ماتریدیه
اطلاعات کلی | |
---|---|
مؤسس | ابومنصور ماتریدی |
زمان پیدایش | قرن سوم هجری قمری |
خاستگاه | آسیای میانه |
گستره جغرافیایی | هند • پاکستان • آسیای میانه • شمال آفریقا• شرق اروپا |
اطلاعات علمی | |
شاخه علمی | کلام اسلامی |
رویکرد | ترکیبی از روشهای نقلی، عقلی در کلام. |
ویژگیها | وجوب عقلی شناخت خدا • عدم جسمانگاری خداوند • اعتقاد به حسن و قبح • عدم باور به امامت |
اندیشمندان | نجمالدین عمر نسفی • اَبوالحسن عامری • ابوالقاسم حکیم سمرقندی • ابوالیسیر پزدوی |
کتابهای مهم | کتاب التوحید • «شرح عقائد النسفیة» |
مکاتب معروف | |
مکتب کلامی قم • مکتب کلامی بغداد • حکمت متعالیه • فلسفه اشراق • سایر مکاتب |
ماتُریدیه از مذاهب کلامی اهلسنت است که در قرن سوم هجری قمری پدید آمد. ماتریدیان پیرو آموزههای ابومنصور ماتریدی (۲۳۸-۳۳۳ق) هستند. بنا به گزارش مورخان، ابومنصور، در فقه پیرو ابوحنیفه بود؛ ولی در مسائل کلامی سعی داشت میان عقلگرایی معتزله و نقلگرایی اهل حدیث تعادل ایجاد کند. از برجستهترین عالمان ماتریدی میتوان به نجمالدین عمر نسفی، اَبوالحسن عامری، ابوالقاسم حکیم سمرقندی، ابوالیسیر پزدوی اشاره کرد. «کتاب التوحید» اثر ابومنصور ماتریدی و «شرح عقائد النسفیة» اثر سعدالدّین تفتازانی مشهورترین آثار ماتریدیه هستند.
ماتریدیه در مسائلی همچون حسن و قبح و عدم جسمانگاری خداوند با کلام امامیه شباهت دارد؛ اما دربارۀ امامت با شیعیان اختلافنظر دارند. به عقیده مورخان ماتریدیه در قرنهای ابتدایی تأسیس خود، مکتبی شناختهشده نبود؛ اما به مرور و با حمایت حاکمان حنفیمذهب در سراسر جهان اسلام گسترده شد. بنا بر برخی گزارشها، اکنون بیش از نیمی از اهلسنت پیرو مکتب ماتریدیه هستند. مکتب دِئوبندیه و اکثر اعضای جنبش طالبان را نیز از نظر کلامی پیرو ماتریدیه میدانند.
معرفی و جایگاه
ماتریدیه را در کنار اشاعره دو جریانی معرفی کردهاند که در قرن سوم و برای تعدیل نقلگرایی و عقلگرایی در کلام اهل تسنن شکل گرفتند و جایگزین دو مکتب معتزله و اصحاب حدیث شدند.[۱] معتزله و اصحاب حدیث را اولین مکاتب کلامی اهل سنت میدانند. طبق گفتۀ مورخان، معتزله در مباحث کلامی صرفاً از استدلالهای عقلی استفاده میکردند و اصحاب حدیث، در مباحث کلامی فقط بر روایات تکیه میکردند.[۲] برا اساس گزاراشات، در قرن چهاردهم شمسی، بیش از نیمی از جمعیت اهل سنت - به ویژه حنفیان - از نظر کلامی پیرو ماتریدیه هستند.[۳]
علما و آثار مهم
ابومنصور ماتریدی (۲۳۸-۳۳۳ق) را موسس مکتب ماتریدیه میدانند.[۴] ابومنصور، عقاید حنفیان را اصلاح و در مدرسهای تدریس میکرد که خود در سمرقند ساخته بود و به مدرسه ماتریدی شهرت داشت.[۵] از کتابهای او میتوان به «کتاب التوحید» در علم کلام، «تأویلات اهل السنة» در فقه و تفسیر[۶] و «رد الإمامة لبعض الروافض» (در رد عقاید تشیع) اشاره کرد.[۷]
نجمالدین عمر نَسَفی (۴۶۱-۵۳۷ق) را دومین چهرۀ برجسته ماتریدیه برمیشمارند. او درسنامهای به نام «العقیدة النسفیه» نوشت و در آن اعتقادات ماتریدی را توضیح داد. طبق گزارش مورخانِ علم کلام، دو قرن بعد از نسفی، سعدالدین تفتازانی (۷۲۲-۷۹۸ق) که خود از متکلمان اشعری بود،[۸] شرحی با عنوان «شرح العقائد النسفیة» بر کتاب او نوشت. این شرح تبدیل به کتاب درسیِ عقاید در میان بسیاری از اهل سنت گردید و باعث شد تا پیروان دیگر مذاهب کلامی با این مکتب آشنا شوند.[۹] به نظر ویلفرد مادلونگ (مستشرق و شیعهشناس آلمانی)، تا پیش از آثار تفتازانی، این مکتب عموماً «مکتب علمای سمرقند یا ماوراءالنهر» خوانده میشد و با آثار تفتازانی به نام ماتریدیه شناخته شد.[۱۰] تاکنون دهها شرح و حاشیه بر این کتاب نوشته شده است.[۱۱] از نظر برخی علمای شیعه، تفتازانی این کتاب را در برابر تجرید الإعتقاد اثر خواجه نصیرالدین طوسی نوشته است.[۱۲]
اَبوالحسن عامری (وفات: ۳۸۱ق) نویسندۀ «السعادة و الاسعاد» و «الاعلام بمناقب الاسلام»،[۱۳] ابوالقاسم حکیم سمرقندی (نیمۀ نخست قرن چهارم) نویسندۀ «السواد الأعظم» و «رسالة فی الایمان» و ابوالیسیر پَزْدَوی(یا بَزْدَوی) (وفات: ۴۹۳ق) صاحب «اصولالدین»[۱۴] از دیگر چهرههای مکتب ماتریدیه هستند.
آراء کلامی
آیتالله سبحانی آراء کلامی ماتریدیه را که باعث امتیاز آنها از سایر مذاهب کلامی، به ویژه اشاعره میشود اینگونه برمیشمارد:
- وجوب شناخت خداوند امری عقلی است و نمیتواند مبتنی بر دستورات شریعت باشد؛ زیرا پیامبران شریعت را میآورند و اثبات وجود خداوند و نُبوتِ پیامبران امری عقلی است.
- ماتریدیان حسن و قبح عقلی (یعنی اینکه خوب و بدی افعال ذاتی هستند و حتی بدون امر و نهی الهی ) و اختیاری بودن افعال انسان را قبول دارند.
- افعال خداوند غرض و غایت ندارد.
- اشاعره به نظریه کسب (این عقیده که قدرت و اراده انسان صرفاً همزمان با هر فعل است؛ اما ارادۀ اصلی که باعث رخ دادن فعل شده صِرفاً برآمده از قدرت خداوند است) معتقدند. ماتریدیان میگویند اگرچه فاعل اصلی همۀ افعال خداوند است؛ اما انسان مسئول افعال خود است؛ زیرا انسان با ارادۀ خود باعث میشود که قدرت خداوند به عملی متوجه شود و آن را فعلیت بخشد.
- صفات خداوند عین ذات او هستند و نه زائد بر ذات او.[۱۵]
تشابه و تفاوت با امامیه
کتاب تاریخ و عقاید ماتریدیه، نوشته سید لطفالله جلالی، پژوهشی توصیفی برای معرفی جامع مذهب ماتریدیه است. تاریخچه ماتریدیه، سیر تطوُّر، معرفی شخصیتها، گستره جغرافیایی و رابطه این مذهب با دیگر مذاهب اسلامی از جمله مسائلی است که در این کتاب مورد بررسی قرار گرفته است. رجوع به متون اصلی ماتریدیه در کنار استفاده از پژوهشهای دیگر اسلامشناسان مشهور، از مزیتهای این کتاب است.
- نظر ماتریدیان را در مسئله حسن و قبح عقلی و اختیاری بودن فعل انسان، شبیه کلام امامیه(مذهب کلامی شیعیان) برمیشمارند. همچنین پژوهشگران کلام اسلامی، تفسیری که ماتریدان از نظریه کسب ارائه میکنند را به نظریۀ شیعیان یعنی «امر بین الامرین» نزدیک میدانند.[۱۶]
- ماتریدیان همچون شیعیان قائلند که حسن و قبح ذاتیِ افعال، چیزی را برای خداوند واجب نمیکند و خدا صرفاً از روی حکمتش کار خیر را انجام میدهد.[۱۷]
- ماتریدیان در مسئله نبوت، همچون شیعیان به عصمت پیامبران از خطا و نسیان، جهانشمولی رسالت و نبوت خاصه قائلند.[۱۸]
- به بیان پژوهشگران، هر دو مکتبِ ماتریدیه و امامیه قائل به عدم جسمانگاری خداوند هستند. با این حال، گرچه شیعیان رؤیت خداوند را به طور کلی محال میدانند، ماتریدیان قائلند خداوند بدون این که جسم باشد قابلیت دیده شدن دارد.[۱۹] از این رو، برخی پژوهشگران شیعه افکار ماتریدیان را در نهایت منجر به نوعی جسمانگاری پنهان میدانند.[۲۰]
- ماتریدیه به خلاف امامیه، معتزله و اشاعره تقسیم صفات خداوند به صفت فعل و صفت ذات را قبول ندارند و افعال خداوند را به برخی صفات ذات او برمیگردانند.[۲۱]
- ماتردیه - علیرغم داشتن شباهتهای فراوان با کلامِ تشیع - به مانند دیگر فرقههای اهل سنت مسئله امامت را نمیپذیرند. برخی پژوهشگران این را مهمترین اختلاف تشیع و ماتریدیه دانستهاند.[۲۲] از نظر ماتریدیان، اشرفِ مخلوقات حضرت محمد(ص)، سپس ابوبکر، سپس عمر بن خطاب و سپس علی بن ابیطالب(ع) هستند. از نظر اکثر آنان پیامبر کسی را به جانشینی خود تعیین نفرموده است؛ اما برخی از ایشان معتقدند که آن حضرت، ابوبکر را انتخاب کرده بودند.[۲۳] پژوهشگران مذاهب اسلامی معتقدند که ماتریدیان امامت را امری سیاسی و صرفاً به معنای خلافت میدانند و بر این باورند که ملاکِ تشخیص خلیفه، عملِ صحابه است؛ در حالی که شیعیان، امامت را امری متفاوت از خلافت برمیشمارند.[۲۴] البته ماتریدیان برای اهلبیت(ع) احترام ویژهای قائلند و از آنان به نیکی یاد میکنند.[۲۵]
تاریخ و گسترۀ جغرافیایی
در سه قرنِ نخستِ تاریخ اسلام، دو مذهب کلامی به نام معتزله و اهل حدیث شکل گرفت. اهل حدیث در اثبات عقاید خود فقط بر احادیث تکیه میکردند و معتزله در مسائلی غیر از نص صریح قرآن و احادیث، فقط به دلایل عقلی اعتماد میکردند. در قرن سوم مکتب کلامی جدیدی به نام اشاعره و ماتریدیه شکل گرفت تا راه میانهای برای تعدیل دو مکتب قبلی (یعنی اهل حدیث و معتزله) پیدا کنند.[۲۶]
اشاعره در بغداد یعنی مرکز جهان اسلام بودند؛ اما حرکت ماتریدیان در سمرقند آغاز شد. گزارشهای تاریخی نشانمیدهد که ماتریدیه طی قرون اولیۀ خود، طرفداران زیادی در جهان اسلام نداشت.[۲۷] دلایل این اتفاق را چنین برمیشمرند: دور بودن ماتریدیان از بغداد، نداشتن حمایت سیاسی حاکمان در آغاز حرکت، و ضبط دیرهنگام طبقات دانشمندان حنفی نسبت به دیگر مذاهب اهل سنت.[۲۸] اما به گفتۀ مورخان، از قرن هفتم قمری و با حمایت حاکمان حنفی (به ویژه عثمانیان) آموزههای ماتریدی در بسیاری از نقاط جهان اسلام گسترش یافت.[۲۹]
به گفتۀ پژوهشگرانِ تاریخ تشیع، منطقۀ ماوراءالنهر در دوران اموی و عباسی، به دلیل دوری از عراق و عربستان، به پناهگاهی برای شیعیان تبدیل شده بود.[۳۰] این رویه با هجرت امام رضا(ع) به مرو تشدید شد.[۳۱] اما گسترش ماتریدیه و کرامیه (از فرقههای کلامی مسلمانان در قرن سوم تا ششم قمری) و مبارزه آنها با تشیع، به تدریج باعث هجرت شیعیان از آن منطقه شد.[۳۲] در دوره سلجوقیان نیز، ماتریدیان خود را تنها فرقه ناجیه میدانستند و با دیگر مذاهب از جمله شیعیان روابطی خصمانه داشتند؛ البته این روابط در دوران عثمانی به مرور رو به بهبود گذاشت.[۳۳]
امروزه بسیاری از مسلمانان چین، آسیای میانه، ترکیه و کشورهای شمال آفریقا را از پیروان این مکتب به حساب میآورند.[۳۴] همچنین، این سنتِ کلامی را مبنای تعالیم جنبش دیوبندیه (از جنبشهای مذهبی اهل سنت در قرن چهاردهم که در هند و پاکستان گسترش یافت) میدانند.[۳۵] بنا به گزارشها، گسترش ماتریدیه از طریق مکتب دیوبندیه، باعث ایجاد برخی تقابلها با شیعیان در کشورهای هند، افغانستان و پاکستان شده است. جنبش طالبان تحت تأثیر قرائت دیوبندیان از فقه حنفی و کلام ماتریدی هستند.[۳۶]
پانویس
- ↑ علیزاده موسوی، جریانشناسی سلفیه معاصر، ۱۳۹۸ش، ص۶۶.
- ↑ سبحانی، آشنایی با عقاید و مذاهب اسلامی، ۱۳۹۶ش، ج۱، ص۱۵۱-۱۵۰؛ فرمانیان، فرق تسنن، ۱۳۸۶ش، ص۳۴۴.
- ↑ جلالی، تاریخ و عقاید ماتریدیه، ۱۳۸۶ش، ص۱۰۳
- ↑ میرزانیا، «آثار و افکار ابومنصور ماتریدی»، ص۷۰.
- ↑ میرزانیا، «آثار و افکار ابومنصور ماتریدی»، ص۷۳.
- ↑ سبحانی، آشنایی با عقاید و مذاهب اسلامی، ۱۳۹۶ش، ج۱، ص۱۵۲.
- ↑ مهدویان، «زمینههای گسترش فلسفه و کلام در روزگار سامانیان»، ص۲۱.
- ↑ فرزانه و دیگران، «تفتازانی»، سایت دائرةالمعارف بزرگ اسلامی.
- ↑ سبحانی، آشنایی با عقاید و مذاهب اسلامی، ۱۳۹۶ش، ج۱، ص۱۵۹.
- ↑ فرزانه و دیگران، «تفتازانی»، سایت دائرةالمعارف بزرگ اسلامی.
- ↑ امامی کاشانی، خط امان در ولایت صاحب الزمان، ۱۳۸۶ش، ج۱، ص۱۷۸.
- ↑ حسینی میلانی، جواهر الکلام فی معرفة الامام، ۱۳۸۹ش، ج۱، ص۲۷۷.
- ↑ دینانی و طباطبایی، «ابوالحسن عامری»، سایت دائرةالمعارف بزرگ اسلامی.
- ↑ حسینی، «الماتریدیة: نشأة الماتریدیة وأهم زعمائها»، سایت تخصصی شیعهشناسی.
- ↑ سبحانی، آشنایی با عقاید و مذاهب اسلامی، ۱۳۹۶ش، ج۱، ص154-157.
- ↑ جلالی، تاریخ و عقاید ماتریدیه، ۱۳۸۶ش، ص۳۴۵.
- ↑ فرمانیان، فرق تسنن، ۱۳۸۶ش، ص۴۲۴.
- ↑ جلالی، تاریخ و عقاید ماتریدیه، ۱۳۸۶ش، ص۳۴۶.
- ↑ فرمانیان، فرق تسنن، ۱۳۸۶ش، ص۵۲۷؛ جلالی، تاریخ و عقاید ماتریدیه، ۱۳۸۶ش، ص۳۴۹.
- ↑ رضایی، صفات خبری در اندیشه اسلامی با رویکرد نقد وهابیت، ۱۳۹۴ش، ص۹۷.
- ↑ جلالی، پژوهشی در باب ماتریدیه، ۱۳۸۶ش، ص۱۰۴.
- ↑ جلالی، تاریخ و عقاید ماتریدیه، ۱۳۸۶ش، ص۳۴۸.
- ↑ نفیسی و دیگران، «بررسی و نقد آراء ماتریدی و نسفی درمورد آیاتِ مربوط به اهلبیت»، ص۱۵۰.
- ↑ جلالی، تاریخ و عقاید ماتریدیه، ۱۳۸۶ش، ص۳۴۹.
- ↑ نفیسی و دیگران، «بررسی و نقد آراء ماتریدی و نسفی درمورد آیات مربوط به اهلبیت»، ص۱۵۰.
- ↑ سبحانی، آشنایی با عقاید و مذاهب اسلامی، ۱۳۹۶ش، ج۱، ص۱۵۱-۱۵۰.
- ↑ رضانژاد، «ماتریدی، رقیب گمنام معتزله و اشعری»، ص۱۰۹
- ↑ رضانژاد، «ماتریدی، رقیب گمنام معتزله و اشعری»، ص۱۰۹
- ↑ احسانی، «تاریخ، باورها و گرایشهای ماتریدیه...»، ص۴۰؛ جلالی، «پژوهشی در باب ماتریدیه»، ص۱۰۰.
- ↑ رحمتی، «تشیع امامی در ماوراءالنهر در عهد سامانیان»، ص۲۹-۳۱.
- ↑ رحمتی، «تشیع امامی در ماوراءالنهر در عهد سامانیان»، ص۳۴.
- ↑ رحمتی، «تشیع امامی در ماوراءالنهر در عهد سامانیان»، ص۴۶.
- ↑ جلالی، تاریخ و عقاید ماتریدیه، ۱۳۸۶ش، ص۱۴۱.
- ↑ جلالی، تاریخ و عقاید ماتریدیه، ۱۳۸۶ش، ص۱۳۱-۱۳۵.
- ↑ فرمانیان، فرق تسنن، ۱۳۸۶ش، ص۶۷۴-۶۷۷.
- ↑ طرفداری، «دیوبندیه، طالبان و تشیع»، ص۸۳.
منابع
- ابراهیمی دینانی، غلامحسین؛ طباطبایی، سید جواد، «ابوالحسن عامری»، در سایت دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، تاریخ درج مطلب: ۲۱ خرداد ۱۳۹۹ش، تاریخ بازدید: ۱۰ خرداد ۱۴۰۲ش.
- احسانی، سید محمدعلی، «تاریخ، باورها و گرایشهای ماتریدیه معاصر با تاکید بر شبهقاره هند و پاکستان»، مطالعات تاریخی جهان اسلام، شماره ۱۲، پاییز و زمستان ۱۳۹۷ش.
- امامی کاشانی، محمد، خط امان در ولایت صاحب الزمان، قم، دفتر نشر فرهنگ اسلامی ایران، ۱۳۸۶ش.
- جلالی، سید لطفالله، «پژوهشی در باب ماتریدیه»، معرفت، شماره ۷۸، خرداد ۱۳۸۳ش.
- جلالی، سید لطفالله، تاریخ و عقاید ماتریدیه، قم، مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب، ۱۳۸۶ش.
- حسینی میلانی، سید علی، جواهر الکلام فی معرفة الامام، قم، مرکز الحقائق الإسلامیة، ۱۳۸۹ش.
- حسینی، «الماتریدیة: نشأة الماتریدیة وأهم زعمائها»، در سایت تخصصی شیعهشناسی، تاریخ درج مطلب: ۲۰۲۱م، تاریخ بازدید: ۱۰ خرداد ۱۴۰۲ش.
- رحمتی، محسن، «تشیع امامی در ماوراءالنهر در عهد سامانیان»، دوره ۱۶، شماره ۶۴، اسفند ۱۳۹۷ش.
- رضانژاد، عزالدین، «ماتریدی، رقیب گمنام معتزله و اشعری»، کلام اسلامی، شماره ۴۷ پاییز ۱۳۸۲ش.
- رضایی، غلامرضا، صفات خبری در اندیشه اسلامی با رویکرد نقد وهابیت، تهران، مشعر، ۱۳۹۴ش.
- سبحانی، جعفر، آشنایی با عقاید و مذاهب اسلامی، قم، مؤسسه امام صادق، ۱۳۹۶ش.
- طرفداری، علیمحمد، «دیوبندیه، طالبان و تشیع»، زمانه، شماره۱۱۸، شهریور و مهر ۱۳۹۲ش.
- علیزاده موسوی، مهدی، جریانشناسی سلفیه معاصر، قم، برگ فردوس، ۱۳۹۸ش.
- فرزانه، بابک؛ حاجیحسینی، سارا؛ میرزایی، عطیه، «تفتازانی»، سایت دایرةالمعارف بزرگ اسلامی، تاریخ درج مطلب: ۷ مهر ۱۳۹۸ش، تاریخ بازدید: ۱۰ خرداد ۱۴۰۲ش.
- فرمانیان، مهدی، فرق تسنن، قم، نشر ادیان، ۱۳۸۶ش.
- مهدویان، محبوب، «زمینههای گسترش فلسفه و کلام در روزگار سامانیان»، تاریخ و تمدن اسلامی، دوره ۲، شماره ۱، شهریور ۱۳۸۵ش.
- میرزانیا، منصور، «آثار و افکار ابومنصور ماتریدی»، کیهان اندیشه، شماره ۴۰، ۱۳۷۰ش.
- نفیسی، شادی؛ خلیلی آشتیانی، سمیه، «بررسی و نقد آراء ماتریدی و نسفی درمورد آیات مربوط به اهلبیت»، تحقیقات علوم قرآن و حدیث، شماره ۲۵، اردیبهشت ۱۳۹۴ش.