بقیع

مقاله قابل قبول
عدم رعایت شیوه‌نامه ارجاع
استناد ناقص
شناسه ناقص
از ویکی شیعه
(تغییرمسیر از قبرستان بقيع)
عکس بقعه ائمه بقیع در ۱۳۰۸ قمری

بَقیع یا بقیعُ الغَرْقَد محل دفن چهار تن از امامان شیعه و دیگر وابستگان پیامبر خدا و کهن‌ترین قبرستان مسلمانان. بقیع پیش از اسلام، زمینی بزرگ و بوستانی در حوالی شهر یثرب بود. دفن اموات مسلمانان در این زمین از آغاز سده نخست هجری، رواج یافته و بزرگان و شخصیت‌های مهم اسلامی در آن به خاک سپرده شده‌اند. بقیع در ادوار مختلف اسلامی، مورد توجه حاکمان بوده و بقعه‌ها و بارگاه‌هایی در آن ساخته شد؛ اما پس از حمله وهابیان بر عربستان، در روز هشتم شوال سال ۱۳۴۴ق مشهور به یوم الهدم، تخریب گردید. اکنون سطح بقیع در جوار حرم نبوی با خاک یکسان است و سنگ نوشته‌ای در آن مشاهده نمی‌شود.

نام‌گذاری و موقعیت

تصویر گیاه غرقد که در بقیع می‌روییده است

بقیع به زمین گسترده‌ای گفته می‌شود که گیاهانی در آن روییده باشند.[۱] بقیع الزبیر، بقیع الخیل و بقیع الخَبْجَبَة(نام درختی است) از جمله این بوستان‌ها در شهر یثرب (مدینةالنبی) بوده است.[۲] بقیع الغَرْقَد نیز از درختان غرقد[۳] [یادداشت ۱] و دیگر گیاهان، پوشیده بوده است. این بوستان پس از اسلام برای دفن اموات شهر مدینه استفاده شده است.

کهن‌ترین قبرستان مسلمانان، در نزدیکی مسجدالنبی و اطراف شهر قرار داشته[۴]، چنانکه تصویر نقشه مدینه در سال ۱۲۶۹این گونه نشان می‌دهد[۵] ولی امروزه پس از توسعه قبرستان و مجموعه مسجد و صحن نبوی،‌ هردو به هم متصل شده و در هسته مرکزی شهر مدینه قرار گرفته‌اند.

دور قبرستان بقیع، دیوارکشی شده و ضلع غربی آن که در ورودی اصلی قبرستان نیز هست، پیوسته به صحن حرم نبوی و ضلع جنوبی آن خیابان ابوایوب انصاری و ضلع شرقی آن بلوار ملک فیصل و ضلع شمالی آن خیابان عبدالعزیز است.[۶]

مدفونان در بقیع

بقیع، مهم‌ترین آرامستان مسلمانان است که هزاران نفر از مسلمانان از سال‌های نخست اسلام تا کنون در آن دفن شده‌اند. از جمله شخصیت‌های مدفون در بقیع می‌توان به این موارد اشاره کرد:

در ادوار مختلف تاریخی، بر روی قبر برخی از این شخصیت‌های اسلامی، بقعه‌هایی ساخته شد. برخی نیز در خانه‌های بقیع دفن شده بودند. بقعه ائمه بقیع از جمله این بقعه‌ها بوده است که بعدها به دست وهابیان، تخریب شد. ائمه بقیع و عباس عموی پیامبر در خانه عقیل، دفن شده بودند.[۷]

برای اطلاعات بیشتر، اینها را هم ببینید: بقعه‌های بقیع

بر خلاف اکثر منابع تاریخی، برخی نویسندگان اهل سنت از دفن حضرت زهرا(س) دختر پیامبر[۸]، امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب داماد پیامبر [۹] و سر امام حسین(ع) نوه پیامبر[۱۰] علیهم السلام در بقیع سخن گفته‌اند. یک متن نیز برای مقبره حضرت زهرا و چهار امام مدفون در بقیع، ذکر شده است. [۱۱] [یادداشت ۲] البته به نظر می‌رسد تشابه اسمی باعث برخی برداشت‌ها شده است چنان‌که قبر موجود در بقعه ائمه، به فاطمه بنت اسد مربوط است چه‌ این که امام حسن(ع) وصیت می‌کند اگر از دفن ایشان در کنار جدش پیامبر اكرم جلوگیری شد وی را در کنار جدّه‌اش فاطمه بنت اسد دفن کنند. [۱۲]

فضیلت و زیارت بقیع

روایات متعددی از شیعه و اهل سنت در فضیلت این قبرستان رسیده است و برخی کتاب‌ها فصلی را به این عنوان اختصاص داده‌اند.[۱۳] بنابر روایتی پیامبر(ص) مأمور شد برای مردگان بقیع طلب آمرزش کند.[۱۴] آن حضرت هر شب جمعه به بقیع می‌رفت و برای آمرزش مدفونان در آن دعا می‌کرد.[۱۵]در روایتی از آن حضرت آمده که در روز قیامت، هفتاد هزار تن با صفات نیکو از بقیع محشور می‌شوند.[۱۶]او به کسانی که در بقیع دفن شوند، بشارت داده که شفاعت خواهند شد.[۱۷] گزارش‌هایی بسیار از حضور پیامبر(ص)، سخنان[۱۸] نمازهای ایشان از جمله نماز استسقاء[۱۹] و نماز عید[۲۰] در بقیع حکایت دارند. بنابر گزارشی، پیامبر(ص) در سال پایانی عمر خویش همراه گروهی از صحابه به بقیع رفت و مردگان را خطاب کرد و در قالب جملاتی از وفات خویش خبر داد.[۲۱] بقیع مورد توجه خاندان پیامبر(ص) نیز بوده و آنان به زیارت این قبرستان می‌رفته‌اند.[۲۲] از امام صادق(ع) نقل شده که پیامبر در جایگاه خانه عقیل می‌ایستاده و به رفتگان بقیع، دعا می‌کرده است.[۲۳] علمای بسیاری از شیعه[۲۴] و سنی[۲۵] به استحباب زیارت بقیع فتوا داده‌اند.

تاریخچه و سیر توسعه

پیش از اسلام

در باره وجود قبرستانی به نام بقیع، پیش از اسلام، سند و روایتی در دست نیست. کهن‌ترین اثر ادبی در این زمینه، شعر عمرو بن النعمان البیاضی [۲۶] از سران خزرج و انصار مدینه است [۲۷] که از قتل دوستانش میان دو بوستان عقیق در ده میلی مدینه[۲۸] و بقیع الغرقد، یاد کرده است.[یادداشت ۳] ابن اثیر نیز ذیل عنوان «یوم البقیع»‌ از درگیری اوس و خزرج در این مکان و پیروزی اوسی‌ها یاد می‌کند. [۲۹] یهودیان یثرب نیز مردگان خود را در بوستانی به نام حش کوکب [یادداشت ۴] در جنوب شرقی بقیع، به خاک می‌سپرده‌اند.[۳۰]از گیاهان بقیع برای چرای شتران و گوسفندان نیز استفاده می‌شده است. [۳۱]

ظهور اسلام و دوره خلفا

با هجرت پیامبر به مدینه و تأسیس حکومت اسلامی، یکی از نیازهای مسلمانان، آرامستانی برای دفن اموات بود که این مهم از سوی رسول خدا تعیین گردید.[۳۲] به ویژه آن که پیامبر، گورستان مشرکان را تسطیح کرده و مسجد مدینه (مسجد النبی) را بنا نهاده بود. [۳۳]عثمان بن مظعون، نخستین مسلمان از مهاجرین [۳۴]و اسعد بن زراره خزرجی [۳۵] نخستین مسلمان از انصار در بقیع الغرقد دفن شدند. البته روایت‌های تاریخی نشان می‌دهد این بوستان تنها برای دفن مردگان به کار گرفته نشده و افرادی به ویژه از مهاجرین در آن خانه ساخته‌اند و این خانه‌ها بعدها به آرامگاه خانوادگی یا محل دفن شخصیت‌های مهم تبدیل شده است. گفته شده پیامبر این زمین‌ها را برای خانه‌سازی، تقطیع کرده و در اختیار مهاجران قرار داده است.[۳۶] یکی از مشهورترین خانه‌های بقیع در آن دوره، خانه عقیل بن ابی‌طالب بوده است.[۳۷] خانه‌های کوچک و آلاچیق‌هایی نیز در آنجا ساخته شده که مردگان را در آن دفن کرده‌اند. همچنین هر قبیله‌ای مکانی برای دفن اموات خود در بقیع، معین کرده است. [۳۸].

بیت الحزن یا بیت الاحزان، یکی دیگر از مکان‌های معروف بقیع بوده که امیرالمؤمنین آن را برای سوگواری همسرش دختر پیامبر، ایجاد کرده بود.[۳۹] «الرَّوحاء» هم نام یک مقبره مشهور میان بقیع بوده است. [۴۰]

گفته شده امیرالمؤمنین، خانه‌ای در جوار خانه عقیل، اختیار کرده و همسایگی با مردگانی که دروغ نمی‌گویند را دلیل این کار، بیان کرده است. [۴۱]

جای مشخصی نیز برای قرار دادن جنازه پیش از دفن وجود داشته که به آن «موضع الجنائز» می‌گفته‌اند.[۴۲] احتمالا این موضع برای تجمع مردم یا غسل و کفن و اقامه نماز، کاربری داشته است.[۴۳]

دوره امویان (۴۱ تا ۱۳۲ق‍)

زمین و بوستان بقیع در زمان امویان نیز مورد توجه مردم بوده است و در ادامه توسعه شهر مدینه، افرادی در آن‌جا خانه ساخته‌اند. همچنان که دفن اموات در بقیع نیز ادامه داشته است. محمد حنفیه در زمان عبدالملک بن مروان، در بقیع خانه‌ای ساخته[۴۴] و خود نیز در بقیع دفن شده است.[۴۵] خانه ابن افلح [۴۶]، خانه محمد بن زید [۴۷]، خانه سعید بن عثمان [۴۸] و ده‌ها خانه دیگر نیز در بقیع ساخته شده و در طول زمان، خرید و فروش و تعمیر شده است.

همچنین با توجه به این که از دفن خلیفه سوم در بقیع جلوگیری شده بود و وی در قبرستان یهودیان، حش کوکب دفن شد،[۴۹] در زمان مروان بن حکم والی مدینه، دیوار میان بقیع و حش کوکب،‌ برداشته شد و سنگ قبر عثمان بن مظعون که به دست پیامبر نصب شده بود بر روی قبر عثمان بن عفان، منتقل گردید.[۵۰]

خانه امام سجاد(ع) نیز در منطقه بقیع، قرار داشته است [۵۱] که گویا همان خانه عقیل یا امام علی بوده که تعمیر شده است.[۵۲]

دوره عباسیان (۱۳۱ تا ۶۵۶ق‍)

با توجه به دفن عباس بن عبدالمطلب،‌ عموی پیامبر در خانه عقیل[۵۳][یادداشت ۵] و نیز دفن امام حسن(ع)،[۵۴] امام سجاد(ع) و امام باقر(ع)در آن‌جا،[۵۵] بنی عباس با سیاست مخالفت با آثار بنی‌امیه و جلب موافقت علویان به ویژه بنی الحسن، به ساخت و تعمیر این بنا پرداختند و آن را مسجد و زیارت‌گاه کردند.[۵۶]

این گونه مشهور است که هارون الرشید (حکومت: ۱۷۰ تا ۱۹۳ق) نیز در ساخت و تعمیر این بارگاه، نقش داشته است. [۵۷]

اما منابع تاریخی از بازسازی مقبره ائمه بقیع در دوره سلجوقیان خبر می‌دهند. مجدالملک ابوالفضل اسعد بن محمد بن موسی البراوستانی القمی(۴۹۲ق)، وزیر شیعه برکیارق سلجوقی (درگذشت:۴۹۸ق‍ق)، معماری قمی را برای ساخت قبه ائمه بقیع، مأمور می‌کند اما سرانجام این معمار پس از کشته شدن وزیر، با نیرنگ امیر مدینه (درگذشت:۴۹۵ق) به قتل می‌رسد.[۵۸] [یادداشت ۶] عبدالجلیل قزوینی در حدود سال‌های ۵۵۵ تا ۵۵۹ ق می‌نویسد: «هنوز آثار خیرات او در حرمین مکه و مدینه ظاهر است و در مشاهد ائمه علوی و سادات فاطمی، احسان‌های او متواتر است از اوقاف و شمع سوختن... و قبه حسن بن علی و عباس عبدالمطلب پدر خلفا آنجا مدفون است، مجدالملک فرموده است و چهارطاق عثمان عفان به بقیع هم او فرموده است. [۵۹] [یادداشت ۷] اما قاضی نورالله شوشتری، ضمن تأیید این مطلب، می‌افزاید: «... و چهارطاق عثمان بن مظعون که اهل سنت چنان پندارند که مقام عثمان بن عفان است که او بنا کرده...» [۶۰]

ابن جبیر (درگذشت:۶۱۴ ق)‌ در سال ۵۸۰ ق(در زمان ناصر خلیفه ۳۴ عباسیان و پیش از حمله مغولان) می‌گوید بقیع در شرق مدینه واقع شده و دروازه‌ای از شهر به نام «باب البقیع» به سوی آن گشوده می‌شود و پس از ذکر قبور و مزارات بقیع از روضه عباس بن عبدالمطلب و حسن بن علی،‌ سخن می‌گوید که بارگاهی است برآمده در هوا. او همچنین از محل دفن «رأس الحسین» در پایین پای عباس، گزارش داده و پس از آن به تزئینات داخلی بقعه پرداخته و می‌نویسد: «به لوح‌هایی آراسته به بهترین صورت با قطعات برنجین مُرَصَّع و ستاره نشان و گل‌ْمیخ‌هایی بسیار زیبا و منظری جمیل، پوشانده شده است...». ابن جبیر در ادامه از قُبِّه عباسیه یاد می‌کند که به «بیت الحزن» معروف است. [۶۱] [یادداشت ۸]


ابن نجار متوفای ۶۴۳ق از قبور بزرگان زیادی در بقیع یاد می‌کند که نام اکثر آن‌ها ثبت نشده اما پس از درج نام ۹ تن از جمله عباس بن عبدالمطلب و ائمه بقیع، از دو قبر گزارش می‌کند که قبه مرتفع و قدیمی در ابتدای بقیع دارند و دو در آن هر روز برای زیارت باز می‌شود.[۶۲] او همچنین از قبه قبر فاطمه بنت اسد و قبه قبر عثمان در بقیع یاد کرده است. [۶۳]


اما نکته جالب و تاریخی که ابن نجار نقل می‌کند آن است که ولید بن عبدالملک به پادشاه روم نامه می‌نویسد که می‌خواهیم مسجد نبوی را بازسازی کنیم و از او درخواست معمار و مصالح می‌‌کند و او هم از روم و مصر نیرو و مصالح و تزئینات می‌فرستد از آن جمله کاشی یا موزائیک و قندیل‌ و غیره. این از آن جهت مهم است که می‌توان نوع معماری و مصالح بکار رفته در بقیع و دیگر اماکن مدینه را حدس زد. او از بکار گرفتن مرمر،‌ ساج و طلا در سقف، سخن گفته است. [۶۴]

دوره ایلخانان (۶۵۴ تا ۷۵۰ق)

با فتح بغداد پایتخت عباسیان، این حکومت به دست مغول‌ها سرنگون شد؛ خاندان عباسی به مصر رفتند و حکومت ممالیک در قاهره، شکل گرفت. ابن بطوطه (۷۰۳ تا ۷۷۹ق‍) در این دوره در سال ۷۲۵ق به مکه و مدینه سفر کرده و از بقیع گزارش داده است. او از قبر صفیه دختر عبدالمطلب، عمه پیغمبر و مادر زبیر بن عوام، قبر ابوعبدالله مالک بن انس که گنبد کوچکی دارد، قبر ابراهیم فرزند پیغمبر که گنبد سپیدی دارد، قبر عبدالرحمن بن عمر بن خطاب معروف به ابی شحمه، قبور عقیل بن ابی‌طالب و عبدالله بن جعفر بن ابی طالب معروف به ذوالجناحین،‌ مقبره‌ زنان پیغمبر، مقبره عباس بن عبدالمطلب عم پیغمبر و حسن بن علی(ع) با گنبدی استوار و صندوقی چوبین با صفحات برنجین و مرصع، قبر عثمان بن عفان و فاطمه بنت اسد، خبر می‌دهد و معتقد است قبور بسیاری از مهاجرین و انصار و صحابه دیگر نیز در بقیع واقع شده و بیشتر آنها شناخته نیست. [۶۵]

دوره عثمانیان (۶۹۸ تا ۱۳۳۷)

سمهودی متوفای ۹۱۱ ق از سازه‌ای به دستور المنصور بالله بدون تاریخ ساخت و نیز المسترشد بالله به سال ۵۱۹ق خبر می‌دهد و از تزئینات قبر عباس و امام حسن گزارش داده است. [۶۶] [یادداشت ۹]

در سال ۹۹۶ق در مدینه زلزله آمده [۶۷] و احتمالا خساراتی را نیز به بقیع زده است چنان‌که مسجد نبوی نیز خسارت دیده است.

در سال ۱۲۲۰ قمری وهابیان، مدینه را محاصره کردند و بارگاه امامان چهارگانه و گنبد حضرت فاطمه(س) موسوم به بیت الاحزان به دستور سعود بن عبدالعزیز، تخریب شد.[۶۸] سلطان محمود دوم عثمانی (حکومت: ۱۲۲۳-۱۲۵۵ق.) لشکری برای تصرف مدینه فرستاد و در ذی الحجه ۱۲۲۷ آن شهر را بازپس گرفت. ماده تاریخ این واقعه را «قُطع دابر الخوارج» گفته‌اند[۶۹]. در ادامه وی دستور بازسازی بارگاه‌ها را صادر کرد. [۷۰]

جون لوییس بورکهارت در ۳ صفر ۱۲۳۰ق در سفر خود به حجاز از مکه به مدینه رفته و توصیف جامعی از بقیع پس از ویرانگری وهابیان ارایه کرده است. او از یک مخروبه بزرگ یاد می‌کند که تمام شواهد و سنگ‌نوشته‌ها و لوحات آن تخریب شده و تنها قبه‌ها و سازه‌های کوچک از دست وهابیان باقی مانده و مقبره‌های بزرگ، همه با خاک یکسان شده است.[۷۱]

در سال ۱۲۳۲مصطفی رشید پاشا (د ۱۲۷۴ ق (رئیس الوزرای عبدالمجید یکم) گزارشی از وضعیت بقاع بقیع و ضریح‌های موجود در مزارات اهل بیت علیهم السلام داده است.[۷۲] وی در گزارش خود از ساخت و ساز و بازسازی و تعمیر در زمان محمد علی پاشا در ۱۲۶۵ق(والی مصر در زمان سلطان سلیم عثمانی) و فرزندش ابراهیم پاشا در ۱۲۶۴ق سخن گفته است.[۷۳]

منابع تاریخی از تعمیرات این بارگاه‌ها در سال ۱۲۳۴ق یاد کرده‌اند. [۷۴]

فرهاد میرزا جمعه ۱۸ ذی‌القعده ۱۲۹۲ ق‍مری در سفر حج از باب جبرئیل به زیارت ائمه بقیع رفته است. او داخل صندوق چوبی یا همان ضریح رفته و گرد قبور طواف کرده است. فاصله میان صندوق قبرها و ضریح کم‌تر از نیم ذرع گزارش کرده. در این زمان علی پاشا، شیخ الحرم و حاکم مدینه و عیسی افندی قاضی مدینه بوده و همچنین گفته که برخی قبور مثل قبر فاطمه بنت اسد خارج از دیوار بقیع قرار داشته است.[۷۵]

از جمله کسانی که بارگاه ائمه بقیع را زیارت کرده حسام السلطنه فرزند عباس میرزا قاجار، نایب السلطنه است که در سفر حج خود به سال ۱۲۹۷ ق بیش از ده بنا و بارگاه را در بقیع معرفی کرده است. بقعه امامان چهارگانه(ع) محرابی داشته و در سمت چپ آن ضریح سبز چوبین بر مزار امامان بوده و بیت الاحزان حضرت فاطمه(س) پشت بقعه امامان قرار داشته است.[۷۶]

میرزا محمد حسین فراهانی در سال ۱۳۰۲ق در دوره ناصرالدین شاه قاجار به حج رفته و می‌گوید بقیع در شرق مدینه و خارج از دیوار شهر قرار دارد و دیواری سه ذرعی از سنگ و آهک با چهار در داشته و از سمت شرق به حش کوکب منتهی بوده که در کوچه باغ‌های بیرون شهر است. وی از کثرت دفن در بقیع گفته و این که بقیع همه روزه در ایام حج تا مغرب باز است و در دیگر ایام، ظهر پنجشنبه و جمعه تا غروب باز است مگر برای دفن مردگان. او بقعه ائمه بقیع را هشت ضلعی توصیف می‌کند، اما تاریخ این بنای سفیدکاری شده را نمی‌داند. فراهانی نوشته که محمد علی پاشای مصری در سال ۱۲۳۴ قمری به امر سلطان محمود خان عثمانی این بقعه را تعمیر کرده و بقعه‌های بقیع همه ساله از سوی سلاطین عثمانی تعمیر و رسیدگی می‌شود. به نوشته او داخل بقعه یک صندوق بزرگ از چوب جنگلی ممتاز بوده که داخل آن دو صندوق کوچک‌تر قرار داشته که پنج تن (ائمه بقیع و عباس عموی پیامبر)‌ در آن مدفون هستند. در ادامه گزارش سخن از ضریحی آهنین به میان آمده که ادعا می‌شود مقبره فاطمه زهرا(س) است و روی پرده گلابتون آن نوشته است: «سلطان احمد بن سلطان محمد بن سلطان ابراهیم بن سلطان احمد بن سلطان عثمان،‌ سنه احدی و ثلثین و مائة بعد الالف۱۱۳۱»، اما فراهانی خود معتقد است این قبر فاطمه دختر امام حسن(ع) و مادر امام باقر(ع) است. او از دو چهلچراغ و شمعدان و حصیر کف بقعه نوشته و گفته که این مکان، متولی و خدامی دارد که به صورت موروثی،‌ متولی مقبره هستند اما مراقبتی نمی‌کنند و فقط از حجاج، پول می‌گیرند.[۷۷] از دیگر نکات مهم این سفرنامه اشاره به اخذ پول از شیعیان برای زیارت قبور ائمه بقیع است. [یادداشت ۱۰] [۷۸]

ریچارد فرانسیس برتون در سال ۱۳۰۷ق در مدینه بوده و در گزارش سفرش به بررسی تغییرات مدینه از هنگام سفر بورکهارت پرداخته و در فصلی از کتابش به قبرستان بقیع پرداخته و افزون بر بیان روایاتی درباره بقیع و دفن نخستین مدفون در آن که از صحابه پیامبر بوده، آن را گورستانی فاقد نظم هندسی و جایگاه مزارهای بزرگان اسلام معرفی کرده که بر خلاف گورستان مسیحیان، جایی بدون درخت و گل و گیاه است. وی از بارگاه امامان بقیع بازدید کرده و آن را زیباترین ساختمان بقیع شمرده و افزون بر این که برای هر یک از بقاع بقیع زیارتی را یاد نموده، به دلبستگی و شوق ایرانیان برای زیارت این قبور اشاره کرده است. همچنین در گزارش‌هایش از بقیع، به سه روایت از مکان دفن حضرت فاطمه سلام الله علیها اشاره کرده است.[۷۹] عکسی از بقاع بقیع در سال ۱۳۰۸ق در اسناد تاریخی موجود است.

سرلشکر ابراهیم رفعت پاشا، امیرالحاج مصریان و فرمانده پاسداران کاروان بوده که در سال‌های ۱۳۱۸، ۱۳۲۰، ۱۳۲۱و ۱۳۲۵ به سفر حج رفته و سفرنامه خود با نام مرآت الحرمین را نگاشته است. وی نیز درباره بقیع چنین گزارش داده که شیعیان برای زیارت ائمه بقیع باید ۵ قروش بپردازند.[۸۰]

همچنین طبق سندی که در دست است، دولت ایران در ۱۷ جمادی الاول ۱۳۲۰ق از دولت عثمانی برای نصب ضریح در بقعه ائمه بقیع، درخواست هماهنگی کرده است.[۸۱] این ضریح در اصفهان ساخته شده و با مشقات فراوانی بالاخره در بقعه ائمه بقیع، نصب می‌شود. گفتنی است تصویری نیز از ضریح بقیع، منتشر شده که هم‌اکنون در پاکستان است و هرگز به عربستان، منتقل نشده است. [۸۲]

در سند دیگری به تاریخ ۱۳۲۳ق، فهرستی از مقابر شخصیت‌های مهم بقیع از سوی حاکم مدینه به سلطان عثمانی ارسال شده است. [۸۳] فهرست تهیه روکش پارچه‌ای اعیانی برای مقابر مدینه و پرده برای درها و دیگر اشیا نیز موجود است.[۸۴] در دوره اخیر، عبدالحمید دوم،۱۳۲۷ ق سلطان عثمانی، بوده است. [۸۵]

دوره جدید

حکومت عربستان سعودی، بقیع را گسترش داده و دور تا دور آن را دیوارچینی و نرده‌گذاری کرده است. زمین بقیع کاملا مسطح شده و هیچ سنگ قبر منقش و حک‌شده‌ای ندارد و برای هر قبر، تنها یک پاره سنگ قرار داده می‌شود. داخل بقیع، برای عبور مردم و تشییع کنندگان، پیاده رو احداث شده [۸۶] و در بخش ائمه بقیع، فقط اثری از قبر باقی مانده است بدون نام و نشان مشخصه.

مزار ائمه بقیع

طبق فتاوای وهابیت، ورود زنان به گورستان، ممنوع است[۸۷] و زائران مرد در ایام حج فقط در ساعت‌های مشخصی می‌توانند به زیارت قبور بقیع بروند و هر گونه عزاداری و قرائت دعا در بقیع به اتهام شرک، ممنوع است. پلیس‌های عربستانی و افراد خاصی به زبان‌های فارسی و عربی دائم در حال تذکر به حاجیان هستند که گاهی به مشاجره و بازداشت زائران می‌انجامد.[۸۸] تاکنون برخی هیئت‌های سیاسی ایرانی توانسته‌اند با آزادی کامل ائمه بقیع را زیارت کنند و گاهی در میان آنان، زنان نیز همراه بوده‌اند.[۸۹] امروزه در اصلی بقیع رو به صحن حرم نبوی باز می‌شود و با چند پله بالاتر از صحن قرار دارد. زنان تنها می‌توانند در ساعات خاصی روی این پله‌ها و از پشت نرده‌ها قبور بقیع را زیارت کنند.[۹۰]

وهابیت و تخریب بقیع

اندیشه وهابی و تخریب قبور و شرک دانستن زیارت قبور و توسل به ارواح اولیاءالله اگرچه در تاریخ اسلام، سابقه داشته [۹۱] اما ابن تیمیه و سپس عبدالوهاب نجدی، آن را گسترش داده‌اند.

وهابیان حجاز، یک‌ بار در ۱۲۲۰ به مدینه یورش بردند[۹۲] که دولت وقت عثمانی (سلطان محمود دوم) فرمان سرکوبی آنان را در ذی‌القعده ۱۲۲۲ خطاب به محمد علی پاشا، والی مصر، صادر کرد.[۹۳] آنان سرانجام فتنه وهابیان را در چهارشنبه ۸ ذی‌القعده ۱۲۳۳ق سرکوب ساخته[۹۴] و آثار تخریبی را بازسازی کردند.[۹۵] وهابیان بار دیگر در صفر ۱۳۴۴ قمری به مدینه حمله کردند و با بدعت شمردن بنای بر قبور و زیارت، به تخریب اماکن مذهبی پرداختند. این تخریب‌ها اعتراضات شدیدی را در کشورهای مسلمان از جمله ایران برانگیخت. آیت الله مدرس در مجلس ایران برای مقابله با این عمل تلاش کرد و موضوع تشکیل کمیسیونی را برای بررسی موضوع مطرح ساخت.[۹۶]

همچنین دولت ایران ۱۶ صفر سال ۱۳۴۴ق (۱۳۰۴ش) را به مناسبت هتک حرمت به بقیع، عزای عمومی اعلام کرد.[۹۷]

دولت سعودی برای پیشگیری از خشم مسلمانان و توجیه تخریب اماکن مذهبی، نمایندگان دولت‌های مسلمان را به مکه فراخواند. از ایران هیأتی مرکب از غفار خان جلال السلطنه، وزیر مختار ایران در مصر، و حبیب الله خان هویدا در ۲۴ شهریور ۱۳۰۴ش (۲۶ صفر ۱۳۴۴) وارد جده شد. با ترفندهای دولت سعودی و عدم پیگیری جدی از سوی مقام‌های کشورهای اسلامی، این قضیه مسکوت ماند.[۹۸]

در رمضان همان سال، مفتی وهابیان، شیخ عبدالله بُلَیهد، از مکه وارد مدینه شد و برای تخریب قبور، زمینه‌سازی کرد. بدین ترتیب در ۸ شوال ۱۳۴۵ق، بقعه‌های بقیع تخریب گردید.[۹۹]

شیعیان، در سالگشت این واقعه که با عنوان یوم الهدم شهرت یافته، مجالسی برگزار می‌کنند و به مرثیه‌خوانی و یادآوری حادثه تخریب بقیع می‌پردازند.

عدم بازسازی اماکن تخریب شده بقیع، تا سال‌ها مانع آن شد که حکومت ایران، دولت سعودی را به رسمیت بشناسد و پس از آن نیز این مسئله، تا مدتها موجب تیرگی روابط طرفین بود.[۱۰۰][۱۰۱]

در نهایت ۱۰ مهر ۱۳۰۵ش مطابق ۲۵ ربیع‌الاول ۱۳۴۵ق، پیشنهاد تشکیل کمیسیون در مجلس ایران به تصویب می‌رسد. کمیسیونى مرکب از دوازده نفر منتخبه از شعب شش‌گانه مجلس تحت عنوان (کمیسیون حرمین شریفین) تشکیل و با شرکت دولت در قضیه ظهور طائل وهابیه و تجاوزات مستقیم و غیرمستقیم آنها و تعیین تلکیف آتیه خطه حجاز مطالعات لازمه نموده نتیجه را به مجلس اطلاع دهند کمیسیون مزبور به توسط دولت می‌تواند لدى‌الاقتضا با مقامات روحانیت و دول اسلامى مذاکره نموده نشریات آنها را جلب نمایند. عضویت در کمیسیون ‌مزبور مانع عضویت دو کمیسیون دیگر مجلس نخواهدبود.[۱۰۲]

بازسازی بقیع

در طول تاریخ، ساخت و سازها، تعمیرات و بازسازی‌های زیادی در بقیع صورت گرفته است. اما با توجه به تخریب عمدی بقیع به دست وهابی‌ها، افرادی تلاش کرده‌اند بقیع را دوباره آباد کنند.

پس از تخریب نخست بقیع در سال (۱۲۲۰ق) سلطان محمود دوم عثمانی، در (۱۲۳۳ق) به بازسازی بقیع، اهتمام ورزیده است.[۱۰۳] پس از آن و تخریب دوم در ۸ شوال ۱۳۴۴ که به یوم الهدم مشهور است، مسلمانان از سفر حج، امتناع کردند اما عبدالرحیم حائری نوه صاحب فصول در سال بعد، همراه با تعداد از شیعیان، از راه شام، عازم حج می‌شود و با استقبال عبدالعزیز بن عبدالرحمن بن سعود روبرو می‌گردد و از همین فرصت استفاده کرده و به تخریب بقیع اعتراض می‌کند. عبدالعزیز این کار را به ظاهر تقبیح کرده و آن را به تحریک پدر هویدا میرزاحبیب الله بهایی پسر آقا رضا قناد شیرازی مقیم جده و سرپرست حجاج ایرانی نسبت می‌دهد. هر چند طبق سند دیگری، حبیب الله خان هویدا نقل کرده که عبدالعزیز، ویرانی اماکن مقدس بقیع را به «بدوی‌های جاهل» نسبت داده و خود را از این عمل بریء دانسته است.[۱۰۴] به هر حال، عبدالرحیم حائری پیشنهاد می‌کند دو صُفّه مسدّس از سنگ مرمر ساخته شود یکی بالاتر که صورت قبور روی آن باشد. یکی پایین‌تر که مردم بایستند و زیارت بخوانند. در اطراف این صفه بزرگ طاق نماهایی از سنگ مرمر ساخته شود برای استراحت و نشستن و طلا و نقره هم در آنها بکار نرود.نتیجه این جلسه حفظ محل و نشان قبور ائمه بقیع است و یک نامه رسمی از عبدالعزیز.[۱۰۵] [۱۰۶]

نامه رسمی پادشاه سعودی در باره بازسازی بقیع

در سال ۱۳۷۱ق، کنگره اسلامی (مؤتمر عالم الاسلام) در کراچی تشکیل می‌شود. شریعت‌زاده اصفهانی نماینده آیت الله بروجردی در پاکستان، مسئله ساختمان بقیع را در این کنگره مطرح می‌سازد و علمای شیعه نیز در این باره اظهار نظر می‌کنند. سرانجام دولت سعودی پس از گفت و گوهای طولانی، موافقت خود را برای تعمیر بقاع منوره بقیع اعلام می‌کند.

بدین ترتیب، آیت الله محمد حسین کاشف الغطاء و حاجی سید امین الدین الحسینی مفتی اعظم فلسطین و سید العراقین طهرانی که از اعضای موثر کنگره بودند مأموریت می‌یابند در این باره با دولت وقت حجاز مذاکره کنند.

این سه شخصیت، همراه با نماینده آیت الله بروجردی، سید محمد تقی آل‌احمد طالقانی برادر جلال آل‌احمد، پس از مذاکرات مفصل با وزیر خارجه ایران و وزیر نجد و حجاز، دولت وهابی را مجاب کردند یک مسجد بر مقابر بقیع بسازند و قبور را تعمیر کنند و مزار ائمه علیهم السلام را نیز مسقف سازند.

در نتیجه این مذاکرات، امیر فیصل، نایب السلطنه وقت حجاز، همراه با مظفر اعلم، وزیر مختار (سفیر) ایران در کشور سعودی وارد مدینه شده و با حضور والی مدینه در مراسم آغاز تجدید بنای بقیع، در روز میلاد امیرالمؤمنین علیه السلام (۱۳ رجب ۱۳۷۱)شرکت کردند.

سید محمد تقی طالقانی خود، سطل گِل را بر دوش گرفته و چند نفر از شخصیت‌های برجسته شیعیان حجاز نیز داوطلبانه در ردیف کارگران مشغول بنائی می‌شوند. همچنین قرار می‌شود قبور زوجات و پسران پیغمبر یعنی قاسم و ابراهیم و نیز عباس عموی پیغمبر و برخی از صحابه را نیز تعمیر کرده و علائم مشخصی بر آنها بگذارند اما در عمل اقدام چندانی نمی‌شود و در حد سنگ چینی دور قبور ائمه علیهم السلام، سایه‌بان و راهی سنگچین برای عبور زائران، باقی ماند.[۱۰۷] گفته شده انتشار سخنان تحریک آمیز برخی شیعیان عراق، بهانه به دست سعودی‌ها داد و آنان هم مانع کار شدند. حاج سید محمد تقی طالقانی نیز ناگهان در ۱۲ شعبان ۱۳۷۲ در نخاوله مدینه پس از شرکت در میهمانی ملک سعودی در کاخ البیضاء از دنیا می‌رود.[۱۰۸]

همچنین امام موسی صدر در ۲۸ محرم ۱۳۹۴ق، در نامه‌ای به امیر محسن عبدالمحسن بن عبدالعزیز سعودی، با یادآوری گفتگوهای پیشین، ساماندهی بقیع را از وی خواستار می‌شود.[۱۰۹] در بخشی از ترجمه این نامه آمده است:‌ «ساختن بارگاه برای امامان اهل بیت، مورد اتفاق فقهای مسلمانان نیست و به همین سبب، برای پرهیز از حرج، چنین درخواستی نداریم، اما سر و سامان دادن به قبرستان و آسفالت یا سنگ‌فرش کردن راه‌های داخلی آن و کاشتن اطراف آن و تبدیل آن به بوستانی آزاد با فواره و آب‌نما و مرمت دیوارها و گذاشتن سنگ‌های زیبا در آن‌ها و تعبیه سایه‌بان‌های مرتب گرداگرد آن و اقداماتی از این دست، موضع اتفاق فقهاست و موجب تکریم صدها هزار نفر زائر و عمره‌گزار و حج‌گزار و دوست‌دار است»[۱۱۰]

همچنین از آیت الله گلپایگانی نقل شده که با بازسازی بقیع توسط عده‌ای از تونسی‌ها در سال ۱۳۶۲ شمسی (۱۴۰۳ق) مخالفت کرده است. علت این مخالفت، توطئه ساختن مقبره برای حضرت زهرا(س) در بقیع برای رد ادعای شیعه در مخفی بودن قبر آن حضرت، دانسته شده است. [۱۱۱]

دیوار بقیع در دوران ملک فهد بن عبدالعزیز بازسازی شد و در سال‌ ۱۴۱۸ق‍، مسیرهای درون بقیع برای رفت و آمد زائران سنگفرش گردید. [۱۱۲]

کتاب دانشنامه بقیع

دانشنامه بقیع شریف دائرةالمعارفی است به زبان فارسی، نوشته محمد نوری و دیگر نویسندگان که درباره ابعاد مختلف قبرستان بقیع نوشته شده است. هدف از نگارش این دانشنامه، اطلاع‌رسانی همه‌جانبه، بیان شده و نویسندگان آن در پی معرفی چندهزار ساله بقیع فراتر از یک قبرستان تاریخی بوده‌اند.[۱۱۳] این اثر را نشر صحیفه خرد در قم منتشر کرده است.

نگارخانه

پانویس

  1. یاقوت حموی،‌ المعجم، ذیل واژه بقیع.
  2. یاقوت حموی، المعجم البلدان، ذیل واژه‌های بقیع الزبیر، بقیع الخیل و بقیع الخبجبه.
  3. یاقوت حموی،‌ المعجم البلدان، ذیل واژه بقیع .
  4. رفعت پاشا، مرآت الحرمین (ترجمه)، نشر مشعر، ۱۳۷۷ش، ص۴۴۷.
  5. میراث اسلامی ما، مجمع جهانی اهل بیت علیهم السلام، ۱۳۹۳ش، ص۱۲۹.
  6. نقشه هوایی.
  7. السمهودی، وفاء الوفاء بأخبار‌ دار المصطفی،ج۳،ص ۹۲ و ۹۵.
  8. سفرنامه ابن جبیر،۱۳۷۰ش‍، ص۲۴۵.
  9. السمهودی، وفاء الوفاء بأخبار‌ دار المصطفی،ج۳،ص۹۵.
  10. سفرنامه ابن جبیر،۱۳۷۰ش‍، ص۲۴۵.
  11. سال ۳۳۲ق نقل از مسعودی در مروج الذهب وفاء الوفاء ج۳ ص۹۲.
  12. شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۱۷.
  13. برای نمونه نگاه کنید: السمهودی، وفاء الوفاء بأخبار دار المصطفى‌، کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی،‌ ج۳ باب فضل بقیع.
  14. مفید، ج۱، ص۱۸۱؛ سمهودی، ۱۹۷۱م، ج۳، ص۷۷.
  15. ابن قولویه، ص۵۲۹.
  16. تاریخ المدینه، ج۱، ص۸۹-۹۰؛ وفاء الوفاء، ج۳، ص۷۹.
  17. تاریخ المدینه، ج۱، ص۹۷.
  18. فرات الکوفی، ص۲۰۰.
  19. المتقی الهندی، کنزالعمال،۱۴۰۱ق، ج۸، ص۴۳۶.
  20. کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۳، ص۴۶۰؛ طوسی ج۳، ص۱۲۹؛ سمهودی،۱۹۷۱م، ج۳، ص۶.
  21. دیلمی، ج۱، ص۳۳.
  22. ابن کثیر، ج۸، ص۲۲۸. .
  23. سمهودی، وفاءالوفاء،‌۱۹۷۱م، ج۳، ص۸۹۰.
  24. برای نمونه ر. ک: ابن براج، ج، ص۲۸۳؛ محقق حلی، ج، ص۲۱۰. .
  25. برای نمونه ر. ک: شربینی، ج، ص۵۱۳؛ بهوتی، ج۲، ص۶۰۱؛ ابن الحاج، ج، ص۲۶۵. .
  26. معجم البلدان، یاقوت حموی، ج۱، ص۴۷۳.
  27. ابن حجر،الأصابه،۱۴۱۵ق، ج۴، ص۵۷۵.
  28. ابن سعد، الطبقات الکبری،۱۴۱۰ق،‌ ج ۶، ص۹۲.
  29. ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ۱۳۸۵ق، ج۱، ص۶۷۳.
  30. ابن ابی الحدید، شرح نهج‌البلاغه، ۱۴۰۴ق، ج۱۰ ص۶.
  31. ابن سعد، الطبقات الکبری،۱۴۱۰ق، ج۳ ص۱۰۱.
  32. ابن سعد،الطبقات الکبری،۱۴۱۰ق، ج۳، ص۳۰۳.
  33. ابن نجار، أخبارالمدینة، ص۸۶ و قرطبی، الجامع لأحکام القرآن،بی‌تا، ج۱۰ ص۵۲.
  34. ابن سعد، الطبقات الکبری،۱۴۱۰ق ، ج۳، ص۳۰۳.
  35. ابن سعد، الطبقات الکبری،۱۴۱۰ق، ج۳ ص۴۵۹.
  36. نجمی، تاریخ حرم ائمه، ۱۳۸۰ش، ص۶۵.
  37. ابن سعد، الطبقات الکبری،۱۴۱۰ق، ج۴ ص۳۳.
  38. سمهودی،وفاءالوفاء،‌۱۹۷۱م، ج۳، ص۸۳ .
  39. سمهودی، وفاءالوفاء،۱۹۷۱م، ج۳، ص۹۰۷.
  40. سمهودی، وفاءالوفاء،۱۹۷۱م، ج۳، ص۸۳.
  41. المتقی الهندی، کنزالعمال،۱۴۰۱ق، ج۱۵، ص۷۵۹.
  42. ابن سعد، الطبقات الکبری،۱۴۱۰ق، ج۵ ص۴۶۹ و ج۸، ص۶۹.
  43. ابن شبه، تاریخ مدینه منوره (ترجمه)،۱۳۸۰ش ، ص۱۷.
  44. سمهودی،وفاءالوفاء،‌۱۹۷۱م،ج۳، ص۸۴ و ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۵، ص۸۳.
  45. ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۵، ص۸۷.
  46. طبری،‌ تاریخ طبری، (دوره ۱۱ جلدی)بی‌تا، ج۷، ص۵۸۷.
  47. سمهودی،وفاءالوفاء،‌۱۹۷۱م،ج۳، ص۸۳ .
  48. سمهودی، وفاءالوفاء، ‌۱۹۷۱م، ج۳، ص۸۴ .
  49. سمهودی، وفاءالوفاء،۱۹۷۱م، ج۳،ص۹۸.
  50. سمهودی، وفاءالوفاء، ‌۱۹۷۱م، ج۳، ص۸۴ و ۹۹ و پژوهشکده حج و زیارت، بقیع در آینه تاریخ، مشعر، تهران، بقیع در آیینه تاریخ ص۲۶۷.
  51. پژوهشکده حج و زیارت، بقیع در آینه تاریخ، مشعر، تهران، ص۲۸۰.
  52. بروجردی، طرائف المقال،۱۴۱۰ق، ‌ج۲،ص۵۹۰.
  53. ابن شبه، تاریخ مدینه منوره (ترجمه)،۱۳۸۰ش‍‌ ، ص۶۷۶.
  54. ابن‌ شبه، تاریخ مدینه منوره (ترجمه)،۱۳۸۰ش، ص۱۱۶.
  55. ابن نجار، اخبار المدینه، ص۱۶۶.
  56. نجمی، تاریخ حرم ائمه، ۱۳۸۰ش، ص۸۶.
  57. نجمی، تاریخ حرم ائمه، ۱۳۸۰ش، ص۸۸.
  58. ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ۱۳۸۵ق، ج۱۰، ص۳۵۲.
  59. عبدالجلیل قزوینی،۱۳۵۸ق، نقض، ص۸۲.
  60. شوشتری، مجالس المؤمنین، ۱۳۷۷ش، ج۲، ص۴۶۰.
  61. سفرنامه ابن جبیر،۱۳۷۰ش، ص۲۴۵.
  62. ابن نجار، اخبار المدینة، ص ۱۶۶.
  63. ابن نجار، اخبار المدینه ص۱۶۸.
  64. ابن نجار،‌اخبار المدینة، ص۱۱۳ .
  65. سفرنامه ابن بطوطه ص۱۶۴.
  66. سمهودی، وفاءالوفاء،‌۱۹۷۱م، ج۳، ص۱۰۰.
  67. الانصاری، تعمیر و توسعه مسجد شریف نبوی، حوزه نمایندگی ولی فقیه در امور حج و زیارت ص۱۵۱.
  68. من اخبارالحجاز و النجد، ص۱۰۴؛ البقیع قصة التدمیر، ص۸۴.
  69. امین محسن، کشف الارتیاب، دارالکتاب الاسلامی قم، ص ۳۸.
  70. پنجاه سفرنامه، ج۳، ص۱۹۶.
  71. بورکهارت، ترحال فی الجزیرة العربیة، ۲۰۰۷ مصر، ج۲، ص۱۴۴.
  72. میراث اسلامی ما، مجمع جهانی اهل بیت علیهم السلام، ۱۳۹۳ش، ص۱۸۵.
  73. میراث اسلامی ما، مجمع جهانی اهل بیت علیهم السلام، ۱۳۹۳ش، ص۱۸۵.
  74. پنجاه سفرنامه، ج۳، ص۱۹۶.
  75. سفرنامه فرهاد میرزا، ص۱۴۱.
  76. حسام السلطنه، دلیل الانام فی سبیل زیارة بیت الله الحرام، ص۱۵۲.
  77. فراهانی، سفرنامه میرزا محمد حسین فراهانی، ص۲۲۸.
  78. میراث اسلامی ما، مجمع جهانی اهل بیت علیهم السلام، ۱۳۹۳ش، ص ۱۷۹.
  79. دانشنامه حج و حرمین شریفین.
  80. رفعت پاشا، مرآت الحرمین (ترجمه)، نشر مشعر، ۱۳۷۷ش، ص۴۸۰.
  81. میراث اسلامی ما، مجمع جهانی اهل بیت علیهم السلام، ۱۳۹۳ش، ص۱۸۶.
  82. مصاحبه با احمد ابراهیمی، خبرگزاری فارس.
  83. میراث اسلامی ما، مجمع جهانی اهل بیت علیهم السلام ۱۳۹۳ ص۱۸۷.
  84. میراث اسلامی ما، مجمع جهانی اهل بیت علیهم السلام ۱۳۹۳ ص۱۸۲.
  85. اسماعیل احمد،دولت عثمانی از اقتدار تا انحلال، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، ۱۳۸۵ش.
  86. همه آنچه که درباره قبرستان بقیع نمی‌دانید/ چرا در قبرستان بقیع گنبد وجود ندارد؟، باشگاه خبرنگاران جوان.
  87. مجلة البحوث الإسلامية.
  88. همه آنچه که درباره قبرستان بقیع نمی‌دانید/ چرا در قبرستان بقیع گنبد وجود ندارد؟، باشگاه خبرنگاران جوان.
  89. ر.ک: سایت ایران آنلاین؛‌شبی که آیت‌الله درهای بقیع را به روی ما گشود.
  90. همه آنچه که درباره قبرستان بقیع نمی‌دانید/ چرا در قبرستان بقیع گنبد وجود ندارد؟، باشگاه خبرنگاران جوان.
  91. ن.ک: نجمی، تاریخ حرم ائمه، ۱۳۸۰، بخش پیشگفتار.
  92. جبرتی عبدالرحمن، تاریخ عجائب الآثار فی التراجم و الأخبار المعروف بتاریخ الجبرتی،۱۴۱۷ق، ج۳، ص۶۳.
  93. المحامی،‌ محمد فریدبک، تاریخ الدولة العلیة العثمانیة، بیروت ۱۴۰۸ق، ص۴۰۶.
  94. ادوارد جوان، مصر فی القرن التاسع عشر، ترجمه به عربی محمد مسعود، ۱۳۴۰ق، ص ۵۸۱.
  95. پنجاه سفرنامه، ج۳، ص۱۹۶.
  96. جلسه: ۱۹۳ صورت مشروح مجلس یوم هشتم شهریور هزار و سیصد و چهار مطابق ۱۰ صفر ۱۳۴۴ .
  97. مکی، مدرس قهرمان آزادی، ۱۳۵۹ش، ج۲ ص۶۸۲.
  98. نک: تخریب و بازسازی بقیع، ص۵۸.
  99. نجمی، تاریخ حرم ائمه، ۱۳۸۰ش، ص۵۱.
  100. جنگ ایدئولوژیک ایران و عربستان تا چه اندازه جدی است؟.
  101. اسناد روابط ایران و عربستان سعودی (۱۳۰۴-۱۳۵۷ش)، ص۶۱، ش۱۸، ۱۲نیسان ۱۹۲۵م. .
  102. صورت مشروح مجلس یکشنبه دهم مهر ماه ۱۳۰۵ مطابق بیست و پنجم ربیع‌الاول ۱۳۴۵.
  103. رفعت پاشا، مرآت الحرمین (ترجمه)، نشر مشعر، ۱۳۷۷ش، ص۴۷۸.
  104. محقق، اسناد و تاریخ دیپلماسی، اسناد روابط ایران و عربستان سعودی (۱۳۰۴-۱۳۵۷ه‍.ش)، چاپ و انتشارات وزارت امور خارجه، ص۴۶-۵۴.
  105. ر.ک: خبرگزاری فارس، شمایل فعلی قبور ائمه بقیع را چه کسی ساخت؟.
  106. میراث اسلامی ما، مجمع جهانی اهل بیت علیهم السلام ۱۳۹۳ش، ص۱۷۶.
  107. اسناد روابط ایران و عربستان، ص۲۴۸-۲۶۰؛ نک: تخریب و بازسازی بقیع، ص۹۸-۱۴۷.
  108. ر.ک: خبرگزاری رسا؛ نماینده مرجع، کارگر بقیع!.
  109. «ادبیات متفاوت امام موسی صدر در نامه‌ای به شاهزاده سعودی دربارهٔ بقیع» سایت امام صدر.
  110. «ادبیات متفاوت امام موسی صدر در نامه‌ای به شاهزاده سعودی دربارهٔ بقیع» سایت امام صدر.
  111. ر.ک: موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، مصاحبه با فرزند آیت الله گلپایگانی .
  112. آثار اسلامی مکه و مدینه، ص۳۳۲.
  113. نوری، دانشنامه بقیع شریف، ۱۳۹۴ش، ص۸-۱۰.

یادداشت

  1. غرقد کلمه مُعَرَّب نام گیاه قَرَه داغ است که به درخت یهود نیز مشهور است .
  2. بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله مبیدالأمم و محیی الرمم، هذا قبر فاطمه بنت رسول الله صلی الله علیه و سلم سیدة نساء العالمین و قبر الحسن بن علی و علی بن الحسین بن علی و قبر محمد بن علی و جعفر بن محمد علیهم السلام .
  3. أین الذین عهدتهم فی غبطة/ بین العقیق إلی بقیع الغرقد.
  4. حَشّ کوکب موضعی است در بیرون مدینة به جانب بقیع، و عثمان آنجا را بخرید و بر قبرستان بقیع بیفزود، و کوکب نام مردی از انصار بوده که بدان اضافه شده است.حَشّ هم به معنای درخت کوتاه که آب نخورده و پیراسته نشده باشد وهم به معنای: آبخانه، حاجت جای . جای قضای حاجت بیرون شهر. دهخدا، لغتنامه، ذیل حش
  5. ابن‌شبه می‌نویسد: عباس بن عبدالمطلب در کنار قبر فاطمه بنت اسد بن هاشم و در ابتدای قبور بنی‌هاشم که در سرای عقیل است به خاک سپرده شد.
  6. بین سال ۴۹۲ تا ۴۹۵ق.
  7. همچنین می‌نویسد: «قبه امام الحسن بن علی و زین العابدین و محمد باقر و جعفر صادق علیهم السلام به بقیع که هر چهار در یک حضرت مدفون‌اند و عباس عبدالمطلب آنجا مدفون است به مدینه رسول به گورستان بقیع... او فرموده است» (نقض ص۲۱۹).
  8. همچنین می‌نویسد: «نخستین مزاری که هنگام بیرون آمدن از این دروازه در سمت چپ خود می‌بینی، مزار صفیه عمه پیامبر مادر زبیر بن عوام است و روبروی این تربت، قبر مالک بن انس امام مدنی واقع شده که بر آن بارگاهی کوچک و مختصر برآورده‌اند. پیش روی آن مزار سلاله پاک، ابراهیم پسر پیامبر قرار دارد که بر آن بارگاهی سپید نهاده‌اند و در سمت راست آن بارگاه خاک پسر عمر بن خطاب به نام عبدالرحمن اوسط، معروف به ابی شحمه قرار دارد و هموست که پدرش وی را حد زد و بیمار شد و بمرد. برابر آن مزار عقیل بن ابی طالب و عبدالله بن جعفر طیار و برابر آنها روضه‌ای از آن همسران پیامبر واقع شد و برابر آن روضه‌ای کوچک قرار دارد که در آن سه تن از فرزندان پیامبر، خفته‌اند به دنبال آن.... مزار ابراهیم، پسر پیامبر نیز به همین شکل است... در آخر بقیع قبر عثمان، ... قراردارد و بر آن بارگاهی است کوچک و ساده و نزدیک آن مزار فاطمه بنت اسد، مادر علی است.مزارهای بقیع بیش از آن است که به شمار گنجد، زیرا آن گورستان مدفن جمعی عظیم از اصحاب مهاجر و انصار است. بر مزار فاطمه بنت اسد که یاد کردیم مکتوبی است که بر دیگر مزارها بدین سان که بر مزار او دیده می‌شود وجود ندارد. /سفرنامه ابن جنید ص۲۴۵) .
  9. سمهودی (۹۱۱ق‍) می‌‌نویسد: رأیت فی أعلی محراب هذا المشهد: أمر بعمله المنصور بالله« و لم یذکر اسمه و لا تاریخ العمارة، فلعله المنصور الذی هو ثانی خلفاء بنی العباس، لکنه لایلقب بالمستنصر بالله و لم ار من جمع بین هذین اللقبین. و علی ساح قبر العباس أن الآمر بعمله المسترشد بالله سنه تسع عشرة و خمسمائه ولعل عمارة القبة قبله و قبر العباس و قبر الحسن مرتفعان من الأرض متسعان معشیان بألواح ملصقة أبدع إلصاق مصفحة بصفائح الصفر مکوکبة بمسامیر علی أبدع صفة و أجمل منظر.
  10. حجاج اهل تسنن بر سبیل ندرت در این بقعه متبرکه به زیارت می‌آیند و برای آنها ممانعتی در زیارت نیست و تنخواهی از آنها گرفته نمی‌شود اما حجاج شیعه هیچ یک را بی‌دادن وجه نمی‌گذارند داخل بقعه شوند مگر آنکه هر دفعه که می‌خواهند به زیارت بروند و داخل بقعه شوند تقریبا از یک قران الی پنج شاهی به خدام بدهند و از این تنخواهی که به این تفصیل خدام از حجاج می‌گیرند باید سهمی به نایب الحرم و سهمی به سید حسن پسر سید مصطفی که مطوف عجم است برسد و بعد از دادن تنخواه هیچ نوع تقیه در زیارت و نماز نیست و هر زیاری سرا یا جهرا می‌خواهد بکند آزاد است و ابدا لسانا و یدا صدمه به حجاج شیعه نمی‌رسانند.

منابع

  • ابن ابی الحدید عبدالحمید بن هبة الله، شرح نهج البلاغه، تحقیق ابراهیم محمد ابوالفضل، قم، کتابخانه آیة الله مرعشی نجفی، چاپ دوم، ۱۴۰۴ق.
  • ابن اثیر علی بن محمد،‌ الکامل فی التاریخ، بیروت، دارصادر للطباعة و النشر، ۱۳۸۵ق.
  • ابن جبیر، محمد بن احمد، سفرنامه ابن جبیر، ترجمه پرویز اتابکی،‌ انتشارات آستان قدس رضوی، ایران، چاپ اول ۱۳۷۰ش.
  • ابن حجر العسقلانی، احمد بن علی، الاصابة فی تمییز الصحابة، دارالکتب العلمیة، بیروت، ۱۴۱۵ق.
  • مفید، محمد بن محمد، الإرشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، تصحیح، مؤسسة آل البيت(ع)، قم، كنگره شيخ مفيد، ۱۴۱۳ق.
  • ابن سعد، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، دارالکتب العلمیة، بیروت، ۱۴۱۰ق.
  • ابن شبه نمیری، عمر بن شبه، مترجم: صابری حسین،‌ نشر مشعر، تهران، ۱۳۸۰ش.
  • ابن‌نجار البغدادی، محمد بن محمود،‌ الدرة الثمینة فی اخبار المدینة، دارالارقم،‌ بیروت، بی‌تا.
  • «ادبیات متفاوت امام موسی صدر در نامه‌ای به شاهزاده سعودی دربارهٔ بقیع» سایت امام صدر، تاریخ انتشار:‌۱۲ تیر ۱۳۹۶ش، تاریخ بازدید: ۱۴ خرداد ۱۴۰۲ش.
  • السمهودی علی بن احمد، وفاء الوفا باخبار دارالمصطفی، دارالکتب العلمیة، بیروت، ۱۹۷۱م.
  • المتقی الهندی، علاء الدین علی بن حسام الدین ابن قاضی خان القادری الشاذلی، کنز العمال فی سنن الأقوال والأفعال، ناشر: مؤسسة الرسالة، چاپ پنجم،۱۴۰۱ق.
  • المحامی، محمد فریدبک، تاریخ الدولة العلیة العثمانیة، دارالنفائس، بیروت، چاپ ششم، ۱۴۰۸ق.
  • امین محسن، کشف الارتیاب فی أتباع محمد بن عبدالوهاب، دارالکتب الاسلامی، قم، ۱۴۱۰ق.
  • بروجردی، سید علی أصغر جابلقی، طرائف المقال فی معرفة طبقات الرواة، کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی، قم، چاپ اول، ۱۴۱۰ق.
  • رفعت پاشا، ابراهیم، مترجم، انصاری، هادی، مرآت الحرمین، نشر مشعر، تهران، ۱۳۷۷ش.
  • سید علی موجانی، علی ارغون چینار، دغان بااین، میراث اسلامی ما (گزارشی تصویری از میراث مشترک حافظه تاریخی مسلمانان در حرمین شریفین)، مجمع جهانی اهل بیت علیهم السلام، ۱۳۹۳ش.
  • شوشتری نوراله بن شریف الدین، مجالس المؤمنین،‌ ناشر اسلامیه، تهران، ۱۳۷۷ش.
  • طبری محمد بن جریر،‌ تاریخ الأمم و الملوک، (دوره ۱۱ جلدی) بیروت، بی‌تا،‌ بی‌نا.
  • غالب، محمد ادیب، من اخبار الحجاز و النجد فی تاریخ الجبرتی، دارالیمامه، ۱۳۹۵ق.
  • فراهانی محمد حسین بن مهدی سفرنامه میرزا محمد حسین فراهانی، ناشر فردوس تهران، ۱۳۶۲ش.
  • کلینی، محمد بن یعقوب‏، الکافی، تصحیح، علی اکبر غفاری، محمد آخوندی، تهران، دار الکتب الاسلامیة، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.
  • فرهاد میرزا معتمد الدوله، هدایة السبیل و کفایة الدلیل (سفرنامه)، نشر علمی تهران، ۱۳۶۶ش.
  • قزوینی عبدالجلیل، نقض، انجمن آثار ملی، تهران، ۱۳۵۸ش.
  • ماجری، یوسف،البقیع قصة التدمیر، بیروت، مؤسسة بقیع لاحیاء التراث، ۱۴۱۱ق.
  • نوری، محمد، دانشنامه بقیع شریف، قم، نشر صحیفه خرد، ۱۳۹۴ش.
  • همه آنچه که درباره قبرستان بقیع نمی‌دانید/ چرا در قبرستان بقیع گنبد وجود ندارد؟، باشگاه خبرنگاران جوان، تاریخ درج مطلب: ۱ مهر ۱۳۹۷ش، تاریخ بازدید: ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۲.

پیوند به بیرون