خط نستعلیق خطی ایرانی مربوط به نیمه دوم قرن هشتم قمری که آن‌را نماینده ویژگی‌های تمدنی شیعی و ایرانی می‌دانند. بیشتر مورخان میرعلی تبریزی را مخترع این خط دانسته و وجه تسمیه آن را یا به معنای نسخ‌کننده خط تعلیق یا ترکیبی از خط نسخ و خط تعلیق دانسته‌اند.

به خط میرعماد حسنی، از مجموعه غلامحسین امیرخانی، مندرج در کتاب مرقع رنگین، جلد دوم

به جهت خوانایی و قابلیت اعراب‌گذاری کمتر خط نستعلیق نسبت به خط نسخ، در کتابت قرآن کمتر مورد استفاده قرار گرفته‌ است؛ اما روح سیال و فرم دَوَرانی حروف، زمینه مناسبی را در کاربرد این خط در هنرهایی چون کتاب‌آرایی، حجاری، گچبری، قالی‌بافی و معماری فراهم می‌آورد.

برخی، آموزه‌های مکتب تشیع و نیز آموزه‌های عرفان اسلامی را به عنوان دو خاستگاه نظری در این خط به رسمیت شناخته‌اند. برخی از اساتید متقدم نستعلیق، مهارت خود را مدیون الهامات حضرت علی(ع) دانسته و ارادتشان به ساحت علوی را در قالب‌هایی چون نگارش آیات ولایت، شهادت ثالثه و سخنان آن حضرت، ظاهر ساخته‌اند.

سلطانعلی مشهدی، میرعلی هروی و مجنون رفیقی هروی، میرعماد حسنی، علیرضا عباسی، میرزا غلامرضا اصفهانی و محمدرضا کلهر را از اساتید متقدم در این هنر می‌دانند. پس از انقلاب اسلامی ایران و با رونق انجمن خوشنویسان ایران، اساتید بسیاری در این فن به ظهور رسیدند.

معرفی خط نستعلیق

یک قرن پس از انتشار خط تعلیق در نیمه دوم قرن هشتم قمری، ایرانیان خط نستعلیق را اختراع کردند که به تعبیر لادن اعتضادی، بانوی پژوهشگر در هنر ایرانی، با وجود تمام سوابق مشترک با خطوط پیش از خود، دارای خصلت‌های بی‌همتا از زیبایی‌شناسی ایرانی است[۱] که به تعبیر آرْتور اپهام پوپ (به انگلیسیArthur Upham Pope) مورخ آمریکایی هنر ایرانی، وجه بیان مردمی باریک‌بین و بسیار متمدن را نشان می‌داد.[۲]

حبیب‌الله فضائلی، روحانی خوشنویس و هنرپژوه شیعه، خط نستعلیق را الهام گرفته از طبیعت دانسته و معتقد است که خطوط، دایره‌ها، مدها و … هرکدام نماینده بخشی از طبیعت است.[۳] وی، در یک مقایسه میان خطوط اسلامی، نستعلیق را از نظر زیبایی در رتبه اول و از نظر خوانایی و سهولت نگارش در رتبه سوم و از نظر کثرت بکارگیری بعد از خط نسخ در رتبه دوم دانسته است.[۴]

زیبایی خط نستعلیق، به آن لقب «عروس خطوط اسلامی» بخشیده است.[۵]

برخی بر این باورند که مبانی هندسه فیثاغورثی و شاکله نسبت طلایی[یادداشت ۱] به‌عنوان یک الگو در نگارش حروف نستعلیق وجود دارد.[۶]

خاستگاه‌های نظری خط نستعلیق

مذهب شیعه و ادبیات عرفانی، به عنوان دو خاستگاه نظری خط نستعلیق معرفی شده‌اند.[۷]

مذهب تشیع

رساله‌های خوشنویسی که از عصر تیموریان به بعد که افزایش درخوری یافتند بیشتر توسط هنرمندان شیعی مذهب به نگارش درآمده و نقطه نظرات موجود در آنها در موارد آموزش و ویژگی‌های روحی هنرمند اغلب منشعب از فرهنگ شیعی است. این رساله‌ها که شامل موضوعات مختلفی از جمله مناجات‌نامه‌ها، ادعیه، دیوان اشعار، رسائل و مناقب امامان است، مهم‌ترین حلقهٔ ارتباطی خط و مذهب تشیع هستند.[۸]

پیشگامان خط نستعلیق، همچون میرعلی تبریزی، بوجودآورنده خط نستعلیق و استادان صاحب نامی چون سلطانعلی مشهدی، میرعلی هروی و مجنون رفیقی هروی آداب و آموزه‌های مذهب شیعه و تأثیر آن در هنر را به صورت نظری و عملی و با الگوبرداری از ائمهٔ شیعه به هنرجویان انتقال می‌دادند.[۹]

از آداب روزانهٔ سلطانعلی مشهدی زیارت امام رضا(ع) بود و بعد از مرگش نیز در نزدیکی پنجره فولاد به خاک سپرده شد. شاگردان او نیز در این زمینه به استاد خود تأسی جستند؛ به طوری که مولانا محمد ابریشمی دربارهٔ اعتقادات و محل دفن وی اشعاری سروده است.[۱۰]

میرعلی هروی (متوفی،۹۵۱ه‍) از دیگر نستعلیق‌نویسان بنام، در زمرۀ سادات حسینی بود که در قالب آثار، القاب، اشعار و رسالاتش به شیعه بودن خود و تأثیر آن در کارش اشاره می‌کند. اشعار او در مدح اهل‌بیت(ع) در دارالسیاده در حرم امام هشتم(ع) موجود است. «خادم آل، میرعلی حسینی» لقبی است که وی در آثارش به خود می‌دهد. در موضوع ادعیه، کتاب مناجات‌نامه منسوب به حضرت علی(ع) را میرعلی هروی به خط نستعلیق عالی به نگارش درآورد که در ارگ کابل نگهداری می‌شود.[۱۱]

مجنون هروی ازخوشنویسانی است که در جایگاه مؤلف، مدرس و مدیر دبیرستان، توانست نقش مهمی در اشاعۀ تفکر امامت ایفا کند.[۱۲] وی در در دو رسالۀ «رسم‌الخط» و «آداب الخط» در فصلی مستقل به مدح دوازده امام می‌پردازد و این موضوع از تفاوت‌های این دو رساله با آثار شبیه به خود به‌شمار می‌رود.[۱۳]

آموزه‌های عرفانی

یکی دیگر از خاستگاه‌های نظری در خط نستعلیق، آموزه‌های عرفانی است.[۱۴]

علیرضا هاشمی‌نژاد، محقق هنر خوشنویسی، بر این باور است که حضور فرقه‌هایی چون «حروفیه» و «نقطویه» که برای حروف جایگاهی قدسی قائل بودند، در شکل‌گیری مبانی زیبایی‌شناختی و ابداع شیوه‌های خوشنویسی ایرانی، از جمله خط نستعلیق مؤثر بوده‌ است، چنان‌که به عقیده مارتین لینگز (با نام اسلامی ابوبکر سراج‌الدین) مستشرق انگلیسی، تصوف از عوامل اصلی شکوه خوشنویسی در قرن هفتم قمری محسوب می‌شود.[۱۵]

ارتباط برخی از رویدادهای زندگی فضل‌اللّه نعیمی استرآبادی (۷۹۶-۷۴۰ق)، مؤسس فرقه حروفیه، با تحولات خوشنویسی؛ از جمله پیدایش خط نستعلیق در نیمه دوم قرن هشتم، احتمال تأثیر این فرقه را در این تحولات تقویت می‌کند.[۱۶]

از جمله دلایل دیگر ارتباط حروفیه با تاریخ تحول خوشنویسی، عضویت برخی از خوشنویسان بزرگ از جمله معروف بغدادی در فرقه حروفیه است که یکی از قدیمی‌ترین آثار به خط نستعلیق به نام او ثبت شده‌ است.[۱۷]

جایگاه امام علی(ع) در خط نستعلیق

جایگاه امام علی(ع) در خط نستعلیق در دو ساحت پیدایش و محتوای نوشتاری مورد بررسی قرار گرفته است:

در پیدایش خط نستعلیق

کتاب‌های تذکره خوشنویسان، حُسن خط را به امام علی(ع) منتسب دانسته[۱۸] و بر این باورند که باقی خطوط اسلامی نیز به واسطه ارشادات حضرتش، در عالم رؤیا، بوجود آمده‌ است.[۱۹]

خانم آنه ماری شیمل، شرق‌شناس آلمانی، نیز در بیانی که از ارشادات حضرت علی(ع) در عالم رؤیا به پیشگامان هنر خوشنویسی داشته‌ است، نام میرعلی تبریزی (واضع خط نستعلیق) و سلطانعلی مشهدی را نیز گزارش می‌دهد.[۲۰]

سلطانعلی مشهدی سرمایه هنری خود را مدیون ارادتش به امام علی(ع) دانسته[۲۱] و در خصوص احوال میرزا غلامرضا اصفهانی نیز این مطلب آمده که ایشان بسیاری از فنون خوشنویسی را در عالم رؤیا تعلیم گرفته و به رشدی یکباره دست یافته‌ است.[۲۲] برخی از خوشنویسان نیز به جهت الهام غیبی در مسیر تکامل هنری خود، به آداب و ریاضاتی متوسّل می‌شدند تا به عنایت خداوندی و دستگیری امام علی(ع)، راه برایشان مشخص می‌شد. چنانچه سلطانعلی خوشنویس، در این‌باره اینگونه می‌سراید[۲۳]:

در جوانی به خط بدی میلم
عشق خط راندی از مژه سیلم
نیت روزهٔ علی کردم
قلم مشق را جلی کردم
در خیال اینکه کار بگشاید
شه بخوابم جمال بنماید
تا شبی خواب دیدم از ره دید
که خطم دید و جامعه‌ام بخشید

در محتوای نوشتاری

 
دعای ناد علی به خط میرزا عمو (سال ۱۳۱۵ قمری)

غلامرضا جلالی، هنرپژوه ایرانی، بر این باور است که تجلّی ارادت خوشنویسان اسلامی به امام علی(ع) در نگارش کتیبه‌ها، گچ بری‌ها، چینش آجرها و… را می‌توان در اسلوب‌های زیر به نظاره نشست:

  1. کتیبه‌های مشتمل بر آیاتی که به اهل‌بیت(ع) به‌طور عام و امام علی علیه‌السلام|امام علی(ع) به‌طور خاص اشاره دارند.
  2. کتیبه‌هایی مشتمل بر شهادت ثالثه است. نظیر کتیبه‌های مسجد گوهرشاد مشهد و مسجد جامع یزد.
  3. کتیبه‌هایی مشتمل بر کلمات قصار و خطبه‌های حضرت علی(ع) است.
  4. کتیبه‌هایی که مشتمل بر نمایش سه اسم مقدس الله، محمد و علی هستند، نظیر گنبد سلطانیه، مسجد جامع قزوین و مقبره خواجه عبدالله انصاری.
  5. کتیبه‌هایی که مشتمل بر تکریم و مدح امام علی(ع) و توسل به حضرتش می‌باشد.
  6. کتیبه‌هایی که مشتمل بر دعاهایی از امام علی(ع) یا ادعیه‌ای چون دعای نادعلی هستند.[۲۴]

به گفته برخی، یکی از زیباترین مرقوماتی که نمایانگر ارادت خوشنویسان به آستان علوی است، تابلوی خطی از میر عماد حسنی قزوینی استاد بلامنازع خط نستعلیق در زمان صفویه است که در موزه ایران باستان نگهداری می‌شود که در قسمت مرکزی‌اش ابیات زیر به صورت چلیپا نوشته شده‌ است:[۲۵]

با مهر علی، طینت هر کس که سرشت
هر چند بود همیشه در دیر و کنشت
در دوزخ اگر در آورندش به مثل
تا گرم نکرده، می‌برندش به بهشت

مخترع خط نستعلیق

اغلب مورخان، میرعلی تبریزی، در زمان تیمور گورکانی (۸۰۸–۷۷۲ق) را ابداع‌کننده خط نستعلیق دانسته‌اند.[۲۶]

سلطانعلی مشهدی از معروفترین نستعلیق‌نویسان قرن نهم و دهم ایران، در رساله خود درخصوص واضع نستعلیق این‌گونه می‌سراید:[۲۷]

نسخ تعلیق اگر خفی و جلی است
واضع الاصل، خواجه میرعلی است
نسبتش بوده با علی ازلی
نسبش نیز می‌رسد به علی
تا که بوده‌ است عالم و آدم
هرگز این خط نبوده در عالم
وضع فرموده او ز ذهن دقیق
از خطِ نسخ و از خطِ تعلیق

مجنون رفیقی هروی، از شعرا و خوشنویسان اواخر سده نهم، نیز در رساله آداب الخط خود می‌گوید:[۲۸]

سیدعلی آن جهان تحقیق
شد واضع خط نسختعلیق
در خطه اختراع پیوست
بر مسند ابن مقله بنشست

وجه نامگذاری نستعلیق

در خصوص وجه تسمیه خط نستعلیق دو نظریه وجود دارد:

  • نستعلیق در اصل «نسخ-تعلیق» بوده و این عنوان به جهت ترکیب این خط از دو خط نسخ عربی و تعلیق فارسی بدان اطلاق شده‌ است.
  • نستعلیق در اصل «نسخِ تعلیق» بوده و به این معناست که با ظهور این قلم، قلم‌های پیشین از جمله قلم تعلیق نسخ شده و جای خود را به نستعلیق داده‌ است.[۲۹]

این واژه تا سده دهم بیشتر به شکل «نسخ تعلیق و نسختعلیق» به کار می‌رفت.[۳۰]

کاربردهای خط نستعلیق

نستعلیق از زمان پیداش خود، به واسطه روح سیال و فرم دورانی بودن حروف و ترکیبات، بیشتر در کتاب آرایی مخصوصاً کتب غیر مذهبی مثل دیوان اشعار، شاهنامه، خمسه نظامی، قطعه‌نویسی، هنرهای سنتی و صناعی چون حجاری و گچبری، قالی‌بافی، فلزکاری، هنرهای چوبی، پارچه‌بافی و بسیار دیگر از هنرها به کار گرفته شده است.[۳۱]

علاوه بر این در دهه‌های گذشته برخی هنرمندان همچون هنرمندان مکتب سقاخانه، قلم نستعلیق را در فضای هنر مدرن وارد نموده و با انواع سبک‌های مدرن نقاشی ترکیب نمودند که در حال حاضر به آن هنر نقاشیخط اطلاق می‌شود.[۳۲]

خط نستعلیق، در معماری کاربرد زیادی داشته و تزئینات کاشی بسیاری از امکان خاص، نظیر مدرسه صالحیه قزوین[۳۳]و بقعه شیخ صفی‌الدین اردبیلی[۳۴] مزین به اشعار و فرامینی به خط نستعلیق است. همچنین درب‌های حرم اهل‌بیت(ع) نظیر حرم کاظمین مزین به کنده‌کاری‌هایی از جنس طلا و نقره به خط نستعلیق است.[۳۵]

کتابت قرآن با خط نستعلیق

 
قسمتی از سوره مبارکه محمد، به قلم نستعلیق، اثر استاد علیرضا کدخدایی، خوشنویس ایرانی معاصر

خط نستعلیق، اغلب در ترکیب با نگارگری و نگارش اشعار فارسی به کار رفته و به ندرت در نگارش قرآن کریم و عبارات عربی مورد استفاده قرار می‌گیرد؛ تا جایی که به بیان منشی قمی حتی گاه کتابت قرآن به خط نستعلیق بد یُمن دانسته شده است. ازاین‌رو در ایران، از دوره صفوی تا پایان دوره پهلوی، مجموعه قرآن‌هایی که با این خطّ کتابت شده، به ده مصحف نمی‌رسد.[۳۶]

به عقیده برخی، عدم کتابت قرآن با خط نستعلیق را می‌بایست در خوانایی و قابلیت اعراب‌گذاری کمتر آن نسبت به خط نسخ جستجو کرد.[۳۷]

برخی نیز با رویکردی ذوقی، خط نستعلیق را رعناتر از آن دانسته‌اند که محل تجلی کلام سنگین وحی باشد. همچنانکه سلیم، شاعر هند و ایرانی سده یازدهم می‌گوید:[۳۸]

عشق را شرط نیست رعنایی
همچو مصحف به خط نستعلیق

نسبت با خطوط مشابه

خط نستعلیق را می‌توان نسخه‌ای کامل‌تر از خط تعلیق دانست، چرا که در اصول خود خصوصاً در ترسیم دوایر، زُمُختی و سختی خط تعلیق را کنار گذاشته و به ظرافت، نازکی و نرمش بدل کرده است.[۳۹]

خط نستعلیق حیات خود را هم در قالب اصیل و هم در قالب رویکردهایی نو توسعه داد تا جایی که در اواخر سده یازدهم و در دوره صفوی، خطی پدیدار گشت که دارای حروف پیوسته و موزون با انتهایی تاب خورده و خمیده بود که با نام شکسته نستعلیق شهرت یافت. خطی که به تعبیر آنه ماری شیمل بیشتر شبیه ارتباط‌های تصویری مدرن است تا یک خط قابل خواندن.[۴۰]

نستعلیق‌نویسان

پس از میرعلی تبریزی، واضح خط نستعلیق، خوشنویسانی چون میرعبدالله، میرزاجعفر تبریزی، اظهر تبریزی، سلطانعلی مشهدی و میرعلی هروی در تکامل این خط تلاش نمودند و حدود یکصد سال بعد و در دوره صفوی، میرعمادالحسنی در کنار علیرضا عباسی این قلم را به اوج ظرافت و زیبایی خود رساند.[۴۱]

در دوره قاجار خوشنویسانی چون عباس نوری، وصال شیرازی، محمدباقر اصفهانی، عبدالرحیم افسر، میرزاعمو، میرزا غلامرضا اصفهانی، محمدحسین ترک ومحمدرضا کلهر این خط را به اوج رساندند.[۴۲]

در دوره پهلوی و با ایجاد نهاد مردمی «کلاس‌های آزاد خوشنویسی» در سال ۱۳۲۹ش به کوشش هنرمندانی چون سیدحسن و سیدحسین میرخانی، علی‌اکبر کاوه و ابراهیم بوذری و اخذ اساسنامه این نهاد با نام انجمن خوشنویسان ایران در ۱۹ شهریور ماه ۱۳۴۶ش،[۴۳]فصل جدیدی در تاریخ این خط ایجاد شد.

با رونق فعالیت‌های انجمن خوشنویسان ایران در سال‌های پس از انقلاب اسلامی ایران، نستعلیق‌نویسان بسیاری ظهور یافتند که از آن جمله می‌توان به غلامحسین امیرخانی، عباس اخوین، محمد سلحشور، علی اشرف صندوق آبادی، مهدی فروزنده، جواد بختیاری، الهه خاتمی، امیراحمد فلسفی، مجتبی سبزه،محمدعلی سبزه کار اشاره کرد.[۴۴]

عالمان شیعه و خط نستعلیق

  • میرزای قمی از مراجع تقلید شیعه در قرن دوازدهم و قرن سیزدهم قمری، علاوه بر مزایای علمی و اخلاقی از زیبایی خط برخوردار بوده‌ است. مؤلف کتاب روضات الجنّات، میرزای قمی را در خط نسخ و نستعلیق کامل دانسته و به آثاری از میرزا که در اختیار وی است، استناد می‌کند.[۴۵]
  • علامه طباطبائی، فیلسوف و مفسر شیعه، مزین به زیور خط نستعلیق و شکسته نستعلیق بود و شاگردش، حسن حسن‌زاده آملی وی را با عبارت بالانشین ایوان قلم ستایش می‌کند.[۴۶] شاگرد دیگرش علامه طهرانی خطّ نستعليق‌ و شكستۀ او را از بهترين‌ و شيواترين‌ خطّ‌ها دانسته است و از وی نقل می‌کند که قطعاتی از خطّ زمان‌ جوانی‌اش مانده‌ كه‌ وقتی به‌ آنها نگاه‌ می‌کند در تعجّب‌ می‌افتد.[۴۷] از علامه طباطبایی بیش از ۳۰ کتاب و چندین مقاله به جا مانده است. مرکز تحقیقات نور که یکی از مقالات ایشان، رساله منظومه در رسم خط نستعلیق است.[۴۸]
 
کتاب رموز خوشنویسی اسرار نستعلیق، نوشته سید مهدی محمودی.
  • حبیب‌الله فضائلی، روحانی، خوشنویس و پژوهشگر شیعه، از اساتید بنام خوشنویسی در قرن چهاردهم شمسی است که آثار وی در این فن، همچون اطلس خط و قصائد عمان سامانی (به خط نستعلیق) و سرمشق‌های چلیپای نستعلیق، شهرت یافته است.[۴۹]وی پایه‌گذار انجمن خوشنویسان اصفهان است.[۵۰]
  • شیخ حسن نوری همدانی(۱۳۰۲-۱۳۶۹ش.)[۵۱]
  • سیدمهدی محمودی، روحانی خوشنویس، که بیشتر شهرتش به واسطه تألیف کتاب آموزش خط نستعلیق با عنوان «اسرار نستعلیق» است. وی از سال ۱۳۷۶ش پیام استقامت، پیام برائت و وصیت‌نامه امام خمینی را به انواع خطوط به رشته تحریر در آورده است.[۵۲]

کتاب‌شناسی

  • کتاب رموز خوشنویسی اسرار نستعلیق، نوشته سید مهدی محمودی. این کتاب که توسط یک روحانی شیعه نوشته شده است، به آموزش تصویری و نکته به نکته حروف کلمات و اتصالات خط نستعلیق پرداخته است.
  • نگاهی به ترکیب در نستعلیق: شامل نکاتی چند از سطر، بیت، چلیپا و کتابت، نوشته امیراحمد فلسفی.
  • رسم الخط، نوشته غلامحسین امیرخانی. برای مبتدیان به رشته تحریر در آمده است.
  • آداب‌ الخط، نوشته غلامحسین امیرخانی. ناظر به مراحل بالاتر از آموزش خط نستعلیق است.
  • نستعلیق در آیینه تاریخ، نوشته سکینه احمدزادگان.
  • آموزش خط نستعلیق: آموزش اصول و قواعد نقطه‌گذاری و خط نستعلیق همراه با سطرنویسی، نوشته کریم شیرالی و داریوش جلیلیان.

نگارخانه

پانویس

  1. اعتضادی، هنر و زیبایی در عرفان ایران، ۱۳۹۰ش، ص۲۴۶.
  2. اتینگهاوزن، اوج‌های درخشان هنر ایران، ۱۳۷۹ش، ۲۰۷.
  3. فضائلی، اطلس خط، ۱۳۵۰ش، ص۶۰۳.
  4. فضائلی، اطلس خط، ۱۳۵۰ش، ص۲۲.
  5. مسرت، عروس خطوط (نستعلیق)، سایت مرکز دائره المعارف بزرگ اسلامی.
  6. نگاه کنید به به چمن خواه، حکمت هنر خوشنویسی، ۱۳۹۰ش، ص۳۷–۵۶؛ بختیاری، جواد، جوهره و ساختار هنر هندسی خط نستعلیق، ص۱۴۵–۱۳۰.
  7. سلیمانی، «تبیین مبانی نظری خط نستعلیق در فرهنگ اسلامی ایران»، ص۱۸۹.
  8. سلیمانی، «تبیین مبانی نظری خط نستعلیق در فرهنگ اسلامی ایران»، ص۵۸.
  9. سلیمانی، «تبیین مبانی نظری خط نستعلیق در فرهنگ اسلامی ایران»، ص۱۸۴.
  10. منشی قمی، گلستان هنر، ۱۳۸۴ش، ص۶۲.
  11. حبیبی، هنر عهد تیموری و متفرعات آن، ۱۳۵۵ش، ص۳۵۲.
  12. مایل هروی، کتاب آرایی در تمدن اسلامی، ۱۳۷۲ش، ص۵۰–۵۷.
  13. قلیچ‌خانی، رسالاتی در خوشنویسی و هنرهای وابسته، ۱۳۷۳ش، ص۱۷۸.
  14. سلیمانی، «تبیین مبانی نظری خط نستعلیق در فرهنگ اسلامی ایران»، ص۱۸۹.
  15. هاشمی نژاد، خطاطی، ج۱۵، ص۵۶۶.
  16. هاشمی نژاد، خطاطی، ج۱۵، ص۵۶۶.
  17. بیانی، احوال و آثار خوشنویسان، ۱۳۶۳ش، ص۹۱۵.
  18. منشی قمی، گلستان هنر، ۱۳۸۴ش، ص۶۷؛ قلیچ‌خانی، رسالاتی در خوشنویسی و هنرهای وابسته، ۱۳۷۳ش، ص۲۵۷.
  19. هاشمی نژاد، خطاطی، ج۱۵، ص۵۶۶
  20. نگاه کنید به شیمل، خوشنویسی و فرهنگ اسلامی، ۱۳۶۸ش، ص۲۲.
  21. بیانی، احوال و آثار خوشنویسان، ۱۳۶۳ش، ص۲۴۳.
  22. بیانی، احوال و آثار خوشنویسان، ۱۳۶۳ش، ص۵۵۲
  23. آزادی ور، بدیهه سازی، ۱۳۷۹ش، ص۸۵.
  24. نگاه کنید به جلالی، معنای هنر شیعی، ۱۳۹۴ش، ص۳۱–۴۹.
  25. شایسته فر، بررسی نام مبارک حضرت علی(ع) بر روی هنرهای کاربردی دوره‌های صفوی، ص۱۱۸.
  26. مقتدایی، مبادی و مبانی اصول خطوط و خوشنویسی اسلامی ایران، ۱۳۹۳ش، ص۱۸۴.
  27. قلیچ‌خانی، رسالاتی در خوشنویسی و هنرهای وابسته، ۱۳۷۳ش، ص۱۵.
  28. قلیچ‌خانی، رسالاتی در خوشنویسی و هنرهای وابسته، ۱۳۷۳ش، ص۱۷۵.
  29. نگاه کنید به قلیچ‌خانی، رسالاتی در خوشنویسی و هنرهای وابسته، ۱۳۷۳ش، ص۱۰۷.
  30. قلیچ خانی، درآمدی بر خوشنویسی ایرانی، ۱۳۹۲ش، ص۱۰۷.
  31. کاربرد قلم نستعلیق در هنرهای سنتی
  32. کاربرد قلم نستعلیق در هنرهای سنتی
  33. مدرسی طباطبائی، برگی از تاریخ قزوین، ۱۳۶۱ش، ص۱۰۹.
  34. دائرة المعارف اسلامی، دانشنامه جهان اسلام، ج۱، ص۱۱۹۶.
  35. آل یاسین، تاریخ المشهد الکاظمی، ۱۴۳۵ق، ص۱۳۲–۱۶۰.
  36. نگاه کنید به هاشمی نژاد، خطاطی، ج۱۵، ص۶۳۳.
  37. «تجلی آموزه‌های عرفان اسلامی در هنر خوشنویسی ایران»، سایت ایران‌داک، ص۳۹.
  38. شیمل، اوج‌های درخشان هنر ایران، ۱۳۷۹ش، ص۲۱۳.
  39. زکی، هنر ایران در روزگار اسلامی، ۱۳۸۸ش، ص۶۶.
  40. شیمل، خوشنویسی اسلامی، ۱۳۸۱ش، ص۲۳.
  41. کاربرد قلم نستعلیق در هنرهای سنتی
  42. کاربرد قلم نستعلیق در هنرهای سنتی
  43. نگاه کنید به «اساسنامه انجمن خوشنویسان ایران»، سایت انجمن خوشنویسان ایران
  44. «استادان معاصر»، سایت انجمن خوشنویسان ایران
  45. خوانساری، روضات الجنات، ۱۳۹۰ق، ج ۵، ص۳۷۱.
  46. حسن‌زاده آملی، رساله‌ای در خوشنویسی، بی‌تا، ص۱۴.
  47. حسینی طهرانی، مهر تابان، ۱۴۲۶ق، ص۲۰ و ۲۱.
  48. نرم‌افزر مجموعه آثار علامه طباطبایی. مرکز نور
  49. هادوی، «زندگی نامه استاد حبیب الله فضائلی(ره)»، ص۱۷.
  50. استاد حبیب‌اله فضائلی، سایت انجمن خوشنویسان اصفهان.
  51. صادقی، «نوری همدانی، حسن؛ چشمه‌سار ادب و هنر»، پایگاه اطلاع‌رسانی حوزه.
  52. حجه الاسلام سید مهدی محمودی، سایت ورامین.

یادداشت

  1. زیباترین شکل تناسب که در حالت خاص سه عدد، هنگامی که نسبت عدد وسطی به عدد آخر مانند نسبت عدد اول به عدد وسطی باشد، بوجود می‌آید. (نگاه کنید به دوره آثار افلاطون، ۱۳۶۷ش، ج۲، ص۶۴.)

منابع

  • آزادی‌ور، هوشنگ، بدیهه سازی؛ شیوه بیان هنری در ایران، پژوهشی در مبانی هنر سنتی ایرانی و اسلامی، تهران، مؤسسه فرهنگی انتشاراتی تبیان، ۱۳۷۹ش.
  • آل‌یاسین، محمدحسن، تاریخ المشهد الکاظمی، الامانه العامه للعتبة الکاظمیة المقدسه، ۱۴۳۵ق/۲۰۱۴م.
  • اتینگهاوزن، ریچارد، اوج‌های درخشان هنر ایران، ترجمه هرمز عبداللهی، تهران، نشر آگاه، ۱۳۷۹ش.
  • اعتضادی لادن، هنر و زیبایی در عرفان ایران، تهران، نشر حقیقت، ۱۳۹۰ش.
  • افلاطون، دورهٔ آثار افلاطون، به تحقیق محمدحسن لطفی، تهران، خوارزمی، ۱۳۶۷ش.
  • برات‌زاده، لیلی، خوشنویسی در ایران، تهران، دفتر پژوهشهای فرهنگی، چاپ چهارم، ۱۳۸۴ش
  • بختیاری، جواد، جوهره و ساختار هنر هندسی خط نستعلیق، فصلنامه هنر، ش۹، پاییز ۱۳۶۴ش.
  • بیانی، مهدی، احوال و آثار خوشنویسان، تهران، انتشارات علمی، ۱۳۶۳ش.
  • «تجلی آموزه‌های عرفان اسلامی در هنر خوشنویسی ایران»، سایت ایران‌داک، تاریخ بازدید: ۱۴مهر ۱۴۰۲ش.
  • جلالی، غلامرضا، معنای هنر شیعی، بوستان کتاب، قم، چاپ اول، ۱۳۹۴ش.
  • چمن‌خواه، عبدالرسول، حکمت هنر خوشنویسی، شیراز، نوید شیراز، چاپ اول، ۱۳۹۰ش.
  • حبیبی، عبدالحی، هنر عهد تیموری و متفرعات آن، کابل، بنیاد فرهنگ ایران، ۱۳۵۵ش.
  • حسن‌زاده آملی، حسن، رساله‌ای در خوشنویسی، بی‌جا، بی‌نا، بی‌تا.
  • ‌ حسینی طهرانی، سید محمدحسین، مهر تابان، مشهد، نور ملکوت قرآن،‌ ۱۴۲۶ق.
  • خوانساری، محمّدباقر، روضات الجنات فی احوال العلماء و السادات، قم، اسماعیلیان، ۱۳۹۰ق.
  • زکی، محمدحسن، هنر ایران در روزگار اسلامی، ترجمه محمدابراهیم اقلیدی، تهران، صدای معاصر، ۱۳۸۸ش.
  • سلیمانی، محسن، تبیین مبانی نظری خط نستعلیق در فرهنگ اسلامی ایران، دانشگاه شاهد، دانشکده هنر، دکتری، ۱۳۹۶ش.
  • شایسته‌فر و بهزادی، «بررسی نام مبارک حضرت علی(ع) بر روی هنرهای کاربردی دوره‌های صفوی و قاجاریه در موزه ایران باستان»، دو فصلنامه مطالعات هنر اسلامی، سال اول، ش۱، ۱۳۸۳ش.
  • شیمل، آنه ماری، خوشنویسی اسلامی، ترجمه دکتر مهناز شایسته‌فر، تهران، انتشارات مؤسسه مطالعات هنر اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۱ش.
  • شیمل، آنه ماری، خوشنویسی و فرهنگ اسلامی، مشهد، آستان قدس رضوی، ۱۳۶۸ش.
  • صادقی، سید غلامحسین، «نوری همدانی، حسن؛ چشمه‌سار ادب و هنر»، پایگاه اطلاع‌رسانی حوزه، تاریخ درج مطلب:‌ ۱۴ تیر ۱۴۰۱ش،‌ تاریخ بازدید: ۱۶ مهر ۱۴۰۲ش.
  • فضائلی، حبیب‌الله، اطلس خط، اصفهان، چاپ زیبا، ۱۳۵۰ش.
  • قلیچ‌خانی، حمیدرضا، رسالاتی در خوشنویسی و هنرهای وابسته، تهران، روزنه، چاپ اول، ۱۳۷۳ش.
  • قلیچ خانی، حمید رضا، درآمدی بر خوشنویسی ایرانی، تهران، فرهنگ معاصر، چاپ اول، ۱۳۹۲ش.
  • مدرسی طباطبائی، حسین، برگی از تاریخ قزوین، قم، کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی، ۱۳۶۱ش.
  • مسرت، حسین، عروس خطوط (نستعلیق)، سایت مرکز دائره المعارف بزرگ اسلامی، تاریخ درج مطلب: ۱۳۹۷/۹/۲۰؛ تاریخ بازدید ۱۴ مهر ۱۴۰۲.
  • مقتدایی، علی اصغر، مبادی و مبانی اصول خطوط و خوشنویسی اسلامی ایران، تهران، دانشگاه پیام نور، ۱۳۹۳ش.
  • منشی قمی، احمد بن حسین، گلستان هنر، بتصحیح احمد سهیلی خونساری، تهران، نشر منوچهری، چاپ چهارم، ۱۳۸۴ش.
  • هادوی، نیلوفر، زندگی‌نامه استاد حبیب‌الله فضائلی(ره)، مجله رشد آموزش قرآن، شماره ۴۲، پاییز ۱۳۹۲ش.
  • هاشمی‌نژاد، علیرضا و کاوسی، ولی‌الله، «خطاطی (۵)»، در دانشنامه جهان اسلام، ج۱۵، زیر نظر غلامعلی حدادعادل، تهران، انتشارات دانشنامه جهان اسلام، ۱۳۹۰ش.
  • هروی مایل، نجیب، کتاب آرایی در تمدن اسلامی، مجموعه رسائل در زمینه خوشنویسی، مرکب سازی، مشهد، انتشارات مرکز، پژوهش‌های آستان قدس رضوی، ۱۳۷۲ش.