خضوع
خُضوع به معنای فروتنی و فرمانبُرداری، از مکارم اخلاقی است. این واژه در اصطلاح علم اخلاق به اظهار کوچکی در برابر خداوند تعریف شده است. هر چند سه واژه خضوع، خشوع و تواضع، گاه در یک معنا بهکار میروند، ولی میان آنها تفاوتهای ظریفی بیان شده است.
در آموزههای دینی غیر از خداوند، بر لزوم رعایت فروتنی در برابر پیامبر(ص)، امامان، فقیهان، اساتید و والدین تأکید شده است. فقیهان نیز، رعایت خضوع را در عباداتی چون نماز و طواف و مکانهایی چون مساجد و زیارتگاهها، امری مستحب دانستهاند. همچنین بر پایهٔ روایات، خضوع در برابر صاحبان قدرت و ثروت از جمله رفتارهای نکوهیده و فروتنی در برابر حاکم ستمگر، از گناهان کبیره بهشمار میرود.
به اعتقاد عالمان اسلامی، اندیشیدن در شگفتیهای آفرینش، شناخت عظمت و قدرت الهی، همنشینی با اهل تقوا و مداومت بر نماز، از عوامل افزایش خضوع در برابر پروردگار است. آنها بر این باورند، خضوع در پیشگاه الهی نهتنها غرور نفسانی را میزداید، بلکه سبب نزدیکی به خدا، استجابت دعا و تأثیرگذاری بیشتر اعمال نیز میشود.
مفهومشناسی
خضوع به معنی فروتنی[۱] و فرمانبُرداری،[۲] در مقابل تکبّر،[۳] در اصطلاح علم اخلاق و عرفان به اظهار کوچکی در برابر خدا[۴] و فرمانبرداری از او[۵] معنا شده است.
سه واژه خضوع، خشوع و تواضع را به یک معنا دانستهاند.[۶] با این حال تفاوتهایی بین این واژگان بیان شده است.[۷] سید محمدحسین طباطبائی مفسر شیعی، خضوع را مخصوص اعضای بدن و خشوع را مخصوص قلب میداند.[۸] برخی، خشوع را اعم از خضوع دانسته و گفتهاند: قلمرو خضوع بدن است،[۹] اما خشوع، علاوه بر بدن، صدا (پایین آوردن صدا) و نگاه (به پایین نگریستن) را هم در بر میگیرد.[۱۰] برخی هم گفتهاند: خشوع، بیشتر در پایین آوردن صدا و خضوع، در به زیر افکندن سر به کار میرود.[۱۱]
دربارهٔ تفاوت خضوع و تواضع نیز گفته شده که خضوع در مرتبهٔ بالاتری از تواضع قرار دارد؛ زیرا در خضوع، علاوه بر افتادگی و فروتنی، حالت تسلیم و پذیرش قلبی نیز نهفته است.[۱۲]
خضوع فضیلتی اخلاقی و قرآنی
خضوع، اخلاقی قرآنی[۱۳] و از جملهٔ مکارم اخلاق[۱۴] شمرده میشود. از خضوع در برابر خداوند با واژه «قنوت» نیز یاد شده[۱۵] و آن را از صفات پرهیزکاران دانستهاند.[۱۶]
در دو آیه از قرآن، واژههایی مشتق از خضوع بکار رفته است؛[۱۷] یکی واژه «تَخضَعنَ» در آیه ۳۲ سوره احزاب (ای همسران پیامبر! ... در گفتار خود طوری صدا را پایین نیاورید که با ناز سخن بگویید)، دیگری واژه «خاضِعین» در آیه ۴ سوره شعراء (اگر بخواهیم، معجزهای از آسمان بر آنان فرود میآوریم، تا در برابر آن، گردنهایشان خاضع گردد).[۱۸]
در معجم فرهنگ قرآن، در ذیل مدخل «خضوع»، واژههای «قنت»، «عنت» و «استکانت» هممعنای خضوع دانسته شده و آیاتی از قرآن که در این موضوع بهکار رفته است، گردآوری شده است.[۱۹] در منابع فقهی نیز از احکام خضوع در بابهای نماز، حج و تجارت سخن گفتهاند.[۲۰]
مصادیق و احکام خضوع
در آموزههای دینی غیر از خداوند، بر لزوم خضوع در برابر پیامبر اکرم(ص)، امامان معصوم(ع) و نیز فروتنی نسبت به عالمان و فقیهان در دوران غیبتِ امام تأکید شده است.[۲۱]
بر اساس روایات، تواضع و فروتنی در برابر استاد[۲۲] و والدین[۲۳] نیز، از جمله توصیههای مؤکد شمرده میشود. محمدباقر مجلسی (درگذشت: ۱۱۱۰ق) محدث شیعه، در ذیل آیهٔ ۲۴ سورهٔ اسراء (وَ اخْفِضْ لَهُمَا جَنَاحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَةِ..)، مراد از «خَفْضِ جَناح» در برابر والدین را، خضوع در گفتار و رفتار همراه با نیکی و مهربانی نسبت به آنان دانسته است.[۲۴] همچنین بر پایه روایتی،[۲۵] فروتنی زن در برابر همسرش را از رفتارهای پسندیده شمردهاند.[۲۶]
فقیهان هم رعایت خضوع و خشوع در این موارد را مستحب دانستهاند:[۲۷] هنگام حضور در مساجد[۲۸] و زیارتگاهها،[۲۹] برای زیارت معصومان(ع)،[۳۰] وقت ورود نمازگزار به محل نماز،[۳۱] در حال نماز،[۳۲] بهویژه در حال قیام که گفتهاند نمازگزار با حالت خضوع به محل سجدهاش نگاه کند[۳۳] و به طور کلی هر عملی که مانع خضوع در نماز است را ترک نماید.[۳۴] هنگام تلاوت قرآن و گفتن ذکر و خواندن دعا،[۳۵] هنگام رفتن به بیابان برای اقامه نماز باران،[۳۶] هنگام ورود به حرم مکّی، شهر مکّه، مسجد الحرام[۳۷] و خانه کعبه،[۳۸] و در طواف.[۳۹]
نکوهش خضوع در برابر صاحبان قدرت و ثروت
بر پایهٔ روایات، خضوع در برابر صاحبان قدرت و ثروت از جمله رفتارهای نکوهیده به شمار آمده است.[۴۰] در حدیثی از امام صادق(ع) خضوع در مقابل قدرتمندان برای دستیابی به مال دنیا، عامل خشم الهی دانسته شده و مالی که از این راه به دست آید، بیبرکت شمرده شده است.[۴۱] در حدیثی دیگر، فروتنی در برابر افراد ثروتمند بهمنظور بهرهگیری از مال آنان، سبب نابودی دو سوم دین انسان معرفی شده است.[۴۲]
عبدالله مامقانی از عالمان شیعه در قرن چهاردهم قمری، بر اساس روایاتی،[۴۳] خضوع در برابر حاکم ستمگر را از گناهان کبیره و کارهای حرام شمرده است، مگر آنکه از روی تقیه باشد.[۴۴]
راهکارهای تقویت خضوع
برخی منابع اخلاقی، معرفت بیشتر نسبت به خدا را موجب افزایش خضوع در برابر او دانستهاند.[۴۵] ابراهیم امینی (درگذشت: ۱۳۹۹ش) از عالمان شیعه، با استناد به حدیثی از امام صادق(ع)،[۴۶] شناخت خدا و مشاهده عظمت و قدرت او را عامل دستیابی به خضوع در برابر خدا معرفی میکند.[۴۷]
سید عبدالحسین دستغیب (شهادت: ۱۳۶۰ش) از دیگر عالمان شیعه نیز معتقد است اندیشیدن در شگفتیهای آفرینش، انسان را به درک ضعف خویش و عظمت پروردگار هدایت میکند. به دنبال آن اگر کسی به این معرفت برسد که غرق در احسان خداوند است و جز نعمت خدا چیزی ندارد، خضوع او در برابر خداوند افزون خواهد شد.[۴۸]
همنشینی با اهل تقوا و صلاح و بهرهگیری از سیرهٔ آنها، از دیگر راههای دستیابی به خضوع شمرده شده است.[۴۹] همچنین امام خمینی استاد اخلاق و عرفان، نماز و تکرار آن را از جمله اسبابِ پدیدآورندهٔ ملکهٔ خضوع بر شمرده[۵۰] و تحصیل علم، و ایمان به عظمت پروردگار را نیز از عوامل مؤثر خضوع در نماز میداند.[۵۱]
اثر خضوع در برابر پروردگار
ملا احمد نراقی از عالمان شیعه در قرن سیزدهم قمری، خضوع در پیشگاه پروردگار را عاملی برای زدودن تاریکیهای ناشی از غرور نفسانی دانسته است.[۵۲] امامخمینی نیز معتقد است وقتی خضوع و خشوع در دل جای گیرد، شادابی روحانی خاصی در انسان ایجاد میشود که مایهٔ نزدیکی به خدا میگردد.[۵۳]
در پارهای از روایات، خضوع در ظاهر و خشوع در باطن، از عوامل استجابت دعا شمرده شده است.[۵۴] برخی نیز تداوم خضوع در پیشگاه الهی را موجب تأثیرگذاری اعمال دانستهاند.[۵۵]
پانویس
- ↑ ابنمنظور، لسان العرب، ذیل واژه «خضع».
- ↑ ابناثیر، النهایة، ذیل واژه «خضع».
- ↑ برقی، المحاسن، ۱۳۷۱ق، ج۱، ص۱۹۷؛ مؤسسه دائرة المعارف فقه اسلامی، فرهنگ فقه، ۱۳۸۷ش، ج۳، ص۴۶۵.
- ↑ رضای الهی، راه نجات در دعای سمات، ۱۳۸۸ش، ص۱۷۳.
- ↑ جُرجانی، کتاب التعریفات، ۱۳۷۰ش، ص۴۴.
- ↑ جُرجانی، کتاب التعریفات، ۱۳۷۰ش، ص۴۴؛ ابنمنظور، لسان العرب، ذیل واژه «خضع».
- ↑ مؤسسه دائرة المعارف فقه اسلامی، فرهنگ فقه، ۱۳۸۷ش، ج۳، ص۴۶۵.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۱۵۲
- ↑ طُرَیحی، مجمع البحرین، ذیل واژه «خشع».
- ↑ طُرَیحی، مجمع البحرین، ذیل واژه «خشع» ؛ دعائم الاسلام، ۱۳۸۵ش، ج۱، ص۱۳۶؛ خزائلی، شرح دعای ابوحمزه ثمالی، ۱۳۸۷ش، ص۳۸۹ش.
- ↑ مازندرانی، شرح الکافی، ۱۳۸۲ق، ج۸، ص۲۲۶.
- ↑ مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ۱۳۶۰ش، ج۳، ص۷۷.
- ↑ شرباصی، موسوعة أخلاق القرآن، ۱۴۰۷ق، ج۵، ص۱۶۱.
- ↑ شرباصی، موسوعة أخلاق القرآن، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۲۴۰.
- ↑ ابنحمید و ابنملوح، موسوعة نضرة النعیم، ۱۴۲۶ق، ج۸، ص۳۱۷۹.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۲، ص۴۶۳.
- ↑ عبدالباقی، معجم المفهرس، ۱۳۷۴ش، ص۲۹۸.
- ↑ عبدالباقی، معجم المفهرس، ۱۳۷۴ش، ص۲۹۸.
- ↑ هاشمی رفسنجانی، و گروهی از محققان، فرهنگ قرآن، ۱۳۹۵ش، ج۱۳، ص۴۵.
- ↑ مؤسسه دائرة المعارف فقه اسلامی، فرهنگ فقه، ۱۳۸۷ش، ج۳، ص۴۶۵.
- ↑ نراقی، معراج السعاده، ۱۳۷۸ش، ص۳۰۵.
- ↑ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۳۶، حدیث ۱؛ شیخ صدوق، الامالی، ۱۳۷۶ش، ص۳۵۹، حدیث ۹؛ مازندرانی، شرح الکافی، ۱۳۸۲ق، ج۲، ص۷۵.
- ↑ منسوب به امام رضا(ع)، الفقه، ۱۴۰۶ق، ص۳۳۴؛ مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۷۱، ص۷۶، حدیث ۷۲.
- ↑ مجلسی، مرآة العقول، ۱۴۰۴ق، ج۸، ص۳۹۱.
- ↑ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۵، ص۵۰۸؛ ابنشهرآشوب، مناقب آل أبی طالب(ع)، ۱۳۷۹ش، ج۱، ص۹۷.
- ↑ تجلیل تبریزی، معجم المحاسن و المساوی، ۱۴۱۷ق، ج۷، ص۳۱۸.
- ↑ مؤسسه دائرة المعارف فقه اسلامی، فرهنگ فقه، ۱۳۸۷ش، ج۳، ص۴۶۵.
- ↑ نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۱۴، ص۱۲۱؛ منتظری، رساله استفتائات، قم، ج۳، ص۳۲۳، سؤال ۳۵۸۴.
- ↑ نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۲۰، ص۱۰۱؛ محدث بحرانی، الحدائق الناضرة، ۱۴۰۵ق، ج۱۷، ص۴۲۱؛ علامه حلّی، تذکرة الفقهاء، ۱۴۱۴ق، ج۸، ص۴۴۹.
- ↑ نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۲۰، ص۱۰۱؛ محدث بحرانی، الحدائق الناضرة، ۱۴۰۵ق، ج۱۷، ص۴۲۱؛ علامه حلّی، تذکرة الفقهاء، ۱۴۱۴ق، ج۸، ص۴۴۹.
- ↑ علامه حلّی، تحریر الاحکام، ۱۴۲۰ق، ج۱، ص۲۶۱؛ شهید اول، الألفیة و النفلیة، ۱۴۰۸ق، ص۱۱۰.
- ↑ کاشف الغطاء، کشف الغطاء، ۱۴۲۲ق، ج۳، ص۲۴۲.
- ↑ محدث بحرانی، الحدائق الناضرة، ۱۴۰۵ق، ج۸، ص۸۸.
- ↑ بنیهاشمی خمینی، توضیحالمسائل مراجع، ۱۴۲۴ق، ج۱، ص۶۳۱، مسئلهٔ ۱۱۵۷.
- ↑ کاشف الغطاء، کشف الغطاء، ۱۴۲۲ق، ج۳، ص۵۱۹.
- ↑ شیخ بهایی، جامع عباسی، مؤسسه منشورات فراهانی، ص۷۵.
- ↑ نراقی، مستند الشیعة، ۱۴۱۵ق، ج۱۲، ص۶۱؛ شهید اول، الدروسالشرعیة، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۳۹۲.
- ↑ شیخ بهایی، جامع عباسی، مؤسسه منشورات فراهانی، ص۱۳۱.
- ↑ شهید اول، الدروسالشرعیة، ۱۴۱۷ق،ج۱، ص۴۰۲.
- ↑ تجلیل تبریزی، معجم المحاسن و المساوی، ۱۴۱۷ق، ج۷، ص۴۹۵-۴۹۶.
- ↑ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۵، ص۱۰۵، حدیث ۳؛ شیخ صدوق، المُقنِع، ۱۴۱۵ق، ص۵۳۹.
- ↑ شیخ مفید، الامالی، ۱۴۱۳ق، ص۱۸۸، حدیث ۱۵؛ شیخ طوسی، الامالی، ۱۴۱۴ق، ص۲۲۹؛ ورّام، مجموعة ورام، ۱۴۱۰ق، ج۲، ص۱۷۰.
- ↑ شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ۱۴۱۳ق، ج۴، ص۱۱؛ شیخ صدوق، ثواب الاعمال، ۱۴۰۶ق، ص۲۸۱.
- ↑ مامقانی، سراج الشیعة، ۱۳۸۸ش، ج۷، ص۶۲۱.
- ↑ انصاریان، عرفان اسلامی، ۱۳۸۶ش، ج۱۳، ص۲۹۹؛ امام خمینی، شرح چهل حدیث، ۱۳۸۰ش، ص۳۴۴.
- ↑ منسوب به امام صادق(ع)، مصباح الشریعة، ۱۴۰۰ق، ص۵۶؛ مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۹۰، ص۱۵۸، حدیث ۳۳.
- ↑ امینی، خودسازی، ۱۳۷۵ش، ص۲۰۸.
- ↑ دستغیب، اخلاق اسلامی، ۱۳۸۷ش، ص۵۶.
- ↑ نراقی، جامع السعادات، مؤسسه اعلمی، ج۱، ص۱۵۱.
- ↑ امام خمینی، شرح چهل حدیث، ۱۳۸۰ش، ص۴۹۶.
- ↑ امام خمینی، آداب الصلاة، ۱۳۷۸ش، ص۱۳-۱۴.
- ↑ نراقی، معراج السعاده، ۱۳۷۸ش، ص۶۳۷.
- ↑ امام خمینی، شرح چهل حدیث، ۱۳۸۰ش، ص۳۴۴.
- ↑ ابنفهد حلّی، عدة الداعی، ۱۴۰۷ق، ص۲۰۷؛ مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۱۳، ص۳۶۱، حدیث ۳۳.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۹، ص۳۹۵.
منابع
- ابناثیر، مبارکبنمحمد، النهایة فی غریب الحدیث و الاثر، تصحیح: طناحی، محمود محمد، قم، اسماعیلیان، چاپ چهارم، ۱۳۶۷ش.
- ابنحمید، صالح بن عبد الله و ابنملوح، عبدالرحمن بن محمد، موسوعة نَضرة النعیم فی مکارم أخلاق الرسول الکریم(ص)، جده، دار الوسیلة، چاپ چهارم، ۱۴۲۶ق.
- ابنحیون، نعمان بن محمد مغربی، دعائم الإسلام و ذکر الحلال و الحرام و القضایا و الأحکام، محقق و مصحح: فیضی، آصف، قم، مؤسسة آل البیت(ع)، چاپ دوم، ۱۳۸۵ش.
- ابنشهرآشوب مازندرانی، مناقب آل أبی طالب علیهم السلام، قم، انتشارات علامه، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
- ابنفهد حلّی، جمال الدین احمد بن محمد، عدة الداعی و نجاح الساعی، دار الکتب الاسلامی، چاپ اول، ۱۴۰۷ق.
- ابنمنظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، محقق و مصحح: میر دامادی، جمال الدین، دار الفکر للطباعة و النشر و التوزیع، بیروت، دار صادر، چاپ سوم، ۱۴۱۴ق.
- امام خمینی، سید روحالله، آداب الصلاة، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، چاپ هفتم، ۱۳۷۸ش.
- امام خمینی، سید روحالله، شرح چهل حدیث، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، چاپ چهارم، ۱۳۸۰ش.
- امینی، ابراهیم، خودسازی ( یا تزکیه و تهذیب نفس)، قم، شفق، چاپ هشتم، ۱۳۷۵ش.
- انصاریان، حسین، عرفان اسلامی ( شرح مصباح الشریعة)، محقق: فیضپور، محسن، صابریان، محمدجواد، قم، دار العرفان، چاپ اول، ۱۳۸۶ش.
- برقی، ابو جعفر احمد بن محمد بن خالد، المحاسن، محقق و مصحح: محدث، جلال الدین، قم، دار الکتب الإسلامیة، چاپ دوم، ۱۳۷۱ق.
- بنیهاشمی خمینی، سید محمدحسین، توضیح المسائل مراجع، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ هشتم، ۱۴۲۴ق.
- بنیهاشمی خمینی، سیدمحمدحسن، توضیحالمسائل مراجع، قم، دفتر انتشارات اسلامی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، ۱۳۸۱ش.
- تجلیل تبریزی، ابوطالب، معجم المحاسن و المساوئ، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، قم، چاپ اول، ۱۴۱۷ق.
- جُرجانی، سیدشریف، کتاب التعریفات، تهران، ناصرخسرو، چاپ چهارم، ۱۳۷۰ش.
- خزائلی، محمدعلی، متن، شرح و تفسیر دعای ابوحمزه ثمالی، قم، ابتکار دانش، ۱۳۸۷ش.
- دستغیب، عبدالحسین، اخلاق اسلامی، قم، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، چاپ چهاردهم، ۱۳۸۷ش.
- رضای الهی، فضلالله، راه نجات در دعای سمات، تهران، سازمان تبلیغات اسلامی، ۱۳۸۸ش.
- شرباصی، احمد، موسوعة أخلاق القرآن، بیروت، دار الرائد العربی، چاپ سوم، ۱۴۰۷ق.
- شهید اول، محمد بن مکی، الألفیة و النفلیة، محقق: فاضل قائینی و نجفی، علی، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ اول، ۱۴۰۸ق.
- شهید اول، محمد بن مکی، الدروس الشرعیة فی فقه الإمامیة، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، ۱۴۱۷ق.
- شیخ بهایی، ساوجی، نظام بن حسین، جامع عباسی و تکمیل آن، محقق و مصحح: محلاتی حائری، علی، تهران، مؤسسه منشورات فراهانی، چاپ اول، بیتا.
- شیخ صدوق، الاَمالی، تهران، کتابچی، چاپ ششم، ۱۳۷۶ش.
- شیخ صدوق، المُقنِع، قم، مؤسسة امام مهدی(ع)، چاپ اول، ۱۴۱۵ق.
- شیخ صدوق، ثواب الاعمال و عقاب الأعمال، قم، دار الشریف الرضی للنشر، چاپ دوم، ۱۴۰۶ق.
- شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، محقق و مصحح: غفاری، علیاکبر، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، ۱۴۱۳ق.
- شیخ طوسی، محمد بن حسن، الامالی، قم، دار الثقافة، چاپ اول، ۱۴۱۴ق.
- شیخ مفید، الامالی، محقق و مصحح: استاد ولی، حسین، غفاری، علیاکبر، قم، کنگره شیخ مفید، چاپ اول، ۱۴۱۳ق.
- طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۴۱۷ق.
- طُرَیحی، فخر الدین، مجمع البحرین، تحقیق: حسینی، سید احمد، تهران، کتابفروشی مرتضوی، چاپ سوم، ۱۳۷۵ش.
- عبدالباقی، محمدفؤاد، معجم المفهرس لالفاظ القرآن الکریم، تهران، انتشارات اسلامی، چاپ دوم، ۱۳۷۴ش.
- علامه حلّی، حسن بن یوسف، تحریر الأحکام الشرعیة علی مذهب الإمامیة، محقق و مصحح: بهادری، ابراهیم، قم، مؤسسه امام صادق(ع)، چاپ اول، ۱۴۲۰ق.
- علامه حلّی، حسن بن یوسف، تذکرة الفقهاء، قم، مؤسسه آل البیت(ع)، چاپ اول، ۱۴۱۴ق.
- کاشف الغطاء، جعفر بن خضر، کشف الغطاء عن مبهمات الشریعة الغراء، قم، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ اول، ۱۴۲۲ق.
- کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق و مصحح: غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.
- مؤسسه دایرةالمعارف فقه اسلامی، فرهنگ فقه مطابق با مذهب اهلبیت علیهمالسلام، قم، مؤسسه دایرة المعارف فقه اسلامی بر مذهب اهلبیت ۱۳۸۷ش.
- مازندرانی، محمد صالح بن احمد، شرح الکافی (الاصول و الروضة)، محقق و مصحح: شعرانی، ابو الحسن، تهران، المکتبة الإسلامیة، چاپ اول، ۱۳۸۲ق.
- مازندرانی، محمدصالح، شرح الکافی، تهران، المکتبة الإسلامیة، چاپ اول، ۱۳۸۲ق.
- مامقانی، عبدالله، سراج الشیعة در آداب الشریعت، محقق: فضلی، علی، قم، رسالت یعقوبی، قم، ۱۳۸۸ش.
- مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق.
- مجلسی، محمدباقر، مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول، محقق و مصحح: رسولی، سید هاشم، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ دوم، ۱۴۰۴ق.
- محدث بحرانی، یوسف بن احمد، الحدائق الناضرة فی أحکام العترة الطاهرة، محقق و مصحح: ایروانی، محمدتقی، مقرم، سید عبدالرزاق، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، ۱۴۰۵ق.
- مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۶۰ش.
- مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ اول، ۱۳۷۴ش.
- منتظری ، حسینعلی، رساله استفتائات، قم، بینا، اول، بیتا.
- منسوب به امام رضا(ع)، علی بن موسی، الفقه المنسوب للإمام الرضا(ع)، مشهد، مؤسسة آل البیت(ع)، چاپ اول، ۱۴۰۶ق.
- منسوب به امام صادق(ع)، جعفر بن محمد، مصباح الشریعة، بیروت، اعلمی، چاپ اول، ۱۴۰۰ق.
- نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام فی شرح شرائع الإسلام، محقق و مصحح: قوچانی، عباس، آخوندی، علی، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ هفتم، ۱۴۰۴ق.
- نراقی، مُلّا احمد بن محمدمهدی، مستند الشیعة فی أحکام الشریعة، قم، مؤسسه آل البیت(ع)، چاپ اول، ۱۴۱۵ق.
- نراقی، ملا مهدی، جامع السعادات، تصحیح سیدمحمد کلانتر، بیروت، مؤسسه اعلمی، چاپ اول، بیتا.
- نراقی، ملا احمد، معراج السعاده، تحقیق محمد نقدی، قم، هجرت، چاپ ششم، ۱۳۷۸ش.
- ورّام بن أبی فراس، مسعود بن عیسی، تنبیه الخواطر و نزهة النواظر المعروف بمجموعة ورام، مکتبة الفقیه، قم، چاپ اول، ۱۴۱۰ق.
- هاشمی رفسنجانی، اکبر، و گروهی از محققان مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، قم، بوستان کتاب، چاپ چهارم، ۱۳۹۵ش.