آیه ۳ سوره صف شدید بودن خشم خداوند نسبت به کسانی را بیان می‌کند که چیزی می‌گویند، ولی بدان عمل نمی‌کنند.[۱]

آیه ۳ سوره صف
مشخصات آیه
واقع در سورهصف
شماره آیه۳
جزء۲۸
اطلاعات محتوایی
مکان نزولمدینه
دربارهخشم خداوند از اینکه چیزی بگویید ولی به آن عمل نکنید
آیات مرتبطآیه ۲ سوره صف، آیه ۴۴ سوره بقره


«كَبُرَ مَقْتًا عِنْدَ اللَّهِ أَنْ تَقُولُوا مَا لَا تَفْعَلُونَ؛ نزد خدا سخت ناپسند است که چیزی را بگویید و انجام ندهید.»

در این آیه برای بیان خشم خدا از تعبیر «مقت» استفاده شده است. «مَقْت» به بغض و ناراحتی شدید معنا شده[۲] و درباره فردی به‌کار می‌رود که کار زشتی انجام داده است.[۳] برخی «مَقْت» را خشم همراه با کوچک‌دانستن طرف مقابل گفته‌اند.[۴] استفاده از تعبیر «کبُرَ؛ بزرگ است»[۵] در کنار «مَقْت» را بیان‌گر بزرگی و شدت بیشتر خشم دانسته‌اند.[۶] تعبیر «کبُرَ مَقْتًا» در آیه ۳۵ سوره غافر نیز در مورد افرادی به کار رفته که بدون دلیل و برهان در مورد آیات خداوند مجادله می‌کنند.[۷]

خداوند در آیه ۲ سوره صف مؤمنان را توبیخ می‌کند که چرا چیزی می‌گویند و بدان عمل نمی‌کنند. آیه ۳ صف را علتی برای آیهٔ قبل دانسته‌اند که خداوند از اینکه انسان چیزی بگوید و بدان عمل نکند خشمگین می‌شود.[۸] شیخ طوسی عالم و مفسر شیعه، نکته‌ای را ذیل آیه آورده که خداوند ناراحتی خود بر گفتن چیزی و انجام ندادن آن را در حالی ذکر می‌کند که انجام همه حرف‌هایی که انسان می‌زند، واجب نیست. انسان در موارد متعددی حرف‌هایی می‌زند که انجام آن‌ها واجب نیست و می‌توان آن‌ها را ترک کرد.[۹]

عدهٔ زیادی از مفسران نقل کرده‌اند که برخی اصحاب پیامبر آرزوی جهاد داشتند اما وقتی فرصت جهاد پدید آمد از انجام آن خودداری کردند. آیه ۳ سوره صف در مورد این افراد نازل شده است.[۱۰] برخی معتقدند آیه برای اصحابی نازل شده که حَسرَت حضور نیافتن در جنگ بدر را می‌خوردند و می‌گفتند در آینده خواهیم جنگید؛ اما وقتی نوبت جنگ احد رسید، فرار کردند.[۱۱]

مفسران به این نکته تأکید کرده‌اند که آیه شامل همه مردم می‌شود و در نکوهش همه افرادی است که به گفتار خود عمل نمی‌کنند.[۱۲] از نگاه محمدتقی مدرسی عالم و مفسر شیعه، بعید نیست که تأویل این آیه را پیرامون غدیرخم بدانیم؛ زیرا آن رویداد بزرگترین پیمانی بود که خدا و پیامبر او(ص) از مؤمنان تا روز قیامت گرفتند.[۱۳]

پانویس

  1. طیب، أطیب البیان، ۱۳۷۸ش، ج۱۲، ص۵۱۰.
  2. طباطبائی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۹، ص۲۴۹.
  3. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۲۴، ص۶۲.
  4. مدرسی، من هدی القرآن، ۱۴۱۹ق، ج۱۵، ص۳۴۱.
  5. مصطفوی، التحقیق، ۱۳۶۰ش، ج۱۰، ص۱۶.
  6. «درس تفسیر استاد اشرفی»، مدرسه فقاهت.
  7. طیب، أطیب البیان، ۱۳۷۸ش، ج۱۱، ص۳۷۶.
  8. طباطبائی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۹، ص۲۴۹.
  9. شیخ طوسی، التبیان، بیروت، ج۹، ص۵۹۱.
  10. مغنیه، تفسیر الکاشف، ۱۴۲۴ق، ج۷، ص۳۱۳.
  11. حسینی شیرازی، تبیین القرآن، ۱۴۲۳ق، ص۵۶۵.
  12. حسینی شاه‌عبدالعظیمی، تفسیر اثناعشری، ۱۳۶۳ش، ج۱۳، ص۱۴۴.
  13. مدرسی، من هدی القرآن، ۱۴۱۹ق، ج۱۵، ص۳۴۲.

منابع

  • حسینی شاه عبدالعظیمی، حسین بن احمد، تفسیر اثناعشری، تهران، انتشارات میقات، چاپ اول، ۱۳۶۳ش.
  • حسینی شیرازی، سید محمد، تبیین القرآن، بیروت،‌ دار العلوم، چاپ دوم، ۱۴۲۳ق.
  • درس تفسیر استاد اشرفی»، مدرسه فقاهت، تاریخ بازدید: ۲۰ اسفند ۱۴۰۳ش.
  • شیخ طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، مقدمه شیخ آقابزرگ تهرانی، تحقیق: احمد قصیرعاملی، بیروت،‌ دار احیاء التراث العربی، بی‌تا.
  • طباطبائی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۴۱۷ق.
  • طیب، سید عبدالحسین، اطیب البیان فی تفسیر القرآن، تهران، انتشارات اسلام، چاپ دوم، ۱۳۷۸ش.
  • مدرسی، سید محمدتقی، من هدی القرآن، تهران،‌ دار محبی الحسین، چاپ اول، ۱۴۱۹ق.
  • مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۶۰ش.
  • مغنیه، محمدجواد، تفسیر الکاشف، تهران،‌ دار الکتب الإسلامیة، چاپ اول، ۱۴۲۴ق.
  • مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ اول، ۱۳۷۴ش.