مُسْتَجَابُ الدَّعْوَه کسی که دعاهایش در حق خود و دیگران پذیرفته میشود. طبق روایات، پیامبران، امامان و پیشوای عادل از جمله افراد مستجاب الدعوه هستند. همچنین، برخی از انسانها مانند بیمار و والدین در شرایطی مستجاب الدعوه میشوند.
مفهومشناسی
مستجاب الدعوة به کسی گفته میشود که دعاهای او -در حق خود و دیگران- پذیرفته میشود یا دعای او گیرا باشد.[۱]
مصادیق؛ پیامبران و امامان
بر اساس روایتی از حضرت محمد(ص)، پیامبران مستجاب الدعوه هستند.[۲] امام حسن(ع) نیز در خطبهای که در زمان معاویه خوانده است برای مردم و توجه دادن به نسبتی که با پیامبر(ص) دارد، خود را «فرزند مستجاب الدعوه» معرفی کرده است.[۳][یادداشت ۱]
امام رضا(ع) یکی از نشانههای امام حق را مستجاب الدعوه بودن دانسته است «به طوری که اگر امام دعا کند صخرهای دو نیم شود، همان خواهد شد».[۴]در روایات موارد متعددی ازاستجابت دعا و نفرین پیامبر(ص) امامان معصوم (ع) وجود دارد.
نمونه هایی از دعاهای مستجاب اهلبیت(ع)
- امام مجتبی(ع) بنابر روایتی با یکی از یارانش به درخت خشکیده خرمایی رسیدند و آن شخص آروز کرد که ای کاش این درخت خرمای رطب داشت وبا دعای حضرت نخل خشکیده دارای رطب شد ودر پاسخ شخصی که این کار را سحر دانست فرمود:وای بر تو این سحر نیست بلکه دعایی است که از پسر پیامبر(ص) مستجاب شده است. [۵] [یادداشت ۲]
- روز عاشورا مردی از قبیله بنی تمیم به نام عبدالله بن حوزه از میان لشکر دشمن بیرون آمد و در مقابل امام حسین (ع) ایستاد و امام را چند بار با لحن بسیار تند و خشن صدا زد و گفت: ای حسین، ای حسین، امام فرمود: چه میخواهی؟ گفت: تو را به آتش [دوزخ] بشارت باد. امام فرمود: دروغ گفتی من نزد پروردگارم می روم که مهربان است و شفاعتش پذیرفته [یادداشت ۳]؛آنگاه حضرت، او را نفرین کرد و فرمود: (اللهم حُزه الی النار)خدایا او را به آتش دوزخ ببر.اگاه اسب او بنای چموشی گذاشت و او را به سوی چالهای کشید و او از روی اسب لغزید و پایش به رکاب گیر کرد و با سر از اسب آویزان شد. در این هنگام اسبش رم کرد و او را میکشید، سر او به هر سنگ و تنه درختی میخورد تا به هلاکت رسید.[۶]
- منهال بن عمرو اسدی، یکی از اهالی کوفه میگوید:برای انجام حج در مکه رفتم به حضور امام سجاد (ع) رسیدم آن حضرت چون مرا دید.. فرمود: «از حرملة بن کاهل اسدی (قاتل علی اصغر برادر شیرخوار امام در کربلا) چه خبر؟»گفتم: «او زنده است و در کوفه سکونت دارد.» امام علیهالسلام با چشمانی اشکبار دست به آسمان بلند کرد و سه مرتبه فرمود: «اللهم اذقه حر الحدید، اللهم اذقه حر النار.» «پروردگارا! داغی آهن را به او بچشان. پروردگارا او را به آتش دوزخ بسوزان.» در قیام مختار نفرین امام سجاد(ع) مستجاب شد وحرمله کیفر دنیایی اش را چشید. [۷]
شرایط مستجاب الدعوه شدن
در روایات آمده که گاهی برخی از انسانها بسته به شرایطی، مستجاب الدعوه میشوند؛ مثلا: دعای بیمار،[۸] دعای والدین به سودِ فرزند هنگامی که به والدین نیکی میکند و یا دعای والدین علیه فرزند هنگامی که فرزند از والدین نافرمانی میکند،[۹] دعای مظلوم علیه ظالم،[۱۰] دعای مظلوم به سود یاریرسان،[۱۱] دعای روزهدار،[۱۲] به ویژه هنگام افطار،[۱۳] دعای عمرهگزار تا زمانی که بازگردد،[۱۴] دعای امام و پیشوای عادل،[۱۵] دعای مومن به سودِ مومنی که در شرایط اضطراری کمککارش شده[۱۶] و یا دعای مؤمن علیه مؤمنی که میتوانست در شرایط سخت کمککارش شود؛ اما یاری نکرد.[۱۷]
در روایتی از امام حسن(ع) آمده است اگر کسی مواظب قلبش باشد تا اموری که مورد رضای خدا نیست در آن خطور نکند، من ضمانت میکنم که او مستجابالدعوه باشد.[۱۸]
از امام رضا(ع) روایت شده بلعم باعورا نیز به جهت برخورداری از اسم اعظم مستجاب الدعوه بود[۱۹] تا این که به سبب پیروی از فرعون و دشمنی با حضرت موسی(ع) این مقام را از دست داد.[۲۰]
همچنین نقل شده شخصی از پیامبر(ص) تقاضا داشت تا با دعای پیامبر(ص) او نیز مستجاب الدعوه شود؛ پیامبر(ص) در پاسخش فرمود: «خوراکت را پاک گردان تا مستجاب الدعوه شوی. سوگند به آن که جان محمد(ص) در دست اوست، بندهای که لقمه حرام وارد شکمش میکند، چهل روز هیچ عملی از او پذیرفته نمیشود.»[۲۱]
جستارهای وابسته
پانویس
- ↑ دهخدا، لغتنامه، ۱۳۷۷ش، ذیل واژه مستجاب.
- ↑ مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۷۲، ص۱۱۶.
- ↑ طبرسی، الاحتجاج، ۱۴۰۳ق، ج۱، ص۲۸۱.
- ↑ طبرسی، الاحتجاج، ۱۴۰۳ق، ج۲، ص۴۳۷.
- ↑ علامه مجلسی، بحارالانوار، ج ۴۳، ص ۳۲۳.
- ↑ شیخ مفید، ارشاد، ج۲، ص۱۰۲۷ علامه مجلسی، بحارالانوار، ج۴۵، ص۳۰۱.
- ↑ علامه مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۴۵، ص ۵۳.
- ↑ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۵۱۰؛ راوندی، الدعوات، ۱۳۶۶ش، ج۱، ص۲۲۴.
- ↑ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۵۱۰؛ محمدی ریشهری، میزان الحکمه، ۱۴۱۶ق، ج۲، ص۸۸۳.
- ↑ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۵۱۰؛ محمدی ریشهری، میزان الحکمه، ۱۴۱۶ق، ج۲، ص۸۸۳ و ص۱۷۸۱.
- ↑ محمدی ریشهری، میزان الحکمه، ۱۴۱۶ق، ج۲، ص۸۸۳.
- ↑ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۵۱۰؛ محمدی ریشهری، میزان الحکمه، ۱۴۱۶ق، ج۲، ص۱۶۸۶؛ راوندی، الدعوات، ۱۳۶۶ش، ج۱، ص۲۷.
- ↑ راوندی، الدعوات، ۱۳۶۶ش، ج۱، ص۲۷.
- ↑ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۵۱۰.
- ↑ محمدی ریشهری، میزان الحکمه، ۱۴۱۶ق، ج۲، ص۸۸۳.
- ↑ محمدی ریشهری، میزان الحکمه، ۱۴۱۶ق، ج۲، ص۸۸۳.
- ↑ محمدی ریشهری، میزان الحکمه، ۱۴۱۶ق، ج۲، ص۸۸۳.
- ↑ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۶۲.
- ↑ عیاشی، التفسیر، ۱۳۸۰ق، ج۲، ص۴۲.
- ↑ بحرانی، البرهان، ۱۴۱۶ق، ج۲، ص۶۱۵؛ قمی، تفسیر القمی، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۲۴۸.
- ↑ محمدی ریشهری، نهج الدعاء، ۱۳۸۵ش، ج۱، ص۴۴۳.
یادداشت
منابع
- بحرانی، سید هاشم، البرهان فی تفسیر القرآن، تهران، بنیاد بعثت، چاپ اول، ۱۴۱۶ق.
- دهخدا، لغتنامه، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۷۷ش.
- راوندی، قطبالدین، الدعوات، قم، مدرسة الامام المهدی(عج)، ۱۳۶۶ش.
- طبرسی، فضل بن حسن، الاحتجاج، مشهد، نشر المرتضی، ۱۴۰۳ق.
- عیاشی، محمد بن مسعود، التفسیر، تحقیق و تصحیح سید هاشم رسولی محلاتی، تهران، المطبعة العلمیة، چاپ اول، ۱۳۸۰ق.
- قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، تحقیق و تصحیح سید طیب موسوی جزائری، قم، دارالکتاب، چاپ سوم، ۱۴۰۴ق.
- کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران، دار الکتب الإسلامیة، ۱۴۰۷ق.
- مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، بیروت، مؤسسة الوفاء، ۱۴۰۳ق.
- محمدی ریشهری، محمد، میزان الحکمه، قم، دارالحدیث، ۱۴۱۶ق.
- محمدی ریشهری، محمد، نهج الدعا، قم، دارالحدیث، ۱۳۸۵ش.