خمر
این مقاله یک نوشتار توصیفی درباره یک مفهوم فقهی است و نمیتواند معیاری برای اعمال دینی باشد. برای اعمال دینی به منابع دیگر مراجعه کنید. |
خَمْر بهمعنای شراب انگور است که در اسلام خوردن آن حرام است. در کتابهای فقهی، خوردن هر نوشیدنی مستکنندهای حکم شرابخواری را دارد و حرمت خوردن آن از مسائل مورداتقال میان مسلمانان و از ضروریات دین شمرده میشود. در قرآن، خوردن خمر یا شراب عملی شیطانی معرفی شده که باعث گناه و دشمنی میان انسانها میشود و آنها را از یاد خدا بازمیدارد. البته از شرابی هم یاد شده که در بهشت وجود دارد و آسیبهای شرابهای دینوی را ندارد.
بهفتوای فقیهان مسلمان، شراب نجس است، معامله آن باطل است و خرید و فروش انگور و خرما به قصد تهیه شراب، حرام و باطل است. استفاده از آن برای درمان نیز جز در موارد ضرورت، جایز نیست. همچنین برای کسی که شراب خورده است، مجازات حدی در نظر گرفته شده که هشتاد ضربه شلاق است.
مفهوم خمر و جایگاه شرابخواری
خمر در لغت به معنای شراب انگور است.[۱] در آیات قرآن از شراب به خمر یاد شده است.[۲] در برخی از کتابهای فقهی نیز با همین معنا به کار رفته است.[۳] بااینحال، برخی از کتابهای لغت هر مایع مستکننده را خمر دانستهاند.[۴] برخی فقها نیز تمامی نوشیدنیهای مستکننده را در حکم خمر قرار دادهاند.[۵]
در اسلام، شرابخواری حرام [۶] و از گناهان کبیره است.[۷] حرمت خوردن شراب در اسلام، از مسائل مسلم و مورد اتفاق میان همه مسلمانان است و در شمار ضروریات دین قرار دارد؛ یعنی اگر کسی آن را حلال بداند، کافر شمرده میشود.[۸]
واژه خمر در آیات قرآن
در چند آیه از قرآن کریم، از خَمر یا شراب با تعبیرات متفاوتی یاد شده و ویژگیهایی برای آن بیان شده است.[۹] از جملهٔ آنها این است: مستکننده است،[۱۰] سردرد میآورد،[۱۱] گناهآفرین است،[۱۲] باعث زوال عقل میشود،[۱۳] امری پلید است،[۱۴] عمل شیطان است،[۱۵] دشمنی و کینه را میان انسانها برمیانگیزاند،[۱۶] و انسانها را از یاد خدا و نماز بازمیدارد.[۱۷] البته در آیاتی از قرآن هم در در توصیف بهشت بیان شده که در آن، نهرهایی از شراب جاری است؛[۱۸] اما آن شراب لذتبخش است[۱۹] و آسیبهای شراب دنیوی همچون مستی،[۱۰] سردرد،[۱۱] گناهآفرینی[۱۲] و زوال عقل[۱۳]را ندارد.
شرابخواری
به مصرف هر نوشیدنی مستکننده شرابخواری گفته میشود.[۲۰] در اسلام، نوشیدن هر نوع شراب حرام است.[۲۱] این حکم در خصوص هرگونه شراب از جمله شرابی که انگور، خرما، کشمش یا چیز دیگری گرفته شده باشد صدق میکند.[۲۲] به فتوای فقیهان، شرابخوار فاسق است و شهادتدادنش در دادگاه پذیرفته نیست.[۲۳] در فقه اسلامی، برای شرابخوای مجازات حد در نظر گرفته شده[۲۴] که هشتاد ضربه شلاق است.[۲۵] البته اگر کسی که شراب خورده، قبل از شهادتدادن شهود، توبه کند، مجازات نمیشود.[۲۶]
چگونگی تحریم خمر در اسلام
بااینکه حرامبودن خمر در اسلام از ضروریات دین است،[۲۷] درباره زمان و نحوه اعلام حرمت آن دو دیدگاه متفاوت وجود دارد: نظریه تحریم آنی و نظریه تحریم تدریجی. اختلاف اصلی این دو دیدگاه به مکی[۲۸] یا مدنیبودن[۲۹] آیات تحریم خمر بازمیگردد.
طرفداران نظریه تحریمِ آنیِ خمر معتقدند که شراب، در مکه، بهطور یکباره حرام شده است.[۳۰] در مقابل این نظریه، اهلسنت بر این باورند که شراب در ابتدا حلال بوده و تحریم آن بهصورت تدریجی و در مراحل مختلف صورت گرفته است.[۳۱] در میان اندیشمندان شیعه نیز نظریه تدریجیبودن بیان احکام مورد تأیید برخی قرار گرفته است؛ اما در نحوه اعلام حرمت شراب اختلافنظرهایی وجود دارد.[۳۲]
نجاست خمر
فقیهان و مفسران، با استناد به آیه ۹۰ و ۹۱ سوره مائده[۳۳] و روایات مرتبط،[۳۴] به نجاست خمر حکم دادهاند. امام خمینی[۳۵] و سید ابوالقاسم خویی (درگذشت: ۱۳۷۱ش)[۳۶] نیز بر نجاست آن تأکید دارند. علامه حلی، فقیه و متکلم شیعه در قرن هشتم قمری، اجماع فقیهان را بر نجاست خمر ذکر کرده و حرمت آن را ناشی از همین نجاست دانسته است.[۳۷] همچنین علامه حلی از سید مرتضی (درگذشت: ۴۳۶ق) و شیخ طوسی (درگذشت: ۴۶۰ق)، نیز نقل کرده است که در میان مسلمانان، هیچ اختلافی درباره نجاست خمر وجود ندارد.[۳۸] بااینحال، شیخ صدوق (۳۰۵-۳۸۱ق) و مقدس اردبیلی (درگذشت: ۹۹۳ق) نظریه طهارت خمر را مطرح کرده و به آن تمایل نشان داده بودند.[۳۹]
احکام شراب
برخی از احکام خمر به شرح زیر است:
- خمر یا شراب مالیت ندارد؛ یعنی خرید و فروش آن باطل است؛[۴۰] بهجز در خصوص اهل ذمه و نیز شرابی که به قصد تهیه سرکه فراهم شده باشد.[۴۱]
- فروش انگور و خرما و غیر آن به قصد تهیه خمر، حرام و معامله باطل است؛ ولی در حرمت یا مکروهبودن فروش آن به کسی که باده میسازد، بدون قصد تهیه خمر، نظر فقیهان یکسان نیست.[۴۲]
- استفاده از باده برای درمان، چه از طریق نوشیدن و چه به سایر اَشکال، جز در مواقع ضرورت، از نظر اکثر مذاهب اسلامی جایز نیست.[۴۳]
پانویس
- ↑ زبیدی، تاجالعروس، ۱۴۱۴ق، ذیل واژه «خمر»؛ طریحی، ۱۴۱۶ق، ذیل واژه «خمر».
- ↑ آیه ۲۱۹ سوره بقره؛ آیه ۹۰ سوره مائده.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به بهبهانی، الرسائل الفقهیه، ۱۳۷۸ش، ص۷۹؛ نراقی، عوائد الأیام، ۱۴۱۷ق، ص۵۷.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به ابنمنظور، لسان العرب، ۱۴۱۴ق، ذیل واژه «خمر»؛ فیروزآبادی، القاموس المحیط، ۱۴۱۵ق، ذیل واژه «خمر»
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به شهیدثانی، الروضة البهیة (سلطان العلماء)، ۱۴۱۲ق، ج۲، ص۳۷۱؛ نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۶، ص۶-۵، شیخ بهائی، مشرق الشمسین، ۱۴۱۴ق، ص۴۳۳.
- ↑ علامه حلی، تحریر الأحکام الشرعیة علی مذهب الامامیة، ۱۴۲۰ق، ج۵، ص۳۴۳.
- ↑ شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ۱۴۱۳ق، ج۳، ص۵۷۱؛ شیخ صدوق، ثواب الأعمال، ۱۴۰۶ق، ص۴۷۹؛ علامه طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۳۷۴ش، ج۲، ص۱۹۵ و ج۶، ص۱۳۵-۱۳۱.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۳۶، ص۳۷۳؛ امام خمینی، تحریر الوسیلة، ۱۳۹۲ش، ج۲، ص۱۵۷.
- ↑ آیه ۲۱۹ سوره بقره؛ آیه ۹۰ سوره مائده؛ آیه ۱۵ سوره محمد؛ آیه ۳۶ و ۴۱ سوره یوسف؛ آیه ۶۷ سوره نحل؛ آیه ۲۵ سوره مطفّفین؛ آیه ۲۳ سوره طور؛ آیه ۵ و ۱۷ سوره انسان؛ آیه ۳۴ سوره نبأ؛ آیه ۴۵ سوره صافّات؛ آیه ۱۸ سوره واقعه.
- ↑ ۱۰٫۰ ۱۰٫۱ آیه ۴۷ سوره صافّات.
- ↑ ۱۱٫۰ ۱۱٫۱ آیه ۱۹ سوره واقعه.
- ↑ ۱۲٫۰ ۱۲٫۱ آیه ۲۳ سوره طور.
- ↑ ۱۳٫۰ ۱۳٫۱ آیه ۴۷ سوره صافّات.
- ↑ آیه ۹۰ سوره مائده.
- ↑ آیه ۹۰ سوره مائده.
- ↑ آیه ۹۱ سوره مائده.
- ↑ آیه ۹۱ سوره مائده.
- ↑ آیه ۱۵ سوره محمد.
- ↑ آیه ۴۶ سوره صافات.
- ↑ هاشمی شاهرودی، فرهنگ فقه، ۱۴۲۶ق، ج۴، ص۶۳۴.
- ↑ علامه حلی، تحریر الأحکام الشرعیة علی مذهب الامامیة، ۱۴۲۰ق، ج۵، ص۳۴۳.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به: نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۴۱، ص۴۶؛ امام خمینی، تحریر الوسیلة، ۱۳۹۲ش، ج۲، ص۴۵۴.
- ↑ نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۴۱، ص۴۷.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به: طباطبایی، ریاض المسائل، ۱۴۲۲ق، ج۱۳، ص۵۴۷-۵۴۴؛ امام خمینی، تحریر الوسیلة، ۱۳۹۲ش، ج۲، ۴۵۵-۴۵۳
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به: محقق حلّی، المختصر النافع، ۱۴۱۰ق، ص۲۲۲.
- ↑ امام خمینی، تحریر الوسیلة، ۱۳۹۲ش، ج۲، ص۴۵۶.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۳۶، ص۳۷۳؛ امام خمینی، تحریر الوسیلة، ۱۳۹۲ش، ج۲، ص۱۵۷.
- ↑ علامه طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۳۷۴ش، ج۴، ص۳۵۹-۳۶۱ و ج۶، ص۱۳۴ و ج۱۸، ص۶۳-۶۲.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ۱۳۶۴ش، ج۶، ص۲۸۶.
- ↑ علامه طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۳۷۴ش، ج۶، ص۱۳۵؛ حر عاملی، تفصیل وسائل الشیعة، ۱۴۰۹ق، ج۲۵، ص۳۰۴؛ شیخ صدوق، الأمالی، ۱۴۱۷ق، ص۵۰۲؛ برای نمونه نگاه کنید به ابنهشام، السیرة النبویة، دار المعرفة، ج۱، ص۲۶۰؛ دینوری، الشعر و الشعراء، ۱۴۲۳ق، ج۱، ص۲۵۰.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به طبری، جامع البیان فی تفسیر القرآن، ۱۴۱۲ق، ج۲، ص۲۱۰؛فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۶، ص۳۹۶؛ ابنابیحاتم، تفسیر القرآن العظیم، ۱۴۱۹ق، ج۲، ص۳۹؛ زمخشری، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، ۱۴۰۷ق، ج۱،ص۲۶۰-۲۵۹؛ قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ۱۳۶۴ش، ج۶، ص۲۸۶.
- ↑ سبحانی، مصادر الفقه الاسلامی و منابعه، ۱۴۱۹ق، ص۱۶؛ مغنیه، التفسیر الکاشف، ۱۴۲۴ق، ج۱، ص۳۲۸.
- ↑ شیخ طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، ۱۴۱۷ق، ج۴، ص۱۷-۱۵؛ طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ۱۳۷۲ش، ج۳، ص۳۷۰؛ شهید اول، ذکری الشیعة فی احکام الشریعه، ۱۴۱۹ق، ج۱، ص۱۱۴.
- ↑ شیخ طوسی، تهذیب الاحکام، ۱۳۶۴ش، ج۱، ص۲۷۹. کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۳، ص۴۰۵؛ حر عاملی، تفصیل وسائل الشیعة، ۱۴۰۹ق، ج۳، ۴۶۹-۴۶۸.
- ↑ امام خمینی، موسوعه الإمام الخمینی (الطهارة)، ۱۴۳۴ق، ج۳، ص۲۵۱.
- ↑ خویی، التنقیح فی شرح العروة الوثقی، ۱۴۰۷ق، ج۴، ص۱۹۱.
- ↑ علامه حلی، مختلف الشیعه، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۴۶۹.
- ↑ علامه حلی، مختلف الشیعة، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۴۶۹.
- ↑ شیخ صدوق، المقنع، ۱۴۱۵ق، ص۴۵۳؛ مقدس اردبیلی، مجمع الفائدة و البرهان، ۱۴۰۳ق، ج۱، ص۳۱۲.
- ↑ زحیلی،الفقه الاسلامی و ادلته، ۱۴۰۴ق، ج۳، ص۲۵-۲۲؛ نجفی، جواهرالکلام، ۱۳۶۲ش، ج۲۲، ص۳۰.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به زحیلی، الفقه الاسلامی و ادلته، ۱۴۰۴ق، ج۵، ص۷۴۵-۷۱۴؛ ابناخوه، معالم القربة فی احکام الحسبه، ۱۹۷۶م، ص۸۴
- ↑ زحیلی، الفقه الاسلامی و ادلته، ۱۴۰۴ق، ج۴، ص۱۸۶و۳۴ و۴۷۱-۴۷۰؛ نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۲۲، ص۳۳-۳۰؛ شیخ انصاری، کتاب المکاسب، ۱۴۱۵ق، ص۱۹-۱۶.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به: کلینی، کافی، ۱۴۰۷ق، ج ۶، ص ۴۱۳-۴۱۵؛ زحیلی، الفقه الاسلامی و ادلته، ۱۴۰۴ق، ج۶، ص۱۶۲-۱۵۶؛ نجفی، جواهرالکلام، ۱۳۶۲ش، ج ۳۶، ص ۴۴۴ـ۴۴۷
منابع
- ابنابیحاتم، عبدالرحمن بن محمد، تفسیر القرآن العظیم، ریاض، مکتبة نزار مصطفی الباز، ۱۴۱۹ق.
- ابناخوه، محمد بن محمد، معالم القربة فی احکام الحسبة، تحقیق: محمد محمود شعبان، مصر، بینا، ۱۹۷۶م.
- ابنمنظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، بیروت، دار الفکر للطباعه و النشر و التوزیع، ۱۴۱۴ق.
- ابنهشام، عبدالملک بن هشام، السیرة النبویه، تصحیح: ابراهیم ابیاری، بیروت، دار المعرفة، بیتا.
- امام خمینی، سید روحالله، تحریر الوسیلة، تهران، موسسه تنظيم و نشر آثار امام خمينى(ره)، ۱۳۹۲ش.
- امام خمینی، سید روحالله، موسوعه الإمام الخمینی (کتاب الطهارة)، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، چاپ سوم، ۱۴۳۴ق.
- بهبهانی، محمدباقر، الرسائل الفقهیه، قم، مؤسسة العلامة المجدد الوحید البهبهانی، ۱۳۷۸ش.
- حر عاملی، محمد بن حسن، تفصیل وسائل الشیعة الی تحصیل مسائل الشریعة، تحقیق و تصحیح گروه پژوهش مؤسسه آلالبیت، قم، مؤسسه آلالبیت، چاپ اول، ۱۴۰۹ق.
- خویی، سید ابوالقاسم، التنقیح فی شرح العروة الوثقی، تقریر: علی غروی تبریزی، قم، نشر لطفی، ۱۴۰۷ق.
- زبیدی، محمد بن محمد، تاج العروس من جواهر القاموس، بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۴ق.
- زحیلی، وهبه، الفقه الاسلامی و ادلته، دمشق، دار الفکر، ۱۴۰۴ق.
- زمخشری، محمود بن عمر، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، تصحیح: محمد عبدالسلام شاهین، بیروت، دار الکتب العربی، چاپ سوم، ۱۴۰۷ق.
- سبحانی، جعفر، مصادر الفقه الاسلامی و منابعه، بیروت، دار الاضواء، ۱۴۱۹ق.
- شهید اول، محمد بن مکی، ذکری الشیعة فی أحکام الشریعة، قم، مؤسسه آلالبیت، چاپ اول، ۱۴۱۹ق.
- شهید ثانی، زینالدین بن علی، الروضة البهیة فی شرح اللمعة الدمشقیة، شارح: حسن بن محمد سلطان العلماء، قم، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، چاپ اول، ۱۴۱۲ق.
- شیخ بهائی، محمد بن حسین، مشرق الشمسین و اکسیر السعادتین، تحقیق: سید مهدی رجایی، مشهد، مبحث البحوث الاسلامیه، ۱۴۱۴ق.
- شیخ انصاری، مرتضی، کتاب المکاسب، قم، کنگره جهانی بزرگ داشت شیخ اعظم انصاری، چاپ اول، ۱۴۱۵ق.
- شیخ صدوق، محمد بن علی، ثواب الاعمال و عِقاب الاعمال، قم، دار الشریف الرضی، چاپ دوم، ۱۴۰۶ق.
- شیخ صدوق، محمد بن علی، اَلاَمالی، قم، مؤسسه البعثة، چاپ اول، ۱۴۱۷ق.
- شیخ صدوق، محمد بن علی، المقنع، قم، مؤسسه امام هادی(ع)، ۱۴۱۵ق.
- شیخ طوسی، محمد بن حسن، کتاب الخلاف، قم، مؤسسه النشر الاسلامی، بیتا.
- شیخ طوسی، محمد بن حسن، اَلتِّبیان فی تفسیرِ القرآن، تحقیق احمد قصیر عاملی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۱۷ق.
- شیخ طوسی، محمد بن حسن، تهذیب الأحکام فی شرح المقنعة للشیخ مفید، تصحیح: محمد آخوندی، تهران، دار الکتب العلمیة، چاپ چهارم، ۱۳۶۵ش.
- طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ایران، ناصر خسرو، چاپ سوم، ۱۳۷۲ش.
- طبری، محمد بن جریر، جامع البیان فی تفسیر القرآن، بیروت، دار المعرفة، ۱۴۱۲ق.
- علامه حلّی، حسن بن یوسف، مختلف الشیعة، قم، مؤسسة النشر الاسلامی التابعة لجماعة المدرسین، چاپ دوم، ۱۴۱۳ق.
- علامه طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۳۷۴ش.
- فخر رازی، محمد بن عمر، التفسیر الکبیر، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ سوم، ۱۴۲۰ق.
- فیروزآبادی، محمد بن یعقوب، القاموس المحیط، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۵ق.
- قرطبی، محمد بن احمد، الجامع لاحکام القرآن، تهران، نشر ناصر خسرو، ۱۳۶۴ش.
- کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تحقیق علیاکبر غفاری و محمد آخوندی، تهران، دار الکتب الاسلامیة، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.
- مغنیه، محمدجواد، التفسیر الکاشف، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۴۲۴ق.
- مقدس اردبیلی، احمد بن محمد، مجمع الفائدة و البرهان فی شرح إرشاد الأذهان، قم، جامعه مدرسین حوزه علمیه، ۱۴۰۳ق.
- نجفی، محمدحسن، جَواهر الکلام فی شرحِ شرائعِ الاسلام، تصحیح عباس قوچانی و علی آخوندی، بیروت، دارُ اِحیاء التُّراثِ العربی، چاپ هفتم، ۱۴۰۴ق.
- نراقی، احمد بن محمدمهدی، عوائد الأیام فی بیان قواعد الأحکام و مهمات مسائل الحلال و الحرام، قم، دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، ۱۴۱۷ق.