پرش به محتوا

زینب دختر جحش: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی شیعه
جزبدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵۳: خط ۵۳:
}}
}}


'''زینب دختر جَحْش''' (د۲۰ ق) ، از [[:رده:همسران پیامبر‎‏|همسران پیامبر اسلام (ص)]]، وی نخست با [[زید بن حارثه]] فرزندخواندۀ رسول خدا [[ازدواج]] کرد، اما طولی نکشید که از او جدا شد و سپس [[پیامبر اکرم (ص)]] برای شکستن رسمی [[جاهلیت|جاهلی]] که فرزندخوانده را همچون فرزند تنی خود می‌دانستند، با او ازدواج کرد.
'''زینب دختر جَحْش''' (درگذشته۲۰ ق) ، از [[:رده:همسران پیامبر‎‏|همسران پیامبر اسلام (ص)]]، وی نخست با [[زید بن حارثه]] فرزندخواندۀ رسول خدا [[ازدواج]] کرد، اما طولی نکشید از او جدا شد و سپس [[پیامبر اکرم (ص)]] برای شکستن رسمی [[جاهلیت|جاهلی]] که فرزندخوانده را همچون فرزند تنی خود می‌دانستند، با او ازدواج کرد.


ازدواج پیامبر با او سبب شد که برخی [[صحابه|اصحاب]]، پیامبر را مورد طعن و آزار قرار دهند، لذا [[آیه|آیات]] [[حجاب]] در این خصوص و آیاتی از [[سوره تحریم]] در خصوص رشک (حسادت) برخی از زنان پیامبر نسبت به زینب نازل شد.
ازدواج پیامبر با او سبب شد که برخی [[صحابه|اصحاب]]، پیامبر را مورد طعن و آزار قرار دهند، لذا [[آیه|آیات]] [[حجاب]] در این خصوص و آیاتی از [[سوره تحریم]] در خصوص رشک (حسادت) برخی از زنان پیامبر نسبت به زینب نازل شد.


وی از همسران شایسته و بسیار سخاوتمند پیامبر بود به گونه‌ای که پس از مرگش، هیچ درهم و دیناری از او برجا نماند. او به ازدواج خود با پیامبر که به دستور خداوند صورت گرفته بود افتخار می‌کرد، وی سرانجام در سال ۲۰ قمری در [[مدینه]] درگذشت و در [[قبرستان بقیع]] به خاک سپرده شد.
وی از همسران شایسته و بسیار سخاوتمند پیامبر بود به گونه‌ای که پس از مرگش، هیچ درهم و دیناری از او برجا نماند. او به ازدواج خود با پیامبر که به دستور خداوند صورت گرفته بود افتخار می‌کرد، وی سرانجام در سال ۲۰ق در [[مدینه]] درگذشت و در [[قبرستان بقیع]] به خاک سپرده شد.


== نام و نسب ==
== نام و نسب ==

نسخهٔ ‏۲۹ نوامبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۶:۵۸

زینب بنت حجش
اطلاعات کلی
نامزینب دختر جحش
محل زندگیمکهمدینه


زینب دختر جَحْش (درگذشته۲۰ ق) ، از همسران پیامبر اسلام (ص)، وی نخست با زید بن حارثه فرزندخواندۀ رسول خدا ازدواج کرد، اما طولی نکشید از او جدا شد و سپس پیامبر اکرم (ص) برای شکستن رسمی جاهلی که فرزندخوانده را همچون فرزند تنی خود می‌دانستند، با او ازدواج کرد.

ازدواج پیامبر با او سبب شد که برخی اصحاب، پیامبر را مورد طعن و آزار قرار دهند، لذا آیات حجاب در این خصوص و آیاتی از سوره تحریم در خصوص رشک (حسادت) برخی از زنان پیامبر نسبت به زینب نازل شد.

وی از همسران شایسته و بسیار سخاوتمند پیامبر بود به گونه‌ای که پس از مرگش، هیچ درهم و دیناری از او برجا نماند. او به ازدواج خود با پیامبر که به دستور خداوند صورت گرفته بود افتخار می‌کرد، وی سرانجام در سال ۲۰ق در مدینه درگذشت و در قبرستان بقیع به خاک سپرده شد.

نام و نسب

پدر زینب، جحش‌ بن ریاب، از خاندان غَنْم و از دودمان اسد بن خُزَیمَه بود[۱] که پس از کوچ به مکه، هم‌پیمان شاخۀ بنی امیه قریش شد.[۲] مادر زینب، اُمیمه، دختر عبدالمطلب وعمۀ رسول خدا (ص) بود.[۳]

نام نخست زینب، بَرَّه بود و پیامبر بعد از ازدواج با وی، نام او را به زینب تغییر داد.[۴]

ولادت

از تاریخ دقیق تولد زینب اطلاعی در دست نیست، اما چون درسال ۲۰ هجری و در روزگار خلافت عمر بن خطاب درگذشته و بیشتر سیره‌نویسان نوشته‌اند که هنگام مرگ ۵۳ سال داشته[۵] احتمالاً ۳۳ سال پیش از هجرت و حدود ۱۰ سال پیش از بعثت پیامبر به دنیا آمده است.ابن حجر[۶] سن زینب را به هنگام درگذشت ۵۰سال ذکر کرده، اما افزوده که سن او را ۵۳ سال هم نوشته‌اند که در این صورت به هنگام بعثت ده ساله بوده است.

ابن‌سعد[۷] خبری نقل کرده که بنا برآن، زینب هنگام ازدواج با پیامبر ۳۵ ساله بوده است[۸] که این تاریخ را به نقل واقدی آورده در صورت صحت این خبر، احتمالاً او در حدود ۲۹ یا ۳۰ قبل از هجرت به دنیا آمده است. همچنین مادر عکاشة ‌بن محصن سن زینب را هنگام مهاجرت به مدینه سی و اندی دانسته[۹] که خبر پیشین را تأیید می‌کند.

هجرت

زینب و افراد خانوادۀ جحش را از نخستین هجرت‌کنندگان به مدینه برشمرده‌اند.[۱۰] ابوسفیان خانه‌های خالی از سکنۀ خاندان جحش را در مکه، با تصرف عدوانی، به عمرو بن عَلقَمه فروخت.[۱۱]

خصوصیات

بخشندگی

پس از مرگ زینب، هیچ درهم و دیناری از او برجا نماند، زیرا همه را در زندگی خود به مستمندان بخشیده بود.[۱۲] پیامبر (ص) از این خوی شایستۀ همسر خویش با کنایه‌ای لطیف یاد می‌کرد و به همسران دیگر خود می‌فرمود که شتابان‌ترین شما در پیوستن به من پس از مرگ همان است که دستش از همه بخشنده‌تر باشد.[۱۳]

شتاب زینب در بخشش اموال چنان بود که در چند ساعت تمام ۱۲۰۰۰ درهم مستمری سالیانۀ خود را به دست خدمتکار خویش به خانۀ یتیمان و بیوه‌زنان و مستمندان فرستاد. مشروح این رفتار او را بسیاری از مورخان آورده‌اند.[۱۴]

منش والای زینب چنان بود که عایشه از او با عنوان بانویی یاد کرده که در دین باوری، پرهیزکاری، راستگویی، صدقه دادن و رعایت پیوند خویشاندی کسی از او برتر نبوده و به یتیمان و زنان بیوه توجه داشته است.[۱۵]

همچنین در خبری عایشه، زینب را پس از خود محبوب‌ترین همسران پیامبر نزد آن حضرت یاد کرده است.[۱۶]

ابن‌عبدالبر [۱۷] و ابن‌جوزی [۱۸] در نقلی از عایشه آورده‌اند که زینب با او در مقام و شأن نزد پیامبر ادعای برتری و همسری [هم‌رتبه‌گی] داشته است.

روایت

زینب از راویان حدیث نبوی بوده و چند حدیث از او روایت شده است [۱۹] که دو حدیث آن را مسلم و بخاری به اتفاق ذکر کرده‌اند.[۲۰]

از جمله کسانی که از او روایت نقل کرده‌اند، این اشخاص بوده‌اند: قاسم‌ بن محمد بن ابی‌ بکر؛ ام حبیبه، دختر ابوسفیان؛ و محمد بن عبدالله‌ بن حجش، برادرزادۀ وی.[۲۱]

بنابر خبری که طبری[۲۲] آن را به نحو مرسَل و از قول فقیهان حجاز نقل کرده، پیامبر (ص) در خانۀ زینب درگذشته است.

ازدواج با پیامبر

گزافه‌گویی دشمنان

موضوع ازدواج پیامبر و زینب، که دستاویز گزافه‌گوییهای منافقان و مشرکان گردید، ‌باعث رنجش پیامبر شده بود.

برخی از منافقان، برای تخریب پیامبر، علت جدایی زید و زینب را تمایل پیامبر به زینب بیان کردند و داستانی نیز در این خصوص رواج دادند.[۲۳] که تفاوت‌هایی نیز دارد.

در نقل متداول‌ترِ این داستان، هنگامی که پیامبر به دیدن زید رفته بود، وی در خانه نبود[۲۴] اما در نقل ابن‌ حبیب[۲۵] زید در خانه بود و داشت وضو می‌گرفت.

برخی مفسران نیز این داستانها را ذیل آیه ۳۷ سوره احزاب ذکر کرده‌اند.[۲۶]

بررسی روایات ناظر بر این ماجرا نشان می‌دهد مفسران قرن اول، به احتمال بسیار، برخی مطالب راجع به گزارشهای زینب و زید را بر اساس داستانهای متداول اوریا و داود ساخته‌اند.[۲۷]ابن‌حجر [۲۸] به ضعیف بودن سند برخی از این داستان ها اشاره کرده، اما باسورث [۲۹] داستان ازدواج پیامبر را با زینب بر اساس همان گزارش های مغرضانه تبیین نموده است.

همچنین، ازدواج پیامبر با زینب، یکی از مسائل ثابت در متون جدلی مسیحیت از زمان کهن بوده[۳۰] و احتمالاً نخستین بهره‌گیری از این ماجرا در نقد پیامبر اسلام در سنّت مسیحی، گفته‌های یوحنای دمشقی در کتاب چشمه معرفت بوده است[۳۱] که پس از آن جزء ثابتی در ادبیات جدلی مسیحیت بر ضد اسلام شده و تقریباً در تمام متون جدلی آن دوره، این داستان گاه تغییر یافته و در مواردی تقریباً به همان صورتِ روایت شده در متون اسلامی، نقل و به آن استناد گردیده است.[۳۲]

پاسخ

عالمان مسلمان به برداشتهای نادرست در این خصوص پاسخ داده‌اند. جریان خرده‌گیری مشرکان و منافقان بر پیامبر مبنی بر اینکه او، خود، همه را از ازدواج با همسر پسر (عروس) منع کرده و اینک خود با همسر پسر خویش ازدواج کرده، در آیات ۳۶ تا۳۹ سوره احزاب آمده است.[۳۳]

ازدواج پیامبر با زینب، دخترعمۀ خود، امری طبیعی است و در پاسخ به کسانی که گفته‌اند دلیل ازدواج پیامبر با او آشفتگی آن حضرت از جمال وی بوده است[۳۴] باید گفت پیامبر از زیبایی و خوی و منش زینب، پیش از ازدواج او با زید بن حارثه آگاه بود.

پیامبر به زید بن حارثه،‌ مشهور به زیدالحلب، مهر و علاقه ویژه‌ای داشت[۳۵] و یکی دو سال پس از بعثت، کنیز آزاد کردۀ خود، ام ایمن، را به همسری او درآورد و اسامة بن زید ثمره این ازدواج بود.[۳۶]

خواستگاری پیامبر

بعد از مهاجرت زینب به مدینه، پیامبر (ص) از زینب برای زید خواستگاری نمود. زینب هنگام خواستگاری گمان می‌کرد که پیامبر او را برای خویش خواستگاری نموده است، از این رو با درخواست پیامبر موافقت کرد. اما پس از آنکه دریافت پیامبر وی را برای زید خواستگاری کرده است،‌ مخالفت نمود و چون پیامبر را به این وصلت راضی دید، با درخواست ازدواج موافقت کرد.[۳۷]

مفسران در شأن نزول آیۀ ۳۶ سوره احزاب عموماً آن را ناظر بر ماجرای وصلت زید و زینب دانسته و گفته‌اند پس از نزول این آیه، زینب به ازدواج با زید موافقت کرد.[۳۸]

جدایی از زید

همواره میان زینب و زید کشاکش وجود داشت[۳۹] و زید از بداخلاقی زینب نزد پیامبر شکایت می‌برد و پیامبر او را به صبر و تحمل همسر دعوت می‌کرد.[۴۰] تا اینکه سرانجام پیامبر به فرمان خداوند به جدایی آن دو حکم داد.

به گفتۀ بیشتر سیره‌نویسان و مورخان، جدایی زینب و زید در سال پنجم یا پس از مُرَیسع در شعبان سال پنجم هجری بوده است.[۴۱]

ازدواج با پیامبر

پیامبر با دستور الهی و برای شکستن رسمی جاهلی که فرزندخوانده را همچون فرزند تنی خود می‌دانستند، با زینب ازدواج کرد.[۴۲]

نقل شده است زینب خود را بدون مهریه به پیامبر (ص) بخشید، و پیامبر همواره زید را فرزند و وارث خود معرفی می‌کرد.[۴۳]

بعدها زینب به این سبب که ازدواج او و پیامبر در آسمانها مقرر شده است، بر دیگر همسران پیامبر برتری می‌جست[۴۴] پیامبر در ازدواج با زینب، ولیمۀ ویژه داد و گوسفندی کشت [۴۵] و با نان و گوشت از مهمانان پذیرایی کرد.[۴۶] ازدواج پیامبر با زینب در آغاز ذیقعدۀ سال پنجم رخ داد و زینب در آن هنگام ۳۵ سال داشت.[۴۷]

نزول آیات حجاب

آیات حجاب در خصوص مزاحمت اصحاب برای پیامبر پس از ازدواج ایشان با زینب نازل شده است. تفصیل گزارش‌های مختلف را ابن‌ سعد[۴۸] و طبرانی[۴۹] آورده‌ و مفسران نیز ذیل آیات ۵۸ و ۵۹ سوره احزاب به این نکته اشاره کرده‌اند.[۵۰]

جایگاه زینب نزد پیامبر موجب برانگیخته شدن رشک برخی از زنان آن حضرت شده بود که در نهایت آیات نخست سوره تحریم در این باره نازل شد.[۵۱] هر چند زینب نیز خود باعث رنجش صفیه، دختر حُیی‌ بن اَخطَب، شده بود.[۵۲]

زینب در جنگ حنین همراه پیامبر بود[۵۳] و پس از رحلت پیامبر می‌گفت که پس از ایشان هرگز بر مرکبی سوار نخواهم شد، هرچند برای حج باشد.[۵۴]

پیامبر خطاب به عمر که به زینب پرخاش کرده بود، فرمود بهوش باشد که زینب اَوّاهه است و اَوّاه را فروتن در پیشگاه خدا و بسیار زاری‌کننده در درگاه او و صفت حضرت ابراهیم معنی کرد.[۵۵]

دوران عمر

عمر پس از تشکیل دیوان، مستمری سالیانۀ زینب را همچون برخی دیگر از همسران پیامبر، ۱۲۰۰۰ درهم تعیین نمود،اما زینب فقط یک سال این مستمری را گرفت و سال بعد درگذشت، زینب گرفتن این مبلغ را فتنه‌ می‌دانست و از خدا خواسته بود که به‌گونه‌ای او را از گرفتن مستمری رهایی بخشد.[۵۶]

درگذشت

وی نخستین همسر پیامبر (ص) بود که بعد از رحلت ایشان درگذشت.[۵۷] زینب در سال ۲۰ هجری درگذشت[۵۸] و عمر بن خطاب بر جنازۀ او نماز گزارد.[۵۹]

ابن‌ سعد [۶۰] و ذهبی [۶۱] در خبری نقل کرده‌اند که خلیفۀ دوم دستور داد برای حفظ حرمت زینب، به دلیل پوشیده نبودن تابوت، تنها محارم زینب در تشییع جنازه حاضر شوند. در این هنگام اسماء بنت عمیس شیوۀ بهره‌گیری از تابوت را به خلیفه گوشزد کرد و پس از آن به عموم اجازۀ شرکت در تشییع جنازۀ زینب داده شد.[۶۲]

عمر پیشاپیش تابوتِ پوشیده با روکش برجسته حرکت می‌کرد و می‌گفت چه نیکو پوششی است که پیکر زنان را پس از مرگ از دیدۀ مردان پوشیده می‌دارد.[۶۳]

تشییع جنازه

شیوه‌ای که در تشییع زینب (یعنی قرار دادن پیکر وی در تابوت) به کار رفت، پیشتر حضرت زهرا (س) برای خود توصیه کرده و این موضوع را به اسماء بنت عمیس گفت و اسماء گفت که در سنّت تشییع جنازۀ اهل حبشه تابوت را دیده است و آن را خواهد آورد.[۶۴] اما چون پیکر دختر پیامبر (ص) تشییع رسمی نشده بود، برای نخستین بار این شیوه برای پیکر زینب که از چند حیث والاترینِ همسران پس از خدیجه بود، انجام شد.[۶۵]

خاکسپاری

زینب در قبرستان بقیع در کنار خانۀ عقیل و خانۀ محمد بن حنفیه به خاک سپرده شد[۶۶] و برادرزاده و خواهرزادۀ زینب و اسامة بن زید، که همگان بر زینب مَحرم بودند،‌ در گور رفتند و او را به خاک سپردند.[۶۷]

در روز خاکسپاری زینب گرمای هوا شدت یافت، از این رو خلیفه دستور داد روی قبر خیمه‌ای نصب شود که آن را نخستین خیمۀ نصب شده بر قبر در اسلام دانسته‌اند.[۶۸]

میراث

تنها میراث باقی مانده از زینب، خانۀ او بود که بعدها، هنگام توسعۀ حرم نبوی در زمان ولید بن عبدالملک، به ۵۰۰۰۰ درهم از وارثان او خریداری شد.[۶۹]

پانویس

  1. ابن‌سعد، ج ۸،ص ۱۰۱؛ ابن عبدالبر، ج ۴، ص ۱۸۴۹؛ ابن‌ابی‌الحدید، ج ۹، ص ۲۴۲
  2. نک: بلاذری، ج ۱، ص ۵۲۱ـ ۵۲۲
  3. ابن‌سعد، ج ۸، ص ۱۰۱؛ابن‌عبدالبر، ج ۴، ص ۱۸۴۹؛ابن‌ابی‌الحدید، ج ۹، ص ۲۴۲
  4. ابن‌عبدالبر، ج ۴، ص ۱۸۴۹؛ محب‌الدین طبری، ص ۱۶۱؛ ابن‌حجر، ج ۷، ص ۶۶۸
  5. نک: ابن‌سعد، ج ۸، ص ۱۱۵؛ ابن‌جوزی، ج ۲، ص ۴۹
  6. ابن‌حجر، ج ۷، ص ۶۷۰
  7. ابن‌سعد ج ۸، ص ۱۱۴
  8. نک: ابن‌حجر، ج ۷، ص ۶۷۰
  9. ابن‌سعد، ج ۱، ص ۱۱۵
  10. ابن‌هشام، ج ۲، ص ۱۱۴؛ ابن‌سعدع ج ۸، ص ۱۰۱؛ ذهبی، ج ۲، ص ۲۱۱
  11. ابن‌هشام، ج ۲، ص ۱۱۴ـ ۱۱۵، ۱۴۵
  12. ابن‌سعد، ج ۸، ص ۱۱۴
  13. ابن‌سعد، ج ۸، ص ۱۰۸؛ ابونعیم اصفهانی، ج ۲، ص ۵۴؛ ابن‌عبدالبر، ج ۴، ص ۱۸۵۰ـ ۱۸۵۱
  14. نک: ابن‌سعد، ج ۸، ص ۱۰۳، ۱۱۰؛ ابن‌حجر، ج ۷، ص ۶۷۰
  15. ابن‌سعد، ج ۸، ص ۱۰۸، ۱۱۰؛ ابن‌عبدالبر، ج ۴، ص ۱۸۵۱؛ ابن‌حجر، ج ۷، ص ۶۷۱
  16. ابن‌سعد، ج ۸، ص ۱۱۴
  17. ابن‌عبدالبر ج ۴، ص ۱۸۵۱
  18. ابن‌جوزی ج ۲، ص ۴۸
  19. نک:طبرانی، ج ۲۴، ص ۵۱ـ ۵۷
  20. ذهبی، ج ۲، ص ۲۱۸
  21. نک: مزی، ج ۳۵، ص ۱۸۴
  22. طبری تاریخ، ج ۳، ص ۱۸۷
  23. نک: ابن‌سعد، ج ۸، ص ۱۰۱ـ ۱۰۲؛ بلاذری، ج ۱،‌ص ۵۲۲؛ ابن‌عبدالبر، ج ۴، ص ۱۸۴۹ـ ۱۸۵۰
  24. ابن‌سعد، ج ۸، ص ۱۰۱ـ ۱۰۲؛ طبری، تاریخ، ج ۲، ص ۵۶۲ـ ۵۶۴؛ طبرانی، ج ۲۴، ص ۴۴
  25. ابن‌حبیب ص ۸۵
  26. نک: طبری، تفسیر؛ ابن‌ابی‌زَمِنین، ذیل آیه
  27. نک: طبرانی، ج ۲۴، ص ۴۴
  28. ابن‌حجر ج ۷، ص ۶۶۸
  29. دایرة المعارف اسلام، ذیل مادّه
  30. د. اسلام، ذیل مادّه
  31. نک: ساهاس ، ص ۹۱؛ هویلند ، ص ۲۷۶، پانویس ۲
  32. نک: کندی، ص ۵۸؛ ساهاس، ص ۹۱، پانویس ۳؛ دانیل، ص ۳۰ـ ۳۱، ۱۱۹ـ ۱۲۵، ۳۱۳
  33. نک: سیدمرتضی علم‌الهدی، ص ۱۷۵ـ ۱۷۷
  34. ابن سعد، ج ۸، ص ۱۰۱ـ ۱۰۲؛ قمی، ج ۲، ص ۱۷۲ـ ۱۷۳
  35. ابن‌سعد، ج ۳، ص ۴۰، ۴۲- ۴۴؛ ابن‌عبدالبر، ج ۲، ص ۵۴۳، ۵۴۶
  36. نک: ابن‌سعد، ج ۳،‌ص ۴۵؛ ابن‌عبدالبر، ج ۲، ص ۵۴۶
  37. ابن‌سعد، ج ۸، ص ۱۰۱؛ طبرانی، ج ۲۴، ص ۳۹ـ ۴۰، ۴۵؛ ابونعیم اصفهانی، ج ۲، ص ۵۱ـ ۵۲
  38. نک: مقاتل‌ بن سلیمان؛ طبری، تفسیر، ذیل آیه؛ قس طبری، تفسیر؛ ابن‌ابی‌زَمِنین، ذیل آیه که بر اساس خبری گفته که آیه در خصوص امّ‌کلثوم دختر عُقبة بن ابی‌ معیط]] و زید بن حارثه نازل شده است.
  39. ابوعبیده، ص ۶۲؛ ابونعیم اصفهانی،‌ ج ۲، ص ۵۲
  40. ابن‌سعد، ج ۸، ص ۱۰۳؛ بلاذری، ج ۱، ص ۵۲۲؛ طبرانی، ج ۲۴، ص ۴۱
  41. نک: ابن‌سعد، ج ۸، ص ۱۱۴؛ بلاذری، ج ۱، ص ۵۲۱؛ ابن‌عبدالبر، ج ۴، ص ۱۸۴۹، که این را عقیدۀ قِتاده دانسته است؛ قس ابوعبیده، ص ۶۱؛ بلاذری، ج ۱، ص ۵۲۱؛ ابن عبدالبر، ج ۴، ص ۱۸۴۹، که به نقلی زمان جدایی زینب و زید را سال سوم ذکر کرده‌اند، هرچند بلاذری گفته که این قول، ثابت نشده دانسته است
  42. نک: احزاب: ۳۷؛ ابن‌حجر، ج ۷، ص ۶۶۷ ؛قس ابن‌هشام، ج ۲، ص ۶۴۶،
  43. ابن‌سعد، ج ۳، ص ۴۲؛ ابن‌عبدالبر، ج ۲، ص ۵۴۳؛ ابن‌حجر، ج ۲، ص ۵۹۹
  44. ابن‌سعد، ج ۸، ص ۱۰۳؛ ابن‌عبدالبر، ج ۴، ص ۱۸۵۰
  45. ابن‌سعد، ج ۸، ص ۱۰۳
  46. ابن سعد، ج ۸، ص ۱۰۵، ۱۰۶، ۱۰۷؛ ابن‌عبدالبر، ج ۴، ص ۱۸۴۹
  47. ابن‌سعد، ج ۸، ص ۱۱۴؛ ابن عبدالبر، ج ۴، ص ۱۸۴۹
  48. ابن‌سعد ج ۸، ص ۱۰۵ـ ۱۰۷
  49. طبرانی ج ۲۴، ص ۴۶ـ ۵۰
  50. نک: مقاتل‌بن سلیمان؛ طبری،‌تفسیر، ذیل آیه؛ قس طبری، تفسیر؛ ابن‌ابی‌زَمِنین، ذیل آیه، که دربارۀ نزول این آیه در خصوص ام سلمه و عایشه نقل‌هایی آورده است
  51. نک: ابن‌سعد، ج ۸، ص ۱۰۷؛ بخاری، ج ۶، ص ۱۶۶ـ ۱۶۷، ج ۷، ص ۲۳۲؛ مسلم، ج ۴، ص ۱۸۴ـ ۱۸۵
  52. ابن‌عبدالبر، ج ۴، ص ۱۸۵۰
  53. واقدی، ج ۳، ص ۹۲۶؛ طبری، تاریخ، ج ۳، ص ۸۳
  54. واقدی، ج ۳، ‌ص ۱۱۱۵
  55. ابونعیم اصفهانی، ج ۲، ص ۵۳ـ ۵۴؛ ابن‌عبدالبر، ج ۴، ص ۱۸۵۲؛ ابن‌حجر، ج ۷، ص ۶۶۹
  56. ابن‌سعد، ج ۸، ص ۱۱۰؛ نک: ذهبی، ج ۲، ص ،۲۱۴ نوشته است برای صفیه و جُوَیریه، دیگر همسران پیامبر، نصف این مقدار تعیین شده بود
  57. ابن‌عبدالبر، ج ۴، ص ۱۸۵۰
  58. نک: ابن سعد، ج ۸، ص ۱۱۵؛ طبرانی، ج ۲۴، ص ۳۸؛ ابن‌عبدالبر، ج ۴، ص ۱۸۵۲
  59. ابن‌حبیب، ص ۸۸؛ مزی، ج ۳۵، ص ۱۸۵
  60. ابن‌سعد ج ۸، ص ۱۱۱
  61. ذهبی ج ۲، ص ۲۱۲ـ ۲۱۳
  62. نیز ابن‌قتیبه، ص ۵۵۵
  63. ابن‌سعد، ج ۸، ص ۱۱۲؛ ابن‌قتیبه، ص ۵۵۵
  64. کلینی، ج ۳، ص ۲۵۱؛ ابن‌بابویه، ج ۱،‌ ص ۱۹۴؛ ابونعیم اصفهانی،‌ ج ۲، ص ۴۳
  65. نک: ابن‌قتیبه، ص ۵۵۵؛ طبرسی، ج ۱، ص ۲۷۸؛ محب‌الدین طبری، ص ۱۶۶
  66. ابن‌سعد،‌ج ۸، ص ۱۰۹؛ بلاذری، ج ۱، ص ۵۲۴
  67. ابن‌سعد، ج ۸، ص ۱۱۱ـ ۱۱۲، ۱۱۳ـ ۱۱۴؛ بلاذری، ج ۱، ص ۵۲۴
  68. ابن‌سعد، ج ۸، ص ۱۱۲ـ ۱۱۳؛ نک: ابن‌حبیب، ص ۸۸؛ بلاذری، ج ۱،‌ص ۵۲۴
  69. ابن‌سعد، ج ۸، ص ۱۱۴؛ ذهبی، ج ۲،‌ص ۲۱۸

منابع

  • ابوعبیده معمربن مثنی بصری، تسمیۀ ازواج‌النبی صلی‌الله علیه و سلم و اولاده، چاپ کمال یوسف حوت، بیروت ۱۴۱۰/ ۱۹۹۰.
  • ابونعیم احمدبن عبدالله اصفهانی، حلیة‌الاولیاء و طبقات‌الاصفیاء ،بیروت ۱۳۸۷/ ۱۹۶۷.
  • محمدبن علی‌بن حسین مشهور به ابن‌بابویه قمی، من لایحضره‌الفقیه، چاپ علی‌اکبر غفاری ،قم ۱۴۱۴.
  • محمدبن حبیب بغدادی، کتاب‌المحبر، چاپ ایلزه لیختن شتیتر،بیروت،بی‌تا.
  • ابن‌حجر عسقلانی، الاصابة فی تمییزالصحابة، چاپ علی محمد بجاوی، بیروت ۱۴۱۲/ ۱۹۹۲.
  • ابن‌ابی‌الحدید، شرح نهج‌البلاغه، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره ۱۳۸۷/ ۱۹۶۷.
  • جمال‌الدین ابوالفرج ابن‌جوزی، صفةالصفوة، چاپ محمود فاخوری و محمد رواس قلعه‌جی،قاهره ۱۳۹۰/ ۱۹۷۰.
  • ابن‌سعد، الطبقات‌الکبری، چاپ احسان عباس (اختصارات).
  • محمدبن عبدالله‌بن ابی‌زمنین، تفسیرالقرآن العزیز، چاپ ابوعبدالله‌ حسین‌بن عکاشه و محمدبن مصطفی کنز، قاهر ه۱۴۲۳/ ۲۰۰۲.
  • عبدالله‌بن مسلم مشهور به ابن‌قتیبه، ‌المعارف، چاپ ثروت عکاشه ،قاهره ۱۳۷۹/ ۱۹۶۰.
  • یوسف‌بن عبدالله‌بن محمد مشهور به ابن‌عبدالبر، الاستیعاب فی معرفةالأصحاب، چاپ علی محمد بجاوی ،بیروت ۱۴۱۲/ ۱۹۹۲.
  • عبدالملک‌بن هشام مشهور به ابن‌هشام، السیرةالنبویة، چاپ مصطفی سقا، ابراهیم آبیاری و عبدالحفیظ شلبی ،بیروت، بی‌تا.
  • مقاتل‌بن سلیمان‌بلخی، تفسیر مقاتل‌بن سلیمان، چاپ احمد فرید ،بیروت ۱۴۲۴/ ۲۰۰۳.
  • محمدبن اسماعیل بخاری، صحیح‌البخاری، بیروت ۱۴۰۱/ ۱۹۸۱.
  • احمدبن یحیی بلاذری، أنساب‌الأشراف، چاپ محمود فردوس عظم،دمشق ۱۹۹۷/۱۴۱۸.
  • شمس‌الدین محمدبن احمد ذهبی، سیر اعلام النبلاء، (چاپ اختصارات).
  • سلیمان‌بن احمد طبرانی، المعجم‌الکبیر، چاپ حمدی عبدالمجید سلفی،موصل ۱۴۰۵/ ۱۹۸۴.
  • فضل‌بن حسن طبرسی، اعلام‌الموری بأعلام الهدی، قم ۱۴۱۷.
  • محمدبن جریر طبری، تاریخ الطبری، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم (اختصارات).
  • محمدبن جریر طبری، جامع‌البیان فی تفسیرآی القرآن (چاپ اختصارات).
  • محب‌الدین احمدبن عبدالله طبری، السمط‌الثمین فی مناقب امهات المؤمنین، چاپ محمدبن فرید ، بی‌جا، بی‌تا.
  • علی‌بن حسین مشهور به علم‌الهدی، تنزیه‌الأنبیاء، چاپ فاطمه قاضی شعار،تهران ۱۳۸۰ش.
  • محمدبن یعقوب کلینی، الکافی (چاپ اختصارات).
  • عبدالمسیح‌بن اسحق کندی (؟) ، رسالة عبدالله‌بن اسماعیل الهاشمی الی عبدالمسیح‌بن اسحق الکندی یدعوه الی الاسلام و رسالة الکندی الی الهاشمی یرد بها علیه و یدعوه الی‌النصرانیة،دمشق ۲۰۰۵.
  • علی‌بن ابراهیم قمی، تفسیرالقمی، چاپ سید طیب موسوی جزائری، قم ۱۴۰۴.
  • مسلم‌بن حجاج، الجامع‌الصحیح، بیروت، بی‌تا.
  • جمال‌الدین‌بن عبدالرحمن مزی، تهذیب‌الکمال فی اسماء الرجال، چاپ بشّار عوّاد معروف ،بیروت ۱۴۲۲/ ۲۰۰۲.
  • محمدبن عمر واقدی، کتاب المغازی الواقدی، چاپ مارسدن جونز ،لندن ۱۹۶۶.

منابع لاتین

  • EI۲, s. v. ,"Zaynab BT. DJahash" (by. C. E. Bosworth).
  • Robert G. Hoyland, "The Earliest Christian writings on Muhammad: An Appraisal" in: The Biography of Muhammad: The Issue of Sources, ed., Harald Motzki (Leiden, Boston and Köln, ۲۰۰۰).
  • Norman Daniel, Islam and the West: the making of an image (Oneword, Oford ۱۹۹۳).
  • Daniel J. Sahas, John of Damascus on Islam: The "Heresy of the Ishmaeites,Leiden ۱۹۷۲.

پیوند به بیرون

منبع مقاله:دانشنامه جهان اسلام