آیه ۱۶ سوره حدید
| مشخصات آیه | |
|---|---|
| واقع در سوره | حدید |
| شماره آیه | ۱۶ |
| جزء | ۲۷ |
| اطلاعات محتوایی | |
| شأن نزول | خطاب به منافقان مدینه که از سلمان فارسی نقل عجایب تورات را درخواست کردند و یا خطاب به اصحابی که با آمدن به مدینه دست از پایداری کشیدند |
| مکان نزول | مدینه |
| موضوع | اهمیت خشوع |
آیه ۱۶ سوره حدید مؤمنان را به خشوع دل در برابر یاد خدا و حقیقت نازلشده (قرآن) فرا میخواند و آنها را از سرسخت شدن دل همانند اهل کتاب که بهدلیل طول زمان، دلهایشان سخت و خود فاسق شدند، برحذر میدارد.
در شأن نزول آیه اختلاف وجود دارد؛ برخی مفسران معتقدند این آیه درباره منافقان مدینه نازل شده که درخواست شنیدن عجایب تورات را داشتند و به آنها هشدار داده تا در برابر یاد خدا خضوع داشته باشند. در مقابل، گروهی دیگر آیه را خطاب به اصحابی میدانند که بهدلیل راحتی زندگی در مدینه، دلهایشان از خشوع دور شده بود. گفته شده راهزنی به نام فُضَیل بن عَیاض با شنیدن این آیه توبه کرد و به زهد و عرفان روی آورد.
توصیف و جایگاه
بنابه گفته مفسّران اهل سنت[۱] و شیعه،[۲] در آیه ۱۶ سوره حدید مؤمنان مورد عتاب قرار گرفتهاند که دلهای آنها در مقابل ذکر خدا و حقی که از ناحیه او نازل شده خاشع نمیشود! همچنین این آیه هشدار میدهد که همچون اهل کتاب نباشند که طول زمان دلهایشان را سخت کرد و فاسق گشتند.
﴿أَلَمْ يَأْنِ لِلَّذِينَ آمَنُوا أَنْ تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِكْرِ اللَّهِ وَمَا نَزَلَ مِنَ الْحَقِّ وَلَا يَكُونُوا كَالَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ مِنْ قَبْلُ فَطَالَ عَلَيْهِمُ الْأَمَدُ فَقَسَتْ قُلُوبُهُمْ وَكَثِيرٌ مِنْهُمْ فَاسِقُونَ ١٦﴾ [حدید:16] ﴿آیا برای کسانی که ایمان آوردهاند هنگام آن نرسیده که دلهایشان به یاد خدا و آن حقیقتی که نازل شده نرم [و فروتن] گردد و مانند کسانی نباشند که از پیش بدانها کتاب داده شد و [عمر و] انتظار بر آنان به درازا کشید و دلهایشان سخت گردید و بسیاری از آنها فاسق بودند ١٦﴾
طبق نظر همه مفسران، مقصود از (حقی که از ناحیه او نازل شده)، قرآن[۳] و مقصود از (اهل کتاب)، یهود و نصاری[۴] است. مقصود از (طول زمان)، فاصله بین اهل کتاب و پیامبرانشان و یا قیامت دانسته شده است.[۵]
بهگفته محسن قرائتی، مفسّر قرآن، این آیه به بیان اهمیت خشوع پرداخته و هدف از نزول آیات الهی را خشوع دلها میداند.[۶] به نظر او، طبق این آیه، قساوت قلب موجب میشود انسان خشوع نداشته باشد. در مقابل، ایمان، ذکر خدا و تلاوت قرآن موجب خشوع دل میشود.[۷]
شأن نزول
در مورد شأن نزول این آیه، در میان مفسّران اختلاف است:[۸]
- برخی بهنقل از محمد بن سائب کلبی (مفسر قرن دوم) و مقاتل بن سلیمان (مفسر قرن دوم و صاحب تفسیر مقاتل)، گفتهاند این آیه در مورد منافقان نازل شده است.[۹] بهباور ایشان این آیه در مدینه و حدود یک سال پس از هجرت نازل شد؛ آنگاه که منافقان از سلمان فارسی خواستند از عجایبِ تورات برایشان بگوید. سلمان به آنها گفت: این قرآن «احسن القصص» است. ولی آنان دوبار دیگر درخواست خود را تکرار کردند. در این هنگام آیه مورد بحث نازل شد و آنها را مؤاخذه کرد که آیا موقع آن نرسیده است که در برابر نام خدا خشوع کنید و از این سخنان دست بردارید.[۱۰]
- در مقابل، برخی دیگر از مفسران شیعه و سنی[۱۱] با استناد به روایتی، شأن نزول آیه را اصحابی دانستهاند که وقتی به مدینه آمدند و از زندگی آسانی که نصیبشان شد بهرهمند شدند و از شرایط سخت قبلی خلاصی یافتند، از برخی پایمردیهای پیشین خود دست کشیدند.[۱۲] از این رو، آیه را خطاب و تذکّری عام به مؤمنان بهخاطر سختشدنِ دلها و بیتوجهی نسبت به قرآن و ذکر، دانستهاند.[۱۳]
داستان معروف فُضَیل بن عَیاض
نقل شده شخصی بهنام فُضَیل بن عَیاض (درگذشته در ۱۸۷ق) که راهزنی خطرناک بود، شبی به نیت یک زن از دیوار خانهای بالا رفت، اما همان لحظه صدای کسی را شنید که مشغول تلاوت قرآن بود و آیه ۱۶ سوره حدید را میخواند که «آیا وقت آن نرسیده که دلهای مؤمنان در برابر یاد خدا و حقیقتی که نازل شده خاشع شود؟!» فضیل با شنیدن این آیه متحول شد و توبه کرد و فریاد برآورد: «پروردگارا، اکنون زمانش رسیده است». وی در پی این حادثه به گوشهای رفت و زهد اختیار کرد[۱۴] و از مشاهیر صوفیه گردید.[۱۵]
پانویس
- ↑ بیضاوی، انوار التنزیل، دار الفکر، ج۵، ص۳۰۰؛ سیوطی، تفسیر الجلالین، دار المعرفه، ج۱، ص۷۲۱.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۹، ص۱۶۱؛ طیب، اطیب البیان، ۱۳۷۸ش، ج۱۶، ص۴۳۰.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۹، ص۱۶۱؛ بیضاوی، انوار التنزیل، دار الفکر، ج۵، ص۳۰۰؛ سیوطی، تفسیر الجلالین، دار المعرفه، ج۱، ص۷۲۱.
- ↑ طوسی، التبیان، احیاء التراث، ج۹، ص۵۲۹؛ آلوسی، روح المعانی، ۱۴۱۵ق، ج۲۷، ص۱۸۱؛ سیوطی، تفسیر الجلالین، دار المعرفه، ج۱، ص۷۲۱.
- ↑ طوسی، التبیان، احیاء التراث، ج۹، ص۵۲۹؛ سیوطی، تفسیر الجلالین، دار المعرفه، ج۱، ص۷۲۱.
- ↑ قرائتی، تفسیر نور، ۱۳۸۳ش، ج۹، ص۴۷۲.
- ↑ قرائتی، تفسیر نور، ۱۳۸۳ش، ج۹، ص۴۷۲.
- ↑ فخر رازی، مفاتیح الغیب، ۱۴۲۰ق، ج۲۹، ص۴۶۰.
- ↑ طبرسی، مجمع البیان، دار المعرفه، ج۹، ص۳۵۷؛ آلوسی، روح المعانی، ۱۴۱۵ق، ج۲۷، ص۱۷۹.
- ↑ طبرسی، مجمع البیان، دار المعرفه، ج۹، ص۳۵۷؛ ثعلبی، الکشف و البیان، ۱۴۲۲ق، ج۹، ص۲۳۹.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۹، ص۱۶۱؛ سیوطی، تفسیر الجلالین، دار المعرفه، ج۱، ص۷۲۱.
- ↑ سیوطی، الدر المنثور، دار الفکر، ج۸، ص۵۸.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۹، ص۱۶۱و۱۶۸؛ سیوطی، تفسیر الجلالین، دار المعرفه، ج۱، ص۷۲۱.
- ↑ ابنخلکان، وفیات الاعیان، دارالثقافه، ج۴، ص۴۷؛ ثعلبی، الکشف و البیان، ۱۴۲۲ق، ج۹، ص۲۴۲.
- ↑ آقابزرگ تهرانی، الذریعه، ۱۴۰۸ق، ج۲۴، ص۱۵۱.
منابع
- آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعه الی تصانیف الشیعه، قم، اسماعیلیان، ۱۴۰۸ق.
- آلوسی، محمود بن عبدالله، روح المعانی فی تفسير القرآن العظيم و السبع المثانی، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۵ق.
- ابنخلکان، احمد بن محمد، وفیات الاعیان، بیروت، دارالثقافه، بیتا.
- بیضاوی، عبدالله بن عمر، انوار التنزیل و اسرار التاویل (تفسیر البیضاوی)، بیروت، دار الفکر، بیتا.
- ثعلبی، احمد بن محمد، الکشف و البیان (تفسیر الثعلبی)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۲۲ق.
- سیوطی، جلالالدین، تفسیر الجلالین، بیروت، دار المعرفه، بیتا.
- سیوطی، جلالالدین، الدر المنثور، بیروت، دار الفکر، بیتا.
- طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، ۱۴۱۷ق.
- طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، دار المعرفه، بیتا.
- طیب، سید عبدالحسین، اطیب البیان فی تفسیر القرآن، تهران، انتشارات اسلام، ۱۳۷۸ش.
- فخر رازی، محمد بن عمر، مفاتیح الغیب (التفسیر الکبیر)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۲۰ق.
- قرائتی، محسن، تفسیر نور، تهران، مؤسسه درسهایی از قرآن، ۱۳۸۳ش.