مناجات منظوم امام علی(ع)
مناجات منظوم امام علی(ع) قصیدهای منسوب به امام علی(ع) است. علامه مجلسی (درگذشت: ۱۱۱۰ق) در کتاب زادالمَعاد، این شعر را با عنوان دعائی از امام علی(ع) نقل کرده است.[۱] این شعر در دیوان امام علی(ع) نیز آمده است.[۲] شیخ عباس قمی در مفاتیح الجنان نیز این شعر را با عنوان مناجات منظوم امام علی(ع) به استناد از صحیفة العلویه (نوشته شده در قرن ۱۲ق) نقل کرده است.[۳] اما در صحیفة العلویه مشخص نشده که منبع این قصیده چه کتابی است.[۴] با این حال، حسن حسنزاده آملی معتقد است، قصیدهای که به مناجات منظومه امام علی(ع) مشهور شده، در اصل سرودهٔ خاقانی (درگذشت: ۵۹۵ق)، شاعر ایرانی است و در دیوان او وجود دارد.[۵]
این شعر با حمد و ثنای الهی آغاز میشود. شاعر در بندهای میانی شعر ضمن گواهی به سنگینی بارِ گناهان، از خدا طلب مغفرت میکند. در بندهای پایانی این دعای منظوم، شاعر خدا را به پیامبر(ص) و پسرعمویش امام علی(ع) سوگند میدهد که توبهاش را بپذیرد و آنها را شفیع او در روز قیامت قرار دهد.[۶] بندهای پایانی میتواند شاهدی برای تقویت نظریهٔ عدم انتساب این قصیده به امام علی(ع) در نظر گرفته شود.
پژوهشگران، نُسَخ خطی متعدد باقی مانده از این مناجاتنامه را نشاندهندهٔ علاقه و ارادت خوشنویسان ایران به امام علی(ع) دانستهاند.[۷] در میان این نسخههای خطی، برخی با ترجمهٔ فارسی است و بعضی از این ترجمهها به صورت منظوم نوشته شده است.[۸] برخی از این نسخهها عبارتند از:
- نسخهٔ خطی اظهر تبریزی (درگذشت: ۸۶۲ق) در موزه توپقاپی استانبول.[۹]
- نسخهٔ میرعلی هروی (درگذشت: ۹۵۱ق) در موزهٔ کاخ گلستان تهران.[۱۰]
- نسخهٔ سلطانمحمد خندان از دورهٔ صفوی (اوایل قرن ۱۰ق) در موزه ملی مَلِک تهران.[۱۱]
- دو نسخه از میرعماد قزوینی (درگذشت: ۱۰۲۴ق)، یکی با ترجمهٔ فارسی در کتابخانهٔ کاخ گلستان و دیگری به عربی در کتابخانهٔ دانشگاه استانبول.[۱۲]
- مناجاتنامه به خط محمود خان ملکالشعرا (قرن ۱۳ق) در کاخ گلستان تهران.[۱۳]
-
مناجاتنامه منظوم امام علی در کتابخانه کاخ موزه گلستان
-
مناجات امام علی(ع) به خط میرعماد
-
مناجات منظوم به خط غلامحسین امیرخانی
-
مرقّعی در کتابخانه کنگره آمریکا
-
جلد مناجاتنامه نسخهٔ سلطانمحمد خندان
لَکالْحَمْدُ یا ذَاالْجُودِ وَالْمَجْدِ وَالْعُلی
تَبارَکتَ تُعْطی مَنْتَشاءُ وَ تَمْنَعُ
الهی وَ خَلّاقی وَحِرْزی وَمَوْئِلی
الَیک لَدَی الْإِعْسارِ وَالْیسْرِ افْزَعُ
الهی لَئِنْ جَلَّتْ وَجَمَّتْ خَطیئَتی
فَعَفْوُک عَنْ ذَ نْبی اجَلُّ وَاوْسَعُ
الهی لَئِنْ اعْطَیتُ نَفْسِی سُؤْلَها
فَها انَا فی رَوْضِ النَّدامَةِ ارْتَعُ
الهی تَری حالی وَفَقْری وَ فاقَتی
وَانْتَ مُناجاتِی الخَفِیةَ تَسْمَعُ
الهی فَلا تَقْطَعْ رَجآئی وَلا تُزِغْ
فُؤادی فَلی فی سَیبِ جُودِک مَطْمَعٌ
الهی لَئِنْ خَیبْتَنی اوْ طَرَدْتَنی
فَمَنْ ذَااَّلذی ارْجُو وَ مَنْ ذا اشَفِّعُ
الهی اجِرْنی مِنْ عَذابِک انَّنی
اسیرٌ ذَلیلٌ خائِفٌ لَک اخْضَعُ
الهی فَآنِسْنی بِتَلْقِینِ حُجَّتی
اذا کانَ لی فِی الْقَبْرِ مَثْوَی وَمَضْجَعٌ
الهی لَئِنْ عَذَّبْتَنی الْفَ حِجَّةٍ
فَحَبْلُ رَجآئی مِنْک لا یتَقَطَّعُ
الهی اذِقْنی طَعْمَ عَفْوِک یوْمَ لا
بَنُونَ وَلا مالٌ هُنالِک ینْفَعُ
الهی لَئِنْ لَمْ تَرْعَنی کنْتُ ضائِعاً
وَانْ کنْتَ تَرْعانی فَلَسْتُ اُضَیَّعُ
الهی اذا لَمْ تَعْفُ عَنْ غَیرِ مُحْسِنٍ
فَمَنْ لِمُسیءٍ بِالْهَوی یتَمَتَّعُ
الهی لَئِنْ فَرَّطْتُ فی طَلَبِ التُّقی
فَها انَا اثْرَ الْعَفْوِ اقْفُو وَ اتْبَعُ
الهی لَئِنْ اخْطَاْتُ جَهْلًا فَطالَما
رَجَوْتُک حَتّی قیلَ ما هُوَ یجْزَعُ
الهی ذُنُوبی بَذَّتِ الطَّوْدَ وَاْعتَلَتْ
وَصَفْحُک عَنْ ذَنْبی اجَلُّ وَارْفَعُ
الهی ینَحّی ذِکرُ طَوْلِک لَوْعَتی
وَذِکرُ الْخَطایا الْعَینَ مِنّی یدَمِّعُ
الهی اقِلْنی عَثْرَتی وَامْحُ حَوْبَتی
فَانّی مُقِرٌّ خائِفٌ مُتَضَرِّعٌ
الهی انِلْنی مِنْک رَوْحاً وَراحَةً
فَلَسْتُ سِوی ابْوابِ فَضْلِک اقْرَعُ
الهی لَئِنْ اقْصَیتَنی اوْ اهَنْتَنی
فَما حیلَتی یا رَبِّ امْ کیفَ اصْنَعُ
الهی حَلیفُ الْحُبِّ فی اللَّیلِ ساهِرٌ
یناجی وَیدْعُو وَالْمُغَفَّلُ یهْجَعُ
الهی وَهذَا الْخَلْقُ ما بَینَ نائِمٍ
وَمُنْتَبهٍ فی لَیلِهِ یتَضَرَّعُ
وکلُّهُمُ یرجُو نَوالَک راجِیاً
لِرَحْمَتِک الْعُظْمی وَفِی الْخُلْدِ یطْمَعُ
الهی یُمَنّینی رَجآئی سَلامَةً
وَقُبْحُ خَطیئاتِی عَلَیَّ یُشَنِّعُ
الهی فَانْ تَعْفُو فَعَفْوُک مُنْقِذی
وَالَّا فَبِالذَّنْبِ الْمُدَمِّرِ اصْرَعُ
الهی بِحَقِّ الْهاشِمی مُحَمَّدٍ
وَحُرْمَةِ اطْهارٍ هُمُ لَک خُضَّعٌ
الهی بِحَقِّ الْمُصْطَفی وَابْنِ عَمِّهِ
وَحُرْمَةِ ابْرارٍ هُمُ لَک خُشَّعٌ
الهی فَانْشِرْنی عَلی دینِ احْمَدَ
مُنیباً تَقِیاً قانِتاً لَک اخْضَعُ
وَلا تَحْرِمَنّی یا الهی وَ سَیدی
شَفاعَتَهُ الْکبْری فَذاک الْمُشَفَّعُ
وَصَلِّ عَلَیهِمْ ما دَعاک مُوَحِّدٌ
وَناجاک اخْیارٌ بِبابِک رُکَّعٌ
تَبارَکتَ تُعْطی مَنْتَشاءُ وَ تَمْنَعُ
بلندمرتبهای و به هر که خواهی بخشی و بازداری
الَیک لَدَی الْإِعْسارِ وَالْیسْرِ افْزَعُ
هنگام تنگدستی و توانگری به درگاه تو متوسّل میشوم
فَعَفْوُک عَنْ ذَ نْبی اجَلُّ وَاوْسَعُ
پس عفو تو از گناهم بزرگتر و وسیعتر است
فَها انَا فی رَوْضِ النَّدامَةِ ارْتَعُ
پس اینک من در وادی پشیمانی سرگردانم
وَانْتَ مُناجاتِی الخَفِیةَ تَسْمَعُ
و راز و نیاز پنهانیم را میشنوی
فُؤادی فَلی فی سَیبِ جُودِک مَطْمَعٌ
چرا که من چشم طمع به باران رحمتت دارم
فَمَنْ ذَااَّلذی ارْجُو وَ مَنْ ذا اشَفِّعُ
پس به که امید بسته و که را شفیع گیرم
اسیرٌ ذَلیلٌ خائِفٌ لَک اخْضَعُ
گرفتار و خوار و ترسان و فروتنِ درگاه توأم
اذا کانَ لی فِی الْقَبْرِ مَثْوَی وَمَضْجَعٌ
آنگاه که در قبر جا و مأوی گیرم
فَحَبْلُ رَجآئی مِنْک لا یتَقَطَّعُ
باز هم رشته امیدم از تو قطع نشود
بَنُونَ وَلا مالٌ هُنالِک ینْفَعُ
فرزندان و مال در آن سودی نبخشد
وَانْ کنْتَ تَرْعانی فَلَسْتُ اُضَیَّعُ
پس اگر به من توجّه کنی نابود نشوم
فَمَنْ لِمُسیءٍ بِالْهَوی یتَمَتَّعُ
پس که آمرزنده گناهکاریست که از هوای نفس پیروی کرده
فَها انَا اثْرَ الْعَفْوِ اقْفُو وَ اتْبَعُ
پس اینک من به دنبال عفو و گذشت رفته و جستجو میکنم
رَجَوْتُک حَتّی قیلَ ما هُوَ یجْزَعُ
به تو امید بستهام به گونهای که دربارهٔ من گفته شد که بیخیال است
وَصَفْحُک عَنْ ذَنْبی اجَلُّ وَارْفَعُ
ولی چشم پوشی تو از گناه من بزرگتر و بالاتر است.
وَذِکرُ الْخَطایا الْعَینَ مِنّی یدَمِّعُ
و یاد اشتباهاتم، چشمم را اشکبار کند
فَانّی مُقِرٌّ خائِفٌ مُتَضَرِّعٌ
چرا که من معترف (به گناهم) و ترسان و نالانم
فَلَسْتُ سِوی ابْوابِ فَضْلِک اقْرَعُ
که من جز درِ لطف تو را نمیکوبم
فَما حیلَتی یا رَبِّ امْ کیفَ اصْنَعُ
پس چیست چارهامای پروردگار من یا چه کنم؟
یناجی وَیدْعُو وَالْمُغَفَّلُ یهْجَعُ
و راز و نیاز میکند و دعا میکند ولی غافل در خواب است
وَمُنْتَبهٍ فی لَیلِهِ یتَضَرَّعُ
و بعضی بیدار و در شب ناله میکنند
لِرَحْمَتِک الْعُظْمی وَفِی الْخُلْدِ یطْمَعُ
رحمت گسترده تواند و به بهشت جاویدان طمع دارند
وَقُبْحُ خَطیئاتِی عَلَیَّ یُشَنِّعُ
ولی زشتی اشتباهاتم مرا رسوا میکند
وَالَّا فَبِالذَّنْبِ الْمُدَمِّرِ اصْرَعُ
و گرنه گناهان هلاککننده مرا از پای درآورد
وَحُرْمَةِ اطْهارٍ هُمُ لَک خُضَّعٌ
و به حق حرمت پاکانی که در برابرت فروتنند
وَحُرْمَةِ ابْرارٍ هُمُ لَک خُشَّعٌ
و به حرمت نیکانی که در برابرت متواضعند
مُنیباً تَقِیاً قانِتاً لَک اخْضَعُ
تواب و پرهیزکار و فرمانبردار، در حالی که در برابرت فروتنم
شَفاعَتَهُ الْکبْری فَذاک الْمُشَفَّعُ
از شفاعت بزرگ او، که او شفاعتش پذیرفته شده است
وَناجاک اخْیارٌ بِبابِک رُکَّعٌ[۱۴]
و خوبان با تو راز و نیاز کنند در حالی که به درگاهت راکعند
حمد توراست ای صاحب بخشش و بزرگواری و برتری
بلندمرتبهای و به هر که خواهی بخشی و بازداری
ای معبود و آفریدگار و پناهگاه و پناه من
هنگام تنگدستی و توانگری به درگاه تو متوسّل میشوم
معبود من، اگر گناهانم بزرگ و فراوان است
پس عفو تو از گناهم بزرگتر و وسیعتر است
معبود من، اگر از هوای نفسم پیروی کنم
پس اینک من در وادی پشیمانی سرگردانم
معبود من، حال و نیاز و نداریم را میبینی
و راز و نیاز پنهانیم را میشنوی
معبود من، امیدم را قطع و دلم را منحرف مکن
چرا که من چشم طمع به باران رحمتت دارم
معبود من، اگر مرا ناامید کرده یا برانی
پس به که امید بسته و که را شفیع گیرم
معبود من، مرا از عذاب خود پناه ده، که به یقین
گرفتار و خوار و ترسان و فروتنِ درگاه توأم
معبود من، پس با تلقین دلیلم، همدمم باش
آنگاه که در قبر جا و مأوی گیرم
معبود من، اگر مرا هزار سال عذاب کنی
باز هم رشته امیدم از تو قطع نشود
معبود من، طعم عفوت را به من بچشان در روزی که
فرزندان و مال در آن سودی نبخشد
معبود من، اگر به من توجّه نکنی، نابود شوم
پس اگر به من توجّه کنی نابود نشوم
معبود من، اگر فقط از نیکوکاران درگذری
پس که آمرزنده گناهکاریست که از هوای نفس پیروی کرده
معبود من، اگر در بدست آوردن پرهیزکاری کوتاهی نمودم
پس اینک من به دنبال عفو و گذشت رفته و جستجو میکنم
معبود من، اگر از روی نادانی خطا کردهام ولی از دیرباز
به تو امید بستهام به گونهای که دربارهٔ من گفته شد که بیخیال است
معبود من، گناهانم از کوه افزونتر شده
ولی چشم پوشی تو از گناه من بزرگتر و بالاتر است.
معبود من، یاد نعمت بخشیت، سوز دلم را فرو نهد
و یاد اشتباهاتم، چشمم را اشکبار کند
معبود من، لغزشم را نادیده گیر و گناهم را محو کن
چرا که من معترف (به گناهم) و ترسان و نالانم
معبود من، مرا از جانب خود به شادمانی و آسایش رسان
که من جز درِ لطف تو را نمیکوبم
معبود من، اگر مرا دور کرده و بیاعتنایی کنی
پس چیست چارهامای پروردگار من یا چه کنم؟
معبود من، همپیمانِ محبتت، در شب بیدار است
و راز و نیاز میکند و دعا میکند ولی غافل در خواب است
معبود من، این مخلوقات بعضی در خوابند
و بعضی بیدار و در شب ناله میکنند
و همه آنان به بخششت امید داشته و امیدوار
رحمت گسترده تواند و به بهشت جاویدان طمع دارند
معبود من، امیدم مرا به سلامتی امیدوار میکند
ولی زشتی اشتباهاتم مرا رسوا میکند
معبود من، اگر درگذری، پس عفو تو مایه نجات من است
و گرنه گناهان هلاککننده مرا از پای درآورد
معبود من، به حق پیامبر، محمّد هاشمی
و به حق حرمت پاکانی که در برابرت فروتنند
معبود من، به حق برگزیدهات و پسر عمویش علی
و به حرمت نیکانی که در برابرت متواضعند
معبود من، مرا بر دین احمد برانگیز
تواب و پرهیزکار و فرمانبردار، در حالی که در برابرت فروتنم
ای معبود و آقا و سرورم، مرا محروم مکن
از شفاعت بزرگ او، که او شفاعتش پذیرفته شده است
و بر آنان درود فرست، مادامی که یکتاپرستان تو را بخوانند
و خوبان با تو راز و نیاز کنند در حالی که به درگاهت راکعند
پانویس
- ↑ مجلسی، زادالمعاد، ۱۴۲۳ق، ص۴۲۸.
- ↑ کرم، دیوان امام علی(ع)، ۱۴۰۹ق، ص۶۶.
- ↑ مفاتیحالجنان، مناجات منظوم امام علی(ع)، ص۱۲۹؛ مکارم شیرازی، کلیات مفاتیح نوین، ۱۳۹۰ش، ص۸۷.
- ↑ سماهیجی، صحیفه علویه، ۱۳۶۹ش، ص۱۶۹.
- ↑ حسنزاده آملی، دروس هیئت و دیگر رشتههای ریاضی، قم، ج۲، ص۵۳۰.
- ↑ سماهیجی، صحیفه علویه، ۱۳۶۹ش، ص۱۶۹–۱۷۱.
- ↑ صحراگرد، «مروری بر کتابتهای نستعلیق مناجاتنامه»، ص۴۶.
- ↑ خامهیار، «ترجمه منظومی از مناجات منظوم...»، وبسایت گنجینه.
- ↑ صحراگرد، «مروری بر کتابتهای نستعلیق مناجاتنامه»، ص۴۷.
- ↑ صحراگرد، «مروری بر کتابتهای نستعلیق مناجاتنامه»، ص۴۷.
- ↑ «مناجات نامه منظوم حضرت امیرالمؤمنین علی(ع)»، فرهنگستان هنر.
- ↑ صحراگرد، «مروری بر کتابتهای نستعلیق مناجاتنامه»، ص۴۸.
- ↑ بیگباباپور، «فهرست توصیفی دستنوشتها، ۱۳۹۳ش، ص۱۰۵.
- ↑ سماهیجی، صحیفه علویه، ۱۳۶۹ش، ص۱۶۹–۱۷۱.
منابع
- قمی، شیخ عباس، مفاتیح الجنان، نشر اسوه.
- بیگباباپور، یوسف، فهرست توصیفی دستنوشتهای مرقعات و آثار خوشنویسی در کتابخانههای ایران و برخی کتابخانههای جهان، تهران، منشور سمیر، ۱۳۹۳ش.
- خامهیار، احمد، «ترجمه منظومی از مناجات منظوم امیر مؤمنان علیه السلام (از سده نهم)»، وبسایت گنجینه، تاریخ انتشار: ۱۴ بهمن ۱۳۹۴ش، تاریخ بازدید: ۱۵ اسفند ۱۴۰۲ش.
- حسنزاده آملی، حسن، دروس هیئت و دیگر رشتههای ریاضی، قم، بینا، بیتا.
- سماهیجی، عبدالله بن صالح، صحیفه علویه، تهران، اسلامی، ۱۳۶۹ش.
- صحراگرد، مهدی، «مروری بر کتابتهای نستعلیق مناجاتنامه حضرت امیر(ع)». آستان هنر، شماره۷، ۱۳۹۲ش.
- کرم، عبدالعزیز، دیوان امیرالمؤمنین الإمام علی بن ابیطالب(ع)، بینا، بیجا، ۱۴۰۹ق.
- مجلسی، محمدباقر، زاد المعاد، بیروت، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، ۱۴۲۳ق.
- مکارم شیرازی، ناصر، کلیات مفاتیح نوین، قم، مدرسة الامام علی بن ابی طالب(ع)، ۱۳۹۰ش.
- «مناجات نامه منظوم حضرت امیرالمؤمنین علی(ع)»، فرهنگستان هنر، تاریخ بازدید: ۱۲ اسفند ۱۴۰۲ش.