سوره فُرقان بیست و پنجمین سوره و از سورههای مکیقرآن که در جزء هجدهم و نوزدهم قرآن جای گرفته است. فرقان یعنی جداکننده حق از باطل. این سوره بر مباحث توحید، معاد، نبوت و مبارزه با بتپرستی تأکید میکند و در آیات پایانی آن، ویژگیهای مؤمنان راستین آمده است. آیه شصتم آن، سجدهمستحب دارد و از آیات مشهور آن، آیه ۳۰ (مهجوریت قرآن)، ۵۳ (جدایی دریای شور و شیرین) و ۵۹ (خلقت عالَم در شش روز) است.
از بخش های مهم این سوره، تبیین اوصاف عبادالرحمان است که بندگان خاص خدا هستند.
در فضیلت قرائت این سوره از پیامبر(ص) نقل شده است هر کس سوره فرقان را بخواند، در روز قیامت، در حالی مبعوث میشود که به آمدن در قیامت ایمان دارد و هیچ شکی ندارد که آنان که در قبرند، مبعوث میشوند. او همچنین بدون حسابرسی وارد بهشت میشود.
معرفی
نامگذاری
نام فرقان از نخستین آیهسوره گرفته شده و به معنای جداکننده حق و باطل است. در اینجا یعنی قرآن جداکننده حق و باطل است.[۱]
سوره فرقان در مورد حضرت موسی و برادرش هارون سخن میگوید[۴] و قوم نوح را قومی معرفی میکند که پیامبران را تکذیب کردند و در نهایت غرق شدند.[۵] همچنین از قوم عاد، قوم ثمود و اصحاب رَس نام میبرد و آنان را اقوامی معرفی میکند که دچار عذاب الهی شدند. آیه ۴۰ نیز در مورد سرنوشت قوم لوط سخن میگوید.[۶]
محتوا
موضوعاتی که در این سوره مطرح شده است، چنین است: بهانههای مشرکان در پذیرش اسلام و پاسخ قرآن به آنان، مبارزه با شرک، سرگذشت اقوام پیشین، حسرت مردم در قیامت، نشانههای توحید و نمایش عظمت خداوند در طبیعت و مقایسه مؤمنان با کافران؛ اما مهمترین بخش آیات این سوره درباره ویژگیهای «عباد الرحمن» یعنی بندگان راستین خداوند است که از آیه ۶۳ تا پایان سوره را در بر گرفته است.[۷]
پاسخ سوم: آیه ۲۷-۳۱ افسوس کافران در روز قیامت به خاطر مخالفت با پیامبر
پاسخ سوم: آیه ۲۰ همه پیامبران مانند مردم عادی زندگی میکردند
پاسخ سوم: آیه ۵۶-۵۹ دعوت به سوی خدا، تنها هدف پیامبر است
تفسیر برخی آیات
گناه نیکیها را تباه میکند
در تفسیر البرهان ذیل آیه ۲۳ از پیامبر(ص) نقل شده است در روز قیامت گروهی میآیند که کارهای نیکی به بزرگی کوهها دارند؛ اما خداوند اعمالشان را باطل میکند و این به دلیل آن است که هرگاه کار حرامی پیش میآمد، به سوی آن خیز برمیداشتند.[۹] در روایاتی دیگر آمده است غیبت، دنیادوستی، تکبر، خودپسندی، حسد، ریا و نپرداختن زکات موجب باطل شدن و بالانرفتن اعمال میشوند.[۱۰]
پذیرش ولایت اهلبیت، شرط قبولی اعمال
در تفسیر آیه ۲۳، علامه طباطبایی مضمون آیه را بر پایه تمثیل دانستهاست که بیانگر قهر الهى بر جمیع اعمالی است که کفار به منظور سعادت حیات انجام دادهاند و در قیامت خداوند آنها را باطل میسازد، به طورى که اثرى در سعادت زندگى ابدى ایشان نداشته باشد، خداوند در این تمثیل به سلطان قاهری تشبیه شده که وقتى بر دشمن غلبه مىکند اثاث خانه و زندگى اش را مى سوزاند، به طورى که اثرى از آن باقى نماند.و میان این آیه که دلالت مىکند بر حبط اعمال کفار در روز قیامت، با آیاتى که مى فهماند اعمال کفار به خاطر کفر و جرمهایشان در دنیا حبط مىشود، منافاتی نیست ، براى اینکه معناى حبط کردن بعد از مرگ این است که بعد از مرگ، حبط برایشان ظاهر میشود بعد از آنکه در دنیا از درکشان مخفى بود.ـزیرا دنیا ظرف ظهور وآشکار شدن حقایق و نتایج اعمال است نه ظرف تحقق و به وجود آمدن آنها. [۱۱]
در منابع تفسیری روایاتی نقل شدهاست که میگویند شرط قبولی اعمال، پذیرش ولایتاهل بیت(ع) است. سید هاشم بحرانی برخی از این روایات را در البرهان میآورد و مینویسد تعداد این روایات بیش از آن است که به شمارش بیایند.[۱۲] همچنین روایاتی ذیل آیه ۲۷ «وَيَوْمَ يَعَضُّ الظَّالِمُ عَلَىٰ يَدَيْهِ يَقُولُ يَا لَيْتَنِي اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِيلًا» نقل شدهاست که واژه «سبیل» را بر امام علی(ع) تطبیق کردهاند. در روایتی پیامبر اکرم(ص) در تفسیر واژه «جَنبِ الله» در آیه ۵۶ سوره زمر[یادداشت ۱] امام علی(ع) را مصداق این کلمه دانست و فرمود: هُوَ وَصِيِّي،وَ السَّبِيلُ إِلَيَّ مِنْ بَعْدِي» او وصیّ من و راه به سوی من، پس از من است.[۱۳] و نیز در ذیل آیه ۲۸ «يَا وَيْلَتَىٰ لَيْتَنِي لَمْ أَتَّخِذْ فُلَانًا خَلِيلًا» از وصایت حضرت امیرالمؤمنین و غصب ولایت ایشان سخن گفتهاند.[۱۴]
در تفسیر المیزان درباره شأن نزولآیه های ۷تا ۲۰ آمده است: عدهای از کفار نزد پیامبر(ص) رفتند تا با او گفتگو کنند و بگویند اگر مال یا منصب میخواهد به او بدهند؛ اما پیامبر(ص) سخنان آنان را رد کرد و فرمود آنچه آورده به طمع مال و سلطنت و شهرت نیست، بلکه خدا او را مأمور کرده تا بشیر و نذیر باشد و رسالت پروردگار را به آنان برساند و پیامبر(ص)ادامه داد که من رسالت پروردگارم را به شما ابلاغ کردم و برایتان خیر خواهی کردم اینک اگر رسالتم را پذیرا باشید همان بهره شماست در دنیا و آخرت و اگر نپذیرید در برابر فرمان الهی صبر میکنم تا خودش میان من و شما داوری کند. کافران وقتی چنین دیدند گفتند چرا فرشتهای همراه تو نیست تا تو را تصدیق کند یا چرا باغ و قصری نداری تا تو را از بازار بینیاز کند؟ پس خداوند این آیهها (۷تا۲۰) را نازل کرد و در آیه ۲۰ میفرماید من بعضی از شما را مایه امتحان بعضی دیگر قراردادم تا معلوم شود آیا صبر میکنید؟ یعنی اگر میخواستم همه دنیا را در اختیار رسولم میگذاشتم تا دیگر با او مخالفت نکنید.[۱۵]
ترجمه: و پیامبر(ص) گفت: «پروردگارا، قوم من این قرآن را رها کردند».
از آیات مشهور این سورهآیه سیام است[۱۶] که در آن، پیامبر(ص) از مهجوربودن قرآن در میان امتش گلایه میکند. در تفسیر نمونه آمدهاست این شکایت پیامبر امروز نیز ادامه دارد؛ چراکه قرآن به کتابی تشریفاتی تبدیل شدهاست.[۱۷] به اعتقاد علامه طباطبایی در تفسیر المیزان این سخن پیامبر به عنوان شکایت از تمام قومش بلکه از تمام امتِ کافر و گناهکارش در قیامت است. استفاده ازفعل ماضی (وَقَالَ الرَّسُولُ ...) که بیانگر تحقق کاری در زمان گذشته است نشانگر آن است که مهجوريّت قرآن و گلايهى پيامبر در قیامت از امتش قطعى است.[۱۸]امام رضا(ع) در روایتی فرموده که دلیل خواندن قرآن در نماز این است که قرآن از مهجور بودن خارج شود. [۱۹]
ترجمه: و اوست کسی که دو دریا را موجزنان به سوی هم روان کرد: این یکی شیرین [و] گوارا و آن یکی شور [و] تلخ است؛ و میان آن دو، مانع و حریمی استوار قرار داد.
در تفسیر آمده است این آیه یکی دیگر از مظاهر شگفت انگیز قدرت پروردگار را در جهانِ آفرینش ترسیم میکند.[۲۰] در سوره الرحمن (آیه ۱۹ و ۲۰) و نمل (آیه ۶۱) نیز از این دو دریا سخن گفته شده است. در روایتی از امام باقر (ع) آمده است که حرام است بر هریک ازاین دو دریا (رود) که به حریم دیگری تجاوز کند و طعم هم را تغییر بدهند. [۲۱]
ترجمه: همان کسی که آسمانها و زمین، و آنچه را که میان آن دو است، در شش روز آفرید. آنگاه بر عرش استیلا یافت.
از دیگر آیات مشهور این سوره آیه ۵۹ است که میگوید خداوند آسمان و زمین و مابین آن دو را در شش روز آفرید. این آیه با اندکی تفاوتِ در عبارات، در شش سوره دیگر تکرار شدهاست.[۲۲] در آیه نهم سوره فصلت نیز آمدهاست خداوند زمین را در دو روز آفرید. علامه طباطبایی در تفسیر المیزان ذیل آیه نهم فصلت درباره مدت زمان خلقت بحث کرده و مراد از روز را در این آیه، پارهای از زمان دانستهاست.[۲۳] تفسیر نمونه نیز «روز» را «دوران» معنا کردهاست،[۲۴] نه روز به معنای ۲۴ ساعت.
این آیه به دنبال آیه قبل است که به پیامبر(ص)امر شده بود که بر خداوند توکل کند و توکل یعنی وکیل گرفتن و وکالت وقتی تحقق پیدا میکند که وکیل زنده و عالم باشدکه در آیه ۵۸ به حیات وعلم خداوند اشاره شد(وَ تَوَكَّلْ عَلَى الْحَيِّ الَّذِي لَا يَمُوتُ وَ سَبِّحْ بِحَمْدِهِ ۚوَ كَفَىٰ بِهِ بِذُنُوبِ عِبَادِهِ خَبِيرًا ترجمه: و توکّل کن بر آن زندهای که هرگز نمیمیرد؛ و تسبیح و حمد او را بجا آور؛ و همین بس که او از گناهان بندگانش آگاه است!) و نیز وکالت متوقف است بر این که وکیل سلطه بر حکم و تصرف داشته باشد که آیه ۵۹ با ذکر خالقیت خداوند و استیلا بر عرش و تدبیر نظام هستی آن را بیان کردهاست.[۲۵]
چون در آیه ۶۰ خداوند به کفار فرمود برای رحمان سجده کنید و آنان از روی استکبار و به قصد اهانت به اسم کریمِ «الرحمان» گفتند رحمان چیست؟ در این آیات در نقطه مقابل آن کفار، مؤمنان را به عنوان بندگانِ خدای رحمان(عِبَادُ الرَّحْمَٰن) معرفی کردهاست و در حقیقت تکمیل آیات گذشته است که مشرکان لجوج هنگامی که نام خداوند رحمان برده میشد از سر استهزاء و غرور میگفتند: رحمان چیست؟ [۲۶]
در اين آيات، دوازده صفت از صفات ويژهى «عِبادُ الرَّحْمنِ» بيان شده كه بعضى اعتقادى، بعضى اجتماعى و بعضى اخلاقى است.[۲۷] برخی ویژگیهای مربوط به زندگی آنها در میان مردم و برخی مربوط به خلوتشان در شب و با خدای خویش است. [۲۸]
۹-پرهیز از شهادت دادن به باطل و نیز حضور و شرکت کردن در مجالس باطل.(آیه۷۲) در آیه دو احتمال است اگر زور درآیه به معنای دروغ باشد احتمال اول و اگر به معنای لهو باشد احتمال دوم صحیح است.
۱۰- پرهیز از آلوده شدن به لغو و بیهودگی و پاک نگاه داشتن خویش از حضور در محافل گناه.(آیه۷۲)
۱۱-تفکر و تعقل در آیات پروردگار (حکمتها و موعظههای نیکو). ( آیه۷۳)
۱۲-در خواست همسر و نسل و خانواده شایسته و پیشتاز در خوبیها.(آیه ۷۴) [۲۹]
إِلَّا مَنْ تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ عَمَلًا صَالِحًا فَأُولَٰئِكَ يُبَدِّلُ اللهُ سَيِّئَاتِهِمْ حَسَنَاتٍ ۗ وَكَانَ الله، غَفُورًا رَحِيمًا آیه ۷۰ (ترجمه: مگر کسانی که توبه کنند و ایمان آورند و عمل صالح انجام دهند، که خداوند گناهان آنان را به حسنات مبدّل میکند؛ و خداوند همواره آمرزنده و مهربان بوده است.)
در آیات ۶۸و ۶۹ به عذاب توأم با خواری گناهکاران (مشرکان و زناکاران و قاتلان انسانهای بیگناه) اشاره شد و در این آیه توبه و ایمان و عمل صالح را شرط رهایی از عذاب دوزخ دانستهاست. توبه همان بازگشت از معصیت است که کمترین مرتبهاش پشیمانی از گناه است و ایمان هم در توبه از شرک لازم است چون بدون ایمان، توبه از شرک تحقق ندارد و عمل صالح هم شرط تثبیت توبه است که با آن توبه نصوح تحقق مییابد.با تحقق این توبه خداوند سیئات(گناهان) این افراد را به حسنات(کارهای نیک) تبدیل میکند و منظور از تبدیل این است که چون گناهان از ذات انسانهایی صادر میشود که ذاتشان پاک و طاهر و سعادتمند نیست؛ یا سراسر وجودشان شقاوت و ناپاکی است و یا بهرهای از آنها را دارند این افراد اگر توبه کنند وبا ایمان و عمل صالح جان و ذات خود را بیارایند ذاتشان سعادتمند و پاک و مشمول مغفرت و رحمت الهی میشوند و از آثار گناهان که عذاب دوزخ و خواری در آن بود رهایی مییابند. [۳۰] در روایتی از پیامبر(ص) محبت اهلبیت(ع) از عواملی دانسته شده که در قیامت به سبب آن سیئات تبدیل به حسنات میشود و نیز امام صادق(ع) زائر امام حسین(ع) از کسانی دانسته است که مشمول این تبدیل قرار میگیرد و به فرشتگان مأمور ثبت اعمال (هرگاه میخواهند برای زائر حسین گناهی ثبت کنند)گفته میشود که دست نگاه دارند و هر گاه کار نیکی انجام میدهد به آنان می گویندکه ثبتش کنند.[۳۱]
قُلْ مَا يَعْبَأُ بِكُمْ رَبِّي لَوْلَا دُعَاؤُكُمْ ۖ فَقَدْ كَذَّبْتُمْ فَسَوْفَ يَكُونُ لِزَامًا آیه ۷۷(ترجمه: بگو: اگر پروردگار من شما را به طاعت خويش نخوانده بود به شما نمىپرداخت، كه شما تكذيب كردهايد و كيفرتان همراهتان خواهد بود.)
آیه پایانی سوره بازگشت به همان غرض اصلی سوره است که رد تکذیب و انکار مشرکان نسبت به پیامبر و قرآن است در این آیه نیز قرآن به مشرکان تاکید میکند که چون پیامبر را تکذیب کردید هیچ جایگاه و منزلتی در نزد خداوند ندارید و کیفر این تکذیب دامنگیرتان خواهد بود و امید به هیچ خیری در شما نیست و این که خداوند شما را به دین و ایمان فراخوانده برای این است که حجت را بر شما تمام کند شاید شما از تکذیبتان برگردید. [۳۲] هر چند برخی از مفسران ماننند علامه طباطبایی دُعَاؤُكُمْ را به معنای فراخواندن به دین و ایمان دانستهاند اما بسیاری دیگر از مفسران ومترجمان آن را به دعا و زاری و توبه تفسیر کردهاند. [۳۳]
درباره فضیلت تلاوت این سوره، در تفسیر مجمع البیان آمده است پیامبر(ص) فرمودند هر کس سوره فرقان را بخواند، در روز قیامت، در حالی مبعوث میشود که به آمدن در قیامت ایمان دارد و هیچ شکی ندارد که آنان که در قبرند، مبعوث میشوند. وی همچنین بدون حسابرسی وارد بهشت میشود.[۳۴] همچنین شیخ صدوق مینویسد امام کاظم(ع) فرمودند قرائت سوره فرقان را رها مکن، زیرا هر کس سوره فرقان را در شب تلاوت کند، خداوند هیچ وقت او را عذاب نمیکند و از او حسابرسی نمیکند و او را در فردوس اعلی منزل میدهد.[۳۵]
آیات الاحکام
آیه ۴۸ سوره فرقان را جزو آیات الاحکام برشمردهاند. گفته شده است از این آیه، پاکبودن (طاهر) و پاککننده بودنِ (مطهِّربودن) آب برداشت میشود: «وَأَنزَلْنَا مِنَ السَّمَاءِ مَاءً طَهُورًا: از آسمان، آبی پاک فرود آوردیم».[۳۶]تفسیر المیزان طهور را صیغه مبالغه دانسته که به معنای چیزی است که هم خودش طاهر و پاک است و هم غیر خودش را پاک می کند. [۳۷]
﴿به نام خداوند رحمتگر مهربان. بزرگ [و خجسته] است کسی که بر بنده خود فرقان [=کتاب جداسازنده حق از باطل] را نازل فرمود تا برای جهانیان هشداردهندهای باشد ١﴾
﴿همان کس که فرمانروایی آسمانها و زمین از آن اوست و فرزندی اختیار نکرده و برای او شریکی در فرمانروایی نبوده است و هر چیزی را آفریده و بدان گونه که درخور آن بوده اندازهگیری کرده است ٢﴾
﴿و به جای او خدایانی برای خود گرفتهاند که چیزی را خلق نمیکنند و خود خلق شدهاند و برای خود نه زیانی را در اختیار دارند و نه سودی را و نه مرگی را در اختیار دارند و نه حیاتی و نه رستاخیزی را ٣﴾
﴿و کسانی که کفر ورزیدند گفتند این [کتاب] جز دروغی که آن را بربافته [چیزی] نیست و گروهی دیگر او را بر آن یاری کردهاند و قطعا [با چنین نسبتی] ظلم و بهتانی به پیش آوردند ٤﴾
﴿بزرگ [و خجسته] است کسی که اگر بخواهد بهتر از این را برای تو قرار میدهد باغهایی که جویبارها از زیر [درختان] آن روان خواهد بود و برای تو کاخها پدیدمیآورد ١٠﴾
﴿میگویند منزهی تو ما را نسزد که جز تو دوستی برای خود بگیریم ولی تو آنان و پدرانشان را برخوردار کردی تا [آنجا که] یاد [تو] را فراموش کردند و گروهی هلاکشده بودند ١٨﴾
﴿قطعا [خدایانتان] در آنچه میگفتید شما را تکذیب کردند در نتیجه نه میتوانید [عذاب را از خود] دفع کنید و نه [خود را] یاری نمایید و هر کس از شما شرک ورزد عذابی سهمگین به او میچشانیم ١٩﴾
﴿و پیش از تو پیامبران [خود] را نفرستادیم جز اینکه آنان [نیز] غذا میخوردند و در بازارها راه میرفتند و برخی از شما را برای برخی دیگر [وسیله] آزمایش قرار دادیم آیا شکیبایی میکنید و پروردگار تو همواره بیناست ٢٠﴾
﴿و کسانی که کافر شدند گفتند چرا قرآن یکجا بر او نازل نشده است این گونه [ما آن را به تدریج نازل کردیم] تا قلبت را به وسیله آن استوار گردانیم و آن را به آرامی [بر تو] خواندیم ٣٢﴾
﴿و قوم نوح را آنگاه که پیامبران [خدا] را تکذیب کردند غرقشان ساختیم و آنان را برای [همه] مردم عبرتی گردانیدیم و برای ستمکاران عذابی پر درد آماده کردهایم ٣٧﴾
﴿چیزی نمانده بود که ما را از خدایانمان اگر بر آن ایستادگی نمیکردیم منحرف کند و هنگامی که عذاب را میبینند به زودی خواهند دانست چه کسی گمراهتر است ٤٢﴾
﴿همان کسی که آسمانها و زمین و آنچه را که میان آن دو است در شش روز آفرید آنگاه بر عرش استیلا یافت رحمتگر عام [اوست] در باره وی از خبرهای بپرس [که میداند ٥٩﴾
﴿و چون به آنان گفته شود [خدای] رحمان را سجده کنید میگویند رحمان چیست آیا برای چیزی که ما را [بدان] فرمان میدهی سجده کنیم و بر رمیدنشان میافزاید ٦٠﴾
﴿و کسانیاند که با خدا معبودی دیگر نمیخوانند و کسی را که خدا [خونش را] حرام کرده است جز به حق نمیکشند و زنا نمیکنند و هر کس اینها را انجام دهد سزایش را دریافت خواهد کرد ٦٨﴾
﴿بگو اگر دعای شما نباشد پروردگارم هیچ اعتنایی به شما نمیکند در حقیقت شما به تکذیب پرداختهاید و به زودی [عذاب بر شما] لازم خواهد ٧٧﴾
﴿به نام خداوند رحمتگر مهربان. بزرگ [و خجسته] است کسی که بر بنده خود فرقان [=کتاب جداسازنده حق از باطل] را نازل فرمود تا برای جهانیان هشداردهندهای باشد ١ همان کس که فرمانروایی آسمانها و زمین از آن اوست و فرزندی اختیار نکرده و برای او شریکی در فرمانروایی نبوده است و هر چیزی را آفریده و بدان گونه که درخور آن بوده اندازهگیری کرده است ٢ و به جای او خدایانی برای خود گرفتهاند که چیزی را خلق نمیکنند و خود خلق شدهاند و برای خود نه زیانی را در اختیار دارند و نه سودی را و نه مرگی را در اختیار دارند و نه حیاتی و نه رستاخیزی را ٣ و کسانی که کفر ورزیدند گفتند این [کتاب] جز دروغی که آن را بربافته [چیزی] نیست و گروهی دیگر او را بر آن یاری کردهاند و قطعا [با چنین نسبتی] ظلم و بهتانی به پیش آوردند ٤ و گفتند افسانههای پیشینیان است که آنها را برای خود نوشته و صبح و شام بر او املا میشود ٥ بگو آن را کسی نازل ساخته است که راز نهانها را در آسمانها و زمین میداند و هموست که همواره آمرزنده مهربان است ٦ و گفتند این چه پیامبری است که غذا میخورد و در بازارها راه میرود چرا فرشتهای به سوی او نازل نشده تا همراه وی هشداردهنده باشد ٧ یا گنجی به طرف او افکنده نشده یا باغی ندارد که از [بار و ب ر] آن بخورد و ستمکاران گفتند جز مردی افسونشده را دنبال نمیکنید ٨ بنگر چگونه برای تو م ث لها زدند و گمراه شدند در نتیجه نمیتوانند راهی بیابند ٩ بزرگ [و خجسته] است کسی که اگر بخواهد بهتر از این را برای تو قرار میدهد باغهایی که جویبارها از زیر [درختان] آن روان خواهد بود و برای تو کاخها پدیدمیآورد ١٠ [نه] بلکه [آنها] رستاخیز را دروغ خواندند و برای هر کس که رستاخیز را دروغ خوان د آتش سوزان آماده کردهایم ١١ چون [دوزخ] از فاصلهای دور آنان را ببیند خشم و خروشی از آن میشنوند ١٢ و چون آنان را در تنگنایی از آن به زنجیر کشیده بیندازند آنجاست که مرگ [خود] را میخواهند ١٣ امروز یک بار هلاک [خود] را مخواهید و بسیار هلاک [خود] را بخواهید ١٤ بگو آیا این [عقوبت] بهتر استیا بهشت جاویدان که به پرهیزگاران وعده داده شده است که پاداش و سرانجام آنان است ١٥ جاودانه هر چه بخواهند در آنجا دارند پروردگار تو مسؤول [تحقق] این وعده است ١٦ و روزی که آنان را با آنچه به جای خدا میپرستند محشور میکند پس میفرماید آیا شما این بندگان مرا به بیراهه کشاندید یا خود گمراه شدند ١٧ میگویند منزهی تو ما را نسزد که جز تو دوستی برای خود بگیریم ولی تو آنان و پدرانشان را برخوردار کردی تا [آنجا که] یاد [تو] را فراموش کردند و گروهی هلاکشده بودند ١٨ قطعا [خدایانتان] در آنچه میگفتید شما را تکذیب کردند در نتیجه نه میتوانید [عذاب را از خود] دفع کنید و نه [خود را] یاری نمایید و هر کس از شما شرک ورزد عذابی سهمگین به او میچشانیم ١٩ و پیش از تو پیامبران [خود] را نفرستادیم جز اینکه آنان [نیز] غذا میخوردند و در بازارها راه میرفتند و برخی از شما را برای برخی دیگر [وسیله] آزمایش قرار دادیم آیا شکیبایی میکنید و پروردگار تو همواره بیناست ٢٠ و کسانی که به لقای ما امید ندارند گفتند چرا فرشتگان بر ما نازل نشدند یا پروردگارمان را نمیبینیم قطعا در مورد خود تکبر ورزیدند و سختسرکشی کردند ٢١ روزی که فرشتگان را ببینند آن روز برای گناهکاران بشارتی نیست و میگویند دور و ممنوع [آید از رحمتخدا ٢٢ و به هر گونه کاری که کردهاند میپردازیم و آن را [چون] گ ردی پراکندهمیسازیم ٢٣ آن روز جایگاه اهل بهشت بهتر و استراحتگاهشان نیکوتر است ٢٤ و روزی که آسمان با ابری سپید از هم میشکافد و فرشتگان نزول یابند ٢٥ آن روز فرمانروایی بحق از آن [خدای] رحمان است و روزی است که بر کافران بسی دشوار است ٢٦ و روزی است که ستمکار دستهای خود را میگزد [و] میگوید ای کاش با پیامبر راهی برمیگرفتم ٢٧ ای وای کاش فلانی را دوست [خود] نگرفته بودم ٢٨ او [بود که] مرا به گمراهی کشانید پس از آنکه قرآن به من رسیده بود و شیطان همواره فروگذارنده انسان است ٢٩ و پیامبر [خدا] گفت پروردگارا قوم من این قرآن را رها کردند ٣٠ و این گونه برای هر پیامبری دشمنی از گناهکاران قرار دادیم و همین بس که پروردگارت راهبر و یاور توست ٣١ و کسانی که کافر شدند گفتند چرا قرآن یکجا بر او نازل نشده است این گونه [ما آن را به تدریج نازل کردیم] تا قلبت را به وسیله آن استوار گردانیم و آن را به آرامی [بر تو] خواندیم ٣٢ و برای تو م ث لی نیاوردند مگر آنکه [ما] حق را با نیکوترین بیان برای تو آوردیم ٣٣ کسانی که به رو درافتاده به سوی جهنم رانده میشوند آنان بدترین جای و گمترین راه را دارند ٣٤ و به یقین [ما] به موسی کتاب [آسمانی] عطا کردیم و برادرش هارون را همراه او دستیار[ش] گردانیدیم ٣٥ پس گفتیم هر دو به سوی قومی که نشانههای ما را به دروغ گرفتند بروید پس [ما] آنان را به سختی هلاک نمودیم ٣٦ و قوم نوح را آنگاه که پیامبران [خدا] را تکذیب کردند غرقشان ساختیم و آنان را برای [همه] مردم عبرتی گردانیدیم و برای ستمکاران عذابی پر درد آماده کردهایم ٣٧ و [نیز] عادیان و ثمودیان و اصحاب ر س و نسلهای بسیاری میان این [جماعتها] را [هلاک کردیم ٣٨ و برای همه آنان م ث لها زدیم و همه را زیر و ز ب ر کردیم ٣٩ و قطعا بر شهری که باران بلا بر آن بارانده شد گذشتهاند مگر آن را ندیدهاند [چرا] ولی امید به زندهشدن ندارند ٤٠ و چون تو را ببینند جز به ریشخندت نگیرند [که] آیا این همان کسی است که خدا او را به رسالت فرستاده است ٤١ چیزی نمانده بود که ما را از خدایانمان اگر بر آن ایستادگی نمیکردیم منحرف کند و هنگامی که عذاب را میبینند به زودی خواهند دانست چه کسی گمراهتر است ٤٢ آیا آن کس که هوای [نفس] خود را معبود خویش گرفته است دیدی آیا [میتوانی] ضامن او باشی ٤٣ یا گمان داری که بیشترشان میشنوند یا میاندیشند آنان جز مانند ستوران نیستند بلکه گمراهترند ٤٤ آیا ندیدهای که پروردگارت چگونه سایه را گسترده است و اگر میخواست آن را ساکن قرار میداد آنگاه خورشید را بر آن دلیل گردانیدیم ٤٥ سپس آن [سایه] را اندک اندک به سوی خود بازمیگیریم ٤٦ و اوست کسی که شب را برای شما پوششی قرار داد و خواب را [مایه] آرامشی و روز را زمان برخاستن [شما] گردانید ٤٧ و اوست آن کس که بادها را نویدی پیشاپیش رحمتخویش [=باران] فرستاد و از آسمان آبی پاک فرود آوردیم ٤٨ تا به وسیله آن سرزمینی پژمرده را زنده گردانیم و آن را به آنچه خلق کردهایم از دامها و انسانهای بسیار بنوشانیم ٤٩ و قطعا آن [پند] را میان آنان گوناگون ساختیم تا توجه پیدا کنند و[لی] بیشتر مردم جز ناسپاسی نخواستند ٥٠ و اگر میخواستیم قطعا در هر شهری هشداردهندهای برمیانگیختیم ٥١ پس از کافران اطاعت مکن و با [الهام گرفتن از] قرآن با آنان به جهادی بزرگ بپرداز ٥٢ و اوست کسی که دو دریا را موجزنان به سوی هم روان کرد این یکی شیرین [و] گوارا و آن یکی شور [و] تلخ است و میان آن دو مانع و حریمی استوار قرار داد ٥٣ و اوست کسی که از آب بشری آفرید و او را [دارای خویشاوندی] نسبی و دامادی قرار داد و پروردگار تو همواره تواناست ٥٤ و غیر از خدا چیزی را میپرستند که نه سودشان میدهد و نه زیانشان میرساند و کافر همواره در برابر پروردگار خود همپشت [شیطان] است ٥٥ و تو را جز بشارتگر و بیمدهنده نفرستادیم ٥٦ بگو بر این [رسالت] اجری از شما طلب نمیکنم جز اینکه هر کس بخواهد راهی به سوی پروردگارش [در پیش] گیرد ٥٧ و بر آن زنده که نمیمیرد توکل کن و به ستایش او تسبیح گوی و همین بس که او به گناهان بندگانش آگاه است ٥٨ همان کسی که آسمانها و زمین و آنچه را که میان آن دو است در شش روز آفرید آنگاه بر عرش استیلا یافت رحمتگر عام [اوست] در باره وی از خبرهای بپرس [که میداند ٥٩ و چون به آنان گفته شود [خدای] رحمان را سجده کنید میگویند رحمان چیست آیا برای چیزی که ما را [بدان] فرمان میدهی سجده کنیم و بر رمیدنشان میافزاید ٦٠ [فرخنده و] بزرگوار است آن کسی که در آسمان برجهایی نهاد و در آن چراغ و ماهی نوربخش قرار داد ٦١ چو اوست کسی که برای هر کس که بخواهد عبرت گیرد یا بخواهد سپاسگزاری نماید شب و روز را جانشین یکدیگر گردانید ٦٢ و بندگان خدای رحمان کسانیاند که روی زمین به نرمی گام برمیدارند و چون نادانان ایشان را طرف خطاب قرار دهند به ملایمت پاسخ میدهند ٦٣ و آنانند که در حال سجده یا ایستاده شب را به روز میآورند ٦٤ و کسانی اند که میگویند پروردگارا عذاب جهنم را از ما بازگردان که عذابش سخت و دایمی است ٦٥ و در حقیقت آن بد قرارگاه و جایگاهی است ٦٦ و کسانی اند که چون انفاق کنند نه ولخرجی میکنند و نه تنگ میگیرند و میان این دو [روش] حد وسط را برمیگزینند ٦٧ و کسانیاند که با خدا معبودی دیگر نمیخوانند و کسی را که خدا [خونش را] حرام کرده است جز به حق نمیکشند و زنا نمیکنند و هر کس اینها را انجام دهد سزایش را دریافت خواهد کرد ٦٨ برای او در روز قیامت عذاب دو چندان میشود و پیوسته در آن خوار میماند ٦٩ مگر کسی که توبه کند و ایمان آورد و کار شایسته کند پس خداوند بدیهایشان را به نیکیها تبدیل میکند و خدا همواره آمرزنده مهربان است ٧٠ و هر کس توبه کند و کار شایسته انجام دهد در حقیقت به سوی خدا بازمیگردد ٧١ و کسانیاند که گواهی دروغ نمیدهند و چون بر لغو بگذرند با بزرگواری میگذرند ٧٢ و کسانیاند که چون به آیات پروردگارشان تذکر داده شوند کر و کور روی آن نمیافتند ٧٣ و کسانی اند که میگویند پروردگارا به ما از همسران و فرزندانمان آن ده که مایه روشنی چشمان [ما] باشد و ما را پیشوای پرهیزگاران گردان ٧٤ اینانند که به پاس آنکه صبر کردند غرفه[های بهشت را] پاداش خواهند یافت و در آنجا با سلام و درود مواجه خواهند شد ٧٥ در آنجا جاودانه خواهند ماند چه خوش قرارگاه و مقامی ٧٦ بگو اگر دعای شما نباشد پروردگارم هیچ اعتنایی به شما نمیکند در حقیقت شما به تکذیب پرداختهاید و به زودی [عذاب بر شما] لازم خواهد ٧٧﴾