از آیات مشهور این سوره آیه ۲۸ است که آرامش دلها را در گرو یاد خدا میداند و آیه ۴۳ که بنابر نظر برخی مفسران، مراد از «من عنده علم الکتاب» در آن، امام علی(ع) است. نقل شده هر کس سوره رعد را تلاوت کند، خداوند ده برابر ابرهای موجود در گذشته، حال و آینده به او حسنه میدهد.
معرفی
نامگذاری
نام سوره اشاره به پدیده رعد (به معنای غرّش آسمان) و تسبیح الهی گفتن آن دارد که در آیه ۱۳ از آن سخن گفته شده است.[۱]
محل و ترتیب نزول
در مورد مکی یا مدنی بودن سوره رعد اختلاف است. برخی از مفسران همچون علامه طباطبایی با تکیه بر محتوای سوره، آن را جزو سورههای مکی دانستهاند؛[۲] اما محمدهادی معرفت مدنیبودن را ترجیح میدهد و مینویسد تمام روایاتی که ترتیب نزول سورهها را نقل میکنند، این سوره را مدنی ذکر کردهاند.[۳] بنابر نظر معرفت، سوره رعد در ترتیب نزول نود و ششمین سورهای است که بر پیامبر اکرم(ص) نازل شده است.[۴] این سوره در چینش کنونیمُصحَف، سیزدهمین سوره است و در جزء ۱۳ قرآن جای دارد.
تعداد آیات و دیگر ویژگیها
سوره رعد جزو سورههای مثانی و از سورههای نسبتاً متوسط قرآن است که کمتر از نیم جزء قرآن را در بر میگیرد. این سوره ۴۳ آیه، ۸۵۴ کلمه و ۳۵۴۱ حرف دارد. این سوره با حروف مقطعه آغاز میشود و آیه پانزدهم آن سجده مستحب دارد.[۵] یعنی هنگام شنیدن یا قرائت آن، سجده کردن مستحب است.
محتوا
مفاهیم و بحثهای محوری سوره رعد توحید، معاد (قیامت) و وحی است و مسائل مربوط به آن را از راه عجایب جهان و نفس آدمی آشکار میسازد و آدمی را به تفکر و تأمل در احوال و سرگذشت درگذشتگان و دریافتن سنت جهان میخواند. [۶] غرض اصلی سوره بیان حقّانیّت قرآن است و اینکه قرآن معجزه و نشانه رسالت پیامبر(ص) است.[۷]
ترجمه: و اوست كسى كه زمين را گسترانيد و در آن، كوهها و رودها نهاد، و از هر گونه ميوهاى در آن، جفت جفت قرار داد. روز را به شب مىپوشاند. قطعاً در اين [امور] براى مردمى كه تفكّر مىكنند نشانههايى وجود دارد.
برخی از مترجمان و مفسران «زوجین اثنیین» را به معنای نر و ماده در میوهها دانستهاند.[یادداشت ۱]علامه طباطبائی در تفسیر المیزان پس از این که از تفسیر الجواهرطنطاوی نقل کرده که منظور از زوجین وجود نر و ماده در گیاهان است؛ تصریح میکند که هر چند این مطلب از نظر علمی صحیح است ولی با ظاهر آیه ناسازگار است زیرا آیه بیان میکند که گیاهان به صورت زوج (جفت) وجود دارند نه این که گیاهان از جفت(نر وماده) خلق شده باشند ودر این صورت باید آیه این گونه بود: و كل الثمرات جعل فيها من زوجين اثنين. [۹] طباطبائی منظور از زوجین را دو گونه متفاوت با یکدیگر دانسته خواه گونه سومی باشد یا نباشدمثل: تابستانی و زمستانی، شیرین و غیر شیرین، تر و خشک. [۱۰]
ترجمه: در حقيقت، خدا حال قومى را تغيير نمىدهد تا آنان حال خود را تغيير دهند.
از این آیه برداشت میشود که خداوند نعمت هیچ قومی را تغییر نمیدهد و آنان را عذاب نمیکند مگر آنکه خود راه عصیان در پیش گیرند. سنت الهی این است که اگر کفران را جایگزین شُکر و عصیان را جایگزین طاعت کنند، سعادت آنان به نگونبختی بدل خواهد شد.[۱۱] برخی از مفسران، تفسیری دیگر از این آیه دارند و میگویند سرنوشت هر قومی به تصمیم آنان گره خورده است و هر قومی با اراده خود، زندگیاش را دگرگون میکند.[۱۲] از روایات مختلف نیز فهمیده می شود که آیه دلالتی بر این ندارد که انسان ها در تمام کارها اختیار کامل دارند به گونهای که تدبیر امور جهان هستی از دست خدا خارج باشد چنان چه فرقه ی قدریه بر این باور است و نیز گناهانی مانند: ستم بر مردمان، رها کردن عادات خیر ونیکی در حق دیگران، کفران نعمت، ترک شکر را نمونههایی از گناهانی دانسته که خداوند به سبب آنها نعمتهایش را از مردمان میگیرد. [۱۳]مرتضی مطهری از آیه استفاده کرده که تغییر اخلاق و روحیه مقدم است بر تغییرات اجتماعی و اقتصادی و به منزله علت است نه معلول. [۱۴]وی همچنین سرّ تفوّق و انحطاط، اعتلا و تنزل، سربلندی و سرافکندگی امتها را براساس این آیه و آیات دیگر قرآن نتیجه دخالت ملتها در دست گرفتن مقدرات خود دانسته است.[۱۵]
علامه طباطبایی در جمع بندی این آیه به سه نکته اشاره کرده است ۱- محو و اثبات که همان حکم و قضاء الهی است شامل تمام حوادث جهان هستی است چنان چه در آیه ۳ سوره احقاف بدان تصریح کرده است.۲-خداوند سبحان در هر چیزی قضای ثابت وغیر قابل تغییری دارد و البته خداوند قضای غیر حتمی هم داردچنان چه برخی از آیات و روایات هم بر این مطلب دلالت دارند مانند روایاتی که دعا و صدقه را مانع قضاء سوء می داند. ۳-قضاء الهی تقسیم میشود به قضاء متغیر و غیر متغیر(ثابت) [۱۶]
«أَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَسَالَتْ أَوْدِيَةٌ بِقَدَرِهَا فَاحْتَمَلَ السَّيْلُ زَبَدًا رَابِيًا ۚ وَمِمَّا يُوقِدُونَ عَلَيْهِ فِي النَّارِ ابْتِغَاءَ حِلْيَةٍ أَوْ مَتَاعٍ زَبَدٌ مِثْلُهُ ۚ كَذَٰلِكَ يَضْرِبُ اللهُ الْحَقَّ وَالْبَاطِلَ ۚ فَأَمَّا الزَّبَدُ فَيَذْهَبُ جُفَاءً ۖ وَأَمَّا مَا يَنْفَعُ النَّاسَ فَيَمْكُثُ فِي الْأَرْضِ ۚ كَذَٰلِكَ يَضْرِبُ اللهُ الْأَمْثَالَ» (آیه ۱۷)ترجمه:[همو كه] از آسمان، آبى فرو فرستاد. پس رودخانههايى به اندازه گنجايش خودشان روان شدند، و سيل، كفى بلند روى خود برداشت، و از آنچه براى به دست آوردن زينتى يا كالايى، در آتش مىگدازند هم نظير آن كفى برمىآيد. خداوند، حق و باطل را چنين مَثَل مىزند. اما كف، بيرون افتاده از ميان مىرود، ولى آنچه به مردم سود مىرساند در زمين [باقى] مىماند. خداوند مَثَلها را چنين مىزند.
در تفسیر المیزان علامه طباطبایی آیاتی از قرآن را به عنوان غرر آیات [یادداشت ۲]معرفی کرده است. غُرَر در لغت جمع غُرّه به معنای درخشندگی و برجستگی است و نیز به سفیدی موجود در پیشانی گاو به دلیل دورنمای خاص آن گفته میشود.و در اصطلاح به آیاتی گفته میشود که با درخشش، برجستگی و نقش کلیدی و زیربنایی ویژهای دارند که به غررالایات معروفند.آیت الله جوادی آملی معيار غُرَر الآيات را كليدی بودن آن آيات، عُلوِّ متن، ايجازِ اعجازآميز، اتقان در برهان، جمع برهان و عرفان در بيان قرآنی و نيز راهگشایی آن ها برای آيات ديگر و پايه و ميزانِ عدل بودن و روشنگري برای پيچيدگی احاديث دانسته است.[۱۷]
ترجمه: آگاه باش كه با ياد خدا دلها آرامش مىيابد.[یادداشت ۳]
گفته شده است از این آیه، انحصار فهمیده میشود؛ یعنی فقط با یاد خداست که دلها آرامش میگیرند.[۱۸] و مراد از «ذکر» هر نوع یاد خداست، چه لفظی باشد و چه غیرلفظی یا با قرآن باشد یا بدون آن.[۱۹] از امام صادق(ع) نقل شده است: «به وسیله محمد(ص) دلها آرامش مییابند و اوست ذکر خداوند و پردهدار و دربان او.»[۲۰] و اینکه «رسول خدا(ص) به علی بن ابیطالب(ع) فرمود: آیا میدانی [این آیه] درباره چه کسی نازل شده است؟... درباره کسی نازل شده که مرا تصدیق کند و به من ایمان بیاورد و تو و عترت تو را که بعد از تو هستند دوست بدارد و امر [ولایت] را به تو و ائمه بعد از تو تسلیم کند».[۲۱] در روایت دیگری پیامبر خدا در تفسیر آیه فرمود:کسانی که دلهایشان تنها با یاد خدا آرام میگیرد ما اهلبیت هستیم و شیعیان ما [۲۲]
درباره شأن نزول، تفسیر و قرائت «و من عنده علم الکتاب» اختلاف است.[۲۳] درباره مصداق آیه، هفت قول نقل شده است[۲۴] و مفسران واژه «کتاب» را به تورات،[۲۵]قرآن یا لوح محفوظ[۲۶] تفسیر کردهاند. علامه طباطبایی منظور از کتاب را قرآن و با استناد به روایات، مراد از «من عنده» را علی بن ابی طالب(ع) میداند.[۲۷] در روایات متعددآمده است که در ماجرای احضار تخت بلقیس(ملکه سبا) آصف بن برخیا که وزیر سلیمان پیامبر خدا بود و به تعبیر قرآن بهرهای اندک از علم الکتاب داشت(عنده علم من الکتاب سوره نمل آیه ۴۰) توانست در کمتر از چشم برهم زدنی تخت بلقیس را در بارگاه سلیمان حاضر سازد در حالی که امام علی(ع) به تعبیر قرآن (عنده علم الکتاب) است که منظور تمام علم الکتاب است و مقایسه علم الکتابی که آصف می دانست با علم الکتابی که امیرالمومنین میدانست مانند مقدار آبی است که پشهای با بال خود از دریا بر میدارد و در پارهای از روایات دیگر علم الکتابی را که آصف بن برخیا میدانست مانند قطرهای از اقیانوس دانسته است. [۲۸][۲۹]
مراد از تسبیح رعد
آیه سیزدهم، از تسبیح رعد سخن میگوید.(وَيُسَبِّحُ الرَّعْدُ بِحَمْدِهِ وَالْمَلَائِكَةُ مِنْ خِيفَتِهِ ترجمه:و رعد (و برق و همه قوای عالم غیب و شهود) و جمیع فرشتگان همه از بیم (قهر) خدا به تسبیح و ستایش او مشغولند) در تفسیر این آیه چند قول بیان شده است. برخی گفتهاند رعد نشانه الهی است و بر بزرگی خداوند دلالت میکند و ازاینرو به تسبیح دعوت میکند یا خود با این راهنمایی، تسبیح خدا را میگوید. قول دیگر این است که مقصود از تسبیح رعد این است که هر کس صدای رعد را بشنود، خدا را تسبیح میکند.[۳۰] دعاهایی نیز نقل شدهاست که در وقت شنیدن رعد خوانده میشود.[۳۱][یادداشت ۴]
منظور از تسبیحِ عمومیِ تمام موجودات در جهان هستی(آسمانها و زمین) این است که هر موجودی به صورت حقیقی خداوند را تسبیح می کند (نه این که فقط منظور این باشد که با وجود خودش دلالت می کند براین که به وجود آورندهاش منزه از هر کاستی و نقص و متصف به تمام کمالات وجودی است؛ و نه این که منظور این باشد که تسبیح و منزه دانستن خدواند سبحان یا زبانی است که تمام موجودات دارای عقل با زبانِ قال خداوند متعال را میستایند و تسبیح میگویند و یا با وجود خودشان خداوند را تسبیح و تنزیه میکنند که این ستایش با زبانِ حال است.) و البته این تسبیح عمومی و حقیقی تمام موجودات جهان هستی برای انسانهای عادی قابل درک و فهم نیست چنان چه قرآن میفرماید:وَلكِنْ لا تَفْقَهُونَ تَسْبِيحَهُمْ[۳۲]
اُبَیبن کَعب از پیامبر(ص) نقل میکند: هر کس سوره رعد را تلاوت کند، ده برابر تعداد همه ابرهایی که رفتهاند و تا قیامت خواهند آمد به او حسنه میدهند و در روز قیامت از وفاکنندگان به عهد الهی محسوب خواهد شد.[۳۳]
همچنین از امام صادق(ع) نقل شده است : «هر کس سوره رعد را بسیار بخواند خداوند او را در دنیا به صاعقه گرفتار نمیکند، (هر چند از دشمنان اهلبیت باشد)[۳۴] و چنانچه قاری از مؤمنان (شیعیان) باشد، خداوند او را بدون حساب، به بهشت میبرد و شفاعتش درباره کسانی که میشناسد از خاندان و برادران مؤمنش پذیرفته میشود.[۳۵]
آیات الاحکام
آیه بیست و پنجم سوره رعد[یادداشت ۵] را جزو آیات الاحکام برشمردهاند. گفته شده بنابر این آیه، وفای به عهدواجب است.[۳۶]فقها در تعریف عهد گفتهاند: عهد یعنی انسان با خداوند پیمان ببندد کاری را انجام دهد یا آن را ترک کند. برای عهد شرایطی بیان شده است؛ از جمله اینکه باید صیغه آن خوانده شود، اینکه بگوید: «عٰاهَدْتُ اللهَ اَنْ أَفْعَلَ كَذٰا أَو أَتْرُكَ كَذٰا» يا «عَلَىَّ عَهْدُ الله أَنْ أَفْعَلَ كَذٰا أَوْ أَتْرُكَ كَذٰا» و به جای «أَفْعَلَ كَذٰا»[یادداشت ۶] تا آخر، آن کار را به زبان بیاورد.[۳۷][یادداشت ۷]
﴿خدا [همان] کسی است که آسمانها را بدون ستونهایی که آنها را ببینید برافراشت آنگاه بر عرش استیلا یافت و خورشید و ماه را رام گردانید هر کدام برای مدتی معین به سیر خود ادامه میدهند [خداوند] در کار [آفرینش] تدبیر میکند و آیات [خود] را به روشنی بیان مینماید امید که شما به لقای پروردگارتان یقین ٢﴾
﴿و اوست کسی که زمین را گسترانید و در آن کوهها و رودها نهاد و از هر گونه میوهای در آن جفت جفت قرار داد روز را به شب میپوشاند قطعا در این [امور] برای مردمی که تفکر میکنند نشانههایی وجود دارد ٣﴾
﴿و در زمین قطعاتی است کنار هم و باغهایی از انگور و کشتزارها و درختان خرما چه از یک ریشه و چه از غیر یک ریشه که با یک آب سیراب میگردند و [با این همه] برخی از آنها را در میوه [از حیث مزه و نوع و کیفیت] بر برخی دیگر برتری میدهیم بی گمان در این [امر نیز] برای مردمی که تعقل میکنند دلایل [روشنی] است ٤﴾
﴿و اگر عجب داری عجب از سخن آنان [=کافران] است که آیا وقتی خاک شدیم به راستی در آفرینش جدیدی خواهیم بود اینان همان کسانند که به پروردگارشان کفر ورزیدهاند و در گردنهایشان زنجیرهاست و آنان همدم آتشند و در آن ماندگار خواهند بود ٥﴾
﴿و پیش از رحمتشتابزده از تو عذاب میطلبند و حال آنکه پیش از آنان [بر کافران] عقوبتها رفته است و به راستی پروردگار تو نسبت به مردم با وجود ستمشان بخشایشگر است و به یقین پروردگار تو سختکیفر است ٦﴾
﴿برای او فرشتگانی است که پی در پی او را به فرمان خدا از پیش رو و از پشتسرش پاسداری میکنند در حقیقت خدا حال قومی را تغییر نمیدهد تا آنان حال خود را تغییر دهند و چون خدا برای قومی آسیبی بخواهد هیچ برگشتی برای آن نیست و غیر از او حمایتگری برای آنان نخواهد بود ١١﴾
﴿رعد به حمد او و فرشتگان [جملگی] از بیمش تسبیح میگویند و صاعقهها را فرو میفرستند و با آنها هر که را بخواهد مورد اصابت قرار میدهد در حالی که آنان در باره خدا مجادله میکنند و او سختکیفر است ١٣﴾
﴿دعوت حق برای اوست و کسانی که [مشرکان] جز او میخوانند هیچ جوابی به آنان نمیدهند مگر مانند کسی که دو دستش را به سوی آب بگشاید تا [آب] به دهانش برسد در حالی که [آب] به [دهان] او نخواهد رسید و دعای کافران جز بر هدر نباشد ١٤﴾
﴿بگو پروردگار آسمانها و زمین کیست بگو خدا بگو پس آیا جز او سرپرستانی گرفتهاید که اختیار سود و زیان خود را ندارند بگو آیا نابینا و بینا یکسانند یا تاریکیها و روشنایی برابرند یا برای خدا شریکانی پنداشتهاند که مانند آفرینش او آفریدهاند و در نتیجه [این دو] آفرینش بر آنان مشتبه شده است بگو خدا آفریننده هر چیزی است و اوستیگانه قهار ١٦﴾
﴿[همو که] از آسمان آبی فرو فرستاد پس رودخانههایی به اندازه گنجایش خودشان روان شدند و سیل کفی بلند روی خود برداشت و از آنچه برای به دست آوردن زینتی یا کالایی در آتش میگدازند هم نظیر آن کفی برمیآید خداوند حق و باطل را چنین م ث ل میزند اما کف بیرون افتاده از میان میرود ولی آنچه به مردم سود میرساند در زمین [باقی] میماند خداوند م ث لها را چنین میزند ١٧﴾
﴿برای کسانی که پروردگارشان را اجابت کردهاند پاداش بس نیکوست و کسانی که وی را اجابت نکردهاند اگر سراسر آنچه در زمین است و مانند آن را با آن داشته باشند قطعا آن را برای بازخرید خود خواهند داد آنان به سختی بازخواستشوند و جایشان در دوزخ است و چه بد جایگاهی است ١٨﴾
﴿و کسانی که برای طلب خشنودی پروردگارشان شکیبایی کردند و نماز برپا داشتند و از آنچه روزیشان دادیم نهان و آشکارا انفاق کردند و بدی را با نیکی میزدایند ایشان راست فرجام خوش سرای باقی ٢٢﴾
﴿و کسانی که پیمان خدا را پس از بستن آن میشکنند و آنچه را خدا به پیوستن آن فرمان داده میگسلند و در زمین فساد میکنند بر ایشان لعنت است و بد فرجامی آن سرای ایشان راست ٢٥﴾
﴿و کسانی که کافر شدهاند میگویند چرا از جانب پروردگارش معجزهای بر او نازل نشده است بگو در حقیقت خداست که هر کس را بخواهد بیراه میگذارد و هر کس را که [به سوی او] بازگردد به سوی خود راه مینماید ٢٧﴾
﴿بدین گونه تو را در میان امتی که پیش از آن امتهایی روزگار به سر بردند فرستادیم تا آنچه را به تو وحی کردیم بر آنان بخوانی در حالی که آنان به [خدای] رحمان کفر میورزند بگو اوست پروردگار من معبودی بجز او نیست بر او توکل کردهام و بازگشت من به سوی اوست ٣٠﴾
﴿و اگر قرآنی بود که کوهها بدان روان میشد یا زمین بدان قطعه قطعه میگردید یا مردگان بدان به سخن درمیآمدند [باز هم در آنان اثر نمیکرد] نه چنین است بلکه همه امور بستگی به خدا دارد آیا کسانی که ایمان آوردهاند ندانستهاند که اگر خدا میخواست قطعا تمام مردم را به راه میآورد و کسانی که کافر شدهاند پیوسته به [سزای] آنچه کردهاند مصیبت کوبندهای به آنان میرسد یا نزدیک خانههایشان فرود میآید تا وعده خدا فرا رسد آری خدا وعده [خود را] خلاف نمیکند ٣١﴾
﴿آیا کسی که بر هر شخصی بدانچه کرده است مراقب است [مانند کسی است که از همه جا بیخبر است] و برای خدا شریکانی قرار دادند بگو نامشان را ببرید آیا او را به آنچه در زمین است و او نمیداند خبر میدهید یا سخنی سطحی [و میانتهی] میگویید [چنین نیست] بلکه برای کسانی که کافر شدهاند نیرنگشان آراسته شده و از راه [حق] بازداشته شدهاند و هر که را خدا بیراه گذارد رهبری نخواهد داشت ٣٣﴾
﴿وصف بهشتی که به پرهیزگاران وعده داده شده [این است که] از زیر [درختان] آن نهرها روان است میوه و سایهاش پایدار است این است فرجام کسانی که پرهیزگاری کردهاند و فرجام کافران آتش [دوزخ] است ٣٥﴾
﴿و کسانی که به آنان کتاب [آسمانی] دادهایم از آنچه به سوی تو نازل شده شاد میشوند و برخی از دستهها کسانی هستند که بخشی از آن را انکار میکنند بگو جز این نیست که من مامورم خدا را بپرستم و به او شرک نورزم به سوی او میخوانم و بازگشتم به سوی اوست ٣٦﴾
﴿و بدین سان آن [قرآن] را فرمانی روشن نازل کردیم و اگر پس از دانشی که به تو رسیده [باز] از هوسهای آنان پیروی کنی در برابر خدا هیچ دوست و حمایتگری نخواهی داشت ٣٧﴾
﴿و قطعا پیش از تو [نیز] رسولانی فرستادیم و برای آنان زنان و فرزندانی قرار دادیم و هیچ پیامبری را نرسد که جز به اذن خدا معجزهای بیاورد برای هر زمانی کتابی است ٣٨﴾
﴿و به یقین کسانی که پیش از آنان بودند نیرنگ کردند ولی همه تدبیرها نزد خداست آنچه را که هر کسی به دست میآورد میداند و به زودی کافران بدانند که فرجام آن سرای از کیست ٤٢﴾
﴿و کسانی که کافر شدند میگویند تو فرستاده نیستی بگو کافی استخدا و آن کس که نزد او علم کتاب است میان من و شما گواه باشد ٤٣﴾
﴿به نام خداوند رحمتگر مهربان. الف لام میم راء این است آیات کتاب و آنچه از جانب پروردگارت به سوی تو نازل شده حق است ولی بیشتر مردم نمیگروند ١ خدا [همان] کسی است که آسمانها را بدون ستونهایی که آنها را ببینید برافراشت آنگاه بر عرش استیلا یافت و خورشید و ماه را رام گردانید هر کدام برای مدتی معین به سیر خود ادامه میدهند [خداوند] در کار [آفرینش] تدبیر میکند و آیات [خود] را به روشنی بیان مینماید امید که شما به لقای پروردگارتان یقین ٢ و اوست کسی که زمین را گسترانید و در آن کوهها و رودها نهاد و از هر گونه میوهای در آن جفت جفت قرار داد روز را به شب میپوشاند قطعا در این [امور] برای مردمی که تفکر میکنند نشانههایی وجود دارد ٣ و در زمین قطعاتی است کنار هم و باغهایی از انگور و کشتزارها و درختان خرما چه از یک ریشه و چه از غیر یک ریشه که با یک آب سیراب میگردند و [با این همه] برخی از آنها را در میوه [از حیث مزه و نوع و کیفیت] بر برخی دیگر برتری میدهیم بی گمان در این [امر نیز] برای مردمی که تعقل میکنند دلایل [روشنی] است ٤ و اگر عجب داری عجب از سخن آنان [=کافران] است که آیا وقتی خاک شدیم به راستی در آفرینش جدیدی خواهیم بود اینان همان کسانند که به پروردگارشان کفر ورزیدهاند و در گردنهایشان زنجیرهاست و آنان همدم آتشند و در آن ماندگار خواهند بود ٥ و پیش از رحمتشتابزده از تو عذاب میطلبند و حال آنکه پیش از آنان [بر کافران] عقوبتها رفته است و به راستی پروردگار تو نسبت به مردم با وجود ستمشان بخشایشگر است و به یقین پروردگار تو سختکیفر است ٦ و آنان که کافر شدهاند میگویند چرا نشانهای آشکار از طرف پروردگارش بر او نازل نشده است [ای پیامبر] تو فقط هشداردهندهای و برای هر قومی رهبری است ٧ خدا میداند آنچه را که هر مادهای [در رحم] بار میگیرد و [نیز] آنچه را که رحمها میکاهند و آنچه را میافزایند و هر چیزی نزد او اندازهای دارد ٨ دانای نهان و آشکار [و] بزرگ بلندمرتبه است ٩ [برای او] یکسان است کسی از شما سخن [خود] را نهان کند و کسی که آن را فاش گرداند و کسی که خویشتن را به شب پنهان دارد و در روز آشکارا حرکت کند ١٠ برای او فرشتگانی است که پی در پی او را به فرمان خدا از پیش رو و از پشتسرش پاسداری میکنند در حقیقت خدا حال قومی را تغییر نمیدهد تا آنان حال خود را تغییر دهند و چون خدا برای قومی آسیبی بخواهد هیچ برگشتی برای آن نیست و غیر از او حمایتگری برای آنان نخواهد بود ١١ اوست کسی که برق را برای بیم و امید به شما مینمایاند و ابرهای گرانبار را پدیدار میکند ١٢ رعد به حمد او و فرشتگان [جملگی] از بیمش تسبیح میگویند و صاعقهها را فرو میفرستند و با آنها هر که را بخواهد مورد اصابت قرار میدهد در حالی که آنان در باره خدا مجادله میکنند و او سختکیفر است ١٣ دعوت حق برای اوست و کسانی که [مشرکان] جز او میخوانند هیچ جوابی به آنان نمیدهند مگر مانند کسی که دو دستش را به سوی آب بگشاید تا [آب] به دهانش برسد در حالی که [آب] به [دهان] او نخواهد رسید و دعای کافران جز بر هدر نباشد ١٤ و هر که در آسمانها و زمین استخواه و ناخواه با سایههایشان بامدادان و شامگاهان برای خدا سجده میکنند ١٥ بگو پروردگار آسمانها و زمین کیست بگو خدا بگو پس آیا جز او سرپرستانی گرفتهاید که اختیار سود و زیان خود را ندارند بگو آیا نابینا و بینا یکسانند یا تاریکیها و روشنایی برابرند یا برای خدا شریکانی پنداشتهاند که مانند آفرینش او آفریدهاند و در نتیجه [این دو] آفرینش بر آنان مشتبه شده است بگو خدا آفریننده هر چیزی است و اوستیگانه قهار ١٦ [همو که] از آسمان آبی فرو فرستاد پس رودخانههایی به اندازه گنجایش خودشان روان شدند و سیل کفی بلند روی خود برداشت و از آنچه برای به دست آوردن زینتی یا کالایی در آتش میگدازند هم نظیر آن کفی برمیآید خداوند حق و باطل را چنین م ث ل میزند اما کف بیرون افتاده از میان میرود ولی آنچه به مردم سود میرساند در زمین [باقی] میماند خداوند م ث لها را چنین میزند ١٧ برای کسانی که پروردگارشان را اجابت کردهاند پاداش بس نیکوست و کسانی که وی را اجابت نکردهاند اگر سراسر آنچه در زمین است و مانند آن را با آن داشته باشند قطعا آن را برای بازخرید خود خواهند داد آنان به سختی بازخواستشوند و جایشان در دوزخ است و چه بد جایگاهی است ١٨ پس آیا کسی که میداند آنچه از جانب پروردگارت به تو نازل شده حقیقت دارد مانند کسی است که کوردل است تنها خردمندانند که عبرت میگیرند ١٩ همانان که به پیمان خدا وفادارند و عهد [او] را نمیشکنند ٢٠ و آنان که آنچه را خدا به پیوستنش فرمان داده میپیوندند و از پروردگارشان میترسند و از سختی حساب بیم دارند ٢١ و کسانی که برای طلب خشنودی پروردگارشان شکیبایی کردند و نماز برپا داشتند و از آنچه روزیشان دادیم نهان و آشکارا انفاق کردند و بدی را با نیکی میزدایند ایشان راست فرجام خوش سرای باقی ٢٢ [همان] بهشتهای عدن که آنان با پدرانشان و همسرانشان و فرزندانشان که درستکارند در آن داخل میشوند و فرشتگان از هر دری بر آنان درمیآیند ٢٣ [و به آنان میگویند] درود بر شما به [پاداش] آنچه صبر کردید راستی چه نیکوست فرجام آن سرای ٢٤ و کسانی که پیمان خدا را پس از بستن آن میشکنند و آنچه را خدا به پیوستن آن فرمان داده میگسلند و در زمین فساد میکنند بر ایشان لعنت است و بد فرجامی آن سرای ایشان راست ٢٥ خدا روزی را برای هر که بخواهد گشاده یا تنگ میگرداند و[لی آنان] به زندگی دنیا شاد شدهاند و زندگی دنیا در [برابر] آخرت جز بهرهای [ناچیز] نیست ٢٦ و کسانی که کافر شدهاند میگویند چرا از جانب پروردگارش معجزهای بر او نازل نشده است بگو در حقیقت خداست که هر کس را بخواهد بیراه میگذارد و هر کس را که [به سوی او] بازگردد به سوی خود راه مینماید ٢٧ همان کسانی که ایمان آوردهاند و دلهایشان به یاد خدا آرام میگیرد آگاه باش که با یاد خدا دلها آرامش مییابد ٢٨ کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته کردهاند خوشا به حالشان و خوش ٢٩ بدین گونه تو را در میان امتی که پیش از آن امتهایی روزگار به سر بردند فرستادیم تا آنچه را به تو وحی کردیم بر آنان بخوانی در حالی که آنان به [خدای] رحمان کفر میورزند بگو اوست پروردگار من معبودی بجز او نیست بر او توکل کردهام و بازگشت من به سوی اوست ٣٠ و اگر قرآنی بود که کوهها بدان روان میشد یا زمین بدان قطعه قطعه میگردید یا مردگان بدان به سخن درمیآمدند [باز هم در آنان اثر نمیکرد] نه چنین است بلکه همه امور بستگی به خدا دارد آیا کسانی که ایمان آوردهاند ندانستهاند که اگر خدا میخواست قطعا تمام مردم را به راه میآورد و کسانی که کافر شدهاند پیوسته به [سزای] آنچه کردهاند مصیبت کوبندهای به آنان میرسد یا نزدیک خانههایشان فرود میآید تا وعده خدا فرا رسد آری خدا وعده [خود را] خلاف نمیکند ٣١ و بیگمان فرستادگان پیش از تو [نیز] مسخره شدند پس به کسانی که کافر شده بودند مهلت دادم آنگاه آنان را [به کیفر] گرفتم پس چگونه بود کیفر من ٣٢ آیا کسی که بر هر شخصی بدانچه کرده است مراقب است [مانند کسی است که از همه جا بیخبر است] و برای خدا شریکانی قرار دادند بگو نامشان را ببرید آیا او را به آنچه در زمین است و او نمیداند خبر میدهید یا سخنی سطحی [و میانتهی] میگویید [چنین نیست] بلکه برای کسانی که کافر شدهاند نیرنگشان آراسته شده و از راه [حق] بازداشته شدهاند و هر که را خدا بیراه گذارد رهبری نخواهد داشت ٣٣ برای آنان در زندگی دنیا عذابی است و قطعا عذاب آخرت دشوارتر است و برای ایشان در برابر خدا هیچ نگهدارندهای نیست ٣٤ وصف بهشتی که به پرهیزگاران وعده داده شده [این است که] از زیر [درختان] آن نهرها روان است میوه و سایهاش پایدار است این است فرجام کسانی که پرهیزگاری کردهاند و فرجام کافران آتش [دوزخ] است ٣٥ و کسانی که به آنان کتاب [آسمانی] دادهایم از آنچه به سوی تو نازل شده شاد میشوند و برخی از دستهها کسانی هستند که بخشی از آن را انکار میکنند بگو جز این نیست که من مامورم خدا را بپرستم و به او شرک نورزم به سوی او میخوانم و بازگشتم به سوی اوست ٣٦ و بدین سان آن [قرآن] را فرمانی روشن نازل کردیم و اگر پس از دانشی که به تو رسیده [باز] از هوسهای آنان پیروی کنی در برابر خدا هیچ دوست و حمایتگری نخواهی داشت ٣٧ و قطعا پیش از تو [نیز] رسولانی فرستادیم و برای آنان زنان و فرزندانی قرار دادیم و هیچ پیامبری را نرسد که جز به اذن خدا معجزهای بیاورد برای هر زمانی کتابی است ٣٨ خدا آنچه را بخواهد محو یا اثبات میکند و اصل کتاب نزد اوست ٣٩ و اگر پارهای از آنچه را که به آنان وعده میدهیم به تو بنمایانیم یا تو را بمیرانیم جز این نیست که بر تو رساندن [پیام] است و بر ما حساب [آنان ٤٠ آیا ندیدهاند که ما [همواره] میآییم و از اطراف این زمین میکاهیم و خداست که حکم میکند برای حکم او باز دارندهای نیست و او به سرعتحسابرسی میکند ٤١ و به یقین کسانی که پیش از آنان بودند نیرنگ کردند ولی همه تدبیرها نزد خداست آنچه را که هر کسی به دست میآورد میداند و به زودی کافران بدانند که فرجام آن سرای از کیست ٤٢ و کسانی که کافر شدند میگویند تو فرستاده نیستی بگو کافی استخدا و آن کس که نزد او علم کتاب است میان من و شما گواه باشد ٤٣﴾
برخی از آثاری که به صورت مستقل به تفسیر سوره رعد پرداختهاند، چنیناند:
سید مرتضی نجومی، آیات سبحانی: تفسیر سوره رعد، به تحقیق و تنظیم ناصرالدین انصاری قمی، قم، بوستان کتاب، ۱۳۹۰ش.
آیتالله سبحانی، قرآن و اسرار آفرینش: تفسیر سوره رعد، قم، نشر توحید، ۱۳۶۲ش.
پانویس
↑ابنعاشور، تفسیر التحریر و التنویر، ۱۹۸۴م، ج۱۳، ص۷۵.
↑طباطبائی، المیزان، ج۱۱، ص ۲۵۸؛ ابن عاشور، تفسیر التحریر و التنویر، ۱۹۸۴م، ج۱۳، ص ۷۶؛ سید قطب، فی ظلال القرآن، ۱۹۷۶، ج۵، جزء ۱۳، ص ۶۳.
↑معرفت، آموزش علوم قرآن، ج۱، ص۱۷۷. دیگر کسانی که این سوره را مدنی خواندهاند: زرکشی، البرهان فی علوم القرآن، ۱۴۰۸ق، ج۱، ص۱۹۵. ابن جوزی، زاد المسیر، ۱۴۰۴ق، ج۴، ص۲۹۹.
↑معرفت، آموزش علوم قرآن، ج۱، ص۱۶۸. رامیار، تاریخ قرآن، ۱۳۶۲ش، ص۵۸۴. البته برخی آن را نود و پنجمین سوره(زرکشی، البرهان فی علوم القرآن، ۱۴۰۸ق، ج۱، ص۱۹۴) و برخی دیگر هفتاد و سومین (مقدمتان فی علوم القرآن، ص ۹) سورهٔ نازلشده بر پیامبر دانستهاند.
↑ آیه ۲۸ سوره رعد در واقع تکمیل کننده آیه ۲۷ است که در این آیه پیامبر خدا(ص) در جواب كافران که مىگويند: چرا از جانب پروردگارش معجزهاى بر او نازل نمىشود؟ می گوید:خدا هر كه را بخواهد گمراه مىكند. و هر كه را به درگاه او روى كند، هدايت مىكند (وَيَهْدِي إِلَيْهِ مَنْ أَنَابَ) و در آیه ۲۸ در معرفی این افرادی که خداوند هدایتشان میکند میفرماید: الَّذِينَ آمَنُوا وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِكْرِ اللهِ ۗ أَلَا بِذِكْرِ الله تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ ترجمه: آنها کسانی هستند که ایمان آوردهاند، و دلهایشان به یاد خدا مطمئن (و آرام) است؛ آگاه باشید، تنها با یاد خدا دلها آرامش مییابد!
↑در دعای جوشن کبیر در بند ۶ نیز آمده است:يا مَنْ يُسَبِّحُ الرَّعْدُ بِحَمْدِهِ... ای آنکه رعد همراه با ستایشش تسبیحگو است. قمی، عباس، مفاتیح الجنان، دعای جوشن کبیر
↑وَالَّذِينَ يَنْقُضُونَ عَهْدَ اللهِ مِنْ بَعْدِ مِيثَاقِهِ وَيَقْطَعُونَ مَا أَمَرَ اللهُ بِهِ أَنْ يُوصَلَ وَيُفْسِدُونَ فِي الْأَرْضِ ۙ أُولَٰئِكَ لَهُمُ اللَّعْنَةُ وَلَهُمْ سُوءُ الدَّارِ ترجمه: آنها که عهد الهی را پس از محکم کردن میشکنند، و پیوندهایی را که خدا دستور به برقراری آن داده قطع میکنند، و در روی زمین فساد مینمایند، لعنت برای آنهاست؛ و بدی (و مجازات) سرای آخرت
↑ با خدا عهد بستم تا که فلان کار را بکنم یا فلان کار را نکنم
↑برای آشنایی با دیگر شرایط عهد به صفحه عهد مراجعه کنید