پرش به محتوا

حلیمه سعدیه

مقاله متوسط
عدم رعایت شیوه‌نامه ارجاع
کپی‌کاری از منابع خوب
شناسه ارزیابی نشده
از ویکی شیعه
(تغییرمسیر از حلیمه)
حلیمه سعدیه
مادر رضاعی پیامبر اسلام(ص)
مرقد حلیمه سعدیه در بقیع
مرقد حلیمه سعدیه در بقیع
اطلاعات کلی
نسبقبیله سعد بن بکر بن هَوازِن
وفاتقبل از فتح مکه (سال ۸ قمری)
محل دفنبقیع


حلیمه سعدیه، مادر رضاعی پیامبر اکرم(ص). حلیمه پس از برعهده گرفتن شیردهی به پیامبر(ص) آثار خیر و برکت را در زندگی‌اش مشاهده کرد.

پیامبر اکرم(ص) تا ۴ یا ۵ سالگی در قبیله بنی سعد ماند. سیره‌نگاران واقعه ساختگی شق البطن یا شق الصدر را مربوط به این دوران می‌دانند. رسول خدا(ص) به حلیمه به دیده احترام می‌نگریست و در موارد مختلف نسبت به وی بذل و بخشش کریمانه داشت.

زندگی‌نامه

پدر حلیمه، ابو ذُؤَیب عبداللّه بن حارث بن شِجْنَه سَعدی، از قبیله سعد بن بکر بن هَوازِن بود.[۱]

همسر حلیمه، حارث بن عبدالعُزّی نام داشت و کنیه‌اش ابوکبشه بود. ظاهراً یکی از دلایلی که قبیله قریش پیامبر(ص) را ابن‌ابی‌کبشه می‌خواندند، همین بوده است.[۲]

حلیمه پس از ثُوَیبه، کنیز ابولهب که چند روزی به پیامبر(ص) شیر داد، شیردادن به پیامبر اکرم(ص) را برعهده گرفت.[۳]

او پس از ظهور اسلام به خدمت پیامبر(ص) رسید و همراه همسرش اسلام آورد و هر دو با پیامبر(ص) بیعت کردند[۴]

روایات شیرخوارگی

برخی مورخان گفته‌اند مردم مکه کودکانشان را برای آموختن فصاحت به قبایل بادیه‌نشین می‌سپردند. حلیمه در سالی که قحطی بزرگی میان قبیله بنی‌سعد افتاده بود، همراه با نُه تن از زنان قبیله، برای امرار معاش از طریق شیردهی به کودکان قبایل ثروتمند مکه، عازم این شهر شد، اما چون مرکب او از شدت تنگدستی و قحطی ناتوان و لاغر بود، از دیگران عقب افتاد و دیر به مکه رسید. در نتیجه، فقط نوه عبدالمطلب مانده بود که به دلیل یتیم بودنش، کسی حاضر نشده بود به او شیر بدهد، زیرا می‌ترسیدند دستمزد مناسبی دریافت نکنند.[۵]

البته جعفر سبحانی، از تاریخ پژوهان شیعه، گفته است خاندان بنی‌هاشم و شخصیت‌هایی مانند عبدالمطلب، از خاندان نیکوکار قریش بودند، این ویژگی‌ باعث می‌شد اطرافیان و دایگان به یاری‌گری و خدمت به آنها تمایل داشته باشند. بنابراین، این قسمت از تاریخ به نظر وی حقیقتی ندارد و بیشتر جنبه افسانه‌ای دارد. [۶]

به اعتقاد وی علت اينكه او را به ديگر دايگان ندادند، اين بود كه:

حضرت محمد(ص)(نوزاد قریش) از سینه هیچ‌یک از زنان شیر‌ده، شیر نخورد. در نهایت، حلیمه سعدیه او را شیر داد و در این لحظه خانواده عبدالمطلب بسیار خوشحال شدند.[۷]

پیامبر(ص) دوران شیرخوارگی و کودکی‌اش را در میان قبیله بنی سعد بن بکر بن هوازن گذرانده بود، خود را فصیح‌ترین مرد عرب می‌دانست.[۸]

خیر و برکت در زندگانی حلیمه

حلیمه بلافاصله پس از برعهده گرفتن شیردهی به پیامبر(ص)، آثار خیر و برکت را در زندگی‌اش مشاهده کرد. او که بر اثر تنگدستی شیرش کم شده بود و به‌سختی به پسر خود شیر می‌داد، از آن پس به‌راحتی محمد(ص) و پسر خویش را سیر می‌کرد. حتی شتر ضعیف و ناتوانش نیز پُرشیر و نیرومند گشت، به گونه‌ای که هنگام بازگشت، از همراهانش سبقت گرفت و همه با حیرت دلیل آن را جویا می‌شدند و حلیمه همه این‌ها را نتیجه حضور کودک بنی‌هاشم می‌دانست و بارها بدان اشاره می‌کرد.[۹]

اصرار بر نگهداری بیشتر محمد(ص)

پس از آنکه حضرت محمد(ص) به دو سالگی رسید، حلیمه او را از شیر گرفت و به مکه نزد مادرش، آمنه بنت وهب، برد. اما از آنجا که حضور این کودک باعث شده بود که گله گوسفندان حلیمه از دیگر گله‌های قبیله بنی‌سعد پربارتر شود، او ترجیح می‌داد کودک را بیشتر نزد خود نگاه دارد. سرانجام، با اصرار حلیمه و به دلیل شیوع وبا در مکه و ترس آمنه از سرایت بیماری به فرزندش، حلیمه بار دیگر کودک شیرخوار را نزد خود نگاه داشت.[۱۰] حضرت محمد(ص) چهار یا پنج سال در قبیله بنی‌سعدبن بکر بود و آنگاه، حلیمه او را نزد مادر و جدش عبدالمطلب بازگرداند[۱۱]

احترام پیامبر به او

سال‌ها بعد، پس از ازدواج حضرت محمد(ص) با خدیجه، حلیمه نزد او به مکه رفت و از سختی روزگار شکایت کرد. حضرت درباره او با خدیجه صحبت کرد و خدیجه چند گوسفند و شتر به او هدیه داد. گاه پیامبر(ص)، برای احترام، به محض ورود حلیمه عبای خود را بر زمین پهن می‌کرد تا او بر آن بنشیند.[۱۲] پس از جنگ حنین و شکست هوازن، رسول خدا(ص) به احترام حلیمه و پیوندی که با آن قبیله داشت و به درخواست خواهر رضاعی‌اش، شیماء، تمام سهم خود و بنی‌هاشم، از اموال و اسرا، را بخشید و اصحاب نیز، به پیروی از او، همین کار را کردند.[۱۳]

واقعه شق صدر

شقُّ الصدر، یکی از اِرهاص‌های منسوب به حضرت محمد (معجزات مربوط به پیش از بعثت) است[۱۴] که در بیشتر کتاب‌های سیره‌نویسی و حدیثی اهل‌تسنن نقل شده است.[۱۵] در منابع اهل‌سنت آمده است: در دوران کودکی حضرت محمد(ص) که نزد حلیمه زندگی می‌کرد، روزی دو فرشته به شکل انسان نزد او آمدند.[۱۶] آنها سینه‌ پیامبر را شکافتند، سپس لکه سیاه رنگی را از قلب او بیرون کشیدند و قلب را پاک کردند.[۱۷] حلیمه، محمد(ص) را نزد کاهنی برد و کاهن پس از شنیدن سخنان کودک، هشدار داد که او در آینده، دینِ مردم را تغییر خواهد داد.[۱۸] این موضوع باعث نگرانی حلیمه شد و او تصمیم گرفت برای حفظ جان محمد (ص) از خطرات احتمالی، او را نزد مادرش در مکه بازگرداند.[۱۹]

اکثر عالمان شیعه[۲۰] و برخی عالمان اهل‌سنت واقعه شق الصدر را رد کرده‌اند.[۲۱] برخی از نقدهایی که درباره این ماجرا بیان گردیده، عبارت‌اند از: مخالفت با قرآن،[۲۲] بی‌ارتباط‌بودن مکارم اخلاقی با شستشوی ظاهری قلب[۲۳] و تعارض با عصمت پیامبر(ص)[۲۴].

درگذشت

بنا به روایتی حلیمه قبل از فتح مکه (رمضان سال ۸ قمری) وفات یافت. پس از فتح مکه، وقتی پیامبر(ص) با خواهر رضاعی‌اش، شَیماء، دیدار کرد، احوال حلیمه را پرسید و او خبر مرگ حلیمه را به پیامبر(ص) داد. چشمان پیامبر(ص) پر از اشک شد و از بازماندگان او پرسید. سپس، خواهرش از او درخواست عطیه‌ای کرد و پیامبر(ص) نیازش را بر آورده ساخت.[۲۵]

قبر حلیمه سعدیه در قبرستان بقیع

اما روایتی دیگر حاکی از این است که حلیمه پس از غزوه حنین در شوال سال ۸ قمری در جِعِرّانه به حضور پیامبر اکرم(ص) رسید و رسول خدا(ص) به او احترام کرد.[۲۶][۲۷]

به روایتی، حلیمه روزگار خلافت ابوبکر و عمر را درک کرد و آن دو با احترام با وی رفتار می‌کردند.[۲۸]

بقعه

در شمال شرقی بقیع، بقعه‌ای وجود داشت که به حلیمه سعدیه، منسوب بود. منابع پیشین از زمان وفات این بانو و مکان دفن وی سخن نگفته‌اند. تنها قاضی عیاض از دیدار وی با ابوبکر و عمر[۲۹] و مقریزی از وفاتش در روزگار پیامبر و تأثر رسول خدا از مرگ او یاد کرده است.[۳۰]

ابن‌بطوطه از قبر حلیمه در بصره گزارش داده؛ اما در سفرنامه‌های سده‌های اخیر[۳۱]از وجود قبر این بانو در بقیع و در مسیر قبر عثمان بن عفان[۳۲] یاد شده است. بر این قبر، گنبد و بارگاهی ساخته بودند که تاریخ ساخت آن نامعلوم است. درون این بارگاه، ضریحی چوبی بر قبر نصب شده بود.[۳۳] نایب الصدر شیرازی در گزارش سفر حج خود به سال ۱۳۰۵ق از دو بیت شعر ترکی نگاشته شده بر در این بقعه یاد کرده است.[۳۴]

پانویس

  1. ابن‌اسحاق، سیرة ابن‌اسحاق، ۱۴۰۱ق، ص ۲۵؛ ابن‌سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج ۱، ص ۱۱۰؛ ابن‌حبیب، کتاب المُحَبَّر، ۱۳۶۱ق، ص ۱۳۰؛ بلاذری، انساب‌الاشراف، ۲۰۰۰م، ج ۱، ص:۱۰۶.
  2. ابن‌حبیب، ابن‌حبیب، کتاب المُحَبَّر، ۱۳۶۱ق، ص۱۲۹-۱۳۰؛ بلاذری، انساب‌الاشراف، ۲۰۰۰م، ج ۱، ص ۱۰۴.
  3. طبری، تاریخ، ۱۳۸۷ق، ج ۲، ص ۱۵۸؛ ابن‌جوزی، المنتظم فی تاریخ الملوک و الامم، ۱۴۱۲ق، ج ۲، ص ۲۶۰۲۶۱
  4. ابن‌جوزی، المنتظم فی تاریخ الملوک و الامم، ۱۴۱۲ق، ج ۲، ص ۲۷۰.
  5. ابن‌اسحاق، سیرة ابن‌اسحاق، ۱۴۰۱ق، ص۲۶؛ ابن‌سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج ۱، ص۱۱۰-۱۱۱؛ بلاذری، انساب‌الاشراف، ۲۰۰۰م، ج ۱، ص ۱۰۶-۱۰۷؛ طبری، تاریخ، ۱۳۸۷ق، ج ۲، ص ۱۵۸-۱۵۹؛ ابن‌جوزی، المنتظم فی تاریخ الملوک و الامم، ۱۴۱۲ق، ج ۲، ص ۲۶۱.
  6. سبحانی تبریزی، فرازهایی از تاریخ پیامبر اسلام، ۱۳۸۶ش، ص۶۲.
  7. سبحانی تبریزی، فرازهایی از تاریخ پیامبر اسلام، ۱۳۸۶ش، ص۶۲.
  8. ابن‌هشام، السیرة‌النبویة، دار احیاء التراث العربی، ج۱، ص۱۷۶؛ ابن‌سعد، السیرة‌النبویة، ۱۴۱۰ق، ج ۱، ص ۱۱۳؛ ابن‌قتیبه، المعارف، ۱۹۶۹م، ص ۱۳۲.
  9. ابن‌هشام، السیرة‌النبویة، دار احیاء التراث العربی، ج ۱، ص ۱۷۲-۱۷۳؛ ابن‌سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج ۱، ص ۱۱۱، ۱۵۱؛ بلاذری، انساب‌الاشراف، ۲۰۰۰م، ص ۱۰۷؛ طبری، تاریخ، ۱۳۸۷ق، ج ۲، ص ۱۵۹.
  10. ابن‌اسحاق، سیرة ابن‌اسحاق، ۱۴۰۱ق، ص ۲۷؛ ابن‌هشام، السیرة‌النبویة، دار احیاء التراث العربی، ج۱، ص۱۷۳؛ طبری، تاریخ، ۱۳۸۷ق، ج۲، ص۱۵۹-۱۶۰؛ ابن‌جوزی، المنتظم فی تاریخ الملوک و الامم، ۱۴۱۲ق، ج ۲، ص ۲۶۲-۲۶۳.
  11. یعقوبی، ج ۲، ص ۱۰؛ ابن‌قتیبه، المعارف، چاپ ثروت عکاشه، قاهره، ۱۹۶۹م،ص۱۳۲؛ بلاذری، انساب‌الاشراف، چاپ محمود فردوس عظم، دمشق، ۱۹۹۶ق/۲۰۰۰م،ج ۱، ص ۱۰۷؛ مسعودی، التنبیه و الاشراف، لیدن، بریل، ۱۸۹۳م،ص ۲۲۹-۲۳۰
  12. ابن‌جوزی، المنتظم فی تاریخ الملوک و الامم، ۱۴۱۲ق، ج ۲، ص ۲۷۰؛ذهبی، تاریخ‌الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، ۱۴۱۵ق، ص ۴۸.
  13. یعقوبی، تاریخ، ج ۲، ص ۶۳؛ مسعودی،التنبیه و الاشراف، ۱۸۹۳م، ص ۲۲۹؛ ابن‌سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج ۱، ص ۱۱۴-۱۱۵.
  14. فخر رازی، مفاتیح الغیب، ۱۴۲۰ق، ج۳۲، ص۲۰۵؛ بوطی، فقه السیره، دار الفکر، ص۴۰.
  15. عاملی، الصحیح من سیرة النبی الاعظم (ص)، ۱۴۲۶ق، ج۲، ص۱۶۵.
  16. ابن‌اسحاق، کتاب السیر و المغازی، ۱۳۹۸ق، ص۵۱.
  17. ابن‌اسحاق، کتاب السیر و المغازی، ۱۳۹۸ق، ص۵۱.
  18. طبری، تاریخ الامم و الملوک، دار التراث، ج۲، ص۱۶۳.
  19. ابن‌جوزی، المنتظم، ۱۴۱۲ق، ج۲، ص۲۶۷-۲۶۸.
  20. کربلایی پازوکی، «سرگذشت شق صدر النبی از پندار تا حقیقت»، ص۱۱۵.
  21. برای نمونه نگاه کنید به: ابوریه، اضواء علی السنة المحمدیه، ۱۹۹۴م، ص۱۵۸-۱۶۱؛ غزالی، فقه السیره، ۱۴۲۷ق، ص۶۵-۶۶؛ هیکل، حیاة محمد، ۱۴۲۸ق، ص۱۴۲.
  22. ابوریه، اضواء علی السنة المحمدیه، ۱۹۹۴م، ص۱۶۱.
  23. عاملی، الصحیح من سیرة النبی الاعظم (ص)، ۱۴۲۶ق، ج۲، ص۱۶۸.
  24. طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۶، ص۶۰۹.
  25. ابن‌اثیر، الکامل فی‌التاریخ، بیروت ۱۳۸۵-۱۳۸۶/ ۱۹۶۵-۱۹۶۶، چاپ افست، ۱۹۷۹ ۱۹۸۲م.۱۳۹۹-۱۴۰۲، ج ۱، ص ۴۶۰
  26. رجوع کنید به ابن‌اثیر، ۱۹۷۰-۱۹۷۳، ج ۷، ص ۶۹
  27. قس یعقوبی، تاریخ یعقوبی،۱۴۱۳ق، ۱۹۹۳م، ج ۱، ص ۳۸۲، که به‌جای حلیمه، نام شیماء (دختر حلیمه)خواهر رضاعی رسول خدا(ص) را ذکر کرده است.
  28. رجوع کنید به ابن‌سعد،طبقات، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۰ق/۱۹۹۰م.ج ۱، ص ۱۱۴
  29. قاضی عیاض، الشفاء بتعریف حقوق المصطفی، عمان، دارالفیحاء، ۱۴۰۷ق،ج۲، ص۱۱۵.
  30. مقریزی، امتاع الاسماع، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۲۰ق، ج۲، ص۶.
  31. ورثیلانی، الرحلة الورثیلانیه، قاهره، مکتبة الثقافة الدینیه، ۱۴۲۹ق،ج۲، ص۵۳۹؛ جعفر خلیلی، المدخل الی موسوعة العتبات المقدسه، بیروت، الاعلمی، ۱۹۸۷م،ج۳، ص۲۸۲؛ جعفریان، ج۵، ص۴۷۸.
  32. جعفریان، پنجاه سفرنامه حج قاجاری، تهران، نشر علم، ۱۳۸۹ش،ج۵، ص۴۷۸-۴۷۹.
  33. جعفریان، پنجاه سفرنامه حج قاجاری، تهران، نشر علم، ۱۳۸۹ش،ج۵، ص۲۴۲.
  34. جعفریان، پنجاه سفرنامه حج قاجاری، تهران، نشر علم، ۱۳۸۹ش،ج۵، ص۴۷۹.

منابع

  • ابوریه، محمود، اضواء علی السنة المحمدیه، قاهره، دار المعارف، ۱۹۹۴م.
  • ابن‌اثیر، اسدالغابة فی معرفة الصحابة، چاپ محمدابراهیم بنا و محمد احمد عاشور، قاهره، ۱۹۷۰-۱۹۷۳م.
  • ابن‌اثیر، الکامل فی‌التاریخ، بیروت ۱۳۸۵۱۳۸۶/ ۱۹۶۵۱۹۶۶، چاپ افست، ۱۳۹۹۱۴۰۲/ ۱۹۷۹ ۱۹۸۲م.
  • ابن‌اسحاق، سیرة ابن‌اسحاق، چاپ محمد حمیداللّه، قونیه، ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
  • ابن‌اسحاق، محمد، کتاب السیر و المغازی، بیروت، دار الفکر، ۱۳۹۸ق.
  • ابن‌جوزی، المنتظم فی تاریخ الملوک و الامم، چاپ محمد عبدالقادر عطا و مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت، ۱۴۱۲/۱۹۹۲.
  • ابن‌حبیب، کتاب المُحَبَّر، چاپ ایلزه لیثتن اشتتر، حیدرآباد، دکن ۱۳۶۱/۱۹۴۲، چاپ افست بیروت، بی‌تا.
  • ابن‌سعد، محمد، الطبقات الکبری، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۰ق/۱۹۹۰م.
  • ابن‌قتیبه، المعارف، چاپ ثروت عکاشه، قاهره، ۱۹۶۹م.
  • ابن‌هشام، السیرة‌النبویة، چاپ مصطفی سقا، ابراهیم ابیاری، و عبدالحفیظ شلبی، بیروت: داراحیاء التراث العربی، بی‌تا.
  • احمدبن یحیی بلاذری، انساب‌الاشراف، چاپ محمود فردوس عظم، دمشق، ۱۹۹۶ق/۲۰۰۰م.
  • بوطی، محمد سعید رمضان، فقه السیرة دراسات منهجیة علمیة لسیرة المصطفی علیه السلام و ما تنطوی علیه من عظات و مبادی و احکام، بیروت، دار الفکر،‌ بی‌تا.
  • جعفر مرتضی عاملی، الصحیح من سیرة النبی الاعظم صلی‌اللّه‌علیه‌وآله‌وسلم، قم، دار الحدیث، ۱۳۸۵ش.
  • جعفریان، رسول، پنجاه سفرنامه حج قاجاری، تهران، نشر علم، ۱۳۸۹ش.
  • حسنی، هاشم معروف، سیرة‌المصطفی، بیروت، دار التعارف، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶م.
  • خلیلی، جعفر، المدخل الی موسوعة العتبات المقدسه، بیروت، الاعلمی، ۱۹۸۷م.
  • طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تهران، ناصرخسرو، ۱۳۷۲ش.
  • طبری، محمد بن جریر، تاریخ الأمم و الملوک، تحقیق محمد أبو الفضل ابراهیم، بیروت، دارالتراث، ۱۳۸۷ق.
  • عاملی، جعفر مرتضی، الصحیح من سیرة النبی الأعظم (ص)، قم، دار الحدیث، ۱۴۲۶ق.
  • غزالی، محمد، فقه السیره، دمشق، دار القلم، ۱۴۲۷ق.
  • فخر رازی، محمد بن عمر، مفاتیح الغیب، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۲۰ق.
  • قاضی عیاض، الشفاء بتعریف حقوق المصطفی، عمان، دارالفیحاء، ۱۴۰۷ق.
  • کربلایی پازوکی،‌ علی، «سرگذشت شق صدر النبی از پندار تا حقیقت»، در مجله کلام اسلامی، شماره ۳۱، پاییز ۱۳۷۸ش.
  • محمدبن احمد ذهبی، تاریخ‌الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، السیرة‌النبویة، چاپ عمر عبدالسلام تدمری، بیروت، ۱۴۱۵/۱۹۹۴.
  • محمود ابوریه، اضواء علی‌السنة المحمدیة، او، دفاع عن‌الحدیث، قاهره: دارالمعارف، بی‌تا، چاپ افست قم، بی‌تا.
  • مسعودی، علی بن الحسین، التنبیه و الاشراف، لیدن، بریل، ۱۸۹۳م.
  • مسعودی، علی بن حسین، مروج الذهب، بیروت، موسسه اعلمی، ۱۴۲۱ق، ۲۰۰۰م.
  • مقریزی، امتاع الاسماع، به کوشش محمد عبدالحمید، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۲۰ق.
  • ورثیلانی، حسن بن محمد، الرحلة الورثیلانیه، قاهره، مکتبة الثقافة الدینیه، ۱۴۲۹ق.
  • هیکل، محمد حسین، حیاة محمد، قم، المجمع العالمی لاهل البیت، ۱۴۲۸ق.
  • یعقوبی، احمد بن اسحاق، تاریخ الیعقوبی، بیروت موسسه اعلمی، ۱۴۱۳ق، ۱۹۹۳م.
  • سبحانی تبریزی، جعفر، فرازهایی از تاریخ پیامبر اسلام، تهران، مشعر، ۱۳۸۶ش.

پیوند به بیرون