المرام، ج۶۱، ص۶.
  44. جمعی از نویسندگان، فی رحاب اهل البیت، ۱۴۲۶ق، ج۲۱، ص۱۵.
  45. بخاری، صحیح البخاری، ۱۳۱۱ق، ج۱، ص۱۴۸.
  46. نیشابوری، صحیح مسلم، ۱۳۷۴ق، ج۱، ص۳۰۱؛ ملا هروی، مرقاه الجنان فی شرح مشکاه المصابیح، ۱۴۲۲ق، ج۲، ص۶۵۷.
  47. ابو داود، سنن ابی داود، صیدا، ج۱، ص۲۰۰.
  48. طبرانی، المعجم الکبیر، قاهره، ج۱۱، ص۱۹۹.
  49. دار القطنی، سنن الدار القطنی، ۱۴۲۴ق، ج۲، ص۳۴.
  50. جمعی از نویسندگان، فی رحاب اهل البیت، ۱۴۲۶ق، ج۲۱، ص۲۲.
  51. جمعی از نویسندگان، فی رحاب اهل‌البیت، ۱۴۲۶ق، ج۲۱، ص۱۶.
  52. کورانی، الکوثر الجاری الی ریاض احادیث البخاری، ۱۴۲۹ق، ج۲، ص۳۲۷.
  53. جمعی از نویسندگان، فی رحاب اهل البیت، ۱۴۲۶ق، ج۲۱، ص۱۹.
  54. سبحانی، الاعتصام بالکتاب و السنه، ۱۳۷۵ش، ص۵۰.
  55. جمعی از نویسندگان، فی رحاب اهل البیت، ۱۴۲۶ق، ج۲۱، ص۲۱.
  56. جمعی از نویسندگان، موسوعه اقوال ابی‌الحسن الدارقطنی فی رجال الحدیث وعلله، ۲۰۰۱م، ج۱، ص۶۸.
  57. مزی، تهذیب الکمال فی اسماء الرجال، ۱۴۰۰ق، ج۱۳، ص۲۸-۲۹.
  58. زیعلی، نصب الرایه لاحادیث الهدایه، ۱۴۱۸ق، ج۱، ص۳۱۳.
  59. العسقلانی، تهذیب التهذیب،‌ دار الصادر، ج۶، ص۱۳۶-۱۳۷.
  60. «إرسال التکفیر بین السنة و البدعة - نسخه متنی»، کتابخانه دیجیتال تبیان.
  61. «دراسات فقیه فی مسائل خلافیه»، کتابخوان قائمیه.
  62. «توضيح المقال في الضم والارسال»، وبگاه دار المقتبس.
  63. «القول الفصل في تأييد سنة السدل على مذهب مالك بن أنس»، وبگاه کتابخانه عین الجامعه.
  64. «رسالة مختصرة في السدل»، وبگاه کتابخانه عین الجامعه.
  65. «رسالة في حكم سدل اليدين في الصلاة على مذهب الأمام مالك بالشنقيطي»، وبگاه آرشیو اینترنت.
  66. «فی رحاب أهل البیت علیهم السلام - ۲۱ - القبض فی الصلاة التکتف»، وبگاه مجمع جهانی اهل‌بیت.

منابع

  • البخاری، محمد بن اسماعیل، صحیح البخاری، بولاق، المطبعه الکبری الامیریه، ۱۳۱۱ق.
  • ابن‌عربی، محیی‌الدین، الفتوحات المکیه، بیروت،‌ دار الصادر، بی‌تا.
  • ابو داود، سلیمان بن اشعث، سنن ابی داود، صیدا، المکتبه العصریه، بی‌تا.
  • الترمزی، محمدبن عیسی، الجامع الصحیح، قاهره،‌ دار الحدیث، بی‌تا.
  • «إرسال التکفیر بین السنة و البدعة - نسخه متنی»، کتابخانه دیجیتال تبیان، تاریخ بازدید: ۱۸ خرداد ۱۴۰۲ش.
  • الطیار، عبدالله‌بن محمد، و دیگران، الفقه المیسر، ریاض، مدار الوطن للنشر، چاپ دوم، ۱۴۳۳ق.
  • العثیمین، محمد بن صالح، مجموع فتاوی ورسائل، ریاض، دار الوطن، ۱۴۱۳ق.
  • العسقلانی، ابن حجر، تهذیب الهذیب، بیروت،‌ دار الصادر، بی‌تا.
  • العوایشه، حسین بن عوده، الموسوعه الفقهیه المیسره فی فقه الکتاب والسنه المطهره، دار ابن حزم، بیروت، چاپ اول، ۱۴۲۳ق.
  • العینی، محمودبن احمد، البنایه شرح الهدایه، ۱۴۲۰ق، بیروت،‌ دار الکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۴۲۰ق.
  • «القول الفصل في تأييد سنة السدل على مذهب مالك بن أنس»، وبگاه کتابخانه عین الجامعه، تاریخ بازدید: ۵ تیر ۱۴۰۲ش.
  • المبارکفوری، محمد بن عبدالرحیم، تحفه الاحوذی، بیروت،‌ دار الکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۴۱۰ق.
  • المزی، یوسف‌بن عبدالرحمن، تهذیب الکمال فی اسماء الرجال، بیروت، مؤسسه الرساله، چاپ اول، ۱۴۰۰ق.
  • بن‌باز، عبدالعزیز بن عبدالله، فتاوی نور علی الدرب، ریاض، الرئاسه العامه للبحوث العلمیه والافتاء، چاپ اول، ۱۴۲۸ق.
  • بن‌باز، مجموع فتاوی ومقالات متنوعه، بی‌جا، رئاسة إدارة البحوث العلمية والإفتاء بالمملكة العربية السعودية، بی‌تا.
  • «توضيح المقال في الضم والارسال»، وبگاه دار المقتبس، تاریخ بازدید: ۵ تیر ۱۴۰۲ش.
  • جمعی از نویسندگان، فی رحاب اهل البیت، قم، المجمع العالمی لاهل البیت، چاپ دوم، ۱۴۲۶ق.
  • جمعی از نویسندگان، موسوعه اقوال ابی‌الحسن الدارقطنی فی رجال الحدیث وعلله، بیروت، عالم الکتب للنشر والتوزیع، چاپ اول، ۲۰۰۱م.
  • حمیری، عبدالله بن جعفر، قرب الاسناد، قم، مؤسسه آل البیت علیهم‌السلام، چاپ اول، ۱۴۱۳ق.
  • حنفی رازی، محمدبن ابی‌بکر، تحفه الملوک، بیروت،‌ دار البشائر الاسلامیه، چاپ اول، ۱۴۱۷ق.
  • خامنه‌ای، اجوبه الاستفتئات، ترجمه احمدرضا حسینی، تهران، سازمان تبلیغات اسلامی، چاپ پنجاه و یکم، ۱۳۸۸ش.
  • ‌دار القطنی، علی بن عمر، سنن الدار القطنی، تحقیق شیعب الارنؤوط، بیروت، مؤسسه الرساله، چاپ اول، ۱۴۲۴ق.
  • «دراسات فقیه فی مسائل خلافیه»، کتابخوان قائمیه، تاریخ بازدید: ۱۸ خرداد ۱۴۰۲ش.
  • «رسالة في حكم سدل اليدين في الصلاة على مذهب الأمام مالك بالشنقيطي»، وبگاه آرشیو اینترنت، تاریخ بازدید: ۵ تیر ۱۴۰۲ش.
  • زیلعی، عبدالله بن یوسف، نصب الرایه لاحادیث الهدایه، بیروت، مؤسسه الریان للطباعه والنشر، چاپ اول، ۱۴۱۸ق.
  • سبحانی، جعفر، الاعتصام بالکتاب و السنه، تهران، رابطه الثقافه والعلاقات الاسلامیه، ۱۳۷۵ش.
  • سبزواری، سیدعبدالاعلی، مهذب الاحکام فی بیان الحلال و الحرام، قم،‌ دار التفسیر، چاپ اول، ۱۳۸۸ش.
  • سید مرتضی، رسائل الشریف المرتضی، قم، کتابخانه عمومی آیت‌الله مرعشی نجفی، ۱۴۲۱ق.
  • شیخ صدوق، محمدبن علی، الخصال، تحقیق غفاری، علی‌اکبر، قم، جامعه مدرسین، چاپ اول، ۱۳۶۲ش.
  • شیخ طوسی، محمدبن الحسن، الخلاف، قم، مؤسسه النشر الاسلامی، ۱۴۰۷ق.
  • شیخ طوسی، محمدبن الحسن، تهذیب الاحکام، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.
  • شهید ثانی، روض الجنان فی شرح ارشاد الاذهان، قم، مکتب الاعلام الاسلامی، چاپ اول، ۱۴۲۲ق.
  • شوکانی، محمد بن علی، نیل الاوطار، مصر،‌ دار الحدیث، چاپ اول، ۱۴۱۳ق.
  • شیخ انصاری، رسائل فقهیه، قم، کنگره جهانی شیخ انصاری، ۱۴۱۴ق.
  • شیخ حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، قم، مؤسسه آل البیت علیهم‌السلام، چاپ اول، ۱۴۰۹ق.
  • طبرانی، سلیمان بن احمد، المعجم الکبیر، قاهره، مکتبه ابن‌ تیمیه، چاپ دوم، بی‌تا.
  • طبسی، نجم‌الدین، دراسات فقهیه فی مسائل خلافیه، قم، مؤسسه بوستان کتاب، چاپ دوم، ۱۳۸۷ش.
  • عطیه، ابن محمدسالم، شرح بلوغ المرام، بی‌جا، بی‌نا، بی‌تا.
  • «فی رحاب أهل البیت علیهم السلام - ۲۱ - القبض فی الصلاة التکتف»، وبگاه مجمع جهانی اهل‌بیت، تاریخ بازدید: ۳ تیر ۱۴۰۲ش.
  • قرطبی، محمد بن احمد، بدایه المجتهد ونهایه المقتصد، قاهره،‌ دار الحدیث، ۱۴۲۵ق.
  • کورانی، احمد بن اسماعیل، الکوثر الجاری الی ریاض احادیث البخاری، بیروت،‌ دار احیاء التراث العربی، چاپ اول، ۱۴۲۹ق.
  • نیشابوری، مسلم، صحیح مسلم، قاهره، مطبعه عیسی البابی الحلبی وشرکاه، ۱۳۷۴ق.
  • مغنیه، محمدجواد، الفقه علی المذاهب الخمسه، بیروت،‌ دار التیار الجدید، ۱۴۲۱ق.
  • ملا هروی، علی بن محمد، مرقاه المفاتیح فی شرح مشکاه المصابیح، بیروت،‌ دار الفکر، چاپ اول، ۱۴۲۲ق.
  • نجفی جواهری، محمدحسن، جواهر الکلام، بیروت،‌ دار احیاء التراث العربی، چاپ هفتم، ۱۳۶۲ش.
  • نووی، یحیی بن شرف، المجموع شرح المهذب، بیروت،‌ دار الفکر، بی‌تا.

پیوند به بیرون