اِصلاح ذات‌البَین آشتی دادن مردم و اصلاح رابطه میان آنها است. اصلاح ذات البین از فضائل اخلاقی دانسته شده و در مقابل آن، بدگویی، سخن‌چینی و ایجاد دوگانگی و دشمنی بین انسان‌ها از رذائل اخلاقی است.

اخلاق
آیات اخلاقی
آیات افکآیه اخوتآیه اطعامآیه نبأآیه نجواآیه مشیتآیه برآیه اصلاح ذات بینآیه ایثار
احادیث اخلاقی
حدیث قرب نوافلحدیث مکارم اخلاقحدیث معراجحدیث جنود عقل و جهل
فضایل اخلاقی
تواضعقناعتسخاوتکظم غیظاخلاصخشیتحلمزهدشجاعتعفتانصافاصلاح ذات البینعیب‌پوشیبلاکشی
رذایل اخلاقی
تکبرحرصحسددروغغیبتسخن‌چینیتهمتبخلعاق والدینحدیث نفسعجبعیب‌جوییسمعهقطع رحماشاعه فحشاءکفران نعمت
اصطلاحات اخلاقی
جهاد نفسنفس لوامهنفس امارهنفس مطمئنهمحاسبهمراقبهمشارطهگناهدرس اخلاقاستدراج
عالمان اخلاق
ملامهدی نراقیملا احمد نراقیمیرزا جواد ملکی تبریزیسید علی قاضیسید رضا بهاءالدینیسید عبدالحسین دستغیبعبدالکریم حق‌شناسعزیزالله خوشوقتمحمدتقی بهجتعلی‌اکبر مشکینیحسین مظاهریمحمدرضا مهدوی کنی
منابع اخلاقی
قرآننهج البلاغهمصباح الشریعةمکارم الاخلاقالمحجة البیضاءرساله لقاءالله (کتاب)مجموعه وَرّامجامع السعاداتمعراج السعادةالمراقبات

در آیات و روایات راهکارهایی برای آشتی دادن میان مردم و پایان بخشیدن به درگیری‌ها و اختلافات پیشنهاد شده است؛ ازجمله انتخاب داور از سوی طرفین در اختلافات خانوادگی، پیشگیری از وقوع اختلاف با وصیت کردن صحیح و تحریک عواطف مذهبی. در آموزه‌های دینی دارا بودن صفاتی از قبیل بخل، پیروی از شیطان و دنیاطلبی، از موانع اصلاح ذات‌البین معرفی شده است.

مفهوم‌شناسی

اصلاح ذات‌البین آشتی دادن و اصلاح رابطه بدِ بین اشخاص یا گروه‌ها است[۱][یادداشت ۱] که بر اثر درگیری، دشمنی و... ایجاد شده است.[۲]این واژه از نخستین آیه سوره انفال گرفته شده است.[یادداشت ۲][۳] اصلاح ذات‌البین شامل آشتی دادن دو فرد و دو گروه می‌شود.

اصلاح ذات‌البین از فضائل اخلاقی است و در مقابل سعایت (بدگویی) و سخن‌چینی قرار دارد.[۴]

اهمیت و جایگاه

قرآن در چندین آیه از اصلاح ذات‌البین یاد کرده و به انجام آن فرمان داده است.[۵] همچنین امام علی(ع) در وصیت خود به حسنین(ع) آنها را اصلاح ذات‌البین سفارش کرده است.[یادداشت ۳][۶] همچنین بنا بر آیات قرآن کسانی که در پی اصلاح میان مردمند، از رحمت و مغفرت خدا برخوردارند.[۷] در برخی از روایات اصلاح ذات‌البین از نماز، روزه[۸] و صدقه[۹] برتر دانسته شده است. همچنین بر پایه روایتی کسی که برای اصلاح میان دو نفر اقدام کند مشمول درود فرشتگان است و برای او ثواب درک شب قدر قرار دارد.[۱۰]

بنا به روایتی از امام صادق(ع) گفتن دروغ برای اصلاح بین مردم جایز است.[۱۱][یادداشت ۴] همچنین قرآن نجوا را برای اصلاح میان مردم روا دانسته است[۱۲] با اینکه آن را در جای دیگر عملی شیطانی[۱۳] معرفی کرده است.[۱۴] قرآن، سوگندی که برای ترک اصلاح میان مردم باشد را معتبر نمی‌داند.[۱۵]

برپایه روایتی مُفَضّل بن عُمر مبالغی از سوی امام صادق(ع) در اختیار داشت و برای اصلاح میان شیعیان استفاده می‌کرد. برای نمونه از آن مبلغ برای رفع اختلاف میان ابوحنیفه سابق‌الحج[یادداشت ۵] با دامادش استفاده کرد.[۱۶]

راهکارها و موانع

برای ایجاد اصلاح میان مردم راهکارهایی بیان شده است:

  • پیشگیری از وقوع اختلاف: بر اساس نظر مفسران پیشگیری از بروز اختلاف میان وارثان مضمون آیه ۱۸۲ سوره بقره است[۱۷] که باید وصیت‌کننده به رعایت عدالت و عمل به وظیفه سفارش شود تا از وصیتی که باعث ایجاد اختلاف می‌شود، جلوگیری گردد.[۱۸]
  • انتخاب داور از سوی زن و شوهر در اختلافات خانوادگی: برای حل اختلافات خانوادگی به هنگام ترس از جدایی زن و شوهر پیشنهاد شده که از سوی هر یک از زن و مرد داوری برای ایجاد آشتی انتخاب شود.[۱۹]

پیداکردن ریشه اختلاف، استفاده از مسائل عاطفی، داشتن صبر و پرهیز از جانبداری از دیگر راهکارهای اصلاح ذات‌‎البین معرفی شده است.[۲۰] سخن چینی وتفرقه افکنی از عوامل مهم از بین رفتن اصلاح میان مردمان است و راهکار مقابله با آن عدم اعتماد به سخن چین و طرد اوست.[۲۱]

مراحل و شیوه

برطرف کردن اختلاف میان مردم وظیفه حکومت و مؤمنان است. چنانکه در تفسیر نمونه آمده است در صورتی که اصلاح از طریق گفتگو انجام شود به اجازه حاکم شرع نیاز ندارد اما اگر برای اصلاح ذات‌البین شدت عمل نیاز باشد، باید از حاکم شرع اجازه گرفته شود.[۲۲] همچنین طبق آیه نهم سوره حجرات زمانی که میان دو گروه از مؤمنان درگیری واقع شد، باید ابتدا از طریق نصیحت و دعوت به قرآن و حکم خدا میانشان آشتی برقرار کرد اما اگر گروهی پیشنهاد آشتی را نپذیرفت، باید با آنان جنگید.[۲۳]

موانع

در کتاب‌های تفسیری پیروی از شیطان،[۲۴] دنیاطلبی[۲۵] و بخل[۲۶] از موانع اصلاح ذات‌البین معرفی شده است.

احکام فقهی

فقها ذیل عنوان اصلاح ذات‌البین چند فرع و حکم فقهی ارائه داده‌اند:

  • آشتی دادن بین دو یا چند نفر که با هم کینه و دشمنی دارند، مستحب و در مواردی که حفظ جان مؤمنی متوقف بر آن است واجب است.[۲۷] به گفته آیت‌الله مکارم شیرازی از مراجع تقلید آشتی دادن دو گروه مسلمان که با هم دشمنی دارند واجب کفایی است.[۲۸]
  • مصرف زکات برای اصلاح ذات‌البین جایز است.[۲۹]
  • مستحب است قاضی پیش از صدور حکم دو طرف دعوا را به صلح فراخواند و در صورت خودداری طرفین از آشتی، حکم را صادر کند.[۳۰]
  • به گفته صاحب جواهر برای آشتی میان زن و شوهر انتخاب حَکَمی از سوی زن و حَکَمی از سوی مرد واجب است هرچند از کتاب تحریر علامه حلی نقل شده که این کار مستحب است.[۳۱]

جستارهای وابسته

پانویس

  1. طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰، ج۹، ص۶.
  2. نگاه کنید به طبرسی، مجمع‌البیان، ۱۳۷۲ش، ج۴، ص۷۹۸.
  3. دهخدا، لغت‌نامه، ذیل واژه اصلاح ذات بین.
  4. مکارم شیرازی، اخلاق در قرآن، ۱۳۷۷ش، ج۳، ص۳۱۴.
  5. برای نمونه نگاه کنید به سوره حجرات، آیه۱۰.
  6. نهج‌البلاغه، صبحی صالح، نامه۴۷.
  7. سوره نساء، آیه ۱۲۹.
  8. صدوق، ثواب الاعمال، ۱۴۰۶ق، ص۱۴۸.
  9. حرعاملی، وسائل الشیعه، ۱۴۰۹ق، ج۱۸، ص۴۴۱.
  10. دیلمی، اعلام الدین، ۱۴۰۸ق، ص۴۱۹.
  11. کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۳۴۱.
  12. سوره نساء، آیه ۱۱۴.
  13. سوره مجادله، آیه ۱۰.
  14. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۴، ص۱۲۷.
  15. سوره بقره، آیه ۲۲۴.
  16. کلینی، الکافی، ۱۴۷ق، ج۲، ص۲۰۹، ح۴.
  17. طبرسی، مجمع‌البیان، ۱۳۷۱ش، ج۱، ص۴۸۵.
  18. فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۵، ص۲۳۶-۲۳۹.
  19. طوسی، التبیان، ج۳، ص۱۹۲؛ طبرسی، مجمع‌البیان، ۱۳۷۱ش، ج۳، ص۷۰.
  20. مکارم شیرازی، اخلاق در قرآن، ۱۳۷۷ش، ج۳، ص۳۱۷-۳۱۸.
  21. علامه مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۷۵، ص۲۶۸.
  22. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۲۲، ص۱۷۰.
  23. طبری، جامع البیان، ۱۴۱۲ق، ج۲۶، ص۸۰-۸۱؛ فیض کاشانی، تفسیر الصافی، ۱۴۱۵ق، ج۵، ص۵۰.
  24. مغنیه، الکاشف، ۱۴۲۴ق، ج۱، ص۳۱۱.
  25. هاشمی رفسنجانی، تفسیر راهنما، ۱۳۸۶ش، ج۶، ص۳۰۲.
  26. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۴، ص۱۵۱.
  27. کاشف الغطاء، وجیزة الاحکام، ۱۳۶۶ق، ج۲، ص۱۶.
  28. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۲۲، ص۱۷۰.
  29. نجفی،‌ جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۱۵، ص۳۶۱-۳۶۲.
  30. نجفی،‌ جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۴۰، ص۱۴۵.
  31. نجفی،‌ جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۳۱، ص۲۱۳.

یادداشت

  1. آشتی دادن میان دو کس .التیام دادن میان دو تن . نقطه مقابلش افساد ذات البین است. لغت نامه دهخدا ذیل اصلاح ذات البین
  2. فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَصْلِحُوا ذَاتَ بَيْنِكُمْ
  3. وَ صَلاَحِ ذَاتِ بَيْنِكُمْ فَإِنِّي سَمِعْتُ جَدَّكُمَا - صلى الله عليه و اله - يَقُولُ صَلاَحُ ذَاتِ الْبَيْنِ أَفْضَلُ مِنْ عَامَّةِ الصَّلاَةِ وَ الصِّيَامِ ... وشما را به اصلاح ذات البين، سفارش مى‌كنم! زيرا من از جدّ شما صلى الله عليه و آله شنيدم كه مى‌فرمود: «اصلاح بين مردم از همه نماز و روزه‌ها برتر است». با توجه به این که معمولاً مهم ترین توصیه ها را انسان ها هنگام مرگشان دارند به خصوص اگر آنها جایگاه مهم و تأثیر گذاری داشته باشند؛ به همین جهت این سخنان امام علی(ع) پس از ضربت خوردن و در واپسین ساعات عمر و پیش از شهادت در باره «اصلاح ذات البین» به ویژه این که سخنش را مستند به گفته ی پیامبر خدا (ص) کرده است می تواند نشانگر اهمیت موضوع اصلاح ذات البین در روابط اجتماعی از دیدگاه امام علی(ع) باشد.
  4. قَالَ إِنَّ اللهَ... وَ أَحَبَّ الْكَذِبَ فِي الْإِصْلَاحِ... امام صادق(ع) از مواردی را که خداوند دوست دارد دروغ گفتن به منظور اصلاح دانسته است والبته اصلاح می تواند معنای گسترده ای را شامل بشود ومنظور مقابله با هر گونه فسادی باشد چنان چه حضرت ابراهیم (ع) با شکستن بت‌ها و گذاشتنن تبر در کنار بت بزرگ خواست که مردم را از آفت بت‌پرستی برهاند. اصول كافی، ج۲،ص۳۴۲
  5. ابوحنیفه اسمش سعید بن بیان است و غیر از ابوحنیفه معروف از پیشوایان چهارگانه اهل سنت است و چون حمله دار بوده وحاجی ها را مدیریت می کرده(سایق الحاجّ) و یا شتابان آنان را از کوفه به عرفات می رسانده به این نام(سابق الحاجّ) مشهور شده است. اصول كافی،۱۴۰۷ق. چاپ چهارم دار الکتب الاسلاميه، تصحیح علی اکبرغفاری، ج ۲، ص۲۰۹ پاورقی شماره ۲

منابع

  • حرعاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، قم، مؤسسة آل البیت علیهم‌السلام، ۱۴۰۹ق.
  • دهخدا، علی‌اکبر، لغت‌نامه، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۷۷ش.
  • دیلمی، حسن بن محمد، اعلام الدین فی صفات المؤمنین، قم، مؤسسة آل البیت علیهم‌السلام، ۱۴۰۸ق.
  • صدوق، محمد بن علی، ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، قم،‌ دار الشریف الرضی للنشر، ۱۴۰۶ق.
  • طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت،‌ دار احیا التراث العربی، ۱۳۹۰ق.
  • طبرسی، فضل بن حسن، مجمع‌البیان، تهران، ناصر خسرو، ۱۳۷۲ش.
  • طبری، محمد بن جریر، جامع البیان فی تفسیر القرآن، بیروت، دارالمعرفه، ۱۴۱۲ق.
  • طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، مصحح احمد حبیب عاملی، بیروت، دار احیا التراث العربی، بی‌تا.
  • فخر رازی، محمد بن عمر، التفسیر الکبیر، بیروت، دار احیا التراث العربی، ۱۴۲۰ق.
  • فیض کاشانی، محمد بن شاه‌مرتضی، تفسیر الصافی، تهران، مکتبه الصدر، ۱۴۱۵ق.
  • کاشف‌الغطاء، محمدحسین، وجیزة الاحکام، نجف، مؤسسه کاشف الغطاء‌، ۱۳۶۶ق.
  • کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران، دارالکتب الاسلامیة، ۱۴۰۷ق.
  • مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، بیروت،‌ دار احیا التراث العربی، ۱۴۰۳ق.
  • مغنیه، محمدجواد، تفسیر الکاشف، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۴۲۴ق.
  • مکارم شیرازی، ناصر، اخلاق در قرآن، قم، مدرسة الإمام علی بن ابی‌طالب(ع)، ۱۳۷۷ش.
  • مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب العلمیة، ۱۳۷۱ش.
  • نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام فی شرح شرایع الاسلام، بیروت،‌ دار احیا التراث العربی، ۱۴۰۴ق.
  • نهج‌البلاغه، تصحیح صبحی صالح، قم، هجرت، ۱۴۱۳ق.
  • هاشمی رفسنجانی، اکبر، تفسیر راهنما، قم، بوستان کتاب، ۱۳۸۶ش.

پیوند به بیرون