آیه ۲۸ سوره رعد به بیان ویژگی مؤمنان که فقط با یاد خدا دلهایشان آرام میگیرد، اشاره دارد. مفسران برای معنای «ذکر» معانی مختلفی ازجمله: قرآن کریم (معجزه روشن)، به یادآوردن خدا و انس با او، بهخاطرآوردن رحمت و مغفرت، یادآوری توحید و دلایل وحدانیت خداوند، برشمردهاند.
مشخصات آیه | |
---|---|
واقع در سوره | رعد |
شماره آیه | ۲۸ |
جزء | ۱۳ |
اطلاعات محتوایی | |
شأن نزول | دارد |
مکان نزول | مکه |
موضوع | اعتقادی -اخلاقی |
درباره | یاد خدا، آرامش و اطمینان دلها، ویژگی مؤمنان. |
آیات مرتبط | آیه۴ سوره فتح؛ آیه ۲۷ ـ۳۰ سوره فجر؛ آیه ۱۰ سوره انفال. |
سید محمدحسین طباطبائی پذیرش خاص نفس را سبب آرامش و مانع اضطراب دانسته و گفته این آیه، انحصار دارد؛ یعنی فقط با یاد خداست که دلها اطمینان مییابد. تفسیر کشف الاسرار این آیه را از آیات امیدبخش برای مؤمنان میداند. برخی مفسران، این آیه را بهعنوان قاعده کلی و ماندگار (که با یاد خدا دلهایشان آرام میگیرد) برای مؤمنان و بر هر قلبی که بر فطرت اولیه باقی مانده است، برشمردهاند. در پارهای از احادیث، پیامبر بهخاطر آن که مردم را به یاد خدا میانداخت و تربیت میکرد، بهعنوان «ذکر اللَّه» معرفی شده است.
متن، ترجمه و معنای ذکر
الَّذِینَ آمَنُوا وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِکْرِ اللَّهِ ۗ أَلَا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ
آنها که به خدا ایمان آورده و دلهاشان به یاد خدا آرام میگیرد، آگاه شوید که تنها یاد خدا آرامبخش دلهاست.
مرتضی مطهری:
همان طوری که میان اجسام تجاذب هست میان ارواح و امور مجرده نیز هست، یک نوع جاذبه معنوی قلب را به طرف خود میکشد و همان طوری که جسم مانند آب و خاک و غیره تا به مرکز خود نرسد آرام نمیگیرد، روح نیز تا به اصل و مرکز خود نرسد و اتصال پیدا نکند آرام نمیگیرد (۱)، به آن مرکز که رسید آرام میگیرد: الا بذکرالله تطمئن القلوب.چرا قرآن میگوید:«الا بذکر الله تطمئن القلوب» بدانید که منحصرا و منحصرا «بذکر الله» که مقدم شده است، علامت انحصار است با یک چیز قلب بشر آرام میگیرد و از اضطراب و دلهره نجات پیدا میکند و آن، یاد خدا و انس با خداست.
مطهری، انسان کامل، صدرا، ص۸۲
مفسران برای معنای «ذکر» در آیه ۲۸ سوره رعد معانی مختلفی بیان کردهاند، از جمله:
- قرآن کریم؛ زمخشری، منظور از ذکر را قرآن کریم دانسته؛ زیرا قرآن معجزه روشنی است که قلبها را آرام میکند و یقین دل را میافزاید.[۱]
- به یادآوردن خدا و انس با او[۲]
- به یادآوردن هر آنچه انسان را به یاد خداوند میاندازد[۳]
- ترس از خداوند به وسیله رعایت امر و نهی او[۴]
- یادآوری توحید و دلایل وحدانیت خداوند[۵]
- بهخاطر آوردن رحمت و مغفرت یا فضل و انعام خداوند[۶]
- یادآوری امر خداوند[۷]
- یادآوری وعده خداوند[۸]
علامه طباطبایی مراد از «ذکر» را هر نوع یاد خدا دانسته، چه لفظی باشد و چه غیرلفظی؛ چه با قرآن باشد و چه بدون قرآن.[۹] شیخ طوسی، آیات قرآن را از نظر کشف معانی، به چهار نوع تقسیم کرده و نوع چهارم را آیاتی میداند که لفظ آنها بر بیش از یک معنا دلالت دارد و میگوید شایسته نیست در این نوع آیات، فقط یکی از معانی، مراد آیه باشد.[۱۰]
یاد خدا، آرامبخش دلهاست
مفسران با توجه به سیاق آیه، آن را تکمیلکنندۀ آیه ۲۷ سورۀ رعد دانستهاند.[۱۱] در این آیه پیامبر خدا(ص) در جواب کافران و در معرفی افرادی که خداوند هدایتشان میکند، میفرماید: آنها کسانی هستند که ایمان آوردهاند و دلهایشان به یاد خدا مطمئن (و آرام) است.[۱۲] گفته شده است از ظاهر آیه، انحصار فهمیده میشود؛ چون متعلق فعل(بِذِکْرِ اللَّهِ) بر خود فعل(تطمئن) مقدم شده، در نتیجه میفهماند که دلها جز به یاد خدا به چیز دیگری اطمینان نمییابد[۱۳] و مراد از «ذکر» هر نوع یاد خداست، چه لفظی باشد و چه غیرلفظی یا با قرآن باشد یا بدون آن.[۱۴] [یادداشت ۱] برخی این آیه را تشویق و ترغیب بندگان بر آرامش قلوب (با وعده ثواب الهی و دادن نعمت) دانستهاند.[۱۵]
ناصر مکارم شیرازی و برخی مفسران، این آیه را بهعنوان قاعده کلی (که با یاد خدا دلهایشان آرام میگیرد) برای مؤمنان و بدون استثنا برای هر قلبی که بر فطرت اولیه باقی مانده است، برشمردهاند.[۱۶] در تفسیر کشف الاسرار میبدی این آیه را از آیات امیدبخش برای مؤمنان برشمرده و گفته سنت خدا بر این است که بعد از فرستادن آیات خوف، آیات رجا و رحمت را میفرستد.[۱۷] همچنین علامه طباطبایی، پذیرفتن و قبول خاص از ناحیه نفس نسبت به آنچه درک میکند را، یاد خدا و ایمان به او میداند[۱۸] و این قبول خاص، سبب تسکین و آرامش قلب است، بهطوری که اضطراب و رویگردانی در آن راه ندارد.[۱۹] فخر رازی این آیه را دلیل بر این دانسته که روح (برخلاف جسم) با معارف الهی و یاد خدا شاد و شادمان میشود[۲۰] و یاد خدا را اکسیری برشمرده که اگر به دل بیفتد، نفس را ماندگار، پاک و نورانی میکند.[۲۱]
شأن نزول
عیاشی، از علمای متقدم شیعی، در تفسیر خود روایتی در شأن نزول آیه از امام صادق(ع) آورده است که حضرت محمد(ص) سبب آرامش دلهاست و او ذکر خداوند و پردهدار و دربان اوست.[۲۲] در فصول ابنعیینه آمده که گویی یکی از نامهای آن حضرت «ذکر» است.[۲۳] در پارهای از احادیث «در ذیل این آیه» پیامبر بهعنوان «ذکر اللَّه» معرفی شده، بهخاطر آن که او مردم را به یاد خدا میاندازد و تربیت میکند.[۲۴] همچنین در روایتی رسولخدا(ص) به امام علی(ع) فرمود: آیا میدانی [این آیه] درباره چه کسی نازل شده است؟ دربارۀ کسی نازل شده که مرا تصدیق کند و به من ایمان بیاورد و تو و خاندان تو را که بعد از تو هستند دوست بدارد و امر [ولایت] را به تو و ائمه بعد از تو تسلیم کند».[۲۵] در روایت دیگری پیامبرخدا(ص) در تفسیر آیه فرمود: کسانی که دلهایشان تنها با یاد خدا آرام میگیرد، ما اهلبیت(ع) هستیم و شیعیان ما.[۲۶] در تفسیر اثنیعشری، به نقل از ابنعباس، مراد از ذکر الله در آیه را قسم دانسته؛ زیرا کسی که پولی از کسی طلب دارد و شاهدی نداشته باشد، دلش به هیچ چیز آرام نمیگیرد تا وقتی که بدهکار بگوید: واللّه خواهم داد، در این موقع قلب طلبکار تسکین پیدا میکند.[۲۷]
پانویس
- ↑ زمخشری، الکشاف، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۵۲۸؛ بیضاوی، اَنوار التنزیل، ۱۴۱۸ق، ج۳، ص۱۸۷.
- ↑ طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۶، ص۴۴۷.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ش، ج۱۱، ص۳۵۵.
- ↑ ابنعاشور، التحریر و التنویر، ۱۴۲۰ق، ج۱۲، ص۱۸۲.
- ↑ زمخشری، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۵۲۸.
- ↑ طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۶، ص۴۴۷.
- ↑ قرطبی، لجامع الاحکام القرآن، ۱۳۶۴ش، ج۹، ص۳۱۵.
- ↑ قرطبی، لجامع الاحکام القرآن، ۱۳۶۴ش، ج۹، ص۳۱۵.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۱، ص۳۵۵.
- ↑ طوسی، التبیان، احیاء التراث العربی، ج۱، ص۶.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۱، ص۳۵۵؛ زمخشری، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۵۲۸؛ ثعالبی، تفسیر الثعالبی، ۱۴۱۸ق، ج۳، ص۳۶۸.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیرنمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۰، ص۲۰۸.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۱، ص۳۵۵.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۱، ص۳۵۵.
- ↑ شاهعبدالعظیمی، تفسیر اثنیعشری، ۱۳۶۳ش، ج۶، ص۳۸۲.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۱، ص۳۵۵؛ قرشی، تفسیراحسنالحدیث، ۱۳۹۱ش، ج۵، ص۲۴۲؛ مکارم شیرازی، تفسیرنمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۰، ص۲۰۹.
- ↑ میبدی، کشف الاسرار، ۱۳۷۱ش، ج۱، ص۱۱۵.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۱، ص۳۵۳.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۱، ص۳۵۳.
- ↑ فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۹، ص۴۲۸.
- ↑ فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۱۹، ص۴۰.
- ↑ عیاشی، تفسیر عیاشی، ۱۳۸۰ق، ج۲، ص۲۱۱، ح۴۴.
- ↑ کاشانی، تفسیر منهج الصادقین، ۱۳۳۳ش، ج۵، ص۱۰۵؛ شاهعبدالعظیمی، تفسیر اثنیعشری، ۱۳۶۳ش، ج۶، ص۳۸۲.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیرنمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۰، ص۲۰۹.
- ↑ کوفی، تفسیر فرات، ۱۴۱۰ق، ص۲۰۷.
- ↑ بحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، ۱۴۱۵ق، ج۳، ص۲۵۳.
- ↑ شاهعبدالعظیمی، تفسیر اثنیعشری، ۱۳۶۳ش، ج۶، ص۳۸۲.
یادداشت
- ↑ عدهای دیگر معتقدند که منظور از یاد خدا، فقط گفتن الفاظ نیست، بلکه باید ملازم با طاعت باشد(بیضاوی، اَنوار التنزیل واَسرار التأویل، ۱۴۱۸ق، ج۴، ص۲۲۸؛ نظام الاعرج، تفسیر غرائب القرآن و رغائب الفرقان، ۱۴۱۶ق، ج۵، ص۴۵۶.) و به عبارتی دیگر یاد قلبی و عملی را هم شامل میشود؛ یعنی وقتی انسان در برابر کار حرامی قرار میگیرد به یاد خدا بیفتد و آن را ترک کند؛ یعنی خدا در همۀ زندگی انسان حضور داشته باشد.(رضایی اصفهانی، تفسیر قرآن مهر، ۱۳۸۷ش، ج۱۶، ص۳۳۲).)
منابع
- قرآن کریم، ترجمه محمدمهدی فولادوند، تهران، دار القرآن الکریم، ۱۴۱۸ق ـ ۱۳۷۶ش.
- ابنعاشور، التحریر و التنویر، بیروت، موسسه التاریخ العربی، ۱۴۲۰ق.
- بحرانی، هاشم بن سلیمان، البرهان فی تفسیر القرآن، قم، مؤسسة البعثة، ۱۴۱۵ق.
- بیضاوی، عبدالله بن عمر، اَنوار التنزیل و اَسرار التأویل، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۱۸ق.
- ثعالبی، عبدالرحمن بن محمد، تفسیر الثعالبی (الجواهر الحسان فی تفسیرالقرآن)، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۱۸ق.
- شاهعبدالعظیمی، حسین، تفسیر اثنیعشری، تهران، میقات، ۱۳۶۳ش.
- زمخشری، محمود بن عمر، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، تصحیح: مصطفی حسین احمد، بیروت، دارالکتاب العربی، ۱۴۰۷ق.
- طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت، مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، چاپ دوم، ۱۳۹۰ق.
- طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تحقیق: فضلالله یزدی طباطبایی و هاشم محلاتی، تهران، ناصر خسرو، ۱۳۷۲ش.
- طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، بیروت، احیاء التراث العربی، [بیتا].
- فخر رازی، محمد بن عمر، التفسیر الکبیر (مفاتیح الغیب)، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۲۰ق.
- قرشی، سید علیاکبر، تفسیر احسن الحدیث، قم، دفتر نشر نوید اسلام، ۱۳۹۱ش.
- قرطبی، محمد بن احمد، الجامع الاحکام القرآنی، تهران، ناصرخسرو، ۱۳۶۴ش.
- عیاشی، محمد بن مسعود، تفسیر عیاشی، به تحقیق هشام رسولی، تهران، مکتبة العلمیة الاسلامیة، ۱۳۸۰ق.
- کاشانی، ملافتحالله، تفسیر منهج الصادقین فی الزام المخالفین، تهران، کتابفروشی محمدحسن علمی، ۱۳۳۳ش.
- کوفی، فراتبنابراهیم، تفسیر فرات، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۴۱۰ق.
- مطهری، مرتضی، انسان کامل، تهران: صدرا، [بیتا].
- مکارم شیرازی، ناصر، جمعی از نویسندگان و آشتیانی، محمدرضا، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الإسلامیة، ۱۳۷۴ ـ ۱۳۷۳ش.
- میبدی، احمد بن محمد، کشف الاسرار و عدة الابرار (معروف به تفسیر خواجه عبدالله انصاری)، تحقیق: حکمت، علیاصغر، تهران، امیرکبیر، ۱۳۷۱ش.
- نظام الاعرج، حسن بن محمد، تفسیر غرائب القرآن و رغائب الفرقان، بیروت، دار الکتب العلمیة، ۱۴۱۶ق.