اعضای وضو

مقاله قابل قبول
پیوند کم
رده ناقص
بدون عکس
شناسه ناقص
نیازمند خلاصه‌سازی
از ویکی شیعه

اعضای وضو صورت، دست‌ها، سر و پاها که هنگام وضو شسته یا مسح می‌شوند. در قرآن به صورت صریح به اعضای وضو اشاره شده است. در کیفیت شستن و مسح کردن اعضای وضو بین شیعه و اهل سنت اختلاف وجود دارد. شیعه بنا بر روایات بر این باور است که طبق آیات قرآن و سیره پیامبر(ص) در وضو عمل می‌کند و بعد از رسول الله، ابابکر و عمر نیز به همین شکل وضو می‌گرفته‌اند؛ ولی در دوره دوم خلافت عثمان شکل وضو در بین اهل سنت تغییر کرد.

طبق نظر مراجع تقلید شیعه، اعضای وضو در زمان وضو نباید نجس باشند و مانعی در هنگام وضو در اعضای وضو نباید وجود داشته باشد و اگر مانع قابل برداشتن نباشد، لازم است وضو به صورت جبیره، گرفته شود.

اعضا وضو در قرآن

اعضای وضو در آیه شش سوره مائده تعیین شده‌اند؛ به همین جهت این آیه، آیه وضو خوانده می‌شود: «یا أَیُّها الَّذینَ آمَنوا إِذا قُمتُم إِلَی الصَّلاةِ فَاغسِلوا وُجوهَكُم وَ أَیدیَكُم إِلَی الْمَرافِقِ وَ امسَحوا بِرُءُوسِكُم وَ أَرجُلَكُم إِلَی الكَعبَینِ؛ ای کسانی که ایمان آورده‌اید! هنگامی که به نماز می‌ایستید، صورت و دست‌ها را تا آرنج بشویید! و سر و پاها را تا مفصل (برآمدگی پشت پا) مسح کنید.» طبق این آیه، صورت، دست‌ها، سر و پاها به عنوان اعضای وضو معرفی شده‌اند.[۱]

اختلاف بین شیعه و اهل سنت

شیعیان و اهل سنت در کیفیت شستن و مسح اعضای وضو اختلاف دارند.

استدلال شیعه به آیه وضو

شیعیان برای وضو به استناد «ایدیکم الی المرافق» آب را از آرنج تا نوک انگشتان می‌ریزند.[۲] علامه طباطبایی ذیل آیه وضو بر این باور است که آیه فقط محدوده شستن دست‌ها را بیان کرده؛ ولی چگونگی شستشوی دست‌ها در روایات تعیین شده است.[۳] وی با رد نظر مفسرانی که واژه «الی» را به معنای «مع» گرفته‌اند؛[یادداشت ۱] معتقد است چنین ادعایی دلیل مستندی ندارد و فقط حکم وجوب شستن دست‌ها از این آیه استفاده می‌شود.[۴]

استدلال اهل سنت به آیه وضو

اهل سنت با توجه به فراز «ایدیکم الی المرافق» در وضو آب را از سر انگشتان دست تا آرنج می‌ریزند.[۵] فخر رازی با استناد به عبارت «الی المرافق» معتقد است؛ آرنج آخرین قسمت شستن دست‌ها است و شستن دست از آرنج تا سر انگشتان را جایز نمی‌شمارد.[۶] شافعی نیز با استناد به فراز «ارجلکم الی الکعبین» می‌نویسد: «ارجلکم» عطف بر «وجوهکم و ایدیکم» است؛ بنابراین پاها نیز مانند صورت و دست‌ها در هنگام وضو باید شسته شود.[۷] قُرْطُبی از علمای بزرگ اهل سنت نیز شستن پاها را واجب می‌داند.[۸]

اعضا وضو و کیفیت آن در روایات شیعه

طبق روایات شیعی، کیفیت وضو گرفتن شیعیان، به همان صورتی است که جبرئیل بر پیامبر(ص) نازل کرده است.[۹] در روایت زراره از امام باقر(ع) آمده است: از پیامبر درباره وضو سوال شد. حضرت فرمودند: ظرف آبى بیاورند، دست راست خود را در آب فرو بردند، مشتى از آن آب را برداشته و به صورت خود ریخت و صورت خود را با آن شست‌؛ سپس دست چپ خود را در آب فرو برد و مشتى از آن گرفت و به ساعد خود یعنى از مرفق به پایین‌ ریخت‌ و دست راست خود را با آن شست‌؛ ولى همواره دست را از بالا به پایین كشید و هیچ‌گاه از پایین به طرف آرنج نكشید، نه در دست راست و نه در دست چپ‌، سپس با كف دست راست، آب را بر روی دست چپ مانند دست راست ریختند، آنگاه با رطوبت دست راستش جلوی سر و سپس پشت پای راست و چپش را مسح کرد.[۱۰]

منشاء اختلاف در کیفیت شستن و مسح

درباره اعضای وضو میان شیعه واهل سنت اختلافی نیست؛ [۱۱] ولی اختلاف در کیفیت شستن و مسح کردن اعضای وضو است.[۱۲] منشاء اختلاف در کیفیت شستن اعضای وضو را به شش سال دوم زمامداری عثمان، بازگردانده‌اند.[۱۳] بر اساس گزارش‌های تاریخی در زمان رسول الله(ص) و دوران زمامداری ابوبکر و عمر در مساله وضو اختلافی وجود نداشت[۱۴] و حتی شخص عثمان نیز در ابتدای حکومتش، وضو را همانند گذشتگان می‌گرفت؛[۱۵] ولی بعد از مدتی خلیفه سوم در هنگام وضو پاها را مسح نمی‌کرد، بلکه می‌شست.[۱۶]

احکام اعضای وضو

طهارت اعضا وضو

مراجع تقلید شیعه، طهارت اعضای وضو در زمان شستن و مسح کردن را از شرایط صحت وضو می‌دانند؛[۱۷] اما اگر پیش از تمام شدن وضو، عضوی را که قبلا شسته یا مسح کرده، نجس شد، وضوی آن فرد صحیح است.[۱۸]

وجود مانع در اعضا وضو

در اعضای وضو نباید مانعی وجود داشته باشد.[۱۹] در صورت وجود مانع، باید مانع برطرف گردد؛ ولی اگر به واسطه ضرر یا مشقت، امکان برداشتن مانع وجود نداشته باشد، در صورتی که مانع بخشی از عضو وضو را دربرگرفته است، وظیفه مکلف وضوی جبیره‌ای است و اگر مانع تمام عضو وضو را در برگرفته باشد، برخی معتقدند مکلف باید تیمم کند و جمعی دیگر گفته‌اند که مکلف باید وضوی جبیره بگیرد و هم پس از وضو بنا بر احتیاط واجب تیمم نماید.[۲۰]

پانویس

  1. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ه.ش، ج۴، ص۲۸۵
  2. طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۵، ص۲١٩-۲۲٠.
  3. طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۵، ص۲۲۱.
  4. طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۵، ص۲۲۰-۲۲۱.
  5. فخر رازی، تفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج١١ـ١٢، ص١٦٠.
  6. فخر رازی، تفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج١١ـ١٢، ص١٦٠.
  7. شافعی، الام، ١٤۲۶ق، ج۱، ص۲۳.
  8. قرطبی، الجامع لأحكام القرآن، ۱۳۶۴ش، ج۶، ص٩٩.
  9. حر عاملی، وسائل الشیعه، ۱۴۰۹ق، ج١، ص٣٩٩، ح٢٤.
  10. کلینی، الكافی‌، ۱۴۰۷ق، ج٣، ص٢٥ـ٢٦، ح٤ و ۵.
  11. طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۵، ٢١٨-۲١٩.
  12. طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۵، ص۲١٩-۲۲٠.
  13. متقی هندی، کنز العمال فی سنن الأقوال والأفعال، ۱۴۱۹ق، ج٩، ص١٩٣، ح٢٦٨٩٠.
  14. شهرستانی، لماذا الإختلاف فی الوضوء، ۱۴۲۶ق، ص۳۱.
  15. مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، ۱۴۱۵ق، ج١، ص٢٠٦، ح٢٢٩.
  16. شهرستانی، لماذا الإختلاف فی الوضوء، ۱۴۲۶ق، ص٣٥.
  17. بنی هاشمی خمینی، توضیح المسائل چهارده مرجع، ۱۳۹۳ش، ج١، ص٢١٣.
  18. بنی هاشمی خمینی، توضیح المسائل چهارده مرجع، ۱۳۹۳ش، ج١، ص٢١٣.
  19. بنی هاشمی خمینی، توضیح المسائل چهارده مرجع، ۱۳۹۳ش، ج١، ص۲۲۱.
  20. طباطبایی یزدی، العروة الوثقی، ۱۴۲۰ق، ج۱، ص۴۴۲ -۴۴۳؛ حکیم، مستمسک العروة الوثقی، ۱۳۹۱ق، ج۲، ص۵۴۰؛ بنی هاشمی خمینی، توضیح المسائل چهارده مرجع، ۱۳۹۳ش، ج۱، ص۲۴۷.

یادداشت

  1. طبق نظر برخی از مفسران واژه «الی» به معنای «مع» است که معنای آیه می‌شود دست‌ها را همراه با مرفق‌ها بشوئید.(رشید رضا، تفسیر المنار، ۱۴۱۴ق، ج۶، ص۲۲۳.)

منابع

  • بنی هاشمی خمینی، محمدحسن، توضیح المسایل مراجع، قم، موسسه انتشارات اسلامی، ۱۳۹۳ش.
  • حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، قم، مؤسسة آل البیت علیهم السلام، ۱۴۰۹ق.
  • حکیم، سید محسن، مستمسک العروة الوثقی، قم، کتابخانه آیت‌الله مرعشی نجفی، ۱۳۹۱ق.
  • شافعی، محمدبن ادریس ،الأم، بیروت، دارالمعرفه شهرستانی، سید علی، لماذا الإختلاف فی الوضوء، تلخیص فیس عطار، تهران، نشر مشعر، ۱۴۲۶ق.
  • طباطبایی یزدی، سید محمدکاظم، العروة الوثقی، قم، موسسه نشر اسلامی، ۱۴۲۰ق.
  • طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت، موسسه الاعلمی للمطبوعات، ۱۳۹۰ق.
  • فخر رازی، محمد بن عمر، التفسیر الکبیر (مفاتیح الغیب)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۲۰ق.
  • قرطبی، محمد بن احمد، الجامع لأحكام القرآ ن، تهران، انتشارات ناصرخسرو، ١٣٦٤ش.
  • کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ‌تهران، دارالکتب الإسلامیة، ۱۴۰۷ق.
  • متقی هندی، علی بن حسام، کنز العمال فی سنن الأقوال والأفعال، بیروت، دارالعلمیه، ١٤١٩ق.
  • مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، تحقیق محمد فؤاد عبد الباقی، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۱۵ق.