عقل اول یا صادر اول، عنوانی ناظر به اولین مخلوق خدا در فلسفه مشاء است که مبتنی بر قاعده الواحد و عدم امکان صدور کثرت به نحو مستقیم از ناحیه علت واحد و بسیط است.

هر چند قرآن، تصریحی در ماهیت اولین مخلوق ندارد، اما طیف گسترده‌ای از روایات شیعی و سنی از ماهیت این موجود با تعابیری چون عقل، نور، قلم و ارواح اهل‌بیت(ع) یاد کرده‌اند که فلاسفه آنها را قابل تطبیق بر مفهوم عقل اول می‌دانند.

فیلسوفان حکمت اشراق و حکمت متعالیه نیز با قبول قاعده الواحد و سنخیت میان علت و معلول، همسو با حکماء مشاء، اصل وجود عقل اول را می‌پذیرند؛ اما سلسله عقول را منحصر در عقول طولی نمی‌دانند.

مسئله عقل اول، صرفاً جنبه فلسفی نداشته و مورد توجه مفسران قرآن، عارفان اسلامی و حتی شاعران نیز قرار گرفته است.

معناشناسی

عقل اول، به معنای اولین مخلوق خداوند بوده و مبتنی بر دیدگاه حکمت مشاء، از چگونگی صدور کثرات از ذات خداوند است.[۱] مفهوم عقل در نظریه عقل اول، به‌معنای عقل ادراکی انسان نبوده و ناظر به موجود مجرد غیرمادی است.[۲]

از منظر فیلسوفان مشاء، معلول خاص، فقط از علت خاص، سر می‌زند و علت خاص، تنها معلولی خاص را به وجود می‌آورد که از آن با عنوان اصل سنخیت میان علت و معلول یاد می‌کنند.[۳] ازاین‌رو، اگر علت فاعلی واحد بسیط باشد و هیچ گونه جزء و ابعادی نداشته باشد، صدور کثرت به صورت مستقیم از آن محال است.[۴]

در حکمت مشاء، اثبات وجود عقل اول بر قاعده الواحد استوار است[۵] و گویای این حقیقت است که از علت واحد بسیط جز یک معلول به نحو بلاواسطه صادر نمی‌شود که از این معلول بی‌واسطه با عناوینی چون «عقل اول» و «صادر اول» یاد می‌کنند.[۶]

جایگاه و اهمیت

مسئله اولین مخلوق خداوند، جایگاه ممتازی در فلسفه اسلامی داشته و علاوه بر آن نحله‌های دیگر فکری نظیر عرفان اسلامی و تفسیر قرآن نیز بدان پرداخته‌اند.[۷]

از نظر منابع نقلی، هر چند برخی فلاسفه، آیه ۵۰ از سوره قمر را اشاره‌ای بر قاعده الواحد و مسئله عقل اول دانسته‌اند،[۸] اما به بیان برخی، قرآن کریم، در اینکه خلقت با کدام مخلوق آغاز شده‌ است، تصریحی ندارد.[۹] این در حالی است که علاوه بر رویکردهای فلسفی، مسئله اولین مخلوق خدا، مورد توجه روایات شیعی بسیاری قرار گرفته‌ است.[۱۰] در این خصوص مناقشاتی نیز از سوی برخی همچون ابوالبرکات بغدادی و فخرالدین رازی، صورت گرفته و معتقدند باور به عقل اول، به معنای نفی علیت خدا برای سایر عقول و اجسام و عالم ماده است.[۱۱]

مصادیق عقل اول در روایات

در منابع روایی، از حقایق متعددی به عنوان اولین مخلوق خدا یاد شده‌ است:

  • عقل: در بعضی از منابع روایی شیعی[۱۲] و منابع سنّی،[۱۳] عقل، به عنوان اولین مخلوق معرفی شده‌ است که هر چند برخی در سند روایت اهل سنّت، مناقشه کرده‌اند؛[۱۴] اما شیخ صدوق روایت شیعی آن را که به حدیث جنود عقل و جهل مشهور است، به صورت مسند به امام صادق(ع) نسبت داده‌ است.[۱۵] در تفسیر این روایت، برخی همچون ملاصدرا[۱۶] به نظریه فلسفی «عقل اول» روی آورده‌اند.
  • نور: در پاره‌ای از روایات، اولین مخلوق را نور معرفی می‌کند که در قالب «نورالانوار»،[۱۷] «اشباح نور» و «ظلّ نور»،[۱۸] «نور محمد(ص)»،[۱۹] «نور نبیک»[۲۰] و «نوری»[۲۱] بیان شده‌ است. برخی همچون میرداماد،[۲۲] ملاصدرا[۲۳] و فیض کاشانی[۲۴] مراد از «نور» در این روایات را همان عقل اول دانسته‌اند. مجلسی نیز به جهت تردیدی که نسبت به سند و صدور این روایات دارد، راه جمع را در پیش گرفته و مراد از عقل را نور پیامبر اکرم(ص) می‌داند.[۲۵]
  • قلم: در گروهی از منابع روایی شیعی[۲۶] و سنّی[۲۷] قلم، به عنوان اولین مخلوق معرفی شده‌ است. به گفته فخررازی[۲۸] و مجلسی،[۲۹] برخی حکما مراد از قلم در این روایات را همان عقل دانسته‌اند. ملاصدرا نیز با تصریح بر یکی بودن آن با عقل اول، وجه نامیدن عقل به قلم را بیان کرده‌ است.[۳۰]

در روایات شیعی، از حقایق دیگری چون ارواح اهل بیت(ع)[۳۱] و مشیت[۳۲]نیز به عنوان اولین مخلوق یاد شده‌ است.

دیدگاه‌های فلسفی

مخلوق اول در فلسفه یونان (پیش از اسلام) نیز مورد بحث بوده است. بحث چگونگی آغاز آفرینش، در میان فیلسوفان یونانی، با مباحثی دربارهٔ مادة المواد آغاز شد.[۳۳] در باور فیلون (فیلسوف یهودی، اهل اسکندریه)، اولین صادر از خدا کلمه است که واسطه بین خدا و عالم بوده و روح صادر از کلمه، روح عالم به‌شمار می‌رود.[۳۴] در نگاه افلوطین (فیلسوف یونانی، اهل مصر)، پس از مرتبه اَحَد[۳۵] وجودی عقلی و بدون واسطه قرار دارد که واسطه میان احد و عالم خلقت است.[۳۶]

دیدگاه‌های مکاتب فلسفه اسلامی دربارهٔ عقل اول عبارتند از:

حکمت مشاء

فلاسفه مشاء، اثبات کرده‌اند که خدا فقط یک معلول مستقیم دارد که از جنس عقول بوده و آن عقل، منشأ پیدایش عقول دیگر و اجسام سماوی است.[۳۷] ترتیب این عقول، در یک زنجیره طولی و نزولی به پیدایش عالم طبیعت منتهی شده‌ است.[۳۸]

از نظر ایشان، عقل اول، اگر چه یک واحد شخصی است، اما نوعی کثرت در آن وجود دارد که موجب امکان صدور کثیر از آن می‌شود؛ برخلاف واجب الوجود که هیچ کثرتی در ذاتش راه ندارد.[۳۹]

در نگاه فیلسوفان مشاء، عقل اول هم نسبت به خداوند آگاهی داشته و هم نسبت به ذات خود. از آن جهت که منتسب به ذات حق می‌گردد، واحد بوده و از جهت انتساب به ذات خود، موجب کثرت می‌گردد.[۴۰]

حکمت اشراق

اشراقیان، با قبول قاعده الواحد،[۴۱] اصل ترتیب نظام وجودی در حکمت مشاء را پذیرفته و معتقدند که اولین چیزی که از خداوند صادر شده است عقلی از سنخ نور بوده[۴۲] که از آن با عنوان نور اول یا نور اقرب یاد می‌شود.[۴۳]

نور اول، از آن جهت که بلاواسطه از نورالانوار صادر شده است[۴۴] وجود بسیطی است که سرحد شرف ممکنات بوده[۴۵] و قابل تطبیق با اصطلاح بهمن در سنت فهلوی است.[۴۶] فیلسوفان اشراقی، بر این باورند که عقول و نفوس طولیه و عرضیه بی‌عد و حصر بوده و جهات متکثره به مراتب بیش از آن چیزی است که مشائیان باور دارند.[۴۷]

حکمت متعالیه

ملاصدرا نیز با قبول قاعده الواحد، نظریه عقول مشائی را می‌پذیرد؛ اما همچون مکتب اشراق، آن را منحصر در عقول طولی نمی‌داند.[۴۸] از نظر وی، اولین چیزی که از خداوند صادر می‌شود، باید وجودی منبسط و اشرف مخلوقات باشد و از آن جهت که هر موجود دیگری غیر از عقل (نظیر نفس، طبایع مادی و صور مقداریه)، آمیخته به عدم است، پس اولین صادر عقل است.[۴۹]

دیدگاه عرفان اسلامی

محی الدین عربی با دیدگاه فلاسفه در مسئله عقل اول موافق است؛ اما به کثرت عقول تصریح ندارد.[۵۰] به باور وی، جهان هستی از «هباء» آغاز می‌شود که در آن هیچ چیز به پذیرش حق، نزدیک‌تر از حقیقت محمدی که عقل نام دارد، نیست.[۵۱] همچنین به موجودی به نام «عنصر اعظم» اشاره دارد که کامل‌ترین موجود در جهان است و خداوند با توجه به آن عقل را آفریده است.[۵۲]

از عقل اول، در عرفان اسلامی به «تجلی اول»[۵۳] و «قلم اعلی»[۵۴] نیز یاد شده است.

عقل اول در شعر فارسی

عقل اول در اشعار فارسی نیز بازتاب داشته که در اینجا به برخی از آن اشاره می‌شود:

عبید زاکانی[۵۵]

پیش از آن کین کار بر این سقف مینا کرده‌اند
وین مقرنس قبهٔ نه توی مینا کرده‌اند
عقل اول را ز کاف و نون برون آورده‌اند
وز عدم اوضاع موجودات پیدا کرده‌اند
عالم سفلی ز عقل و روح فایض گشته‌اند
صورت اجرام علوی را هیولا کرده‌اند


ناصر خسرو[۵۶]

ز اول عقل کل را کرد پیدا
کجا عرش الهش گفت دانا
گروهی علت اولیش گفتند
گروهی آدم معنیش گفتند
ز عقل کلّ وجود نفس کلّ زاد
همی حوّای معنی خواندش استاد


عبدالرحمن جامی[۵۷]

اولین زاده قدرت قلم است
که ز نوکش دو جهان یک رقم است


سنائی غزنوی[۵۸]

کاول آفریده‌ها عقل است
برتر از برگزیده‌ها عقل است
عقل کل یک سخن ز دفتر او
نفس کل یک پیاده بر در او


جستارهای وابسته

عقل فعال

عقول عشره

پانویس

  1. سجادی، فرهنگ معارف اسلامی، ۱۳۷۳ ش، ج۱، ص۳۴۰.
  2. فیاضی، «موضوع: انواع جوهر و توضیح جسم»، وبگاه مدرسه فقاهت.
  3. طباطبائی، اصول‌ فلسفه‌ و روش‌ رئالیسم، ۱۳۶۸ش، ص۵۱۰.
  4. «درس کلام استاد ربانی»، سایت مدرسه فقاهت.
  5. خاتمی، فرهنگ علم کلام، ۱۳۷۰ش، ص۱۴۴.
  6. خاتمی، فرهنگ علم کلام، ۱۳۷۰ش، ص۱۴۴.
  7. موحدی نجف آبادی، صادر اول در آیات و احادیث و آراء فلوطین، ۱۳۹۴ش، ص۱۳۱.
  8. سهروردی، مجموعه مصنفات شیخ اشراق، ۱۳۷۵ش، ج۴، ص۱۱۶؛ صدرالدین شیرازی، الشواهد الربوبیه فی المناهیج السلوکیه، ۱۳۶۰ش، ص۱۳۹.
  9. موحدی نجف آبادی، صادر اول در آیت و احادیث و آراء فلوطین، ۱۳۹۴ش، ص۱۳۴.
  10. ر. ک. مجلسی، بحار الأنوار، بیروت، ج۱، ص۹۶ (باب حقیقة العقل و کیفیته و بدو خلقه)؛ ج۵۴، ص۳۵۷ (باب القلم و اللوح المحفوظ و الکتاب المبین و الإمام المبین و أم الکتاب).
  11. ابن‌سینا، الاشارات والتنبیهات، ۱۴۰۳ق، ج ۳، ص۲۴۹.
  12. شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ۱۴۰۱ق، ج ۴، ص۲۶۷.
  13. غزالی، احیاء علوم‌الدین، ۱۴۱۲ق، ج۳، ج ۱، ص۱۰۹، ج ۳، ص۱۱۵.
  14. زبیدی، اتحاف الساده المتقین بشرح احیاء علوم‌الدین، ۱۴۰۹ق، ج ۱، ص۷۵۳، ج ۸، ص۳۸۰؛ غزالی، احیاء علوم‌الدین، ۱۴۱۲ق، ج ۱، ص۱۰۹، پانویس ۱؛ سیوطی، الدرالمنثور فی‌التفسیر بالمأثور، ۱۴۰۴ق، ج ۱، ص۱۳۰.
  15. کلینی، الکافی، ۱۴۰۷، ج۱، ص۲۱.
  16. صدرالدین شیرازی، شرح اصول‌الکافی، ۱۳۶۶ش، ج ۱، ص۲۱۶، ۲۲۷.
  17. کلینی، الکافی، ۱۴۰۷، ج ۱، ص۴۴۲.
  18. کلینی، الکافی، ۱۴۰۷، ج ۱، ص۴۴۲.
  19. مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج ۵۴، ص۱۷۰.
  20. مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج ۵۴، ص۱۷۰.
  21. مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج ۲۵، ص۱۶.
  22. به نقل مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج ۵۵، ص۲۱۲.
  23. صدرالدین شیرازی، شرح اصول‌الکافی، ۱۳۶۶ش، ج ۱، ص۲۱۶.
  24. فیض کاشانی، الوافی، ۱۴۰۶ ق، ج ۱، ص۵۲.
  25. مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج ۱، ص۱۰۲، ۱۰۵، ج ۵۴، ص۳۰۹.
  26. فیض کاشانی، ۱۴۰۲، ج ۵، ص۲۰۷؛ عروسی حویزی، تفسیر نور الثقلین، ۱۴۱۵ق، چ۴، ج ۵، ص۳۸۹؛ مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج ۵۴، ص۳۶۶.
  27. طبری، جامع البیان فی تفسیر القرآن، ۱۴۱۲ق، ج۲، ص۸، ج ۲۹، ص۹–۱۲؛ سیوطی، ۱۴۰۴، ج ۶، ص۲۴۹–۲۵۰؛ فخررازی، تفسیر کبیر، قاهره، ج ۳۰، ص۷۸؛ مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج ۵۴، ص۳۱۳.
  28. فخررازی، تفسیر کبیر، قاهره، ج ۳۰، ص۷۸؛ مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج ۵۴، ص۳۱۳.
  29. مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج ۵۴، ص۳۶۵.
  30. صدرالدین شیرازی، شرح اصول کافی، ۱۳۶۶ش، ج ۱، ص۲۱۶–۲۱۷.
  31. شیخ صدوق، عیون أخبار الرضا علیه‌السلام، ۱۳۷۸ش، ج۱، ص۲۶۲؛ قمی، تفسیر قرآن (تفسیر القمی)، ۱۳۶۳ش، ج۱، ص۱۸.
  32. ابن‌بابویه، ۱۳۵۷ ش، ص۱۴۸؛ مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج ۴، ص۱۴۵.
  33. حسینی شریف، «مطالعه تطبیقی عقل اول و وجود منبسط در حکمت مشاء و عرفان»، ص۴۹.
  34. حسینی شریف، «مطالعه تطبیقی عقل اول و وجود منبسط در حکمت مشاء و عرفان»، ص۴۹.
  35. فلوطین، دوره آثار فلوطین، ۱۳۶۶ش، ج۱، ص۱۲۷.
  36. فلوطین، دوره آثار فلوطین، ۱۳۶۶ش، ج۲، ص۷۲۶.
  37. ابن‌سینا، الاشارات والتنبیهات، ۱۴۰۳ق، ج ۳، ص۲۴۰–۲۴۲.
  38. ابن‌سینا، الاشارات والتنبیهات، ۱۴۰۳ق، ج ۳، ص۲۵۵–۲۵۶.
  39. شیروانی، ترجمه و شرح بدایة الحکمة، ۱۳۸۷ش، ج۴، ص۲۳۶.
  40. خاتمی، فرهنگ علم کلام، ۱۳۷۰ش، ص۱۴۴.
  41. سهروردی، هیاکل النّور، ۱۳۷۹ش، ص۱۴۰.
  42. سهروردی، مصنفات، ۱۳۷۳ش، ص۴۱.
  43. سجادی، فرهنگ معارف اسلامی، ۱۳۷۳ ش، ج۲، ص۱۲۸۵.
  44. سجادی، فرهنگ معارف اسلامی، ۱۳۷۳ ش، ج۲، ص۱۲۸۵.
  45. سهروردی، هیاکل النّور، ۱۳۷۹ش، ص۱۴۰.
  46. سهروردی، حکمه الاشراق، ۱۳۸۸ش، ص۱۵۷.
  47. سجادی، فرهنگ معارف اسلامی، ۱۳۷۳ ش، ج۱، ص۳۴۰.
  48. شیرازی، الحکمة المتعالیة، ۱۹۸۳م، ج۸، ص۳۹۸.
  49. ر.ک. صدرالدین شیرازی، الحکمه المتعالیه فی الاسفار العقلیه الاربعة، ۱۳۸۳ش، ج ۳ ص۱۶۶؛ ج ۱ ص۱۹۳.
  50. گروه معارف اسلامی، «بدءالخلق»، سایت دانشنامه جهان اسلام.
  51. موسوی بجنوردی، دایرةالمعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۷۴ش، ج۴، ص۲۶۷.
  52. موسوی بجنوردی، دایرةالمعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۷۴ش، ج۴، ص۲۶۶.
  53. سجادی، فرهنگ معارف اسلامی، ۱۳۷۳ش، ج۱، ص۴۹۰.
  54. سجادی، فرهنگ معارف اسلامی، ۱۳۷۳ش، ج۳، ص۱۵۱۳.
  55. عبید زاکانی، دیوان اشعار، قصیده ۹، سایت گنجور.
  56. جهانگیری، محیی الدین ابن عربی چهره برجسته عرفان اسلامی، ۱۳۷۵ش، ص۴۴۱.
  57. جامی، اورنگ، سبحه الابرار، بخش۶، سایت گنجور.
  58. سنایی، حدیقة الحقیقة و شریعة الطریقة، ۱۳۸۳ش، ص۶۲.

منابع

  • ابن‌سینا، الاشارات والتنبیهات، شرحِ نصیرالدین طوسی و شرح‌الشرح لِقطب‌الدین رازی، تهران، مطبوعات دینی، ۱۴۰۳ق.
  • جهانگیری، محسن، محیی الدین ابن عربی چهره برجسته عرفان اسلامی، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۷۵ش.
  • حسینی شریف، سیدعلی، «مطالعه تطبیقی عقل اول و وجود منبسط در حکمت مشاء و عرفان، آموزه‌های فلسفهٔ اسلامی»، دانشگاه علوم اسلامی رضوی، شمارهٔ ۲۰، بهار و تابستان ۱۳۹۶ش.
  • خاتمی، احمد، فرهنگ علم کلام، تهران، انتشارات صبا، ۱۳۷۰ش.
  • «درس کلام استاد ربانی» سایت مدرسه فقاهت، تاریخ درج مطلب: ۷ بهمن ۱۳۹۱ش، تاریخ بازدید ۱ اسفند ۱۴۰۱ش.
  • زبیدی، محمدبن محمد، اتحاف الساده المتقین بشرح احیاء علوم‌الدین، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۰۹ق.
  • سجادی، سید جعفر، فرهنگ معارف اسلامی، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، چاپ سوم، ۱۳۷۳ش.
  • سنایی، ابو المجد مجدود بن آدم، حدیقة الحقیقة و شریعة الطریقة، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۸۳ش.
  • سهروردی، شهاب الدین یحیی، حکمه الاشراق، ترجمه فتحعلی اکبری، تهران، نشر علم، ۱۳۸۸ش.
  • سهروردی، شهاب الدین یحیی، مصنفات، تهران، نشر پژوهشگاه علوم انسانی ومطالعات فرهنگی، ۱۳۷۳ش.
  • سهروردی، مجموعه مصنفات شیخ اشراق، به تصحیح و مقدمه هانری کربن و سیدحسین نصر، تهران، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، ۱۳۷۵ش.
  • سهروردی، شهاب الدین یحیی، هیاکل النّور، مقدمه محمد کریمی زنجانی اصل، تهران، نشر نقطه، ۱۳۷۹ش.
  • سیوطی، عبدالرحمن‌بن ابی‌بکر، الدرالمنثور فی‌التفسیر بالمأثور، قم، مکتبه آیه الله العظمی المرعشی النجفی، ۱۴۰۴ق.
  • شیخ صدوق، محمد بن علی، عیون أخبار الرضا علیه‌السلام، تصحیح مهدی‌لاجوردی، تهران، نشرجهان، ۱۳۷۸ق.
  • شیخ صدوق، محمد بن علی، من لا یحضره الفقیه، بیروت، دارالاضواء، ۱۴۰۱ق.
  • شیروانی، علی، ترجمه و شرح بدایة الحکمة، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، ۱۳۸۷ش.
  • صدرالدین شیرازی، الحکمة المتعالیة فی الأسفار العقلیة الأربعة، حاشیه علامه طباطبائی، بیروت،‌ دار احیاء التراث العربی، ۱۹۸۱م.
  • صدرالدین شیرازی، محمدبن ابراهیم، الشواهد الربوبیه، تصحیح و مقدمه از جلال‌الدین آشتیانی، تهران، مرکز نشر دانشگاهی، ۱۳۶۰ش.
  • صدرالدین شیرازی، محمدبن ابراهیم، شرح اصول‌الکافی، چاپ محمد خواجوی، تهران، وزارت فرهنگ و آموزش عالی، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، ۱۳۶۶ش.
  • طباطبائی، سیدمحمدحسین، اصول‌فلسفه‌وروش‌رئالیسم، تهران، صدرا، ۱۳۶۸ش.
  • طبری، ابو جعفر محمد بن جریر، جامع البیان فی تفسیر القرآن، بیروت،‌ دار المعرفه، ۱۴۱۲ق.
  • عروسی حویزی عبد علی بن جمعه، تفسیر نور الثقلین، بتحقیق سید هاشم رسولی محلاتی، قم، انتشارات اسماعیلیان، ۱۴۱۵ق.
  • غزالی محمد، احیاء علوم‌الدین، بیروت،‌ دار الکتاب العربی، ۱۴۱۲ق.
  • فخررازی، محمدبن‌ عمر‌، التفسیر الکبیر، قاهره، بی‌نا، بی‌تا.
  • فلوطین، دوره آثار فلوطین، ترجمه محمدحسن لطفی، تهران، خوارزمی، ۱۳۶۶ش.
  • فیاضی، غلام‌رضا، «موضوع: انواع جوهر و توضیح جسم»، سایت مدرسه فقاهت، تاریخ بازدید: ۱۶ شهریور ۱۴۰۰ش.
  • فیض کاشانی، محمد محسن بن شاه مرتضی، الوافی، اصفهان، مکتبه الامام امیرالمؤمنین علی(علیه‌السلام)، ۱۴۰۶ق.
  • قاسم‌فام، معصومه، «ترنم هستی عقول طولیه در مشرب سینوی»، در پژوهش‌نامه حکمت و فلسفه اسلامی، شماره ۸، بهار و تابستان ۱۳۹۶ش.
  • قمی علی بن ابراهیم، تفسیر قرآن (تفسیر القمی)، قم، دارالکتاب، ۱۳۶۳ش.
  • کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، مصحح علی اکبر غفاری و محمد آخوندی، تهران،‌دار الکتب الإسلامیه، ۱۴۰۷ق.
  • کمالی‌زاده، طاهره، «عقل فعال و طباع تام در حکمت اشراق و اندیشه شیعی»، در مجله پژوهش‌های فلسفی، شماره۲۰، بهار و تابستان ۱۳۹۶ش.
  • گروه معارف اسلامی، «بدءالخلق»، در دانشنامه جهان اسلام، تاریخ درج مطلب:۱۳۹۳ش، تاریخ بازدید ۱۴ اسفند ۱۴۰۱ش.
  • مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی، بحار الانوار، بیروت،‌ دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق.
  • موحدی نجف آبادی، محمدرضا، صادر اول در آیات و احادیث و آراء فلوطین، رساله دوره دکتری رشته فلسفه، قزوین، دانشکدهٔ ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه بین‌المللی امام خمینی(ره)، ۱۳۹۴ش.
  • موسوی بجنوردی، کاظم، دایرةالمعارف بزرگ اسلامی، ج۴، تهران، مرکز دایرةالمعارف اسلامی، ۱۳۷۴ش.
  • میرداماد، محمدباقر، القبسات، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۶۷ش.