حضرت خدیجه کبری سلام الله علیها: تفاوت میان نسخهها
←حمایت و دفاع از پیامبر(ص)
خط ۸۶: | خط ۸۶: | ||
== حمایت و دفاع از پیامبر(ص)== | == حمایت و دفاع از پیامبر(ص)== | ||
حضرت خدیجه(س) افزون بر حمایت های مالی از آیین اسلام و شخص پیامبر(ص) <ref>مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۴۳، ص ۱۳۱.</ref>{{یادداشت|صدّقتْني حين كذبني الناس وازرتنى على دين الله وأعانتني عليه بمالها}} با تمام وجود در صحنههای مختلفی که خطراتی پیامبر را تهدید می کرد حضور داشت و از رسول خدا(ص) دفاع میکرد. براساس | حضرت خدیجه(س) افزون بر حمایت های مالی از آیین اسلام و شخص پیامبر(ص) <ref>مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۴۳، ص ۱۳۱.</ref>{{یادداشت|صدّقتْني حين كذبني الناس وازرتنى على دين الله وأعانتني عليه بمالها}} با تمام وجود در صحنههای مختلفی که خطراتی پیامبر را تهدید می کرد حضور داشت و از رسول خدا(ص) دفاع میکرد. براساس گزارش های تاریخی پیامبر(ص) در یکی از سالهای حضورش در [[مکه]] در ایام حج بر فراز [[کوه صفا]] سه بار با صدای بلند اعلان کرد (يا أيها الناس إني رسول الله ربّ العالمين) و [[ابوجهل]] با سنگ پیشانی وی را شکست و چون خدیجه(س) توسط [[امام علی علیهالسلام|امیرالمؤمنین (ع)]] با خبر شد هر دو با مقداری غذا به سراغ پیامبر رفتند و با صدا زدن و گشتن در کوهها به دنبال یافتن حضرت بودند در این صحنه حضرت خدیجه احساسات خودش را نسبت به رسول خدا(ص) اینگونه بیان کرده است: «آیا کسی هست که از پیامبر برگزیده و سلامتیِ او برایم خبر آورد؟! '''آیا کسی هست تا از آن بهاران زندگیِ پسندیده برایم سخن گوید؟!''' آیا کسی هست تا از حال آن که (به جُرم دعوت به حق و عدالت) از خانه و کاشانهاش رانده شده ـ مرا آگاه سازد؟!» <ref>مجلسی، بحار الأنوار، ۱۴۰۳ق، ج۱۸، ص۲۴۲.</ref>{{یادداشت|وجعلت خديجة : تُنادي من أحسَّ لي النبي المصطفى؟ مَن أحسّ لي الربيعَ المرتضى؟ من أحسَّ لي المطرود في الله؟ من أحس لي أبا القاسم؟}} | ||
در ادامه همین گزارش آمده که [[جبرئیل]] به پیامبر(ص) گفت: «یا رسول الله! خدیجه را دریاب که از گریۀ او، فرشتگان به گریه درآمدند! او را سوی خود صدا کن و سلام مرا به او برسان و بگو: خداوند متعال، تو را سلام میرساند و به او بشارت ده که در [[بهشت]] برای تو خانهای از مروارید است که آن را با نور، زینت دادهاند و در آن جا هیچ ترس و وحشتی وجود ندارد!»چون رسول خدا با کمک امیرالمؤمنین (ع) و خدیجه(س) با بدنی خونین به منزل بازگردانده شد، در زیر صخرهای پناهش دادند ولی مشرکان آنها را تعقیب و سنگباران کردند و سنگهایی را که صخرهها و دیوارها نمیتوانستند مانع برخوردشان با بدن پیامبر(ص) بشوند حضرت خدیجه خودش را سپر پیامبر (ص) قرار میداد و | در ادامه همین گزارش آمده که [[جبرئیل]] به پیامبر(ص) گفت: «یا رسول الله! خدیجه را دریاب که از گریۀ او، [[فرشته |فرشتگان]] به گریه درآمدند! او را سوی خود صدا کن و سلام مرا به او برسان و بگو: خداوند متعال، تو را سلام میرساند و به او بشارت ده که در [[بهشت]] برای تو خانهای از مروارید است که آن را با نور، زینت دادهاند و در آن جا هیچ ترس و وحشتی وجود ندارد!»چون رسول خدا با کمک امیرالمؤمنین (ع) و خدیجه(س) با بدنی خونین به منزل بازگردانده شد، در زیر صخرهای پناهش دادند ولی مشرکان آنها را تعقیب و سنگباران کردند و سنگهایی را که صخرهها و دیوارها نمیتوانستند مانع برخوردشان با بدن پیامبر(ص) بشوند حضرت خدیجه خودش را سپر پیامبر (ص) قرار میداد و | ||
می گفت:«ای مردم «قریش»! شرم و حیا نمیکنید که خانۀ زنی آزاده را سنگباران میکنید؟!<ref>مجلسی، بحار الأنوار، ۱۴۰۳ق، ج۱۸، ص۲۴۳.</ref> {{یادداشت| وإذا | می گفت:«ای مردم «قریش»! شرم و حیا نمیکنید که خانۀ زنی آزاده را سنگباران میکنید؟!<ref>مجلسی، بحار الأنوار، ۱۴۰۳ق، ج۱۸، ص۲۴۳.</ref> {{یادداشت| وإذا رُمي من بين يديه وَقْته خديجة ـ رضي الله عنها ـ بنفسها ، وجعلت تنادي يا معشر قريش تُرمى الحُرّةُ في منزلها؟}} | ||
==جایگاه علی(ع) نزد خدیجه== | ==جایگاه علی(ع) نزد خدیجه== |