آیه ۳۶ سوره اسراء
مشخصات آیه | |
---|---|
واقع در سوره | اسراء |
شماره آیه | ۳۶ |
جزء | ۱۵ |
اطلاعات محتوایی | |
مکان نزول | مکه |
موضوع | نهی از پیروی از آن چیزی که انسان به آن علم ندارد. |
آیات مرتبط | آیات ۲۳ تا ۳۹ سوره اسراء - آیه ۲۰ سوره فصلت |
آیه ۳۶ سوره اسراء توصیه به پیروینکردن از چیزی است که انسان به آن علم ندارد. پیروینکردن انسان از آنچه که به آن علم ندارد از مصادیق حکمت قلمداد شده است.
در آیه ۳۶ سوره اسراء، علت نهی از پیروی از غیر علم این دانسته شده که در قیامت گوش و چشم و قلب انسان مورد پرسش قرار خواهند گرفت و درباره مطالب واقعی یا غیر واقعی که شنیدهاند یا دیدهاند یا معتقد شدهاند بهنفع یا ضرر انسان شهادت میدهند. مفسران نهی از پیروی از غیر علم را هم شامل پیروی از اعتقاد غیر علمی و هم عمل غیر علمی دانستهاند. این نهی حاصل حکم فطرت تلقی شده است. منظور از علم در این آیه هر آگاهی مطابق با واقعی دانسته شده که انسان خود به آن دست یافته باشد یا از طریق تقلید به آن رسیده باشد.
گفته شده که گروهى از عالمان شیعه با استدلال به آیه ۳۶ سوره اسراء گفتهاند که عمل بر اساس قیاس و خبر واحد جايز نيست؛ زيرا از طریق این دو علم بهدست نمیآید. برخی مفسران توصیه این آیه را مبنایی برای برداشتهای اخلاقی قرار دادهاند و برخی دیگر آن را یکی از مهمترين اصول زندگى اجتماعى قلمداد کردهاند.
از آنچه که به آن علم نداری پیروی نکن
مفسران معنای آیه ۳۶ سوره اسراء را نهی از پیروی از آن چیزی که انسان به آن علم ندارد دانستهاند.[۱] مفسرانی چون امین الاسلام طبرسی و سید محمدحسین طباطبایی، بهدلیل مطلقبودن نهی در آیه، آن را هم شامل پیروی از اعتقاد غیر علمی و هم عمل غیر علمی دانستهاند.[۲] ناصر مکارم شیرازی، مفسر شیعه، معتقد است که تلاش برخی مفسران برای مقیدکردن عمومیت حکم آیه به برخی از مصادیق آن دلیل قابل اتکایی ندارد.[۳]
علامه طباطبایی، نهی از پیروی از غیر علم در آیه ۳۶ سوره اسراء را حاصل حکم فطرت تلقی کرده است.[۴] از نظر او، انسان در طول زندگی بر اساس فطرت خود میکوشد تا اعتقاد و عملش مطابق واقعیتهای خارجی باشد؛ این انطباق هم جز از طریق پیروی از علم حاصل نمیشود.[۵]
نهی از پیروی از غیر علم در آیه ۳۶ سوره اسراء، در کنار برخی دیگر از توصیههای اخلاقی و اجتماعی در آیات پیش و پس از آن، در آیه ۳۹ سوره اسراء از مصادیق حکمت قلمداد شده که خداوند بر پیامبرش وحی کرده است.[۶]
وَلَا تَقْفُ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ كُلُّ أُولَٰئِكَ كَانَ عَنْهُ مَسْئُولاً
و چيزى را كه بدان علم ندارى دنبال مكن، زيرا گوش و چشم و قلب همه مورد پرسش واقع خواهند شد.
آیه ۳۶ سوره اسراء
علت نهی پیروی از غیر علم
در آیه ۳۶ سوره اسراء، عبارت «زيرا گوش و چشم و قلب همه مورد پرسش واقع خواهند شد» دلیل نهی از پیروی از غیر علم دانسته شده است.[۷] بنا بر این تعلیل، آیه چنین تفسیر شده است: گوش و چشم و قلب در قیامت مورد سؤال قرار میگیرند و درباره مطالب واقعی یا غیر واقعی که شنیدهاند یا دیدهاند یا معتقد شدهاند بهنفع یا ضرر انسان شهادت میدهند؛ پس انسان باید از پیروی از آنچه که به آن علم ندارد و ممکن است خلاف واقع باشد دوری کند.[۸]
به نظر مکارم شیرازی، دلیل اینکه در آیه ۳۶ سوره اسراء از میان حواس پنجگانه فقط به شنوایی و بینایی اشاره شده این است که دانشهای حسى انسان بیشتر از این دو راه به دست میآیند.[۹] گفته شده که از آنجا که این حواس خود در قیامت مورد سؤال قرار خواهند گرفت، با ضمیر مختص به عقلاء (أُولئِکَ) به آنها اشاره شده است.[۱۰]
منظور از علم
علامه طباطبایی منظور از علم، در آیه ۳۶ سوره اسراء، را هر آگاهی مطابق با واقعی میداند که یا انسان خود به آن دست یافته باشد یا از طریق تقلید به آن رسیده باشد.[۱۱] از نظر او، تقلید در اموری که انسان توانایی دستیابی به علم در آن امور را ندارد خود عملی مطابق با فطرت است.[۱۲] طباطبایی تقلید در فروع دین و مراجعه به متخصص در رشتههای مختلف علمی و فنی را از این دست امور میداند.[۱۳]
فخر رازی (۵۴۴-۶۰۶ق)، مفسر اهلسنت، پیروی از ظن (حالت ذهنی بین شک و یقین) را هم مشمول نهی آیه ۳۶ سوره اسراء قلمداد کرده است.[۱۴] گفته شده چون در برخی از احکام دینی عمل بر اساس ظن تأیید شده، فخر رازی برای توجیه این تأیید عمومیت نهی آیه را محدود کرده است.[۱۵] از نظر فخر رازی، حجیت پیروی از ظن در برخی احکام شرعی از دایره نهی آیه خارج شده و جواز عمل به آن ناشی از اجماع امت است.[۱۶] علامه طباطبایی در نقد نظر فخر رازی میگوید که در موارد بسیاری در زندگی انسان عمل به ظن، با اتکا به دلایل علمى و عقلایی، تأیید شده و پیروی از ظن براساس دلیل علمی به وجوب پیروی از آن در واقع پیروی از علم است.[۱۷] از نظر او، با اتکا به این تحلیل، عمومیت آیه ۳۶ سوره اسراء دچار محدودیت نشده است.[۱۸]
برداشتهای فقهی و اصولی
گفته شده که گروهى از عالمان شیعه با استدلال به آیه ۳۶ سوره اسراء گفتهاند که عمل بر اساس قیاس و خبر واحد جايز نيست؛ زيرا از طریق این دو علم بهدست نمیآید.[۱۹] سید محمد مجاهد، اصولی شیعه، از تعدادی از اصولیان شیعه، چون محقق حلی[۲۰]، یاد کرده که با اتکا بر این آیه بر بطلان قیاس استدلال کردهاند.[۲۱]
محمدجواد مغنیه، مفسر شیعه، گزارش داده که از این آیه موارد زیر استنباط شده است:
- باطلبودن و حرامبودن تقلید، برای كسى كه میتواند احكام را از منابع آن استنباط كند؛ زيرا چنین شخصی علم خود را رها كرده و به علم ديگرى عمل کرده است.[۲۲]
- حرمت عمل مطابق قياس و استحسان و استنباط احكام الهى با اتکا به این دو روش.[۲۳]
- حرمت فتوا توسط کسی که شایستگی علمی و عملی این کار را ندارد.[۲۴]
برداشتهای اخلاقی و اجتماعی
برخی مفسران آیه ۳۶ سوره اسراء را مبنایی برای برداشتهای اخلاقی قرار دادهاند و پایبندی به توصیه این آیه را موجب از میان رفتن برخی رذایل اخلاقی، مانند غیبت، سخنچینی و تمسخر، دانستهاند.[۲۵]
مکارم شیرازی معتقد است که در آیه ۳۶ سوره اسراء به یکی از مهمترين اصول زندگى اجتماعى اشاره شده كه ناديدهگرفتن آن موجب هرج و مرج اجتماعى و از میان رفتن روابط انسانى و پيوندهاى عاطفى بین انسانها میشود.[۲۶] از نظر او، عدم پیروی از غیر علم موجب استحکام اجتماعی از طریق نفی بسيارى از نابسامانیها اجتماعی، چون جوسازی دروغین و شایعهسازى، میشود.[۲۷]
پانویس
- ↑ طوسی، التبیان، بیروت، ج۶، ص۴۷۷؛ زمخشری، الکشاف، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۶۶۶؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۶، ص۶۴۱؛ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۲ق، ج۱۳، ص۹۲.
- ↑ طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۶، ص۶۴۱؛ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۲ق، ج۱۳، ص۹۲.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۲، ص۱۱۶.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۲ق، ج۱۳، ص۹۲.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۲ق، ج۱۳، ص۹۲.
- ↑ فضلالله، من وحی القرآن، ۱۴۱۹ق، ج۱۴، ص۱۲۴.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۲ق، ج۱۳، ص۹۴؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۲، ص۱۱۷.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۲ق، ج۱۳، ص۹۴؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۲، ص۱۱۷.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۲، ص۱۱۷.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۲ق، ج۱۳، ص۹۴.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۲ق، ج۱۳، ص۹۲-۹۳.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۲ق، ج۱۳، ص۹۲.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۲ق، ج۱۳، ص۹۳.
- ↑ فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۲۰، ص۳۳۹.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۲ق، ج۱۳، ص۹۳-۹۴.
- ↑ فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۲۰-ص۳۳۹.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۲ق، ج۱۳، ص۹۴.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۲ق، ج۱۳، ص۹۴.
- ↑ طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۶، ص۶۴۱.
- ↑ محقق حلی، معارج الأصول، ۱۴۰۳ق، ص۱۸۸.
- ↑ طباطبایی، مفاتیح الاصول، قم، ص۴۵۶.
- ↑ مغنیه، التفسير الكاشف، ۱۴۲۴ق، ج۵، ص۴۳.
- ↑ مغنیه، التفسير الكاشف، ۱۴۲۴ق، ج۵، ص۴۴.
- ↑ مغنیه، التفسير الكاشف، ۱۴۲۴ق، ج۵، ص۴۴.
- ↑ مدرسی، من هدى القرآن، ۱۴۱۹ق، ج۶، ص۲۳۱.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۲، ص۱۱۸.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۲، ص۱۱۸.
منابع
- زمخشری، محمود بن عمر، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل و عیون الأقاویل فی وجوه التأویل، تحقیق مصطفی حسین احمد، بیروت، دارالکتاب العربی، ۱۴۰۷ق.
- طباطبایی، سید محمد بن علی، مفاتیح الاصول، قم، مؤسسة آل البیت علیهمالسلام لاحیاء التراث، بیتا.
- طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، ۱۳۹۲ق.
- طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تحقیق سید هاشم رسولی محلاتی و سید فضلالله یزدی طباطبایی، تهران، انتشارات ناصرخسرو، ۱۳۷۲ش.
- طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، تحقیق احمد حبیب العاملی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بیتا.
- فخر رازی، محمد بن عمر، التفسير الكبير (مفاتيح الغيب)، بیروت، دار احياء التراث العربی، ۱۴۲۰ق.
- فضلالله، محمدحسین، من وحی القرآن، بیروت، دار الملاک، ۱۴۱۹ق.
- محقق حلی، جعفر بن حسن، معارج الاصول، تحقیق محمدحسین رضوی کشمیری، قم، مؤسسة آل البیت (علیهم السلام) لإحیاء التراث، ۱۴۰۳ق.
- مدرسی، محمدتقی، من هدى القرآن، تهران، دار محبی الحسين، ۱۴۱۹ق.
- مغنیه، محمدجواد، التفسير الكاشف، قم، دار الكتاب الاسلامی، ۱۴۲۴ق.
- مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۷۴ش.