آیه هجرت

مقاله قابل قبول
رده ناقص
شناسه ناقص
نارسا
از ویکی شیعه
آیه هجرت
مشخصات آیه
نام آیهآیه هجرت
واقع در سورهنساء
شماره آیه۹۷
جزء۵
اطلاعات محتوایی
شأن نزولعدم هجرت برخی مسلمانان از مکه به مدینه
مکان نزولمدینه
موضوعاعتقادی
دربارهعذاب مسلمانانی که به مدینه هجرت نکردند


آیه هِجرت (سوره نساء:۹۷) درباره عذاب کسانی که اسلام آوردند؛ اما در هجرت مسلمانان به مدینه شرکت نکردند،‌ سخن می‌گوید. به گفته مفسران این افراد برای آنکه خانه و اموال خود را از دست ندهند، در مکه ماندند. بر پایه آیه هجرت، این افراد پس از مرگ در پاسخ به سؤال فرشتگان درباره دینشان، عدم توانایی خود در مکه را بیان می‌کنند؛ اما فرشتگان پاسخ می‌دهند که آنها امکان هجرت داشته‌اند، اما این کار را نکرده‌اند. برخی از مفسران گفته‌اند مراد آیه از این افراد کسانی است که هجرت نکردند و پیش از آنکه به پیامبر(ص) ملحق شوند، از دنیا رفته‌اند. برخی نیز بر این باورند که منظور کسانی است که هجرت نکردند و در جنگ بدر با مسلمانان جنگیدند و کشته شدند.

متن و ترجمه

إِنَّ الَّذِینَ تَوَفَّاهُمُ المَلائِكَةُ ظَالِمِی أَنفُسِهِم قَالُوا فِیمَ كُنتُم قَالُوا كُنَّا مُستَضعَفِینَ فِی الأرضِ قَالُوا أَلَم تَكُن أَرضُ اللهِ وَاسِعَةً فَتُهَاجِرُوا فِیهَا فَأُولَئِكَ مَأْوَاهُم جَهَنَّمُ وَسَاءَت مَصِیرًا.[۱]


کسانی که بر خویشتن ستمکار بوده‌اند، [وقتی‌] فرشتگان جانشان را می‌گیرند، می‌گویند: «در چه [حال‌] بودید؟» پاسخ می‌دهند: «ما در زمین از مستضعفان بودیم.» می‌گویند: «مگر زمین خدا وسیع نبود تا در آن مهاجرت کنید؟» پس آنان جایگاهشان دوزخ است، و [دوزخ‌] بد سرانجامی است.[۲]



شأن نزول

آیه هجرت درباره کسانی نازل شد که در مکه ایمان آوردند؛ اما در هجرت به مدینه شرکت نکردند.[۳] به نوشته مکارم شیرازی در تفسیر نمونه، این افراد به جهت علاقه به زندگی و اموال خود در مکه ماندند.[۴]

محتوا

به گفته علامه طباطبایی، آیه به سؤالات فرشتگان از انسان پس از مرگ اشاره می‌کند. این پرسش فرشتگان که «فِیمَ کنتُم» (در چه [حال] بودید؟)، سؤال از وضعیت دین آنها است؛ یعنی بر چه دینی بودید؟ عبارت «أَلَم تَكُن أَرضُ اللهِ وَاسِعَةً فَتُهَاجِرُوا فِیهَا» (مگر زمین خدا وسیع نبود تا در آن مهاجرت کنید؟)هم نشان می‌دهد که این پاسخ که «کنَّا مُستَضعَفِینَ فِی الأرضِ» (ما در زمین از مستضعفان بودیم)، از آن رو قانع کننده نیست که مشرکان مکه تنها در مکه قدرت داشتند و آن افراد می‌توانستند از مکه کوچ کنند و به سرزمین‌های دیگر بروند.[۵]

مصادیق

در خصوص اینکه مراد آیه دقیقا چه کسانی است، گزارش‌های مختلفی وجود دارد.[۶] به گفته ابن عباس منظور کسانی است که در مکه ماندند و به مدینه هجرت نکردند و پیش از ملحق‌شدن به پیامبر(ص) از دنیا رفتند.[۷] مجمع البیان به نقل از ابوحمزه ثُمالی آنها را افرادی می‌داند که مسلمان شده بودند، اما در جنگ بدر در جبهه مشرکان قرار گرفته و وقتی شمار کم مسلمانان را دیدند، به حقانیت اسلام، شک کردند.[۸]

طبق برخی روایات مراد آیه گروهی از مسلمانان است که در مکه ماندند، در جنگ بدر با مسلمانان جنگیدند و کشته شدند.[۹] بر پایه روایتی از امام باقر(ع)، این افراد پنج نفر بودند: قیس بن فاکه بن مغیره، حارث بن زمعه،‌ قیس بن ولید، ابوالعاص بن میته و علی بن امیة بن خلف.[۱۰]

برطبق روایتی دیگر، در غزوه بدر زمانی که مسلمانان، عباس عموی پیامبر(ص) و عقیل را اسیر کردند، پیامبر از عباس خواست فدیه آزادی خود و عقیل را بپردازد. عباس گفت: مگر ما به سوی قبله تو نماز نمی‌خوانده و به آنچه تو شهادت می‌دهی، شهادت نداده‌ایم. پیامبر پاسخ داد: شما دشمنی کردید و با شما دشمنی شد و آیه هجرت را تلاوت کرد.[۱۱]

پانویس

  1. سوره نساء، آیه ۹۷.
  2. ترجمه فولادوند.
  3. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۴، ص۸۳.
  4. نک مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۴، ص۸۳، ۸۴.
  5. نک علامه طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۵، ص۴۹، ۵۰.
  6. نک سیوطی، الدر المنثور، ۱۴۰۴ق، ج۲، ص۲۰۶.
  7. سیوطی، الدر المنثور، ۱۴۰۴ق، ج۲، ص۲۰۶.
  8. طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۳، ۱۵۰.
  9. شیخ طوسی، التبیان،‌ دار احیاء التراث، ج۳، ص۳۰۳.
  10. شیخ طوسی، التبیان،‌ دار احیاء التراث، ج۳، ص۳۰۳.
  11. سیوطی، الدر المنثور، ۱۴۰۴ق، ج۲، ص۲۰۶.

منابع

  • قرآن کریم، ترجمه محمدمهدی فولادوند، تهران، دارالقرآن الکریم، ۱۴۱۸ق/۱۳۷۶ش.
  • سیوطی، جلال الدین، الدر المنثور فی تفسیر المأثور، قم، کتابخانه آیةالله مرعشی نجفی، ۱۴۰۴ق.
  • طباطبایی، سیدمحمدحسین، المیزان فی تفسیرالقرآن، قم، انتشارات اسلامی، ۱۴۱۷ق.
  • طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تهران، ناصرخسرو، ۱۳۷۲ش.
  • طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، تحقیق احمد قصیرعاملی، بیروت،‌ دار احیاء التراث العربی، بی‌تا.
  • مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران،‌ دار الکتب الإسلامیة، چاپ اول، ۱۳۷۴ش.