۵٬۲۷۸
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
==آیات مشهور== | ==آیات مشهور== | ||
{{قرآن جدید|یس|۹}} | |||
{{قرآن جدید|یس|۹|نوع=فولادوند|منبع=نه}} | |||
امام باقر درشأن نزول آیه فرموده که پیامبر (درحال خواندن نماز بود و [[ابوجهل]] که لعنت خدا بر او باد عهد کرده بود هرگاه که پیامبر (را درحال نماز ببیند، سر او را بشکند. پس درحالیکه سنگی در دست داشت، آمد و دید که پیامبر (ایستاده است و نماز میخواند. پس آمد تا او را بزند، امّا هر بار که میخواست سنگ را بالا ببرد و بر سر حضرت بزند، خداوند دست او را به گردنش گره میزد و سنگ در دستش نمیچرخید و هنگامیکه نزد اصحابش برمیگشت، سنگ از دستش میافتاد. <ref>مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۱۸، ص۵۲.</ref> در روایت است که چون پیامبر درلیلة المبیت خواست از [[مکه]] خارج شود [[جبرئیل]] دست او را گرفت و در حالی که این آیه را میخواند او را از میان کفار قریش بیرون برد.<ref>حویزی، تفسیر نور الثقلین، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۱۴۹.</ref> | امام باقر درشأن نزول آیه فرموده که پیامبر (درحال خواندن نماز بود و [[ابوجهل]] که لعنت خدا بر او باد عهد کرده بود هرگاه که پیامبر (را درحال نماز ببیند، سر او را بشکند. پس درحالیکه سنگی در دست داشت، آمد و دید که پیامبر (ایستاده است و نماز میخواند. پس آمد تا او را بزند، امّا هر بار که میخواست سنگ را بالا ببرد و بر سر حضرت بزند، خداوند دست او را به گردنش گره میزد و سنگ در دستش نمیچرخید و هنگامیکه نزد اصحابش برمیگشت، سنگ از دستش میافتاد. <ref>مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۱۸، ص۵۲.</ref> در روایت است که چون پیامبر درلیلة المبیت خواست از [[مکه]] خارج شود [[جبرئیل]] دست او را گرفت و در حالی که این آیه را میخواند او را از میان کفار قریش بیرون برد.<ref>حویزی، تفسیر نور الثقلین، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۱۴۹.</ref> | ||
[[شیخ طوسی]] در کتاب مصباح المتهجد نقل کرده که [[امام علی علیهالسلام|امیرالمؤمنین(ع)]] در [[لیلة المبیت]] این آیه رابه عنوان [[دعا]] قرائت کرده است. <ref>شیخ طوسی، المصباح المتهجد، ۱۴۱۱ق، ص۹۲. | [[شیخ طوسی]] در کتاب مصباح المتهجد نقل کرده که [[امام علی علیهالسلام|امیرالمؤمنین(ع)]] در [[لیلة المبیت]] این آیه رابه عنوان [[دعا]] قرائت کرده است. <ref>شیخ طوسی، المصباح المتهجد، ۱۴۱۱ق، ص۹۲. | ||
</ref> همچنین گفته شده که آيه۹ سوره یس براى مخفىماندن از ديد دشمن بسيار مجرّب است. <ref>دفتر تبلیغات اسلامی، فرهنگ نامه علوم قرآن، ص۲۲۹۳.</ref> | </ref> همچنین گفته شده که آيه۹ سوره یس براى مخفىماندن از ديد دشمن بسيار مجرّب است. <ref>دفتر تبلیغات اسلامی، فرهنگ نامه علوم قرآن، ص۲۲۹۳.</ref> | ||
{{قرآن جدید|یس|۱۲}} | |||
{{قرآن جدید|یس|۱۲|نوع=فولادوند|منبع=نه}} | |||
بیشتر [[مفسران]] «امام مُبین» را در اینجا به [[لوح محفوظ]] یا همان کتابی [[تفسیر]] کردهاند که همه اعمال و همه موجودات و حوادث این جهان در آن ثبت و محفوظ است. برخی گفتهاند ممکن است استفاده از واژه «امام» به این دلیل باشد که این کتاب در [[قیامت]] رهبر و پیشوا برای همه مأمورانِ [[ثواب]] و عقاب و معیاری برای سنجش ارزشِ اعمال انسانها و پاداش و کیفر آنان است.<ref>بیضاوی، انوار التنزیل، ۱۴۱۸ق،دار احیاء التراث العربی، بیروت، ج۴، ص۲۶۴.</ref>از این لوحی که دربردارنده تمام جزییات قضای الهی درباره خلق است در قرآن با تعابیری چون: لوح محفوظ، امالکتاب، امام مبین و کتاب مبین یادشده و هر تعبیر دارای نکته ای است چنان چه امام مبین به این جهت نامگذاری شده که دربردارنده تمام قضاهایی است که خلق از آنها تبعیت می کند مانند امام که از اوتبعیت می کنند. <ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۳ق، ج۱۷، ص۶۷.</ref> در منابع [[حدیث|حدیثی]] شیعه گفته شده منظور از امام مبین، [[امام علی(ع)]] است؛ از جمله در حدیثی از [[امام باقر]](ع) نقل شده است: هنگامی که این آیه [[نزول قرآن|نازل]] شد، [[پیامبر(ص)]] رو به امام علی(ع) کرد و چنین گفت: «امام مبین این مرد است! اوست امامی که خداوند متعال علم هر چیزی را به او داده است».<ref>«هُوَ هذا اِنَّهُ الاِمامُ الَّذِی اَحْصَی اللهُ تَبارَکَ وَ تَعالی فَیهِ عِلْمَ کُلِّ شَیء» (صدوق، معانی الاخبار، باب معنی الامام المبین، ۱۳۷۹ ق، ص۹۵).</ref> همچنین در تفسیر [[تفسیر نورالثقلین|نور الثَقَلین]] از [[عبدالله بن عباس|ابنعباس]] نقل شده است امام علی(ع) چنین میگفت: به خداسوگند، منم امام مبین، که حق را از باطل آشکار میسازم، این علم را از رسول خدا به [[ارث]] برده و آموختهام.<ref>عروسی حویزی، نور الثقلین، ۱۴۱۵ق، ج۴، ص۳۷۹.</ref> | بیشتر [[مفسران]] «امام مُبین» را در اینجا به [[لوح محفوظ]] یا همان کتابی [[تفسیر]] کردهاند که همه اعمال و همه موجودات و حوادث این جهان در آن ثبت و محفوظ است. برخی گفتهاند ممکن است استفاده از واژه «امام» به این دلیل باشد که این کتاب در [[قیامت]] رهبر و پیشوا برای همه مأمورانِ [[ثواب]] و عقاب و معیاری برای سنجش ارزشِ اعمال انسانها و پاداش و کیفر آنان است.<ref>بیضاوی، انوار التنزیل، ۱۴۱۸ق،دار احیاء التراث العربی، بیروت، ج۴، ص۲۶۴.</ref>از این لوحی که دربردارنده تمام جزییات قضای الهی درباره خلق است در قرآن با تعابیری چون: لوح محفوظ، امالکتاب، امام مبین و کتاب مبین یادشده و هر تعبیر دارای نکته ای است چنان چه امام مبین به این جهت نامگذاری شده که دربردارنده تمام قضاهایی است که خلق از آنها تبعیت می کند مانند امام که از اوتبعیت می کنند. <ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۳ق، ج۱۷، ص۶۷.</ref> در منابع [[حدیث|حدیثی]] شیعه گفته شده منظور از امام مبین، [[امام علی(ع)]] است؛ از جمله در حدیثی از [[امام باقر]](ع) نقل شده است: هنگامی که این آیه [[نزول قرآن|نازل]] شد، [[پیامبر(ص)]] رو به امام علی(ع) کرد و چنین گفت: «امام مبین این مرد است! اوست امامی که خداوند متعال علم هر چیزی را به او داده است».<ref>«هُوَ هذا اِنَّهُ الاِمامُ الَّذِی اَحْصَی اللهُ تَبارَکَ وَ تَعالی فَیهِ عِلْمَ کُلِّ شَیء» (صدوق، معانی الاخبار، باب معنی الامام المبین، ۱۳۷۹ ق، ص۹۵).</ref> همچنین در تفسیر [[تفسیر نورالثقلین|نور الثَقَلین]] از [[عبدالله بن عباس|ابنعباس]] نقل شده است امام علی(ع) چنین میگفت: به خداسوگند، منم امام مبین، که حق را از باطل آشکار میسازم، این علم را از رسول خدا به [[ارث]] برده و آموختهام.<ref>عروسی حویزی، نور الثقلین، ۱۴۱۵ق، ج۴، ص۳۷۹.</ref> | ||
{{قرآن جدید|یس|۱۹}} | |||
{{قرآن جدید|یس|۱۹|نوع=فولادوند|منبع=نه}} | |||
فال بد(تطیر) يكى از خرافاتى است كه در قديم بوده و امروزه نيز در شرق و غرب هست و هر منطقه و قومى به چيزى فال بد مىزنند. اسلام آن را شرك دانسته و با جمله «الطيرة شرك» <ref>علامه مجلسی، بحارالانوار، ج۵۸، ص۳۲۲.</ref> بر آن خط بطلان كشيده و كفّارهى آن را توكّل بر خداوند دانسته است. «كفارة الطيرة التوكل»<ref>قرائتی، محسن، تفسیر نور، ۱۳۸۳ش، ج۷، ص۵۲۹. بحار الانوار، ج۵۸، ص۳۲۲ | فال بد(تطیر) يكى از خرافاتى است كه در قديم بوده و امروزه نيز در شرق و غرب هست و هر منطقه و قومى به چيزى فال بد مىزنند. اسلام آن را شرك دانسته و با جمله «الطيرة شرك» <ref>علامه مجلسی، بحارالانوار، ج۵۸، ص۳۲۲.</ref> بر آن خط بطلان كشيده و كفّارهى آن را توكّل بر خداوند دانسته است. «كفارة الطيرة التوكل»<ref>قرائتی، محسن، تفسیر نور، ۱۳۸۳ش، ج۷، ص۵۲۹. بحار الانوار، ج۵۸، ص۳۲۲ | ||
خط ۳۸: | خط ۴۰: | ||
همچنین ببینید: | همچنین ببینید: | ||
[[تفأل]] | * [[تفأل]] | ||
* [[تطیر]] | |||
[[تطیر]] | ---- | ||
{{قرآن جدید|یس|۸۲}} | |||
{{قرآن جدید|یس|۸۲|نوع=فولادوند|منبع=نه}} | |||
این آیه درباره چگونگی آفرینش سخن میگوید. علامه طباطبایی در تفسیر این آیه مینویسد مقصود آیه این است که خداوند برای خلقکردن نیاز به هیچ چیزی ندارد؛ پس اینکه گفته است «تنها به آن میگوید موجود باش» در واقع تمثیل است نه اینکه واقعا خداوند به سخن درآید و دستور دهد.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۷ ص۱۱۴.</ref> در نقلی از [[امام علی(ع)]] هم امده، کلام خدا(کُن-موجود باش) همان فعل اوست، که آن شیء را ایجاد کرده است.<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۱۳، ص۸۲، خطبه۲۳۲.</ref> | این آیه درباره چگونگی آفرینش سخن میگوید. علامه طباطبایی در تفسیر این آیه مینویسد مقصود آیه این است که خداوند برای خلقکردن نیاز به هیچ چیزی ندارد؛ پس اینکه گفته است «تنها به آن میگوید موجود باش» در واقع تمثیل است نه اینکه واقعا خداوند به سخن درآید و دستور دهد.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۷ ص۱۱۴.</ref> در نقلی از [[امام علی(ع)]] هم امده، کلام خدا(کُن-موجود باش) همان فعل اوست، که آن شیء را ایجاد کرده است.<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۱۳، ص۸۲، خطبه۲۳۲.</ref> |