حلیمه سعدیه
مادر رضاعی پیامبر اسلام(ص) | |
اطلاعات کلی | |
---|---|
نسب | قبیله سعد بن بکر بن هَوازِن |
وفات | قبل از فتح مکه (سال ۸ قمری) |
محل دفن | بقیع |
حلیمه سعدیه، مادر رضاعی پیامبر اکرم(ص). حلیمه پس از برعهده گرفتن شیردهی به پیامبر(ص) آثار خیر و برکت را در زندگیاش مشاهده کرد.
پیامبر اکرم(ص) تا ۴ یا ۵ سالگی در قبیله بنی سعد ماند. سیرهنگاران واقعه ساختگی شق البطن یا شق الصدر را مربوط به این دوران میدانند. رسول خدا(ص) به حلیمه به دیده احترام مینگریست و در موارد مختلف نسبت به وی بذل و بخشش کریمانه داشت.
زندگینامه
پدر حلیمه، ابو ذُؤَیب عبداللّه بن حارث بن شِجْنَه سَعدی، از قبیله سعد بن بکر بن هَوازِن بود.[۱]
همسر حلیمه، حارث بن عبدالعُزّی نام داشت و کنیهاش ابوکبشه بود. ظاهراً یکی از دلایلی که قبیله قریش پیامبر(ص) را ابنابیکبشه میخواندند، همین بوده است.[۲]
حلیمه پس از ثُوَیبه، کنیز ابولهب که چند روزی به پیامبر(ص) شیر داد، شیردادن به پیامبر اکرم(ص) را برعهده گرفت.[۳]
او پس از ظهور اسلام به خدمت پیامبر(ص) رسید و همراه همسرش اسلام آورد و هر دو با پیامبر(ص) بیعت کردند[۴]
روایات شیرخوارگی
حوادث این دوران، در تمامی منابع، از زبان خود حلیمه نقل شده است. ظاهراً مردم مکه کودکانشان را برای آموختن فصاحت به قبایل بادیهنشین میسپردند. حلیمه در سالی که قحطی بزرگی میان قبیله بنیسعد افتاده بود، همراه با نُه تن از زنان قبیله، برای امرار معاش از طریق شیردهی به کودکان قبایل ثروتمند مکه، عازم این شهر شد، اما چون مرکب او از شدت تنگدستی و قحطی ناتوان و لاغر بود، از دیگران عقب افتاد و دیر به مکه رسید. در نتیجه، فقط نوه عبدالمطلب مانده بود که به دلیل یتیم بودنش، کسی حاضر نشده بود به او شیر بدهد، زیرا میترسیدند دستمزد مناسبی دریافت نکنند.[۵] حلیمه دایگی محمد(ص) را بر عهده گرفت.
چون پیامبر(ص) دوران شیرخوارگی و کودکیاش را در میان قبیله بنی سعد بن بکر بن هوازن گذرانده بود، خود را فصیحترین مرد عرب میدانست.[۶]
خیر و برکت در زندگانی حلیمه
حلیمه بلافاصله پس از برعهده گرفتن شیردهی به پیامبر(ص)، آثار خیر و برکت را در زندگیاش مشاهده کرد. او که بر اثر تنگدستی شیرش کم شده بود و بهسختی به پسر خود شیر میداد، از آن پس بهراحتی محمد(ص) و پسر خویش را سیر میکرد. حتی شتر ضعیف و ناتوانش نیز پُرشیر و نیرومند گشت، به گونهای که هنگام بازگشت، از همراهانش سبقت گرفت و همه با حیرت دلیل آن را جویا میشدند و حلیمه همه اینها را نتیجه حضور کودک بنیهاشم میدانست و بارها بدان اشاره میکرد.[۷]
اصرار بر نگهداری بیشتر محمد(ص)
پس از آنکه حضرت محمد(ص) به دو سالگی رسید، حلیمه او را از شیر گرفت و به مکه نزد مادرش، آمنه بنت وهب، برد. اما از آنجا که حضور این کودک باعث شده بود که گله گوسفندان حلیمه از دیگر گلههای قبیله بنیسعد پربارتر شود، او ترجیح میداد کودک را بیشتر نزد خود نگاه دارد. سرانجام، با اصرار حلیمه و به دلیل شیوع وبا در مکه و ترس آمنه از سرایت بیماری به فرزندش، حلیمه بار دیگر کودک شیرخوار را نزد خود نگاه داشت.[۸]
احترام پیامبر به او
سالها بعد، پس از ازدواج حضرت محمد(ص) با خدیجه، حلیمه نزد او به مکه رفت و از سختی روزگار شکایت کرد. حضرت درباره او با خدیجه صحبت کرد و خدیجه چند گوسفند و شتر به او هدیه داد. گاه پیامبر(ص)، برای احترام، به محض ورود حلیمه عبای خود را بر زمین پهن میکرد تا او بر آن بنشیند.[۹] پس از جنگ حنین و شکست هوازن، رسول خدا(ص) به احترام حلیمه و پیوندی که با آن قبیله داشت و به درخواست خواهر رضاعیاش، شیماء، تمام سهم خود و بنیهاشم، از اموال و اسرا، را بخشید و اصحاب نیز، به پیروی از او، همین کار را کردند.[۱۰]
واقعه شق صدر
گفته شده است هنگامی که محمد(ص) با حلیمه میزیست، واقعهای عجیب برایش روی داد که به شقّ صدر معروف است. نقل شده است فرشتگانی به شکل مردانی با لباس سفید بر محمد(ص) ظاهر شدند، سینه او را شکافتند، لکه سیاهی را از قلب او بیرون آوردند، قلب او را در تشتی زرین شستشو دادند و سپس سینه او را التیام بخشیدند. پسر حلیمه (برادر رضاعی محمد(ص) که در وادی نزدیک منزل شاهد این ماجرا بود، سراسیمه به حلیمه خبر رساند.[۱۱]
حلیمه بهشدت نگران شد و کودک را نزد کاهنی برد تا در اینباره حکم کند. کاهن پس از شنیدن سخنان کودک، هشدار داد که او در آینده دین مردم را تغییر خواهد داد. حلیمه نگرانتر شد و تصمیم گرفت برای حفظ جان کودک از دست دشمنان، او را به نزد مادرش در مکه بازگرداند.[۱۲]
البته محققان دلایل بسیاری در رد این داستان که گفته شده چند نوبت در زندگی پیامبر(ص) رخ داد و ساختگی بودن روایات راجع به آن ذکر کردهاند.[۱۳]
حضرت محمد(ص) چهار یا پنج سال در قبیله بنیسعدبن بکر بود و آنگاه، حلیمه او را نزد مادر و جدش عبدالمطلب بازگرداند[۱۴]
درگذشت
بنا به روایتی حلیمه قبل از فتح مکه (رمضان سال ۸ قمری) وفات یافت. پس از فتح مکه، وقتی پیامبر(ص) با خواهر رضاعیاش، شَیماء، دیدار کرد، احوال حلیمه را پرسید و او خبر مرگ حلیمه را به پیامبر(ص) داد. چشمان پیامبر(ص) پر از اشک شد و از بازماندگان او پرسید. سپس، خواهرش از او درخواست عطیهای کرد و پیامبر(ص) نیازش را بر آورده ساخت.[۱۵]
اما روایتی دیگر حاکی از این است که حلیمه پس از غزوه حنین در شوال سال ۸ قمری در جِعِرّانه به حضور پیامبر اکرم(ص) رسید و رسول خدا(ص) به او احترام کرد.[۱۶][۱۷]
به روایتی، حلیمه روزگار خلافت ابوبکر و عمر را درک کرد و آن دو با احترام با وی رفتار میکردند.[۱۸]
بقعه
در شمال شرقی بقیع، بقعهای وجود داشت که به حلیمه سعدیه، منسوب بود. منابع پیشین از زمان وفات این بانو و مکان دفن وی سخن نگفتهاند. تنها قاضی عیاض از دیدار وی با ابوبکر و عمر[۱۹] و مقریزی از وفاتش در روزگار پیامبر و تأثر رسول خدا از مرگ او یاد کرده است.[۲۰]
ابنبطوطه از قبر حلیمه در بصره گزارش داده؛ اما در سفرنامههای سدههای اخیر[۲۱]از وجود قبر این بانو در بقیع و در مسیر قبر عثمان بن عفان[۲۲] یاد شده است. بر این قبر، گنبد و بارگاهی ساخته بودند که تاریخ ساخت آن نامعلوم است. درون این بارگاه، ضریحی چوبی بر قبر نصب شده بود.[۲۳] نایب الصدر شیرازی در گزارش سفر حج خود به سال ۱۳۰۵ق از دو بیت شعر ترکی نگاشته شده بر در این بقعه یاد کرده است.[۲۴]
پانویس
- ↑ ابناسحاق، سیرة ابناسحاق، ۱۴۰۱ق، ص ۲۵؛ ابنسعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج ۱، ص ۱۱۰؛ ابنحبیب، کتاب المُحَبَّر، ۱۳۶۱ق، ص ۱۳۰؛ بلاذری، انسابالاشراف، ۲۰۰۰م، ج ۱، ص:۱۰۶.
- ↑ ابنحبیب، ابنحبیب، کتاب المُحَبَّر، ۱۳۶۱ق، ص۱۲۹-۱۳۰؛ بلاذری، انسابالاشراف، ۲۰۰۰م، ج ۱، ص ۱۰۴.
- ↑ طبری، تاریخ، ۱۳۸۷ق، ج ۲، ص ۱۵۸؛ ابنجوزی، المنتظم فی تاریخ الملوک و الامم، ۱۴۱۲ق، ج ۲، ص ۲۶۰۲۶۱
- ↑ ابنجوزی، المنتظم فی تاریخ الملوک و الامم، ۱۴۱۲ق، ج ۲، ص ۲۷۰.
- ↑ ابناسحاق، سیرة ابناسحاق، ۱۴۰۱ق، ص۲۶؛ ابنسعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج ۱، ص۱۱۰-۱۱۱؛ بلاذری، انسابالاشراف، ۲۰۰۰م، ج ۱، ص ۱۰۶-۱۰۷؛ طبری، تاریخ، ۱۳۸۷ق، ج ۲، ص ۱۵۸-۱۵۹؛ ابنجوزی، المنتظم فی تاریخ الملوک و الامم، ۱۴۱۲ق، ج ۲، ص ۲۶۱.
- ↑ ابنهشام، السیرةالنبویة، دار احیاء التراث العربی، ج۱، ص۱۷۶؛ ابنسعد، السیرةالنبویة، ۱۴۱۰ق، ج ۱، ص ۱۱۳؛ ابنقتیبه، المعارف، ۱۹۶۹م، ص ۱۳۲.
- ↑ ابنهشام، السیرةالنبویة، دار احیاء التراث العربی، ج ۱، ص ۱۷۲-۱۷۳؛ ابنسعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج ۱، ص ۱۱۱، ۱۵۱؛ بلاذری، انسابالاشراف، ۲۰۰۰م، ص ۱۰۷؛ طبری، تاریخ، ۱۳۸۷ق، ج ۲، ص ۱۵۹.
- ↑ ابناسحاق، سیرة ابناسحاق، ۱۴۰۱ق، ص ۲۷؛ ابنهشام، السیرةالنبویة، دار احیاء التراث العربی، ج۱، ص۱۷۳؛ طبری، تاریخ، ۱۳۸۷ق، ج۲، ص۱۵۹-۱۶۰؛ ابنجوزی، المنتظم فی تاریخ الملوک و الامم، ۱۴۱۲ق، ج ۲، ص ۲۶۲-۲۶۳.
- ↑ ابنجوزی، المنتظم فی تاریخ الملوک و الامم، ۱۴۱۲ق، ج ۲، ص ۲۷۰؛ذهبی، تاریخالاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، ۱۴۱۵ق، ص ۴۸.
- ↑ یعقوبی، تاریخ، ج ۲، ص ۶۳؛ مسعودی،التنبیه و الاشراف، ۱۸۹۳م، ص ۲۲۹؛ ابنسعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج ۱، ص ۱۱۴-۱۱۵.
- ↑ ابناسحاق، ص ۲۷؛ ابنهشام، ج۱، ص ۱۷۳۱۷۴؛ ابنسعد، ج ۱، ص ۱۱۲
- ↑ طبری، ج ۲، ص ۱۶۳؛ ابنجوزی، ج۲، ص۲۶۷؛ ابناثیر، ۱۳۹۹۱۴۰۲، ج ۱، ص۴۶۴ ۴۶۵
- ↑ برای نمونه رجوع کنید به ابوریه، ص ۱۸۷۱۸۸؛ حسنی، ص۴۶؛ عاملی، ج۲، ص۱۶۷۱۷۲
- ↑ یعقوبی، ج ۲، ص ۱۰؛ ابنقتیبه، ص۱۳۲؛ بلاذری، ج ۱، ص ۱۰۷؛ مسعودی، تنبیه، ص ۲۲۹۲۳۰
- ↑ ابناثیر، ۱۳۹۹۱۴۰۲، ج ۱، ص ۴۶۰
- ↑ رجوع کنید به ابناثیر، ۱۹۷۰۱۹۷۳، ج ۷، ص ۶۹
- ↑ قس یعقوبی، ج ۲، ص ۶۳، که بهجای حلیمه، نام شیماء خواهر رضاعی رسول خدا(ص) را ذکر کرده است.
- ↑ رجوع کنید به ابنسعد، ج ۱، ص ۱۱۴
- ↑ قاضی عیاض، ج۲، ص۱۱۵.
- ↑ مقریزی، ج۲، ص۶.
- ↑ ورثیلانی، ج۲، ص۵۳۹؛ جعفر خلیلی، ج۳، ص۲۸۲؛ جعفریان، ج۵، ص۴۷۸.
- ↑ جعفریان، ج۵، ص۴۷۸-۴۷۹.
- ↑ جعفریان، ج۵، ص۲۴۲.
- ↑ جعفریان، ج۵، ص۴۷۹.
منابع
- ابناثیر، اسدالغابة فی معرفة الصحابة، چاپ محمدابراهیم بنا و محمد احمد عاشور، قاهره، ۱۹۷۰-۱۹۷۳م.
- ابناثیر، الکامل فیالتاریخ، بیروت ۱۳۸۵۱۳۸۶/ ۱۹۶۵۱۹۶۶، چاپ افست، ۱۳۹۹۱۴۰۲/ ۱۹۷۹ ۱۹۸۲م.
- ابناسحاق، سیرة ابناسحاق، چاپ محمد حمیداللّه، قونیه، ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
- ابنجوزی، المنتظم فی تاریخ الملوک و الامم، چاپ محمد عبدالقادر عطا و مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت، ۱۴۱۲/۱۹۹۲.
- ابنحبیب، کتاب المُحَبَّر، چاپ ایلزه لیثتن اشتتر، حیدرآباد، دکن ۱۳۶۱/۱۹۴۲، چاپ افست بیروت، بیتا.
- ابنسعد، محمد، الطبقات الکبری، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۰ق/۱۹۹۰م.
- ابنقتیبه، المعارف، چاپ ثروت عکاشه، قاهره، ۱۹۶۹م.
- ابنهشام، السیرةالنبویة، چاپ مصطفی سقا، ابراهیم ابیاری، و عبدالحفیظ شلبی، بیروت: داراحیاء التراث العربی، بیتا.
- احمدبن یحیی بلاذری، انسابالاشراف، چاپ محمود فردوس عظم، دمشق، ۱۹۹۶ق/۲۰۰۰م.
- جعفر مرتضی عاملی، الصحیح من سیرة النبی الاعظم صلیاللّهعلیهوآلهوسلم، قم، دار الحدیث، ۱۳۸۵ش.
- جعفریان، رسول، پنجاه سفرنامه حج قاجاری، تهران، نشر علم، ۱۳۸۹ش.
- خلیلی، جعفر، المدخل الی موسوعة العتبات المقدسه، بیروت، الاعلمی، ۱۹۸۷م.
- طبری، تاریخ، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، دار التراث، ۱۳۸۷ق.
- قاضی عیاض، الشفاء بتعریف حقوق المصطفی، عمان، دارالفیحاء، ۱۴۰۷ق.
- محمدبن احمد ذهبی، تاریخالاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، السیرةالنبویة، چاپ عمر عبدالسلام تدمری، بیروت، ۱۴۱۵/۱۹۹۴.
- محمود ابوریه، اضواء علیالسنة المحمدیة، او، دفاع عنالحدیث، قاهره: دارالمعارف، بیتا، چاپ افست قم، بیتا.
- مسعودی، علی بن الحسین، التنبیه و الاشراف، لیدن، بریل، ۱۸۹۳م.
- مسعودی، مروج، بیروت.
- مقریزی، امتاع الاسماع، به کوشش محمد عبدالحمید، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۲۰ق.
- ورثیلانی، حسن بن محمد، الرحلة الورثیلانیه، قاهره، مکتبة الثقافة الدینیه، ۱۴۲۹ق.
- حسنی، هاشم معروف، سیرةالمصطفی، بیروت، دار التعارف، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶م.
- یعقوبی، تاریخ.
پیوند به بیرون
- منبع مقاله: دانشنامه جهان اسلام
- دائرة المعارف بزرگ اسلامی