النَّاسُ نِیَامٌ فَإِذَا مَاتُوا انْتَبَهُوا (مردم در خواب‌اند و زمانی که بمیرند بیدار می‌شوند) حدیث مشهوری است[۱] که از پیامبر(ص)[۲] و امام علی(ع)[۳] نقل شده است. در توضیح این روایت گفته شده بسیاری از مردم گمان می‌کنند داشته‌هایی برای خود دارند؛ اما پس از مرگ می‌فهمند که هیچ ندارند.[۴]

الناس نیام فاذا ماتوا انتبهوا
الناس نیام فاذا ماتوا انتبهوا
حدیث «الناس نیام ...» بر روی سنگ قبر اسلام‌پژوه آلمانی آنه‌ماری شیمل در قبرستان بُن آلمان
حدیث «الناس نیام ...» بر روی سنگ قبر اسلام‌پژوه آلمانی آنه‌ماری شیمل در قبرستان بُن آلمان
اطلاعات روایت
موضوعمرگ
صادره ازپیامبر(ص) و امام علی(ع)
منابع شیعهمجموعه ورام
مؤید رواییحکمت ۶۴ نهج‌البلاغه
احادیث مشهور
حدیث سلسلةالذهبحدیث ثقلینحدیث کساءمقبوله عمر بن حنظلةحدیث قرب نوافلحدیث معراجحدیث ولایتحدیث وصایتحدیث جنود عقل و جهلحدیث شجره

این گفتهٔ امام علی(ع) در نهج البلاغه را که «اهل دنیا چون کاروانی هستند که آنان را می‌‏برند، درحالی‌که در خواب‌اند»[۵] با حدیث «الناس نِیام...» هم‌معنا دانسته‌اند.[۶] کلمه «اِنْتِباه» در اصل به‌معنای آگاه‌کردن آمده و در این روایت به بیدارشدن معنا شده است.[۷] مِصرَعِ «تو در خوابی و این دیدن خیال است»، در کتاب گلشن راز،[۸] از منظومه‌های عرفانی اسلامی را اقتباسی از این حدیث شمرده‌اند.[۹]

جامی (وفات ۸۱۷ق)

قال خَیْرُ الْوَرَی عَلَیْهِ سَلَام‏
إِنَّمَا النَّاس هِجْعٌ و نِیام
فإذا جائهم و إن کَرِهُوا
سَکْرَةُ الْمَوْت بعدها انْتَبَهُوا[یادداشت ۱]
آدمی‌زاده در مَبادی حال
پی نفس و هوا رود همه سال[۱۰]

برخی محققان معتقدند روایت «الناس نِیام...» هم ناظر به مرگ اجباری و مادی است و هم مرگ به‌معنای عرفانی را در بر می‌گیرد که در طول زندگی در این دنیا به دست می‌آید.[۱۱] به همین جهت، برخی معتقدند این روایت توصیه می‌کند مبادا این بیداری از خواب به روز مرگ واگذار گردد.[۱۲] ملاصدرا، عالم و فیلسوف شیعه، از این روایت در رد این ادعا که مرگ عدم است استفاده کرده و گفته است این روایت شاهدی بر این است که مرگ نوعی بیداری خواهد بود، نه عدم و نیستی.‏[۱۳]

غزالی (درگذشت: ۵۰۵ق)، متکلم و عارف مسلمان، این روایت را در قالب مثالی توضیح داده است: طفلی در شکم مادر بوده و از آنجا خارج می‌شود تا عالم و مکان‌های جدید را ببیند. وقتی این طفل از شکم مادر خارج شد و بزرگی دنیا را دید آیا شایسته است که بخواهد به شکم مادر خود بازگردد؟ غزالی معتقد است دنیا و آخرت نیز همین‌گونه است. کسی که از این دنیا به آخرت برود و گستره آخرت را ببیند دیگر شایسته او نیست که بخواهد به این دنیا بازگردد.[۱۴]

جوادی آملی، عالم و مجتهد شیعه، در توضیح روایت «الناس نِیام...» آورده که بسیاری از مردم گمان می‌کنند داشته‌هایی برای خود دارند؛ اما در هنگام مرگ می‌فهمند که هیچ ندارند. همان‌گونه که انسانِ خوابیده چیزهای بسیاری را در خواب می‌بیند و پس از بیداری، هیچ یک از آن‌ها را نمی‌بیند.[۱۵]

نَسَفی، عارف مسلمان قرن هفتم قمری، در کتاب انسان کامل خود، با استناد به این روایت آورده که آنچه در خواب دیده می‌شود بقایی ندارد و همچنین آنچه در این دنیا است نیز بقا و ثباتی نخواهد داشت.[۱۶] برخی محققان به این نکته توجه داده‌اند که انسان‌ها در دنیا به حقیقتِ آنچه انجام داده‌اند آگاه نیستند و پس از مرگ «شئون وجودیِ» اعمال آشکار می‌گردد و افراد به حقیقتِ اعمال و رفتار خود آگاه خواهند شد.[۱۷]

ملاصدرا معتقد است آنچه انسان در خواب می‌بیند مثال‌هایی برای موجودات خارجی است. همچنین آنچه انسان در دنیا می‌بیند مثال‌هایی برای حقایق آخرت است. حقایق آخرت بر انسان نمایان نمی‌شود، مگر در قالب مثال‌هایی که نیاز به تعبیر دارد.[۱۸] نویسنده تفسیر مخزن العرفان نیز معتقد است آنچه در این دنیا می‌بینیم پوسته حقایق واقعی است و انسان، پس از مرگ، به حقایق واقعی پی خواهد برد.[۱۹]

پانویس

  1. سمعانی، روح الأرواح فی شرح أسماء الملک الفتاح، ۱۳۸۴ش، ص۷۰۱.
  2. ورام بن أبی‌فراس، مجموعة ورام، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۱۵۰؛ سمعانی، روح الأرواح، ۱۳۸۴ش، ص۷۰۱.
  3. سید الرضی، خصائص الأئمة علیهم السلام، ۱۴۰۶ق، ص۱۱۲.
  4. جوادی آملی، «به سوی معبود»، آپارات.
  5. سید رضی، نهج البلاغة، تصحیح صبحی صالح، ۱۴۱۴ق، حکمت ۶۴، ص۴۷۹.
  6. «در محضر استاد - جلسه ۱۰۸»، مؤسسه قرآن و عترت علی بن موسی الرضا(ع).
  7. محقق، «درسهایی از نهج‌البلاغه»، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی.
  8. شبستری، گلشن راز، ۱۳۸۲ش، ص۲۶.
  9. سبزواری خراسانی، شرح گلشن راز، ۱۳۸۶ش، ص۱۸۸.
  10. جامی، «بخش ۱۴۹: در معنی قوله علیه السلام الناس نیام فاذا ماتوا انتبهوا»، هفت اورنگ، سلسلةالذهب، دفتر اول، سایت گنجور.
  11. رحمتی، «شهسواران غیب»، مرکز دائره المعارف بزرگ اسلامی.
  12. جام، کنوز الحکمة، ۱۳۸۷ش، ص۲۳۰.
  13. ملاصدرا، شرح أصول الکافی، ۱۳۸۳ش، ج۲، ص۵۹.
  14. غزالی، مجموعة رسائل الإمام الغزالی، ۱۹۹۶م، ص۵۰۶.
  15. جوادی آملی، «به سوی معبود»، آپارات.
  16. نسفی، الإنسان الکامل، ۱۳۸۶ش، ص۴۰۰.
  17. حسینی همدانی، درخشان پرتوی از اصول کافی، ۱۳۶۳ش، ج۴، ص۱۱۴.
  18. ملاصدرا، شرح أصول الکافی، ۱۳۸۳ش، ج۱، ص۳۲۵.
  19. بانو امین، مخزن العرفان در تفسیر قرآن، ۱۳۶۱ش، ج۳، ص۴۱.

یادداشت

  1. بهترینِ مخلوقات، که درود بر او باد، گفت: مردم در خواب هستند و زمانی که سختی مرگ، حتی اگر دوست نداشته باشند، به آنان می‌رسد، بیدار و آگاه می‌شوند.

منابع

  • نهج البلاغة، تحقیق: صبحی صالح، قم، هجرت، چاپ اول، ۱۴۱۴ق.
  • بانو امین، سیده نصرت، مخزن العرفان در تفسیر قرآن، تهران، نهضت زنان مسلمان، ۱۳۶۱ش.
  • جام، احمد، کنوز الحکمة، تصحیح: حسن نصیری جامی، تهران، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی‏، ۱۳۸۷ش.
  • جامی، عبدالرحمن، «بخش ۱۴۹: در معنی قوله علیه السلام الناس نیام فاذا ماتوا انتبهوا»، هفت اورنگ، سلسلةالذهب، دفتر اول، سایت گنجور،‌ تاریخ بازدید: ۸ شهریور ۱۴۰۳ش.
  • جوادی آملی، عبدالله، «به سوی معبود»، وبگاه آپارات، تاریخ بازدید: ۸ شهریور ۱۴۰۳ش.
  • حسینی همدانی، محمد، درخشان پرتوی از اصول کافی، قم، چاپخانه علمیه قم، چاپ اول، ۱۳۶۳ش.
  • «در محضر استاد - جلسه ۱۰۸»، وبگاه مؤسسه قرآن و عترت علی بن موسی الرضا(ع)، تاریخ درج مطلب: ۲۴ بهمن ۱۳۹۸ش، تاریخ بازدید: ۸ شهریور ۱۴۰۳ش.
  • رحمتی، انشاالله، «شهسواران غیب»، وبگاه مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، تاریخ درج مطلب: ۱۱ تیر ۱۴۰۳ش، تاریخ بازدید: ۸ شهریور ۱۴۰۳ش.
  • سبزواری خراسانی، ابراهیم، شرح گلشن راز، تهران، نشر علم، ۱۳۸۶ش.
  • سمعانی، احمد بن منصور، روح الأرواح فی شرح أسماء الملک الفتاح، تصحیح: نجیب مایل هروی، تهران، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۸۴ش.
  • سید رضی، محمد بن حسین، خصائص الأئمة علیهم السلام (خصائص أمیر المؤمنین علیه السلام)، تحقیق و تصحیح: محمد هادی‏ امینی، مشهد، آستان قدس رضوی، چاپ اول، ۱۴۰۶ق.
  • شبستری، محمود بن عبدالکریم، گلشن راز، تصحیح: محمد حماصیان، کرمان، خدمات فرهنگی کرمان، ۱۳۸۲ش.
  • غزالی، محمد، مجموعة رسائل الإمام الغزالی، بیروت، دار الفکر، ۱۹۹۶م.
  • محقق، مهدی، «درسهایی از نهج‌البلاغه»، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، تاریخ درج مطلب: ۳۰ آبان ۱۳۹۶ش، تاریخ بازدید: ۸ شهریور ۱۴۰۳ش.
  • ملاصدرا، محمد بن ابراهیم، شرح أصول الکافی، تحقیق و تصحیح: محمد خواجوی، تهران، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، چاپ اول، ۱۳۸۳ش.
  • نسفی، عزیزالدین بن محمد، الانسان الکامل، مقدمه: هانری کربن، مصحح ماریژان موله، مترجم، سید ضیاءالدین دهشیری، تهران، طهوری، ۱۳۸۶ش.
  • ورام بن أبی‌فراس، مسعود بن عیسی، مجموعة ورام (تنبیه الخواطر و نزهة النواظر)، قم، مکتبة الفقیه، چاپ اول، ۱۴۱۰ق.