امام موسی صدر

مقاله قابل قبول
عدم رعایت شیوه‌نامه ارجاع
کپی‌کاری از منابع خوب
استناد ناقص
جانبدارانه
شناسه ناقص
از ویکی شیعه
سید موسی صدر
رئیس و بنیانگذارمجلس اعلای شیعیان لبنان
مشغول به کار
۲۲ ربیع‌الاول ۱۳۸۹ – ۲۷ رمضان ۱۳۹۸ق
پس از تشکیل
پیش از محمدمهدی شمس‌الدین
رئیس و بنیانگذارجنبش أمل
مشغول به کار
۲۲ صفر ۱۳۹۴ق – ۲۷ رمضان ۱۳۹۸ق
پس از تشکیل
پیش از شهید مصطفی چمران
اطلاعات شخصی
تولد سید موسی صدر
۱۵ ذی الحجه ۱۳۴۶ق
قم، ایران
مرگ ربوده شد
لیبی
حزب سیاسی جنبش امل
همسر پروین خلیلی
فرزندان صدرالدین، حمید، حورا و ملیحه
محل تحصیل حوزه علمیه قم
پیشه روحانی، سیاستمدار
امضاء

سید موسی صدر (زاده ۱۴ خرداد ۱۳۰۷ش در قم)، از عالمان و اندیشمندان شیعه در عرصه فرهنگی و سیاسی است که پس از هجرت از ایران به لبنان، مجلس اعلای شیعیان لبنان و جنبش امل را تأسیس کرد و رهبری فکری و سیاسی شیعیان این کشور را عهده‌دار شد. او در ۹ شهریور ۱۳۵۷، طی سفری رسمی به لیبی به دعوت معمر قذافی، ناپدید شد. بسیاری گزارش‌ها حاکی از قتل او در همان زمان توسط قذافی است، ولی گزارش‌هایی نیز در دست است که او کشته نشده و در زندان‌های لیبی بوده است. پس از سقوط معمر قذافی نیز هیچ گزارش رسمی جدیدی از وضعیت او به دست نیامد.

تولد و خانواده

از راست: موسی صدر، برادرش سید رضا صدر و پدرش صدرالدین صدر

سید موسی صدر، ۱۴ خرداد سال ۱۳۰۷ش (۱۵ ذی‌الحجه سال ۱۳۴۶ق)، در قم به دنیا آمد.[۱] پدر او سید صدرالدین صدر و مادرش صفیه طباطبایی قمی فرزند سید حسین طباطبایی قمی، جانشین سید ابوالحسن اصفهانی و رهبر قیام مردم مشهد علیه رضاخان بود. جد پدری او سید اسماعیل صدر، مرجع تقلید و جانشین میرزای شیرازی بود.[۲]

نسب سید موسی به یکی از علمای مبارز شیعه لبنان به نام سید صالح شرف‌الدین می‌رسد.[۳]

همسر و فرزندان

امام صدر و فرزندانش

موسی صدر در سال ۱۳۳۵ شمسی، هنگامی که در نجف به سر می‌برد، با خانم پروین خلیلی، فرزند شیخ عزیزالله ازدواج کرد. حاصل این پیوند، دو پسر به نام‌های صدرالدین (متولد ۱۳۳۵) و حمیدالدین (متولد ۱۳۳۸) و دو دختر به نام‌های حورا (متولد ۱۳۴۱) و ملیحه (متولد ۱۳۵۰) بود.[۴] موسی صدر در سال ۱۳۴۴ش غزلی با عنوان «مهتاب» سروده و آن را به پروین خلیلی (همسرش) تقدیم کرده بود. نکته این غزل آن است که حروف اول مصرع‌های اول آن نام «پروین خلیلی» و حروف اول مصرع‌های دوم نام «موسی صدر» را می‌سازند.[یادداشت ۱]

موسی صدر، دخترش حورا را در حالی که ۱۴ سال داشت به همراه برادرش برای تحصیل به فرانسه فرستاد.[۵]

تحصیلات

موسی صدر در کنار آیت‌الله خویی

سید موسی دوره ابتدایی تا دبیرستان را در قم گذراند و هم‌زمان با دورهٔ دبیرستان، در خرداد ۱۳۲۲ش به تحصیل علوم اسلامی در حوزه علمیه قم مشغول شد.

با اتمام دروس دوره سطح، از سال ۱۳۲۶ش در درس خارج شرکت کرد و تا سال ۱۳۳۲ش به تحصیل و تدریس در حوزه علمیه قم ادامه داد.
اساتید وی در دروس سطح و خارج عبارت بودند از:

سید موسی شبیری زنجانی، صدر را به عنوان اولین هم‌مباحث و یکی از عوامل علاقه‌مندی‌اش به دروس حوزی معرفی کرده است.[۶] همچنین سید موسی صدر در قم با دوستانش، سید محمد حسینی بهشتی، سید عبدالکریم موسوی اردبیلی و ناصر مکارم شیرازی و در نجف با پسرعمویش، سید محمد باقر صدر هم‌مباحث بود.[۷]

حوزه علمیه نجف

در سال ۱۳۳۲ش پس ارتحال پدرش سید صدرالدین صدر، برای ادامه تحصیلات حوزوی به نجف رفت و تا سال ۱۳۳۷ش در آنجا ماند. اساتید اصلی دروس خارج وی در نجف عبارت بودند از:

صدر همچنین دروس فلسفی را نزد سید رضا صدر و علامه طباطبایی در قم، و نزد صدرا بادکوبه‌ای در نجف فرا گرفت.

شاگردان

یوسف صانعی، از مراجع تقلید در ایران، و سید عباس موسوی، دبیرکل سابق حزب‌الله لبنان، از شاگردان صدر هستند.

تحصیلات دانشگاهی

صدر سال ۱۳۲۹ در رشته اقتصاد در دانشگاه تهران به تحصیل مشغول شد و سال ۱۳۳۵ از آن فارغ‌التحصیل گردید.[۸]

فعالیت‌ها در ایران و نجف

صدر قبل از عزیمت به نجف، از سوی سید محمدحسین طباطبایی مسئولیت نظارت بر نشریه انجمن تعلیمات دینی را بر عهده گرفت. وی هم‌زمان با تحصیل در حوزه علمیه نجف، به عضویت هیئت امناء جمعیة منتدی النشر در آمد و پس از بازگشت به قم ضمن تأسیس و اداره یک مدرسه ملی، مسئولیت سردبیری مجله تازه تأسیس مکتب اسلام را عهده‌دار گردید.

تدوین طرحی گسترده جهت اصلاح نظام آموزشی حوزه علمیه با هم‌فکری شخصیت‌هایی مانند سید محمد حسینی بهشتی و ناصر مکارم شیرازی از مهم‌ترین اقدامات صدر در آخرین سال اقامت در قم بود.[نیازمند منبع]

هجرت به لبنان

صدر تا پیش از هجرت به لبنان دو بار به این کشور سفر کرده و با سید عبدالحسین شرف‌الدین دیدار نموده بود. سید شرف الدین به صراحت او را شایسته رهبری شیعیان لبنان خوانده و به فرزندانش در مورد او سفارش کرده بود.[۹] در اواخر ۱۳۳۸ش و به دنبال توصیه سید حسین طباطبایی بروجردی، سید محسن طباطبائی حکیم و مرتضی آل یاسین، وصیت شرف‌الدین را پذیرفت و به عنوان جانشین وی، ایران را به سوی لبنان ترک نمود.[۱۰]

فعالیت‌ها

بازدید صدر از ویرانه‌های حمله رژیم صهیونیستی به جنوب لبنان

صدر با توجه به جغرافیای اجتماعی و سیاسی لبنان در منطقه و جهان، از همان بدو ورود فعالیت‌های خود را در سه حوزه موازی سازماندهی نمود:

انسجام شیعیان لبنان

یکی از برنامه‌های صدر حرکت به سوی بازسازی هویت و انسجام طایفه شیعه لبنان بود. صدر در زمستان ۱۳۳۹ش. و پس از تجدید سازمان جمعیت خیریه «البر و الاحسان»، با تنظیم برنامه‌ای ضربتی جهت تأمین نیازهای مالی خانواده‌های بی‌بضاعت، ناهنجاری تکدی را به کلی از سطح شهر صور و اطراف آن برانداخت.

وی در فاصله سال‌های ۱۳۴۰ش. تا ۱۳۴۸ش. و در چارچوب برنامه‌ای میان مدت، با طی سالانه صد هزار کیلومتر در میان شهرها و روستاهای سراسر لبنان، ده‌ها جمعیت خیریه و مؤسسات فرهنگی و آموزش حرفه‌ای را راه‌اندازی نمود، که حاصل آن کسب اشتغال و خودکفایی اقتصادی هزاران خانواده بی‌بضاعت، کاهش درصد بی‌سوادی، رشد فرهنگ عمومی، و به اجرا درآمدن صدها پروژه کوچک و بزرگ عمرانی در مناطق محروم آن کشور بود.

سید موسی در تابستان ۱۳۴۲ش. و طی سفری دوماهه به کشورهای شمال آفریقا، طرحی نو جهت همفکری مراکز اسلامی مصر، الجزایر و مغرب با حوزه‌های علمیه شیعی لبنان درانداخت.

تاسیس مجلس اعلای شیعیان لبنان

صدر در تابستان ۱۳۴۵ش رسماً از حکومت لبنان درخواست نمود تا همانند دیگر طوائف آن کشور، مجلسی برای سازماندهی طایفه شیعه و پیگیری مسائل آن تأسیس گردد. مجلس اعلای شیعیان لبنان در اول خرداد ۱۳۴۸ش تأسیس شد و خود او با اجماع آراء به ریاست آن انتخاب گردید.

پایان دادن به جنگ داخلی

با آغاز جنگ داخلی لبنان در فروردین سال ۱۳۵۴ش، تمامی تلاش‌های امام صدر مصروف پایان دادن به این بحران گردید. وی در خرداد آن سال در مسجد عاملیه بیروت به اعتصاب غذا نشست و به پشتوانه مقبولیت وسیع خود در میان تمامی طوائف، آرامش را به تابستان لبنان بازگردانید. با شعله‌ور شدن مجدد آتش جنگ، امام صدر در اردیبهشت ۱۳۵۵ حافظ اسد را بر آن داشت تا با اعزام نیروهای سوری به لبنان، موازنه قوا و آرامش را به این کشور بازگرداند. حل اختلافات مصر با سوریه و متعاقب آن برپایی کنفرانس سران عرب در ریاض طی مهر ۱۳۵۵، آب سردی بود که توسط امام صدر بر آتش جنگ داخلی لبنان فرو ریخته شد. این آرامش تا زمانی‌که امام صدر در لبنان حضور داشت، ادامه پیدا کرد.

گفتگوی ادیان و مذاهب

ملاقات امام موسی با رهبران دیگر ادیان در لبنان

تلاش برای گفتگوی ادیان و تقریب مذاهب در لبنان از اصلی‌ترین دغدغه‌های او بود. وی از اولین روزهای هجرت به لبنان در زمستان ۱۳۳۸، با طرح شعار «گفتگو، تفاهم و همزیستی»، پایه‌های روابط دوستانه و همکاری صمیمانه‌ای را با مطران یوسف الخوری، مطران جرج حداد، شیخ محی‌الدین حسن و دیگر رهبران دینی مسیحی و اهل سنت آن کشور بنا نهاد.

از اواخر سال ۱۳۴۱ش حضور گسترده امام صدر در کلیساها، دیرها و مجامع دینی و فرهنگی مسیحیان آغاز گردید. سخنرانی‌های تاریخی امام صدر در دیرالمخلص واقع در جنوب، و کلیسای مارمارون در شمال لبنان طی سالهای ۱۳۴۱ و ۱۳۴۲، اثرات معنوی عمیقی بر مسیحیان آن کشور بر جای نهاد. وی در بهار ۱۳۴۴، اولین دور سلسله گفتگوهای اسلام و مسیحیت را با حضور بزرگان این دو دین الهی، در مؤسسه فرهنگی «الندوه اللبنانیه» به راه‌انداخت. در سال ۱۳۴۶ به دیدار پاپ رفت و نشستی که ابتدائاً نیم ساعت پیش‌بینی شده بود، به تقاضای پاپ بیش از دو ساعت به درازا کشید.

امام صدر از سال ۱۳۴۷ به عضویت مرکز اسلام‌شناسی استراسبورگ درآمد و از رهگذر همفکری و ارائه سمینارهای متعدد در آن، انتشار آثاری چون کتاب مغز متفکر جهان شیعه را زمینه‌سازی نمود. وی در سال ۱۳۴۹ به عضویت دائم «مجمع بحوث اسلامی قاهره» درآمد. امام صدر در سال ۱۳۴۹ رهبران مذهبی طوایف مسلمان و مسیحی جنوب لبنان را در چارچوب «کمیته دفاع از جنوب» گرد هم آورد، تا برای مقاومت در برابر تجاوزات رژیم صهیونیستی چاره‌اندیشی نمایند. وی در زمستان ۱۳۵۳ و در اقدامی بی‌سابقه، خطبه‌های عید موعظه روزه را در حضور شخصیت‌های بلندپایه مسیحی لبنان در کلیسای کبوشیین بیروت ایراد نمود. امام صدر در اواسط سال ۱۳۵۷ موفق گردید رهبران مسلمان و مسیحی لبنان را جهت برپایی یک جبهه فراگیر ملی متقاعد نماید و در این مسیر تا آنجا پیش رفت که حتی موعد تأسیس و اولین گردهمایی آنان را برای پس از بازگشت خود از سفر لیبی مشخص نمود.

مقاومت در مقابل اسرائیل

مصطفی چمران در کنار موسی صدر

امام صدر در بهار ۱۳۴۴ش گروهی از جوانان مؤمن شیعه را به مصر اعزام نمود، تا در دوره‌ای شش‌ماهه فنون نظامی را فرا گیرند. با بازگشت این جوانان که اولین کادرهای مقاومت لبنان بودند، عملیات ایذایی مشترک رزمندگان فلسطینی و لبنانی در شمال فلسطین آغاز گردید. بخش اعظم نیروهای رزمنده را جوانان شیعه لبنان، و فرماندهی عملیات را رزمندگان فلسطینی تشکیل می‌دادند.

از پاییز سال ۱۳۵۱ آموزش نظامی جوانان شیعه شتاب بیشتری گرفت. در خرداد ۱۳۵۴ و به دنبال وقوع انفجاری در اردوگاه نظامی «عین البنیه» در کوه‌های بقاع، که به شهادت ۲۷ تن از جوانان شیعه انجامید، امام صدر رسماً ولادت مقاومت لبنان را اعلان نمود. با پایان یافتن جنگ داخلی لبنان و انتقال دامنه ناآرامی‌ها به جنوب، واحدهای مقاومت لبنان رسماً در نقاط استراتژیک مناطق مرزی مستقر شدند. امام صدر اولین شخصیتی بود که در زمستان ۱۳۵۶، طرح سازشکارانه آمریکا مبنی بر ساکن کردن پناهندگان فلسطینی در جنوب لبنان را افشاء و از تحقق آن جلوگیری نمود.

حمایت از انقلاب ایران

امام صدر اگرچه لبنان را محل اصلی فعالیت‌های خود قرار داده بود، اما هیچگاه از دیگر مسائل جهان اسلام غافل نبود. موفقیت انقلاب اسلامی ایران، امنیت حوزه‌های علمیه، اتحاد جهان عرب و اسلام جهت مبارزه با اسرائیل و بالاخره گسترش تشیع در آفریقای سیاه، مهمترین دغدغه‌های خارج از لبنان ایشان را تشکیل می‌داد.

در پی دستگیری امام خمینی و در اوایل تابستان ۱۳۴۲، وی راهی اروپا و شمال آفریقا گردید، تا از طریق واتیکان و الازهر، شاه ایران را برای آزادسازی امام تحت فشار قرار دهد. با آزاد گشتن امام در پایان این سفر، آیت‌الله خویی تصریح نمود که این آزادی بیش از هر چیز مرهون سفر آقای صدر بوده است.

در نیمه دوم دهه چهل و پس از آماده شدن اولین کادرهای نظامی مقاومت لبنان، ده‌ها تن از جوانان مبارز ایرانی به لبنان آمدند و زیر نظر آنان فنون نظامی را فرا گرفتند. با به قدرت رسیدن حافظ اسد در سال ۱۳۵۰ و آغاز همکاری‌های تنگاتنگ وی با امام صدر، سوریه به امن‌ترین کشور خاورمیانه برای مبارزین ایرانی بدل گردید. امام صدر در دیدارهای مکرر سال ۱۳۵۷ش. خود با رهبران سوریه، عربستان سعودی و برخی دیگر از کشورهای جهان عرب، اهمیت انقلاب اسلامی ایران، پیروزی قریب‌الوقوع آن و ضرورت هم‌پیمانی آنان با این انقلاب را به آنها گوش‌زد نمود.

وی در شهریور ۱۳۵۷ و یک هفته پیش از ربودن شدن، با انتشار مقاله «ندای پیامبران» در روزنامه لوموند، امام خمینی را به عنوان تنها رهبر انقلاب اسلامی ایران معرفی نمود. بی‌شک بزرگ‌ترین خدمت امام صدر به انقلاب اسلامی ایران در آن بود که پس از دو دهه بسترسازی و ترویج ارزش‌های ناب اسلامی در لبنان، طی سال‌های ۱۳۵۶ش. تا ۱۳۵۷، عموم مردم، خصوصاً شیعیان و بالاخص کادرهای مقاومت آن کشور را رسماً با این انقلاب آشنا و مرتبط نمود.[۱۱]

ربوده شدن

امام صدر در ۳ شهریور سال ۱۳۵۷ش[۱۲] و در آخرین مرحله از سفر دوره‌ای خود به برخی کشورهای عربی، بنابر دعوت رسمی معمر قذافی به لیبی وارد و در ۹ شهریور در آنجا ربوده شد. رژیم لیبی در ۲۷ شهریور ۱۳۵۷[۱۳] و به دنبال اعتراض مردم لبنان، حوزه‌های علمیه و مطبوعات منطقه، با انتشار بیانیه‌ای رسماً اعلان نمود که امام صدر و دو همراه ایشان، با پرواز شماره ۸۸۱ مورخ ۹ شهریور هواپیمایی آلیتالیا، طرابلس را به سوی رم ترک کرده‌اند. دستگاه‌های قضایی دولت‌های لبنان و ایتالیا، و همچنین تحقیقات انجام شده از سوی واتیکان، ادعای لیبی مبنی بر خروج صدر از آن کشور و ورود او به رم را رسماً تکذیب کردند. مجموعه اطلاعات آشکار و پنهانی که طی دو دهه پیش بدست آمده، تماماً گواه آنند که موسی صدر هرگز خاک لیبی را ترک نگفته‌است.[۱۴]

سرنوشت

دربارهٔ سرنوشت امام موسی صدر و اینکه او هنوز در قید حیات است یا در زندان‌های لیبی کشته شده، سخنان متفاوتی بیان شده است. قرائن متعددی حکایت از آن دارند که امام صدر همچنان زنده است و حبس ابد را می‌گذراند.[۱۵][۱۶] اما برخی گزارش‌ها حکایت از کشته شدن وی به دست قذافی دارد.[۱۷][۱۸]

صدر از دیدگاه دیگران

امام خمینی دربارهٔ وی گفته بود:

«... آقای صدر یک مردی است که من می‌توانم بگویم او را بزرگ کرده‌ام و ایشان به منزله یک اولاد عزیز برای من است و ما امیدواریم که یک روزی با آقای آسید موسی صدر (سلمه الله تعالی) در قدس باهم نماز بخوانیم انشاالله؛ و ما مأیوس نیستیم..»

سید عبدالکریم موسوی اردبیلی در خصوص مهاجرت علمی صدر به نجف می‌گوید:

«آیت اللَّه خویی گفتند که سه طلبه از قم آمدند به نجف اما در نجف نماندند و برگشتند موسوی اردبیلی بود، آقای موسی صدر بود و سید موسی شبیری زنجانی. ای کاش من این‌ها را نمی‌دیدم خیلی حیف شد که این‌ها برگشتند به قم! این جریان را آن آقا از قول خویی نقل کردند من در سال ۵۳ به نجف رفتم قضیه را از آقای خویی سؤال کردم ایشان تأیید کردند و گفتند بله...»[۱۹]

سید محمد باقر سلطانی طباطبایی در خصوص وضعیت تحصیلی و تدریس ایشان می‌گوید:

«... آقا موسی خیلی خوب درس می‌خواند و شایق به تحصیل بود… استعدادش خوب بود، زحمت هم می‌کشید و خیلی زود درس‌ها را تمام می‌کرد… افراد دیگر این مراحل را که ایشان در طول چند ماه سپری کرده بود حداقل ۴الی ۵ سال وقت لازم داشت تا پشت سر بگذراند…» و در جای دیگر بیان می‌کند که: «اگر الان بود جزو مراجع مسلّم تقلید بود… الان جزو مراجع بزرگ شیعه بود[۲۰]

محمد صدوقی دربارهٔ او می‌گوید:

«... آقا موسی مردی بسیار بسیار فوق‌العاده بود. روشن بود. قدم که در لبنان گذاشت اوضاع آنجا را عوض کرد… تا وقتی که او بود اسرائیل هیچ غلطی نمی‌توانست بکند… امام موسی صدر بی‌نهایت شخصیت بارز، روشن، فهمیده و خدمتگزار بود[۲۱]

هاشمی رفسنجانی که مدتی نزد ایشان مطول خوانده است می‌گوید:

«ایشان آدمی خوش بیان بود. خوش سیما و خوش چهره و از لحاظ ما یک شخصیت خوبی بود. از فضلای مورد احترام ذهنی من بود و آن موقع… جزو مدرسین قابل قبول آن دوره در سطوح بالای ادبیات بود.» و در جای دیگر در پاسخ به سؤالی که آیا ایشان در مسایل فقهی و اصولی مجتهد و صاحب نظر بودند؟ می‌گوید: «حتماً بودند، حتماً بودند… ایشان در همان مقاله مکتب تشیع رأی فقهی دارند...»[۲۲]

سید عبد الکریم موسوی اردبیلی دربارهٔ ایشان می‌گوید:

«از نظر لیاقت‌ها، ایشان برجستگی‌های خاصی داشت: درایت، هوش، ذکاوت، سرعت فهم، دقت و تأمل در مسائل علمی ایشان را در محافل علمی سرآمد دوستانش کرده بود. ایشان در مسائل اجتماعی بسیار وارد بود… در هر درسی که شرکت می‌کرد به زودی در آن خیلی ممتاز می‌شد… یکی از مدرسین بسیار خوب حوزه بود[۲۳]

سید موسی شبیری زنجانی ضمن برشمردن امتیازات خاندان صدر می‌گوید:

«آقا موسی صدر هم دارای برجستگی‌های خاص علمی، اخلاقی و روحی بود… از چند نفر از درجه اول‌ها از شاگردان ایشان (مرحوم آیت اللَّه داماد) بودند که یکی از آنان آقای سید موسی صدر بود و ایشان ممتاز بود از قم هم که به نجف رفته بود شنیدم که طلوع کرده بود و خیلی مورد توجه بعضی‌ها واقع شده بود حتی نجفی‌ها گفته بودند که ما خیال نمی‌کردیم که قم چنین محصولی داشته باشد و شما روی قم و قمی‌ها را سفید کردید… حتی آن وقت خیلی مافوق این حرف‌ها بود و در این که قوه استنباط داشت، هیچ شکی نیست، ایشان فهمی صاف و سرعت انتقال داشت، درس هم خوانده بود و در درس بزرگان هم شرکت کرده بود

ناصر مکارم شیرازی:

«آقا موسی صدر استعداد فوق‌العاده‌ای داشت. این استعداد به پشتکار و استقامت فوق‌العاده وی ضمیمه می‌شد و هر دو به کار مستمر شبانه‌روزی در مسائل تحصیلی و منظم درس خواندن می‌پیوست. به همین علت بود که آقای صدر خیلی سریع در حوزه علمیه قم ترقی کرد و در مدت کوتاهی جزء فضلای بنام و درجه اول حوزه شد. یکی از کسانی که می‌توانم شهادت بدهم در همان سنین جوانی به اجتهاد رسید، امام موسی صدر بود..»[۲۴]

علی‌اکبر فیض مشکینی:

«ایشان سیاست و دیانت را توأم کردند و به دنبال تشکیل یک حکومت اسلامی درست در لبنان بود. ما مقام امام موسی صدر را خیلی بالا می‌دانیم. ایشان را انسان متدین به دیانت الهی و مردی که سیاست و دیانت هر دو را می‌فهمید، می‌شناسیم. آقای صدر از ذخایر عالم تشیع بودند ایشان یکی از پر ارج‌ترین انسان‌های عالم تشیع بودند[۲۵]

برای مطالعهٔ بیشتر

  • یادنامه امام موسی صدر، سیدهادی خسروشاهی، مؤسسه تحقیقاتی امام موسی صدر، تهران، ۱۳۸۷ش.

نگارخانه

پانویس

  1. کمالیان، «گاهشمار زندگی آیت الله امام سید موسی صدر»، ص۱۴۱.
  2. پایگاه اطلاع‌رسانی امام موسی صدر.
  3. اباذری، امام موسی صدر امید محرومان، ۱۳۷۴ش، ص۲۴-۳۰.
  4. غلامرضا گلی زواره، مشعل درخشان دانش و اندیشه، تهیه‌کننده و ناشر: مرکز پژوهش‌های اسلامی صدا و سیما، چاپ اول، ۱۳۹۰.
  5. «دغدغه‌های امام موسی صدر از زبان دخترش»، امام صدر.
  6. شبیری زنجانی، جرعه‌ای از دریا، ۱۳۹۳ش، ج۲، ص۷۰۶.
  7. «سرفصل‌هایی از زندگانی امام موسی صدر»، سایت موسسه فرهنگی تحقیقاتی امام موسی صدر.
  8. مدرک لیسانس امام موسی صدر
  9. جعفریان، رسول، اطلس شیعه، ص۵۲۳.
  10. «سرفصل‌هایی از زندگانی امام موسی صدر»، سایت موسسه فرهنگی تحقیقاتی امام موسی صدر.
  11. پایگاه صدرپژوهی، محسن کمالیان
  12. برابر با ۲۵ آگوست ۱۹۷۸م و ۲۱ رمضان ۱۳۹۸ق
  13. ۱۸ سپتامبر ۱۹۷۸ م/ ۱۵ شوال ۱۳۹۸ ق
  14. مؤسسه فرهنگی تحقیقاتی امام موسی صدر
  15. پسر موسی صدر: پدرم زنده و اسیر قذافی است
  16. بی‌بی سی
  17. معاون سیف الاسلام: امام موسی صدر کشته و به دریا افکنده شد
  18. مبارک: قذافی امام موسی را این‌گونه کشت؛ وبگاه خبری تابناک؛ فروردین ۱۳۹۱
  19. نامه مفید، ص ۲۴.
  20. تاریخ و فرهنگ معاصر، ویژه نامه ۵، ص ۵۲–۵۱.
  21. تاریخ و فرهنگ معاصر، ویژه نامه شماره ۵، ص ۶۸.
  22. نامه مفید، ص ۴۰–۳۲.
  23. نامه مفید، ص ۱۸
  24. فرهنگ معاصر، ص ۱۱۷.
  25. فرهنگ معاصر، ص ۱۳۸–۱۳۷.

یادداشت

  1. پرده‌ای از پرند سیم اندود
    ماه بر دوش شام گسترده
    روشن و دلکش و خیال‌انگیز
    وز نسیم شبانه افسرده
    و اندر اعماق آشیانه خویش
    سر خود مرغ حق فرو برده
    یاد بیداری و تلاش و سخن
    از خیال زمانه بسپرده
    نیمی از شام هجر بگذشته
    صحبت غم به جانم آورده
    خواب بگریخته زدیده من
    دامن از اشک چشم پر کرد
    لیک با رنج جانگداز فراق
    روح باز از غمش نیازرده
    یاد مهر حیات‌بخش «مه» م
    زنده می‌دارد این تن مرده
    لاله حاوی او چراغ شب است
    نور بر شام هجر بسپرده
    یا رب از جور دهر برهانش
    تا که برهاند این سرا پرده

منابع

  • اباذری، عبدالرحیم، امام موسی صدر امید محرومان، سازمان تبلیغات اسلامی، تهران، ۱۳۷۴ش.
  • جعفریان، رسول، اطلس شیعه، تهران، انتشارات سازمان جغرافیایی نیروهای مسلح، چاپ اول، ۱۳۸۷ش.
  • «سرفصل‌هایی از زندگانی امام موسی صدر»، سایت موسسه فرهنگی تحقیقاتی امام موسی صدر، تاریخ انتشار: ۲۹ بهمن ۱۳۹۲ش، تاریخ بازدید: ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۲ش.
  • شبیری زنجانی، سید موسی، جرعه‌ای از دریا، قم، مؤسسه کتاب‌شناسی، ۱۳۸۹ش.
  • «دغدغه‌های امام موسی صدر از زبان دخترش»، سایت مؤسسه فرهنگی تحقیقاتی امام موسی صدر، ۸ آبان ۱۳۹۰ش، ۳خرداد۱۳۹۸ش.
  • فصلنامه تاریخ و فرهنگ معاصر، مرکز بررسی‌های اسلامی، ویژه نامه شماره ۵ (امام موسی صدر).
  • کمالیان، محسن، گاهشمار زندگی آیت‌الله امام سید موسی صدر، دو ماهنامه نامه مفید، شماره ۱۶، زمستان ۱۳۷۷ش.
  • گلی زواره، غلامرضا، مشعل درخشان دانش و اندیشه، تهیه‌کننده و ناشر: مرکز پژوهش‌های اسلامی صدا و سیما، چاپ اول، ۱۳۹۰.

پیوند به بیرون