ذبیحه اهل کتاب

مقاله نامزد خوبیدگی
از ویکی شیعه

ذَبیحه اهل کتاب حیوانی است که توسط اهل کتاب (پیروان ادیانی که پیامبر آنان دارای کتابی الهی بوده است)، ذِبح شده است.[۱] به گفته شیخ بهایی (درگذشت: ۱۰۳۱ق) بیشتر فقیهان شیعه همچون شیخ طوسی،[۲] شیخ مفید[۳] و سید مرتضی[۴] خوردن ذبیحه اهل کتاب را حرام می‌دانند،[۵] هر چند در هنگام ذبح، نام خدا را برده باشند.[۶] امام خمینی نیز بر همین نظر است.[۷] این گروه از فقیهان با استناد به روایات،[۸] می‌گویند: منظور از حلال بودن طعام اهل کتاب در آیه ۵ سوره مائده، حلال بودن غذاهایی همانند حبوبات است، نه گوشت حیوانی که توسط اهل کتاب ذبح شود.[۹] همچنین از نظر این گروه از فقیهان، اجزای بدن و پوست حیواناتی که خون جهنده دارند و اهل کتاب آنان را ذبح کرده باشند، مُردار و نجس است و از چرم و پوست آنها نمی‌توان استفاده کرد.[۱۰]


به گفته شیخ بهائی، اندکی از فقیهان ذبیحه اهل کتاب را حلال می‌دانند.[۱۱] علامه حلی این قول را به ابن‌ابی‌عقیل[۱۲] و ابن‌جُنید اِسکافی،[۱۳] نسبت داده است. به عقیده شیخ صدوق[۱۴] و محقق اَردبیلی،[۱۵] ذبیحه آنان در صورتی حلال است که هنگام ذبح‌کردن نام خدا برده شود.[۱۶]


درباره این موضوع آثاری نوشته شده است از جمله:

  • کتاب «تحریم ذبائح اهل الکتاب»، اثر شیخ مفید[۱۷] (درگذشت ۴۱۳ق) نگاشته شده است. وی در اين كتاب با استفاده از قرآن، روایات و اجماع، حکم به حرام بودن ذبایح اهل کتاب کرده است؛[۱۸] و دلایلی در رد نظریه مخالفان حرمت بیان کرده است. [۱۹]
  • کتاب «حرمة ذبائح اهل الکتاب»، اثر شیخ بَهایی[۲۰] (درگذشت ۱۰۳۱ق) بنا به‌درخواست شاه عباس صَفَوی نگاشته شده است.[۲۱] وی ابتدا به بررسی نظر علماى شيعه و سنی پرداخته است،[۲۲] نویسنده در این کتاب نسبت به حرام بودن ذبیحه اهل کتاب ترديد کرده و ضمن پرهيز از فتوا دادن، نظر خود را با جمله «خدا به حقایق امور آگاه است»، بیان کرده است.[۲۳]

پانویس

  1. مؤسسه دایرةالمعارف فقه اسلامی، فرهنگ فقه، ۱۳۸۲ش، ج۳، ص۷۰۱.
  2. شیخ طوسی، النهایة، ۱۴۰۰ق، ج۱، ص۵۸۲
  3. شیخ مفید، المقنعه، ۱۴۱۳ق، ص۵۷۹
  4. سید مرتضی، الانتصار، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۴۰۳.
  5. شیخ بهایی، حرمة ذبائح اهل الکتاب، ۱۴۱۰ق، ص۶۰.
  6. شیخ طوسی، النهایة، ۱۴۰۰ق، ج۱، ص۵۸۲؛ بنی‌هاشمی خمینی، توضیح المسائل مراجع، ۱۳۹۲ش، ج۲، ص۷۴۵.
  7. امام خمینی، تحرير الوسيلة، ۱۳۹۲ش، ج۲، ص۱۵۶
  8. کلینی، الکافی، ۱۴۰۷، ج۶، ص۲۶۴.
  9. گلپایگانی، مجمع المسائل، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۳۹.
  10. بنی‌هاشمی خمینی، توضیح المسائل مراجع، ۱۳۹۲ش، ج۲، ص۷۴۵.
  11. شیخ بهایی، حرمة ذبائح اهل الکتاب، ۱۴۱۰ق، ص۶۰.
  12. علامه حلی، مختلف الشيعة، ۱۴۱۳ق، ج۸، ص۳۱۶.
  13. علامه حلی، مختلف الشيعة، ۱۴۱۳ق، ج۸، ص۳۱۶.
  14. شیخ صدوق، المقنع، ۱۴۱۵ق، ص۴۱۷.
  15. محقق اردبیلی، مجمع الفائدة و البرهان، مؤسسة النشر الإسلامی، ج۱۱، ص۷۸.
  16. نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ق، ج۳۶، ص۸۰.
  17. شیخ مفید، تحریم ذبائح اهل الکتاب، ۱۴۱۳ق.
  18. شیخ مفید، تحریم ذبائح اهل الکتاب، ۱۴۱۳ق، ص۲۰.
  19. شیخ مفید، تحریم ذبائح اهل الکتاب، ۱۴۱۳ق، ص۲۴.
  20. شیخ بهایی، حرمة ذبائح اهل الکتاب، ۱۴۱۰ق.
  21. شیخ بهایی، حرمة ذبائح أهل الكتاب، ۱۴۱۰ق، ص۵۸.
  22. شیخ بهایی، حرمة ذبائح اهل الكتاب، ۱۴۱۰ق، ص۶۳.
  23. شیخ بهایی، حرمة ذبائح أهل الكتاب، ۱۴۱۰ق، ص۷۴.

منابع

  • امام خمینی، سید روح‌الله، تحریر الوسیلة، قم، مؤسسة تنظيم و نشر آثار امام خمينی، ۱۳۹۲ش.
  • بنی‌هاشمی خمینی، محمدحسن، توضیح‌المسائل مراجع، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۳۹۲ش.
  • سید مرتضی، علی بن حسین، الانتصار فی انفرادات الإمامية، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، ۱۴۱۵ق.
  • شیخ بهایی، محمد بن حسین، حرمة ذبائح اهل الکتاب، بیروت، موسسةالاعلمی للمطبوعات، ۱۴۱۰ق.
  • شیخ صدوق، محمد بن علی، المقنع، قم، مؤسسة الإمام الهادی، ۱۴۱۵ق.
  • شیخ طوسی، محمد بن حسن، النهایة فی مجرد الفقه و الفتاوی، بیروت، دار الکتاب العربی، ۱۴۰۰ق.
  • شیخ مفید، محمد بن محمد، المقنعة، قم، كنگره جهانى هزاره شيخ مفيد، ۱۴۱۳ق.
  • شیخ مفید، محمد بن محمد، تحریم ذبائح اهل الکتاب، قم، نشر المؤتمر العالمی لالفیه الشیخ المفید، ۱۴۱۳ق.
  • علامه حلی، حسن بن یوسف، مختلف الشیعة فی أحکام الشریعة، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، ۱۴۱۳ق.
  • کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تصحیح: علی‌اکبر غفاری، تهران، دار الكتب الإسلامية، ۱۴۰۷ق.
  • گلپایگانی، سید محمدرضا، مجمع المسائل‌، قم، دار القرآن الکریم، ۱۴۰۹ق.
  • مؤسسه دایرةالمعارف فقه اسلامی، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل‌بیت، قم، مرکز دایرةالمعارف فقه اسلامی، ۱۳۸۲ش.
  • محقق اردبیلی، احمد بن محمد، مجمع الفائدة والبرهان في شرح إرشاد الأذهان، تحقیق: مجتبی عراقی، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، بی‌تا.
  • نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام فی شرح شرائع الإسلام، محقق: محمود قوچانی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۲ش.