سوره فجر به سرگذشت قوم عاد، قوم ثمود و فرعون و فساد و طغیان آنان اشاره میکند و میگوید انسانها در معرض آزمایش الهی قرار دارند؛ اما عدهای به دلیل فراموشی نعمتهای الهی در این آزمایش شکست میخورند.
سوره فجر به سوره امام حسین(ع) نیز شهرت دارد و در احادیث منظور از «نفس مطمئنه» در آیات پایانیِ آن، امام حسین(ع) معرفی شده است.
در روایات نقل شده هر کس آن را در شبهای دهگانه تلاوت کند، خداوند او را میبخشد و اگر در بقیه روزها تلاوت کند، نوری در قیامت همراه او خواهد بود. سوره فجر از جمله سورههایی است که بر ضریح کنونی امام حسین(ع) (نصبشده در سال ۱۳۹۱ش) حک شده است.
معرفی
نامگذاری
این سوره را «فجر» مینامند، زیرا با سوگند خداوند به فجر (سپیده دم) آغاز میشود.[۱]
همچنین، یکی از تفسیرهای «لیال عشر» (شبهای دهگانه) ده شب آغازین محرم ذکر شده است.[۶] سوره فجر از جمله سورههایی است که بر روی ضریح امام حسین(ع) (نصبشده در سال ۱۳۹۱ش) حک شده است.[۷]
محتوا
سوره فجر به سرگذشت قوم عاد و نیز ارم ذات العماد (باغ بهشتآسای ستوندار) و قوم ثمود، قوم فرعون و فساد و طغیان آنان اشاره دارد و این نکته را یادآور میشود که انسان در معرض آزمایش الهی قرار دارد و با نعمت و محنت، آزمایش میشود. سپس علتهای شکست انسانهای بیایمان را در این آزمایش بیان میکند و به فرارسیدن روز جزا اشاره میکند که در آن روز، بیایمانان با مشاهده آثار جهنم پند میگیرند؛ اما چه جای پند گرفتن که بیفایده و دیرهنگام است.[۸]
خداوند در آیه دوم سوره فجر به لَيَالٍ عَشْرٍ (شبهای دهگانه) سوگند یاد میکند، درباره تفسیر لیال عشر چندین احتمال مطرح است: ده شب اول ذیالحجه، ده شب آغازین ماه محرم، ده شب پایانی ماه رمضان و ده شب اول ماه رمضان را از جمله این احتمالات دانستهاند.[۱۱]
به گفته فخر رازی از مفسران اهل سنت، سوگند به شبهای دهگانه دلالت بر عظمت و فضیلت آنها دارد. وی سه دهه اول ذیالحجه، اول محرم و آخر ماه رمضان را به عنوان سه احتمال برای لیال عشر معرفی کرده است که عبادت خدا در آنها تاکید شده است.[۱۲]علامه طباطبایی در تفسیر المیزان، ضمن اشاره به احتمالات مذکور، منظور از لیال عشر را ده شب اول ذیالحجه دانسته است.[۱۳]
بر پایه روایتی که جابر بن یزید جعفی از امام محمدباقر(ع) نقل کرده، لیال عشر به ده تن از امامان معصوم اشاره دارد.[۱۴] برخی از مفسران معتقدند که منظور از شبهای دهگانه، فقط شبها نیست و روزها را نیز شامل میشود.[۱۵]
آزمایش انسان با نعمتها
در آیه پانزدهم و شانزدهم سوره فجر آمدهاست خداوند انسان را گاه با نعمت فراوان و گاه با رزق و روزیِ تنگ آزمایش میکند؛ اما آدمی این آزمایش را فراموش میکند و هنگام نعمت گمان میکند مقرب درگاه خداوند شده و در هنگام تنگدستی مأیوس میشود و میگوید خداوند مرا خوار کردهاست.[۱۶]علامه طباطبایی سه نکته را در تفسیر این آیات یادآور شده ۱- هم نعمت بخشیدن خداوند و هم امساک و کمتر بخشیدن، امتحان و ابتلا الهی است ولی انسان به سبب کوتاه فکری و بداندیشی اش اینگونه قضاوت میکند که خداوند با بخشیدن نعمت او را تکریم کرده و با کمتر بخشدن او را خوار نموده و در نتیجه به طغیان و فساد و کفران نعمت روی میآورد.۲- نعمتهایی که خداوند به انسان عطا میکند چون برخاسته از فضل و رحمت الهی است در واقع اکرامی از سوی خداوند درحق بندگان است به شرطی که با دست خودشان نعمتها را تبدیل به نقمت نسازند.۳- انسان تصور می کند بهره مندی از نعمتها نشانه سعادتمندی در دنیا و دلیل کرامت او در پیشگاه الهی است در حالی که کرامت واقعی، تقرب به خداوند در پرتو ایمان وعمل صالح است و فقر و بی نیازی نقش و تأثیری در این زمینه ندارد. [۱۷]
آیات مشهور
آیه بیست و دوم درباره مجیء خداوند در روز قیامت و آیات ۲۷ و ۲۸ درباره نفس مطمئنه از آیات مشهور سوره فجر شمرده شده است.
« وَ جَآءَ رَبُّكَ وَ ٱلمَلَكُ صَفًّا صَفًّا﴿۲۲﴾» (و فرمان پروردگارت فرا رسد و فرشتگان صف در صف حاضر شوند.)
آیه ۲۲ سوره فجر که صفت آمدن را به خدا در روز قیامت نسبت داده است به آیه مجیء مشهور شده است.[۱۸] از نگاه کلامشیعه صفتهای مخلوقات مثل آمدن و رفتن را نمیتوان به خدا نسبت داد. از این رو مفسران این آیه را به معنای آمدنِ حکم و امر خدا تفسیر کردهاند. ویا این که نسبت «آمدن» را به خداوند دادن باید بر اساس مجاز عقلی باشد.[یادداشت ۱].[۱۹] این آیه از آیات متشابه دانسته شده که با آیات مُحکم تفسیر میشود. آیه ی محکمی که این گونه متشابهات را معنی میکند این فراز از آیه ۱۱ سوره شوری است (لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ ترجمه: هیچ چیزی مانند او نیست) یعنی خداوند متعال هر چند موجودی است واقعی ولی چون مثل و مانند هیچ موجود دیگری نیست در نتیجه هیچ یک از کارهایی که به او نسبت داده می شود مانند کار های دیگر موجودات نیست.آمدن خدواند نیز در این آیه باید به گونه ای تفسیر و تحلیل شود که متناسب با ساحت الهی باشد و او را شبیه موجودات دیگر نکند. [۲۰]
« يَا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعِي إِلَىٰ رَبِّكِ رَاضِيَةً مَّرْضِيَّةً﴿۲۷-۲۸﴾» (اى نفس مطمئنّه، خشنود و خداپسند به سوى پروردگارت بازگرد.)
این دو آیه و آیات ۲۹ و ۳۰ که آیات پایانی سوره فجرند که بر اساس روایات، مراد از نَفْس مطمئنه در آنها، امام حسین(ع) است و به همین دلیل سوره فجر، سوره امام حسین(ع) نام گرفته است.[۲۱] همچنین در روایات آمده است نفس مطمئنه نفسی است که به پیامبر(ص) و اهل بیتش ایمان دارد و نیز گفته شده این سوره درباره امیرالمؤمنین است و مراد از نفس مطمئنه نفسی است که به ولایت او اطمینان دارد.[۲۲] آیات پایانی سوره فجر معمولاً در آغاز اطلاعیههای درگذشت عالمان شیعه میآید.[۲۳][یادداشت ۲] همچنین عُرفا با استناد به آیه مذکور، یکی از مرتبههای نَفس را «نفس مطمئنه» دانستهاند.[۲۴]
درباره فضیلت تلاوت سوره فجر در تفسیر مجمع البیان از پیامبر(ص) نقل شده است: هر کس سوره فجر را در شبهای دهگانه تلاوت کند، خداوند او را میبخشد و اگر در بقیه روزها تلاوت کند، نوری در قیامت همراه او خواهد بود.[۲۵] همچنین از امام صادق(ع) نقل شده است: «سوره فجر را در نمازهای واجب و مستحب بخوانید که سوره حسین بن علی(ع) است. هر کس آن را قرائت کند، در قیامت، در بهشت با او در یک رتبه است.[۲۶]
﴿به نام خداوند رحمتگر مهربان. سوگند به سپیدهدم ١ و به شبهای دهگانه « ٢ و به جفت و تاق ٣ و به شب وقتی سپری شود « ٤ آیا در این برای خردمند [نیاز به] سوگندی [دیگر] است « ٥ مگر ندانستهای که پروردگارت با عاد چه کرد ٦ با عمارات ستوندار ارم « ٧ که مانندش در شهرها ساخته نشده بود ٨ و با ثمود همانان که در دره تختهسنگها را میبریدند « ٩ و با فرعون صاحب خرگاهها [و بناهای بلند] « ١٠ همانان که در شهرها سر به طغیان برداشتند « ١١ و در آنها بسیار تبهکاری کردند « ١٢ [تا آنکه] پروردگارت بر سر آنان تازیانه عذاب را فرونواخت ١٣ زیرا پروردگار تو سخت در کمین است « ١٤ اما انسان هنگامی که پروردگارش وی را میآزماید و عزیزش میدارد و نعمت فراوان به او میدهد میگوید پروردگارم مرا گرامی داشته است « ١٥ و اما چون وی را میآزماید و روزیاش را بر او تنگ میگرداند میگوید پروردگارم مرا خوار کرده است « ١٦ ولی نه بلکه یتیم را نمینوازید « ١٧ و بر خوراک[دادن] بینوا همدیگر را برنمیانگیزید ١٨ و میراث [ضعیفان] را چپاولگرانه میخورید « ١٩ و مال را دوست دارید دوست داشتنی بسیار « ٢٠ نه چنان است آنگاه که زمین سخت در هم کوبیده شود ٢١ و [فرمان] پروردگارت و فرشته[ها] صفدرصف آیند « ٢٢ و جهنم را در آن روز [حاضر] آورند آن روز است که انسان پند گیرد و[لی] کجا او را جای پندگرفتن باشد ٢٣ گوید کاش برای زندگانی خود [چیزی] پیش فرستاده بودم « ٢٤ پس در آن روز هیچ کس چون عذابکردن او عذاب نکند « ٢٥ و هیچ کس چون دربندکشیدن او دربند نکشد ٢٦ ای نفس مطمئنه « ٢٧ خشنود و خداپسند به سوی پروردگارت بازگرد « ٢٨ و در میان بندگان من درآی « ٢٩ و در بهشت من داخل شو ٣٠﴾