طهارت: تفاوت میان نسخهها
P.motahari (بحث | مشارکتها) |
P.motahari (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
# طواف واجب، | # طواف واجب، | ||
# لمسکردن نوشتههاى قرآن، | # لمسکردن نوشتههاى قرآن، | ||
# لمسکردن نامهاى خدا، پيامبر و به | # لمسکردن نامهاى خدا، پيامبر و بنا به فتوای مشهور میان فقها لمسکردن نام اهلبيت، | ||
# روزه، | # روزه، بنا بر فتوای مشهور، | ||
# قرائت سورههاى | # قرائت [[عزائم|سورههاى عَزائِم]]، | ||
# | # ماندن در مسجد، | ||
# واردشدن به مسجدالحرام و مسجدالنّبى، حتى بدون مكث | # واردشدن به مسجدالحرام و مسجدالنّبى، حتى بدون مكث.<ref> مؤسسه دائرة المعارف فقه اسلامی، فرهنگ فقه، ۱۳۸۷ش، ج۵، ص۲۳۷-۲۳۸.</ref> | ||
در چهار مورد نخست، طهارت از حدث اصغر و اكبر، هر دو واجب است؛ ولی در چهار مورد آخر تنها طهارت از حدث اكبر واجب است. | در چهار مورد نخست، طهارت از حدث اصغر و اكبر، هر دو واجب است؛ ولی در چهار مورد آخر تنها طهارت از حدث اكبر واجب است.<ref> مؤسسه دائرة المعارف فقه اسلامی، فرهنگ فقه، ۱۳۸۷ش، ج۵، ص۲۳۸.</ref> | ||
طهارت در موارد بسیاری مستحب است که برخی به این شرح است: طلب حاجت از خداوند، همراهداشتن قرآن، نماز ميّت، زيارت اهلقبور، تلاوت قرآن، داخلشدن در مسجد. | طهارت در موارد بسیاری مستحب است که برخی به این شرح است: طلب حاجت از خداوند، همراهداشتن قرآن، نماز ميّت، زيارت اهلقبور، تلاوت قرآن، داخلشدن در مسجد.<ref> مؤسسه دائرة المعارف فقه اسلامی، فرهنگ فقه، ۱۳۸۷ش، ج۵، ص۲۳۸.</ref> | ||
==پانویس== | ==پانویس== |
نسخهٔ ۵ فوریهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۳:۰۰
این مقاله هماکنون در دست ویرایش است.
این برچسب در تاریخ ۱۶ بهمن ۱۴۰۱ توسط کاربر:P.motahari برای جلوگیری از تعارض ویرایشی اینجا گذاشته شده است. اگر بیش از پنج روز از آخرین ویرایش مقاله میگذرد میتوانید برچسب را بردارید. در غیر این صورت، شکیبایی کرده و تغییری در مقاله ایجاد نکنید. |
این مقاله یک نوشتار توصیفی درباره یک مفهوم فقهی است و نمیتواند معیاری برای اعمال دینی باشد. برای اعمال دینی به منابع دیگر مراجعه کنید. |
طهارت، اصطلاحی فقهی و عنوانی عمومی است برای حالتی که با برخی افعال شرعی مثل وضو، غسل و تیمم پدید میآید و نیز چیزهایی که باعث از بین رفتن نجاسات میشوند و در فقه شیعه به آنها مُطَهِّرات یا پاککنندهها میگویند.
طهارت از نجاست جزو شرایط صحیح بودن برخی از عبادات مثل نماز است.
طهارت ظاهری پاک بودن بدن و لباس از نجاسات است، طهارت باطنی پاکی و نورانیتی است که از طریق وضو، غسل یا تیمم حاصل میشود و طهارت اخلاقی به معنای خالی شدن روح از آلودگیهای شرک و گناه است.
خزینههای حمام، وجود حوض کُر در خانهها، ... نتیجه اهتمام مسلمانان به رعایت احکام طهارت است.
اهمیت طهارت در زندگی مسلمانان در کنار برداشت نادرست از احکام آن، گاه منجر به ایجاد بیماری وسواس د ر باره نجس و پاکی به ویژه در بین زنان شده است.
تعریف فقهی طهارت
در فقه، منظور از طهارت، غالباً پاکبودن بدن از چیزهای نجس و همچنین پاکبودن از حدث اکبر و حدث اصغر است.[۱] منظور از حدث اصغر چیزهایی مانند ادرار و مدفوع و باده معده و خواب است که وضو را باطل می کند.[۲] منظور از حدث اکبر هم چیزهایی مثل جنابت و آمیزش و حیض است که موجب غسل میشود.[۳]
در کتابهای فقهی بخشی به نام طهارت وجود دارد که در آن از انواع چیزهای نجس، مطهرات، وضو، غسل و تیمم بحث میشود.[۴]
طهارت از نجاسات
در احکام اسلامی همهچیز پاک است به جز نجاسات دهگانه مانند ادرار و مدفوع انسان و حیوانات حرام گوشت و خون انسان و حیوانی که خون جهنده دارد و خوک و سگ.[۵] هر چیزی که با یکی از نجاسات برخورد داشته باشد، نجس میشود و اصطلاحاً مُتَنَجِّس نامیده میشود.[۶] نجسات چیزهای نجس را میتوان بهوسیله چیزهایی مثل آب رفع کرد که مُطَهِّرات خوانده میشوند.[۷]
حکم طهارت از نجاسات
طبق فتوای فقیهان، طهارت از نجاست، بهخودیخود، واجب نیست؛ اما در موارد زیر واجب میشود:
- اعضای وضو، هنگام وضوگرفتن
- آب وضو و غسل،
- اعضای تیمّم در صورت امکان،
- خاک و چیزهایی مانند آن، که با آنها تیمم میشود،
- محل سجده،
- لباس و بدن نمازگزار و طوافکننده.
طهارت از حَدَث
حدث چیزی است که سبب از بین رفتن طهارت میشود.[۸] فقیهان، حدث را به حدث اکبر و حدث اصغر تقسیم میکنند.[۹] مصادیق حدث اصغر عبارتاند از: خروج ادرار، مدفوع، باد معده، خواب، چیزهایی که عقل را از بین میبرد (مانند دیوانگی، مستی و بیهوشی) و استحاضه قلیله.[۱۰]
اقسام حدث اکبر هم اینها هستند: جنابت، آمیزش، حیض، نِفاس، استحاضهٔ متوسطه و کثیره، و تماس با بدن میت.[۱۱]
طهارت از حدث اکبر بهوسیله وضو و طهارت از حدث اکبر بهوسیله غسل صورت میگیرد.[۱۲] در صورت ضرورت، میتوان بهجای وضو و غسل، تیمم کرد.[۱۳]
حکم طهارت از حدث
طهارت از حدث بهخودیخود واجب نیست؛ اما براى بهجا آوردن اعمال زير واجب میشود:
- نمازهای واجب، بهجز نماز ميّت،
- طواف واجب،
- لمسکردن نوشتههاى قرآن،
- لمسکردن نامهاى خدا، پيامبر و بنا به فتوای مشهور میان فقها لمسکردن نام اهلبيت،
- روزه، بنا بر فتوای مشهور،
- قرائت سورههاى عَزائِم،
- ماندن در مسجد،
- واردشدن به مسجدالحرام و مسجدالنّبى، حتى بدون مكث.[۱۴]
در چهار مورد نخست، طهارت از حدث اصغر و اكبر، هر دو واجب است؛ ولی در چهار مورد آخر تنها طهارت از حدث اكبر واجب است.[۱۵]
طهارت در موارد بسیاری مستحب است که برخی به این شرح است: طلب حاجت از خداوند، همراهداشتن قرآن، نماز ميّت، زيارت اهلقبور، تلاوت قرآن، داخلشدن در مسجد.[۱۶]
پانویس
منابع
- فرهنگ سیاح
- کلیات فقه اسلامی، علیرضا علی نوری،
- سید بحر العلوم؛ رساله سیر و سلوک (تحفة الملوک)، انتشارات علامه طباطبایی،چاپ چهارم، ۱۴۱۸ق
- حسن زاده آملی، حسن؛ نور علی نور، انتشارات تشیع، چاپ ششم، ۱۳۷۶ش
- سرالصلوة، امام خمینی، ص۳۷، مرکز نشر آثار امام خمینی.
- امالی، شیخ مفید، مترجم استاد ولی، ص۷۴، آستان قدس.
- دعائم الاسلام، نعمان بن محمد، آل البیت.
- حسنزاده حسن، تعلیقات بر آغاز و انجام (تالیف خواجه نصیر الدین طوسی ره)، وزارت ارشاد، تهران، چاپ چهارم، ۱۳۷۴ش.
- ↑ مشکینی، مصطلحاتالفقه، ۱۳۹۲ش، ص۳۷۹.
- ↑ فیض کاشانی، رسائل، ۱۴۲۹ق، ج۲، ص۲۲.
- ↑ فیض کاشانی، رسائل، ۱۴۲۹ق، ج۲، ص۲۲.
- ↑ برای نمونه، نگاه کنید به خمینی، تحریرالوسیله، ۱۳۹۲ش، ج۱، ص۱۱، ۲۱، ۳۸، ۱۰۶، ۱۱۹، ۱۳۲؛ نجفی، جواهرالکلام، ج۱، ص۳، ۸، ۲۹، ۵۵،
- ↑ علامه حلی، شرایعالاسلام، ۱۴۰۸ق، ج۱، ص۴۳-۴۵؛ نجفی، جواهرالکلام، ج۵، ص۲۷۳، ۲۹۰، ۲۹۴، ۳۵۴، ۳۶۶، ج۶، ص۲، ۳۸، ۴۱.
- ↑ سرور، المعجم الشامل للمصلحات العلمیه و الدینیه، ۱۴۲۹ق، ج۱، ص۲۲۹.
- ↑ خمینی، تحریرالوسیله، ۱۳۹۲ش، ج۱، ص۱۳۲.
- ↑ مؤسسه دائرة المعارف فقه اسلامی، فرهنگ فقه، ۱۳۸۷ش، ج۳، ص۲۴۶-۲۴۸.
- ↑ مؤسسه دائرة المعارف فقه اسلامی، فرهنگ فقه، ۱۳۸۷ش، ج۳، ص۲۴۶-۲۴۸.
- ↑ فیض کاشانی، رسائل، ۱۴۲۹ق، ج۲، رساله۴، ص۲۲.
- ↑ فیض کاشانی، رسائل، ۱۴۲۹ق، ص۲۲.
- ↑ مؤسسه دائرة المعارف فقه اسلامی، فرهنگ فقه، ۱۳۸۷ش، ج۵، ص۲۳۷.
- ↑ مؤسسه دائرة المعارف فقه اسلامی، فرهنگ فقه، ۱۳۸۷ش، ج۵، ص۲۳۷. ردهها
- ↑ مؤسسه دائرة المعارف فقه اسلامی، فرهنگ فقه، ۱۳۸۷ش، ج۵، ص۲۳۷-۲۳۸.
- ↑ مؤسسه دائرة المعارف فقه اسلامی، فرهنگ فقه، ۱۳۸۷ش، ج۵، ص۲۳۸.
- ↑ مؤسسه دائرة المعارف فقه اسلامی، فرهنگ فقه، ۱۳۸۷ش، ج۵، ص۲۳۸.