این مقاله یک نوشتار توصیفی درباره یک مفهوم فقهی است و نمیتواند معیاری برای اعمال دینی باشد. برای اعمال دینی به منابع دیگر مراجعه کنید. |
اِستِبراء، عملی مستحب است که پس از خروج ادرار یا مَنی انجام میشود تا مجرای ادرار از باقیمانده آنها پاک شود. بنا بر احکام فقهی، اگر پس از استبراء، رطوبت مشکوکی از مجرای ادرار خارج شود پاک است و وضو یا غسل را باطل نمیکند.
کاربردهای دیگر استبراء در فقه عبارتاند از: استبراء حیوان نجاستخوار (جلوگیری از حیوان حلالگوشتی که به خوردن مدفوع انسان عادت کرده، به منظور پاک شدن گوشت و شیر آن)، استبراء رحم (ترک آمیزش با کنیز به هنگام خرید و فروش برای اطمینان از باردار نبودنش)، و استبراء از حیض (وارسی کردن فرج پس از قطع خون حیض).
مفهومشناسی و کاربردها
استبراء غالباً به عملی مستحب گفته میشود که مرد پس از خروج ادرار و منی انجام میدهد تا باقیمانده ادرار یا منی در مجرای ادرار باقی نماند.[۱] واژه استبراء در فقه کاربردهای دیگری هم دارد که عبارتاند از: استبراء حیوان نجاستخوار، استبراء رَحِم و استبراء از حیض.
روش استبراء
در استبراء از ادرار، مردان پس از ادرار، سه بار با انگشت میانه دست چپ از مخرج غایط تا بیخ آلت میکشند، سپس انگشت شصت دست چپ را روی آلت و یکی دیگر از انگشتان را زیر آلت قرار داده و از آنجا تا ختنهگاه میکشند، سپس سه مرتبه سر آلت را فشار میدهند.[۲]
استبراء از منی همانند استبراء از بول است، اما باید پس از ادرار انجام شود. با این حال برخی از فقها معتقدند برای استبراء از منی، ادرار کردن کافی است و اگر فردی نتواند ادرار کند، در آن صورت انجام استبراء به شیوه استبراء از ادرار کافی است.[۳]
پاکی رطوبت مشکوک پس از استبراء
بنابر فتاوای فقهی اگر پس از استبراء رطوبت مشکوکی از مجرای ادرار مردان خارج شود، این رطوبت پاک است و وضو یا غسل را باطل نمیکند؛[۴] اما اگر کسی پس از ادرار استبراء نکند و رطوبت مشکوکی از او خارج شود، رطوبت مذکور نجس دانسته میشود و وضو هم باطل میشود.[۵] بنابر فتوای مشهور اگر مردی پس از خروج منی بدون استبراء غسل کند و پس از آن رطوبتی از مجرای ادرار او خارج شود که نداند منی است یا چیز دیگر، باید دوباره غسل جنابت کند.[۶]
آیا استبراء برای زنان جاری است؟
فقیهان درباره اینکه آیا استبراء درباره زنان هم وجود دارد یا خیر، اختلافنظر دارند؛ بیشتر آنان معتقدند که مستحب بودن استبرا مختص مردان است.[۷] و از اینرو رطوبتی که پس از ادرار یا منی از مجرای ادرار زنان خارج میشود را در صورت عدم استبراء هم پاک دانستهاند.[۸] با این حال گفته شده که بهتر است زنان پس از ادرار اندکی صبر کرده، سپس تَنَحْنُح (سرفه عمدی) نمایند و آلت خود را فشار دهند.[۹] علامه حلی معتقد است که استبراء درباره زنان نیز جاری است،[۱۰] اما شیوه انجام آن را بیان نکرده است.[۱۱]
استبراء حیوان نجاستخوار
استبراء در حیوان حلالگوشت نجاستخوار هم جاری میشود؛ بر این اساس برای حلال شدن شیر و گوشت حیوان حلالگوشتی که به خوردن مدفوع انسان عادت کرده، باید در مدت معینی از این کار جلوگیری شود.[۱۲] مدت استبراء در حیواناتِ مختلف متفاوت است؛ بنابر گفته شیخ طوسی مدت استبراء شتر چهل روز، گاو بیست روز، گوسفند ده یا هفت روز و مرغ سه روز است.[۱۳]
استبراء از خون حیض
وارسی فرج پس از قطع خون در عادت ماهانه: بر اساس احکام فقهی، اگر خون حیض قبل از ده روز قطع شود و زن احتمال بدهد که خون در رحمش باقی مانده است، باید پنبهای داخل فرج خود کند،[۱۴] سپس آن را بیرون بیاورد و اگر پنبه به خون آلوده نشده باشد، زن از حیض پاک است، در غیر این صورت باید صبر کند تا پاک شود.[۱۵]
استبراء رَحِم
استبراء رحم مربوط به احکام بردگان است و به ترک آمیزش با کنیز به منظور اطمینان از باردار نبودن او در هنگام خرید و فروش اشاره دارد؛ در این حال فروشنده کنیز قبل از فروش باید به مدت یک حیض از آمیزش با او خودداری کند و اگر کنیز از زنانی باشد که خون حیض نمیبیند، مدت استبراء ۴۵ روز است.[۱۶] خریدار اگر نداند که فروشنده در مدت مذکور با کنیز نزدیکی کرده یا خیر، یا اگر میداند که فروشنده با کنیز نزدیکی کرده است، باید پس از خرید کنیز به مدت مذکور با او آمیزش نکند.[۱۷]
پانویس
- ↑ طباطبایی یزدی، العروة الوثقی، ۱۴۱۹ق، ج۱، ص۳۲۳.
- ↑ طباطبایی یزدی، العروة الوثقی، ۱۴۱۹ق، ج۱، ص۳۲۲.
- ↑ حکیم، مستمسک العروة، ۱۴۱۶ق، ج۳، ص۱۰۹.
- ↑ علامه حلی، منتهی المطلب، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۲۵۵؛ نجفی، جواهرالکلام، ۱۴۰۴ق، ج۳، ص۱۲۲.
- ↑ علامه حلی، منتهی المطلب، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۲۵۵.
- ↑ نجفی، جواهرالکلام، ۱۴۰۴ق، ج۳، ص۱۲۶.
- ↑ نجفی، جواهرالکلام، ۱۴۰۴ق، ج۲، ص۵۷-۵۸، ج۳، ص۱۱۲.
- ↑ حکیم، مستمسک العروة، ۱۴۱۶ق، ج۲، ص۲۲۸.
- ↑ طباطبایی یزدی، العروة الوثقی، ۱۴۱۹ق، ج۱، ص۳۲۳.
- ↑ علامه حلی، منتهی المطلب، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۲۵۶.
- ↑ نجفی، جواهرالکلام، ۱۴۰۴ق، ج۲، ص۵۸.
- ↑ طباطبایی یزدی، العروة الوثقی، ۱۴۱۹ق، ج۱، ص۲۷۸.
- ↑ شیخ طوسی، الخلاف، ۱۴۰۷ق، ج۶، ص۸۵-۸۶.
- ↑ نجفی، جواهرالکلام، ۱۴۰۴ق، ج۳، ص۱۸۹.
- ↑ شهید ثانی، روض الجنان، مؤسسة آل البیت، ص۷۳؛ نجفی، جواهرالکلام، ۱۴۰۴ق، ج۳، ص۱۸۹-۱۹۰.
- ↑ نجفی، جواهرالکلام، ۱۴۰۴ق، ج۲۴، ص۱۹۳-۱۹۵.
- ↑ نجفی، جواهرالکلام، ۱۴۰۴ق، ج۲۴، ص۱۹۹.
منابع
- حکیم، سید محسن، مستمسک العروة الوثقی، قم، مؤسسه دارالتفسیر، ۱۴۱۶ق.
- شهید ثانی، زینالدین بن علی، روض الجنان فی شرح ارشاد، قم، مؤسسة آل البیت علیهمالسلام، بیتا.
- صدوق، محمد بن علی، من لایحضره الفقیه، قم، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، ۱۴۱۳ق.
- طباطبایی یزدی، العروة الوثقی فیما تعم به البلوی (المحشی)، تصحیح احمد محسنی سبزواری، قم، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم،۱۴۱۹ق.
- طوسی، محمد بن حسن، الخلاف، تصحیح علی خراسانی و دیگران، قم، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، ۱۴۰۷ق.
- علامه حلی، حسن بن یوسف، منتهی المطلب فی تحقیق المذهب، تصحیح بخش فقه در جامعه پژوهشهای اسلامی، مشهد، مجمع البحوث الاسلامیه، ۱۴۱۲ق.
- نجفی، محمدحسن، جواهرالکلام فی شرح شرائع الاسلام، تصحیح عباس قوچانی و علی آخوندی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۴ق.
پیوند به بیرون