سوره شَمس نود و یکمین سورهقرآن و از سورههای مکی که در جزء سیام قرآن جای گرفته است. این سوره را بدین سبب شمس (خورشید) نامیدهاند که در آغاز آن به خورشید سوگند یاد شده است. این سوره بر موضوع اخلاقی تزکیه تأکید دارد و به داستان صالح(ع) و ناقه صالح و پِی شدن آن به دست قوم ثمود و سرنوشت این قوم اشاره میکند.
در فضیلت تلاوت سوره شمس نقل شده است «هر کس سوره شمس را قرائت نماید مانند آن است که بهاندازه آنچه خورشید و ماه بر آن تابیده، صدقه داده است.»
معرفی
نامگذاری
این سوره را به این دلیل شمس مینامند که خداوند در آغاز آن به خورشید سوگند یاد کرده است: «وَالشَّمْسِ وَضُحَاهَا: سوگند به خورشید و تابندگیاش». نام دیگر این سوره ناقه صالح است، به این جهت که در این سوره به داستان صالح(ع) و ناقه او اشاره شده است.[۱]
سوره شمس ۱۵ آیه، ۵۴ کلمه و ۲۵۳ حرف دارد. این سوره جزو سورههای مُفَصَّلات (دارای آیات کوتاه) و از سورههایی است که با سوگند آغاز میشوند.[۳] سوره شمس بیشترین سوگند (یازده سوگند) را در خود جای داده است.[۴]
محتوا
سوره شمس بر تزکیه و تهذیب نفس تأکید میکند و پاکیزگی نفس را مایه رستگاری و ناپاک بودن آن را موجب ناامیدی میداند و در پایان به داستان صالح(ع) و ناقه صالح و پِی شدن آن به دست قوم ثمود و سرنوشت این قوم شقی (ستمگر) اشاره میکند.[۵]تفسیر المیزان نیز مضمون این سوره را یادآور این نکته میداند که انسان با الهام باطنی(فطری) و خدایی، کار نیک(تقوی) را از کار زشت(فجور) تشخیص میدهد و اگر بخواهد رستگار شود، باید باطن خود را تزکیه کند و با انجام کارهای نیک، آن را رشد و پرورش دهد و گرنه از سعادت محروم میماند.آنگاه به عنوان شاهد، داستان قوم ثمود را ذکر میکند که به خاطر تکذیب پیامبرشان حضرت صالح و کشتن شتری که معجزه الهی بود، به عذابی سخت گرفتار شدند.علامه هم چنان نقل داستان ناقه صالح را توبیخ و نکوهش غیر مستقیم مکیان میداند که با پیامبر اسلام برخورد مناسب ندارند.[۶]جوادی آملی از مراجع تقلید شیعه و نویسنده تفسیر تسنیم در تبیین پیام سوره «شمس» میگوید: خداوند کل این نظام سپهری را برای بشر خلق کرد و آن را منظم و عالمانه آفرید به نحوی که نه تنها فایده آن به بشر برمیگردد بلکه مسخّر بشر قرار داده و به بشر گفت شما میتوانید از تمام نظام سپهری بهره بگیرید یا «بالفعل» یا «بالقوه»، و ترغیب به تلاش و کوشش و عالم شدن کرده است و کلیدش را هم به نام استعداد در اختیار بشر قرا دداه است.[۷]
مطلب اول: آیه ۱-۸ سوگند به پدیدههای متضاد و حالات نفس انسان
مطلب دوم: آیه ۱۴-۱۵ هلاکت و نابودی قوم ثمود
مطلب دوم: آیه ۹-۱۰ تأثیر تزکیه نفس در سعادت انسان
سورهای با یازده سوگند
در تفسیر سوره شمس گفته شده است سوگندهای پی در پی در آغاز این سوره که یازده سوگند میشود، بیشترین تعداد سوگندهای قرآن را در خود جای داده و به خوبی نشان میدهد که مطلب مهمی در اینجا مطرح است، مطلبی به عظمت آسمانها و زمین و خورشید و ماه. در مورد سوگندهای قرآن گفته شده است این سوگندها عموماً دو هدف دارند: نخست نشان دادن اهمیت مطلبی که سوگند برای آن یاد شده (مثلاً تزکیه نفس در سوره حاضر) و دیگری اهمیت اموری که به آنها سوگند یاد شده است (مثلاً خورشید و ماه در این سوره).[۹]قرائتی از مفسران معاصر در تفسیر نور درباره اهمیت تهذیب نفس و این ۱۱ سوگند میگوید: در قرآن، بعضى مطالب با یک سوگند آمده است: «وَ الْعَصْرِ إِنَّ الْإِنْسانَ لَفِي خُسْرٍ» گاهى دو سوگند پشت سرهم آمده است. «وَ الضُّحى وَ اللَّيْلِ إِذا سَجى» گاهى سه سوگند در پى هم آمده است: «وَ الْعادِياتِ ضَبْحاً، فَالْمُورِياتِ قَدْحاً، فَالْمُغِيراتِ صُبْحاً»گاهى چهار سوگند: «وَ التِّينِ وَ الزَّيْتُونِ وَ طُورِ سِينِينَ وَ هذَا الْبَلَدِ الْأَمِينِ»گاهى پنج سوگند: «وَ الْفَجْرِ، وَ لَيالٍ عَشْرٍ، وَ الشَّفْعِ وَ الْوَتْرِ، وَ اللَّيْلِ إِذا يَسْرِ»ولى خداوند در اين سوره، ابتدا يازده سوگند ياد كرده و سپس به اهميّت تزكيه نفس اشاره كرده است. [۱۰]
نکته تفسیری ، نقد دیدگاه زمخشری
معروف میان مفسران این است که در برابر این یازده سوگند جواب قسم ﴿قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَکَّاها ٭ وَ قَدْ خابَ مَنْ دَسَّاها﴾ است ولی زمخشری فکر میکند جواب قسم این است که خدای سبحان همواره بر این است که ظالم را سر جایش بنشاند چه اینکه نسبت به قوم ثمود فرمود ﴿فَدَمْدَمَ عَلَیْهِمْ رَبُّهُمْ بِذَنْبِهِمْ فَسَوَّاها﴾؛ این ﴿فَدَمْدَمَ﴾ یعنی عذاب مستمر و مداوم به حیات هر ظالمی خاتمه میبخشد. [۱۱]عبدالله جوادی آملی از مفسران معاصر در نقد سخن زمخشری میگوید: سخن جناب زمخشری نمیتواند تام باشد و تناسب ایجاد میکند که مسئله اخلاق و. تزکیه نفس ﴿قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَکَّاها ٭ وَ قَدْ خابَ مَنْ دَسَّاها﴾ نتیجه و جواب قسمهای یازده گانه باشد زیرا اخلاق مهمترین رکن تمدنسازی یک ملت است و تمدن یک ملت در تدیّن او است و مدنیت را اسلام آورد و یثرب را مدینه کرد، و جهان جاهلی را عقلانی، و ایران زرتشتی را موحّدکرد.[۱۲]
مصادیق خورشید، ماه، شب و روز
در روایتی امام صادق(ع) در پاسخ سوالی درباره برخی کلمات سوره فرموده که خورشید(شمس) پیامبر است که خداوند در پرتو وجودش دین مردمان را آشکار ساخته و ماه(قمر) امیرالمؤمنین است که پس از پیامبر و در کنار اوست و از علم پیامبر سرشار است وشب(لیل) پیشوایان و حاکمان ستم و جور هستند که جایگاه خاندان پیامبر را با استبداد و خودکامگی غصب کردند و با ستمشان دین را فرا گرفتند و روز (نهار) امامان از نسل فاطمه(س)هستند که برای دین خواهان جلوه و روشنگری میکنند.[۱۳][یادداشت ۱]
شقیترین انسانها در تاریخ
در تفسیر مجمع البیان و تفسیر البرهان روایت است که پیامبر(ص) از امام علی(ع) پرسید که شقیترین انسانها در گذشته چه کسی است؟ امام پاسخ داد کسی که ناقه(شتر ماده) صالح پیامبر را پی کرد و کشت پیامبر فرمود راست گفتی، اینک بگو شقیترین انسانها در آینده کیست؟ امام پاسخ داد نمیدانم پیامبر فرمود او کسی است که به سر تو ضربت میزند و در این حال پیامبر به فرق سر امیرالمؤمنین(ع) اشاره کرد.[۱۴]
از پیامبر(ص) روایت است: «هر کس سوره شمس را قرائت کند، مانند آن است که بهاندازه آنچه خورشید و ماه بر آن تابیده، صدقه داده است».[۱۵] همچنین نقل است پیامبر(ص) به اصحابش سفارش میکرد در نمازهای مختلف سوره شمس را قرائت کنند.[۱۶] از امام صادق(ع) نیز روایت است: «هر کس سوره شمس را قرائت کند در روز قیامت تمامی اعضای بدن او و اشیای کنار او به سود او گواهی میدهند و خداوند میفرماید: شهادت شما در مورد بندهام را میپذیرم و به او پاداش میدهم.او را تا بهشت همراهی کنید تا هر آنچه که دوست دارد برگزیند نعمتهای بهشتی بر او گوارا باشد».[۱۷]
﴿و[لی] دروغزنش خواندند و آن [مادهشتر] را پی کردند و پروردگارشان به [سزای] گناهشان بر سرشان عذاب آورد و آنان را با خاک یکسان کرد ١٤﴾
﴿وَلَا يَخَافُ عُقْبَاهَا ١٥﴾
﴿و از پیامد کار خویش بیمی به خود راه نداد ١٥﴾
﴿به نام خداوند رحمتگر مهربان. سوگند به خورشید و تابندگیاش ١ سوگند به مه چون پی [خورشید] رود ٢ سوگند به روز چون [زمین را] روشن گرداند ٣ سوگند به شب چو پرده بر آن پوشد ٤ سوگند به آسمان و آن کس که آن را برافراشت ٥ سوگند به زمین و آن کس که آن را گسترد ٦ سوگند به نفس و آن کس که آن را درست کرد ٧ سپس پلیدکاری و پرهیزگاریاش را به آن الهام کرد ٨ که هر کس آن را پاک گردانید قطعاً رستگار شد ٩ و هر که آلودهاش ساخت قطعاً درباخت ١٠ [قوم] ثمود به سبب طغیان خود به تکذیب پرداختند ١١ آنگاه که شقیترینشان بر[پا] خاست ١٢ پس فرستاده خدا به آنان گفت زنهار مادهشتر خدا و [نوبت]آبخوردنش را [حرمت نهید] ١٣ و[لی] دروغزنش خواندند و آن [مادهشتر] را پی کردند و پروردگارشان به [سزای] گناهشان بر سرشان عذاب آورد و آنان را با خاک یکسان کرد ١٤ و از پیامد کار خویش بیمی به خود راه نداد ١٥﴾
↑ اینگونه روایات به تعبیر علامه طباطبایی از باب معرفی برخی از مصادیق آشکار و کامل آیه است که در درجه نخست بر پیامبر و خاندان معصومش انطباق مییابند. وبه این معنا نیست که الفاظ خورشید و ماه به معنای پیامبر و امام علی باشند.