آیه کَنْز سی و چهارمین آیه سوره توبه است که به نکوهش مال‌اندوزی علمای یهود و راهبان مسیحی می‌پردازد. کنز به معنای جمع‌آوری ثروت بیش از حد، بدون پرداخت حقوق الهی آن است.

آیه کنز
مشخصات آیه
نام آیهآیه کنز
واقع در سورهتوبه
شماره آیه۳۴
جزء۱۰
اطلاعات محتوایی
مکان نزولمدینه
موضوعفساد علمای یهود و مسیحی، تحریم کنز
آیات مرتبط۳۵ توبه (آیه بعدی)

موضوعات آیه کنز، شامل نکوهش مالکیت‌های نامشروع و مخالفت با اسلام توسط علمای یهود و راهبان مسیحی است.

وعده عذاب برای کنز در این آیه و آیه بعد، علت نام‌گذاری آن به آیه کنز است.

متن و ترجمه آیه

یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنَّ کثِیرً‌ا مِّنَ الْأَحْبَارِ‌ وَالرُّ‌هْبَانِ لَیأْکلُونَ أَمْوَالَ النَّاسِ بِالْبَاطِلِ وَیصُدُّونَ عَن سَبِیلِ اللَّهِ ۗ وَالَّذِینَ یکنِزُونَ الذَّهَبَ وَالْفِضَّةَ وَلَا ینفِقُونَهَا فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَبَشِّرْ‌هُم بِعَذَابٍ أَلِیمٍ


‌ای کسانی که ایمان آورده‌اید، بسیاری از دانشمندان یهود و راهبان، اموال مردم را به ناروا می‌خورند، و [آنان را] از راه خدا باز می‌دارند، و کسانی که زر و سیم را گنجینه می‌کنند و آن را در راه خدا هزینه نمی‌کنند، ایشان را از عذابی دردناک خبر ده. (سوره توبه، آیه ۳۴)


محتوا

با وجود اینکه کلمه کنز و هم‌خانواده آن، نُه بار در قرآن آمده است و فقط آیه ۳۴ سوره توبه به آیه کنز شهرت یافته است؛ زیرا در این آیه و آیه بعدی وعده عذاب برای انجام کنز آمده است.[۱] کنز در لغت به معنای جمع‌آوری و ذخیره کردن است.[۲] این واژه در اصطلاح برای جمع‌کردن مال بیش از حد و نپرداختن حقوق شرعی آن آمده است.[۳]

مفسران، موضوعات این آیه را درباره نکوهش مالکیت‌های نامشروع و مخالفت با اسلام توسط علمای یهود و راهبان مسیحی،[۴] و نهی از کنز تفسیر و بحث کرده‌اند.[۵]

تفسیر

تعدادی از مفسران بر این عقیده‌اند که بخش اول این آیه، توضیحی برای آیات قبلی است که در نکوهش علماء و راهبان یهودی و مسیحی آمده[۶] و در این‌جا تصرف نامشروع در مال مردم را از ویژگی‌های دیگر آن می‌شمارد.[۷] درباره خوردن مال مردم به باطل، برخی آن را به رشوه گرفتن اکثر علمای یهود و مسیحی برای حکم دادن،[۸] مانند حکم به نفع افراد زورمند[۹] و فروختن جایی در بهشت به مردم در قبال دریافت پول[۱۰] معنا کرده‌اند و برخی به مالک شدن اموال مردم توسط این علماء از راه‌های نامشروع.[۱۱] همچنین مفسرین «یَصُدُّون عن سبیل الله» را به اقدامات علمای یهود و راهبان مسیحی در ممنوعیت پیروی از اسلام،[۱۲] پنهان‌کردن حقایق الهی،[۱۳] و ترساندن و بازداشتن مردم از گرویدن به اسلام[۱۴] تفسیر کرده‌اند.

بیشتر مفسرین موضوع اصلی بخش دوم آیه را که با «و الّذین» شروع می‌شود، حرمت کنز می‌دانند.[۱۵] آنان حرف واو را دارای نقش ابتدا (استئنافیه) و عبارت بعد آن را مستقل از بخش پیشین و دارای مخاطب عام دانسته که هم شامل غیرمسلمانان مانند یهودیان و نصاری می‌شود و هم شامل مسلمانان است.[۱۶] علامه طباطبایی در المیزان به نقل از سیوطی آورده که در زمان جمع‌آوری قرآن توسط عثمان، تلاش شده حرف واو در (و الذین) این آیه، حذف گردد تا حرمت کنز و وعده عذاب آن، به بخش اول آیه یعنی فقط علمای یهود و راهبان مسیحی برگردد و مسلمانان از آن مستثنی گردند؛ ولی این تلاش با مخالفت ابوذر ناکام ماند.[۱۷]

مفهوم و شرایط کنز

دیدگاه مشترک مفسران بر حرمت جمع‌آوری و ذخیره ثروت است.[۱۸] ولی مفسرین درباره مفهوم کنز و تعیین حدود آن، اختلاف دارند که از تفاوت در منابع روایی آنان ایجاد شده است.[۱۹] نظرات درباره مفهوم کنز عبارتند از:

  • اگر زکات مال جمع شده، پرداخت شود، کنز نیست. شیخ طوسی و طبرسی و برخی دیگر، بنابر روایتی از پیامبر در تعریف کنز، (و لاینفقونها) را به نپرداختن زکات ربط می‌دهند.[۲۰]
  • حقوق واجبِ مال جمع شده، بیش از زکات است و با پرداخت آن حقوق، مال ذخیره شده، کنز محسوب نمی‌شود. فیض کاشانی و علامه طباطبایی[۲۱] انفاق را شامل موارد واجب غیر از زکات و موارد مستحب می‌دانند.[۲۲] برخی نیز به استدلال و استناد ابوذر به این آیه در اعتراض به عثمان و معاویه نسبت به جمع‌آوری مال و ثروت آنان و اطرافیان، استناد می‌کنند که مفهوم کنز را بیشتر از پرداخت زکات اعلام می‌کرد.[۲۳] طباطبایی اضافه بر روایات، مفهوم «فی سبیل الله» را نیز توضیحی برای گستره کنز و انفاق می‌داند.[۲۴]
  • جمع آوری ثروت در صورتی که مازاد بر کفاف زندگی باشد_بدون وابستگی به پرداخت زکات و غیره_ کنز حرام است.[۲۵] محمدرضا حکیمی و برخی مفسران اهل‌سنت از معتقدان این دیدگاه هستند.[۲۶]
  • مکارم شیرازی بر این نظر است که در شرایط عادی اقتصاد مسلمانان، پرداخت زکات، مال را از عنوان کنز خارج می‌کند؛ ولی در شرایط غیرعادی، باید حقوق واجب دیگر مال پرداخت شود تا کنز محسوب نگردد.[۲۷]

در فقه و اقتصاد اسلامی نیز موضوع کنز مورد توجه و مطالعه فقیهان و متفکرین اسلامی است؛[۲۸] گرچه مفهوم کنز در اقتصاد اسلامی با کنز مطرح شده در متون تفسیری، تفاوت مفهومی و مصداقی دارد.[۲۹]

پانویس

  1. سرمدی، «آیه کنز»، ص۱۲۱-۱۲۲.
  2. میرمعزی، «مفهوم کنز از دیدگاه علم اقتصاد و اندیشمندان اسلامی»، ص۲۸.
  3. میرمعزی، «مفهوم کنز از دیدگاه علم اقتصاد و اندیشمندان اسلامی»، ص۲۸.
  4. طوسی، التبیان، بیروت، ج۵، ص۲۱۰؛ طباطبایی، ۱۳۷۱ش، ج۹، ص۳۵۴-۳۳۲.
  5. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۷، ص۳۹۰؛ طباطبایی، المیزان، ۱۳۷۱ش، ج۹، ص۳۵۴-۳۳۲.
  6. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۷، ص۳۹۰.
  7. طباطبایی، المیزان، ۱۳۷۱ش، ج۹، ص۳۵۴-۳۳۲.
  8. طوسی، التبیان، بیروت، ج۵، ص۲۱۰.
  9. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۷، ص۳۹۰.
  10. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۷، ص۳۹۰.
  11. طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۱۵ق، ج۵، ص۴۷؛‌ طباطبایی، تفسیر المیزان، ۱۳۷۱ش، ج۹، ص۲۴۹.
  12. طبرسی، مجمع‌البیان، ۱۴۱۵ق، ج۵، ص۴۷
  13. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۷، ص۳۹۰.
  14. طوسی، التبیان، بیروت، ج۵، ص۲۱۰.
  15. میرمعزی، «مفهوم کنز از دیدگاه علم اقتصاد و اندیشمندان اسلامی»، ص۲۸.
  16. طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۱۵ق، ج۵، ص۴۷
  17. طباطبایی، المیزان، ۱۳۷۱ش، ج۹، ص۲۵۶.
  18. میرمعزی، «مفهوم کنز از دیدگاه علم اقتصاد و اندیشمندان اسلامی»، ص۴۰-۲۳.
  19. محمودی گلپایگانی، «تحلیل فقهی احکام کنز»، ص۱۴۳-۱۱۹.
  20. سرمدی، «آیه کنز»، ص۱۲۱-۱۲۲؛ طوسی، التبیان، بیروت، ج۵، ص۲۱۰؛ طبرسی، مجمع‌البیان، ۱۴۱۵ق، ج۵، ص۴۷؛ عروسی حویزی، تفسیر نور الثقلین، ۱۴۱۲ق، ج۲، ص۲۱۳.
  21. فیض کاشانی، تفسیر الصافی، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۴۱؛ طباطبایی، المیزان، ۱۳۷۱ش، ج۹، ص۳۵۴-۳۳۲.
  22. طبرسی،مجمع البیان، ۱۴۱۵ق، ج۵، ص۴۷.
  23. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۷، ص۳۹۰.
  24. طباطبایی، المیزان، ۱۳۷۱ش، ج۹، ص۳۵۴-۳۳۲.
  25. حکیمی، الحیات، ۱۳۷۳ش، ج۳.
  26. نگاه کنید به: میرمعزی، «مفهوم کنز از دیدگاه علم اقتصاد و اندیشمندان اسلامی»، ص۴۰-۲۳.
  27. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۷، ص۳۹۰.
  28. محمودی، «تحلیل فقهی احکام کنز»، ص۱۴۳-۱۱۹.
  29. میرمعزی، «مفهوم کنز از دیدگاه علم اقتصاد و اندیشمندان اسلامی»، ص۲۸.

منابع

  • حکیمی، محمدرضا، محمد و علی، الحیاة، جزء سوم، قم، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ دوم، ۱۳۷۳ش.
  • سرمدی، محمود، «آیه کنز»، دانشنامه معاصر قرآن کریم، قم، سلمان آزاده، ۱۳۹۶ش.
  • طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، اسماعیلیان، ۱۳۷۱ش.
  • طبرسی، فضل بن‌حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، بیروت، اعلمی، چاپ اول، ۱۴۱۵ق.
  • طوسی، ابوجعفر محمدبن‌حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، بیروت،‌ دار احیاء التراث العربی، بی‌تا.
  • عروسی حویزی، عبد علی بن جمعه، تفسیر نور الثقلین، قم، مؤسسة اسماعیلیان، چاپ اول، ۱۴۱۲ق.
  • فیض کاشانی، ملامحسن، تفسير الصافى، تهران، انتشارات الصدر، ۱۴۱۵ق.
  • محمودی گلپایگانی، سید محمود، «تحلیل فقهی احکام کنز»، در مجله فقه و مبانی حقوق اسلامی، سال چهل و سوم، شماره دوم، پاییز و زمستان ۱۳۸۹ش.
  • مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران‌، چاپ سی و دوم‌، ۱۳۷۴ش.
  • میرمعزی، سیدحسین، «مفهوم کنز از دیدگاه علم اقتصاد و اندیشمندان اسلامی»، در فصلنامه مفید، ش ۳۵، فروردین و اردیبهشت ۱۳۸۲ش.